نيما شاهرخ شاهي: خنداندن مردم راحت نيست!

بانی فیلم - مجتبي احمدي: بازيگر سريال هاي «مرد نقره اي»، «دختران حوا»، «موج و صخره»، «ملکوت»، «فاصله ها»، «شمس العماره»، «ميلياردر» و... که سينما را با فيلم هايي چون «سگ هاي پوشالي»، «آقاي الف»، «تلفن همراه آقاي رييس جمهور»، «خودزني»، «گيرنده»، «شبکه»، «پايان نامه»، «آئينه هاي روبرو»، «دموکراسي توي روي روشن»، «لج و لج بازي»، «کيش و مات»، «دايره زنگي»، «مجنون ليلي»، «پارک وي» و... تجربه کرده است.

در دومين تجربه همکاري اش پس از «اخراجي هاي ۳» جلوي دوربين مسعود ده نمکي رفت تا ايفاگر شخصيت اشکان در سريال «معراجي ها» باشد.


اين روزها مشغول بازي در سريال «جاده چالوس» هستي؟

بله مشغول بازي در اين سريال به کارگرداني احمد معظمي هستم.

به اندازه معرفي از شخصيت هم صحبت کن تا سر فرصت بيشتر راجع به آن گپ بزنيم.

مسعود شريک بيژن امکانيان است، شيشه خرده دارد و کاراکتر جذابي بود براي من. درکل شريک مورد اطميناني نيست. حضور او باعث شروع و شکل گيري داستان است به نظرم مي تواند جالب باشد.

تا کي آنجا کار خواهي داشت؟

فکر مي کنم تا يک ماه ديگر...

و برنامه هاي ديگر، در نوبت اکران يا...؟

چند کاري صحبت کردم که اجازه دهيد جلوي دوربين برويم بعد با هم در موردش گپ بزنيم. امسال فيلم سينمايي «باورم کن» را به کارگرداني آقاي حسين پور بازي کرده ام. فيلم سينمايي «دربست» را هم به کارگرداني آقاي اکبر خامه پرست بازي کرده ام.

بعد از «اخراجي ها» اين (معراجي ها) دومين همکاري تو با مسعود ده نمکي، چگونه اتفاق افتاد؟

چند ماهي خارج از کشور بودم که از سوي آقاي ده نمکي سريال «معراجي ها» پيشنهاد شد. برگشتم و کمتر از دو هفته بعد جلوي دوربين بودم. فيلمنامه را مطالعه کردم که سوژه نويي داشت که به نظرم تا به حال به آن پرداخته نشده بود. براي من خيلي جذاب بود. با توجه به تيم جلو و پشت دوربين احساس کردم اين کار مي تواند يک مجموعه موفق باشد.


از ابتدا در ميان اين تيم دانشجو، اشکان به تو پيشنهاد شد؟

بله از ابتدا نقش اشکان به من پيشنهاد شد.

به نظر اشکان مي تواند يک جور سردسته گروه باشد؛ به خصوص اينکه راجع به ماجرا و اتفاقي که قرار است شکل بگيرد يا نگيرد مطلع تر نشان مي دهد؛ چند در صد از اين اشکان را از خود فيلمنامه گرفتيد؟

فيلمنامه اتفاقاً خيلي کامل بود. با تغييرات جزئي که همه با هم روي آن داشتيم، به بهترين شکل ممکن اجرا شد. به اين شخصيت در دل فيلمنامه خيلي خوب پرداخته شده بود. اگر دقت کرده باشيد هر کدام از ما جاهايي دستمان باز بود براي پيدا کردن شخصيت و اضافه کردن فاکتورهايي که مي تواند به کاراکتر کمک کند.

اين فاکتورها در چه حوزه اي بود؟

به لحاظ پوشش، رفتار، نوع و لحن ديالوگ گفتن و...

و حتي بداهه گويي...

بله بداهه هايي که به شخصيت کمک کند و البته به کليت کار لطمه نزند. اين در مورد همه بود و من هم از اين قاعده مستثني نبودم. با آقاي ده نمکي صحبت هاي زيادي داشتم. به هر حال راجع به اينکه اشکان به قول شما سردسته اين تيم است، چه خصوصياتي بايد داشته باشد، چه رفتارهايي را بايد به شخصيت اضافه کنم که اين خصوصيت بيشتر حس شود. اگر توجه کرده باشيد بخش کمدي و طنز موضوع بر دوش علي صادقي است. حسين مهري هدف ديگري دارد و يک مقدار ترسوتر از بقيه است. اشکان شايد يک جور مطلع تر از بقيه باشد، ولي همه با هم در نهايت تصميم گيرنده هستند.

تو اصلاً بازيگر نقش هاي جدي هستي اگر چه چند مورد سينمايي مثل «مکس»، و... داشتي، امّا در تلويزيون در سريال «موج و صخره» مجيد صالحي و بخشهايي از سريال «شمس العماره» (سامان مقدم) رگ و ريشه هايي از طنز تلويزيوني را تجربه کردي، اينجا پتانسيل براي اينکه کاراکتر اشکان هم در قاب ديگر اعضاي گروه به سمت شيريني و حتي کمدي نزديک شود، وجود دارد امّا مشخصاً با مراقبت تو همراه بوده است؟

شما درست مي گوييد، شايد فضا و نقش، اين پتانسيل را داشت که به سمت کمدي يا طنز تلويزيوني کشيده شود، امّا مراقبت کردم. چون شايد جنس بازي من اصلاً اين نباشد. تا به حال نزديک به 90 نمونه کار انجام دادم در سينما چند بار اين فرصت ايجاد شد که کمدي را هم تجربه کرده ام. امّا اصولاً نوع و جنس بازي من طوري است که موقعيت کمدي را ايجاد مي کنم. يعني اگر در موقعيت طنز قرار بگيرم، سعي مي کنم با درست ادا کردن ديالوگ ها و قرار گرفتن در شرايط کمدي، موقعيت را ايجاد کنم.


به نظرم اگر بازيگر جدي بتواند در موقعيت کمدي، اين فضا را ايجاد کند يعني هم خودش و کاراکتري را که ايفا مي کند نگه دارد و هم لبخند بر لب تماشاگرش بيندازد هنر کرده است. به هر حال خنداندن مردم طناز ما کار راحتي نيست. من مي دانم که خنداندن و ايجاد فضاي مفرح براي مخاطب ايراني به مراتب سخت تر از جدي بازي کردن است.

به هر حال تجارب اين سالها به من ياد داده چگونه بايد در کنار بازيگراني که جنس بازي شان به طنز نزديك تر است، قرار بگيرم و از چهارچوب هم خارج نشوم. سعي كردم مراقبت شده بازي كنم. حرف شما هم درست است؛ اين فضا طوري بود كه من هم مي توانستم به سمت طنازي بروم اما موقعيت جدي و مطلع بودن من از اتفاق در حال رخ دادن شايد فرصتي است كه طنازي بقيه بچه ها به خصوص علي صادقي بيشتر ديده شود. اين مراقبت بسيار هوشمندانه و با هدايت صورت گرفت.

از مسير داستان و طرح قصه مشخص است كه مقرر است ما به سمت يك تحول در ميان شخصيت ها برويم. باتوجه به تعريفي كه از كاراكترها داريم به خصوص اشكان، نظرت راجع به تحولي كه در ادامه داستان قرار است رخ دهد چيست؟ آيا با اين تعريف از كاراكترها ما به يك تحول منطقي دست پيدا خواهيم كرد يا خير؟

من فيلمنامه را كامل مي دانم، چون بازي كرده ام. اجازه دهيد داستان را لو ندهم، چون هنوز وسط داستان هستيم، اما آنچه در فيلمنامه خوانده ام اين بود كه تحول و تغيير نگاه در تمام شخصيت ها وجود دارد. در آثار آقاي ده نمكي و اكثر شخصيت هايشان ما اين تحول را مي بينيم اين سريال هم همينطور، درمورد اين سريال بايد بگويم تغيير و تحول بسيار درستي صورت مي گيرد.

شك نكنيد شما در انتها باور خواهيد كرد، اين تحول را چون اصلاً زننده و آزاردهنده طراحي نشده است. تغيير و تحول را در اين سريال كاملاً درست مي دانم، چرا كه با اعتقادات خودم كاملاً همخواني داشت. من به شدت به شهدا و كار بزرگي كه كرده اند اعتقاد دارم. من معتقدم افرادي كه با هر طرز فكر و ايده رفته اند و از جان و مال و ناموسشان دفاع كرده اند، جان خودشان را گذاشته اند يا جانباز شده اند، حتماً انسان هاي بزرگي هستند. من با تمام وجودم به اين ماجرا اعتقاد دارم. جوانان در سريال «معراجي ها» هم چيزهايي را مي بينند كه روي آنها تأثير مي گذارد. شما اين تغيير و تحول را منطقي و درست خواهيد ديد.

تجربه همكاري ات با مسعود ده نمكي اين بار در مديوم تلويزيون را چگونه ديديد؟ او را در كارگرداني، ارتباط با تيم پشت و جلوي دوربين، به خصوص بازيگران چقدر موفق ديديد؟

من «اخراجي هاي ۳» را با ايشان كار كرده بودم و اين اولين سريالي بود كه در خدمتشان بودم. جنس كار و سبك و سياق كارگرداني ايشان را مي شناختم. در اين سريال جدا از كارگرداني آقاي ده نمكي من سبك و سياق تصويربرداري آقاي گل سفيدي را هم پس از چند تجربه مي شناختم. دكوپاژها و سبك طراحي ميزانسن ها را مي شناختم، اما به هر حال اينجا تلويزيون بود. ما در پنج شش ماه سريالي را با شرايط بسيار سخت كار مي كرديم.

گاهي پنج دوربينه كار مي كرديم و شرايط اصلاً آسان نبود. در اين شرايط ويژه بايد اوضاع خوبي داشته باشي و رابطه خوبي را با كارگردان برقرار كني، متوجه خواسته هاي او شوي تا او به خواسته هاي تو به عنوان بازيگر گوش دهد. من با تمام وجود در خدمت اين پروژه بودم و نمي توانستم كار ديگر انجام بدهم. بايد بگويم حال خوبي سر اين سريال داشتم. اين سريال توسط يكي از بهترين تهيهكنندگان تلويزيون ما تهيه شد. او بسيار تهيه كننده كاربلدي است و بهترين شرايط را براي توليد اين سريال مهيا كرده بود. ما بدون كوچكترين كاستي و تنش كار كرديم.


كار سر اين سريال سخت بود، ولي همه چيز درست و سر جاي خودش بود. از مراحل فني تا مديريت برنامه ريزي سريال همه چيز منظم و مرتب بود. همه اين موارد باعث شد عوامل حال خوبي داشته باشند. وقتي كه شما مي بينيد يك سريال درآمده است مطمئن باشيد پشت دوربين همه چيز در حد عالي بوده است. من به غير از آن اتفاق ناگوار كه تعدادي از همكاران عزيزم را از دست دادم و شهادت آنها حال همه ما را آشفته كرد، بايد بگويم روزهاي خوبي را با «معراجي ها» داشتم.

معمولاً يك هنرمند با دو نگاه متفاوت براي انجام يك كار اقدام ميكند. گاهي با يك نگاه حرفه اي و كاملاً تكنيكي شما حضور در يك سريال را در مقام بازيگر مي پذيريد و گاهي با يك اعتقاد دلي به حرف و كلام يك قصه، جلوي دوربين مي رويد و ايفاگر نقش مي شويد، اشكان با بازي نيما شاهرخ شاهي با چه ذهنيتي ايفا شد؟

من هيچ نقش يا فيلمي را بازي نمي كنم كه برخلاف اعتقاداتم باشد. نقشي را در فيلمي مثل «اخراجي هاي ۳» بازي كردم كه به آن كاراكتر معتقد بودم. به ديالوگي كه در آن كار گفتم معتقد بودم. اگر احساس كنم نقشي برخلاف اعتقاد و نظرم است، شك نكنيد آن كار را نمي پذيرم و كار نخواهم كرد. من سريال «معراجي ها» را اصلاً سياسي نديدم. احساس مي كنم «معراجي ها» يك داستان بكر را روايت ميكند. اگر امروز مي بينيد سريال گرفته و مخاطب را جذب كرده برمي گردد به داستان كار، برمي گردد به اينكه مردم قصه را دوست دارند.

من خودم را يك بازيگر حرفه اي مي دانم اما تمام اتفاقات رخ داده در سريال «معراجي ها» از اول تا تحول و تغيير شخصيت ها مطابق با اعتقاداتم است. سعي نكنيم اين سريال را سياسي ببينيم. شما مي بينيد اول سريال و در تيتراژ مي آيد كه افراد و نام ها در اين مجموعه ها واقعي نيست. اي كاش قصه اين سريال را به ذهنيت هاي سياسي و جناح ها مرتبط ندانيم.

اگر از «معراجي ها» حرفي مانده ...

سريال با عوامل حرفه اي خيلي خوش ساخت توليد شده و بازي بازيگران هم در مجموعه بسيار خوب اتفاق افتاده است. من يك سري نقد غير منصفانه راجع به سريال خواندم كه واقعاً ناراحت شدم. وقتي يك سريال با شرايط سخت توليد ميشود. نبايد ما عقده گشايي كنيم. اي كاش يك مقدار منصفانه به آثار نگاه كنيم و درباره كارهايي كه مي دانيم براي آن زحمت كشيده شده است، با احترام صحبت كنيم.

سريال «دردسرهاي عظيم» به نظرم كار خوبي بود، ولي نقدهايي خواندم كه مشخص بود غرض ورزانه بود. اگر كار خوبي ساخته ميشود و ما نمي خواهيم از آن تعريف كنيم، خب نكنيم ولي لطفاً آن را نكوبيم. ما سر سريال «معراجي ها» واقعاً سختي كشيديم. خدا را شكر كه بازتاب خوبي مي بينيم. لطفاً كاري نكنيم كه خستگي به تن عوامل يك پروژه بماند. حداقل ما كه در يك صنف هستيم به هم رحم كنيم و يكديگر را نكوبيم. به هرحال ما چند روز ديگر در يك پروژه با هم كار خواهيم كرد. اي كاش رعايت كنيم و در مورد هم با انصاف حرف بزنيم.