تقاضای طلاق از سوی زن فقط با این ۱۲ شرط

البته در تمامی شروط زن باید آن نقض شرط توسط مرد را ثابت کند که این خود آغاز ماجرایی است که به نفع زن نیست!

واقعا متاسفم

به نظر من این ظلم در حق یک زنه که فقط اگه کتک بخوره و... بتونه طلاق بگیره گاهی وقتا نیش زبون مردا غیر قابل تحمل از کتکه ولی چه فایده که قانون به این چیزا اهمیت نمیده فقط بایدیه جات دست مرد فلج بشه تا قبول و باور کنن که این زندگی نمیتونه ادامه پیدا کنه حالا اگه مرد نخواست طلاق بده باید مهریه رو ببخشی تا خلاص بشی در اینصورت پس حق زن چی میشه یعنی تا ابد باید زنا تحت سلطه مردا باشن. پس کی واسه زنا یه حقی قائل میشن

یعنی اینقد زن ها بدبختن؟مرد تا اراده کنه می تونه زنشو طلاق بده ولی زن حتی اگه از بی محبتی ها و بدبینی های شوهر رنج و عذاب بکشه نمیتونه درخواست بده.یعنی این دلیلها واسه جناب قاضی چرتو پرته.

شرایط من با همه ی, شرایطی که درج شده فرق میکنه
من همسرمو دوست ندارم
از روی نادانی و تحت تأثیر حرف دیگران قرار گرفتم
الانم طلاق میخوام نمیدونم باید چیکار کنم???????

من شوهر مو دوست ندارم فقط به خاطر دوست بودن باهاش تحت تاثیر قرار گرفتم و بی محبتی های و سرد بودنش و افکار پیرمرد گونش و تمسخر و مسخره کردن آزارم میده بد دهنی به منم سرایت کرده یعنی میشه از دستش خلاص شم

حتی اگه یکی از این شرطها کاملا هم صدق کنه زن باید۲سال دنبال اثباتش باشه....قوانین طلاق تو این کشور شدیدا ناعادلانه و به نفع مردهاست...
دلم برا خودمون زنا میسوزه...خیلی بدبختیم....

من با نامزدم م در عرض 6 ماه نامزدی هیچ گونه تفاهم اخلاقی و سازش نداریم از طرفی دخالتهای بیمورد مادرش و بد دهنی نامزدم خستم کرده نمیتونم تحملش کنم هیچ کدوم از شرایط عقد هم نمیتونم به دادگاه اثبات کنم نمیدونم چیکار کنم دادگاه هم طرفه نامزدمه ما زنها چرا اینقد بدبختیم اخه ...

برای اینکه بتونین راحت ازشر شوهراتون خلاص بشین بهتره مثل خودشون رفتار کنین اون وقت میفهمن ک چقد گند بودن وبرای طلاق اقدام میکنن میتونین مهریه رو هم بگیرین نباید خودتونو ب مظلوم نمایی بزنین

منم دو سال با مردی ازدواج کردم که ۲۰سال از خودم بزرگتره چون دوسش داشتم نه مهریه نه چیزه سنگینی ازش خواستم اذیتو ازارتش ذوانیم کرده هرشب مشروب‌میخوره و منم وادار میکنه که بخورم بخدا خسته شدم نمیدونم چه جوری ازش نجات پیدا کنم.شما خانم دلشکسته که گفتین مثه خودشون باید باهاشون رفتار کنیم اینجوریم کردم فایده نداشته
روح و روانمو از دست دادم

چرا فكر ميكنيد هميشه مشكل از مرداست ، چرا اينو نميبينيد كه شايد مشكل از زن باشه شايدم مرد .
ولي خداييش زنا خرده شيشه زياد دارن ، قانونم اينو ميفهمه كه اينجوري تو قانون بعضي حق هارو از زن گرفته . كلا اينكه زنا بيشتر از مردا خرده شيشه دارن .
سعي كنين مردي كه واستون ارزش ميزاره شما هم همينطور باشيد و سو استفاده نكنيد .
اون مردايي هم كه عوضين خدا به راه راست هدايت كنه . اميدوارم همه زنگيشون درست بشه و همينطور من با زن سوء استفاده گرم از اخلاقم و ..

من از دست شوهرم عاصی شدم.خیلی باهاش راه اومدم .مهریه چارده سکه,مراسم معمولی,بیکاره شوهرم از طلاهام و وسایل خونم میفروشه برای زندگیمون.ازش متنفرشدم.نمیدونم چه طوری از دستش خلاص بشم.خانوادش هم خیلی دخالت میکنن نمیدونم چه کار کنم.مریض هم شدم از استرس و اضطراب

من۳ساله ازدواج کردم الانم۶ماهه باردارم همسرم خیلی اذیتم میکنه خیلی بددهنه به من فحش میده بعضی اوقاتم کتکم میزنه همیشه هم با من قهره.نمیدونم تو این وضعیت چکارکنم.تکلیف بچم چی میشه.

من هم همینطور شوهرم خیلی بد دهنه اینقدر که به مادر مرحومم فحشای ناسزا می ده خدا لعنت کنه مادرشو که اینطوری تربیتش کرده

از هر چی زنه متنفرم به غیر از خودشون به چیز دیگه ای فکر نمیکنن خودشون و خانوادشون

مرگ بر هرچی مرده بد دهنه

به نظر وکلای گرامی آیا زن بدون هیچ کدام از اون دوازده گتنه میتونه درخواست طلاق بده.ممنونم میشم راهنماییم کنید

سلام دوستان .ظاهرا همدرد زیاد داریم ....من 34 ساله زدواج کردم ....مثلا عاشقانه ...که نه احمقانه ....تحصیلات ایسانس دارم 27 سال هم کارکردم وهرچه داشتم در این زندگی خرج کردم .از همه مهمتر جوانیم را در این راه فدا کردم .اصلا لذت زندگی را نفهمیدم ...چون شوهرم عاشق برادر دوقلوی معتادش هست . هنوز در این سن وسال حرفهای رکیک میزنه ..دست بزن داره ...بی احترامی میکنه ...حقوقی را که میگیره علاوه بر مقداری از حقوق من به بهانه های دروغی خرج برادرش/زنش ودخترش میکنه و بهانه اش اینه که برادرم نداره .در صورتیکه ما خودمان هنوز مستاجریم ...متاسفانه قانون به نفع هیچ زنی در ایران نیست .یعنی اگر درخواست طلاق بدهیم باید از خیلی حق و حقوق خود بگذریم ...34 سال عذاب کشیدم وچون کسی را ندارم فقط وفقط تکیه ام به خداست و صبری که او به من میده ....خیلی ها مثل ما همین درد مشترک را داریم ....کسی نیست که پشتیبان وحامی ما در این اجتماع باشد..تاوان جوانی /ارزوها / حقوق از دست داده واز دست رفته را از کجا بدست بیاوریم .....در کل بدبختیم ....با پوزش ....

سلام دوستان متاسفانه هم خیلی از خانمها و هم خیلی اقایون مشکل دارن جالبی ماجرا اینجاست هر کدام از اینها به وکیل های پر ادعا مراجعه کنن وکیل میگه همه حق را اون طرف داره من موندم اینها چی یاد گرفتند فقط پول گرفتن رو بلدن به نظر من خیلی ها ارزش خوبی را ندارن برای همین باید همون اول سبک سنگین کرد اخرش هم بهتون بگم این دادگاهها یک ریال هم دل سوز ندارن و کاری نمی کنن پس بهتره خودتون استین بالا بزنید و خودتون دست بکار بشید ادم جوانیش رو نباید برای این طور ادمها که اصلا نام ادم براشون نباید ببرن نباید زندگیش را بسوزونه امیدوارم موفق باشید.

براي نامزدم هيچي كم نذاشتم كارمندم ماشين و خونه دارم ولي اقدام كرده واسه مهريه بدون اينكه يه به تو چه بگم بهش حتي. خانوادمو همه به درستي ميشناسن. اتفاقا قانون طرف خانوماس كه مهريه رو ميذارن اجرا بدون هيچ دليلي

سلام به تمام دوستان من هم در فکر طلاق هستم خودم 22 سالمه و همسرم 30سالشه نزدیک به یکسال و 6 ماه که عقد هستم . ولی من اصلا دوسش ندارم . من وشوهرم با هم خوب بودیم ولی هر از گاهی او گیر های بی مورد به من میداد و یک مقدار هم خسیس بود و 5 بار شغل عوض کرد 3 ماه هم بیکار بود الان تازه شغل خوب پیدا کرده ولی متاسفانه 3 ماه پیش توی گوشیش دیدم به یه خانوم پیام های عاشقانه داده و من که اصن باورم نمیشد فعلا قهرم باهاش ولی اصن دوس ندارم باهاش زندگی کنم با اینکه تمام اشتباهاتشو قبول کرده و معذرت خواسته ولی من اصلا دوسش ندارم و میدونم که دیگه از اینجا به بعد مشکل از منه و من فقط روی انتخاب بچه گانه و خیلی سریع خانواده ها ازدواج کردم حالا فقط در فکر طلاقم و مهریه هم نمیخوام ولی کی طلاق میده

من بدبخت چی بگم که حاضر به ببخشش مهریه شدم و چیزی نمیخوام حتی بچه رو هم میخوام بهش بدم اما ول کن ماجرا نیست میخواد من خودمو بکشم ولی طلاق نمیده

منم از همسرم متنفرم هر روز آرزوی مرگش رو دارم خدا کنه یه روزی از همین روزا بیان بگن مرده

من سنم کمه و الان ازازواجم پشیمونم . یکساله عقدم ولی دوسش ندارم. مامان بابام باطلاق مخالفن . نمیدونم باید برا طلاق کجا برم و چکار کنم .

من همه چي براي زنم مهيا كردم خانه كار پول لباس طلا ولي مريضه خيلي پر ادعاست چه كاركنم يه بچم دارم به خاطر بچم چه كار كنم كه اين وسط نمونه خدايا ....

من دوازده سال از شوهر و خانواده بی وجدانشون دارم میکشم هیچ کاری هم نتونستم تا الان بکنم انواع بیماریهایی روحی و جسمی گرفتم آنقدر که استرس و بدبختی دارم فقط بخاطر پسرم و ترس از خدا تحمل کردم هرروز یه گند بزرگتر اضافه شد. الان بگید راهی برای طلاق بی دردسر هست؟ بدون دوندگی دادگاه و این حرفها..؟ فقط پسرم را میخوام

ن ازدواجی عاشقانه داشتم و هنوز همسرم رو مثل روزای اول دوست دارم ولی متاسفانه ایشون دیگه زندگی عادی و عادت شده براش و هیچ محبت و علاقه ای نمیبینم . اهل هیچ کدوم از این موارد هم نیست با اینحال زندگی بدون علاقه طرف مقابل برام خیلی مشکله ، البته ایشون زبانی خیلی میگه دوست دارم ولی هملی وجود نداره یه دختر 3 ساله هم دارن میخوام جدا شم تا حداقل یه زندگی اروم بدون غم بیتوجهی داشته باشم

من درست نزديك ٩ سال از جوونيمو پاى كسى گذاشتم كه انتخاب خانوادم بود و الان يه دختر دوساله دارم ،از روزى كه چشمم رو تو خونش باز كردم خيانت و بددهنى ديدم تا الان كه عرصه بجونم تنگ شده و فردا تصميم قطعى گرفتم براى جدايى ازتون ميخوام برام خيلى دعا كنيد

من تا ابد زن نمیگیرم

درحال حاضر قانون عصر حجر درباره زنها اجرا میشود مردها حتی حق کتک زدن وافترا وازارواذیت برای گذشت مهریه را دارند واگر زن شکایت بکند چندین سال با خوردن کتک وتهدید مردان ودویدن جندین سال درادارات بجایی نخواهند رسید

ایا من با انهت وزوجتو باید تا ابد کتک خوروبرده شوهرم باشم واگر شکایت کنم سالها باید فراری باشم اوقت است که میگویند فساد زیاد شده است

ضمن سلام به قانون گزاران محتر م ایا نمیشد عوض12شرط برا ی طلاق ازطرف زن یک قانون بود ومینوشتندوتصویب میکردنذ زنها برده مردها واسباب بازی مردها هستند

سلام من ٢٨سالمه يه دختر پنج ساله دارم از دست گيرهاي داداشم با كسي كه دوست نداشتم ازدواج كردم از چاه افتادم تو چاله ده ساله دارم باهاش زندگي ميكنم قدر ندونست حتي ازش حلقه نخواستم تا حالا ٤تا كار عوض كرده الانم بيكاره تنبل خانوادش هم حمايت نميكنن من حتي به خانوادم نگفته بودم تو اين ده سال با من چه كرده كتك فحش مثله پيرمردا ميمونه اما يدفعه بريدم به خانوادم گفتم ميخواستم خودمو بكشم ديگه برام دعا كنيد

شوهر من هم یکی از اون ادمهای بی شخصیت و متعصب و بیتربیتی هست که هیجوقت ملاحظه کسی رو نمیکنه .من بسیار مبادی اداب هستم و اون کاملا بر عکس من . در بی احترامی کردن به من نزد دیگران خصوصا خانواده اش بسیار بی محابا و بی تربیت و بی ملاحظه است به خانواده من بسیار بدبین و خیلی بی احترامی میکنه . تازه بیکار هم هست و تحصیلاتش تا دوم دبیرستان و من دانشجوی فوق لیسانس هستم . به بچه 7 ساله مون خشونت و دعوا یاد میده و خودش هم جلوی جمع به بچه بی احترامی میکنه مثلا ی بار بچه ام تو مهمونی گفت این غذا رو نمیخورم جون دوست ندارم با لحن بدی گفت باید بخوری قاشق رو میکنم تو حلقت و از گردنت در میارم بعدش که من گفتم تو جمع درست نیست با بچه اینطور صحبت کنی به من هم بی احترامی کرد بعد این داستانو ادامه داد و تو خونه گفت نباید دهنتو به گه خوردن باز میکردی. با همه این بدرفتاریها و بیتربیتی ها خودش رو از من سرتر میدونه .تا تقی به توقی میخوره میگه باید جدا شیم ولی من همیشه ارومش کردم و به خاطر بچه تحملش کردم اما حالا میخوام خودم اقدام به طلاق کنم خدا کنه بتونم بچه رو ازش بگیرم

منم ۳۷ سالمه دوتاپسر خیلی قشنگ و ناز دارم ولی شوهرم بداخلاق و بددهن و متعصبه. وسواس فکری هم داره
و روی پسرام خیلی تاثیر منفی میذاره.
مدام بحث و درگیری داریم. ولی نمیدونم چطور باید ازش جداشم و تکلیف بچه هام چی میشه.
خدا لعنت کنه همه مرای زورگو و جاهل و بددهن رو

سلام من چن سال با همسرم دوست بودم خیلی عاشق هم بودیم ازدواج کردیم الان از هم متنفریم کار نمیکنه هرروز کتکم میزنه خیلی شدید.بهم فوش میده..چهار ماهه هم حامله هستم نمیدونم چیکار کنم زندگیم خیلی کثیف شده.تازه بیستو یک سالمه :( حیف شدم

سلام من سه ساله ازدواج کردم الان یه پسر ماهه دارم شوهرم به من خیلی خیانت کرده تواین سه سال فقط ازش خیانت دیدم تاحالا به خاطر پسرم تحمل کردم ولی دیگه خسته شدم میخواهم طلاق بگیرم وپسرموبه جای مهریه ازش بگیرم تواین سه سال کتک هم زده وخیلی فحش داده حتی به پدرم که از دنیا رفته وقبلا هم میخواست به زن بردارم تجاوز کنه الان هم داداشم به خاطر این جریان ترکم کرده الان هیچ پشتوانه ای ندارم جزمادرم خواهش میکنم برای منو پسر شیرخوارم دهانی.

من هم ازشوهرم راضی نیستم بیکاره وخیلی خیال پردازاست ماخیاطی داریم من یادگرفتم به اوهم کمک کردم زندگی درحدخودمان درست کردیم ولی اوبیشتروقتش رابیرون بادوستاش میگزراند ادای ادمای کارگرهم درمی اوردخیلی بداخلاق هست باهمه دعوادارد هیچ کس نیست که چوبش رانخورده بچه هایم اعصاب شان ضعیف شده پرخاشگرشداندنمی دانم چکارکنم دست بزن هم خیلی داردبه زورازبچه هایم کارمی کشد نمی دانم چکارکنم هیچ اقدامی نکردم

شوهر من عقلش دست خانواده شه ۱۲ساله ازدواج کردم ولی دیگه از دست دروغاش خسته شدم ۶ ماهه خرج زندگی نمی ده چیزی هم مگم می بنده به فحش کتک ..دیگه متنفر شدم ازش ..نمی دونم چه کنم فقط بخاطر ۲ تا پسرم موندم .خسته شدم از تهدیداش با این همه چیو بهش بخشیدم ولی طلاق نمی ده

سلام
آیا کشیدن سیگار در طلاق اعتیاد محسوب میشود یا نه ودادگاه طلاق به ان توجه میکند یا نه

من16 سال ازدواج کردم 3ناهم بچه دارم شوهرم فحاش وبددهنه تازه2ساله که آزخوند ی مادرشوهرم بلند شدیم 14 سال دروغ و از ارواذیت این مادروپسرروتحمل کردم هروقت حرفمون میشد مادرشوهرم بالگد به در میکوبید ومیامد تووشروع میکرد به عربده کشی که من پسرزاییدم ودادن به تووبه پسرش میگفت اگه من تورو نمیزاییدم دخترشون میموند روی دستشون شوهرم تودعواها کنار مادرش وای میستادو به من فحش میداداد وقتی میگفتم چرا میگفت این تنهاراه آروم کردن مادرمه من کارمندم ودرامدخوبی دارم 1 سال هرچی کارکردم ازم گرفته دلم برا خودم میسوزه همش فکر میکنم من وبچه های کارچقد شبیه هم هستیم

سلام اقايان وخانمهاي گل/20ساله ازدواج كردم خيرسرم عاشق هم بوديم يه پسر18ويه پسر11ساله زنم تحصيلات پايين داشته بابيتربيتي خانوادش وكثيف كاري خودش وبي سليقگيش ساختم 4بارخيانت كردباپنجم شكايت كردم 35ضربه شلاق براش گرفتمجهيزيه كه نداشت تموم وسايل رو كامل دادم چون نجس بود حالا دارم مهريه500هزارتومان سال72را20ميليون هرماه250تومن ميدم ضمناخانوادش5بارخيانتشواطلاع داشتنضمناازلحاظتيپ وقيافه ازخودم پايين تر بوده ازلحاظ فرهنگي واجتماعي واقتصادي نيزپايين تر بودهمه اينها ريشه اش دروغ گفتنه واز پيش پاافتاده ترين دروغهاشروع ميشه ضمن اينكه همه همكارانم درسطح كشور بنده رو ميشناسن وكار ملي هم كردم دراين كشور فقط بخاطر ابروي خودم وبچه هام بود كه اينقدمنو بچه هام اسيب ديديديم پس حقشه اگه همه باهم نفرينش كنيم خودش وكسان بي شخصيتشو.الهي الهي همه جوربلابسرش بياد ومن ببينم. امين.

سه ساله با دوست پسرم که 2 سال باهاش آشنا بودم عقد کردیم. تو جلسه خواستگاری کلی قول و وعده دادن بهم ولی همه دروغ از آب در اومد....زندگی سختی شروع شد واسم. دخالت خوانوادش ،رفیق بازی خودش و ...باعث ور شکستگی اون شد . بازم موندم پای زندگیم. ولی مشکل اصلیم اینه که اصلا با من رابطه جنسی بر قرار نمیکنه شاید هر 2 یا 3 ماه یک بار. می خواستم بدونم این جزو دادخواست طلاق میتونه باشه؟

موافقم

زنها بدنبال هرزگی وسبکی میروند فکر میکنن که ازادی یعنی لخت شدن ومانور در مقابل دیگران افتخاره غافل ازاینکه میخوان از شوهرشون جدا شن برن با دیگری

شوهر کردن یه کاسبی جدید برای زنها شده از این ۲۰میلیون از اون ۳۰و.........

من با یه مرد بچه ننه زندگی میکنم که اصلا منو دوست نداره هیزه از صبح تا شب پیش مادرشه با هر وقتم میاد خونه به من فحش میده نیشه و کنایه میزنه من اگه حرفی بزنم خانوادشو جمع میکنه سرم داد و بی داد میکنندعوا میکنن تهدید میکنن به خطر نارحتی قلبی پدر و مادرم هیچ حرفی از طلاق نمیزنم چون میدونه به خاطر پدر و مادرم نمیتونم برم خونمون منو از خونه بیرون میکننه عمل کردم ده روز بستری بودم یکبار بهم سر نزد نه خودش نه خانوادش ازش متنفرم دلم میخواد اصلا از خونه مادرش بر نگرده اصلا بره زن بگیره بره گمشه من راحت شم جاریمم مثل منه اون درخو است طلاق داده اما میگن باید بچشو و با مهریه رو نخواد

سلام
زني كه حق طلاق داره مي تونه بدون وجود اين موارد هم درخواست طلاق بده؟

مادر بزرگم همیشه میگفت اگه مردی دست رو زنش بلند کرد باید فاتحه اون زندگی رو خواند
چون دیگه اون زن واسش زن نمیشه..
مرگ بر مردی که دست بزن داره..
واقعا با قانونهای عصر حجر داره با ما رفتار میشه
متاسفم فقط..

مردی که زنی روصیغه 99 ساله کرده الان پشیمونه میخواد طلاقش بده زن راضی نمیشه تکلیف چی؟

همه چیز به نفع مرداست

زنها وقتی با بی حجابی بیرون میروند نمیشه اطمینان کرد وباید زود طلاقشون داد چون در اختیاردیگرانند

سلا م به همه خانمای عزیز.منم ۴ ساله که با وجود مخالفتهای شدیدم با کسی که دوست نداشتم ازدواج کردم.بعد از ۲ سال بهش علاقه مند شدم اما الان خیلی اخلاقش بد شده به همه چیزو همه کس شکاکه"بهم اطمینان نداره"بد دله و .... خیلی خسته شدم نمیدونم چیکار کنم..

من هشت ماهه عقد کردم تو این هشت ماه یبار حامله شدم که شوهرم خیلی میزدمو اذیتم میکرد بچمو از ترس سقط کردم پدرم فوت شده شوهرم خیلی سواستفاده میکنه خواهرشوهرامم خیلی اذیت میکنن همیشه بهم میگه جنده.وهزار تا فحش دیگه خیلی کتکم میزد هر دفه رفتم خونشون امکان نداشت کتک نخورم بخدا خسته ام تازگی فهمیدم چیزیم میکشه اخه تاکی تحمل کنم پس زندگیم چی میشه تو رو خدا برام دعا کنید خیلی بدبختم خیلی ...

من از نامزدم متنفرم یساله عقدیم هیچی برام کم نزاشته ولی دوسش ندارم مجبوری باش ازدواج کردم چیکار کنم؟ طلاقم نمیده مگه میشه ی عمر با بی میلی باش زندگی کنم تروخدا بگین چیکارکنم...

خیلی خوبه

بس کنید ....تو رو خدا اگه فکر میکنید حقی دارید بگیرید .تا کی میخواین درداتونو واسه این و اون بگید ؟
مگه فکر میکنید چقدر دیگه زنده هستید .یا علی بگید واسه زندگی خودتون تصمیم درست بگیرید .وقتی دلتون واسه خودتون نسوزه هیچکس دلش نمیسوزه واستون اینو مطمعن باشید.
خدا بزرگه ....مشکل همه حل شه ایشالا....

دوستان من هم همین مشکل رو دارم اگر دو طرف مقداری از خواسته ی خودشون کوتاه بیان براحتی یا میشه ادامه داد یا طلاق گرفت. اگر می توانید ادامه دهید اگر جون به لب شدید راهش مشخصه خانمها از مهریه گذشت کنن آقایان طلاق می دهند اگر هم نه پس چرا توقع دارید هم طلاق بگیرید هم مهریه !!! مگر آن مرد بدبخت دیگر نمی خواهد زندگی کند ؟ اگر قرار باشد تا آخر عمر قسط مهریه بدهد چگونه زندگی کند ؟ در ضمن دو طرف باید قبول کنند که هر اشتباهی یک تاوانی دارد پس خانمها نگران آینده ی بدون مهریه نباشند چون باز هم شوهر گیرشون میاد . نمیشود که هرزمان دلشون خواست مهریه بگیرند و جدا شوند این ظلمه . حق بدهید حق بگیرید . ظلم بدهید ظلم میگیرید

سلام عزیزان...خیلی از نظرات رو خوندم ..اکثرن بخاطر چیزهایی خانومها دارند طلاق میگیرن که ربط به موضوعات مالی و اخلاقی داره...متاسفانه در جامعه مشکلات بیکاری و در آمد پایین مردان باعث سقوط نظام خانواده ها شده بسیاری از مردان بخاطر نداشتن شغل یا زیاد کار کردن و بدست نیاوردن درآمد مکفی خانواده از نظر اخلاقی و فکری و عصبی گرفتار اخلاقیات پر تنش و یا از خستگی زیاد درون گرا و سرد مزاج میشن و موجبات بد اخلاقی کم کم در خانواده از طرف مرد نمایان میشه و تاثیر اون تو خانواده موجب هنجهر شکنی و از هم گسیختگی در خانواده و گوشه گیری اعضای خانواده و تنفر بین اونا میشه .وموجب طلاق زوجین و نابودی نظام خانواده میشه .خانم های محترم قوانینی که اجازه میده زن طلاق بگیره اگر محکم بنا شده در صورت اثبات براحتی قابل اجراست و شما به حق خود می رسید متاسفانه بعضی از زنان جامعه سوء استفاده گر شدن و از این طرق اقدام به کلاهبرداری کردند که این قوانین کمک میکنه که موجبات کلاهبرداری برای آن دسته فراهم نشه همانطور که وقتی زنان اقدام به اخذ مهریه میکنند اگر مردان فرار از دین کنند موجباتی را فراهم کرده که به حق خویش برسند .اصل نظام خانواده بر اخلاق و احترام و حیا بناست و اگر این سه از بین بروند هیچ چیز نمیتواند خانواده را کنار هم نگه دارد امیدوارم خداوند همه مشکلات همه ما ها را حل کند ان شاء الله

از همه ی مردا متنفرم همشون سر و ته یه کرباسن

سلام، شوهرمن محبت نداره،به عالم وآدم فحش میده، بادین مخالفه،خودشوازهمه سرمیدونه،8سال دوست بودیم عاشقش بودم، ۵ساله ازدواج کردم،یه دختر ۲،۵ساله دارم، کاراش کلافم میکنه تواین پنج سال ۶یا۷تاشغل عوض کرده،آرامش ندارم،خیلی دخترشادی بودم از وقتی ازدواج کردم افسرده شدم، شوهرم نرمال نیست، خیلی تو رویاست، همیشه گندزده به پولهاوپس اندازمون،خانوادم خیلی کمکش کردن ولی خیلی بی چشم ورۈ هست ،احترام سرش نمیشه،زندگی رو تلخ کرده، نمیدونم چیکار کنم، به عالم و آدم بدبینه، دلم واسه خودم ودخترم میسوزه

سلام من دو ساله نامزد کردم مخوام طلاق بگیرم نامزدم کاره خلاف کرده الان طلاقم نمیده دادخواست طلاقم دادم اما دادگاه واسم تو این ۱۸ماه تنها دو جلسه واسم گزاشتن دلیش چیه .. چکار کنم

سلام من نامزد کردم میخوام طلاق بگیرم نامزدم خلاف کرده بوده من خبر نداشتم به خاطر این که جرمش کم بشه امد من و فریب دادو عقدم کرداما نامزدم طلاقم نمیده دادخواست طلاق هم دادم اما دادگاه هیچ جوابی بهم نمیده باید چکار کنم ....

دوسال نامزد بودم هرجاكه باهاش میرفتم باهام نمی ساخت هی بهونه میگرفت الان هم ١سال عروسی گردم ولی هنوز اخلاق درست حسابی نداره و دست بزن هم داره ؟؟الان ٣هفته منوگذاشته خونه بابام ؟؟* نمیدونم چیگار كنم
طلاق بگیرم یا نه

مشکل من خیلی بده.شوهرم دیوانست و مشکل اعصاب داره.قول داده بود خوب شه ولی نه دکتر میره نه چیزی.پدرش هم همین مشکل رو داره ولی قبل ازدواج به من نگفتن.1 دختر 9 ماه دارم.چیکار کنم وافعا دارم داغون میشم تو زندگی.

10ماه میشه عقد کردم از همون موقعه فهمیدم که بدرد نمیخوره صبر کردم چند وقته تهدیدم میکنه تهمد میزنه پدرش دست روم بلند کرده مادرش فهش میده میخوام درخواست طلاق بدم میشه یکم راهنمایی کنید ممنون میشم

من یه سال وشش ماهه عقد کردم شوهرم هپاتیت ب داشته وازم قایم کرده الان میخوام درخواست طاق بدم بنظرتون قانون طرف منو میگیره؟

من یه سال وشش ماهه عقد کردم شوهرم هپاتیت ب داشته وازم قایم کرده الان میخوام درخواست طاق بدم بنظرتون قانون طرف منو میگیره؟

خدایا هر کی رو میبینی مشکل داره من نمیدونم پس ازدواج برای چیه؟؟؟؟هر دو طرف شاکی هستن.منم 10 ساله ازدواج کردم با عشق زیاد عاشق شوهرم بودم ولی در کمال ناباوری بهم خیانت کرد اونم چند سال...از اعتمادم سوءاستفاده کرد یه پسر 5 ساله دارم سعی میکنم قوی باشم دنیا جایی برای ادمهای ضعیف نداره تازه 32 سالمه.خدا رو شکر سالم هستم یعی میکنم نادیده بگیرمش چون نمیتونم ازش طلاق بگیرم طلاق نمیده.خدا هممون رو کمک کنه ولی قوی باشید سعی کنید رو پای خودتون باشید میدونم سخته .یه چند صباحی ادم زنده است دلش محبت میخواد و ارامش ....ولی حیف.....خودم خیلی دلم برای احساس عشق تنگ شده خیلی حس خوبیه جاش خیلی تو زندگیم خالیه....خیلی تنها شدم خدا از کسانی که زندگی دیگران رو خراب میکنن نگذره

خدابهمون صبربده.واقعا هیچ دردی بدترازاین نیست که انسانها همو درک نکنن.

16سالم بود که به زور و تهدید و کتک از طرف مادرم مجبور به ازدواج باپسری شدم که کوچکترین علاقه ایی بهش نداشتم .بیست و پنج سال از اون روزها میگذره و همچنان ازش خوشم نمیادو هیچ احساسی بهش ندارم و بخاطره همین مسئله کلا از مردها بیزار شدم.تمام زیبایی و جوونیم و گذاشتمو به اجبار تن به زندگیه سراسر نفرت و چندش دادم.چون خیلی بچه سال بودم زود هم باردار شدم و به عشق دو تا بچه ام تا امروز زندگی کردم.دائم دکتره اعصاب و روان میرم و گریه میکنم.بارها بهش گفتم نه مهرمو میخوام نه هیچ چیزه دیگه فقط راحتم کن.اما اون دائم سکوت میکنه و بعد از چند ساعت میاد منو بغل میکنه و میگه من دوستت دارم که باز من به زور تحملش میکنم.اما جدیدا کمی رک و نترس شدم و میگم باید طلاقم بدی وگرنه خودمو میکشم اونم میگه پس خودت اقدام کن.و منه بی دست وپا دوباره وحشت میکنم و از آبرو و دادگاه رفتن میترسم.چکار کنم؟؟؟؟مادرم هرگز نمیبخشمت و هرگز تو رو مادره خودم نمیدونم که تمام سالهای زندگیه تنها دخترت رو به خاطره خودخواهی هات تباه کردی

حرفی ندارم...بعضی از پیام هارو خوندم..کار به حقوق زن و مرد ندارم...میخام از کسایی حرف بزنم ک تکلیفتون با زندگیه مجردی معلوم نیس با خودتون.. خواهشا نیاید گند بزنین تو هیکلمون و خیلی راحت برید پی زندگیتون ما وسیله اسباب بازی نیسیم خدای متعال از روح خودش در احساسات زن دمیده بترسید از روزی که دل بشکنید خدایی ک دل شکستن ادماشو دیده مطمعنن تویی که اومدیو بعد ۲ سال عقد با نامردی تمام توی اوج جوونیم توی سن ۱۸سالگیم منو با فهمیدن اعتیادت سوزندی و در کمال به شرفیت و اعتیادت خیانتتو به عمل اوردی و تهش خیلی راحت تونستی بیای تموم وسیله هام رو از خونمون ببری رو هم میبینه... حسابتو خیلی سنگین کردی برای اونور حداقل میذاشتی بریم زیر یه سقف مشترک بعد مرد نبودنتو نشون میدادی.. هههه...دوستان شرمنده دلم خ پر بود..

سلام دوستان همدردم، منم ۲۰ ساله ازدواج کردم اوایل همه چی خوب بود راضی بودم از زندگیم توقع زیادی ازش نداشتمو با همه چیش ساختم صدامو بلندتر از صداش نکردم فحش میخوردمو جوابشو نمیدادم خیلی ازش میترسیدم جرات نداشتم حرفی یا اعتراضی کنم مادرشو خبر میکردو منو دعوا میکرد خلاصه اینکه باهمه بدیهاش سر کردم بابیکاریاش با اعتیادش با فحاشیهاش ساختم حتی انقدر کار نکرد پول پیشمون تموم شد واواره شدم باسه تا بچه اومدم خونه مادرم مادرش سه طبقه خونه داشت ولی منو بچه هامو راه نداد فقط پسرشو برد خونش منو بچه هاش درمونده موندیم اومدیم خونه مامانم، دیدم نمیشه اینطوری زندگی کرد رفتم سر کار تو مدرسه خدمتگزاری بعداز سه سال استخدامو سرایداری گرفتمو اومد دوباره به زندگی ولی ترک کرده بود تو سرایداری سه سال دوشیفت موندم درس هم خوندم فوق دیپلم گرفتم هم کار کردم دو شیفت هم درس خوندم ولی چه فایده دوباره رفت سمت اعتیاد اونم شیشه، ۵ ساله زندگی رو سیاه کرده از سرایداری اومدم بیرون وام گرفتم پول پیش جور کردمو مستاجری ولی دستی خاک، دستی باد نفهمیدو نفهمید خوندم لیسانس گرفتم کار کردم ولی چه سود!!! الان ۱ ساله بابچه هام اومدو خونه مادرم به خاطر توهمی که زد باچاقو بهمون حمله ور شد الان هنوزم دلم نمیخواد طلاق بگیرم شاید یه روز سالم بشه بازم چه سود وچه سود وچه سود

کسی میشه راهنمایم کنه من میخام طلاق بگیرم ولی میترسم بچمو ازم بگیره چکار کنم دخترم تازه شش ماهشه

سلام.من الان حدود ی سال ک از همسرم جدا زندگی میکنمِِ همسر خیانت میکرد توهین میکرد.اونطور ک باید تامینم نمیکرد.خیلی مصمم بودم واسه طلاق.الان خونه دارم کار دارم, دخترم پیش خودم. ولی ی چیز تو زندگیم کم اونم سایه پدر رو سر بچمه.کاش یکم تحملم بالا بود.دخترم میگه زندگیمون و خراب کردی.کاش بابام بود منو میزد ولی فقط بود.آتیش میگیرم وقتی اینارو میشنوم.تروخدا عجولانه تصمیم.نگیرید.لعنت ب طلاق

2 سال میخواهم طلاق بگیرم شوهرم طلاق نمیده من هیچی نمی خواهم چیکار کنم

٥ساله ازدواج كردم
شوهرم آدم خوبيه ولي مرد زندگي نيست
تو خانوادشون با يه جوري خودخواهي وبي خيالي بزرگ شدن
مسؤليت زندگي سرش نميشه مثلا وقتي اثاث كشي داشتيم پاشد رفت واسه خودش مسافرت وقتي هم بهش اعتراض كردم قهر كرد رفت
تا چيزي بهش ميگيم قهر ميكنه ميره خونه مامانش يا محل كارش تا من زنگ نزنم يا نرم دنبالش نمياد
٣ساله ميدونم درس بشو نيست ولي چون دوسش داشتم چون زندگيمو دوس داشتم چون از تغيير ميترسيدم كاري نكردم
الان دو روزه قهر كرده رفته محل كارشنه زنگي نه خبري
ديگه نه زنگش ميزنم نه ميرم دنبالش
تصميمو گرفتم
خدايا كمكم كن
الان دوباره قهر كرده گذاشته رفته

سلام نظر هارو خوندم ولي مثل اينكه كسي جواب نميده من ١٨ سالمه ٢سال و خورده ايه عقد كردم ٥ماه با نامزدم دوست بوديم خيلي دوسم داشت منم همينطورخواستيم ازدواج كنيم خونواده شوهرم ناراضي بودن حالا به هر دليلي بعد ما رفتيم عقد كرديم ولي بعدش اصلا باهم خوب نبوديم از وقتيم رفتيم خونه مامانش اينا رابطمون افتضاح شد همش ميكه مشكل اخلاق توست ولي هركاري ميكنم اخلاقمم درست كردم هربار يه ايرادي كرفت يه بهونه اي كرفت من هربار خودمو اصلاح كردم ولي اون اصلا تغيرر نميكنه ٢ روز خوب ميشه باز تغير ميكنه ولي ديكه يه چند وقتيه ازش سرد شدم تا حالا به اين فكر ميكردم كه زندگيمو نگه دارم و شوهرم پسر خوبيه و اينا ولي برام غير قابل تحمل شده واقعا ديكه نميتونم ما هميشه باهم قهريم هميشه دعوا ميكنيم خونوادش خيلي اذيت ميكنن الان ٢سال و خورده ايه هنوز جهيزيه نكرفتيم همش بيكار بود ٢ماه ميرفت سر يكاري باز ميومد بيرون تاخالا ٤بار شغل عوض كرده خونوادش هنوز با خونواده من صحبت نميكنن واسه ما جهيزيه و عروسي هم نميكيرن وضع مالي خونوادش خوبه ولي هيج كاري براي ما نميكنن شوهرمم تازگيا ديكه تلاشي براي جهيزيه نميكنه انگار اونم خسته شده مثل من ولي زندگيه منو شوهرمو خونوادش با كاراشون دارن خراب ميكنن اخلاق شوهرم خيلي خوب بود خيلي دوسم داشت ولي تواين مدت طوري تغيرش دادن كه ديكه نميشناسمش الان تصميممو كرفتم ميخوام ازش جدا شم ولي خونوادم مخالفن نميدونم جيكار كنم ميخوام خودم تنها يواشكي برم دادخواست بدم برا مهريه دودلم نميدونم اجرا بزارم يا نه لطفا راهنماييم كنيد من خيلي سنم كمه نميدونم جيكار كنم داداشم هميشه حمايتم ميكنه ولي ميترسم منصرفم كنه واسه طلاق ولي نميدونم جيكار كنم زود شه كمكم كنيد

پس من چی بگم ب خاطر شوهرم تو روی خانوادم ایستادم و ازدواج کردم خیلی دوسش داشتم اما همون روز عروسی ازش کتک خوردم.بد دهنه کتک میزنه دروغگو و بی نهایت رفیق بازه بهم ی بار خیانت کرد الانم ک فهمیدم معتاده.ب خدا دلم خونه زيبايي و سلامتيمو روانمو از دست دادم.دوس دارم بمیرم طلاقمم نمیده. حتی یک ریال هم ازش نميخوام.لعنت ب این مملکت ک زن باید بسوزه و بسازه

سلام دوستان مشکلی که من دارم فکر نکنم کسی داشته باشه دو سالی میشه ازدواج کردم پدر دبیره تو یه خانواده ی سالم و کاملا فرهنگی بزرگ شدم ازدواجمون کاملا سنتی بود زیاد تحقیق نکردیم. شب عقدمان وقتی پا تو خونه ی خانواده ی همسرم گذاشتم فهمیدم خیلی زیاد با هم تفاوت داریم خونشون پر بود از دود و بوی خیلی بدی از خونشون میومد که بعدها فهمیدم بوی مواد مخدره بعد از اون روز پدرشوهرم و فامیلای همسرم خیلی راحت تو خونه مواد مصرف میکردن حتی جلوی من اوایل سعی میکردم کنار بیام نتونستم بعد چن ماه که از عقدمان گذشته بود هنوز نامزد بودیم عمه ی همسرم که فاصله ی سنی خیلی کمی با همسرم داره حرفای خیلی زشتی پیشم زد که قبل تو من زنش بودم هرکی منو میبینه فکر میکنه زنشم و خلاصه از این حرفا که من شدیدا بهشون بدبین شدم همسرم هم دائما با اون در ارتباط زنگ میزنه خونش میره واقعا بریدم. ضمنا همسرم هم سابقه ی مشروب خوری و مواد کشی داره یه کلمه به خانواده م نمیتونم چیزی بگم میدونم اگه بگم شوک بزرگی بهشون وارد میشه اصلا همسرمو دوست ندارم دائما از زنها و چیزهای بد حرف میزنه خیلی به طلاق فکر میکنم سنم هم کمه قبل ازدواج باهاش خواستگار خیلی داشتم ولی واقعا نمیدونم چرا سرنوشتم اینطور رقم خورد من از آینده ای که قراره باهاش داشته باشم میترسم خسته م تو این دهسال به اندازه ده سال پیر شدم واقعا نمیتونم ناراحتی پسرعمو ببینم میدونم اگه بهش بگم خیلی غمگین میشه

سلام من دیگه ازدست شوهرم خسته شدم به خاطراخلاق های بدش دچاربیماری ام اس شدم واقعا دیگه نمیتونم تحملش کنم ااصلا مراعات حالمو نمکنه سلامتیوازدست دادم دلم میخوادتوی زندگیم آرامش داشته باشم اما ندارم میترسم به مرور حالم بدتر بشه نمیدونم چه کارکنم نه راه پس دارم نه پیش

من دوسال هست که ازدواج کردم.واقعا جوونیم و شادابی و طراوتم توی این دوسال حروم شد.توی این زندگی هرچی زجر بود کشیدم.برادر شوهرم تمام سرمایه شوهرمو داده به باد.و شوهرم هرماه نصف حقوقشو میده جای قسط.هروقت میریم خونشون جلوی خانوادش بهم توهین میکنه و دست بزن داره.میخاد خودشو نشون بده.متاسفانه خانوادشم دخالت میکنن و حمایتشن میکنن.اگه من صدبار ازش بخوام فلان کارو انجام بده انجام نمیده اما اگه مادرش یا برادرش یا خواهرش یه اخم بکنن بهش فوری انجام میده.مث بچه ها رفتار میکنه اصلا رفتارش مردونه نیست.میخاد با زدن من جلوی خانوادش خودشو ببره بالا.جلوی خانوادم خودشو مظلوم میگیره به هرکسی بگم باور نمیکنه.همه طلاهامو فروختم و هرچی پس انداز داشتم براش گذاشتم.دیگه به ته خط رسیدم.دوست هم ندارم طلاحق بگیرم.آبروی چندین ساله خانوادمو ببرم.وقتی رفتار بعضی مردا با زنشونو میبینم چقدر محترمانه اس از خدا متنفر میشم چرا منو بدبخت کرد.با اینکه همیشه توی همه ی کارهام خدا رو در نظر گرفتم.تنها راهم خودکشیه.امیدوارم خدا منو ببخشه.

من خسته شدم اخه این چه مملکتی هست ک زن فقط بایدرنج تحمل کنه زجربکشه دختر ازخونه پدرش میره خوشبخت بشه ن اینکه بدبخت اخه این مردها چرا انقدسنگدلن واین قانون اسلامی ایران چرا حق طلاق رو داده ب مردمگه زن حق نداره یعنی زن بایدبشینه توخونه پیش شوهربداخلاقش کلفتیشوکنه وکتکشوبخوره وچیزی نگه مگه ما زنها حیوون هستیم ک مردهای بداخلاق جرات میکنن روی مازنهادست بلندکنند چرا برای زن طلاق رو انقدکشش میدن اخه مگه زن مرض داره کـ زندگیشوخراب کنه وبرگرده خونه پدرش خب تقصیر این شوهرهای بداخلاقه ک زن فراری میشه وخونه پدرشوترجیح میده بعضی شوهرها انقد بی عرضه هستن ک مرد بودنشون روفقط باکتک زدن زنشون نشون میدن ک مثلامیگن مردهستیم درواقع یه حیوون وحشی بیشترنیستن.

خدا لعنت کنه مرد بی وجدانی که خیانت میکنه اونم یکی م




من میخوام طلاق بگیرم دو بار مچ شوهرمو گرفتم خیلی هوس بازه ولی هر کسی ببینش فکر میکنه این طور نیست تهدیدم کرد که طلاق توافقی بگیرم والا ابرومو میبره وپول میده به چند شاهد که بگن من ب پسری دوست بودم ودخترمو هم نخوام تا ابرومو نبره در حالی که من مدرک دارم وخودش گفته همش با دخترت هستش .... نمیدونم چه کار کنم لطفاتنظر بدین

ازهمه ی این بدبختیایی که گفتین عینشو منم دارم منم کشیدم حتی خانواده ی خودمم زیرابی از آب دراومدن آخرالرمان شده واقعا ولی والا بخدا یدونه موزیک شاد که میندازم همش یادم.میره و واسه سلامتی تنم از خدا شکر می کنم هزار بار والاااا

فقز چندتا موزیک شاد و شکر از خدا همشو حل می کنه

همسرم میخواد ازم جدا شه کل شرایطی که برام گذاشته قبول کردم ولی بازم میگه نميخامت ولی با هم فاميليم چه جوری با اینکه یه بچه هم داریم ازش جدا شم .کی میگه زن خوبه .بقران هم از اون خوشکلترم هم اخلاقم همه میگن که آخر مرامم .تازه وعظ ماليمم خوبه ...به نظر شما چی کار کنم ...با عرض پوزش ...مرگ بر زن...

باعرض سلام..
تازه 16ساله شدم که یه خاستگار اومده بودبرام واسه اینگه قیافه داشتم خیلی خاستگار داشتم اما چون بچه بودم رد میکردم واسه اینگه پدرمادرم طلاق گرفتن وپدرم فوت شده بودمن بودمو داداشای ظالمم وزن هاشون که اذیتم میکردن خواهر م که تنها همدمم بود ازدواج کرده بود دیگه حسابی تنها شده بودم وخیلی عذاب میکشیدم تصمیم گرفتم ازدزدواج کنم وقبول کنم پسری که نه خانواده یی خوبی داشت نه اسم ورسمی ونه پولی وازهمه مهمتراصلا اخلاق نداشت واینهارو همه بعداز عقد فهمیدم که همه چیز دیر شده بودخاستم جدابشم گفتن ازدواج کنی عاشقش میشی یکسال بعدازدواجمون خیلی اذیتم میکردخاستم بازجدابشم گفتن بچه داربشی درست میشهاما الان سه سال گذشت ومن خداروشکر بچه دارنشدم حتی یبارتودوران عقدبازن پسرعموم بهم خیانت کردازهمون نامزدی کتکم میزد الانم سرهرمسئله ی کوچیکی که پیش میاددرحدمرگ کتکم میزنه ازبچگی خیلی سختی وکشیدم گفتم ازدواج کنم خوشبخت بشم دیدم بدترشدازچاله افتادم تو چاه هیشکسم ندارم حمایتم کنه جزمادرم بهش گفتم مهرمو میبخشم همه چیز براخودت قبول نمیکنه چنان فوش هایی زشتی به خاهرمادرم میده که قابل گفتن نیست قسم خوردم اگه یباردیگه بهم دست زد یه لحظه دیگه نمی مونم چون عمرم وبچگیم داره حروم میشه واگه خداکنه طلاق بگیرم هیچوقت دیگه ازدواج نمیکنم ...

خدا انشالله به همه ی زنا رنج کشید صبر بده این دنیا که هیچی خدا کنه اون دنیا جامون خوب باشه تلافی این همه زجری که کشیدیم را خدا بهمون بده.

این اوضاع اجتماع که خانوادها رو داره متلاشی میکنه بخاطر اوضاع بد اقتصادی و فرهنگی همه مشکل دار شدن بخاطر اوضاع فرهنگی و تعصبات مزخرف تو زندگی ها اختلاف میفته بخاطر فشار مالی و فقر زن و شوهر به جون هم میفتن چرا این همه امار طلاق باید زیاد شه اولش همه عاشق و معشوقن تا میرن زیر سقف تازه میفهمن چه اشتباهی کردن همش بخاطر تعصبهای غلط و سختگیری خانوادها بحاطر ابرو عقد جاری میشه و وقتی خرشون از پل گذشت تازه خودشون نشون میدن خیلی از زنها بدبختن و با همه بدبختیها کنار میان بعضیها هم گرگن و چون بره گیرشون اومده حقشون میگیرن اونوقت باعث میشه بگن همه زنا بحاطر مهریه طلاق میگیرن
پس جوانی زن چی میشه سختیهایی که برای زندگیش کشیده تا اون خونه خونه شه تا مرد پولاشو پس انداز کنع
در کل تو ایران قانون ازدواج و طلاق به درد نمیخوره باید اصلاح کنن قانونن ادما چیز زیادی از زندگی نمیخوان فقط کمی محبت

من یک هفته است عقد کردم ولی نمیدونم چرا در هیچ شرایطی نمیتونم شوهر مو تحمل کنم
ده سال از من بزرگتره و دو تابچه داره ولی من دختر مجرد بودم
نمیدونم چطوری درخواست طلاق بدم

سلام
ما محبت کردن و گذشت و وفداری بلد نیستیم...اگه بلد بودیم بعد از ازدواج انتظارات بی جا از هم نداشتیم...فکر میکنیم بعد از ازدواج قراره معجزه بشه...قرار تمام رویاهامون به حقیقت برسه وگرنه طرف مون رو مقصر میدونیم...به خودمون نگاه نمکنیم...من خودم رو میگم...منم گرفتارم...کیه که گرفتار نباشه...هر کی میگه زندگی من گل و بلبله راست نگفته...همه ناراضی هستن...هیچوقت ایده ال ی که ما انتظارش رو داریم تو زندگی اتفاق نمیفته...خودمون باید صبوری به خرج بدیم بسازیم...ما هر دو تحصیلات عالیه داریم اما حقیقتا به مشکل برخوردیم...البته من مقصر رو خودم میگیرم...چون معتقدم تحت هر شرایطی مسئولیت یه زندگی با مرد هست...امیدوارم مشکل همه حل بشه...مشکل ما هم حل بشه...تا به آرامش برسیم...

من ده ساله ازدواج کردم یک دختر ده ساله هم دارم الانم پنج ماهه باردارم خدا شاهده فقط به خاطر دخترم دارم زندگی می کنم از دست شوهرم خسته شدم حرفا ورفتاراش خیلی بی ادبانست چند سال مستاجری کشیدم الان شش ساله تو خونه کوچک وتنگ زندگی می کنیم اصلا به فکر من وبچه هاش نیست فقط دنبال رفیق بازی وخرج کردن واسه خودشو واعتیادشه در ضمن می دونم که بهم خیانت می کنه ولی نمی تونم ثابت کنم دیگه نمی تونم ادامه بدم خسته شدم کاش بتونم به همراه بچه هام از دستش خلاصشیم

گور پدر هر چی زن و پدر شو مادر بی لیاقتش که مثل گراز میخورن و...اخرشم میگن اخ

توی شش سال زندگی هزار بار کارم به طلاق کشیده ولی نتونستم طلاق بگیرم طلاق نمیده فقط عذابم میده چکار کنم حالا هم ورشکست شده هیچ مهریه نمیخام فقط مخام ازدستش خلاص بشم

ای کاش همه شماهایی که حرف های دلتونو نوشتید چه زن ها و جه مردها همه ما ادم ها میدونستیم شاید تا یک ساعت دیگه زنده مباشبم شاید وقتی صبح از خواب بیدار میشیم تا شب زنده نمونیم بعدش میریم زیر یه عالمه خاک قدر همو بیشتر میدونستیم مرد ها تمام زندگیشون رو فدای خانوم هاشون میکردن و فقط عشق میدادن به همسرشون و محبت زن ها هم عزت و غرور میدادن به شوهراشون یه دنیا عشق ای کاش همه ما ادما یه روزی خسته شیم از این همه گناه و اشتباه درست شبم هممون دنیا فقط دو روز الان هستی شاید فردا نباشی ما فقط یکبار به دنیا می اییم فقط یکبار هم زندگی میکنیم فقط یکبار

اینجا محل تبادل اطلاعات حقوقی و ارایه طریق در جهت حل و فصل دعاویی خانوادگی هست نه چرت و پرت نوشتن و درد و دل

سلام من مرد هستم من مرد بد دهن دیده بودم ولی زن بد دهن نه من 25ساله ازدواج کردم یعنی زجر کشیدم خانم بنده شدیدن بد دهن هست شکاک هست وقتی عصبانی میشه جلوی بچه هام یک حرفهای میزنه که اگر یک مرد همچین فحش های بده مردهای دیگر خجالت میکشن فقط کارش شده تهمت وبد دهنی از خدا هم نمیترسه ولی نماز وقران سر میگیره انقدر درباره خانواده من به بچه هام بد گفته که انها هم باورشان شده دیگه خسته شدم جدیدا هم یاد گرفته اسم طلاق میاره میخواد بره دنباله طلاق منهم نمیخوام با هاش زندگی کنم ولی طلاقشم نمیدم چون 25سال زندگی منو فنا کرد

شوهرم بد دهنه و منو خونه پدرم نمیبره و با خانوادم بد رفتاری میکنه و مادرش خیلی عذابم میده و تو هیچ کار شوهرم حق نظر دادن ندارم اعتراضم میکنم میگه برو طلاق بگیر ولی اگه من اقدام کنم هیچ مهریه ای بعم تعلق نمیگیره میگم اگه دلت طلاق میخواد تو برو اقدام کن اونم میگه وایسا انقدر عذابت میدم ک خودت مجبور بشی بری و مهریه رو هم ببخشی منم صداشو ضبط کردم ب نظرتون دادگاه بشنوه کاری برام میکنه

از نظره منم بهتره حالا که همچین جایی هست هر کسی اطلاعات حقوقی داره مطرح کنه که چند نفر هم آگاه بشن. درسته که هممون دلمون پره ولی با درد و دل کردن واقعا نمیتونیم گره ای از کار خودمون یا کسی دیگه باز کنیم پس بهتره اگه تو زمینه طلاق تجربه یا اطلاعاتی از نحوه دادگاه رفتن یا حقو حقوقی که در دادگاه مطرح میشه دارید در اختیار بقیه بذارید. من خودم الان مشکلات زیادی دارم که به طلاق رو آوردم اما نه پولی دارم که بخوام به وکیل مراجعه کنم نه اطلاعاتی در این زمینه دارم. فقط چیزای کلی و عمومی رو میدونم خواهش میکنم اگه اطلاعاته مفید دارید در اختیار بذارید.

سلام من ۵ماهه عقدکردم ۲ماه بعدعقد زنم بهم خیانت کرد الانم رفته خونه باباش هم طلاق میخواد هم مهریشو خانوادنشم پشتشن گناهه من این وسط چیه? برام دعا کنید ضمنن من بچه مثبت کاری اهل هیچ خلافی نبودمو نیستم

سلام من ازدواج نکردم ولی میخوام قبل اینکه زنم به من خیانت کنه من به اون خیانت کنم چون حتی یه زن درست هم نیست

سلام منم شوهرم خیلی اذیتم میکنه، بددهنه، بدبینه.

سلام.بهترین کار برای خانم هایی ک واقعا اهل زندگی هستن اینه ک همون اول سرعقد حق طلاقو بگیرن بعده ازدواج واقعا دستشون بستست و تابخوان بیان ثابت کنن چی ب چیه کل زندگیشون ب فنا رفته.اون اقایی ک گفته خانمم بهم خیانت کرده بااثبات این خیانت میشه زن رو تو دادگاه محکوم کرد اگر هم زنی درخواست مهریه داده برای مردها ک راه فرار زیاده همشون قسط میبندن تا موهای خانمه مثل دندوناش سفید شه ازونطرفم وقتی زن خونه رو ترک کرده میتونه تمکین بده و محکومش کنه وقتی هم مهریشو قسط بندی کرده میتونخ زنو طلاق نده وحکم ازدواج مجدد بگیره تا خانمه خسته شه مهریشو ببخشه بگه فقط طلاقم بده.یکم جدا از جنسیت فقط ب انسانیت فکر کنین من مدافع حقوق مظلومم مردوزن فرقی نداره.من خودم ۲ماه وخوردی باردارم ۲.۳هفته ای خونه مادرم استراحت داشتم شوهرمم رفت وامد میکرد شوهرم تحصیل کرده حقوقه.خیلی ادم دهن بین وعصبانی ومدافع خانوادشه خیلی کارا برای خانوادش کردم طوری ک خودش همیشه پیسم احسلس شرمندگی میکرد خانوادش فوق العده بی فرهنگ و بی سوادن ازونایی ک یدفعه باپول بالا اومدن هیلی بی ادبی و توهین ازشون دیدم ولی ندید گرفتم یروز سر همین خانوادش باهام بحث کرد منو اینجاگذاشت ورفت گفت دیگه باهات کاری ندارم همونجا باش ن بهم زنگ بزن ک پیام.خانوادش خیلی تحریکش میکنن بااینکه خطاهای بچه هاشونو میدونن باز ازشون دفاع میکنن وتو سر عروساشون میزنن.الان ده روزه اینجام هنوز یکیشون زنگ نزدن بگن چیشده مادره زنگ زد دید پسرشو محکوم کردم بهش برخورد دیگه زنگ نزد.شوهرم علاوه بر عصبی بودن واخلاق بدش اهل سیگارو مشروبم هست جدیدا فهمیدم اخرهفته ها یا تو دور همیا تریاکم میکشه بیشتر بخاطر اینکاراشه ک میگم یکم باهاش سیاست کنم ولی حمایت بیخود خانوادش باعث میشه اون پرروتر میشه.بخداعاشقشم شوهرمو دوس دارم تو ایل وتبارمون حتی حرف طلاقم زده نمیشه اوایل سعی کردم بامهربونی از سرش بگیرم ولی نمیشه روز ب روز بدتر میشه روش جلو همه باز شده.حالا موندم بااین بچه بلاتکلیف .واقعا قانون ومقررات بیخودی داریم که اینجور موقع ها دست وبالمون بستس

من پانزده ساله دارم بامردی زندگی میکنم ک بهم تهمت میزنه والان دیگه کم اوردم میخوام طلاق بگیرم اخه سخته کارنکرده و هی بکوبه سرم

من و نامزدم حاضریم که طلاق بگیریم یه ساله نامزدیم خیلی اذیت شدیم اما من چون هنوز18سالم نشده پدرم اجازه این طلاقو نمیده شده نخود آش میگه تاآخر عمر همین شوهرته زندگی منو اونه اصن به اوناربطی نداره آیا من میتونم بدون اجاره پدرم طلاق بگیرم خسته شدم

گور پدر هرچی مرد نامرده .ک وقت خوش خوشانشون میخادت.ب بعد شنگول نبودنو بدهی بالا اوردنو.معتادشدنشونو.خیانتو هزار کثافت کاریه دیگه همه چیز خیلی راحت فراموششان میشه .لعنت ب هرچی مرد نامرد و نا مروت.خائنو.شکاکو بددل.معتادو جفنگیه....

مشکل من با بقیه فرق می کنه پدر زنم دخترشو با کلاهبرداری فقط به امید گرفتن مهریه به عقد من در اورده و الان باید مهریشو بدم در حالی که دختره قست ازدواج با من را نداشته فقط اولاش تا عقدش کردم خودشو شیرین کرده بود

باسلام به همه منشخصی روسراغ دارم که یک سال پیش ازدواج کرددقیقابعداز20روزخانش که ازفامیل هاهم بودتقاضای طلاق کردکه من تورودوس ندارم بعدش مشخص شدخانم دوس پسرداره کلی عکسای .. داشتن حتی مشخص شدیع هفته اردویی هم که رفته کلابادوس پسرش بوده خانوادش هم درجریان بودن تااینکه به بهانه ای وسایلاش وجمع کردوبه عنوان قهررفت خونه باباش حتی راضی به مردم داری هم نشدوسریع رفت دادگاه ودرخواست مهریه ونفقع کردویک سال کامل مارودنبال دادگاه وپاسگاه چرخوندالان مهریه ونفقش بریده شده ولی ماعلیه اون شکایتی نکردیم چقدخرج رودستمون گذاشت چقدبارروحیه واحساسات شوهرش بازی کردحالاشوهرش مهریه ونفقه رومیده ولی میگه طلاقت نمیدم به نظرتون همچین شخص کثیفی لایق طلاق هست وتمام امیدوانتقام شوهرش درندادن طلاقش هست پس خداروشکرکه دراین زمینه حق طلاق بامرداس وگرنه به راحتی طلاقش ومیگرفت

من برعکس خیلی ها با عشق ازدواج کردم ۶ سال همو میخواستیم حالا فهمیدم ۶ سال تموم قرص ترامادول استفاده میکرده همش ساکت بود حرفامو دوبار براش تکرار میکردم گیج میزد چرت میزد من فکر میکردم برای خستگیه ولی اشتباه فکر میکردم یه روز تو کیفش پیدا کردم الان ۲ سال عقد کردیم چیزای زیادی ازش دارم میبینم هم دوسش دارم هم نمیتونم باهاش زندگی کنم چیکار کنم آیا بخاطر این دلایل به من حق طلاق میدن ؟

آره منم اینجوریم شوهرم خیلی بد دهنه همیشه با میزنه یا بابای م رحوممو فش میده خیلی دوسش داشتم ولی الان دیگه ازش نفرت دارم همین

منم 6ماه باردارم ی بچه 8ساله هم دارم ازدست شوهرم وازدست فوش دادناش و بی اعتنا بودنش ازخونش زدم بیرون اومدم خونه بابام خیلی هم مشروب میخوره هر وقتم میخاد خرجی بده بافوش بهم میده نمیدونم چیکار کنم

سلام، لطفا راهنمایی کنید من با مدارکی نظیر کلی فایل مکالمه از تمامی دوستان و همکلاسی های همسرم بجرم رابطه نامشروع با مدارک اس ام اس که گفته خواستگار دارم، ومیخوام با فلانی ازدواج کنم، شکایت کنم، نتیجه میده؟
اگر نتونم ثابت کنم، زنم که دنبال این قضیه هست، آیا بجرم افتراء و قذف میتونه از من طلاق بگیره، یعنی من محکوم به حد یا تعزیر اینچنینی بشم؟

سلام من هم ۱ سال عقد بودم و ۱ ساله ازدواج کردم اما شوهرم وابستگی زیادی ب خانوادش داره و اصلا ناز کشیدن و زن داری بلد نیس الان ۲ هفتس قهر کردم اصلا نمیاد دنبالم میخوام جدا شم راهنمایی کنید لطفا

مواظب خودتون باشین به مردا میگم زن خوب خوبه زن بد بددرمقابل زن بد فقط سکوت کن چون ارزش حرف زدن. ندارن