يک فنجان چاي با دانيال عبادي
از دانیال عبادی چه خبر؟
دانيال عبادي را خيلي با آن گريم خاص در فيلم سينمايي «غيرمنتظره» شايد به خاطر نياوريد، امّا او با بازي در فيلم هاي «آن سوي پرچين»، «امشب شب مهتابه»، «قبرستان غير انتفاعي» و «يکي از ما دو نفر» چند سالي است که بازيگر سينما محسوب مي شود.
بانی فیلم - مجتبی احمدی: دانيال عبادي را خيلي با آن گريم خاص در فيلم سينمايي «غيرمنتظره» شايد به خاطر نياوريد، امّا او با بازي در فيلم هاي «آن سوي پرچين»، «امشب شب مهتابه»، «قبرستان غير انتفاعي» و «يکي از ما دو نفر» چند سالي است که بازيگر سينما محسوب مي شود. او دو سال پيش براي اولين بار با سريال «راستش را بگو» (محمدرضا آهنج) تلويزيون را با ساختار سريال تجربه کرد و با شخصيت علي رضا مولايي به اندازه تمام تجارب سينمايي اش ديده شد بازيگر نقش خسرو سريال «معراجي ها»ي مسعود ده نمکي، مهمان يک فنجان چاي «باني فيلم» شد تا از دومين تجربه بازي اش در يک سريال تلويزيوني و البته ايفاي اين تيپ ـ کاراکتر در دو دوره سني مختلف بگويد:
اين روزهاي دانيال عبادي چگونه مي گذرد؟
ـ فيلم سينمايي «فرمول سيزده» را به کارگرداني آقاي ناصر رفايي کار کردم که چند شب پيش فيلمبرداري آن به پايان رسيد. آن کار به سينماي کودک و نوجوان هم مرتبط مي شد که به جشنواره هم گويا رسيده است و احتمالاً براي جشنواره فجر هم مي رسد. قبل از آن هم درگير يک فيلم سينمايي ديگر بودم به کارگرداني آقاي داود موثقي و تهيه کنندگي آقاي ژکان به نام «کادو»، اين روزها هم مشغول بررسي يکي- دو پيشنهاد هستم که به زودي انتخاب خواهم کرد.
سينما يا تلويزيون؟
ـ سينما...
برنامه اي براي کار مجدد در تلويزيون نداري؟
ـ فعلاً درگير يکي- دو کار سينمايي مي شوم تا بعد ببينم چه مي شود.
براي حضور در تلويزيون چارچوب و مبناي خاصي داريد يا اينکه به کار خوب و تيم سازنده اکتفا مي کنيد؟
ـ اولاً من بگويم که کار آقاي ده نمکي را به عنوان يک سريال تلويزيوني قرارداد نبستم، چون از من براي يک کار سينمايي دعوت کردند. حدود يک ماه بود از تصويربرداري سريال «معراجي ها» گذشته بود که براي بخش سينمايي دعوت شدم. امّا سياست کار تغيير کرد و الان در بخش تلويزيوني هم حضور دارم.
در واقع برعکس اکثر بازيگران که در جريان نسخه سينمايي «معراجي ها» نبودند تو براي سينمايي دعوت شدي؟
ـ نه من خبر داشتم که اين سريال قرار است ساخته شود، امّا خودم براي بخش سينمايي کار دعوت شدم. در واقع از وقتي که قرار شد يک نسخه سينمايي از دل اين کار در بيايد، اين شخصيت نوشته شد و به آن پرداخت بيشتري شد. با من از ابتدا در خصوص نسخه سينمايي گپ و گفت زده شد.
در كل به تلويزيون خيلي فکر نمي کني چون بعد از سريال «راستش را بگو» هم...
ـ نه من دوست دارم کارهاي خوب را تجربه کنم. هميشه از اتفاقات خوب استقبال مي کنم. اگر روزي سريالي مثل «راستش را بگو» با آن کيفيت کار و فيلمنامه پيشنهاد شود، حتماً مي پذيرم. چون آن نقش و سريال را دوست داشتم. ولي خب درحال حاضر بازيگر سينما محسوب مي شوم...
خودت را در كل بازيگر مديوم تلويزيون نمي داني؟
ـ به هر حال من کارم را با سينما شروع کردم و هميشه در سينما بوده ام. نکته اي که وجود دارد اين است که به نظر من مديوم، خيلي در انتخاب نقش وکاراکتري که قرار است تو بازي کني دخالت ندارد. چون مهم اين است که به عنوان بازيگر نقشي که دوست داري و خصوصيات مدنظرت را دارد را درست انتخاب و بازي کني. اين مي تواند در سينما باشد يا در تلويزيون، مهم اين است که نقش را دوست داشته باشي و در كل آن کار بتواند تو را وسوسه کند. در حال حاضر ترجيحاً روي کارهاي سينمايي ام بيشتر دقت و توجه دارم.
بعد از «راستش را بگو» پيشنهادي براي سريال داشتيد؟
ـ چرا حتي قبل از کار آقاي آهنج هم به من کار تلويزيوني پيشنهاد مي شد. بازي در سريال براي کارگردان هاي خيلي خوب، حتي چند کارگردان سينمايي هم که به تلويزيون آمدند به من پيشنهاد دادند. امّا آن زمان در برنامه ريزي کاري من اين نبود که بخواهم براي تلويزيون کار کنم. وقتي که سريال «راستش را بگو» پيشنهاد شد. از آنجا که آقاي مصطفي رستگاري دوست خوب من نويسنده آن بودند، فيلمنامه را خواندم واقعاً شخصيت و قصه خيلي وسوسه کننده بود. يادم است آن زمان براي بازي در فيلمي به دفتر آقاي ژکان دعوت شده بودم (که البته آن کار به نتيجه و توليد نرسيد) آنجا هم حتي بحث از سريال «راستش را بگو» و شخصيت عليرضا مولايي بود. آن سريال به نظرم يک کار ويژه بود که نمي شد به راحتي از آن و البته نقش عليرضا مولايي گذشت.
شخصيت خسرو شايد متفاوت ترين نقشي بود که در اين سالها از شما ديديم. با چه انگيزه اي جلوي دوربين ده نمکي رفتيد؟
ـ شخصيت متفاوت خسرو مهمترين انگيزه من براي قبول اين نقش بود. در طول دوران حرفه اي يک بازيگر شايد، يک بار اين اتفاق رخ بدهد که نقشي به تو پيشنهاد شود که آن را دوست داري. به نظرم آدم نبايد در اين شرايط فرصت را از دست بدهد. من نقش خسرو را دوست داشتم و سعي کردم از فرصت اين کاراکتر متفاوت در طول دوران بازيگري ام استفاده کنم.
شخصيت از ابتدا با همين ويژگي هاي لوطي منشانه نوشته شده بود يا اينکه در طول کار و اجرا به اين شکل و شمايل از اجرا دست پيدا کرديد؟
ـ نه اندازه لوطي مسلک بودن خسرو تا اين حد نبود. سعي کرديم با تعاملي که با آقاي ده نمکي داشتيم، کم کم خسرو را به اين سمت بکشيم. من با آقاي ده نمکي صحبت کردم و دوست داشتم جنس لوطي بودن خسرو کمي پررنگ تر باشد. علاقه مند بودم اين تجربه را با اين جنس از بازي نيز به کارنامه ام اضافه کنم. آقاي ده نمکي هم پذيرفتند. البته دوست نداشتم لوطي مسلک بودن آن، به سمت ضد قهرمان و لمپن برود که مخاطب او را دوست نداشته باشد. تلاشم را هم کردم و مراقب بودم سمت و سوي کاراکتر به آن طرف نرود. خسرو طوري طراحي شده بود که هر حرکتي انجام مي دهد، دعوا، لحن، رفتار و... با دليل منطقي است و همين نکته نشان از آن دارد که او يک ضد قهرمان دوست نداشتني نيست. حالا اميدوارم اين مسئله منتقل شده باشد.
البته بازيگران در جنس و جمال تو خيلي از بازي در اين دست نقش ها به خصوص در اين روزگار استقبال نمي کنند. جالب است که تو خسرو را با اين نگاه ديدي و خودت حتي اصرار به اين جنس از بازي داشتي؟
ـ من اصولاً به عنوان يک بازيگر دوست دارم نقش هاي مختلف را در شرايط متفاوت با گريم هاي خاص و متفاوت تجربه کنم. دوست دارم بازي را در شکل و شمايل خاص تجربه کنم. اگر خاطرتان باشد ورود من هم به عرصه بازيگري با يک گريم متفاوت بود...
فيلم غيرمنتظره...
ـ بله در آن فيلم صورت من کاملاً زير ماسک رفته بود و به طور كامل بر هم ريخته بود. يادم مي آيد آقاي عبدا... اسکندري طراح گريم آن فيلم گفتند. گريمي که در اين فيلم تجربه مي کني، حداقل تا ۱۰ سال آينده در سينما و تلويزيون تجربه نخواهي كرد. خيلي گريم سنگيني بود. من از ورودم با نقش و گريم خاص آمدم و هيچ گاه حس تدافعي براي نقش متفاوت يا گريم متفاوت نداشتم و حتي از آن استقبال هم كردم. اينجا هم با آقاي ده نمكي و آقاي ولد بيگي گفت و گوهايي داشتيم و خودم دوست داشتم صورتي را با اين ويژگي تست كنم. جالب است بدانيد من چند كار ديگر هم با همين شرايط دارم كه اكران خواهد شد و شما خواهي ديد كه من اصولاً براي اين دست نقش ها لحظه شماري مي كنم.
الان حساسيت بازيگرهاي خوش صورت در شما وجود ندارد؟
- واقعاً نه، ولي خيلي خوشحالم كه شما متوجه اين مسئله شديد! اين براي من خيلي خوب است.
و اما لحن خسرو كه خيلي لبه تيغ است و مي تواند از او يك ضدقهرمان برخلاف خواسته شما بسازد. به خصوص در نسخه سينمايي كه در مقابل قهرمان قرار مي گيرد و ...؟
- بله موافقم. خسرو در اين كار دو بعد دارد در واقع ما او را در دوره سني مي بينيم. در دوره اول زندگي او ما او را در فلاش بك ها مي بينيم كه به دليل اول مسير لوطي گري اش خيلي درشت نماتر حرف مي زند به قولي «Show of» (شو، آف) بيشتري دارد چون مي خواهد جايگاه اش را در اين تيپ- كاراكتر تثبيت كند و خودش را ثابت كند.
اولين مسئله روي استايل حركتي و ايست ها نيز مؤثر است؟
- بله روي راه رفتن، حرف زدن، لحن و برخورد و ... مؤثر است. چون بايد به يك شرايط مناسب برسند. خسرو هم همينطور است. به طور مثال اگر او قرار است يك بزن بهادر باشد، ابتداي راه موقع راه رفتن در خيابان دستانش را دو برابر بيشتر از حالت عادي باز مي‌كند. يك مدل ديگر حرف مي زند. من آمدم به اين رفتارها و اكت ها خوب فكر كردم. ترجيح دادم كه در دوره اول يك مقدار درشت نماتر ديده شود، اما در دوره دوم سني او (يعني حال قصه سريال معراجي ها)، ديگر خسرو اسم و رسم خود را دارد، پس نياز نيست كه درشت نمايي در رفتار و لحن داشته باشد. او را در حال زندگي كردن، جور كردن پول براي چاله چوله هاي زندگي اش و... مي بينيم كه اتفاقاً كمرش را هم خم كرده است. در عين حال خودش را مديون بي بي و مشتي مي داند پس آن روي باز و دل خوش را هميشه با خودش در مقابل آنها همراه دارد. من سعي كردم اين ريزه كاري ها را به خصوص در نمايش دو دوره سني خسرو در كارم لحاظ كنم. اميدوار جواب داده باشد و تماشاگر حس خوبي از بازي من داشته و تماشاگر حس خوبي از بازي من داشته باشد، چون تمام تلاشم را كردم كه چارچوبي را در كار لحاظ كنم.
نكته اي كه در مورد اين سريال به شدت مورد نقد واقع شده است، بحث گريم شما و بهاره افشاري در دو دوره سني است. از زمان فلاش بك و خواستگاري تا امروز كلي زمان گذشته او پدر شده اما اين تفاوت سن و سال در گريم شما مشهود نيست؟
- اتفاقاً خيلي روي خط و خطوط صورت من كار كردند تا آن ريختگي صورت مشهود باشد. حتي رنگ موها به سمت سپيدي رفته، سبيل كم شده، ريش ها سفيد شده ولي ...
قبول داريد كه اين تفاوت سني (در حد ۱۷-۱۸ سال) منتقل نشده است؟
- واقعاً خودم هم نمي دانم چرا! واقعاً اين تفاوت سن در عكس هاي تست گريم واضح بود. براي خودم هم جاي سؤال دارد كه چرا اين تغيير سن و سال من در فيلم آنقدر كه بايد منتقل نمي شود. اين مسئله را نه تنها از شما، كه از خيلي هاي ديگر هم شنيده ام و براي خودم هم عجيب بود، اما تلاش همه گروه بر اين بود كه اين تفاوت ۱۸-۱۷ سال در صورت من در بيايد و منتقل شود.
نمي دانم چه اتفاق افتاده كه نشده...
به نظرم صورت تينيجري تو با گريم تغيير آنچناني نداشته و اين تفاوت سن و سال را بايد به بازي ات منتقل مي كردي ؟
- بله، قبول دارم. به همين دليل اگر دقت كنيد در فلاش بك ها با صداي ريز صحبت مي كنم، سعي ام بر اين بود كه صدا خيلي خام تر باشد اما در حس و حال خسرو، حتي صدا سازي اتفاق افتاده تا او را با صدايي بم تر و پخته تر نمايش بدهم. اگر دقت كرده باشيد تا حدودي متانت در رفتار و گفتار خسرو به وجود آوردم كه اميدوارم منتقل شده باشد.
خودت ورژن سينمايي «معراجي ها» را بيشتر مي پسندي يا سريال را؟
- من در كل شانزده جلسه با اين پروژه قرارداد داشتم. در فيلمنامه اي كه من خواندم قرار بود در ورژن سينمايي، خسرو خيلي بيشتر از اين حرف ها باشد، اما نمي دانم سياست كارگردان و تهيه كننده به چه سمتي رفت كه انقدر بخش شهر در نسخه سينمايي كم رنگ شد؟ بيشتر بخش جبهه اي را ما در نسخه سينمايي ديديم. من نسخه سينمايي را راستش را بخواهيد خيلي دوست نداشتم چون خيلي از سكانس هاي من درآمده بود، اما سريال را به دليل اينكه خودم و بازي خودم را بيشتر مي بينم قطعاً بيشتر مي پسندم.
كار با مسعود ده نمكي چه كيفيتي داشت؟
- كار با هر كارگرداني يك تجربه است. ما به عنوان بازيگر با هر كارگرداني كه كار مي كنيم تجربه اي به تجارب مان اضافه مي كنيم. تعامل با آقاي ده نمكي خيلي راحت است او پيشنهادها را خيلي خوب مي شنود و در صورت نياز مورد استفاده قرار مي دهد. از اين جهت من بسيار راضي ام كه با اين پروژه همكاري داشتم
اين روزهاي دانيال عبادي چگونه مي گذرد؟
ـ فيلم سينمايي «فرمول سيزده» را به کارگرداني آقاي ناصر رفايي کار کردم که چند شب پيش فيلمبرداري آن به پايان رسيد. آن کار به سينماي کودک و نوجوان هم مرتبط مي شد که به جشنواره هم گويا رسيده است و احتمالاً براي جشنواره فجر هم مي رسد. قبل از آن هم درگير يک فيلم سينمايي ديگر بودم به کارگرداني آقاي داود موثقي و تهيه کنندگي آقاي ژکان به نام «کادو»، اين روزها هم مشغول بررسي يکي- دو پيشنهاد هستم که به زودي انتخاب خواهم کرد.
سينما يا تلويزيون؟
ـ سينما...
برنامه اي براي کار مجدد در تلويزيون نداري؟
ـ فعلاً درگير يکي- دو کار سينمايي مي شوم تا بعد ببينم چه مي شود.
براي حضور در تلويزيون چارچوب و مبناي خاصي داريد يا اينکه به کار خوب و تيم سازنده اکتفا مي کنيد؟
ـ اولاً من بگويم که کار آقاي ده نمکي را به عنوان يک سريال تلويزيوني قرارداد نبستم، چون از من براي يک کار سينمايي دعوت کردند. حدود يک ماه بود از تصويربرداري سريال «معراجي ها» گذشته بود که براي بخش سينمايي دعوت شدم. امّا سياست کار تغيير کرد و الان در بخش تلويزيوني هم حضور دارم.
در واقع برعکس اکثر بازيگران که در جريان نسخه سينمايي «معراجي ها» نبودند تو براي سينمايي دعوت شدي؟
ـ نه من خبر داشتم که اين سريال قرار است ساخته شود، امّا خودم براي بخش سينمايي کار دعوت شدم. در واقع از وقتي که قرار شد يک نسخه سينمايي از دل اين کار در بيايد، اين شخصيت نوشته شد و به آن پرداخت بيشتري شد. با من از ابتدا در خصوص نسخه سينمايي گپ و گفت زده شد.
در كل به تلويزيون خيلي فکر نمي کني چون بعد از سريال «راستش را بگو» هم...
ـ نه من دوست دارم کارهاي خوب را تجربه کنم. هميشه از اتفاقات خوب استقبال مي کنم. اگر روزي سريالي مثل «راستش را بگو» با آن کيفيت کار و فيلمنامه پيشنهاد شود، حتماً مي پذيرم. چون آن نقش و سريال را دوست داشتم. ولي خب درحال حاضر بازيگر سينما محسوب مي شوم...
خودت را در كل بازيگر مديوم تلويزيون نمي داني؟
ـ به هر حال من کارم را با سينما شروع کردم و هميشه در سينما بوده ام. نکته اي که وجود دارد اين است که به نظر من مديوم، خيلي در انتخاب نقش وکاراکتري که قرار است تو بازي کني دخالت ندارد. چون مهم اين است که به عنوان بازيگر نقشي که دوست داري و خصوصيات مدنظرت را دارد را درست انتخاب و بازي کني. اين مي تواند در سينما باشد يا در تلويزيون، مهم اين است که نقش را دوست داشته باشي و در كل آن کار بتواند تو را وسوسه کند. در حال حاضر ترجيحاً روي کارهاي سينمايي ام بيشتر دقت و توجه دارم.
بعد از «راستش را بگو» پيشنهادي براي سريال داشتيد؟
ـ چرا حتي قبل از کار آقاي آهنج هم به من کار تلويزيوني پيشنهاد مي شد. بازي در سريال براي کارگردان هاي خيلي خوب، حتي چند کارگردان سينمايي هم که به تلويزيون آمدند به من پيشنهاد دادند. امّا آن زمان در برنامه ريزي کاري من اين نبود که بخواهم براي تلويزيون کار کنم. وقتي که سريال «راستش را بگو» پيشنهاد شد. از آنجا که آقاي مصطفي رستگاري دوست خوب من نويسنده آن بودند، فيلمنامه را خواندم واقعاً شخصيت و قصه خيلي وسوسه کننده بود. يادم است آن زمان براي بازي در فيلمي به دفتر آقاي ژکان دعوت شده بودم (که البته آن کار به نتيجه و توليد نرسيد) آنجا هم حتي بحث از سريال «راستش را بگو» و شخصيت عليرضا مولايي بود. آن سريال به نظرم يک کار ويژه بود که نمي شد به راحتي از آن و البته نقش عليرضا مولايي گذشت.
شخصيت خسرو شايد متفاوت ترين نقشي بود که در اين سالها از شما ديديم. با چه انگيزه اي جلوي دوربين ده نمکي رفتيد؟
ـ شخصيت متفاوت خسرو مهمترين انگيزه من براي قبول اين نقش بود. در طول دوران حرفه اي يک بازيگر شايد، يک بار اين اتفاق رخ بدهد که نقشي به تو پيشنهاد شود که آن را دوست داري. به نظرم آدم نبايد در اين شرايط فرصت را از دست بدهد. من نقش خسرو را دوست داشتم و سعي کردم از فرصت اين کاراکتر متفاوت در طول دوران بازيگري ام استفاده کنم.
شخصيت از ابتدا با همين ويژگي هاي لوطي منشانه نوشته شده بود يا اينکه در طول کار و اجرا به اين شکل و شمايل از اجرا دست پيدا کرديد؟
ـ نه اندازه لوطي مسلک بودن خسرو تا اين حد نبود. سعي کرديم با تعاملي که با آقاي ده نمکي داشتيم، کم کم خسرو را به اين سمت بکشيم. من با آقاي ده نمکي صحبت کردم و دوست داشتم جنس لوطي بودن خسرو کمي پررنگ تر باشد. علاقه مند بودم اين تجربه را با اين جنس از بازي نيز به کارنامه ام اضافه کنم. آقاي ده نمکي هم پذيرفتند. البته دوست نداشتم لوطي مسلک بودن آن، به سمت ضد قهرمان و لمپن برود که مخاطب او را دوست نداشته باشد. تلاشم را هم کردم و مراقب بودم سمت و سوي کاراکتر به آن طرف نرود. خسرو طوري طراحي شده بود که هر حرکتي انجام مي دهد، دعوا، لحن، رفتار و... با دليل منطقي است و همين نکته نشان از آن دارد که او يک ضد قهرمان دوست نداشتني نيست. حالا اميدوارم اين مسئله منتقل شده باشد.
البته بازيگران در جنس و جمال تو خيلي از بازي در اين دست نقش ها به خصوص در اين روزگار استقبال نمي کنند. جالب است که تو خسرو را با اين نگاه ديدي و خودت حتي اصرار به اين جنس از بازي داشتي؟
ـ من اصولاً به عنوان يک بازيگر دوست دارم نقش هاي مختلف را در شرايط متفاوت با گريم هاي خاص و متفاوت تجربه کنم. دوست دارم بازي را در شکل و شمايل خاص تجربه کنم. اگر خاطرتان باشد ورود من هم به عرصه بازيگري با يک گريم متفاوت بود...
فيلم غيرمنتظره...
ـ بله در آن فيلم صورت من کاملاً زير ماسک رفته بود و به طور كامل بر هم ريخته بود. يادم مي آيد آقاي عبدا... اسکندري طراح گريم آن فيلم گفتند. گريمي که در اين فيلم تجربه مي کني، حداقل تا ۱۰ سال آينده در سينما و تلويزيون تجربه نخواهي كرد. خيلي گريم سنگيني بود. من از ورودم با نقش و گريم خاص آمدم و هيچ گاه حس تدافعي براي نقش متفاوت يا گريم متفاوت نداشتم و حتي از آن استقبال هم كردم. اينجا هم با آقاي ده نمكي و آقاي ولد بيگي گفت و گوهايي داشتيم و خودم دوست داشتم صورتي را با اين ويژگي تست كنم. جالب است بدانيد من چند كار ديگر هم با همين شرايط دارم كه اكران خواهد شد و شما خواهي ديد كه من اصولاً براي اين دست نقش ها لحظه شماري مي كنم.
الان حساسيت بازيگرهاي خوش صورت در شما وجود ندارد؟
- واقعاً نه، ولي خيلي خوشحالم كه شما متوجه اين مسئله شديد! اين براي من خيلي خوب است.
و اما لحن خسرو كه خيلي لبه تيغ است و مي تواند از او يك ضدقهرمان برخلاف خواسته شما بسازد. به خصوص در نسخه سينمايي كه در مقابل قهرمان قرار مي گيرد و ...؟
- بله موافقم. خسرو در اين كار دو بعد دارد در واقع ما او را در دوره سني مي بينيم. در دوره اول زندگي او ما او را در فلاش بك ها مي بينيم كه به دليل اول مسير لوطي گري اش خيلي درشت نماتر حرف مي زند به قولي «Show of» (شو، آف) بيشتري دارد چون مي خواهد جايگاه اش را در اين تيپ- كاراكتر تثبيت كند و خودش را ثابت كند.
اولين مسئله روي استايل حركتي و ايست ها نيز مؤثر است؟
- بله روي راه رفتن، حرف زدن، لحن و برخورد و ... مؤثر است. چون بايد به يك شرايط مناسب برسند. خسرو هم همينطور است. به طور مثال اگر او قرار است يك بزن بهادر باشد، ابتداي راه موقع راه رفتن در خيابان دستانش را دو برابر بيشتر از حالت عادي باز مي‌كند. يك مدل ديگر حرف مي زند. من آمدم به اين رفتارها و اكت ها خوب فكر كردم. ترجيح دادم كه در دوره اول يك مقدار درشت نماتر ديده شود، اما در دوره دوم سني او (يعني حال قصه سريال معراجي ها)، ديگر خسرو اسم و رسم خود را دارد، پس نياز نيست كه درشت نمايي در رفتار و لحن داشته باشد. او را در حال زندگي كردن، جور كردن پول براي چاله چوله هاي زندگي اش و... مي بينيم كه اتفاقاً كمرش را هم خم كرده است. در عين حال خودش را مديون بي بي و مشتي مي داند پس آن روي باز و دل خوش را هميشه با خودش در مقابل آنها همراه دارد. من سعي كردم اين ريزه كاري ها را به خصوص در نمايش دو دوره سني خسرو در كارم لحاظ كنم. اميدوار جواب داده باشد و تماشاگر حس خوبي از بازي من داشته و تماشاگر حس خوبي از بازي من داشته باشد، چون تمام تلاشم را كردم كه چارچوبي را در كار لحاظ كنم.
نكته اي كه در مورد اين سريال به شدت مورد نقد واقع شده است، بحث گريم شما و بهاره افشاري در دو دوره سني است. از زمان فلاش بك و خواستگاري تا امروز كلي زمان گذشته او پدر شده اما اين تفاوت سن و سال در گريم شما مشهود نيست؟
- اتفاقاً خيلي روي خط و خطوط صورت من كار كردند تا آن ريختگي صورت مشهود باشد. حتي رنگ موها به سمت سپيدي رفته، سبيل كم شده، ريش ها سفيد شده ولي ...
قبول داريد كه اين تفاوت سني (در حد ۱۷-۱۸ سال) منتقل نشده است؟
- واقعاً خودم هم نمي دانم چرا! واقعاً اين تفاوت سن در عكس هاي تست گريم واضح بود. براي خودم هم جاي سؤال دارد كه چرا اين تغيير سن و سال من در فيلم آنقدر كه بايد منتقل نمي شود. اين مسئله را نه تنها از شما، كه از خيلي هاي ديگر هم شنيده ام و براي خودم هم عجيب بود، اما تلاش همه گروه بر اين بود كه اين تفاوت ۱۸-۱۷ سال در صورت من در بيايد و منتقل شود.
نمي دانم چه اتفاق افتاده كه نشده...
به نظرم صورت تينيجري تو با گريم تغيير آنچناني نداشته و اين تفاوت سن و سال را بايد به بازي ات منتقل مي كردي ؟
- بله، قبول دارم. به همين دليل اگر دقت كنيد در فلاش بك ها با صداي ريز صحبت مي كنم، سعي ام بر اين بود كه صدا خيلي خام تر باشد اما در حس و حال خسرو، حتي صدا سازي اتفاق افتاده تا او را با صدايي بم تر و پخته تر نمايش بدهم. اگر دقت كرده باشيد تا حدودي متانت در رفتار و گفتار خسرو به وجود آوردم كه اميدوارم منتقل شده باشد.
خودت ورژن سينمايي «معراجي ها» را بيشتر مي پسندي يا سريال را؟
- من در كل شانزده جلسه با اين پروژه قرارداد داشتم. در فيلمنامه اي كه من خواندم قرار بود در ورژن سينمايي، خسرو خيلي بيشتر از اين حرف ها باشد، اما نمي دانم سياست كارگردان و تهيه كننده به چه سمتي رفت كه انقدر بخش شهر در نسخه سينمايي كم رنگ شد؟ بيشتر بخش جبهه اي را ما در نسخه سينمايي ديديم. من نسخه سينمايي را راستش را بخواهيد خيلي دوست نداشتم چون خيلي از سكانس هاي من درآمده بود، اما سريال را به دليل اينكه خودم و بازي خودم را بيشتر مي بينم قطعاً بيشتر مي پسندم.
كار با مسعود ده نمكي چه كيفيتي داشت؟
- كار با هر كارگرداني يك تجربه است. ما به عنوان بازيگر با هر كارگرداني كه كار مي كنيم تجربه اي به تجارب مان اضافه مي كنيم. تعامل با آقاي ده نمكي خيلي راحت است او پيشنهادها را خيلي خوب مي شنود و در صورت نياز مورد استفاده قرار مي دهد. از اين جهت من بسيار راضي ام كه با اين پروژه همكاري داشتم
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر