جاباما
۲۲۸۰۱۹
۲۱ نظر
۵۰۰۴
۲۱ نظر
۵۰۰۴
پ

مرگ مرموز یک زن در میان شعله های آتش‌

۳۰ خردادماه سال جاری شهرام پیکر نیمه‌سوخته همسر ۳۴ ساله‌اش به نام زهرا را با آمبولانس اورژانس به بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری تهران انتقال داد.خیلی زود وقتی پرستاران از زبان زن سوخته شنیدند که از سوی شوهرش به آتش کشیده شده است پلیس پایتخت در جریان این سناریوی سوزناک قرار گرفت.

روزنامه ایران: ۳۰ خردادماه سال جاری شهرام پیکر نیمه‌سوخته همسر ۳۴ ساله‌اش به نام زهرا را با آمبولانس اورژانس به بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری تهران انتقال داد.خیلی زود وقتی پرستاران از زبان زن سوخته شنیدند که از سوی شوهرش به آتش کشیده شده است پلیس پایتخت در جریان این سناریوی سوزناک قرار گرفت.

مأموران پلیس در بیمارستان به بازجویی از شوهر این زن دست زدند. این مرد گفت زهرا زمانی که کفش‌های خود را پاک می‌کرده مقداری بنزین به قفسه سینه‌اش پاشیده و وقتی برای سر زدن به غذا به سمت اجاق گاز آشپزخانه رفته بود ناگهان شعله‌ور شده است و تا زمانی که من خودم را به او برسانم همه بدنش شعله‌ور شده بود.وی افزود: بسختی آتش را خاموش کردم و در تماس با اورژانس آنان را در جریان قرار دادم و زهرا را به این بیمارستان رساندم.

مأموران وقتی شنیدند زهرا با ۸۵ درصد سوختگی قادر به صحبت کردن و پاسخگویی به آنان نیست تا بهبودی نسبی این زن به انتظار نشستند اما زهرا نه تنها بهتر نشد بلکه شدت سوختگی به اندازه‌ای زیاد بود که پس از ۹ روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ تسلیم سرنوشت سیاه شد.با مرگ این زن سوخته روی تخت بیمارستان، ماجرای مرموز به بازپرس جنایی تهران مخابره شد و وی دستور داد تیمی از اداره ویژه پلیس آگاهی تهران به رازگشایی از این حادثه مرگبار دست بزنند.

گفت‌وگو با مادر زهرا

مادر سیاهپوش زهرا گفت: زهرا فرزند دوم من بود که با برادرش دوقلو بودند. دخترم در ازدواج اولش موفق نبود و با وجود داشتن پسران دوقلو ۱۳ ساله از همسرش طلاق گرفت.

وی افزود: آشنایی دخترم با همسر دومش روزهای خوش را از او گرفت. این مرد شوهر دوست زهرا بود. بعد از جدایی از شوهر اولش مدتی آنها با هم عقد موقت کردند و این در حالی بود که دامادم همسرش را طلاق داده بود.

مادر گریان ادامه داد: یک روز پیش از ماه رمضان زهرا با من تماس گرفت و گفت که شهرام او را شکنجه می‌دهد و حالا به مسافرت رفته است و خواسته من به خانه شما بیایم، می‌ترسم او قفل درها را عوض کند. فردای آن روز تلفن زنگ خورد و دخترم گریه‌کنان خواست او را از خانه شوهرش نجات دهم. زهرا از سفته‌هایی می‌گفت که دست شوهرش است.

وقتی تماس قطع شد تا ۱۰ روز خبری از دخترم نداشتم، می‌ترسیدم به او زنگ بزنم و شوهرش باز دعوایش کند. دهم ماه رمضان بود که شوهرش تماس گرفت و گفت زهرا به خاطر سوختگی در بیمارستان مطهری بستری است و خواست به ملاقاتش برویم چون تا حالا چند بار برای آزار ما گفته بود زهرا خودش را کشته یا مرده است باور نکردیم تا اینکه یک ساعت بعد دوباره زنگ زد و گفت به بیمارستان نروید زهرا را به سردخانه برده‌اند.بعد از قطع شدن تلفن با بیمارستان شهید مطهری تماس گرفتیم و متوجه شدیم که او این بار راست گفته است.

فوراً خودم را به بیمارستان رساندم، با ورود به پرستار بخش گفتم من مادر زهرا هستم، گفت همان زن جوانی که شوهرش او را سوزانده بود چقدر دیر آمدید زهرا هر روز که بیدار می‌شد سراغ شما را می‌گرفت، متأسفانه به خاطر سوختگی زیاد صبح تمام کرد و برای علت دقیق مرگ، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.

یکی از هم اتاقی‌های زهرا که پسر جوانی بود و به علت برق گرفتگی دچار سوختگی شده بود نیز به من گفت زهرا تا لحظه آخر گفته که شوهرش او را سوزانده است. با شنیدن این حرف‌ها اول به دادگاه ونک رفتیم بعد به دادسرای جنایی تا اینکه پرونده به اداره ۱۰ پلیس آگاهی فرستاده شد.

مادر زهرا گفت: دخترم فقط به خاطر آبرو و سفته‌هایی که دست شوهرش داشت جرأت نمی‌کرد جدا شود یک بار وقتی زهرا، خانه را ترک کرد تا جدا شود دامادم از دخترم شکایت کرد و سفته‌ها را به اجرا گذاشت، پیش قاضی مدعی شده بود برای کارگاه تولیدی، این زن از وی پول گرفت و حالا که ورشکست شده پول وی را خورده است.تنها شانسی که آوردیم پرونده دزدی شوهرش از خانه همسایه‌اش زیر دست همین قاضی بود که توانست دخترم را تبرئه کند.

همیشه دامادم به ما می‌گفت ۵۰ میلیون به من بدهید از زهرا جدا می‌شوم و تمام سفته‌ها را هم جلوی چشمتان پاره می‌کنم.با تمام این اتفاقات فقط خواستار مشخص شدن حقیقت هستیم که اگر دامادم مقصر در مرگ دخترم است به سزای اعمالش برسد.خواهر داغدار زهرا نیز به شوک گفت: زهرا و شوهرش از یکماه و نیم پیش به عقد دائم هم درآمده بودند.در این مدت رفتار‌های زهرا به کلی عوض شده بود یک بار با ما تماس می‌گرفت شروع به ناسزاگویی می‌‌کرد چند بار از خانه فرار کرد و به خانه من آمد که دیدم همه پاهایش چاقو خورده و لباس‌هایش پاره شده است هر بار که فرار می‌کرد با تلفن و تهدید‌های شوهرش مجبور بود که برگردد.

پرونده در اداره ویژه قتل

با توجه به تحقیقات پلیسی از پرستاران و کسانی که بعد از حادثه سوختگی مرموز زهرا از زبان وی شنیده‌اند توسط شوهرش به آتش کشیده شده است پرونده در اداره ویژه قتل تحت پیگیری ویژه است.بازپرس پرونده برای مشخص شدن واقعیت حادثه از سوی پلیس و کارشناسان دستور تحقیق از شوهر این زن را صادر کرده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      خدا کنه فقط عدالت اجرا بشه و طرف رو نزاره در بره

      پاسخ ها

      • بدون نام

        اون یه نفر برای چی منفی داده؟ منظورش اینه که عدالت اجرا نشه؟

    • زهرا

      امیدوارم نذارن عامل اینکار به راحتی برای خودش زندگی کنه

      پاسخ ها

      • عادله

        بازم مثل هميشه خانواده مقتول نمی تونه پول قصاص رو به دادگاه بده با گرفتن پول رضايت ميده اینم از نتيجه دادگاه

    • بدون نام

      خاک بر سر توی مادر و پدرکه میدانستی دخترت یا از روی خطا و یا سهل انگاری بدهکاری دارد و توسط همسرش شکنجه میشه و بیخیال سرت وتو زندگیت گرم کردی بی مسئولیت برو بمیر که باعث ننگ هستی

    • علی

      شما رابه خدا بدون نوبت رسیدگی کنید وعدالت رااجراء کنید نگذارید در بره

    • بدون نام

      اینها همش به خاطر اینکه قانون از زنهای ماحمایت تمی کنه

    • مهدی

      به فاطمه زهرا قسم اگر این جانی و امثال اینو مجازات نکنن کنترل مملکت از دستشون در میره ، شمارو به خون امام حسین قسم میدم جلوی یه همچین وحشی بازیارو بگیرید، از زنایی که طلاق میگیرن و بچه دارن حمایت کنید که مجبور نشن با یه همچین ازدواج کنن

    • یک زن

      pحتما باید یه انسان بمیره تا به دادش برسید؟
      خاک بر سر ما که آبرو رو کردیم پیرهن عثمان و به خاطرش از جونمون میگذره
      آهای مامان و بابای زهرا خانم الان آبروتون حفظ شد؟

    • مریم

      چه قدرزنان درجامعه موردستم قرارمیگیرند. خانواده دخترازترس اینکه مبادازندگی فرزندانش به طلاق بیانجامدنظارتی روی چگونگی رفتاردامادوزندگی دخترانشان ندارند. مظلومانه میسوزندومیسازند وگاهی جهنم زندگی نابودشان میکند.بسیاری ازازدواجهادرایران بایک تراژدی غم انگیزبه پایان میرسد

    • بدون نام

      تف به غیرت ما.تف به انسانیتمون و خاک بر سر ما مسلمان نماها

      پاسخ ها

      • بدون نام

        چرا دوست شوهرش ؟والا خانمام که مهر طلاق خشک نشده زندگی نو یعنی اعصاب میمونه برای 2باره شروع کردن .درضمن دوست شوهرجون بوده که باید بهترمیشناختنش

    • مهین

      به قول قدیمی ها کسی که از آفتاب صبح گرم نشه از آفتاب بعداز ظهر هرگزگرم نخواهد شد مثل زهرا زیاد هستند که قلب و جگرشان هرروز و هرلحظه آتش میگیرد .

    • آرزو

      مقصر اصلي اون مادريه كه فهميده دخترش مشكل داره و آزار ميشه ولي ١٠روز ازش سراغ نگرفته چقدر بيتفاوت و خونسرد اصلا نرفته بيمارستان سراغش رو بگيره خاك تو سرش كه اينقدر دل گنده بوده حالا بره بزنه تو سرش و عزاداري كنه فايدش چيه؟

    • زیبا

      به نظر من توی قانونمون باید تجدید نظر بشه کجای دنیا عزیزشو کشتند بعد خانواده ی مقتول باید به قاتل دیه بده تا اعدامش کنند ؟اگه هم دیه نداشته باشه اون قاتل پست فطرت راست راست میگرده ...اگر قاتل بابت اینکه خانواده ی مقتول پول دیه رو داشتند و میتونستند پرداخت کنند عمرا یه همچین جسارتی به خودش میداد و ادم میکشت چون از همه لحاظ مطمأن بوده که نمیتونند پولو پرداخت کنند

    • بدون نام

      دوست شوهرش نبوده،،،
      شوهر دوستش بوده یعنی این خانم به دوست خودش خیانت کرده و با شوهر اون ازدواج موقت داشته!

      پاسخ ها

      • بدون نام

        دیگه بدتر

    • بدون نام

      اعدام فقط اعدام

    • بدون نام

      سلام. من کسی هستم که هم شهرام رو خوب می شناسم هم زهرا رو. اولا ازتون می خوام که قضاوت یکطرفه نکنید. یک سری تناقض هایی در متن بالا وجود داره مثلا اینکه زهرا به همراه شهرام با اتومبیل شخصی به بیمارستان رفته و از لحاظ رله رفتن مشکلی نداشته و طبق گزارش بیمارستان زهرا در هوشیاری کامل به سر می برده و اینکه زهرا 29 خرداد به بیمارستان رفت نه 30 خرداد.
      در توضیح متن بالا اینکه زهرا ارتباطی با خانواده اش نداشتع و حتی به خاطر ظلم ها و قضاوت های ناعادلانه از آنها بیزار بوده. خانواده زهرا به خاطر اختلاف طبقاتی با این ازدواج مخالف بوده و زهرا همیشه می گفت مادرم به من حسادت می کند که از یک منطقه جنوبی به منطقه شمالی تهران رفته ام. در متن هم ذکر شده که زهرا به عقد رسمی شهرام درآمده بوده و می دانیم عقد یک امر اجباری نیست و به خواسته طرفین انجام می شود!

    • بدون نام

      و در ادامه اینکه متاسفانه دیدگاه همین مادر سیاهپوش این بوده که به زهرا می گفته این را ولش کن، این نشد یکی دیگر و در زمانی که شهرام نبوده و مادر زهرا به منزل مشترکشان رفته بوده، طبق گواه همسایگان، با لگد به در می کوبیده اما زهرا باز هم در را باز نکرده است. در این حد زهرا به مادرش علاقه مند بوده! و قطعا کارهای که خانواده اش در حال حاضر انجام میدهند، صرفا برای گرفتن پول و سند قبر(!) می باشد...

    • بدون نام

      توی دو کامنت فرستادم این سری که طولانی نباشه خیلی. لطف کنید بدون سانسور بزارین. ممنون میشم ازتون که این سری توجه کنید. چون شمام در قبال خبری که منتشر کردین مسئولین...

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج