جاباما
۲۹۶۶۱۳
۳۴ نظر
۵۰۱۲
۳۴ نظر
۵۰۱۲
پ

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

یک شخصیت انتزاعی برای هفت چهره نداشته ایم تا حالا، اما این « کیمیا» کاری با قلب های ما کرده است که فردین و گوگوش با جوان های دهه پنجاه نمی کردند.

برترین ها - ایمان عبدلی: یک شخصیت انتزاعی برای هفت چهره نداشته ایم تا حالا، اما این « کیمیا» کاری با قلب های ما کرده است که فردین و گوگوش با جوان های دهه پنجاه نمی کردند.

مردمان در صف یا (اینجا چراغی روشن است، هفته)

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

هر فرآیندی که در آن انتخاب دخیل باشد مشروعیت خاصی می گیرد؛ «انتخاب» کلید واژه مشروعیت است، مضاف بر این وقتی فرآیندی فرهنگی آمیخته با انتخاب می شود، محصولی با آبرو و قابل افتخار بیرون می دهد.

جشنواره فیلم تهران که در گذر زمان تبدیل شد به جشنواره فیلم فجر، پایه ریزی یک فعل و انفعال مشارکتی و انتخابی بود و هنوز هم هست، به رغم تمام نوساناتی که در گذر زمان داشته است، امسال از آن سال های پرفروغ جشنواره بوده، گواهش همین صف های طویلی بود که طی روزهای گذشته مقابل سینماهای پایتخت تشکیل می شد و پر از شور بود، صف هایی که از فخر فروشانه ترین کلاس های سینمایی پر بارتر بود و البته تا حد زیادی خالی از حس تفرعن و افاده بود، مردمانی که در صف ها به «انتخاب» قرار می گرفتند و زمان می فروختند و فرهنگ می خریدند، یکی از الزامات شهروند جامعه مدرن را نمایش می دادند، می دانم و می دانید که با یک گل بهار نمی شود، با این صف نه واژه ی «شهروند» شکل می گیرد و نه جامعه ما مدرن می شود، اما نباید فراموش کنیم هر چه که می آید اول افاده اش آمده!

غرولندهای روشنفکری را رها کنیم؛ «فیلم های کیفیت لازم را نداشتند و خیلی ها آمدند که آمده باشند و خیلی های دیگر در این صف ها ابتدایی ترین حقوق انسانی را زیر پا می گذاشتند» از این حرف ها خیلی هست و می شود گفت و ادامه داد. اما این صف های انتخابی و فرهنگی در اینجا به سان چراغی روشن است.


اصغر باقریان یا (سنگ، پا و قزوین، هفته)

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

اگر در اعتراض به شاه بیت؛ «چه کسی؟ چه گفته؟» توجه نکنیم، اعتراض را نشناخته ایم و امکان به خطا رفتن زیاد می شود، اعتراض گاه ارتباط مستقیم با ذات خودش دارد، به طور مثال فردی که از امکانی محروم شده و این محرومیت روند حیاتی زندگی روزمره اش را مختل کرده، اگر دست به کنش اعتراضی بزند به اصیل ترین معنای اعتراض رجوع کرده است.

اما اعتراض در دنیایی که هر آنچه در آن سخت است دود می شود و به هوا می رود، کارکردهای دیگری هم پیدا کرده است، کارکردهایی که هیچ ارتباط معنایی با اصل اعتراض ندارد و صرفا وسیله ای است برای رسیدن به هدف و باز هم از آن جا که این روزها هدف مکررا وسیله را توجیه می کند، باید حواسمان بیشتر به اعتراض ها باشد، جناب باقریان مدیر تیم فوتبال سپاهان به عملکرد داوری های اعتراض کرده اند و خواستار عدالت شده اند.

ما که یادمان نرفته احتمالا جناب باقریان هم در یاد دارند ( اگر ندارند از اطرافیان کمک بگیرند) در سال هایی که هوس شکستن دو قطبی فوتبال ایرانی به دل مدیران فوتبالی افتاد، چگونه و با چه روش هایی به نابرابری دامن زده شد و کل پروسه لیگ برتر ایرانی در خدمت فوتبال پر حرف و حدیث اصفهانی قرار گرفت تا با یک قطب سازی آمرانه و سفارشی فوتبال ایرانی مدرن شود که نشد! که بدتر شد! که ورزشگاه ها خالی شد! و بی اعتمادی تماشاچیان ایرانی را فراری داد، تیم ملی ضعیف تر شد و...اعتراض کن؛ جناب باقریان امسال به ذوب آهن بیشتر توجه شده است، این همه گونه ای از نابرابری است!


کیمیا پارسا یا (شما خوب هستید، هفته)

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

یک شخصیت انتزاعی برای هفت چهره نداشته ایم تا حالا، اما این « کیمیا» کاری با قلب های ما کرده است که فردین و گوگوش با جوان های دهه پنجاه نمی کردند، ترکیب همگونی از کاراکتر و شخصیت هنرپیشه چنان وحدت معنایی پیدا کرده است که در واژه نمی گنجد، همان قدر که سر کار خانم شریفی نیا در ایفای نقش ضعیف و الکن بودند، کاراکتر هم بی ربط و فضایی و نچسب بود.

شما که نتوانستید صدایتان را کمی پخته تر کنید، اشکال از شما نیست، استفاده از حنجره مختص به دادزن های خیابان انقلاب است، شما نتوانستید، اما کیمیا توانست در ۱۸ سالگی کتاب آیت الله طالقانی را ویرایش کند، مهراوه خانم شما اگر نتوانستید از زبان بدنتان در سنین مختلف بازی بگیرید، اما کیمیا توانست خرمشهر را یک تنه از دست دشمن دربیاورد، فرزند ارشد جناب شریفی نیا شما اگر تحمل گریم روی صورت زیبایتان را نداشتید، کیمیا چه ها که تحمل نکرد! او در مثلث برمودای ساواک دوام آورد، تحمل کرد، کار هرکسی نبود مشفق، آرش، شهریار را تدبیرو تحمل کردن، خانم مهراوه شریفی نیا شما نتوانستید از میمیک صورتتان در لحظاتی که باید به تناسب بازی بگیرید، همین بود که حرکاتتان اگزجره میشد و توی ذوق می زد، کیمیا اما توانست با عشوه هایش دومینوی دلبری راه بیاندازد و دل تمام پسر های کوچه را ببرد ...

این همه توانایی کیمیا و ناتوانی شما، تلفیقی از سورئالیسم قدرتمند کاراکتر فراواقعی و شخصیت ناتوان و به شدت رئال شما که بر ناتوانی یک انسان معمولی که اشتباهی در جایگاهی بی ربط قرار گرفته، ۱۱۰ قسمت هدیه رسانه ملی بود که به دنبال افشاگری در رسانه های دیگر می چرخد.


ضاربان کارواش یا (دنائت، هفته)

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

ماجرای کتک کاری کارگران کارواش جنجالی تهران که سوژه روز رسانه های خبری شده است را می شود از زوایای گوناگونی بررسی کرد؛ ابعاد اقتصادی و بازار کار و چرایی پیدایش پدیده های این چنانی و یا آن هایی که پشت چنین تصمیمات جنجالی می ایستند و با نگاهی جزمی و کوتاه نگر فرمان بی رحمی صادر می کنند، مدیرانی که با مطالعه و تحقیق بیگانه اند که هیچ بعضا با روحیات انسانی هم غریبگی می کنند، اما ما در اینجا با هیچکدام این ها کاری نداریم، ماجرا را خیلی کوچک تر می کنیم نور می اندازیم روی آنهای که مرتکب این حجم خشونت می شوند، همان های که فاعل ضرب و شتم می شوند.

چه توجیهی در کجای مغز آن ها فراهم می شود که راضی به اعمال خشونت می شوند؟ چه داده هایی جمع کردند که می توانند یک انسان دیگر را اینگونه کتک بزنند؟ اینها که به خاک کشور تجاوز نکرده اند؟ ناموس کسی را به خطر نیانداخته اند؟ عنوان درشتی پشت فعل آن ها نیست؟ از همین جهت توجیه دیر یابی نیاز است که راضی بشوی یک کارگر را له کنی! هر چند مافوقت بخواهد، هر چند که فکر کنی به نظم عمومی کمک کرده ای ( کدام نظم؟) آن دست ها و آن پاها چگونه در جهت ضرب و شتم حرکت می کند؟ مصرف خشونت در دنیای مدرن و تکرار هر روزه ی آن؟ تربیت غلط خانوادگی؟ دستور مافوق و ملاحظات کاری؟ فشارهای یک جامعه معطل مانده؟ همه ی اینها را هم که جمع کنیم توجیه خاصی جور نمی شود؟ یک خلا روانی، یک بیماری و یک کمبود نیاز است برای اینگونه رفتار کردن! داعش هم ایدئولوژی دارد، شما که همان را هم نداری...


ابراهیم حاتمی کیا یا (بیا بیرون لطفا، هفته)

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

کارگردان آرمانگرا و اصولگرای سینمای ایران که عمری با دغدغه هایش رشد کرده است، در جدیدترین ساخته اش روایتگر داستان حیدر ذبیحی بادیگارد رده بالای نظام جمهوری اسلامی است، حاتمی کیا مطابق تمام ساخته های پیشین روایتگر دغدغه های انقلابی است که به گمان خودش کشتی اش سوراخ شده و خطر تهدیدش می کند، او دنیای آدم هایی را تصویر می کند که که در روزگار امروز منزوی اند و شاهد به تاراج رفتن آرمان هایشان هستند.

خیلی وارد دنیای فیلمسازی حاتمی کیا نمی شویم و با تعلاقاتش هم حداقل در این مجال کاری نداریم؛غرض چیز دیگریست، استحاله هنرمند در هنر؛ به هر حال هنرمند در خلق هنر باید تا اندازه ی زیادی به شرایط احاطه داشته باشد و قطعا نباید مرعوب مخلوق خودش بشود، فرقی هم ندارد هنرمند کدام مکتب و تفکر، خالقی که در مخلوقش حل شود بعد از مدتی دچار گنگی می شود و ارتباطش را با مخاطب از دست می دهد، منظور از خلق و خالق فقط منحصر به دنیای آفرینش هنری است.

حاتمی کیا به مانند بازیگران مورد علاقه اش؛ مریلا زارعی و پرویز پرستویی خود وجودی شان را فراموش کرده اند و بالکل غرق مخلوقاتشان شده اند، از همین رو به گنگ گویی افتاده اند، بابک حمیدیان هم اینگونه شده بود، اما تنوع کاری باعث شد از آن ورطه خارج شود، اما حاج کاظم ول کن پرستویی نیست و مریلا زارعی تحت تاثیر شیار ۱۴۳ است...رسالت هنری خوب است و هنرمند دغدغه مند هم که چه بهتر! اما امان از این آرمان گرایی وقتی که بزرگش می کنیم، جلوی چشمانمان را می گیرد و درست نمی بینیم که درست خلق کنیم.


....یا (دست هایت مثل گندم زار، هفته)

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

در اینجا چند خطی نوشته بودم که دو پاراگراف را تشکیل می داد و حالا نیست، سطوری که نوشته می شود بارها و بارها در ذهن من دچار و مبتلا به خودسانسوری می شود و پس از آن حداقل توسط دو نفر دیگر خوانده می شود، اگر خیلی وقت ها حرف ها مبهم است و یا اگر بعضا متن دچار نوسان است، مشکلات فرامتنی وجود دارد که شاید خوانندگان عزیز درکش نکنند .

این چهره را ببخشید اگر قرار بود باشد و حالا حذف شده است!


حسین شریعتمداری یا (منعطف، هفته)

یک هفته هفت چهره؛ از کیمیا تا شریعتمداری

واقعیتی که در رسانه های کشور جریان دارد و چهره سازی که از مدیر مسئول کیهان شده است، شاید خیلی هم با واقعیت بیرونی متناسب نباشد، قرار دادن چهره ی مدیر مسدئول با سابقه عرصه مطبوعات در کنار تصویر عناصری از حزب توده گناه بزرگی بوده که سهوا و یا عمدا واقع شده و تحملش شاید برای هر کسی حتی لیبرال ترین ژورنالیست های وطنی دشوار باشد. به هر حال نام توده ای ها با وابستگی به شوروی گره خورده است.

آدم ها را باید با اعمالشان بشناسیم نه حرف ها، حرف ها زده می شوند و مانا نیستند اما اعمال در ذهن ها حک می شوند، حسین شریعتمداری می توانست واکنش های دیگری نشان دهد، اما بر خلاف آن چه که تبلیغ می شود، او به آزاد منشانه ترین حالت ممکن واکنش نشان داد؛ چشم بست و بخشید ....
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      مثل حاتمی کیا رانت و پول میگیرن فیلم بد کم فروش بی مخاطب میسازن هر سال معترضن و طلبکار! هیاهو برای هیچ

      پاسخ ها

      • بدون نام

        اتفاقا این بنده خدا که مثال زدید فیلم های خوبی میسازه

    • بدون نام

      کیهان همش سنگ جلو دولت میذاره چرا دولت یارانه اش رو قطع نمیکنه

    • بدون نام

      هفت بی عدالتی آشکار کرد تو این همه فیلمساز جشنواره از حاتمی کیا حمایت و تبلیغ کرد نتیجه خوبی نداره

      پاسخ ها

      • بدون نام

        کی حمایت کرد که ما ندیدیم فراستی که کوبوند فیلمو

    • بدون نام

      مرسی بخش خوبیه این بخش

    • هادی

      جناب آقای عبدلی عزیز نگارنده خوب مجله فقط یک سوال اگر امثال حاتمی کیا و پرستویی و زارعی نبودند چه برسر آرمان های ما که اکنون در انواع اقسام فیلم ها گمشده اند می آمد چه جایزه بدهند چه ندهند حاتمی کیا و امثالش در راه خود هستند و خواهند ماند اگر به فیلم های فرهادی اسکار بدهند و فیلم های حاتمی کیا را از بخش های مختلف سیمرغ نه چندان معتبر بین المللی حذف کنند آن انگشتری که سردار به حاتمی کیا هدیه کرد از هزاران اسکار و نخل و سیمرغ در نزد خودش و همکارانش نور چشمی است.
      یا علی

    • رویا

      طبق چیزی که فریدون جیرانی منتشر کرده بادیگارد حاتمی کیا رقابت عجیبی با ابد و یک روز در کسب سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشگران دارد ! متاسفانه مخاطب رو هنوز نشناختین!
      اگرچه که به نظر من خیلی هم خوبه که پرویز پرستویی و مریلا زارعی تحت تاثیر نقش هاشون باشن ولی اگه فقط مصاحبه های اخیر این دو عزیز رو می خوندین متوجه می شدین اینطور نیست! بسنده می کنم به یه جمله از مریلا زراعی در پاسخ به احسان کرمی که ازش در مورد کارگردانی پرسید : اگه بخوام بر اساس تفکرات خودم فیلم بسازم فیلمم اکران نخواهد شد! هر نوشته ای با رعایت تمام اصول حرفه ای اگر به همراه غرض ورزی باشه واقعا به هیچ دردی نمی خوره!
      مثل همیشه منتشر نکن ولی نویسنده ی مطلب لطفا بخون

      پاسخ ها

      • بدون نام

        کلا مطالب این سایت چند وقته خیلی متخاصمانه شده

    • لاله٧٠

      بخش کیمیا عالی بود,گند زد با اون بازیش

    • علیرضا

      فقط باید بگم متاسفم نسبت به نویسنده این متن که چنین دیدی نسبت به حاتمی کیا و پرستویی داره . تو سینمایی که این همه ابتذال و بی اخلاقی وجود داره چندتا انسان سالم و شریف هم که هستند ازشون انتقاد میشه که چرا اینقدر تو نقش های مثبتشون موندن !!! فقط باید تاسف خورد نسبت به نویسنده .

      پاسخ ها

      • بدون نام

        واقعا که حقیقت رو گفتید
        یه نفر که کار صحیحی انجام میده این جوری ازش بد میگن...

    • حسین

      این چهره را ببخشید اگر قرار بود باشد و حالا حذف شده است.....

    • بدون نام

      سید حسن؟؟

      پاسخ ها

      • yara

        دست هایت مثل گندم زار
        دقیقا و صد افسوس

    • بدون نام

      ولی فیلم کیمیا بعد از این همه خرج بیت المال و این همه مخاطبی که فیلم رو پیگیری می کرد خیلی خود خواهانه و بی اهمیت به ارزش مخاطب تمام شد یک جور دهن کجی بود در حالیکه اگر کسی به فیلم انتقاد می کرد فکر می کنم چون نقش اول ها روی محور زنان بیشترش برای این مساله اس البته تا قبل از شروع فصل سوم چون مثل مشفق و ارش و فرخ رو دیده بودم البته قاتل و دزد نبودن ولی حداقل برای گند نزدن اخرش باید ازیتا حاجیان بجای کیمیا بازی می کرد و پیمان رو کسی دیگه و یک خانواده پخته تری رو نمایش می دادن نه اون بچه ها که ابدا شباهت و پختگی یک خانواده این چنینی رو نداشتن!!!
      اخرش بچه ها بود و بی سروته الان بعد 110 قسمت یکی منو روشن کنه شهریار چی شد و مشفق رو کشت یا نه ؟؟؟!!!
      چرا بعد از این همه کشت و کشتار خانه مشفق پلیس مشفق رو ازاد کرده بود می خواستن بگن فرانسه مهد بی قانونی ایا؟؟!!!

      پاسخ ها

      • بدون نام

        این سریال کلا بی احترامی به شعور مخاطب بود

    • nazli

      واقعا متاسفم برای جناب عبدلی، نظرشون درباره ی عوامل فیلم بادیگارد واقعا از روی غرض ورزی بود. از مجله ی برترینها اصلا انتظار نمی رفت. چطور به ایشون اجازه ی انتشار این مطلبو دادن؟؟؟ بهتر نبود آقای عبدلی نظرشون درمورد این فبلم رو هم سانسور میکردن و منتشر نمیکردن؟؟؟؟

    • سارا

      سریال کیمیا قشنگ بود خیلی دوست داشتم . بازی ها خوب بود .

    • بدون نام

      ایمان عبدلی یا (حب و بغض و کینه هفته)
      چه نگاه بدی داری آقای عبدلی. از کلمات نامانوس استفاده میکنی و میکوبی شخصیت ابراهیم حاتمی کیا رو. کسی که وجودش توی سینمای ما نعمت هست. اگر شما هم بغضی دارید نسبت به ایشون عیبی نداره، نظرتون مخترم ولی مهم نیست، چون اگر انصاف باشه فیلم حاتمی کیا رو میشد از منظر فنی بررسی کرد که به یقین بهتریم فیلم و بهترین کارگردانی رو داره.
      و همونجور که خوشتون نمیاد از جناب حاتمی کیا، چقدر یک فرد قانون گریز رو دوست دارید. اون هم عیبی نداره.
      نه که من بی اشکال باشم، نه من پر از اشکال ولی ای کاش شما که نویسنده یک رسانه پرمخاطب هستید، کمی انصاف رو هم رعایت کنید.
      امیدوارم روزی برسه که متر و معیار ما خوش اومدن ما نباشه، بلکه متر و معیارمون موارد فنی و قانون باشه. نه سلیقه هامون.
      موفق باشید آقای عبدلی.

    • مریم

      وقتی کسی با پارتی پدر بازیگر بشه انتظاری بیش از این نباید ازش داشت. انتقاد رو به مهراوه شریفی نیا نباید داشت. انتقاد به کسایی که ایشون رو برای این نقش انتخاب کردن وارده. فیلمساز باید حداقل در انتخاب بازیگر دقت کنه و بازیگر شناس باشه

    • رضا

      آقای عبدلی بهت تبریک میگم قلم بسیار زیبایی داری و رسالت اصلی یک هنرمند که باید بدون چاپلوسی و تملق نظرش رو بگه داری ، امیدوارم به همین راه ادامه بدی

    • بدون نام

      به نظرم نقش کیمیا رو با توجه به دوره های مختلف سنی که داشت خانم لعیا زنگنه خوب میتونست ایفاش کنه

    • بدون نام

      آقای عبدلی نقد و تحلیل شما خیلی عالیه و این نشان از تسلط زیاد شما در سیاست ،اقتصاد ،عالم هنر و ...دارد من فکر میکردم شما تنها نیستید در نوشتن این بخش اما در ظاهر همه متن ها و انتخاب ها کار خودتان است به هر حال هر هفته بسیار شیوا و به جا می نویسید .خدا قوت اما نوشته تون در مورد مهراوه شریفی نیا یه طرف اون شش چهره دیگه هم یه طرف

    • بدون نام

      یعنی اینهمه عقده نسبت به تیمهای اصفهانی حقیقتا باورنکردنیه. صرفا محض یادآوری اگه فوتبال باشگاهی ایران تو چند سال اخیر ذره ای آبرو کسب کرده باشه از صدقه سر تیمای اصفهانی بوده. با زد و بند فینالیست لیگ قهرمانان شدند؟ خدایی خجالت نمی کشید؟

    • بدون نام

      حدودی فیلم کیمیا رو دیدم ولی بهد هر چند قسمت کاملا مشخص بود اتفاقای بعدی فبلم واقعا ساخت فیلمی انقدر ضعیف لازم نیست ... دست کم گرفتن فهم مردمه
      گریم های به شدت ضعیف بازی های نچسب و....

    • بدون نام

      درووووووود بر پرویز پرستویی ابراهیم حاتمی کیا و مریلا زارعی

    • بدون نام

      فقط متاسفم همین

    • محمد

      نقش های امثال پرستویی "واقعیت"هایی هستند که این بازیگران آنها را بازی میکنند.
      واقعیت هایی بسیار بزرگ . . .
      متاسفانه مطالبتان مثل گذشته منطقی نیست و سلیقه تان جهت دارش کرده!

    • دردونه

      نظرتون راجع به باديگارد خيلي بد بود مخصوصن هر سه عزيز دوست داشتني
      من تابحال براتون كامنت نذاشتم تو اين بخش الان حرصم گرفت واقعن
      افتخار بزرگي بود ك سردار انگشتر معروفشونو ب حاتمي كيا دادن ديگه نه سيمرغ مهمه ن نقد مغرضانه ي شما
      با اين منفيا ميخوايد بگيد حرف ايشون درسته و حرفاي ما غلطه؟؟؟ خب همينه ديگه برا همينم ب همچين اوضاعي رسيده مملكت
      ببينم نظر منو ميذاريد يا نه
      ضمنن جناب فراستي گفتن حاتمي كيا حقش بود بهترين كارگرداني رو بگيره شما نميدوني بدوووون

    • محمدرضا

      واقعا مزاح جالبی است این مطلب موضع گیری در صحبت کردن و انتقاد های کاملا یک طرفه کاش یک سوزن هم به خودتان می زدید سایتی که با موضع گیری هایش سر تا پا ایراد است شده است شیپورچی اصلاح طلب ها در هر مطلب و نوشته ای مشود نشانه ای از این یافت

    • omid

      دمت گرم هفته به شما نویسنده عزیز

    • omid

      دمت گرم هفته به شما نویسنده عزیز

    • علي علي اوغلو

      راستش ازشنيدن عرضه قلبي وبستري شدن اقاي حسين شريع مداري ابدا خوشحال نشدم با اينكه بنده حقير كمتر ازقطمير سراپا تقصير ارادت جنداني به حضرت ايشان ندارم ام خدارا شكر كه ايشان سلامتي خودرا باز يافته اند شايد بعد از شكست سخت ومفتضحانه درانتخابا ت اخير ازجانب اربابان تحت فشار شديد بوده اند كه ازبيم بيكار شدن دچار استرس ودرنتيجه دچار چنين وضعي شده اند اما اينكه اشاره شد كيهان همچنان تحت نظر ايشان درحال انتشار است كمي تعجب اور است چونكه وقتي ايشان ازسلامتي كامل وعقل وهوش وافر برخوردار بودند شمشير مباركشان ازهر طرف ميبريد احدي ازاحاد ازدست وزبانش درامان نبودند كيهانش لنگ ميزد روزي 1255تيراژ كه اين حرفهارا ندارد اينها براي روزنامه نگار قدري مانند ايشان لقمه چپ هم نميشود كه ايشان را دراثر فشار كارمواجه با كسالت بنمايد بهر حال ما اميد واريم هرچه زودتر ازبيمارستان مرخص بشوند ومواظب سلامتي خود باشند وفكري هم باخرت خود بكنند كيهان هم اگر پخش شد شده نشد هم كه فداي سرش انسان كه نبايد بخاطر خوشنودي عده اي خودكشي كرد

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج