شوهر بداخلاق را از اول تربیت کنید

خانم های محترم سعی کنید شرایطی را مهیا کنید که مردتون، آقاتون، سایه بالا سرتون ناراحت، دلگیر، دلخور و عصبانی نشه. ممنون

آخه شما آقایون خیلی پرتوقع شدین به خدا وگرنه کدوم زن عاقلی دوست داره فضای خونش متشنج باشه

يكسري راهكار هم به مردها ياد بدين كه زني رو كه از صبح تو خونه تنهاست و خونه داري و كارهاي تكراري ميكنه رو درك كنه. زن هم احتياج به آرامش داره كه توجه و محبت همسرش اين آرامش رو بهش ميده

اول سلام
من یه زن کارمندم .مرد بیرون و زن خونه. از زن بودن هیچ دلگرمیی ندارم تنها عشقم زندگیم پسرمه با اینکه میدونم یه روز اونم میره ولی تا هست فقط پسرم . شوهرم به همه وانمود میکنه عاشقمه اینقد دوستش داشتم که بدون اون نمیتونستم حتی دراز بکشم چه برسه تنها بخابم تنها بگردم تو تنهایی عاشقش باشم وتوتنهایی برای زندگیم گریه کنم . هیچ کس حتی نزدیکام از حال وروزم خبر ندارن ودوست ندارم بدونن همه به ظاهرمون به خوشبختیمون حسره میبرن .خسته شدم از یه شوهر بداخلاق تند رفیق باز که از مسولیت احساس وخونواده هیچی نمیدونه ...میگن با مرد با اخلاق سرکردن ثواب داره ولی خدایا من به جهنمت راضیم آخه...

این مردا چرا اینقدر خودخواه و خودبین هستن؟ چرا عقده هاشونو با سر و صدا و دادو بیدادو قلدری سر خانوما خالی می کنن. کاش به جای این مطلب یه مطلب برای آقایون میزاشتین که یاد بگیرن چطوری ادب داشته باشن و خودشونو کنترل کنن.

با سلام به خانمهای همدرد
کاش خدا ریشه هرچی مرد بدو از زمین برداره منم کارمندم آقای خودمو و نوکر خودم به قول دیگران از زیبایی از خانومی و کدبانویی هیچی کم ندارم البته و به گفته شوهرم . ولی شاهد دوبار خیانت شوهرم بودم و اینقدر پر رو هستش که باید بد اخلاقی وقت و بیوقت شوهرمو تحمل کنم مگه ما استرس کار بیرون و خونه و شوهر داریو نداریم چرا ما باید همیشه همه چی تموم باشیم ولی آقایون این حقو دارن که همیشه مارو به رنجونن فکر میکنید جایگاه ما پیش خدا کجاست ؟

من هم یک زن کارمند هستم که از صبح به سرکار می روم و دو فرزند دارم و دانشجو هم هستم اما شوهرم اصلا وضعیت من را درک نمی کند تازه احساس حسادت هم می کند به من که درس می خوانم و خیلی طعنه می زند خوشبحالشان خیلی ها شوهرهایشان کاری با درس خواندنشان ندارند ولی همسرم خیلی گیر می دهد به درس خواندنم جرات نمی کنم توی خانه کتاب بازکنم خیلی کینه ای است و خیلی مغرور است اصلا محبت کردن را بلد نیست دوست دارد من به سمتش بروم برای اشتباهی که خودش مقصر است بعضی موقعه ها فکر می کنم فقط به خاطر بچه ها زندگی می کنم. ای کاش خانم یا آقای مشاوری این نوشته من را می خواند و راهنمایی می کرد خسته شدیم از این مردهایی که محبت کردن به زن را بلد نیستند .چرا فقط ما باید محبت کنیم.

سلام به نظد من بداخلاقی درمان نداره

خدا نصيب نكنه پدرمو دراورده هر روز مرگ خودم يا اونو ميخوام...ديوانه شدم ...با هيچ راهي درست نميشه...خدا پدر مادرشو نيامرزه با اين تربيتشون...

من میگم حالا که تو مسیر هستیم باید دنبال راه حل بود چاره ای نیست انتخاب خودمونه چشم بسته قدم برداشتیم خدا درد وکه میده درمان وهم میده هرگز تسلیم نشید حتما یک راهی داره بگرد تا پیدا کنی امتحان کن زندگی خیلی زود میگذره.

شوهرم عين گاو شيردهي ميمونه كه اول شير ميده بعد لگد ميزنه و همه شيرو ميريزه. برام همه كار ميكنه بعد از دماغم در مياره با اسرار يه چيز مي خره بعد ميگه تقصيير توهه خسته شدم از بداخلاقياش هر جا كم مياره با من دعوا ميكنه كلاغ قار قار ميكنه به من فحش ميده بچه درس نمي خونه با من دعوا ميكنه با رئيسش حرفش ميشه بد اخلاقياش مال منه از خدا ميخوام يا اونو مرگ بده من راحت شم يا منو مرگ بده بازم من راحت شم خدا لعنت كنه پدر مادرشو با اون تربيتش از طرفي هم جرات جدايي ندارم از حرف حرف مردم ميترسم

خدا لعنت کنه مرد بداخلاق و تند خورو

خانم های محترم با همتون همدردم.
منم مثل شما گرفتارم . تازه هرروز تهدید به گرفتن زن دوم هم میشم اما بخاطر بچهام میسازم.

دوستان عزيز منم كمتر از شما به اين مصيبت دچار نيستم اينطور مردها هيچوقت درست نميشن تقصير خودمونه از بس كه بهشون بها داديم حالا بايد هم تحملشون كنيم

دوستان عزيز منم كمتر از شما به اين مصيبت دچار نيستم اينطور مردها هيچوقت درست نميشن تقصير خودمونه از بس كه بهشون بها داديم حالا بايد هم تحملشون كنيم

سلام,من الان بیست و هفت سالمه وهشت ساله ازدواج کردم. تو نوزده سالگی خواستگارای فراوون باشرایط عالی داشتم, همه از زیبایی واندام و قد و سلیقه و... تعریف میکردن. تا بالاخره خرشدم وبله گفتم .اون روزا تو عرش سیر میکردم اما ازدواج باعث شد با مخ از اون بالا محکم بخورم زمین! اون موقع دانشجو بودم با هزار مکافات و آزار شوهر و خانواده ی شوهرم درس خوندم بعد صاحب یه پسر شدم حالا هم کارمندم. اما در طی زندگیم شاید به جرأت دو روز پشت سر هم آرامش نداشتم شوهرم فوق العاده بد اخلاق وبد دهن و فحاشه, وقتی عصبی میشه مثل روانی ها به طرز فجیعی کتکم میزنه, سر هر چیزی بهم گیر میده, دیگه خساست ها و آزار خانوادش که یه کتاب میشه!جالبتر اینکه بهم میگه از گریه بدم میاد حق نداری گریه کنی یا غر بزنی, یعنی لال باش! از همون اولم گفت اگه بخوای طلاق بگیری فرداش میام با ماشین میزنم بهت که بعد از من دست هیچکس بهت نرسه!!! خبر مرگش عاشقمم هست! فقط به خاطر گل پسرمه که تحمل میکنم ولی آخه قراره تا آخر عمر من حسرت به دل زندگی خوب وخوش بمونم؟ آخ که چقدر احمق بودم ازدواج کردم.

سلام من بيست و هفت سالمه بىست سالم بود با يه بسرى كه خانواده ى حسود و بد بخت كه تحمل خوشبختى هيج كس رو ندارند اما خيلى بولدارند ازدواج كردم والبته دروغكو شوهرم خيلى بد اخلاقه خسته شدم از دستش ومسبب اين رفتارش به خاطر خوانوادش است بددهن ه است

ای وای هم مثل هم شدن شوهر منم بسیار بد اخلاقه 6ساله دارم تحمل می کنم ولی بآلاخره تصمیمی رو که چند سال بود تو فکرم رک انجام دادم اومدم خونه بابام خیلی هم راصی هستم مغزم داره استراحت می کنه به خدا.

مردهای بداخلاق را باید دور انداخت. وقتی فاصله شان با زنشان زیاد شود انوقت قدردان خواهند شد.

منم بدبخت شدم مثل شما بخدا روذی هزاربارارزوی مرگ میکنم واس بداخلاقی شوهرمز

20 سالمه شوهرم خیلی پولداره ولی از دوران نامزدی روز خوش ندارم میخوام طلاق بگیرم

فکرمیکردم نامزدمن فحاش و عصبیه ولی انگاراینجور ادما زیادند منامزد منم تا تقی به توقی میخوره میگه طلاق میدونه من دوسش دارم ازم سواستفاده میکنه الان ی هفتست قهریم فقط زنگ میزنه تهدیدبه طلاق میکنه منم میگم اگه قراراینجوری باشی که دو روز دیگه بچتم مثل خودت باشه الان جداشیم بهتره بخدا هیچی واسش کم نذاشتم راهنماییم کنید بچه ها میخام یکم غرورشو بشکنه نمیخام کوتاه بیام.

هفت ساله ازدواج کردم لیسانس زبانم ولی سر کار نمیرم شوهرم هر روز سر کار نرفتنمو و چاقیمو میکوبه سرم جالبه که خودش دیپلمه

مردهرچی بدباشه سایه سره شوهرمن وخاموادش از روزای نامزدی شروع به کتک وفحاشی شدیدکردن چون عاشقم بودگفت طلاقت بدم باماشین زیرت میکنم باصبروتوکل وسیاست بعدیک سال زندگی ساختم که زبانزده شوهرم بداخلاقی یادش رفته زن بایدقانع ومطیع باشه تاخوشبخت شه تاشوهرش براش جون بده

دوستاي عزيز منم مثل شما ها ام الان ٥ساله ازدواج كردم يه روز خوش تو زندگيم نديدم فوق العاده بد دهن بي تربيت خودخواه و عصبي تازه بدتر از همه اينكه بي كاره و همش تو خونس الان خدا شاهده ٩ماهه پاشو از در بيرون نذاشته ولي منم مجبورم بخاطر بچم تحملش كنم فقط از خدا مي خوام يا زودتر منو برداره يا أونو كه لااقل اون دنيا يه نفس راحت بكشم

خانمهای محترم فکر نمی کنید شاید خیلی هاتون مهارتهای همسرداری را بلد نیستید؟!!!

عجب بر تربیت پدرو مادری که چنین پسر لوس و بداخلاقی رو تحویل من دادن....!ازشون نمی گذرم.

من از بداخلاقیهای شوهرم دیگه خسته شدم خیلی نجابت به خرج میدم درمقابل بددهنیهاش کلا بی اعصاب تشریف داره نمیتونمم طلاق بگیرم به خاطرابروم مجبورم بسازم وبسوزم کاش مردان ما میدانستند که بداخلاقی وبددهنیشون زندگی رو برامون سخت میکنند

من یه شوهر بداخلاق و فحاش وخانواده دوست دارم ...رومن وبچش یه پخمه وبی مسعولیته ازش بدم اومده ایاطلاق راه اخر هست

به خدا همه اینا این مشکلات فقط زنها هستن چون مخیلیه کوچیکی دارن

به نظر من همه چی بر میگرده به تربیت خانوادگی اخلاق اکثر مردها مثله پدراشون هست وقتی کسی دخترشو میده خوب درمورد خانواده اش تحقیق کنن اخلاق شوهر منم بده به ما گفتن پدر شوهرت بد اخلاقه ولی ما توجه نکردیم ولی من میبینم حالا اشتباه کردیم

با همه خانم ها همدردی میکنم چون خودم هم خانم هستم و میفههم که حرفایی که نوشته شده چقدر برای یک زن سخت است ولی دوست های عزیز به نظر من همه چیز دلیل داره برای درست شدن وضع زندگی باید دلایل مشکلات را پیدا کرد و سازش و محبت زندگی کرد.باید با تدبیرتون اوضاع رو مدیریت کنید.90درصد مسال باور کنید با یه تغییر جزیی حل شدنی است.کافی اطلاعاتتون بالا ببرید.وهمش به طلاق فکر نکنیدالبته مردها هم باید به نوبه خودشون تلاش کنند

سلام الهام جون با نظر تو موافقم میتونی منو راهنمایی کنی تا با شوهرم رابطه بهتری داشته باشم

سلام.مرجان جون.عزیزم من دقیقا نمیدونم که مشکل شما چی هست تا بتونم کمک کنم.ولی خودم با توجه به زندگی مشترک 5ساله به نتایجی که نوشتم رسیدم.واگه تجربیات الان رو داشتم اشتباهاتی رو که قبلا انجام دادم رو مرتکب نمیشدم.

منم باهاتون همدردم هر روز آرزوي مرگ دارم

خیلی بدبختم توروخدا کمکم کنید4سال باهاش دوس بودم حالاکه 8ماه عقد کردیم همش دعوا داره خانوادم مخالف ازدواجمون بودم نمیتونم ازشون کمک بگیرم هیچ راهی بجز خودکشی برام نمونده شکاک بد دهن عصبی حیف که بین اونهمه خاستگار خوب این گرگ نصیبم شد باهاش چطور رفتار کنم

وای از زندگی با مرد تخس و موزی و بد ترکیب و خونواده ی موزیش حسابیییییی خسته ام خدایا کمکی کن ...
البته کمک نه معجزه ای میخوام ک این موزی ادم شه از زندگی باهاش متنفرم متنفر ... از اینایی هم ک هی نصیحت میکنن قدر داشته هاتو بدون و مثبتاشوببین و ... حالم بهم میخوره مگه میشه ادم به دلش همیشه دروغ بگه و بخودش کلک بزنه؟؟؟؟؟؟

اه

فکر کنم من یکی از شوهر بد اخلاقا باشم

سلام منم با همه شماها همدردم منم قبل ازدواجم بهترین خاستگارا و داشتم ولی بالاخره منم مثل بقیه دخترا خر شدم و الان بددهنی کتک بد اخلاقیهای شوهرمو هرروز تحمل میکنم دیگه خسته شدم خدا مادرشو لعنت کنه با این تربیتش خدا هردوشونو لعنت کنه ای کاش یا بمیره یا بمیرم خسته شدم ازش متنفرم ازش

دوستان منم مثل شما آرزوی مرگ دارم ولی دوست دارم مادرش داغش رو ببینه تاعمر داره بسوزه چهارتا بچه تربیت کرده چهارتاخانوادرو اسی کرده خدانیامرزدش همیشه هم سرشتو قران نمازه نگفت یه کم

سلام شوهر من ادم دمدمی مزاجیه یه بار کتکم میزنه یه بار قربون صدقم می ره ولی بخدا از دستش خسته شدم همیشه ارزوی مرگشو میکنم مادرشم همیشه پشت بچشو می گیره الانم گیر داده بچه می خوام ولی من اصلا دلم بچه نمی خواد دوست دارم ازش جدا بشم البته به خاطر دخترم مجبورم باهاش زندگی کنم

من شوهرم خیلی بداخلاقه

منم هر روز ارزوی مرگ دارم...
بداخلاق ..مدام توهین تحقیر.....همش دنبال مقصره....مدام جلو دخترم به من می گه خنگی بی عرضه ایی...بیرون که می ریم همش غر می زنه به تیپم ایراد می گیره......اعتماد به نفسمو کاملا از بین برده

شوهرمن میگه ازروی ترحم باهات ازدواج کردم چیکارمیتونم بکنم من

میگه چون پدرت مرده بود دلم برات سوخت. باتوازدواج کردم

شوهرمن خیلی بداخلاقه بعضی وقتا اززندگی نا امید میشم نمیدونم بایدچیکارکنم

وقتی میام اینجور سایتا باورم نمیشه.تاحالا فکر میکردم که فقط زندگی من ناجوره.واسه همه اونایی که مشکل با شوهر شون دارن دعا میکنم

سلام خانما من یه بار ازدواج کردم بعد چون شوهرم بی مسولیت بود و رهام کرد از هم جدا شدیم و من حتی مهریم نگرفتم . متاسفانه دوباره با این همسر جدیدم ازدواج کردم خیلی دوسم داشتو اصرار به ازدواج داشت التماسم کرد تا بش جواب بله دادم . فوق العاده بد اخلاقه همشم قهره . خواستم بگم طلاق نگیرید اینا همه مثل همن تنها راهش تحمله هیچ چاره ای نیست مجبوریم توی این دنیا دنبال ارامش و خوش بختی نگردید . وجود نداره به فکر اجرو پاداش اخرت باشید اون دنیا به دست و پامون میفتن واسه رضایت . زن امانت خداوند در دستان این نامرداس . و در اخر خداوند لعنت کنه این خانمومای بد حجابو که دارن زندگیارو خراب میکنن .

شوهر منم خیلی بد اخلاق و ایراد گیره البته بعد از 7سال زندگی و دو تا بچه کمی بهتر شده ولی من خیلی صبر کردم وخیلی هم مطالعه توصیه میکنم شما هم صبر کنید مخصوصا اگه اولای زندگیتونه حالا هم ایرادای الکی میگیره و هر چی میگه باید چشم بگی خواهشا خانمای عزیز حجابتون رو حفظ کنید تا باعث نابودی زندگی دیگرون نشید

شوهرمنم بداخلاقه.ولی دوسش دارم

دوستان عزيز منم همسر اولم بي اراده بي مسئوليت بود اعتياد هم داشت مجبور شدم از جدا شم ، با اصرار همسر فعليم مجبور به ازدواج با او شدم كه فوق العاده بداخلاق و شكاك هستش براي كارهاي پيش پا افتادمم اون برام تصميم ميگيره اصلا به خواسته من توجه نميكنه هر چي رو كه خودش ميپسنده من بايد انجام بدم در غير اينصورت قيامت به پا ميكنه، به هر دلايلي ميخواد حالمو بگيره كارمو تهديد ميكنه كه نميذاره برم سر كار ، واقعا خسته شدم نميدونم چكار كنم غلط كردم خر شدم ازدواج كردم به خدا همشون مثل همن طلاق نگيريد كه اوضاتون بهتر شه همه مثل همن فقط با مشكلات متفاوت اگر ناچار به طلاق شديد ديگه ازدواج نكنيد ، من خودم صيغه رو اصلا قبول ندارم ولي به اين نتيجه رسيدم براي بر طرف كردن نياز جنسيتون صيغه شيد بهتره تا به عذاب ازدواج با اين مرداي واقعا خدانشناس تن بديد

سلام بچه ها من اولین باره اومدم تو این سایت و از اینکه دیدم خیلیا مث منن راستش یکم اروم شدم چون فک میکردم فقط منم که این مشکلارو دارم.من دور از خانوادمم و شوهرمم خیلی ادم بدخلقو عصبیه مغزم هنگ کرده هیچ راه حلی به فکرم نمیرسه از طلاقم میترسم نه راه پس دارم نه پیش.دارم میترکم

سلام دوستان بنده این همه مشکلات را بررسی کردم آخر به این نتیجه رسیدم که هر کشوری در مصوبه قانونش می بایست یک ترم نحوه زندگی کردن را هم به آقایون وهم به خانم ها چه انهائیکه با سوادن و چه آنهائیکه بیسواد یک سال قبل از ازدواج در تمام نقاط کشور توسط آموزش پرورش برقرار می شد آما بدون هزینه واین یک سنت ویا یک فرهنگ در آن مملکت نهادینه می شد این روش فکر می کنم 30% زندگی جوانان را تا آخر موفق و پیروز می کند و خوشبخت این دنیا و آن دنیا می شوند به شرط اینکه این درس زندگی حساب شده و دقیق همراه با علم کاربردی و ساده نه بغرنج توسط متخصص این امر تدریس شود

سلام به خانومای شلاق خورده و ستم کشیده اس مثل من ۶ ساله با مردی بددهن بدذات بیغیرت زندگی میکنم با مردی که تا بهش میگم بالای چشمت ابروس منو کتک میزنه بخدا خسته شدم فقط بخاطر پسرم زنده ام

دوستای خوبم نماز اول وقت وفراموش نکنید خیلی تأثیر داره

سلام منم کارمندم حسابدار سه تا شرکت دوتاپسردارم ساعت چهارخسته و کوفته میام خونه دوتاماشین براش گذاشتم دوتاخونه بعداز15سال ازدواج حالاداره میره دانشگاه یه آدم بی عرضه وبی مسئولیت که پول بنزین وسیگارش رومن بایدبدم 10 سال بودکه منو میخواست هروز میامدخواستگاری هرکاری که ازدستم برآمد برای خودش وخانواده اش انجام دادم ولی آخرش اگه یه حرف کوچک بزنم هزارتاحرف به خودم وخانواده ام میزنه بعضی ازمردها واقعا بی چشم روهستند خداکنه که جزخودشون وخانوادشون اطرافیانشان روببینند منم فقط به خاطر دوتاپسرهام که دارم تحملش میکنم انشاء الله خدا به هممون کمک کنه که واقعا قدر همدیگرروبدونیم

سلام،داغ دلم تازه شد،سی سالمه ،ده ساله خبر مرگم ازدواج کردم،شوهرم مصداق واقعی گاو نه من شیرده است،دوتا پسر دارم علاوه بر بدرفتاری با خودم این رفتار شامل حال اونا هم میشه،از نظر مالی دچار دوگانگی رفتاره،یه موقع خرج میکنه یه موقع هم منع میکنه.فقط شکاک نیست،اول زنگ میزنه خونوادم را دعوت میکنه اول خوبه بعد اخلاق سگیش شروع میشه حتی شده سفره غذا را ریخته ب هم ،وسبله ها را میشکنه،اگه بچها را اذیت نمیکرد تا الان خودکشی کرده بودم دلم برا بچهام میسوزه،اگه یه روز خوب بود طاقت نمیکنه شب باید با خودم و بچها مشاجره کنه،اصلا حلالش نمیکنم،ب خدا هیچی نداشت با تلاش و پسانداز صاحب همه چیزش کردم قدر نمیدونه،از همه بدتر برا خونوادش زهره برا دیگران پادزهر،هرچی فکر میکنم نمیدونم خدا وقتی اینو آفرید فکر منو بچهام را کرده بود؟تعجب میکنم از کسی ک اول زنشون را کوچیک میکنن میزنن بعد میرن سر میزارن کنار شون،ب عقیده من اینا مرد نیستن بلکه نرن !خواهشا دیگه ب همچین آدما نگین مرد در عوض از واژه حیوانی نر استفاده کنین

منم خیلی

خسته‌ام دیگه . نمیدونم چچکارکنم ازفحشهای بدی که پیش بچه ام بهم میگه خجالت میکشم

سلام دوستان خداوند در این دنیای فیزیکی در همه جا پستی و بلندی گذاشته تا ببینه بنده گانش به چه صورت از عهده این فراز و نشیب می آیند جالب ایجاست برای سختیها که بتوانند فراموشش کنند خیلی ابزار در کنار این همه سختی و مشکلات گذاشته یکی از آنها کتاب آسمانی است دومی پیامبران سومی عقل چهارمی اندیشه دور پنجمی وجدان ششمی قلب رئوف هفتمی خود خدا که حل کننده کل سختیها است بندگان خدا تا میتونید آگاهیتونو بالا ببرید روشنفکر باشید تا آسیب جسمی و روحی نخورید داخل بدنمون هم چنین مشکلاتی دارند ولی به یک نوع دیگر یعنی اینکه وقتی شما از لحاظ جسمی ضربه می بینی از طریق سیتم عصبی و نخاع به مغز فرمان درد داده میشود و مغز به خاطر اینکه این درد را تا آنجائیکه میتونه تسکین ببخشد یک لعابی به طرف سینابس دندریت های سلولی میفرسته تا فرکانس هاس درد که به سینابس می خواهد بخورد به عایقبندی برخورد کند ودرد کمتر توجه حس شود و مثل یک ضد گلوله عمل می کند ولی وقتی که درد به آستانه غیر تحمل می رسد و آموقع دیگه از عایقبندی سینابس ها کاری بر نمی آید سریع مغز سیستم هوشیاری را خاموش می کند الله اکبر واقعاً خداوند پاک و منزه است وقتی که سیستم هوشیاری خاموش شد دیگر فرد هیچ دردی را حس نمی کند تا اینکه درد به آستانه تحمل برسد وقتی که رسید دوباره وظیفه اصلی به سینابس ها برمی گرده و سیستم هوشیاری روشن می شود خدایا به وجد و عظمتت شکر هر کس تورا نشناسد لعنت تو بر آن باد

روزی مردی از کنار یک جمع میگذشت و یک نفر را دید خیلی پرخاشگری میکند و داد و فریاد میکشه و خیلی هم خشمگین و عصبانی بود مرد روشنفکر دلش به حال این مرد پرخاشگر سوخت به خودش گفت باید برم پیشش کمک فکری و عقلی براش بکنم رفت نزدیکتر صبر کرد وقتی اوضاع آروم شد همه رفتند این مرد روشنفکر رفت نزدیک این مرد پرخاشگر بهش گفت سلام این مرد هیچی نگفت دوباره مرد روشنفکر گفت سلام مرد پرخاشگر برگشت گفت سلام و زهر مار چی میخواهی گفت خدایا شکرت گرفتم گرفتم مرد پرخاشگر تعجب کرد و گفت ای مرد دیونه چیو گرفتی گفت چیزی دستگیرم شد اگر بدونی و به آن علم کافی داشته باشی هر چه بخواهی خدا بهت میده هرد خشمگین گفت بیا نزدیکتر اصلاٌ ببینم تو کی هستی مرد تا بهش نزدیک شد دست دراز کرد و آنهم ناخودآگاه بهش دست داد و دستش را فشرد باز این مرد روشنفکر بلند گفت خدایا هم رسیدم و هم گرفتم به عظمتت شکر مرد خشمگین گفت تو دیوانه چه چیزی را گرفتی و به چه چیزی رسیدی ایت چرت پرت ها چیه میگی مرد روشنفکر گفت اولاً من دیوانه خدایم نه دیوانه بنده دوماً خدای که از رگ تو به تو نزدیکتر است بهش رسیدم و نزدیک شده ام سومآ چیزی که گرفتم جواب سلامم بود مرد خشمگین گفت من جواب سلام تو را ندادم چه چیزی را گرفتی گفت چرا تو خشمگین بودی جواب سلامم را دادی سلام و زهر و مار منهم سلام را گرفتم و کلمه زهر مار را دور انداختم چون تو عصبانی بودی باید هم اینطوری به من جواب میدادی چون غیر ازاین از تو چیزی دیگری انتظار نداشتم و من فهمیدم تو هم دیوانه خدایی نه دیوانه بنده اگر در حین پرخاشگری جواب سلامم را همان سلام را میدادی آنموقع تو دیوانه بنده بودی چرا چون سلام در دریای خشم راه ندارد

آقا من حاضرم تا آخر عمر مجرد بمانم اما با مرد بداخلاق و بدجنس زندگی نکنم. چرا آدم خودشو باید به عذاب بندازه. به خدا این جور مردها هیچ پشتیبانه ای نیستند که هیچ تازه خنجری هستند رو پشت. آدم باید حواسشو خوب جمع تا به هر کسی تکیه نکنه. هر مردی تکیه گاه نیست. خودمون مقصریم که منطقی و ناشناخته ازدواج میکنیم. باید جد آباد خواستگار رو در بیاری. ایراد ما اینه که فکر میکنیم با ازدواج همه نیازهای ما برطرف میشه و همیشه یک پشتیبان داریم در حالی که اشتباه میکنیم. هر مردی پشتیبان نیست. هر متاهلی خوشبخت نیست هر مجرد هم تنها نیست. باور کنید وجود خیلی از آدمها آدم را تنهاتر میکنه. این چه باور غلطیه که همه فکر میکنند هر کس مجرده افسردست و بی کسه. آدم اگر بی کس باشه بهتر از اینه که گیر ناکس بیافته.

من مجردم بااین حرفاواقعادیگ ازازد واج میترسم اکثرکسایی ک میان خواستگری واسه پول وکارزن وکلاتفاخرخواستگاری دخترامیان از کجابفهمم ک طرف واقعا عاشقه یانه شاید اینطوری بشه ی مردمهربونوپیداکرددرضمن اهل دوستی باپسراهم نیستم

آقا کی غیر از ودر مادر آدم رو حمایت میکنه

سلام شوهرم خیلی خوبه هرکاری میکنه برام ولی وقتی عصبانی میشه خیلی متنفرمیشم ازش خانواده اش هم خیلی بداخلاق ومغرور اند من چه کار کنم

شوهر من هم دمدمی مزاجه.ازش بدم میاد.خدا لعنت کنه و هزار بار لعنت کنه اون پدر و مادرشو که همچین انگلی رو تربیت کردن.خدا هزار بار لعنتشون کنه.مدل با طعنه حرف زدنش دیوونم میکنه.تو مهمونیا با ترس و لرز باهاش میرم که مبادا چرت و پرت نگه.عین باباشه .مردشور همشونو ببرن.فقط بخاط ر بچم باهاش زندگی میکنم.وگرنه یه ثانیه نمیموندم

بر پدرو مادر هر چی مرد پست فطرته لعنت 19 ساله اسیر ی عوضیم

سلام من یه مردم ، همسر منم خیلی بداخلاقه .همیشه بهش محبت میکنم، ولی اون با بددهنی جواب منو میده .دلم نمیخاد طلاقش بدم ولی رندگیم مثل جهنمه . طفلکی بچه هام هم خیلی اذیت میشن. من سعی میکنم به جای مادرشون هم به اونا محبت کنم . میترسم اونا هم از اخلاق مادرشون الگوبرداری کنن . همون طوری که همسرم این اخلاقو از مادرش به ارث برده .

بابای من بداخلاق ترین مردیه که تاحالا دیدم اصلا نمیشه حتی بهش نگاه کرد ما از ترس این که مبادا دعوا راه بیفته تو خونه وقتایی که هست مث مجسمه یه گوشه ساکت و بی سروصدا میشینیم تو خونه زندانیمون کرده حتی اجازه نداریم دم در خونه بریم نمیدونید چه تهمتا و ناسزاهایی که بارمون نمیکنه خرج خونه رو نمیده دست بزن داره ولی جلوی دیگران چنان نقشی بازی میکنه که همه فک میکنن ما خیلی خوشبختیم در صورتیکه بدبخت تر از ما وجود نداره...بدبختی اینجاس که خدا هم هواشو داره شاید باور نکنید ولی یه بیماری خطرناک داشت که ما امید داشتیم قاتلش بشه ولی شفا پیدا کرد اصلا هم اهل نماز و آدم باخدایی نیست....من بارها تو قنوت نمازم آرزوی مرگشو کردم ولی بیفایده بود خواهش میکنم دعا کنید یتیم شیم بخدا یتیمی بهتره...

شوهرمن خیلی خوب بودولی نزدیک ی ساله بداخلاق شده رومخمه نمیدونم چش شده هرچقدمیپرسم فقط میگه ببخشید

امشب که دنبال راه حل بداخلاق مردها می گشتم اینجا را دیدم چقد دل خانم ها واقعا پره
منم شوهرم بداخلاقه البته نه همیشه هروقت که به نفعش نباشه یا ی اشتباهی از من سر بزنه امشب داشتیم می رفتیم عروسی سر ی اشتباهی یهو دم تالار جلو جمع زد تو دهن من! جالب اینجاست بعدا هم آزادم معذرت نمی خواد وانگار نه انگار اتفاقی افتاده

ولی منم ی روزی تلافی می کنم

منم مشکل شمارو دارم شوهرم نه روی خوششو میتونی ببینی نه روی بدشو همیشه فکر میکنه حق با خودشه سر یه حرف کوچک دنیارو به هم میرزه خانوادش مادرش عزیزترین کسشه نمیتونم اسمی ازشون ببرم انقد ازشون متنفرم آرزوی مرگشونو میکنم شوهرم به شدت رفیق بازه دوتا دختر دارم مادرش به جای اینکه نصیحتش کنه میگه پسرم از اول رفیق باز بود چاره ای نیست به خدا تا حالا بهش نگفتم به تو چه سر یه حرف کوچیک حرف طلاقو میکشه وسط ازش خسته شدم آرزوی مرگشو میکنم تا نفس بکشم

تو این دنیا دیواری کوتاهتر از دیوار زنان نیست هر مشکلی باشه مقصر زن خونست بچه تربیتش خوب نباشه درسش خوب نباشه مادرش کرده ولی یه آدم موفقی شد بچه باباشه٬میگن خدا زن ومرد را برابر آفریده ولی من خیلی تفاوتها میبینم وبعد پانزده سال نتونستم اخلاق شوهرمو تغییر بدم وتنها آرزوم اینه که کاش یه مرد بودم

منم شوهر بددهن بی ادبی دارم دست بزن درحد کشتن دعا کنینن خدا نجاتم بده

خدا مرد بد اخلاقو نصیب گرگ بیابونم نکنه....خدا نسلشونو از رو زمین برداره

منم مثل شماها بدبختم

عجب

چهل ساله با شوهر بد اخلاق وعصبی وبی تربیت زندگی کرده ام که جهنمی بیش نبوده آرزوی مرگ اورا دارم چون مبخواهم زندگی کنم بر پدر ومادر مرده اش وخودش لعنت

سلام
مرد بداخلاق بدترین مجازاتیه که خدا به یه زن میده.
من بیست وهفت سالمه شوهر منم خیلی بداخلافه یه پسر پنج ساله دارم فقط دلم واسه بچم میسوزه میترسم از ایندش
مادرشم میگه بچم عیبی نداره بیکارو معتاد نیست یعنی مرد خوبیه
خدا ازشون نگذره. اگه از اینده پسرم نمیترسیدم یه لحظه تحملش نمیکردم بچه اونقد از باباش میترسه زنین که میخوره میگه بابا نزنین ببخشید وقتی شوهرم میره سرکار انگار پسرم از زندون ازاذ شده برام دعا کنین البته شوهرم کپی دوم.باباشه

سلام بچه ها من مادر شوهرمو کجای دلم بزارم خود شیرین پسرشه بعضی وقتا میگم طلاق بگیرم فقط باعث اختلافه پدرمو در اورده شوهرمم که 2روز خوبه10 روز بد خسته شدم مثل بچه ها میمونه همش بهم زور میگه

منم بدبختم با شوهر بداخلاق که همش منو میزنه

به نظر من هر کی بچه نداره جدا بشه و خودشو خلاص کنه.

چقدر بدبختیم با چه امید آرزوهایی ازدواج کردیم حالا این رندگیمونه

یلام خانومای عزیز واقعا ک ماهمه مثل هم هستیم وقتی دل نوشته هاتونو میدیدم تک تک کارای شوهرم اومد جلوی چشمام واقعا خدا ب هممون صبر واجر بده همین وبس چون چون ن راه پس داریم ن پیش

سلام من شوهرم وقتی عصبی هم نیست فحش میده به منو خوانوادم چیکار کنم؟

سلام من 20سالمه4سال پیش باپسری دوس شدم که خانوادم وفامیلامون مخالف ازدواجم بودن اخه بچه یدونه وپولدارعزیزبودم میگفتن اونانمیتونن قدرت بدونن..خلاصه 93/7/21ازدواج کردم یسال پیش انقدرپشیمونم هم بداخلاق هم خاهرومادرش هرچی بگن اون هم فحش میده حتی چندبارکتکم میزنه انقدرکه نگو،چیکارکنم بچه ها خوب بشه؟؟؟؟

سلام منم مثه همه ی شمام ....یه شوهر بداخلاق خائن دهن لق دست بزن دار هرچیییی بگم کم گفتم....

همتون دروغگو هستید چون یکطرفه حرف نزنید. خانم‌های مثلا راستگو

من فکرمیکردم شوهرمن فقط اونجوری نگو خیلی

منم ازشوهرم خسته شدم دیگه تحملشو ندارم منم دیگه مثل اون مشکل اعصاب پیدا کردم

من که دیگه خسته شدم وما امیدم کسی پیش روان شناس نرفته ؟

الهي قربون همتون بشم كه مث من غصه داريد
شوهر دوستم مث همسر من بداخلاقه، دوستم هميشه ميگه رويا اگه شوهرامون بميرن فقط من و تو از دل هم خبر داريم كه چقد خوشحاليم
واقعا چرا بايد اينجوري باشه از بودن در كار هم لذت نبريم
دوستان اگه جدا شديد ديگه اصلا ازدواج نكنيد اصلا خاطرتون باشه اصلا

همه شوهرا بدبخت و حرصی و بی دل و جراتند خاک تو سر همه شون

سلام ب همه خانمای عزیز،من۲۴سالمه و۴سال شوهر کردم،خانمای عزیزمن خیلی دوستتون دارم واقعا خانما افراد مظلوم جامعه هستن،منم مشکل بداخلاقی همسرم کلافم کرده،همتون خیلی ناامیدین،ب فکر خودتون باشین ،بعضیاتون فک میکنین هیچ راهی نیست،شوهر با سیاست خانم میاد تومشتش،فقط باید رو خودت کار کنی ک شوهرت با توجه ب اخلاق خودت عوض بشه وگرنه عوض نمیشه،خدارو عمیقا وارد زندگیت کن آکتاب بخونین آجز ب جز ب کتاب عمل کنین(ب عنوان مثال راز خوشبختی زنان) فقط تحملت باید تو عمل کردن زیاد باشه،ب ۱۴معصومم متوسل بشین زندگی ی رنگ وبوی دیگه میگره

منم ازشوهرم شاکیم بهم خیانت کرده بعضی وقتاخیلی بداخلاق میشه

سلام، پس من چی بگم،
شوهرم بهد از ازدواج با من به زن سابقش برگشته، ولی این تمام ماجرا نیست، سه ماهه بهم گفته که یک زن هم از قبل تو زندگیش بوده و تو این پنج سال با اون هم کات نکرده، یعنی اونم هست،
همیشه هم در حال دعوا کردن و داد زدن و کوچیک کردن منه، الان سه ماهه جلوی چشم من با اون یکی زنه میره و میاد، زن سابقش هم هست،
من چه خاکی به سرم بریزم،
این ازدواج دومم هست، نمیتونم به خاطر ابروی پدرم جدا بشم، اونم میدونه هر بلایی میخواد سرم میاره،
خدا حق ما زنها رو بگیره

سلام از همه ی زن و شوهرایی ک با هم مشکل دارن وهرکاری کردن باز نتونستن مشکلاتشونوحل کنن خواهش میکنم جدابشیدنگیدبچه داربشم زندگیم خوب میشه نمیشه بابا این بچه فردا بزرگ میشه مدام باید شاهد مشکلات شماباشه روزی هزاااااربارارزوی اینوداشته باشه ک ای کاااااااش هیچ وقت به دنیا نمیومدم!یکیش خودمن

واقعا مرد بد اخلاق غیر قابل تحمل هستش

فکر نمیکنم بدتر از شوهر من کسی باشه هر عیبی که بگید و داره تنها تنها حسنی که داره پولداره اونم به جور بدبختی خدا ذلیلش کنه لعنتش کنه فقط دوست دارم ظلمعایی که کرده تاوان پس بده

سلام خواهر های خوب من دلم شکست وقتی نوشته هاتون خوندم من تاالان فکر نمیکردم آقا یون اینقدر بد باشن چون همسر من یه فرشته است من هم براش کم نمیزارم. من آدم خیلی صبوری هستم این فرشته هم نتیجه ی صبوری منه. ده سال هم با تمام سختیها باخانواده اش زندگی کردم سختی خیلی کشیدم ولی شوهر م واقعا آقا ست. امیدوارم مشکلات همتون حل بشه به لطف خدا

خدا لعنت کنه همه مردا رو چهارسال دارم با یه مرد زورگو خودخواه ادم گوشو که عقلش تابع مردمه زندگی میکنم

سلام من هم با عشق با همسرم ازدواج کردم انقدر عاشقش بودم که عصبی بودنش رو نمی دیدم الان ۱۱ سال از زندگی مشترکمون میگذره خدا می دونه کع چقدر باهاش ساختم همیشه محیطی گرم و اروم براش توی خونه مهیا کردم ولی پرخاشگری و عصبانیتش هر روز بدتر شد که بهتر نشد فقط خودم و خدا میدونهکه هیچی واس اروم شدنش کم نذاشتم ولی به خدا الان به مرگ خودم راضیم ولی نگران پسرم هستن که اینده اش چی میشه موندم سر دو راهی به خدا نمی دونم چکار کنم

من هم شهرم بيكار و بد اخلاق و عصبيه،ديگه واقعا از دستش خسته شدم.

کارمندم خرج زندگی شوهرم وخانوادهاش راخودم میدهم با در آمدمن به صاحب همه چیز شدند اما اینقدر اذیتم میکنند که روزی هزار بار آرزوی مرگ میکنم به خاطر دوتا دخترم به روی خودم نمیارم همه فکر میکنند که بهترین زندگی رادارم درصورتی که جهنم صد شرف دارد به زندگی من چون من زنده ام نه زندگی میکنم توراخدا دعایم کنید

سلام
من شوهرم بداخلاق نیس و خیلی هم خوش اخلاقه و با ادب به نظر من خانم هایی که همسرانشون بد اخلاق هستند باید به فکر راه حل باشند شاید این بد اخلاقی همسرشون از یک جای دیگه باشه ممکنه یک مشکل دیگر داره چون دقیقا همین بحث را یک مشاوره ازدواج توضیح داد وبراش مثال هم زد یکی از مشکل ها میتونه طبع همسرتون باشه شما باید بدونید همسرتون چه نوع طبعی را داره و غذا هایی که برای اون خوب نیست را به اون ندید شاید بتوانید از این راه عصبانیت اون را درمان کرد البته من در حدی که از یک مشاوره ازدواج شنیده بودم گفتم به نظرم با یک مشاوره صحبت کنید خیلی خوب میتونید همسرتون را درمان کنید حتما هم نیازی نیس همسرتون به جلسه مشاوره برود
فکر نکنید من چون خودم همسرم این اخلاق را نداره این حرف هارا میزنم من شما را درک میکنم چون همین مشکل برای یکی از عزیزانم به وجود اومده به امید روزی که دیگر زن وشوهری با هم مشکل نداشته باشند...

شوهر من بدترين ادم هر عيبي كه بگيد داره تنها حسنش اينكه پول داره بددهن دست بزن خائن كلاه بردار

وای وای همین کافیه

سلام. من 5 سال منتظر شوهرم موندم تا ازدواج کردیم. . الان 1سال از عقدمون میگذره زندگی نداریم. تو این 1سال یک قرون خرج من نکرده کسی که میگفت عاشق منه. فقط خدا میدونه چه سختیها کشیدم. بخدا هیچ کم و کسری ندارم هزارتا خاستگار داشتم.
از زندگی و این دنیا متنفرم
خدا نباید با من اینکارو میکرد.
اولا باهاش بحث میکردم جوابشو میدادم خیلی اخلاقش گنده ولی الاندوسه ماهه دهنمو کلا بستم هرچی میگه من خفه خون گرفتم روزب روز داره پرروتر میشه ولی چه کنم که نمیخوام خانوادم ناراحت بشن .موهام از دستش سفید شده . از خدا میخوام درستش کنه. . .
فقط همینقدر میدون که خدا ازون بالا میبینه و هیچ حقی پایمال نمیشه

سلام خانومامن هم باشماهم دردم نه سال گیریه شوهربددهن وپرخاشگرودست بزن افتادم شوهرمن نه بزرگترسرش میشه نه احترام وقتی عصبی میشه دیگه هیچی براش مهم نیست وبه خانوادم توهین وبی احترامی میکنه

با سلام .
دوستان من هم دقيقاً مشكلات شما رو دارم . خيلي از راهها رو امتحان كردم . فايده نداره اصلاً . جنس و تربيتي كه خراب باشه هيچوقت درست نميشه وپدر همسر بنده دقيقاً اين رفتارها رو داشته . من بچه ندارم ، ميخوام طلاقمو بگيرم . از نظر مالي مستقل و خانواده ام پشتيبانم هستند . ايران هم بخاطر حرف و حديث و محيط خرابش نميمونم كه بيشتر اسيب ببينم . خدا كمكم كنه .....

شوهرمنم که اخلاقش گنده خیال میکنن خیلی مردن که رومون دادو بیدا دمیکنن.خیل احمقن.بیزارم از شوهرم

شوهری که بخاطرکوچکترین چیزی فریادمیزنه فحش میده ویاروی خانمش دست بلندمیکنه چطوربایدباهاش برخوردکردوقتی بهش بگی سردم ویاگرمم ویا خراب شدن ی وسیله بی ارزش ویاحتی فراموش کردن ی شماره تلفن بهت فحش میده بایدچکارش کرداینامردنیستن ی مشت عقده ای هستن که برای نابودی زندگی اومدن

منم یکی مثل شماها گواه که چقدر کتک خوردم

نزدیک به۳ماهه که عقد کردم اما یه روز خوش ندیدم.تو این۳ماه همش به فکر طلاقم

سلام من پنج ساله ازدواج کردم همسرم گاهی یا بیشتر مواقع زود عصبی میشه داد میزنه اما به نظرمن مردها تغیر نمیکنن ما باید تغیر کنیم بی تفاوت باشین نقاط مثبت ببینیم وگرنه پیر میشیم مردها عمری هستش که بیشعورن

سلام من ماه دیگ ۲۰ سالم تموم میشه، تک دختر مامانو بابام بودم،یه دختر نازنازی ک هرچی میخواستم برامومهیا بود هیچی از محبت پدرو مادر کم نداشتم،ب خاطر نجابت و حجابم هرهفته چندین خواستگار داشتم از هرکدوم ی ایراد میگرفتم،الان ۴ ماهه ک عقد کردم با کسی ک خوانوادم خیییلی خونوادشو پسندیدن منم سپردم دست اونا گفتم بالاخره تجربشون از من بیشتره،البته منم ازش بدم نمیومد،الان زندگیم جهنمه،شوهرم بداخلاقه‌،شکاکه،ولخرجه،مدام سرم داد میزنه،داد زدنش دیگ برام عادی شده،قبلا میگفتم چرا داد میزنی ولی الان فقط چشامو میبندمو تو خودم میریزم،با این ک چند ماهه عقدیم چندین بار دسش روم بلند شده حتی جلوی خونوادش،یک میلیون پولو تو ده روز خرج میکنه،بیشترمخرج ماشینش میکنه،پونزده روز آخرماه هشتش گرو نهشه،شکاک بودنش ک نگید با این ک عقدم وقتی میگم دلم برا مامانوبابام تنگ شده منو ببرخونمون میگ هااا تو یه چیزی داری،فک میکنه گوشی مخفی دارم،جالبم اینه ک هیچی ازم ندیده ینی ندارم ک ببینه،خونه خودمون ولم نمیکنه فک میکنه جایی میرم،بدون اون هیجا نباید برم حتی با مامانم یه خریدنمیتونم برم،وقتی میره سرکار منو میاره میذاره خونه خودشون،ولی با خونواده خودش کاری نداره،چند بار به خاطر شکاکیاش اشک مامان نازنینمو دراورده،هممه دوستامو ازم گرفته،ولی خونوادش خوبن و این تنها آپشنمه،بخدا خیلی دلم پره،دلم تنگه برای گذشته قشنگم،برای آرامشم،برای زندگی بی دغدغه،برا دوستام، برا خودمو لوس کردنام برا باباییم،بخدا خیلی زود بود ک این بلا سرم بیاد،کار هرروزم شده گریه،قلبم همش درد میکنه،ب خاطر این ک ناراحتی مامانو بابامو نبینم هیچی از غصه هاو رفتاراشو تصمیم گرفتم نگم،طلاقم نمیشه بابام آبروش بره کمرش میشکنه البته چند بار گفته اگ نمیتونی طلاق بگیر نگران آبرو هم نباش ولی من میشنایمش آبروش همه چیزشه،تنها مردی ک تو زندگیم دیدم بابام بوده و هست،مردا مرد نیستن فقط نر هستن، کثیفن خدا چجور نمیزنه لهشون کنه موندم...

منم شوهرم نه تنها بد دهن و فحاشه بلكه تو هيچ اتفاقى ب من حق نميده و هميشه منو مقصر همه چيز ميدونه،ديگه فقط منتظر اخر اين زندگيم همش ٣ ماه از ازدواجم گذشته و اينطور حس ميكنم

سلام . شوهر منم اخلاق بد و تندی داره . بهانه گیر و تند خو .....خرج خونه رو هم نمیده و فوق العاده بی مسولیت .....6 سال پیش با عشق باهاش ازدواج کردم . الان فقط دنبال راه حلی هستم که ازش راحت بشم . به خاطر همین اخلاق تندش نخواستم بچه دار بشم .
یه روز جمعه ، کل روزم رو زهر مار کرد بس که همه چیز رو پرت کرد .....حالا دلیل مسخره ش چی بود ؟
من فراموش کرده بودم دو تا تخم مرغ بذارم بپزه .
هفته ی قبل با دوستاش سفر 4 روزه مجردی رفتن یزد .
من احمق خاک بر سرم برای کمبودهای پولی و مادی سه روز اضافه کاری میرم .
خدا ازشون نگذره . من که نمیگذرم

سلام شوهر منم خيلي بد دهنه با كوچك ترين مورد عصبي ميشه و هر چي به دهنش بياد تحويل مون ميده ديگه واقعا خسته شدم از بس تو دلم انداختم نه به خودش چيزى گفتم و نه پيش ديگران شكايت كردم زخم معده شدم حالا حتا تو فكر درمان من هم نيس دكتر رفتم ميگه دوا ها رو نگير فايده نميكنه اين دوا ها همش بي كيفيت اند هر روز هم با سوزش و درد معده در گيرم همش تو فكر دوستاش اس شب ها دير خونه مياد ميره با دوستاش مست ميكنه وقتي هم خانه مياد من و فرزندانم از ترس مثل برگ ميلرزيم تنها اميدم خداوند اس با وجودي كه سطح تحصيل وظاهرم از همه خانوادش بالا اس اما هميشه پيش خانوادش منو كم ميزنه من همه رو تقصير مادرش ميدونم چون طرز فكرش در باره عروس فقط زن ستيزى اس همه بچه هاش همينجورى اند اما دختراش رو طورى تربيت كرده كه شوهراشون حق ندارن بگن بالاي چشمت ابرو اس من نميخام در اينده چنين مادر شوهري باشم هميشه به پسرم ميگم اين اخلاقي كه پدرت داره هرگز با زن فرزندت اينجورى نباش لاعقل نزار چيزى كه ما كشيديم بچه هاي خودت بكشه

چنان خسته ام از زنده گي كه نگو دلد ميخاد هر چي قرص داريم تو خونه همه رو بخورم تا بميرم و راحت شم تاكي تحمل كنم تا كي اخه من غرور ندارم چرا خيلي گريستم

باسلام .من ٢٧ سالمه .يك سال و نيمه عقد كردم .نامزدم به شدت بددهن و عصبي و بچه ننس .تو اين يك سال و نيم اصلا خرجي نداده .هميشه از من و خانوادم طلبكاره .تا الان هر كاري كرده به خانوادم گفتم .هميشه دعوا داريم .سره چيزاي بيخود سرم داد ميزنه و فحش ميده بهم .من ازش هيچي نخواستم ولي پررو تر شده .همش دستش به پدره منه كه بهش كمك كنه .افسردگي گرفتم از دستش .همش زور ميگه چون اينطوري بار اومده از بچگيش .نميتونم جدا بشم ازش چون يه مادره فوق العاده عصبي و پرخاشگر دارم .نميتونم تو خونه تحملش كنم .توروبه خدا كمكم كنيد .پيشه روانشناس هم نمياد .وقتي بهش ميكم اين كارات اذيتم ميكنه ميگه خب تو همش بهم بگو چشم .اين چه زندگيه .همش در حاله پريدنه به من .تو رو خدا كمكم كنيد .

یک یال هست نامزدم الان شوهرم هر چی از دهنش در میاد میگه

من وقتی ازدواج کردم شوهرم پنچ کلاس سواد داشت ابدارچی بودهم زنش بودم هم مادر هم معلم سرخونش من بچه داری کردم اون درس خوند لیسانس گرفت حتی شب میخوابید من کارهای دانشگاهشو انجام میدادم حالا بیخود وبی جهت دعوا راه میندازه عصبانی که میشه هیچی حالیش نیست بسکه پیش خونوادم توهین کرده ابرو برده میگه خونه فامیلات اصلا نمیام اینقدر گریه میکنم که اشکم خشک شده حیف اون همه زحمت

سلام شوهر من هر روز بهم سیلی میزنه و با کمربندش کتکم میزنه روش هایی که شما گفتید رو هم انجام دادم ولی فایده ای نکرد

لطفاراهنمایی کنید.هفت ساله ازدواج کردم.دوتافرزندزیباودوست داشتنی دارم.همسرم از اول مغرورو یک دنده ولجبازبود.اوایل خیلی گریه میکردم.بعدهافهمیدم اخلاقش همینه.بطوریکه باتمام همسایه هاحرفش شده.خیلی عصبانی میشه.موقع رانندگی محاله به کسی ناسزانگه.تواین هفت سال یکباربخاطرزحمتهایی که توخونه میکشم ازم تشکرنکرده.فقط موقع نزدیکی کلمه دوستت دارم روبهم میگه.گاهی خیلی به جدایی فکرمیکنم.ولی دلم برای بچه هام وآیندشون میسوزه.نمیخوام فرزندطلاق بشن.تنهادلخوشیم وجودبچهه هامه.خیلی ازخودممنونه.چندسال هم هست که بیکاره.تواین هفت سال درمقابل توهین هاش هیچی نگفتم.چون اگه جوابشومیدادم همون سال اول جدامیشدیم.همیشه سکوت کردم.خیلی خسته شدم.

لطفاراهنمایی کنید.هفت ساله ازدواج کردم.دوتافرزندزیباودوست داشتنی دارم.همسرم از اول مغرورو یک دنده ولجبازبود.اوایل خیلی گریه میکردم.بعدهافهمیدم اخلاقش همینه.بطوریکه باتمام همسایه هاحرفش شده.خیلی عصبانی میشه.موقع رانندگی محاله به کسی ناسزانگه.تواین هفت سال یکباربخاطرزحمتهایی که توخونه میکشم ازم تشکرنکرده.فقط موقع نزدیکی کلمه دوستت دارم روبهم میگه.گاهی خیلی به جدایی فکرمیکنم.ولی دلم برای بچه هام وآیندشون میسوزه.نمیخوام فرزندطلاق بشن.تنهادلخوشیم وجودبچهه هامه.خیلی ازخودممنونه.چندسال هم هست که بیکاره.تواین هفت سال درمقابل توهین هاش هیچی نگفتم.چون اگه جوابشومیدادم همون سال اول جدامیشدیم.همیشه سکوت کردم.خیلی خسته شدم.

شوهر منم یه دیونه زنجیریه به همه بدبینه فحش و ناسزا میده ۲۰ ساله دارم باهاش زندگی میکنم فقط به خاطر بچه هام ازش جدا نشدم همه ما رو عصبی کرده دبگه امیدی به درست شدنش ندارم جالب اینکه خونوادشم طردش کردن به خاطر اخلاق گندش به خدا ارزوی مرگشو دارم هیچی از زندگی نفهمیدم خدا این جور مردای نامرد و نابود کنه

سلام‌منم‌شش‌ماهه‌با‌یه‌مرد‌بددهن‌و‌بی‌غیرت‌و‌بی‌مسعولیت‌عقد‌کردم‌خیلی‌هم‌افسردم‌

سلام منم الان یک ساه نامزد دارم که هم خوبه هم بد عصبی پرخاشگر هرچی از دهنش در بیاد میگه و چششو میبنده فحش میده میترسم اخه خیلی زورگو هست مرد سالار و شکاکه و از همه بدتر بیکاره خانواده درست درمونی هم نداره نمیدونم باهاش ازدواج کنم یا نه

27 سال دارم، دو ساله که ازدواج کردم شوهرم خیلی بد اخلاقه، همش توی جمع سرم داد میزنه و منو ضایع میکنه، هر چی میگم یواش تر داد نزن، هی داد میزنه اصلا هم به فکر آبرومون نیست من جرأت ندارم با کسی جلوی شوهرم حرف بزنم سریع میپره وسط و منو ضایع میکنه، به خدا داغونم انقدر بهش محبت میکنم، وقتی میگم چرا اینطوری میکنی میگه: خوب بود میشدی زن یه معتاد؟ باید خدا را شکر کنی. تنها مزیتش اینه که معتاد نیست و کار داره. من فوق لیسانس هستم، اون لیسانس، ولی انقدر به خودش میباله که نگو، خیلی دوست دارم ازش جدا بشم ولی از آبروم میترسم، فقط از خدا میخوام جواب کاراشو بده، انقدر خسیس و بدجنسه که نگو، انقدر اذیتم کرده که آرزوی مرگش را کردم با وجودی که قبلا دوستش داشتم، ای کاش این عذابی که توش هستم تموم بشه، اعتماد بنفس منو از من گرفته، خیلی دلم شکسته خیلی خیلی

شوهر منم بد دهنه مثلا با دخترم دعوا ميگيرم مياد بهم فحش ميده
نميدونم چكار كنم بهش ميگم فحش نده ازت سرد ميشم ميگه تا تو خودت رو درست نكني
نميشه من واقعا تنهايي نميتونم به نظرتون چكار كنم

شوهر منم بداخلاق و بددهنه تو خونش شدم مثل یه کلفت یه بچه هم از زن اولش داره فتو کپیه خودش پر مدعا و عصبی فقط به خاطر پسر کوچولوی خودم تحملش میکنم همه دلخوشیم بچمه دلم نمیاد ولش کنم زیر دست این مرد و پسر بیتربیتش خیلی بدبختم ن راه پس دارم ن راه پیش مشاوره هم رفتم ولی جواب نگرفتم گفت ریشه اخلاقاش برمیگرده به دوران بچگیش چون دوتا بچه پشت سرهم بودن ومادرشونم فرهنگی بود مدام بهش میگفته تو رو نمیخاستم بهخاطر همین عقده ها بداخلاق و عصبی شده ...اگه کسی راهکاری داره که جواب بده کمکم کنه لطفا

سلام.... وقتی که جایی برا حرف زدن نیست... وقتی کسیو نداری که باهاش حرف دلتو بی دغدغه بزنی...مجبور میشی بخاطر خالی شدنت، بخاطر آروم شدنت بیای تو فضای مجازی بصورت ناشناس حرف بزنی...
یه غم بزرگه تو دلم....یه آتیشه تو زندگیم.... که هر روز داره بیشتر میشه...
وقتی با هزار تا آرزو ازدواج میکنی و توی یه مدت کوتاه کوچیک ترین حقای زندگیت ازت گرفته میشه ... حق درس خوندن،حق کار کردن، حق بیرون رفتن... آدم به عدالتش شک میکنه...
این توقع بزرگی نیست که آدما زیر حرفا و قولاشون نزنن
همونی باشن که از اول نشون دادن...
مجازات با دروغ وارد زندگی کسی شدن چیه... با ظاهر سازی

بنظرم از مرد بداخلاق باید جدا شد. همین. اخلاق ذاتی هست تغییر هم نمی کنه.

سلام.
خانومها به عنوان یه زن بهتون می گم اگه مردتون بداخلاق و فحاشه ازش جدا شین که بهترین حالته. مطمءن باشین که سختی های طلاق کمتر از زندگی با همچین مردیه.
من شوهرم بداخلاقه ولی فحاش نیست. عصبی نیست. بداخلاقیش توی حرف نزدنه بی محلیه و مجسمه بودنه در این حالت دارم دیوونه می شم وای به حال شما

شوهر من هم خیلی عصبی و بدهن هست همیشه خودش رو صاحب حق می دونه ظلمی توی دنیا نیست که این انجام نداده یاشه آرزوی مرگشو دارم

ر نیست بهترین زندگی رو تجربه کنن.عمر مفید ادما مگه چند ساله ؟ بقیشو باید تو اون دنیا بگذرونید پس اجازه بدین ثانیه به ثانیه زندگی واستون ثواب بنویسن مگرشاید به این خاطر اون دنیا مون آسون تر و راحت تر باشه خدا به هممون صبر بده تا بتونیم بهترین فرزندارو تربیت کنیم .

شوهر منم بد اخلاقه ولی خدارو شکر کاری ودست بزن نداره ولی پسرمو میزنه واذیت میکنه به مامانم بی لحترامی میکرد وقتی میومد خونمون اونم زیر سر مادر حسودش بود که امید وارم خداسرش در بیاره من فقط خوشبختی بچه هامو از خدا میخوام واینکه ذلیل نشم بعد مرگ مامانم ازش حالم بهم میخوره فقط خدا جوابشو نو بده

همه مردا مثل همن بخاطر خانوادشون هرکاری میکنن ولی به زن خودشون که میرسن هفت پشت غریبه میشن شوهر منم بخاطر خانوادش تا حالا هزار بار منو تحقیر کرده خدا به هممون صبر بده

سلام به همگی فکر کنم حال من از شما بهتره چون شوهرم دست بزن نداره خیلی کاری و اگه پول دستش برسه همشو خرجمون میکنه که البته زیاد کار درستی نیست ةنها مشکل بزرگش اینه که در خانوادهی بی محبتی بزرگ شده که اگر یک سال هم دیگه رو نبینند از حال هم خبر ندارند مصلا چون مادر پدرش اینطوری باهش رفتار میکنن خیلی سرد و هشکنند اگه ششماه نوههاشون رو نبینند نمیگن بچهها رو بیار دلمون تنگ شده ولی خانواده خودم دقیقا یر عکسن خیلی با هم در ارتباطیم و زیاد در کنار هم هستیم ووقتی شوهرم میاد تو جمع ما اخمو تخم میکنه و باعث رنجش من میشه همه دعوای ما سر همینه که چرا توی خونه خوبی ولی در جمع خانوادهگی من بد رفتاری اما بار ها تکرار میکنه. از این به بعد میخوام بهشرتوجه نکنم و تو جمع بگم بخندم ببینه اتیش بگیرهذخدا نگذره از پدر مادرهایی که معنی در جمعذبودن رو به بچههاشون یاد ندادن دیگع با خوانوادش قطع رابطه کردم

شوهر منم خیلی بد دوازده سال دارم باهاش زندگی میکنم کلی التماسم کرد و این و اون پیش کرد تا زنش شدم اما وقتی بهم رسید همه چی یادش رفت من خر دیوونه هم شدم مثل کارخونه جوجه کشی چهار تا بچه اوردم دلم واسه اونا میسوزه باباشون با اینکه پولدار اما خیلی خیلی خسیس هیچی پول ولسشون خرج نمیکنه اولا هیچ وثت ارزوی مرگم نمیکردم به خاطر بچه هام اما حالا هر روز این ارزومه انقدر اذیتم میکنه که دیگه از بچه هامم گذشتم وصیت نامم نوشتم دلم واسه خودمون میسوزه با چه ارزوهایی اکمدم تو خونه شوهرم اما حالا فقط تنها ارزوم مرگه وضیت نامه هم نوشتم خیلی بد صداش میبره ته سرش همیشه بهم گیر میده هر حرفی که میزنم میگه تو کم عقلی تو نمیفهمی وقتی خودش حرف میزنه اگه نظر ندم دعوا میکنه که چرا نظر نمیدی وقتی هم نظر بدم میگه تو خنگی هیچی نمیفهمی دیوونم کرده تو هفت روز هفته شش روزش دعوا میکنه باهام یک روزش مییاد دست و پاهام میبوسه معذرت خواهی میکنه میگه من پیرم من ببخش که اینجوریم اصلا تعادل روحی روانی نداره وقتی هم این بهش میگم میگه من جز نوابغم نوابغ با همه فرق دارن خدا پدرش نیامرزه و از س تقثیرات مادرش نگذره با این تربیت بچشون جوونیم و زیباییم و اعثاب ارومم ازم گرفته

سلام
بنظر من مشکل از خودمونه هیچ کدوممون همسرداری بلد نیستیم شاید اگه همون اول چند باری مشاوره میرفتیم کار به اینجاها نمیکشید.
چند مدتی کار هایی که همسرتون میخواد کامل انجام بدید.
وقتی به شما توهین شد خیلی آروم باهاش صحبت کنین سکوت کنید دلخوریتون رو با چشم غوره و حرف های تند نشون ندید.
گل بخرید واسش. مهربون باشید . بغلش کنین . مث روز های اول زندگیتون عاشقش باشین. بهترین راه مشاورس.(خداروفراموش نکنید)
اگه نماز نمیخونید ی با از ته دل امتحانش کنین

خدا لعنت کنه مردهای بد اخلاق و خود خواه و زورگو را