پاراگراف کتاب (۴)
ما در اینجا سعی کرده ایم با انتخاب گزیده هایی متفاوت و زیبا از کتاب های مختلف آثار نویسندگان بزرگ، شما را با این کتاب ها آشنا کرده باشیم، شاید گام کوچکی در جهت آشتی با یار مهربان کودکی مان برداشته باشیم.
برترین ها: وقتي خواستم به دنبال معنی کلمه کتاب باشم فکر کردم که کار ساده اي را به عهده گرفته ام! اما وقتي دو روز تمام در گوگل کلمه کتاب و کتاب خواني را جستجو کردم آنهم به اميد يافتن چند تعريف مناسب نه تنها هيچ نيافتم، تازه فهمیدم که چقدر مطلب در مورد کتاب و کتابداری کم است. البته من عقيده ندارم که جستجوگر گوگل بدون نقص عمل مي کند، اما به هر حال يک جستجوگر قوي و مهم است و مي بايست مرا در يافتن 2 يا 3 تعريف در مورد كتاب کمک مي کرد؛ اما اين که بعد از مدتي جستجو راه به جايي نبردم، به اين معني است که تا چه اندازه کتاب مهجور و تنها مانده است.
راستي چرا؟ چرا در لابه لاي حوادث ، رخدادها و مناسبت هاي ايام مختلف سال، «کتاب و کتاب خواني» به اندازه يک ستون از کل روزنامه هاي يک سال ارزش ندارد؟ شايد يکي از دلايلي که آمار کتاب خواني مردم ما در مقايسه با ميانگين جهاني بسيار پايين است، کوتاهي و کم کاري رسانه هاي ماست. رسانه هايي که در امر آموزش همگاني نقش مهم و مسئوليت بزرگي را بر عهده دارند. کتاب، همان که از کودکي برايمان هديه اي دوست داشتني بود و يادمان داده اند که بهترين دوست است! اما اين کلام تنها در حد يک شعار در ذهن هايمان باقي مانده تا اگر روزي کسي از ما درباره کتاب پرسيد جمله اي هرچند کوتاه براي گفتن داشته باشيم. و واقعيت اين است که همه ما در حق اين «دوست» کوتاهي کرده ايم، و هرچه مي گذرد به جاي آنکه کوتاهي هاي گذشته ي خود را جبران کنيم، بيشتر و بيشتر او را مي رنجانيم.
ما در اینجا سعی کرده ایم با انتخاب گزیده هایی متفاوت و زیبا از کتاب های مختلف آثار نویسندگان بزرگ، شما را با این کتاب ها آشنا کرده باشیم، شاید گام کوچکی در جهت آشتی با یار مهربان کودکی مان برداشته باشیم. مثل همیشه ما را با نظراتتان یاری کنید.
پاراگراف کتاب (3) پاراگراف کتاب (2) پاراگراف کتاب (1)
راستي چرا؟ چرا در لابه لاي حوادث ، رخدادها و مناسبت هاي ايام مختلف سال، «کتاب و کتاب خواني» به اندازه يک ستون از کل روزنامه هاي يک سال ارزش ندارد؟ شايد يکي از دلايلي که آمار کتاب خواني مردم ما در مقايسه با ميانگين جهاني بسيار پايين است، کوتاهي و کم کاري رسانه هاي ماست. رسانه هايي که در امر آموزش همگاني نقش مهم و مسئوليت بزرگي را بر عهده دارند. کتاب، همان که از کودکي برايمان هديه اي دوست داشتني بود و يادمان داده اند که بهترين دوست است! اما اين کلام تنها در حد يک شعار در ذهن هايمان باقي مانده تا اگر روزي کسي از ما درباره کتاب پرسيد جمله اي هرچند کوتاه براي گفتن داشته باشيم. و واقعيت اين است که همه ما در حق اين «دوست» کوتاهي کرده ايم، و هرچه مي گذرد به جاي آنکه کوتاهي هاي گذشته ي خود را جبران کنيم، بيشتر و بيشتر او را مي رنجانيم.
ما در اینجا سعی کرده ایم با انتخاب گزیده هایی متفاوت و زیبا از کتاب های مختلف آثار نویسندگان بزرگ، شما را با این کتاب ها آشنا کرده باشیم، شاید گام کوچکی در جهت آشتی با یار مهربان کودکی مان برداشته باشیم. مثل همیشه ما را با نظراتتان یاری کنید.
مطالب مرتبط:
طاعون | آلبر کامو
قلبت لطمه دیده...!
وقتی از عشق حرف می زنیم | ریموند کارور
... هر کدام از ما سه موجود هستیم. یک وجود شیئی داریم که همان جسم ماست، یک وجود روحی که همان آگاهی ما و یک وجود کلامی یعنی همان چیزی که دیگران درباره ی ما می گویند. وجود اول یعنی جسم، خارج از اختیار ماست. این ما نیستیم که انتخاب می کنیم قد کوتاه باشیم یا گوژ پشت. بزرگ شویم یا نه، پیر شویم یا نشویم، مرگ و زندگی ما در دست خود ما نیست. وجود دوم که اگاهی ماست،
خیلی فریبنده و گول زننده است: یعنی ما فقط از آن چیزهایی که وجود دارند، آگاهی داریم. از آنچه که هستیم. می توان گفت آگاهی قلم موی چسبناک سر به راهی نیست که بر واقعیت کشیده شود. تنها وجود سوم ماست که به ما اجازه می دهد در سرنوشتمان دخالت کنیم. به ما یک تئاتر، یک صحنه و طرفدارانی می دهد...!
... شهرت بیشتر برازنده ی مردگان است. لباس عاریه ای است که به تن زندگان مضحک مینماید...!
... زیبایی، لعنتی است که جز کاهلی و رخوت به بار نمی آورد. و زشتی، برکتی که باعث استثناعات می شود و می تواند سرنوشت یک زندگی را شکوهمندانه رقم بزند...!
... موفقیت معمولا چیزی نیست که هنرمند آن را به وجود آورد بلکه این مخاطب است که آن را می آفریند...!
زمانی که یک اثر هنری بودم | اریک امانوئل اشمیت
اما همدلی و همزبانی حسن بزرگی ست. تو برای همدل و همزبان خود لازم نیست همه چیز را بگویی تا او اندکی از تو را بفهمد. بلکه کافی ست اندکی بر زبان بیاوری تا او همه تو را دریابد...!
... آدمهای سالم مثل هم هستند، زیرا خوشبختی یک رنگ دارد.
این بدبختی ست که رنگارنگ است...!
... اندیشیدن را جدی بگیریم. اندیشیدن. آنچه ما کم داریم مردان و زنانی است که اندیشیدن را جدی گرفته باشند. اندیشیدن باید به مثابه یک کار مهم تلقی شود. اندیشه ورزیدن.
بند زبان را ببندیم و بال اندیشه بگشاییم. نویسنده نباید فقط در بند گفتن باشد.
برای گفتن همیشه وقت هست، اما برای اندیشیدن ممکن است دیر بشود.
چرا یک نویسنده نباید مغز خود را برای اندیشیدن و برای تخیل تربیت کند؟...!
نونِ نوشتن | محمود دولت آبادی
همه ی بادكنك ها روزی می تركند . حقايق و روياهای زندگی چون بادكنكی است كه كودكی در دست گرفته و به دنبال خود می كشد.
كودك با شنيدن صدای تركيدن بادكنكش به گريه می افتد ، اما بعد به دنبال بادكنك تازه ای مي گردد . زندگی تسلسل بادكنك هاست...!
ابرصورتی | عليرضا محمودی ايرانمهر
برای مردم غمگین زندگی در شهر آسانتر است. در شهر شخص می تواند صد سال زندگی کند بدون انکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...!
موسیقی مرگ | لئو تولستوی
- وقتی بچه بودید دلتان میخواست بعدها چه کاره شوید؟
- قهرمان تیراندازی با کمان.
- خیلی به شما میآید.
- چون سوالم را به خودم برنگرداند، ادامه دادم: من، وقتی بچه بودم میخواستم خدا بشوم. خدای مسیحیان. حدود پنج سالگی فهمیدم که آرزویم تحقق ناپذیر است. بنابراین کمی آن را تعدیل کردم و تصمیم گرفتم مسیح بشوم. مصلوب شدن خود را مقابل تمام بشریت در ذهنم میدیدم. در هفت سالگی، فهمیدم که این هم هرگز برایم اتفاق نخواهد افتاد. بعد با فروتنی بیشتر، تصمیم گرفتم یک شهید بشوم. سالها به این انتخاب پایبند ماندم. آن هم درست از آب درنیامد.
- و بعد؟
- خودتان میدانید: در شرکت یومیموتو حسابدار شدم. و فکر میکنم که نمیتوانستم بیشتر از این تنزل پیدا کنم.
- با لبخندی تمسخر آمیز پرسید: این طور فکر میکنید؟...!
ترس و لرز | املی نوتومب
... بی حساب بچه دار شدن اشتباه است، بچه دار شدن برای کاستن از تنهایی خویش غلط است، هدف دار کردن زندگی با تولید چون خودی، اشتباه است.
و اشتباه است اگر با تولید مثل، درصدد رسیدن به جاودانگی باشیم...!
وقتی نیچه گریست | اروین یالوم
...دن پائولو میگوید: شنیده ام که در این کوه معدن هست .
بونیفاتسیو جواب می دهد: خدا نکند که معدن باشد .
دن پائولو نمی فهمد که چرا ، چوپان توضیح می دهد :
مادام که کوه فقیر است از آن ماست , اما همین که معلوم شد غنی است دولت آن را تصاحب خواهد کرد . دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه . دست دراز به همه جا می رسد و برای گرفتن است , و دست کوتاه برای دادن است و فقط به کسانی می رسد که خیلی نزدیکند...!
...ماگاشیا میگوید: باز خوشا به حال خر . خر فقط تا بیست و چهار سالگی کار می کند . قاطر تا بیست و دو سالگی و اسب تا پانزده سالگی . اما آدم تا هفتاد سال و بیشتر هم کار می کند . خدا به حیوانات رحم کرده ولی به ادم ها رحم نکرده است . چه می شود کرد ، چون او حق دارد هر چه عشقش کشید بکند...!
نان و شراب | اینیاتسیو سیلونه
...تو مرا اسير كردى . وقتى به قصه ات گوش مى دادم ، وقتى اسير قصه ات شدم ، برايم زندان ساختى . حالا اين جا زندان است . قفس است...!
نه تر و نه خشك | هوشنگ مرادى كرمانى
در باب حکمت زندگی | آرتور شوپنهاور
وقتی آنها دو ساله بودند، با دستهایشان همدیگر را زدند.
هنگامی که دوازده ساله شدند، با چوبدستی و سنگ به هم حمله کردند.
زمانی که بیست و دوساله شدند، با تفنگ به هم شلیک کردند.
وقتی چهل و دو ساله شدند، به هم بمب پرتاب کردند.
هنگامی که شصت و دو ساله شدند، بیمار شدند.
وقتی هشتاد و دو ساله شدند، مُردند و کنار هم به خاک سپرده شدند.
و زمانی که پس از صد سال کِرمی قبر آنها را سوراخ کرد، اصلاً متوجه نشد که در اینجا دو انسان متفاوت به خاک سپرده شدهاند.
خاک، همان خاک بود.
اندوه عیسی/ قصه های خواندنی | ولفگانگ بورشرت
نوشتن همین و تمام ابان،سابانا،داوید | مارگریت دوراس
... زندگی پر از ملاقات های مشخص و حتی عمدی بود که بعضی احمق هایبی فراست به آن می گویند"تصادف"...!
در" زندگی نو" آنچه مهم است نه رازهای زندگی، که مردمانند، قهرمانانی که گرداگرد این رازها می گردند و هستی را تاویل می کنند. زندگی این قهرمانان را کتابی رقم می زند که بود و نبودش در هاله ی ابهام است. کتابی که شرق را نه سرزمین افسانه ای عشق و راستی، که جهانی آشنا با خشونت و بیهودگی معنا می کند.
پشت نوشتِ جلد کتاب | زندگی نو | اورهان پاموک
... اما با کمال تاسف، به مجرد اینکه مردم مجبور میشوند خود را با آیین کار نکردن در روز تعطیل سازگار کنند گرفتار تبعات «کاری نکردن» میشوند. دچار بطالت: زیرا آن از درون نیست، تحمیلی است، و تبدیل به شکنجه میشود. این شکنجه اسمش کسالت است...!
... صدایی که در پشت تلفن میشنویم همیشه در حال عزیمت است. این صدا ما را دو بار تنها میگذارد. یک بار با آوایش و بار دوم با سکوتش: حالا نوبت کی است که صحبت کند؟ همآهنگ با هم سکوت میکنیم: تجمع دو خلاء. صدای پشت تلفن هر لحظه میگوید: میخواهم تو را تنها بگذارم...!
پروست و من | رولان بارت
«در دنیا هیچ چیز ناراحت تر کننده تر از نگران استعانت مالی بودن نیست . من از آن هایی که پول را حقیر می شمرند خیلی بدم می آید. این ها یا ریاکارند یا احمق. پول مثل حس ششم می ماند که اگر نباشد آن پنج حس دیگر هیچ سودی ندارند. بی درآمد کافی نصف امکانات زندگی بر روی انسان بسته می شود. تنها چیزی که انسان باید از آن مواظبت کند آن است که انسان دخل و خرجش یکسان باشد، دیناری بیش از آن که عایدش می شود خرج نکند. این را هم که میشنو ی که میگویند فقر بهترین انگیزه هنرمند است . اینها ... فقر را هرگز در جان و تنشان حس نکرده اند ، اینها نمی دانند که فقر چه بر سر روزگار آدم می آورد ........... ما ثروت نمی خواهیم بلکه تا ان اندازه که بتوانیم وقار و حرمتمان را نگه داریم ، آسوده خاطر کار کنیم ، دست و دلباز باشیم ، و رک و پست کنده بگویم ، مستقل باشیم.
من قلبا دلم میسوزد برای هنرمندی، چه نویسنده باشد چه نقاش، که برای امرار معاش و گذراندن زندگی به هنرش وابستگی دارد»...!
پای بندی های انسانی | سامرست موام
برای من غیر از او چیزی در دنیا نبود و من او را بهترین آدمِ دنیا و از خطا مبرا می شمردم و به همین دلیل نمی توانستم غیر از او برای چیزی زنده باشم.هیچ هدفی در زندگی نداشتم جز اینکه در چشمِ او همان باشم که او گمان می کرد هستم.و او مرا اولین و بهترین زن دنیا می شمرد و صاحب همه ی فضایل و من می کوشیدم که در چشمِ اولین و بهترین مردِ دنیا همین باشم.
سونات کرویتسر و چند داستانِ دیگر|تولستوی|ترجمه سروش حبیبی
سونات کرویتسر و چند داستانِ دیگر|تولستوی|ترجمه سروش حبیبی
.... چقدر عبرت در این عروسکهاست ، و ما از عروسک کمتریم . آنها مرده بودند و زندگی می کردند ، ما زندگی میکنیم و مردهایم...!
نُـدبه | بهرام بیضائی
عشق سالهای وبا | گابریل گارسیا مارکز
جنس دوم | سیمون دوبووار
پ
نظر کاربران
اگر روزی فرا برسد که زن ، نه از سر ضعف ، که با قدرت عشق بورزد... دوست داشتن برای او نیز ، همچون مرد ، سرچشمه ی زندگی خواهد بود و نه خطری مرگ بار...!
جنس دوم | سیمون دوبووار
....
واقعا درسته!! ... به نظر من حتي كمتر از 5 درصد دخترا عشق واقعي رو تجربه ميكنن... كاري به ايران و غير ايران هم نداره!!