جاباما
۳۴۲۶۳۵
۷ نظر
۵۰۵۲
۷ نظر
۵۰۵۲
پ

مصطفی بارزانی؛ شورشی کُرد

مصطفی بارزانی در ۱۹۰۱ میلادی روستای بارزان در کردستان عراق که در آن هنگام بخشی از امپراتوری عثمانی بود متولد شد. او در سال های ۱۹۳۱ و ۱۹۳۲ به همراه برادر بزرگترش، شیخ احمد بارزانی، از سران جنبش استقلال کردستان بود.

هفته نامه صدا - مهسا جزینی: خانواده ای شورشی که سال ها در خاک عراق فعلی یا عثمانی آن زمان، برای کسب قدرت و رسیدن به استقلال جنگیدند، اما اواخر رییس طایفه، ساکن عظیمیه کرج شد، یکی از فرزندان در مهاباد به دنیا آمد و یکی از نوه ها در دانشگاه تهران علوم سیاسی خواند. حاکمان امروز اقلیم کردستان بیش از آن که عراقی باشند، ایرانی زاده اند به ویژه که در طول جنگ ایران و عراق هم طرف ایران را گرفتند و با حزب بعث جنگیدند.

قبیله بارزانی از مهمترین قبایل کرد است که در شهر بارزان، ناحیه قدیمی حکاری واقع در شمال عراق مستقر است. این قبیله به چهار تیروه مزوری، بروژی، دوله مری و شیروانی تقسیم می شود. بارزانی ها از اهل تسنن بوده و شافعی مذهب اند و به گویش کردی با لهجه کرمانجی تکلم می کنند. قرار گرفتن بارزان در سمت چپ رود زاب بزرگ رونق و توسعه آن را به همراه داشت. از طرف دیگر هم مرز شدن بارزان از شمال با ترکیه و از شرق با ایران باعث شده است تا این منطقه موقعیت سوق الجیشی پیدا کند. به علاوه جغرافیای کوهستانی و صعب العبور بودن منطقه بارزان آن را به مرکز تقویت و توسعه روحیه قومیت گرایی و استقلال طلبی کردهای عراق تبدیل کرده است.

مصطفی بارزانی؛ شورشی کُرد

ایل بارزانی هیچ گاه با حکومت های عرب، ترک و ایرانی سر آشتی نداشت. این ایل به مرور زمان توانست با جذب طوایف اطراف، دامنه نفوذ خود را گسترش دهد. به تدریج تمام مناطق کوهستانی شمال عراق که امروز «کردستان عراق» نامیده می شود به زیر پرچم بارزانی درآمدند. از این رو ایل بارزانی تبدیل به خطری بالقوه برای امپراطوری عثمانی شد.

در اواخر حکومت عثمانی، رهبری ایل بارزانی را شیخ عبدالسلام دوم بر عهده داشت. پس از مرگ عبدالسلام دوم، برادر او شیخ احمد، رهبری بارزانی ها را برعهده گرفت. او با توسعه نفوذ خود در بین نقشبندیان شمال عراق توانست کردهای عراق را با خود متحد کند. دوران شیخ احمد برابر شد با آغاز فروپاشی عثمانی و قیمومیت اروپایی ها بر میراث آن و با ملا مصطفی بارزانی، برادر شیخ احمد، بارزانی ها تبدیل به مهم ترین قدرت کردی عراق شدند.

مصطفی بارزانی در ۱۹۰۱ میلادی روستای بارزان در کردستان عراق که در آن هنگام بخشی از امپراتوری عثمانی بود متولد شد. او در سال های ۱۹۳۱ و ۱۹۳۲ به همراه برادر بزرگترش، شیخ احمد بارزانی، از سران جنبش استقلال کردستان بود. در تمام دورانی که برادر بزرگترش شیخ احمد رهبری بارزانیان را عهده دار بود، او مشاور در بحث ها و تصمیم گیری ها و فرمانده جنگ ها بود. شروع مبارزات قوی ملا مصطفی به سال ۱۹۳۲ و دوران تبعیدش در سلیمانیه باز می گردد. او در سال ۱۹۴۳ همراه تعدادی از رهبران کرد فرار کرد و به بارزان رفت. سپس سلسله عملیات هایی نظامی از جنگ و گریزهای ایل مردان بارزان را آغاز و نزدیک ۵۰ سال آن را ادامه داد.

مصطفی بارزانی؛ شورشی کُرد

در همان سال ۱۹۳۲ میلادی، دولت ترکیه، شیخ احمد و ملا مصطفی و دیگر بارزانیان را که به آن دولت پناهنده شده بودند، دست بسته تحویل دولت عراق داد. آنها را مدتی در «حله» زندانی کردند و سپس به سلیمانیه فرستاده شدند و آنجا به حالت تبعید به سر بردند تا آن که در ژوئیه ۱۹۴۳ ملا مصطفی از تبعیدگاه گریخت و خود را به بارزان رسانید. در این مقطع ستونی نظامی از سلیمانیه مامور دستگیری او شد اما نفرات این ستون خیلی زود خلع سلاح شدند.

در ماه سپتامبر همین سال بین ملا مصطفی و پلیس عراق برخوردی روی داد که متعاقب آن ملا مصطفی به یک قرارگاه پلیس واقع در مرز ترکیه حمله برد و آنجا را تصرف کرد و همچنین در ماه اکتبر، ۱۵۰ پلیس عراقی را خلع سلاح کرد. در اواخر همین ماه حکومت عراق ستونی متشکل از پیاده نظام و پلیس، مجهز به توپخانه و ماشین آلات جنگی را تحت نظارت ژنرال برومیلوی انگلیسی به سوی بارزان فرستاد. جنگ حدود ۲۰ روز طول کشید و عاقبت در یازدهم نوامبر، نیروهای عراقی پس از تحمل ۶۰ نفر کشته و بسیاری زخمی، ناچار به عقب نشینی شدند.

تاریخ بروز این حوادث، یعنی ۱۹۴۳ مصادف است با دوران سرنوشت ساز جنگ دوم جهانی که در آن دولت بریتانیا به شدت درگیر بود و مصلحت نمی دید که به سوی نیروهایش آن هم در کنار منابع حیاتی نفت کرکوک و موصل جبهه ای تازه گشوده شود. برای همین دولت عراق را بر آن داشت که عجالتا با بارزانی مدارا کند و کار را به مذاکره بکشاند. به این ترتیب پس از جلساتی و مذاکراتی چند، مقرر شد که از آن تاریخ در مناطق کردنشین عراق، خواندن و نوشتن به زبان کردی آزاد باشد، مدرسه و بیمارستان به حد کافی احداث شود، زندانیان و تبعیدیان به وطن شان باز گردند و در نهایت نیروهای مسلح کرد مسئول برقراری و حفظ امنیت مناطق کردنشین باشند.

مصطفی بارزانی؛ شورشی کُرد

با برتری یافتن متفقین در جنگ ۱۹۴۴ اندک اندک پیمان شکنی و عدول از تعهدات توسط دولت عراق شروع شد که این حرکت تلویحا به معنی بی اعتبار شدن قرارداد امضا شده توسط او با بارزانی بود. ملا مصطفی با حمله به تاسیسات و کاروان های نظامی و انجام مبارزات پارتیزانی، بر دولت مرکزی فشار وارد کرده و سعی داشت تا با وادار کردن آنها به مذاکره به امتیازگیری بپردازد. ملا مصطفی بارزانی به تدریج سایر طوایف کرد را با خود متحد کرد و تاریخ کردستان عراق را در مسیری جدید قرار داد. او با بهره برداری از شرایط جنگ دوم جهانی و کاهش حمایت های انگلیس از دولت عراق، اقدامات خود را شدت بخشید و جنگ خونینی را با حکومت مرکزی عراق آغاز کرد اما با واکنش شدید دولت عراق سرکوب شد.

سرکوب بارزانی ها، ملا مصطفی را وا داشت که دستور به کوچ دسته جمعی سی و پنج هزار بارزانی در سال ۱۹۴۵ میلادی (۱۳۲۴) به خاک ایران دهد. او آنها را در شهرهای اشنویه، نقده و مهاباد ساکن کرد. این مسئله موجب همراهی شورشیان کرد ایرانی به رهبری قاضی محمد با بارزانی ها شد. نتیجه این همراهی بروز درگیری های نظامی بین بارزانی ها و ارتش ایران در منطقه کردستان ایران بود.

بارزانی ها تحت رهبری ملا مصطفی برای مدتی توانستند بر بخشی از مناطق کردستان ایران مسلط شوند اما پس از چندی، دولت مرکزی سپاه خود را به منطقه اعزام کرد و قاضی محمد سقوط کرد. در سال ۱۹۴۶ (۱۳۲۵) که نهضت مهاباد شکست خورد و قاضی محمد ادامه جنگ را مصلحت ندانست، بارزانی از او جدا شد و با افراد خود راه کوهستان را پیش گرفت.

از طرفی شاه ایران میل داشت که بارزانیان را به عنوان اهرم فشاری در منطقه برای مواقع لزوم در اختیار داشته باشد، برای همین با آنها از در مسالمت درآمد و ملا مصطفی را به تهران خواند و به او پیشنهاد داد که سلاح های شان را زمین بگذارند و در ناحیه الوند همدان سکنی بگیرند و به کشاورزی و دامپروری بپردازند اما ملا مصطفی عقیده داشت که نباید اسیر سرزمینی شود که به آنها تعلق ندارد. تنها یک راه حل را پیش پای خود و یارانش می دید و آن این که زمستان را هر طور که شده در آرامش بگذرانند و با فرا رسیدن فصل بهار و اعتدال هوا، زن ها و بچه ها و پیرمردها به عراق بازگردند و خود و آن عده از پیش مرگان که راه بازگشت نداشتند، به شوروی بروند تا در موقع مناسب به عراق برگردند.

شاه ایران که آن زمان در ارومیه بود ضمن صدور دستور اکید به جلوگیری ورود بارزانی و افرادش به شوروی، افسران را تهدید کرده بود که در صورت ناکامی در دادگاه نظامی محاکمه خواهند شد اما آنها مسافت ۳۵۰ کیلومتر مانده تا کنار رود ارس را چهار روزه طی کردند و خود را به کوه های آرارات رساندند و سرانجام پس از سه ماه راهپیمایی و جنگ و گریز با نیروهای سه دولت در میان شگفتی همگان از مرزهای شمالی ایران گذشتند و در روز هفدهم ماه ژوئن سال ۱۹۴۷ وارد خاک شوروی شدند.

مصطفی بارزانی؛ شورشی کُرد

در شوروی ابتدا از آنها استقبال شد اما پس از مدت کوتاهی استالین دستور متفرق کردن شان را صادر کرد. او مدت زیادی را در فرار از این منطقه به آن منطقه گذراند. با وقوع کودتای نظامی در عراق، سقوط پادشاهی و به قدرت رسیدن عبدالکریم قاسم، عراق را بار دیگر هرج و مرج فرا گرفت و به این ترتیب زمینه بازگشت او مهیا شد.

ملا مصطفی از سال ۱۹۴۷ میلادی هم راستا با عملیات چریکی پراکنده، مذاکراتی را با دولت مرکزی آغاز کرد اما با بروز جنگ تمام عیار بین ایل مردان بارزانی و دولت عراق، مذاکرات به طور کامل به حاشیه رفت. در سال ۱۹۶۳ میلادی کودتای نظامی عبدالسلام عارف سبب سقوط رژیم عبدالکریم قاسم شد و بار دیگر بین بارزانی ها و دولت عراق آتش بس برقرار شد. آتش بس با دولت عارف بیش از دو ماه طول نکشید و از ژوئن ۱۹۶۳ بارزانی ها به مدت پنج ماه جنگی تمام عیار را آغاز کردند. پس از پنج ماه دوباره آتش بس برقرار و مذاکره مجددا آغاز شد.

این آتش بس بارزانی ها، اختلافاتی میان آنان و حزب دمکرات کردستان به وجود آورد. دولت عراق نیز با سوءاستفاده از این اختلاف در سال ۱۹۶۵ میلادی جنگ شدیدی را علیه بارزانی ها آغاز کرد و باعث شد تا سایر طوایف کرد، بارزانی ها را مسبب این جنگ دانسته و در نتیجه از حزب دموکرات کناره گیری کنند و رهبری انحصاری آن را به بارزانی واگذار کنند. از این رو بارزانی سیطره خود را بر حزب دموکرات کردستان گستراند و توانست پشتیبانی دولت ایران را برای خود به دست آورد. آنها از طریق حمایت های ایران موفق به پیروزی بر قوای دولت مرکزی شده و در سال ۱۹۶۶ میلادی آن را در به رسمیت شناختن بخشی از حقوق کردان مجاب کردند.

پس از مدتی عرصه سیاسی عراق دستخوش کودتاهای ناموفق شده و در نهایت صدام حسین قدرت را به دست گرفت. صدام نخست برای تثبیت پایه های قدرت خود در سال ۱۹۷۰ دست به انعقاد معاهده ای پانزده ماده ای با بارزانی ها زد اما پس از چند ماه جنگی ۴ ساله را با بارزانی ها آغاز کرد و آنها که مورد حمایت ایران بودند، توانستند سرسختانه در مقابل ارتش بعثی بایستند.

در مارس سال ۱۹۷۵ میلادی پیمان الجزایر بین شاه ایران و صدام حسین در الجزایر منعقد شد؛ در این پیمان کردها نقش وجه المصالحه را بازی می کردند چرا که پس از آن دولت ایران دست از حمایت های خود از آنها برداشت و از این رو ارتش صدام با اقتدار کامل بارزانی ها را تار و مار کرد. ملا مصطفی پس از این شکست دیگر زمینه ای برای ادامه مبارزات مسلحانه خود نمی دید و چون از سلطه دولت صدام بر منطقه آگاه بود، تازه عمق فاجعه را دریافته و دانست که مقاومت و ادامه جنگ جز مرگ و نابودی حاصلی ندارد. ناچار دستور به توقف جنگ را داد و همراه جمع زیادی از یارانش به ایران پناهنده و در عظیمیه کرج مقیم شد.

این اواخر به بیماری سرطان خون مبتلا شد و سرانجام در ماه مارس ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۸) درگذشت. ادریش بارزانی یکی از فرزندان او گفته است: «ما دوستانی در آمریکا داریم که اطلاع دقیق دارند. مرگ زودرس ملا مصطفی بارزانی در اثر یک توطئه که با همکاری سیا و ساواک صورت گرفت انجام شد زیرا شاه سابق از نفوذ بارزانی در بین بارزانی های ایران می ترسید و گفته بود که با از بین رفتن او راحت تر می توان گروه های کوچک را کنترل کرد.»

نمادین ترین توصیف از ملا مصطفی بارزانی را ابوالحسن تفرشیان در کتاب خود داده است.

مصطفی بارزانی؛ شورشی کُرد

نظامی ایرانی که در کنار ملا مصطفی جنگیده بود، در کتاب «قیام افسران خراسان» می نویسد: «ملا مصطفی در عین حال که تحصیلات کلاسیک ندارد، مرد فهمیده ای است. او زبان فارسی و عربی را خوب می داند و به ترکی هم حرف می زند. یادم هست موقعی که او را دیدم مثل پیامبری در میان افرادش ایستاده بین شان فشنگ تقسیم می کرد. موقعی که مرا دید به طرفم آمد و گفت من پیشه وری نیستم. پناهیان هم نیستم که در موقع صلح رییس ستاد ارتش باشم و در موقع جنگ ناگهان سر از باکو دربیاورم. من هستم و این تفنگم.

نوکر هیچ قدرت و حکومتی نیستم، نه انگلیس، نه آمریکا و نه روس. من فقط نوکر ایل بارزان هستم، نوکر امت خودم هستم. با امتش سر یک سفره می نشست، با آنها غذا می خورد، به جنگ می رفت و با همان ها در سنگر می خوابید. او روشی داشت که افراد بارزانی دوستش داشتند. کافی بود ملا سوار اسب شود تا بلافاصله پانصد سوار مسلح بدون اینکه بدانند یا بپرسند به دنبالش راه بیفتند... زمین را خیلی خوب می شناخت و خیلی خوب هم می توانست از عوارض آن بهره برداری کند و تصمیم بگیرد. خوب و عمیق هم عمل می کرد. ما با این که ظاهرا متخصص و مرد تاکتیک و درس خوانده بودیم، پس از تحقیق و مطالعه زمین و مشورت، اگر خوب تصمیم می گرفتیم، تازه مثل او تصمیم گرفته بودیم.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      بارزانی ها ثابت کرده اند هرگز قابل اعتماد نبوده و نیستند و مطمئنا برای کشورهای بزرگ منطقه از جمله ایران و ترکیه و عراق و سوریه مثل سرطان هستند که باید درمان شود والا مانند اسرائیل دوم خواهند شد.
      تشکیل گروههای مختلف تروریستی و به خاک و خون کشیدن مردم بیگناه در سالهای متوالی نشاندهنده همه واقعیت و چهره این گروه هست

    • احسان

      تو انتخاب عنوانتون یه کمی تامل کنین،
      شورشی بودن مناسب نیست،ایشون یک انسان ازادیخواه بودند.،
      و زیر بار زور حکام ظالم عراق و ترکیه نمیرفتن و در پی حق به زور پایمال شده مردم خودش بود..

    • یک کرد

      اقای بینام شما به رهبر یک قوم اهانت کردی بارزانی در دل ماست و مردی مانند او دیگر نخواهد بود دوستش داریم تا ابد این تفکر شماست که تروریستی است ای قوم سالها قربانی تروریستان شده اند و بادست خالی بسیار مردانه جنگید ه اند تفکرات
      اشتباه خود را اشاعه ندهید

    • محمد

      سلام
      ملا مصطفی رهبری تکرار نشدنی بود.

    • وارانتا

      کاش همه ما شعور و درک این را داشتیم که هرکسی برای ایده ها و آرمانهای خودش میجنگد و زندگی اش را فدا می کند. بدون نام لابد با جناب مصطفی بارزانی زندگی کرده که چنین قاطعانه روایت کرده است، فقط جای تعجب دارد که چطور تاالان زنده ای!!!! برترینها با کلمه کرد مشکل دارد حتما باید پیشوند یا پسوندی نامناسب به آن اضافه کند. اما بازهم به شعور و بزرگ منشی ما کردها که با این جنگهای زرگری و بی تدبیری های نویسندگانی تازه به دوران رسیده و ناآگاه از غیوریها و دلاورمردیهای ملت کرد از کوره در نمی رویم و مثل بعضی اقوام دیگر جنگهای خیابانی راه نمی اندازیم و در و پنجره ساختمانهای دولتی و غیر دلتی را ویران نمی کنیم. ما در جنگ 8 ساله با جان و دل سپر ناموس و جان شماهایی شدیم که شورشی خطابمان می کنید. برای اثبات بی طرفی و بی غرضیتان نظر من را منتشر کنید.

    • بدون نام

      برای قلمی که بی طرف نباشد متاسفم

    • بدون نام

      درود بر بارزانی

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج