۲۲۶۱۲۸
۱ نظر
۹۴۹۵
۱ نظر
۹۴۹۵
پ

ماجرای میازاکی، قاتل مخوف ژاپنی +عکس

«سوتومو میازاکی»، ۲۱ آگوست ۱۹۶۲ در توکیوی ژاپن متولد شد، تولد زودهنگام میازاکی، باعث شد دست هایش حالت غیرعادی داشته باشد. دست های او از سمت داخل به طرف مچ هایش برگشته بود. برای همین هروقت میازاکی قصد حرکت دادن دست هایش را داشت، می بایست از بازو، دستش را حرکت می داد تا بلکه بتواند دست هایش را بچرخاند.

ماجرای میازاکی، قاتل مخوف ژاپنی +عکس



مجله سرنخ - سامرا قلی زاده: «سوتومو میازاکی»، 21 آگوست 1962 در توکیوی ژاپن متولد شد، تولد زودهنگام میازاکی، باعث شد دست هایش حالت غیرعادی داشته باشد. دست های او از سمت داخل به طرف مچ هایش برگشته بود. برای همین هروقت میازاکی قصد حرکت دادن دست هایش را داشت، می بایست از بازو، دستش را حرکت می داد تا بلکه بتواند دست هایش را بچرخاند.

به خاطر چنین معلولیتی، میازاکی روز به روز گوشه گیرتر می شد و در انزوا فرو می رفت، با این وجود او سعی می کرد در مدرسه همیشه شاگرد اول باشد. وقتی وارد دبیرستان شد، درس و مشقش چندان تعریفی نداشت و از این رو نتوانست وارد دانشگاه شود. میازاکی همیشه دلش می خواست معلم انگلیسی شود اما چون در این زمینه ناموفق بود، به جای رفتن به دانشگاه تصمیم گرفت به کالج محلی برود و یک عکاس شود.

در اواسط دهه 1980، میازاکی که تا آن زمان به تنهایی زندگی می کرد، دوباره نزد خانواده اش برگشت. پدر میازاکی مالک یک روزنامه بود اما او هرگز تمایلی برای کار نزد پدرش نشان نمی داد. بعدها وقتی میازاکی به جرم قتل دستگیر شد درباره انگیزه ارتکاب قتل هایش گفت: «هیچ کس به من گوش نمی کرد، حتی پدر و مادرم هم صدای مرا نمی شنیدند. من همیشه نادیده گرفته می شدم.»

به عقیده میازاکی، والدین او، بیشتر از این که احساسات وی را درک کنند به فکر تامین نیازهای مالی وی بودند، در این دوره بود که میازاکی تصمیم گرفت خودکشی کند.

دو خواهر کوچکتر میازاکی هیچ وقت به او توجه نمی کردند فقط پدربزرگ میازاکی بود که توجه خاصی به وی داشت اما او نیز در سال 1988 از دنیا رفت. مرگ پدربزرگ، افسردگی میازاکی را صدچندان کرد و باعث شد او بیش از پیش از همه فاصله بگیرد.

ماجرای میازاکی، قاتل مخوف ژاپنی +عکس

نوه افسرده برای این که بخشی از وجود پدربزرگ را همیشه همراه خود داشته باشد، مشتی از خاکستر او را در مراسم عزاداری اش خورد، چند هفته از مرگ پدربزرگ می گذشت که میازاکی، وحشیانه به خواهرش حمله کرد.

وقتی مادر خانواده برای جداکردن آنها مداخله کرد، او نیز توسط پسرش مورد حمله قرار گرفت. مادر برای این که پسرش را تنبیه کند، دستور داد که وی بیشتر ساعات روز را بیرون از خانه کار کند و کمتر فیلم تماشاکند. در دوران کالج، میازاکی در مسابقات تنیس به عنوان عکاس شرکت می کرد تا از بازیکنان عکس بگیرد، سال ۱۹۸۴، میازاکی ۲۱ ساله بود؛ از این زمان بود که میازاکی به شدت به انحرافات اخلاقی کشیده شد و تصمیم به ربودن دختربچه ها گرفت.

قتل های میازاکی

بین آگوست ۱۹۸۸ و ژوئن ۱۹۸۹، میازاکی چهار دختربچه چهار تا هفت ساله را به قتل رساند و به اجساد آنها تعرض کرد. او پس از ارتکاب یکی از قتل هایش، مثل یک خون آشام، خون قربانی را نوشید و همچنین بخشی از بدن او را خورد، برای همین پس از دستگیری میازاکی، لقب قاتل فرشته ها یا قاتل سریالی توکیو را روی او گذاشتند.

میازاکی در طول روز کاملا آرام بود، به طوری که شاید رهگذران هم متوجه او نمی شدند، اما در پس این ظاهر آرام، شیطانی مخوف نهفته بود که به دنبال طعمه می گشت. از پس از شکار طعمه هایش، برای خانواده کودکان نامه می نوشت و در آن چگونگی ارتکاب قتل هایش را شرح می داد. پس از ارتکاب چهار قتل، پلیس در تحقیقات خود یک نقطه مشترک پیدا کرده بود. هر چهار خانواده مزاحم تلفنی داشتند و اگر گوشی تلفن برداشته نمی شد تقریبا بیست بار صدای زنگ تلفن به گوش می رسید و سپس قطع می شد.

ماجرای میازاکی، قاتل مخوف ژاپنی +عکس

اولین طعمه میازاکی

۲۲ آگوست ۱۹۸۸ یک روز بعد از جشن تولد ۲۶ سالگی میازاکی، دختر چهارساله ای به نام «ماری کانو» در حیاط خانه همسایه شان همراه دوستش مشغول بازی بود که ناگهان ناپدید شد، وقتی والدین ماری از پیداکردن او ناامید شدند با پلیس تماس گرفتند.

میازاکی پس از ربودن ماری، او را سوار نیسان سیاه رنگ خود کرد و از محل دور شد. او به سمت غرب توکیو رفت تا به پلی در وسط جنگل رسید، اتومبیلش را زیر پل پارک کرد.

میازاکی همراه دخترک نیم ساعت زیر پل مانند تا این که رو را به قتل رساند و جسدش را در تپه های نزدیک خانه کودک رها کرد.

جنایتکار مخوف چند روز پس از رهاکردن جسد، دوباره سراغ آن رفت تا قسمتی از جنازه را برای یادگاری بردارد. او پس از برداشت یادگاری های وحشتناکش، جسد را تبدیل به خاکستر کرد. خاکسترها را در جعبه ای ریخت و به همراه دندان ها و عکس هایی از لباس کودک و نامه ای که در آن نوشته بود «ماری، خاکستر، استخوانها، تحقیقات، اثبات» برای خانواده دخترک فرستاد.

ماجرای میازاکی، قاتل مخوف ژاپنی +عکس
میازاکی بخش هایی از بدن قربانیان خود را در اتاقش نگه داری می کرد

تقریبا دو ماه بعد از ارتکاب اولین قتل، میازاکی در حال رانندگی در خارج از شهر بود که دختر هفت ساله ای به نام «ماسامی یوشیزاوا» توجه او را به خودش جلب کرد، میازاکی به دختر پیشنهاد می دهد که اگر خسته شده می تواند سوار ماشین شود تا او را به مقصد برساند، دختر بی گناه، از همه جا بی خبر، این پیشنهاد را قبول می کند و بعد از آن مرد جنایتکار باز هم به همان جایی می رود که اولین قربانی اش را در آنجا به قتل رسانده بود. پس از کشتن ماسامی، نقشه شوم و شیطانی اش را عملی می کند و این بار هم لباس دخترک را با خود می برد.

سومین قربانی

دوازدهم سپتامبر 1988، «اریکا نامبا» دختر چهارساله پس از بازی با دوستش در راه بازگشت به خانه شان بود که میازاکی با او برخورد کرد، او دخترک را مجبور کرد سوار اتومبیلش شود. این بار وی طعمه اش را داخل یک پارکینگ برد و پس از گرفتن چندین عکس از دخترک، او را به قتل رساند.

جوان تبهکار پس از بستن دست و پای جسد آن را در ملحفه ای پیچیده و در صندوق عقب اتومبیلش گذاشت و سپس لباس های دختربچه را در منطقه جنگلی رها کرد، او سپس کارت پستالی به همراه نامه ای برای خانواده دخترک فرستاد.

او برای نوشتن جمله کوتاه روی کارت پستال روزنامه را برده و کنار هم گذاشته بود. جمله میازاکی این طور بود: «اریکا، سرما، خوردن، گلو، استراحت، مرگ.»

چهارمین طعمه میازاکی دختر پنج ساله ای به نام «آیاکو نوموتو» در سال 1989بود. او پس از فریب دخترک، شروع به گرفتن عکس هایی از او کرد، سپس دخترک را به سمت اتومبیل برد و همانجا بدون این که کسی متوجه شود او را به قتل رساند.

میازاکی جسد را در ملحفه ای پنهان کرد و آن را در صندوق عقب اتومبیلش گذاشت تا بتواند آن را به آپارتمانش ببرد، او دو روز همراه جسد بود و در موقعیت های مختلف از آن عکس می انداخت و سرانجام جسد تکه تکه شده را در منطقه ای رها کرد. میازاکی دو هفته بعد از ترس این که مبادا پلیس جسد را پیدا کند، دوباره به محل رها کردن بقایای جسد برگشت، او بقایای جسد را همراه خود به خانه اش برد و در کمد لباس هایش مخفی کرد.


ماجرای میازاکی، قاتل مخوف ژاپنی +عکس
«اریکانامبا» و «آیاکونوموتو» آخرین قربانیان قاتل کودکان بودند

دستگیری قاتل کودکان

۲۳ جولای ۱۹۸۹ بود که جوان خون آشام طعمه دیگری را هدف قرار داد. او در پارک به سمت دختربچه ای رفت تا او را مورد آزاد و اذیت قرار دهد اما پدر دخترک متوجه میازاکی شد و وی پا به فرار گذاشت.

مرد فورا با پلیس تماس گرفت و نشانی های میازاکی را به پلیس داد، جوان جنایتکار ساعتی بعد دوباره به پارک برگشت و این بار توسط پلیس دستگیر شد. پلیس در جستجوی خانه میازاکی پنج هزار و ۷۶۳ فیلم ویدئویی وحشتناک و مستهجن پیدا کرد. پس از پیدا شدن اسناد و مدارک کافی برای متهم کردن میازاکی، او به اتهام قتل چهار دختربچه گناهکار شناخته شد. در هیچ یک از جلسات محاکمه مرد جنایتکار چندان پشیمان به نظر نمی رسید. پدر او از پرداخت هزینه وکیل برای دفاع از پسرش سر باز زد و سرانجام میازاکی در زندان دست به خودکشی زد ولی زنده ماند.

خودکشی قاتل روانی

جلسات محاکمه میازاکی سی ام مارس ۱۹۹۰ آغاز شد. او معمولا در جلسات حرف های بی معنی می زد و همیشه می گفت شخصیتی به نام «مرد موشی» مرا مجبور به ارتکاب این جنایات کرده است و در تمام مدت جلسات محاکمه تصویر مرد موشی را می کشید. او در چهاردهم آوریل ۱۹۹۷ به مرگ محکوم شد و در هفدهم ژوئن ۲۰۰۸ به دار آویخته شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • علیرضا

      تیتر: خودکشی، متن: اعدام!!!!

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج