تبرئه مرد آتش نشان از اتهام قتل عمد
جلسه رسیدگی به پرونده مرد آتش‌نشان که با رای هیات عمومی دیوانعالی کشور، از اتهام قتل عمد تبرئه شده بود در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
روزنامه شرق: جلسه رسیدگی به پرونده مرد آتش‌نشان که با رای هیات عمومی دیوانعالی کشور، از اتهام قتل عمد تبرئه شده بود در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
این جوان که حمید نام دارد متهم است چهارسال قبل با واردآوردن ضربه چاقو بر بدن مردی ۳۲ساله به نام سینا او را به قتل رسانده است.
نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه که دیروز در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: «متهم که با قید وثیقه آزاد است یکم آبان سال ۸۹ به اتهام قتل عمدی سینا بازداشت شد. متهم در طول تحقیقات به قتل اقرار کرد و گفت به دلیل اختلاف قبلی که با این مرد داشت او را به قتل رساند. این پرونده یک‌بار در شعبه۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت و با توجه به خواسته اولیای‌دم، رای بر قصاص صادر شد اما حکم در شعبه ۱۵ دیوانعالی کشور نقض و عمل متهم، قتل عمد تشخیص داده نشد.
بنابراین پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و این‌بار متهم در این شعبه مورد محاکمه قرار گرفت و برای بار دوم به قصاص محکوم اما رای توسط دیوانعالی کشور مجددا نقض شد و با توجه به اصراری‌شدن رای صادره، پرونده در هیات عمومی دیوانعالی کشور با حضور ۵۰ قاضی عالی‌رتبه این دیوان مورد بررسی قرار گرفت و با اکثریت آرا، رای بر شبه‌عمدبودن قتل صادر شد.»
نماینده دادستان گفت: «به‌عنوان نماینده دادستان تهران صرفنظر از انکار‌های بلاوجه متهم در مقطعی از بازپرسی و با توجه به اقاریر او، نظریه پزشکی‌قانونی که ضربه را نوعا کشنده تشخیص داده و درخواست اولیای‌دم، تقاضای رسیدگی به این پرونده را دارم. متذکر می‌شوم مطابق نظریه پزشکی‌قانونی ضربه به سفید‌ران مقتول وارد شده و یکی از رگ‌های حیاتی بدن او را قطع کرده و علت مرگ نیز همین مساله عنوان شده است.»
سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و یک‌بار دیگر درخواست قصاص را مطرح کردند. مادر مقتول گفت: «سینا دومین فرزندم بود که از دست می‌دادم پسر اولم را به‌خاطر سرطان از دست دادم و سینا هم به دست متهم کشته شد. او فوق‌لیسانس داشت و مترجمی حرفه‌ای بود. پسر پاک و مهربانی بود و متهم باید درباره تهمت‌هایی که به پسرم زده است پاسخ بدهد. من از دادگاه درخواست دارم شرعی و قانونی حکم صادر کند.»
بعد از اولیای‌دم متهم در جایگاه قرار گرفت. او بار دیگر اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من آتش‌نشان هستم و وظیفه‌ام نجات جان مردم است هیچ‌‌وقت نمی‌توانم به کسی آسیبی وارد کنم و هر فرد آسیب‌دیده‌ای را هم ببینم سعی می‌کنم کمک کنم.»
متهم درباره روز حادثه گفت: «آن روز من و همسرم به خانه مادرزنم رفتیم. همین که داخل خیابان پیچیدیم دیدم سینا جلو در پارکینگ خانه مادرزنم نشسته است ما که نزدیک شدیم بلند شد و به آن سوی خیابان رفت. من در پارکینگ را باز کردم و وارد خانه شدیم. همسرم زودتر از من به سمت خانه مادرش که در طبقه اول بود رفت و من هم بعد از پارک موتورم برای بستن در پارکینگ رفتم.
وقتی داشتم در را می‌بستم دیدم سینا دوباره پشت در خانه مادرزنم نشسته است. به سمتش رفتم و گفتم قبلا هم گفته بودم اینجا ننشین. صورتش حالت خاصی داشت به‌نظر می‌رسید چیزی مصرف کرده است. با عصبانیت به من گفت به تو چه ربطی دارد می‌دانی به من چه می‌گویند؟ گفتم به تو هرچه می‌گویند به من ربطی ندارد حالت حمله به خودش گرفت هیکلش از من بزرگ‌تر بود. من در یک لحظه برای دفاع از خودم دستش را پیچاندم و پشتش قلاب کردم فحاشی می‌کرد.
در یک لحظه نفهمیدم چه شد او مرتب تقلا می‌کرد همین که از دست من رها شد دیدم لباسش خون‌آلود است خون زیادی از بدنش می‌رفت. من اصلا متوجه نشدم چاقو چطور به بدنش وارد شد و اصلا چاقو را هم ندیده بودم حتی در دست مقتول هم این چاقو را ندیده بودم حالا نمی‌دانم چطور این اتفاق افتاد. ضربه‌ای با چاقو یا هر چیز دیگر به بدن او وارد نکردم و چاقوی مقتول وارد بدن خودش شد. من حتی در جیبش هم متوجه چاقویی نشدم.»
متهم درباره اینکه بعد از وارد‌شدن ضربه چاقو چه کرد، گفت: بلافاصله به خانه مادرزنم رفتم و با اورژانس تماس گرفتم تکنیسین به من گفت اصلا به او دست نزنید تا آمبولانس برسد وقتی هم رسید سینا فوت شده بود. راستش من اصلا متوجه نشدم ضربه به کجای مقتول وارد شده است فقط خون شدیدی را که از بدنش خارج می‌شد، دیدم.
سپس وکیل‌مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «قتل عمد توسط موکل من اتفاق نیفتاده است.»
هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و متهم را به پرداخت دیه یک مرد مسلمان در حق اولیای‌دم و سه‌سال حبس با توجه به ایام بازداشت محکوم کردند.
این جوان که حمید نام دارد متهم است چهارسال قبل با واردآوردن ضربه چاقو بر بدن مردی ۳۲ساله به نام سینا او را به قتل رسانده است.
نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه که دیروز در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: «متهم که با قید وثیقه آزاد است یکم آبان سال ۸۹ به اتهام قتل عمدی سینا بازداشت شد. متهم در طول تحقیقات به قتل اقرار کرد و گفت به دلیل اختلاف قبلی که با این مرد داشت او را به قتل رساند. این پرونده یک‌بار در شعبه۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت و با توجه به خواسته اولیای‌دم، رای بر قصاص صادر شد اما حکم در شعبه ۱۵ دیوانعالی کشور نقض و عمل متهم، قتل عمد تشخیص داده نشد.
بنابراین پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و این‌بار متهم در این شعبه مورد محاکمه قرار گرفت و برای بار دوم به قصاص محکوم اما رای توسط دیوانعالی کشور مجددا نقض شد و با توجه به اصراری‌شدن رای صادره، پرونده در هیات عمومی دیوانعالی کشور با حضور ۵۰ قاضی عالی‌رتبه این دیوان مورد بررسی قرار گرفت و با اکثریت آرا، رای بر شبه‌عمدبودن قتل صادر شد.»
نماینده دادستان گفت: «به‌عنوان نماینده دادستان تهران صرفنظر از انکار‌های بلاوجه متهم در مقطعی از بازپرسی و با توجه به اقاریر او، نظریه پزشکی‌قانونی که ضربه را نوعا کشنده تشخیص داده و درخواست اولیای‌دم، تقاضای رسیدگی به این پرونده را دارم. متذکر می‌شوم مطابق نظریه پزشکی‌قانونی ضربه به سفید‌ران مقتول وارد شده و یکی از رگ‌های حیاتی بدن او را قطع کرده و علت مرگ نیز همین مساله عنوان شده است.»
سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و یک‌بار دیگر درخواست قصاص را مطرح کردند. مادر مقتول گفت: «سینا دومین فرزندم بود که از دست می‌دادم پسر اولم را به‌خاطر سرطان از دست دادم و سینا هم به دست متهم کشته شد. او فوق‌لیسانس داشت و مترجمی حرفه‌ای بود. پسر پاک و مهربانی بود و متهم باید درباره تهمت‌هایی که به پسرم زده است پاسخ بدهد. من از دادگاه درخواست دارم شرعی و قانونی حکم صادر کند.»
بعد از اولیای‌دم متهم در جایگاه قرار گرفت. او بار دیگر اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من آتش‌نشان هستم و وظیفه‌ام نجات جان مردم است هیچ‌‌وقت نمی‌توانم به کسی آسیبی وارد کنم و هر فرد آسیب‌دیده‌ای را هم ببینم سعی می‌کنم کمک کنم.»
متهم درباره روز حادثه گفت: «آن روز من و همسرم به خانه مادرزنم رفتیم. همین که داخل خیابان پیچیدیم دیدم سینا جلو در پارکینگ خانه مادرزنم نشسته است ما که نزدیک شدیم بلند شد و به آن سوی خیابان رفت. من در پارکینگ را باز کردم و وارد خانه شدیم. همسرم زودتر از من به سمت خانه مادرش که در طبقه اول بود رفت و من هم بعد از پارک موتورم برای بستن در پارکینگ رفتم.
وقتی داشتم در را می‌بستم دیدم سینا دوباره پشت در خانه مادرزنم نشسته است. به سمتش رفتم و گفتم قبلا هم گفته بودم اینجا ننشین. صورتش حالت خاصی داشت به‌نظر می‌رسید چیزی مصرف کرده است. با عصبانیت به من گفت به تو چه ربطی دارد می‌دانی به من چه می‌گویند؟ گفتم به تو هرچه می‌گویند به من ربطی ندارد حالت حمله به خودش گرفت هیکلش از من بزرگ‌تر بود. من در یک لحظه برای دفاع از خودم دستش را پیچاندم و پشتش قلاب کردم فحاشی می‌کرد.
در یک لحظه نفهمیدم چه شد او مرتب تقلا می‌کرد همین که از دست من رها شد دیدم لباسش خون‌آلود است خون زیادی از بدنش می‌رفت. من اصلا متوجه نشدم چاقو چطور به بدنش وارد شد و اصلا چاقو را هم ندیده بودم حتی در دست مقتول هم این چاقو را ندیده بودم حالا نمی‌دانم چطور این اتفاق افتاد. ضربه‌ای با چاقو یا هر چیز دیگر به بدن او وارد نکردم و چاقوی مقتول وارد بدن خودش شد. من حتی در جیبش هم متوجه چاقویی نشدم.»
متهم درباره اینکه بعد از وارد‌شدن ضربه چاقو چه کرد، گفت: بلافاصله به خانه مادرزنم رفتم و با اورژانس تماس گرفتم تکنیسین به من گفت اصلا به او دست نزنید تا آمبولانس برسد وقتی هم رسید سینا فوت شده بود. راستش من اصلا متوجه نشدم ضربه به کجای مقتول وارد شده است فقط خون شدیدی را که از بدنش خارج می‌شد، دیدم.
سپس وکیل‌مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «قتل عمد توسط موکل من اتفاق نیفتاده است.»
هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و متهم را به پرداخت دیه یک مرد مسلمان در حق اولیای‌دم و سه‌سال حبس با توجه به ایام بازداشت محکوم کردند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر