محمود از آنچه می‌بینید به شما نزدیکتر است
چرا احمدی نژاد نباید برگردد؟ آیا او در این سه سال در محکمه ای به اتهاماتی که متوجه خودش و دولتش بوده، پاسخ داده است؟
هفته نامه کرگدن - ثمینا رستگاری: چرا احمدی نژاد نباید برگردد؟ آیا او در این سه سال در محکمه ای به اتهاماتی که متوجه خودش و دولتش بوده، پاسخ داده است؟
اغلب کسانی که روزنامه و مجله می خرند گوشی هوشمندی هم دارند و روزانه صدها خبر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را هم می خوانند. معمولا خبری نیست که از زیر دست کسی دربرود یا برای کسی تازگی داشته باشد. آدم ها داوطلبانه و بیست و چهار ساعته مخاطب پیام ها و نظرها و تحلیل هایی هستند که مختصر و موجز در صفحه موبایلشان نقش می بندد و در عین حال نوعی از توهم آگاهی نسبت به همه مسائل را به آن ها می بخشد.
در نگاه اول به نظر می رسید شکستن انحصار خبرپراکنی اتفاقی مهم و مثبت است، چون هیچ چیز را دیگر نمی توان از مردم پنهان کرد و هر واقعه ای در طرفه العینی به دست مردمی می رسد که دیگر خود خبرنگاری افتخاری محسوب می شوند. چنین برداشتی شاید کار خیلی از تحلیلگران را راه بیندازد و هر اتفاق و انقلاب و تحولی را به آن نسبت بدهند؛ کما این که «بهار عربی» را و گسترش سریع آتش براندازی را در میان مردمی که فقط به اسقاط رژیم ها راضی می شدند، خیلی از مفسرین به موبایل و فیس بوک ربط دادند. البته خاکستر شدن این آتش و نابسامان تر شدن اوضاع در خیلی از این کشورها و سراب بودن آنچه دموکراسی اش می دیدند، دیگر به رسانه های همه گیر ربطی پیدا نکرده.
علاوه بر آن فرجام»، نکته ای دیگر هم در میان این تحلیل های معقول و منطقی از نظر دور مانده و آن، پیامد بمباران روزانه مردم با اخبار و عکس ها و اطلاعات درست و غلط است. اولین پیامد این بمباران، از دست رفتن فرصت تحلیل و تامل در مورد اتفاق هاست. فجیع ترین اتفاقات، مهیب ترین جنایت ها و وحشتناک ترین تحولات در حوزه جامعه و سیاست و اقتصاد تنها چند دقیقه وقت ما را می گیرد و به سرعت جای خود را به خبر دیگری می دهد؛ چند دقیقه برای دیدن ارقام بزرگ یک اختلاس، انفجاری مهیب در اروپا یا بریده شدن سر چند نفر در عراق!
در نتیجه، حساسیت جامعه به آنچه بر سرش می آید هر روز کمتر می شود. هر کدام از این وقایع به یک کلمه تبدیل شده اند؛ کلمه ای که مانند حبابی بزرگ می شود و زود می ترکد. تامل درباره ی خبر به معنای از دست رفتن فرصت خواندن دیگر اخبار و در نتیجه جاماندن از قافله ای است که با شتاب از جلوی ما در حال رد شدن است.
ایجاد توهم آگاهی، بی نیازی از افراد و نشریاتی که کارشان تشخیص صحت و سقم اخبار و تحلیل آنها بود و منبع شدن عبارت «خودم در تلگرام خواندم»، ما را با شمار زیادی مفسر مطلع و صاحب نظر مواجه می کند که به خاطر همین توهم آگاهی، قابلیت گفت و گو کردن را نیز از دست داده اند.
نوشتن این مقدمه به معنی این نیست که از کانال های مختلف «لفت» بدهیم یا موبایلمان را کنار بگذاریم و کتاب و روزنامه بخوانیم، فقط تاکید بر این موضوع است که قرار نیست دنبال اخبار بدویم، بلکه در مورد اخبار تامل و پرسش می کنیم. شاید لزوما جوابی در آستینمان نباشد اما این روزها ما به سوال بیش از جواب های حاضر و آماده نیازمندیم.
بازگشت محمود؛ چرا که نه؟
خبر بازگشت احمدی نژاد به عرصه سیاست یک شوخی سیاسی است؟ آیا او دوباره می خواهد و امکان دارد که رئیس جمهور شود و به دوربین نگاه کند و از پاکدستی سخن بگوید و پنج برابر سابق یارانه بدهد؟ قبول کنید این جمله آخر سرعتگیر محکمی بود برای این که سریعا احتمال آمدن او را نفی نکنید.
قطعا تاکنون افراد زیادی درباره احتمال آمدن یا نیامدن او سخن می گویند، بنابراین در این جا اصلا قصد تکرار آن سخن ها را نداریم، فقط می خواهیم یک سوال را مطرح کنیم: واقعا چرا احمدی نژاد نباید برگردد؟ آیا او در این سه سال در محکمه ای به اتهاماتی که متوجه خودش و دولتش بوده است، پاسخ داده است؟ جز چند نفر از مسئولان دولت او که بیشتر در مرخصی بوده اند تا زندان، چه کسی حساب پس داده است؟ در این مدت یک بار اسحاق جهانگیری، در یک کلی گویی، فسادهای دولت او را بزرگ ترین فسادهای قرن خواند.
بعد از آن، این احمدی نژاد بود که به دادگاه شکایت کرد. یک بار دیگر هم پورمحمدی، وزیر دادگستری، از نقش و رد و اثر اسفندیار رحیم مشایی در اختلاس بزرگ ۳ هزار میلیارد تومانی فقط سخن گفت که بعد از تمدیدی مشایی به شکایت از او، این داستان هم به خاطره ها پیوست. ناگفته نماند یعقوب نامی هم که در یکی از سفرهای استانی در ازدحام جمعیت آسیب دیده بود، از احمدی نژاد به دادگاه شکایت کرد که این ماجرا در ذهن کسی هم نماند.
الان، بعد از سه سال که تریبون ها و بلندگوها از احمدی نژاد گرفته شده اند، چه چیزی به معلومات ما اضافه شده است که پیش از آن نمی دانستیم؟ سندی؟ مدرکی؟ یا دادگاهی برای اثبات اتهامی؟ برای توصیف دوران او عبارت زیادی اختراع شد. حسام الدین آشنا عبارت «مین گذاری» در راه دولت جدید را اختراع کرد و نجفی از ضرورت «آواربرداری» سخن گفت. اما این کلمه ها و عبارت ها جز داشتن بار ژورنالیستی و پتانسیل تیتر شدن در روزنامه ها و مجله ها، فایده دیگری هم داشتند؟
در این سه سال با همکاران وی در این مین گذاری و تخریب و آوار کردن چه برخوردی شد؟ آیا آن ها همچنان بر صندلی های خود نشسته اند و همچنان در دولت تدبیر منشا اثر نیستند؟ اختلاس ۳ هزار میلیاردی خالی کردن یک گاوصندوق نبود، بلکه روندی و پروسه ای بوده که بی شمار امضا زیر کاغذها داشته است. حالا صاحبان این امضاها کجا هستند؟
«نامشخص بودن سرنوشت بیش از صد میلیارد دلار پول حاصل از واگذاری شرکت ها و کارخانه ها در دولت گذشته» که مطرح کردنش یکی از دلایل شکایت احمدی نژاد از اسحاق جهانگیری بود، خبر خیلی داغ و تیتر قشنگ و اتهام دهن پرکنی بود که در هر بحث و جدلی مثل برگی برنده برای قانع کردن طرف مقابل می توان از آن استفاده کرد اما سوال این جاست که این پول ها واقعا کجا رفت؟
جواب این سوال ها را کسی نمی داند و نمی خواهد بداند. بنابراین چرا کسی که رقبایش فقط حرف در آستین دارند نباید بخواهد به قدرت بازگردد؟ مانع او کیست و بزرگ ترین نقطه ضعف او- جز آن قهر یازده روزه- چیست؟ به همه این ها، جمله فیصله بخش یارانه ۲۵۰ هزار تومانی را هم اضافه کنید. مردی این حرف را زده که می تواند. همین کافی است که دوباره یاد این جمله بیفتیم که «احمدی نژاد تقدیر ما نبود، تقصیر ما بود»؛ فقط «بود» را باید به «است» تبدیل کنیم.
برجام و سوالی در مورد هیچ
فیصله دادن به پرونده ای دوازده ساله به منزله دستاورد بزرگ دولت روحانی، مهر پایانی برآمد و رفت بی نتیجه هیات های دیپلماتیک بود که می توانست در تاریخ دیپلماسی همتایی برای آن سنگ معروف «افسانه سبزیف» آلبر کامو و جایگزین عبارت «با جدیت کار عبث کردن» باشد. از موضع برابر و با زبان مشترک با قدرت ها سخن گفتن- که علی رغم میل ما قدرت های بزرگی هم محسوب می شوند- و خارج کردن ایران از انزوا کار بزرگی است و فراموش کرن یا وارونه کردن آن هم به همان میزان کار هر کسی نیست. اما هرچقدر انکار این موفقیت برای ما سخت است، پذیرفتن آن برای رقبای دولت روحانی هم دشوار و بلکه غیرممکن است.
پیوند خوردن نام روحانی با چنین افتخاری، هرچقدر هم منفعت ملی داشته باشد، با منافع حریفان او در تضاد است. البته درک منفعت شخصی و گروهی و جناحی و تلاش برای تامین آن، آسان تر از درک منافع ملی است. در نتیجه، نمی توان از تلاش این افراد برای حفظ موقعیتشان خرده گرفت. واقعا تصور این که از آن ها بخواهیم برای بقای خود تلاش نکنند و بلندتر فریاد بزنند و از همه امکانات و روش های ممکن استفاده نکنند، حداقل در ذهن نگارنده، منطقی به نظر نمی رسد.
اما به همان میزان که در درک آن ها منطقی هستیم، می توانیم در نقد محتوای ایرادی هم که می گیرند از منطق استفاده کنیم و فقط چند سوال مختصر بپرسیم. مثلا وقتی می گویند برجام هیچ دستاوردی نداشت، می توانیم بپرسیم که اولا مشکل آن ها با «هیچ دستاوردی نداشتن» چیست؟ یا در کجای سابقه ایشان علاقه ای به دستاورد داشتن درج شده است؟ آیا مذاکرات در زمان آن ها دستاورد داشت یا این که آن ها راه و روشی را بلد بودند که در صورت رییس جمهور نشدن روحانی به دستاوردی منتج می شد؟
واقعا بدیل آن ها در تمام این مدت چه بود؟ در تمام مدت مذاکرات و بعد از امضای برجام جلسات زیادی در مجلس، صدا و سیما و دانشگاه ها برای انتقاد از آن برگزار می شد که در تمام آن ها تیم هسته ای در موضع بدهکار قرار می گرفت. مثلا اصطلاح «ترکمانچای» برای این قرارداد زیاد استفاده شد اما یک سوال مختصر هیچ گاه به صورت جدی مطرح نشد؛ این که راه حل شما چیست؟ آیا ناتوانی در ارائه این راه حل خود یکی از مهم ترین دلایل امضای برجام نبود؟
نکته دیگر، اشتراک گفتمانی تندروهای غربی با منتقدین داخلی برجام است. اشتراکی که یک هزارم آن اگر به نام اصلاح طلبان ثبت می شد، خود بینه آشکاری برای حمایت غرب از آن ها و اتهامات سنگین تر دیگری می شد. حالا چگونه است که غرب مهم ترین مرجع و نداشتن ارتباط اقتصادی سریع با غرب مهم ترین انتقاد مخالفان غربزدگی در ایران از دولت شده است؟
در این میان، نمی توان کاستی های دولت در دفاع از این دستاورد را نادیده انگاشت. کاستی هایی که به منتقدان اجازه می دهد توپی فرضی را به زمین دولت پرتاب کنند و هر روز با انتشار اخباری علیه برجام، دچار شعف گل زدن به دولت هم بشوند.
و اما مردم...
لا به لای تمام انتقاداتی که از مسئولان و گروه های سیاسی می شود، گاهی خبری هم درباره مردمی که این مسئولان بر آن ها حکومت می کنند، منتشر می شود که بی توجهی به آن ها، درواقع مانند نبودن یکی از پایه های صندلی، هر تحلیل و تفسیری را ناقص می کند. یکی از این خبرها هشدار رییس پژوهشکده ای پزشکی درباره یک شکل شدن دختران تهرانی بود؛ همه گیر شدن جراحی های زیبایی که بیشتر دختران را به هم شبیه کرده است به گونه ای که تشخص تفاوت آن ها برای بیننده به یکی از دشواری های زندگی امروز تبدیل شده است. جامعه ای که قرار بود از مدها و لباس ها غربی استفاده نکند- لباسی که می شد از تن به در کرد و کفشی که می شد دیگر نپوشید- تیغ برداشته و به صورت غیرقابل بازگشتی قیافه خود را شبیه مدل های غربی کرده است.
این مسئله به همان میزان که به دختران مربوط است به مردانی که چنین چهره های یکسانی را مورد توجه قرار می دهند نیز مربوط می شود. از بین رفتن فردیت آدم ها- اگر در گذشته مفهومی در نظریه های سیاسی بود- در جامعه ما گویی شکلی عینیت یافته پیدا کرده است. روایت رویترز از بازار لوازم آرایش در ایران هم در میان اخبار این روزها قابل توجه بود. در هیاهوی باز شدن یا نشدن سویفت و عهدشکنی غربی ها در عمل به تعهدات برجام، این خبرگزاری گزارشی از فراهم شدن فرصت برای صادرات محصولات زیبایی و آرایشی به ایران- بازاری که مرکز تحقیقات مجلس ایران گردش مالی آن را ۴ میلیارد دلار در سال تخمین زده است- منتشر کرد. طبق این گزارش، بازار فروش لوازم آرایشی در ایران یکی از برترین بازارهای خاورمیانه است.
اعداد و ارقام ارائه شده در این آمار را هر چقدر اغراق شده فرض کنیم، باز باید به این مسئله توجه کنیم که ما در جامعه ای با مختصاتی چنین، در پای فشردن بر انتشار مطبوعه ای کاغذی برای حفظ ارزش هایی هستیم که فشار برای کمرنگ کردن آن ها از هر طرف بسیار است.
اغلب کسانی که روزنامه و مجله می خرند گوشی هوشمندی هم دارند و روزانه صدها خبر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را هم می خوانند. معمولا خبری نیست که از زیر دست کسی دربرود یا برای کسی تازگی داشته باشد. آدم ها داوطلبانه و بیست و چهار ساعته مخاطب پیام ها و نظرها و تحلیل هایی هستند که مختصر و موجز در صفحه موبایلشان نقش می بندد و در عین حال نوعی از توهم آگاهی نسبت به همه مسائل را به آن ها می بخشد.
در نگاه اول به نظر می رسید شکستن انحصار خبرپراکنی اتفاقی مهم و مثبت است، چون هیچ چیز را دیگر نمی توان از مردم پنهان کرد و هر واقعه ای در طرفه العینی به دست مردمی می رسد که دیگر خود خبرنگاری افتخاری محسوب می شوند. چنین برداشتی شاید کار خیلی از تحلیلگران را راه بیندازد و هر اتفاق و انقلاب و تحولی را به آن نسبت بدهند؛ کما این که «بهار عربی» را و گسترش سریع آتش براندازی را در میان مردمی که فقط به اسقاط رژیم ها راضی می شدند، خیلی از مفسرین به موبایل و فیس بوک ربط دادند. البته خاکستر شدن این آتش و نابسامان تر شدن اوضاع در خیلی از این کشورها و سراب بودن آنچه دموکراسی اش می دیدند، دیگر به رسانه های همه گیر ربطی پیدا نکرده.
علاوه بر آن فرجام»، نکته ای دیگر هم در میان این تحلیل های معقول و منطقی از نظر دور مانده و آن، پیامد بمباران روزانه مردم با اخبار و عکس ها و اطلاعات درست و غلط است. اولین پیامد این بمباران، از دست رفتن فرصت تحلیل و تامل در مورد اتفاق هاست. فجیع ترین اتفاقات، مهیب ترین جنایت ها و وحشتناک ترین تحولات در حوزه جامعه و سیاست و اقتصاد تنها چند دقیقه وقت ما را می گیرد و به سرعت جای خود را به خبر دیگری می دهد؛ چند دقیقه برای دیدن ارقام بزرگ یک اختلاس، انفجاری مهیب در اروپا یا بریده شدن سر چند نفر در عراق!
در نتیجه، حساسیت جامعه به آنچه بر سرش می آید هر روز کمتر می شود. هر کدام از این وقایع به یک کلمه تبدیل شده اند؛ کلمه ای که مانند حبابی بزرگ می شود و زود می ترکد. تامل درباره ی خبر به معنای از دست رفتن فرصت خواندن دیگر اخبار و در نتیجه جاماندن از قافله ای است که با شتاب از جلوی ما در حال رد شدن است.
ایجاد توهم آگاهی، بی نیازی از افراد و نشریاتی که کارشان تشخیص صحت و سقم اخبار و تحلیل آنها بود و منبع شدن عبارت «خودم در تلگرام خواندم»، ما را با شمار زیادی مفسر مطلع و صاحب نظر مواجه می کند که به خاطر همین توهم آگاهی، قابلیت گفت و گو کردن را نیز از دست داده اند.
نوشتن این مقدمه به معنی این نیست که از کانال های مختلف «لفت» بدهیم یا موبایلمان را کنار بگذاریم و کتاب و روزنامه بخوانیم، فقط تاکید بر این موضوع است که قرار نیست دنبال اخبار بدویم، بلکه در مورد اخبار تامل و پرسش می کنیم. شاید لزوما جوابی در آستینمان نباشد اما این روزها ما به سوال بیش از جواب های حاضر و آماده نیازمندیم.
بازگشت محمود؛ چرا که نه؟
خبر بازگشت احمدی نژاد به عرصه سیاست یک شوخی سیاسی است؟ آیا او دوباره می خواهد و امکان دارد که رئیس جمهور شود و به دوربین نگاه کند و از پاکدستی سخن بگوید و پنج برابر سابق یارانه بدهد؟ قبول کنید این جمله آخر سرعتگیر محکمی بود برای این که سریعا احتمال آمدن او را نفی نکنید.
قطعا تاکنون افراد زیادی درباره احتمال آمدن یا نیامدن او سخن می گویند، بنابراین در این جا اصلا قصد تکرار آن سخن ها را نداریم، فقط می خواهیم یک سوال را مطرح کنیم: واقعا چرا احمدی نژاد نباید برگردد؟ آیا او در این سه سال در محکمه ای به اتهاماتی که متوجه خودش و دولتش بوده است، پاسخ داده است؟ جز چند نفر از مسئولان دولت او که بیشتر در مرخصی بوده اند تا زندان، چه کسی حساب پس داده است؟ در این مدت یک بار اسحاق جهانگیری، در یک کلی گویی، فسادهای دولت او را بزرگ ترین فسادهای قرن خواند.
بعد از آن، این احمدی نژاد بود که به دادگاه شکایت کرد. یک بار دیگر هم پورمحمدی، وزیر دادگستری، از نقش و رد و اثر اسفندیار رحیم مشایی در اختلاس بزرگ ۳ هزار میلیارد تومانی فقط سخن گفت که بعد از تمدیدی مشایی به شکایت از او، این داستان هم به خاطره ها پیوست. ناگفته نماند یعقوب نامی هم که در یکی از سفرهای استانی در ازدحام جمعیت آسیب دیده بود، از احمدی نژاد به دادگاه شکایت کرد که این ماجرا در ذهن کسی هم نماند.
الان، بعد از سه سال که تریبون ها و بلندگوها از احمدی نژاد گرفته شده اند، چه چیزی به معلومات ما اضافه شده است که پیش از آن نمی دانستیم؟ سندی؟ مدرکی؟ یا دادگاهی برای اثبات اتهامی؟ برای توصیف دوران او عبارت زیادی اختراع شد. حسام الدین آشنا عبارت «مین گذاری» در راه دولت جدید را اختراع کرد و نجفی از ضرورت «آواربرداری» سخن گفت. اما این کلمه ها و عبارت ها جز داشتن بار ژورنالیستی و پتانسیل تیتر شدن در روزنامه ها و مجله ها، فایده دیگری هم داشتند؟
در این سه سال با همکاران وی در این مین گذاری و تخریب و آوار کردن چه برخوردی شد؟ آیا آن ها همچنان بر صندلی های خود نشسته اند و همچنان در دولت تدبیر منشا اثر نیستند؟ اختلاس ۳ هزار میلیاردی خالی کردن یک گاوصندوق نبود، بلکه روندی و پروسه ای بوده که بی شمار امضا زیر کاغذها داشته است. حالا صاحبان این امضاها کجا هستند؟
«نامشخص بودن سرنوشت بیش از صد میلیارد دلار پول حاصل از واگذاری شرکت ها و کارخانه ها در دولت گذشته» که مطرح کردنش یکی از دلایل شکایت احمدی نژاد از اسحاق جهانگیری بود، خبر خیلی داغ و تیتر قشنگ و اتهام دهن پرکنی بود که در هر بحث و جدلی مثل برگی برنده برای قانع کردن طرف مقابل می توان از آن استفاده کرد اما سوال این جاست که این پول ها واقعا کجا رفت؟
جواب این سوال ها را کسی نمی داند و نمی خواهد بداند. بنابراین چرا کسی که رقبایش فقط حرف در آستین دارند نباید بخواهد به قدرت بازگردد؟ مانع او کیست و بزرگ ترین نقطه ضعف او- جز آن قهر یازده روزه- چیست؟ به همه این ها، جمله فیصله بخش یارانه ۲۵۰ هزار تومانی را هم اضافه کنید. مردی این حرف را زده که می تواند. همین کافی است که دوباره یاد این جمله بیفتیم که «احمدی نژاد تقدیر ما نبود، تقصیر ما بود»؛ فقط «بود» را باید به «است» تبدیل کنیم.
برجام و سوالی در مورد هیچ
فیصله دادن به پرونده ای دوازده ساله به منزله دستاورد بزرگ دولت روحانی، مهر پایانی برآمد و رفت بی نتیجه هیات های دیپلماتیک بود که می توانست در تاریخ دیپلماسی همتایی برای آن سنگ معروف «افسانه سبزیف» آلبر کامو و جایگزین عبارت «با جدیت کار عبث کردن» باشد. از موضع برابر و با زبان مشترک با قدرت ها سخن گفتن- که علی رغم میل ما قدرت های بزرگی هم محسوب می شوند- و خارج کردن ایران از انزوا کار بزرگی است و فراموش کرن یا وارونه کردن آن هم به همان میزان کار هر کسی نیست. اما هرچقدر انکار این موفقیت برای ما سخت است، پذیرفتن آن برای رقبای دولت روحانی هم دشوار و بلکه غیرممکن است.
پیوند خوردن نام روحانی با چنین افتخاری، هرچقدر هم منفعت ملی داشته باشد، با منافع حریفان او در تضاد است. البته درک منفعت شخصی و گروهی و جناحی و تلاش برای تامین آن، آسان تر از درک منافع ملی است. در نتیجه، نمی توان از تلاش این افراد برای حفظ موقعیتشان خرده گرفت. واقعا تصور این که از آن ها بخواهیم برای بقای خود تلاش نکنند و بلندتر فریاد بزنند و از همه امکانات و روش های ممکن استفاده نکنند، حداقل در ذهن نگارنده، منطقی به نظر نمی رسد.
اما به همان میزان که در درک آن ها منطقی هستیم، می توانیم در نقد محتوای ایرادی هم که می گیرند از منطق استفاده کنیم و فقط چند سوال مختصر بپرسیم. مثلا وقتی می گویند برجام هیچ دستاوردی نداشت، می توانیم بپرسیم که اولا مشکل آن ها با «هیچ دستاوردی نداشتن» چیست؟ یا در کجای سابقه ایشان علاقه ای به دستاورد داشتن درج شده است؟ آیا مذاکرات در زمان آن ها دستاورد داشت یا این که آن ها راه و روشی را بلد بودند که در صورت رییس جمهور نشدن روحانی به دستاوردی منتج می شد؟
واقعا بدیل آن ها در تمام این مدت چه بود؟ در تمام مدت مذاکرات و بعد از امضای برجام جلسات زیادی در مجلس، صدا و سیما و دانشگاه ها برای انتقاد از آن برگزار می شد که در تمام آن ها تیم هسته ای در موضع بدهکار قرار می گرفت. مثلا اصطلاح «ترکمانچای» برای این قرارداد زیاد استفاده شد اما یک سوال مختصر هیچ گاه به صورت جدی مطرح نشد؛ این که راه حل شما چیست؟ آیا ناتوانی در ارائه این راه حل خود یکی از مهم ترین دلایل امضای برجام نبود؟
نکته دیگر، اشتراک گفتمانی تندروهای غربی با منتقدین داخلی برجام است. اشتراکی که یک هزارم آن اگر به نام اصلاح طلبان ثبت می شد، خود بینه آشکاری برای حمایت غرب از آن ها و اتهامات سنگین تر دیگری می شد. حالا چگونه است که غرب مهم ترین مرجع و نداشتن ارتباط اقتصادی سریع با غرب مهم ترین انتقاد مخالفان غربزدگی در ایران از دولت شده است؟
در این میان، نمی توان کاستی های دولت در دفاع از این دستاورد را نادیده انگاشت. کاستی هایی که به منتقدان اجازه می دهد توپی فرضی را به زمین دولت پرتاب کنند و هر روز با انتشار اخباری علیه برجام، دچار شعف گل زدن به دولت هم بشوند.
و اما مردم...
لا به لای تمام انتقاداتی که از مسئولان و گروه های سیاسی می شود، گاهی خبری هم درباره مردمی که این مسئولان بر آن ها حکومت می کنند، منتشر می شود که بی توجهی به آن ها، درواقع مانند نبودن یکی از پایه های صندلی، هر تحلیل و تفسیری را ناقص می کند. یکی از این خبرها هشدار رییس پژوهشکده ای پزشکی درباره یک شکل شدن دختران تهرانی بود؛ همه گیر شدن جراحی های زیبایی که بیشتر دختران را به هم شبیه کرده است به گونه ای که تشخص تفاوت آن ها برای بیننده به یکی از دشواری های زندگی امروز تبدیل شده است. جامعه ای که قرار بود از مدها و لباس ها غربی استفاده نکند- لباسی که می شد از تن به در کرد و کفشی که می شد دیگر نپوشید- تیغ برداشته و به صورت غیرقابل بازگشتی قیافه خود را شبیه مدل های غربی کرده است.
این مسئله به همان میزان که به دختران مربوط است به مردانی که چنین چهره های یکسانی را مورد توجه قرار می دهند نیز مربوط می شود. از بین رفتن فردیت آدم ها- اگر در گذشته مفهومی در نظریه های سیاسی بود- در جامعه ما گویی شکلی عینیت یافته پیدا کرده است. روایت رویترز از بازار لوازم آرایش در ایران هم در میان اخبار این روزها قابل توجه بود. در هیاهوی باز شدن یا نشدن سویفت و عهدشکنی غربی ها در عمل به تعهدات برجام، این خبرگزاری گزارشی از فراهم شدن فرصت برای صادرات محصولات زیبایی و آرایشی به ایران- بازاری که مرکز تحقیقات مجلس ایران گردش مالی آن را ۴ میلیارد دلار در سال تخمین زده است- منتشر کرد. طبق این گزارش، بازار فروش لوازم آرایشی در ایران یکی از برترین بازارهای خاورمیانه است.
اعداد و ارقام ارائه شده در این آمار را هر چقدر اغراق شده فرض کنیم، باز باید به این مسئله توجه کنیم که ما در جامعه ای با مختصاتی چنین، در پای فشردن بر انتشار مطبوعه ای کاغذی برای حفظ ارزش هایی هستیم که فشار برای کمرنگ کردن آن ها از هر طرف بسیار است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بهتر است آقایان به جای بدگویی از دکتر احمدی نژاد انتقادی هم از دولت آقای روحانی بکنند که در همه زمینه ها به طرز وحشتناکی مملکت را به رکود و ورشکستگی کشانده است رو که نیست
پاسخ ها
سلام دوست عزیز ، من با نظر شما خیلی موافقم ، درود بر احمدی نژاد
اونایی که مخالف احمدی نژاد هستند خودشون رو به بدگمانی می زنند و فقط دنبال تشنج در جامعه هستند .
درود بر احمدی نژاد
آفرین آقا محسن وآقا امید . دست عوام فریبان بزودی باز خواهد شد و مردم خواهند فهمید که چه کلاهی بنام تدبیر وامید به سرشان گذاشته شده است !!!!!!!!!!
تفکر احمدی نژاد یعنی کار و تلاش. یعنی همکاری با دنیا بدون باج دادن. یعنی عزت و احترام ملت ایران. یعنی رونق اقتصادی و عزت ملی.
من به امید وحسین وبت شکن میخندم .یادمون باشه 50 سال بعد کتاب تاریخ را بخونیم!
...
... ميخاي 50 سال آينده برات روشن كنه؟؟؟
همه طرفداراي حسن روحاني همينجورين ... دادن اجاره
جالبه معنی بیرون از انزوا را فهمیدیم!!! البته گشایش اقتصادی اون روی کاغذ بخاطر منافع اون کشورهاست؛اینکه جیبوتی و مالدیو و....ما را باقطع رابطه تهدید !!! می کنن هم از این خارج شدن از انزواست !!! اینکه کشورهای حوزه جلیج همیشه فارس هرروز به بهانه های مختلف تهدید به قطع رابطه می کنن و هموطن های ما که سالها مقیم اونجا هستند (که اگه حالا این کشورها وجود نداشتن)تهدید به اخراج می شه و.......از نشانه های کاربزرگ دولت اخوان!! درخارج شدن ما از انزوا بوده!!!
هرچند که فک نمی کنم این مطلب را چاپ کنید ولی لااقل راحتم که حرف دلمو زدم
خودتونو بکشید محبوب جامعه هست
قبول نداری برو تو خیابون آمار بگیر
پاسخ ها
چرا راه دور بریم همین جا یه نگاهی به مثبت و منفی ها بنداز دستت میاد
یوزر 16:34 تعداد شما همون چند ده نفری هست که 88 ریختن تو خیابابون، بعدشم جور پلاسشون رو جمع کردن....
خوشم میاد مثل دکترتون همه تون تو توهم هستین... تا حالا به اینکه سیب زمینی هم می تونه توهم زا باشه فکر نکرده بودم، ولی کم کم دارم باور می کنم :)))
شماها همون تو سال 88 بمونید،اما قرار ما هر 2 سال یه بار تجدید میشه، 92 -94- 96- 98و ...
ریزبین خیلی توهمی هستی .خودت تو خیابون امار گرفتی که دستت اومده نظر مردم چیه یا بر اساس دوتا فامیلی که دوروبرتو گرفتن آمار میدی؟
منظورت گداهای خیابونی است ؟!!!!
| ۲۳:۲۴user|
بعدشم جور پلاسشون رو جمع کردن.... جمع نکردن ......
چرند عنوان مناسبی برای این هذیان نویی است!
حضور احمدی نژاد در انتخابات پررنگ تر شده چرا؟ اجازه بدهید مردم خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند اینقدر فرافکنی زشته «انسان»
اسفند 94 نشون دادیم که دیگه خام حرف های این اقلیت نمیشیم
بی خودی زور الکی نزنید، روحانی 96 رای نمیاره، اسم محمود اومده ترس برتون داشته، من طرفدارش نیستم ولی حداقل تو دورانش عزت داشتیم، انقدر جلوی امریکا و کشورهای عربی تحقیر نمیشدیم، مردن از گرسنگی بهتر از دلت و خفته
پاسخ ها
به عکسهای کف فرودگاه ارجاعتون میدم دوست عزیز
بنظرت چرا تحقیر شدیم ؟!
مطمین باش برمیگرده و رای هم میاره.
اگر خاتمی هم بیاد مطمین باشید مشارکت اقشار ضعیف جامعه و قشر متوسط به سمت احمدی نژاد بیشتر خواهد بود
پاسخ ها
حتما برمیگرده شک نکنید ...البته تو خواب یک عده متوهم .
انشاالاه بزودی برمی گردد. اگه اصلاح طلبان خودشون را اصلاح نکردن. اصلاح کنند و گرنه حاج محمود عزیز می اید و سرشان را از ته می تراشد. ما منتظرش هستیم.
میشه بفرمایید چرا اینقدر ازاین مرد میترسید
پاسخ ها
خسته نباشی عزیز هر دو دقیقه یه بار و هربار به یه اسم در اظهار علاقه و بیان لایقت دکتر کامنت نوشتی. مام جلبکیم باور می کنیم که احمدی نژاد در ایران چندصد میلیون و در برترینها چند صد هزار طرفدار سینه چاک داره.
دست مریزاد، خسته نباشی، به حساب محمود یه نوشابه برا خودت بخر ، بعدا باهات حساب می کنه!!
افرین زهرا ....واقعا جوش حسابی میزنن....بقیه جاها هم یک نفر چندین نظر میزاره وبه گمان خودش بقیه خرن!
چون میترسیم بقیه داراییهایمان به لطف مهرورزی و عدالت پیشگی اختلاس بشه وبرباد بره
عددي نيس كه كسي ازش بترسه.
بسش نیست؟
پاسخ ها
دمت گرم زهرا
ببینم آقایان مدعی آمدن احمدی نژاد ! ایشان با چه رویی میخواد برگردد
پاسخ ها
با همان رویی که روحانی وعده ی 100 روزه اش را سال به سال تمدید میکنه
مثال خوبی نبود
والا ما گرسنه نبودیم اون موقع، حالا به نان شبم محتاجیم
اگه راست میگویید نظرات مخالفان را هم بزارین
پاسخ ها
همش که نظر مخالفا بود !!!!!
واقعا فکر میکنید این آدمها به فکر من و شما هستند. هیچ قومی اصلاح نمی شود مگر آنکه خودشان به بپاخیزند. از ماست که بر ماست
اگر احمدی نژاد بیاید که صددرصد هم می آید من و تمام دوستان و فامیل قرار است به او رای دهیم، زنده باد محمود احمدی نژاد. رای همگی ما محمود احمدی نژاد.
پاسخ ها
بجز فک و فامیل و دوستاش کسی بهش رای نمیده اونم بخاطر منافع
تعجبم از اینه خودتون میفهمید که‌دولت احمدی نژاد پر اختلاس ترین دولت قرنه ولی بازم دفاع میکنین من در برابر این همه پر روی کم میارم
پاسخ ها
خودتان یک دروغی گفته اید و خودتان هم باور کرده اید؟!؟!؟!؟!
مثل تقلب 88
نمیخوان رد صلاحیتش کنن؟ میخواد بیاد؟ خوب بیاد... این بار فقط ما نیستیم که نابود میشیم... این کشتی ی هست که همه با هم سوارشیم؛ از خدمه و مسافر بگیر تا کاپیتان... فاتحه مع الصلوات خودشون میشه...
پاسخ ها
اگر خدایی باشد ما مردم نابود نمیشیم ...اونه که نابود میشه کشتی اونه که غرق میشه ...
سلام پوپولیست (عوام گرا)
احمدی عالی بود..
پاسخ ها
پولی که بهت میداد؟!!!!
باید محاکمه بشه با اعوان و انصارش
احمدي نژاد ميايد ؟ احمدي نژاد نمي ايد ؟
سئوال اساسي اينست كه چرا احمدي نژاد با اينكه پرونده هاي سنگين وبدخيمي از انواع درامانت سوء مديريت اتلاف منابع وقانون شكني هاي مكرر وپر شمار بودجه اي جسارت به بزرگان بي مبالاتي وبخطر انداختن امنيت وتماميت ارزي ازبين بردن جايگاه كشور اسلامي درعرصه بين المللي تورگذاشتن براي افراد واشخاص بمنظور تهديد وارعاب وباج خواهي وآتو گرفتن ازانها و الوده كردن افراد رجال وحق السكوت بگيري با استفاده شيوه بگم بگم توهين به ملت درجريان انتخابات 88 بكاربردن الفاظ وادبيات سخيفواشاعه خرافي گري و قراردادن مقدسات ديني ومذهبي وتحميق جامعه وووو..
اماچرا احدي از مسئولين كه موظف به اعمال قانون ورسيدگي باين گونه مسائل هستند گوششان باين فريادها بدهكار نيست ايا همه اين حرفها شايعات وبي اساس است ؟ومردم بايد به چشم وگوش وفهم وشعورشان شك كرده بررسي مجدد بكنند ؟ايا هنوز پرونده هاي مربوطه تكميل نشده وهمچنان پا درهوا الي الابد اويخته خواهد ماند ؟ ايا بخاطر الوده شده در بعضيها دربرخي مسائل ومشاركت دربعضي موارد و تباين منافع پاره اي ارباب قدرت جرات ورود به معقولات امكان پذير نمي باشد ؟
پاسخ ها
جواب اینجاست که همه ی تهمت های ادعایی شما مانند تهمت تقلب 88 است و ساخته ی ذهن بیمار ضدانقلاب.
بت شکن ..بت شکن ..بتت رو بشکن!
نه برادر گرامی بخاطر اینه که پشتت گرمه
ای ای ای ای
سوال اینجاست که چرا حقیقتا احمدی نژاد در این نزدیکی است؟
چطور شده؟ چه بر این ملت گذشته که دیگر حتی نامی از بقیه اصلاح طلبها و اصول گراها برده میشود؟
چه امری پیش آمده که دخترانمان نمیخواهند به حرفمان گوش کنند؟
چه شد که نمیتوانیم احمدی نژاد را از نامزدی منتفی کنیم؟
تاریخ انقضاش گذشته!!!
نه روحانی و نه احمدی نژاد هیچ کاری نه تنها برای ما جوان های تحصیلکرده و نه سایر اقشار نکردند.بلکه، جناب روحانی عزت و اقتدار ما رو هم تو منطقه با این قضیه برجام بر باد داد.به امید ظهور مصلح جهانی...
سلام . واقعا امدن احمدی نژاد برای چه کسانی خطر افرینه . بنظر من بگذارید مردم انتخاب کنند . اگر پایبند به اصول ازادی عقاید هستیم . این مردم هستند که اینده و سرنوشت خودشون رو انتخاب میکنند . ما هم بالای دوستان رو دیدیم و هم پایین دوستان رو دیدیم . دولت سازندگی . دولت اصلاحات. دولت تدبیر و امید. تیمی که هر روز با شعار های جدید برای کسب قدرت تلاش کرد. اما فقط طی این سالها یک جریان متفاوت امد دولت عدالتخواه. امروز میبینیم کسانی که خودشون این فلاکت رو طی این سالها برای مردم ساختن . منجی مردم از ساخته های خودشون شدن. زمان دولت سازندگی قانونی تصویب شد که هر کس قرار دادهای خارجی رو امضاء کند 10درصد ارزش قرارداد مال اونه. 16سال پسر هاشمی امضاء کننده بود یعنی بصورت قانونی 10درصد درامد کشور مال یک نفر بود پسر هاشمی ..!!!!!!!!!!!!! کی جلوش رو گرفت دولت احمدی نژاد. دولت اصلاحات خودگردانی بیمارستانها و اورژانسها. یعنی مردم فقر باید بمیرند چون توانایی پرداخت هزینه درمان را ندارند . کی جلوش رو گرفت . دولت احمدی نژاد. پرداخت حقوق ماهیانه برای احزاب از جیب مردم در دولت اصلاحات .. کی جلوش رو گرفت ...احمدی نژاد ... احمدی نژاد چه کرد . رایگان بودن اورژانس. بهبود جاده ها . مسکن مهر . یارانه ها. بهبود حقوق کارمندان و بازنشستگان . صادرات 60 میلیارد دلار کالا .. رونق فضایی کسب و کار. عظت ایران در دنیا. و خیلی از موارد دیگر ... بگذارید مردم بسنجند و انتخاب کنند با هیاهو کردن و یکی دیگه رو دزد نشون دادن نمیشه پاک شد حداقل دم خروس رو مخفی کنید . تا قسم حضرت عباس ببینیم ..!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ ها
اگر پایبند به اصول ازادی عقاید هستیم ......اگر واگر......مسئله اینه که پایبند نیستیم فقط ادعاشو داریم!
باید هم ترسید، مگه ما چقدر دیگه زندگی میکنیم که بقیه عمرمون هم بدیم این موجود بدرد.
پاسخ ها
از خدا بترس نه از بنده خدا.
انقدر احمدی نژاد احمدی نژاد نکنید. این همون کسیه که سرویس معلولان را برداشت. همون کسی که سرویس ادارات را رداشت که منجر به ترافیک و آلودگی هوای بیشتر شد.
احمدی نژاد ریشه اقتصاد را زد.
احمدی نژاد کسیه که تو زمان ریاست جمهوریش بزرگترین اختلاص ها رخ داد. چون نظام بانکی بی قانون و هر کی هر کی شد تو زمانش. هر پسر 30-40 ساله ای با رابطه رفت وام 10-20 میلیارد به باا گرفت و اول یه پورشه انداخ زیر پاش بعد هم رفت تو بساز و بفروش و خونه گرون شد.
در زمان احمدی نژاد فاصله طبقاتی وحشتناک زیاد شد. تا قبل احمدی نژاد کی این همه پورشه و .... تو خیابون وجود داشت.؟ یهو تو 3-4 سال همه جا پر از گرونترین ماشین های دنیا شد! این یعنی فاصله طبقاتی!
اونایی که چشم بسته طرفداری میکنن تو را خدا یه کم فکر کنن!!!!
انقدر احمدی نژاد احمدی نژاد نکنید. این همون کسیه که سرویس معلولان را برداشت. همون کسی که سرویس ادارات را رداشت که منجر به ترافیک و آلودگی هوای بیشتر شد.
احمدی نژاد ریشه اقتصاد را زد.
احمدی نژاد کسیه که تو زمان ریاست جمهوریش بزرگترین اختلاص ها رخ داد. چون نظام بانکی بی قانون و هر کی هر کی شد تو زمانش. هر پسر 30-40 ساله ای با رابطه رفت وام 10-20 میلیارد به باا گرفت و اول یه پورشه انداخ زیر پاش بعد هم رفت تو بساز و بفروش و خونه گرون شد.
در زمان احمدی نژاد فاصله طبقاتی وحشتناک زیاد شد. تا قبل احمدی نژاد کی این همه پورشه و .... تو خیابون وجود داشت.؟ یهو تو 3-4 سال همه جا پر از گرونترین ماشین های دنیا شد! این یعنی فاصله طبقاتی!
اونایی که چشم بسته طرفداری میکنن تو را خدا یه کم فکر کنن!!!!
تمام رسانه های ایران درست بعد از رفتن احمدی نژاد بر علیهش جپهه گرفتن و حتی امکان دفاع رو از اون صلب کردن . اتهامات زیادی به ایشون وارد کردن و حرفهای زیادی زدن که تا به امروز هیچکدومو تو هیچ محکمه ای اثبات نکردن . سوال اینجاست چرا نمیخوان احمدی نژاد برگرده ؟ چرا نمیخوان تلیبون دستش بیفته؟ چرا از اومدنش وحشت دارن؟ کیان که میگن نمیشه یارانه ی 250 تومنی داد؟(البته برای مبارزه با تورم نمیشه ولی تو این بازار اشفته و رکودی شاید رکود رو به رونق تبدیل کنه) چرا تمام رسانه ها دارن طبل مخالف میزنن؟ من در میان مردم عادی سرچ کردم و جالب اینجاست از قدرت که فاصله میگیری و به طرف اقشار متوسط و پایین که میای تقریبا احمدی نژاد 65 درصد طرفدار داره . سوال بحث بر انگیز و جالب اینجاست که با توجه به اینکه خلافهای زیادی رو حداقل در زمینه ی مالی از مسیولین متوسط و بالاتر میبینیم و جالبتر اونجاست که همین مسیولین رده پایین و یا متوسط بیشترین مخالفت رو دارن با اومدن احمدی نژاد میکنن، چرا؟ اگه بیاد برا این قشر که رابطه رو به جای ضابطه نشوندن و اموال بیت المال رو مثل جزایریها غارت کردن چه چیزی به ارمغان میاره؟
پاسخ ها
بله حق با شماست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دکتر احمدی نژاد لیاقت ریاستو داشته و دارد
شما را به خدا اسم این را نبرید.بخدا آدمو یاد بدبختیاش میندازه
مگه هاشمي رو اينقدر بهش گير دادن بخاطر رفتار خودش بود يا اطرافياش ، مگه محاكمه شد ، حالا انصافا اطرافياي هاشمي بيشتر گند زدند يا احمدي نژاد ، مافياي اقتصادي رو هاشمي راانداخت يا احمدي نژاد ، توهين و تحقير به نماينده يه كشور بزرگ دوره هاشمي ميشد يا دوره احمدي تازه بعضي از نمايندگان و طرفدارهاي خودش گفتن اينقدر دليل واسه رد صلاحيت احمدي هست كه كانديد نشه ، مردم يادشون نميره
دوستان سلام
چند نكته درباره دو دولت، البته دوست دارم دولتي پاك رو در آينده داشته باشيم. اما مطالبي در باره آقاي احمدي نژاد گفته شده.
1- ارائه مطلبي در باره اينكه پراختلاس ترين دولت بوده :
اختلاس ها از دوره هاي قبل شروع شده بود و تضاد طبقاتي و نفوذ در بانك ها و كانون هاي سرمايه از زمان دولت جناب هاشمي رونق گرفت. لازم است كه پرونده همه اختلاس گرا به درستي مطالعه شود. مانند دكل نفتي كه مدعي بودند احمدي نژاد دست داشته كه در آخر معلوم شد كه پسر مهاجراني و آقازاده ديگري در اين كار ليدر بودند.
2- لطفا بررسي شود قيمت ارزاق عمومي در زمان دولت نهم و دهم با حال چگونه بوده است. مثل نان كه از 300 به 1000 تا 1500 تغيير كرده در عرض دوسال، محصولات لبني، گرايه ها، نرخ بنزين، و......
3- در دولت نهم و دهم حداقل يك سهام عدالتي داده شد، مسكن مهر، راه سازي كه در تاريخ دوره هاي رياست جمهوري بي نظير بود( به اذعان خود وزارت راه و شهرسازي)
4- در دو دولت قبل حتي يك بار هم تهديد به حمله نظامي نشديم در صورتيكه در اين دوره به صراحت از حمله نظامي صحبت در ميان بود.
5- و....... مطالب بسيار است و....
اميدوارم چه آقاي روحاني و چه ديگر مردان سياسي كشور به خودشون بياند و دست از حزب بازي برداشته و بفكر عزت و سربلندي ايران باشند.
هم باهم برادريم و هم وطن ، اختلافات نبايد باعث آسيب به كشور شود مراقب باشيد.
بله فتحعل شاه وار وبخشش بی حساب به اجنبی باید هم برای مدتی کوتاه خوشنامی بیاورد.
اما دیری نخواهید پایید که گذشت زمان دست تدبیر و امید را رو خواهد کرد که چه خیانت بزرگی مرتکب شده اند
-هرچه باشد احمدی نژاد حاضر نشد که در مقابل شکلات بیگانگان تمام زحمات کشور را به هدر بدهد
11 تن ائرانیوم بدهد یا بتن در راکتور بریزد
یا سانتریفیوژهارا جمع کند یا واردات بی حساب وارد کشور کند یا قاچاق سازمان یافته تشکیل دهد یا حقوق های نجومی پرداخت کند یاهزاران دزدی و بی در یکری که هنوز رونشده اند
اما هیهات که همان شکلات را هم به روحانی و تیمش ندادند وهمه چیز راغارت کردند
بله فتحعل شاه وار وبخشش بی حساب به اجنبی باید هم برای مدتی کوتاه خوشنامی بیاورد.
اما دیری نخواهید پایید که گذشت زمان دست تدبیر و امید را رو خواهد کرد که چه خیانت بزرگی مرتکب شده اند
-هرچه باشد احمدی نژاد حاضر نشد که در مقابل شکلات بیگانگان تمام زحمات کشور را به هدر بدهد
11 تن ائرانیوم بدهد یا بتن در راکتور بریزد
یا سانتریفیوژهارا جمع کند یا واردات بی حساب وارد کشور کند یا قاچاق سازمان یافته تشکیل دهد یا حقوق های نجومی پرداخت کند یاهزاران دزدی و بی در یکری که هنوز رونشده اند
اما هیهات که همان شکلات را هم به روحانی و تیمش ندادند وهمه چیز راغارت کردند