۲۹۴۳۴۲
۱ نظر
۵۰۰۱
۱ نظر
۵۰۰۱
پ

طنز؛ فقط ما خوبیم!

آیدین سیارسریع در وبسایت چیزنا نوشت:

یکی از اهداف دور همی‌ها و گفتگوهای دو نفر به بالایی که ما در کشور عزیزمون برگزار می‌کنیم و انجام می‌دیم به اثبات رسوندن این گزاره است که «فقط ما خوبیم». شما تصور کن تو تاکسی آخر هر بحثی می‌شه جمع‌بندی کرد که فقط افراد حاضر تو اون تاکسی خوبن و بقیه حیواناتی هستن که معلوم نیست کی بهشون گواهینامه داده. دور همی‌هامون هم جالبه. با دایی اینا می‌شینیم به این نتیجه می‌رسیم عمواینا و خاله اینا و عمه اینا داغونن و خاک بر سرشون. با خاله اینا جمع می‌شیم پنبه دایی اینا و عمو اینا و عمه اینا رو می‌زنیم و این فرمول همینطور ادامه پیدا می‌کنه تا اینکه به جایی می‌رسیم که هیچکی چشم دیدن اون یکی رو نداره ولی با این حال عمرا اگه بذاریم شام برن! بطور کلی توی دورهمی‌ها جمعیت کل زمین رو منهای تعداد افراد حاضر تو اون جمع می‌کنیم هر چی باقی موند می‌شه جمعیت درب و داغون‌ها.

یه بار تو یه جمع پنج نفره بحث این شد که کیا مشکل اخلاقی دارن. ماحصل گفتگو‌ها این بود که همه مشکل اخلاقی دارن غیر از پنج نفر حاضر در بحث. بعد یکی از حاضرین به اسم آرش بلند شد و از جمع خداحافظی کرد و رفت، به این نتیجه رسیدن که آرش هم مورد اخلاقی داره. بعد از اثبات بیخود بودن آرش از نظر شخصیتی جو سنگینی حاکم شد. یکی از حضار به اسم نوید نیاز به اجابت مزاج پیدا کرد ولی می‌دونست اگه به شعاع سه متر از جمع فاصله بگیره وارد لیست مشکل‌دار‌ها می‌شه. برای همین خودش رو نگه داشت و بعد از چند ساعت ترکید و از روی در و دیوار جمعش کردن. حاضرین باقی مونده به این نتیجه رسیدن که ترکیدن نوید به دلیل مشکل اخلاقی بوده. الحق این سه نفر کار سختی پیش رو داشتن. لامصب از پلک‌بازی هم سخت‌تر بود. کسی نمی‌تونست جایی بره. چند سال گذشت و هیچکس از اون جا تکون نخورد تا اینکه نفر سوم از گرسنگی مرد و دو نفری که مونده بودن در حالی که رنگ به رخسار نداشتن و آب بدنشون تموم شده بود به سختی با هم بحث کردن و به این نتیجه رسیدن که نفر سوم از مشکل اخلاقی مرد و فقط اونا هستن که خوبن. چند روز بعد یکی‌شون (قاسم) یه لیوان که حاوی مایع زردی بود و یه گوشه افتاده بود به اون یکی (فرید) نشون داد و گفت: این دلستره؟ فرید گفت: آره بخور. قاسم لیوان رو سر کشید و بعد از مدتی مرد. فرید که می‌دید کسی نیست که باهاش حرف بزنه پیش خودش گفت: اگه مشکل اخلاقی نداشت لیوان ادرار رو سر نمی‌کشید. بعد روی زانو‌هایش افتاد و دستاشو رو به آسمون گرفت و در حالی که اشک توی چشماش حلقه زده بود گفت: خدایا شکرت! بالاخره موفق شدم. فقط من خوبم. فقط من خوووووبم!
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      چقدر بی ادبانه بود قصه تان!

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج