شکار دختران در پارک های شرق تهران
مهندس قلابی که پس از فریب زنان، با کشاندن طعمههایش به پارکهای شرق تهران، طلاهایشان را سرقت میکرد در دام پلیس گرفتار شد.
جام جم آنلاین: مهندس قلابی که پس از فریب زنان، با کشاندن طعمههایش به پارکهای شرق تهران، طلاهایشان را سرقت میکرد در دام پلیس گرفتار شد.
هفته گذشته زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از سرقت طلاهایش توسط سارقی جوان خبر داد.
زن جوان در شکایتش به ماموران گفت: دو هفته قبل در محله پیروزی با پسری جوان به نام وحید آشنا شدم. او خودش را مهندس معرفی کرد و از آن زمان رابطه ما شکل گرفت. در این مدت او هر روز با خودروی ۲۰۶ به ملاقات من می آمد و چند بار مرا به رستوران و گردش برد. پسر جوان بسیار خوش تیپ بود و در تماس هایش از ساخت یک برج در شمال تهران حرف می زد. او را مرد رویاهایم یافتم. بعد از چند روز ادعا کرد قصد دارد به خواستگاری ام بیاید.
حرف هایش را باور کردم. به همین دلیل تمامی اسرارم را به او گفتم. رابطه ما بسیار خوب بود تا این که او روز دوشنبه تماس گرفت و گفت کار مهمی با من دارد و در یک پارک حوالی خیابان پیروزی قرار گذاشت. وقتی به آنجا رفتم وحید مرا به انتهای پارک برد و شروع به صحبت کرد. ناگهان چاقویی از جیبش در آورد و تهدید کرد اگر طلاهایم را به او ندهم، مرا می کشد. از ترس النگو، انگشتر و زنجیر طلایم را به او دادم و او هم بلافاصله با خودرویش فرار کرد.
با شکایت زن جوان و انجام چهره نگاری، هویت مرد سارق به نام نیما۳۰ ساله که از سارقان سابقه دار بود، شناسایی شد. سرانجام با شناسایی مخفیگاهش در غرب تهران، چهارشنبه گذشته متهم دستگیر شد.
با انتقال متهم به دادسرای ویژه سرقت، او با قبول اتهام دزدی از زن جوان گفت: اوضاع مالی خوبی نداشتم تا این که در خیابان یک کارت ملی با هویت فردی به نام وحید پیدا کردم. بعد از آن تصمیم گرفتم با جعل عنوان به سرقت از دختران جوان در قالب دوستی بپردازم. برای اجرای نقشه ام لباس شیک می پوشیدم و پس از آشنایی با زنان خودم را وحید و مهندس عمران معرفی می کردم. پس از جلب اعتمادشان در فرصتی مناسب آنها را به مکانی خلوت در پارک های شرق تهران می بردم و با تهدید چاقو طلا و اموال با ارزششان را سرقت می کردم.
با اعترافات مهندس قلابی به سرقت از پنج دختر جوان در قالب دوستی خیابانی، او برای انجام تحقیقات بیشتر با دستور علی وسیله ایزد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت بازداشت شد و در اختیار ماموران پایگاه ششم پلیس آگاهی قرار گرفت.
هفته گذشته زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از سرقت طلاهایش توسط سارقی جوان خبر داد.
زن جوان در شکایتش به ماموران گفت: دو هفته قبل در محله پیروزی با پسری جوان به نام وحید آشنا شدم. او خودش را مهندس معرفی کرد و از آن زمان رابطه ما شکل گرفت. در این مدت او هر روز با خودروی ۲۰۶ به ملاقات من می آمد و چند بار مرا به رستوران و گردش برد. پسر جوان بسیار خوش تیپ بود و در تماس هایش از ساخت یک برج در شمال تهران حرف می زد. او را مرد رویاهایم یافتم. بعد از چند روز ادعا کرد قصد دارد به خواستگاری ام بیاید.
حرف هایش را باور کردم. به همین دلیل تمامی اسرارم را به او گفتم. رابطه ما بسیار خوب بود تا این که او روز دوشنبه تماس گرفت و گفت کار مهمی با من دارد و در یک پارک حوالی خیابان پیروزی قرار گذاشت. وقتی به آنجا رفتم وحید مرا به انتهای پارک برد و شروع به صحبت کرد. ناگهان چاقویی از جیبش در آورد و تهدید کرد اگر طلاهایم را به او ندهم، مرا می کشد. از ترس النگو، انگشتر و زنجیر طلایم را به او دادم و او هم بلافاصله با خودرویش فرار کرد.
با شکایت زن جوان و انجام چهره نگاری، هویت مرد سارق به نام نیما۳۰ ساله که از سارقان سابقه دار بود، شناسایی شد. سرانجام با شناسایی مخفیگاهش در غرب تهران، چهارشنبه گذشته متهم دستگیر شد.
با انتقال متهم به دادسرای ویژه سرقت، او با قبول اتهام دزدی از زن جوان گفت: اوضاع مالی خوبی نداشتم تا این که در خیابان یک کارت ملی با هویت فردی به نام وحید پیدا کردم. بعد از آن تصمیم گرفتم با جعل عنوان به سرقت از دختران جوان در قالب دوستی بپردازم. برای اجرای نقشه ام لباس شیک می پوشیدم و پس از آشنایی با زنان خودم را وحید و مهندس عمران معرفی می کردم. پس از جلب اعتمادشان در فرصتی مناسب آنها را به مکانی خلوت در پارک های شرق تهران می بردم و با تهدید چاقو طلا و اموال با ارزششان را سرقت می کردم.
با اعترافات مهندس قلابی به سرقت از پنج دختر جوان در قالب دوستی خیابانی، او برای انجام تحقیقات بیشتر با دستور علی وسیله ایزد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت بازداشت شد و در اختیار ماموران پایگاه ششم پلیس آگاهی قرار گرفت.
پ
نظر کاربران
وقتی مدیریت های غلطد اقتصادی پارتی بازیها و فشار همه جانبه بر جوانان باشد و سن ازدواج بهئ چهل برسد و بی کاری باید چنین جرایمی برای جگر گوشگانئ ما پیش بیاد د فرضد او را اعدام کردید کار تموم شد نه کسانی که باید از این حوادث پند بگیرند مدیرانی هستند که اصلاد خبر از جامعه ندارند مثل وام هشتاد تومانی خانهئ اولی های که واقعا نشون میده که اصلا جامعه ئبدبخت ئهاد را نمی شناسن خدا دبه ما رحم کند
وای،مرد رویاها،برج ساز تو شمال تهران!احتمالا برا تکمیل برج پول کم آورده
چه دخترایی ساده ای تو جامعه داریم ماشاالله همشونم دوست شدن. دمتون گرم
یه ذره ابهت داشته باشید .
پول داشته باشی عقب مونده ام باشی میان دنبالت این خانومای رنگین کمان
پس از چند روز دوباره آزاد خواهد شد!!!
متاسفانه بی کفایتی .... در این موارد آشکار و بدیهی است!!!
اینا همینجوری تو خیابون مرد رویاهاشونو پیدا میکنند خخخخخخ
مرد رویا دیگه چه صیغه ایه دلتون خوشه.رویاهاتونو خودتون بسازید کسی قرار نیست از بیرون بیاد و خوشبختتون کنه :|
آخه کسی مرد زندگیشو از توی پارک پیدا میکنه!!!!
وای بی شوهری تا کجا ها که نرفته
یه نمونه بعنوان یادآوری راعنوان کردند
حداکثر چند ماه دیگر این فرد آزادانه با دختران دیگر همین کار را انجام می دهد
بله واقعا درد بی شوهری خیلی سخته و سنگین حاضرند خودشون به هراب واتش بزنند شوهری بدست بیاد واز تنهایی درشون بیاره یکی تون من می ایم خواستگارئ برج سازم