۳۸۰۲۲۴
۳۲ نظر
۵۰۰۹
۳۲ نظر
۵۰۰۹
پ

یک هفته ۷ چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

این هفته ماجراهای شهرداری تهران در صدر اخبار بود، اما تصمیم جمعی در برترین ها این است که سری که درد نمی کند را دستمال نبندیم.

برترین ها - ایمان عبدلی:
این هفته ماجراهای شهرداری تهران در صدر اخبار بود، اما تصمیم جمعی در برترین ها این است که سری که درد نمی کند را دستمال نبندیم. در مورد هفته ی گذشته هم ذکر یک نکته واجب است؛ این که در هفت چهره اصولا تلاش میکنیم توصیف و تبیین و نهایتا تحلیل کنیم و از قضاوت بپرهیزیم، حتی در مورد« تتلو». متن هفته ی پیش در حمایت از این خواننده ی جوان نبود و این سوتفاهم متنی است که از دایره ی نویسنده ی آن خارج شده و خواننده جور دیگری قضاوتش می کند.

داود رشیدی یا (افسوس، هفته)

درگذشت داود رشیدی.

یکی از با آبروهای سینمای ایران درگذشت. نکته ی حائز اهمیت در مورد فقدان رشیدی، شاید نه فقط کیفیت بازیگری او و یا درجه ی تاثیر گذاری اش درسینما و تئاتر است (که البته در آن هم شکی نیست) بلکه شاید آن چه بیشتر غم این فقدان را سنگین کرده، وزن و اعتبار شخصیت هایی است که در فضای دیگری سیر کردند و تبلور یافتند.
یک هفته 7 چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

رشیدی و هم نسل هایش چهره هایی بودند و هستند به غایت هنری، «من» فردی آن ها کمرنگ است و دارای مولفه هایی اند که با ذات درونگرایانه ی هنر سازگاری دارد؛ یعنی شاخصه های منفی رفتاری (حداقل در فرهنگ ایرانی) نظیر: غرور، تکبر و فخر فروشی در آن ها کمتر دیده می شود. نسل رشیدی حتی در شکل صحبت کردن و ژست های مقابل دوربین، شکلی از درونگرایی را نمایش می دهند که خاصیت کار فکری و هنری است. آن ها در موقعیتی چهره شدند که باید! (یعنی باید هنرمند می شدند نه چیز دیگری) نه بر اساس روابط و اتفاق و حادثه.

پر واضح است که فقدان هر کدام از آن ها تنها فقدان یک هنرمند متبحر نیست و اصلا از این لحاظ غم خیلی سنگینی نداریم، زیرا چه بسا بهتر از آن ها در نسل های بعدی خواهد آمد. نمونه اش: شهاب حسینی و پیمان معادی که چیزی از بازیگری کم ندارند و در سنین بالاتر شاید خیلی بهتر از این ها خواهند شد. بی همتایی نسل رشیدی از وحدت وجودی نشات می گیرد که نسل رشیدی و انتظامی و کشاورز و نصیریان را ویژه می کند. جاده ی موفقیت آن ها در زمینه ی هنر از عشقی نور می گرفت که دائما مسیر را روشن می کرد، عشقی که هم یادآور رنج های متعالی بود و هم هدایت گر آینده ی پیش رو. آن ها در روزگاری ستاره شدند که نفس ستاره شدن موفقیت نبود؛ موفقیت فقط در رسیدن به هدف (هنر و یا هر مقوله ی دیگری) خلاصه می شد. هنر برای آن ها خود هدف بود، نه وسیله. و در آخر ارجاعتان می دهم به آن جمله ی آتشین نصیریان در روز خداحافظی با رشیدی، او باز هم آرزوی هم بازی شدن با «داوود» را داشت؛ روی صحنه ای که همه ی زندگی شان بود.

قاضی پور یا (انزجار، هفته)

نماینده ی ارومیه خبرنگار روزنامه ایران را مورد ضرب و شتم قرار داد.

قاضی پور نماینده ی بخشی از خود ماست، این که راحت انکارش کنیم دردی از ما دوا نمی کند. همه ی وجود ما که مملو از شجاعت مطهری نیست؟ ما همه اش پرستیژ رفتاری پزشکیان نیستیم! اگر آن ها نماینده ی بخشی از ما هستند، قاضی پور هم نماینده ی آن بخشی از ماست که هنوز در دعواهای خان بالا و پایین گیر کرده و به جهان و انسان ها از دیدگاه قومیتی و جغرافیایی نگاه می کند، همان بخشی از ما که آدم ها را بر اساس مذهب و رنگ و نژاد و قومیت دسته بندی می کند.
یک هفته 7 چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

قاضی پورِ وجود ما گفت و گو را تحمل نمی کند چون احتیاج به عقب نشینی و تحمل و مدارا دارد و پرخاش و برخورد فیزیکی را بیشتر می پسندد، چون احساسات آنی و هیجانی را بیشتر ارضا می کند. قاضی پور نماینده ی آن بخش بدوی و اولیه ای از ماست که شاید از مواهب مدرنیته استفاده کند، اما ذهنش در یکی از غارهای عصر حجر جا مانده. با انکار این بخشِ نه چندان آبرومندِ وجودمان چیزی عوض نمی شود، این که به راحتی با یک کامنت مجازی قاضی پور را تکفیر کنیم، ریشه ی او و آن ها سست نمی شود.

شاید بهتر است خودمان را هم قضاوت کنیم و کمی کمتر هیجانی رفتار کنیم و ازآن عقلانیت ابزاری مدرن در جهت بهبود زندگی واقعا «مدرن» استفاده کنیم (مدرنیته امری درونی است و با اتومبیل و پوشش و ژست محقق نمی شود)، به هر حال تا مادامی که برای یک تصادف جزئی قفل فرمان رو می کنیم و تا روزی که بر اساس مذهب و قومیت آدم ها را قضاوت می کنیم قاضی پورها هم در مجلس کرسی خواهند داشت قطعا. «قاضی پوریسم» یک منش است که هر از چند گاهی در کالبدی و نامی بروز پیدا می کند، منش را باید خشکاند، ورنه کالبد دوباره روح از این منش خواهد گرفت.

علی مطهری یا (صدای، هفته)

فایل صوتی جنجالی که توسط بیت آیت الله منتظری منتشر شد و متعاقب آن حواشی ای به وجود آورد که علی مطهری مرد متفاوت سیاست ورزی ایرانی را وارد ماجرا کرد.

تاریخ را بارها به کتابی تشبیه کرده اند که باید تمام صفحاتش را خواند و مرور کرد. مرور تاریخ کمترین خاصیتی که دارد انباشت تجربیاتی است که می تواند راهگشای آینده باشد. اتفاق مورد بحث خیلی رنگ کهنگی نگرفته، دهه ی پر حرف و حدیث 60 هنوز جای زیادی برای مرور دارد و باید بپذیریم در آن سال های پر حادثه حداقل در فرآیندها و شکل اجرا (نه در اصل تصمیمات) شاید برخی اقدامات در شتاب رخ داده و جاهایی از تامل به دور بوده و خطاهایی رخ داده است. نمی توانیم دقیقا بگوییم چه وقتی و کدام برهه برای انتشار فایل صوتی با این محتوا مناسب است، اما این را می شود گفت که این صفحات هم بخشی از کلیت کتاب تاریخ است و نمی شود و نباید نادیده انگاشته شود.
یک هفته 7 چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

در دهه ای که جنگیدیم و دلاورانه و با هدایت رهبران سیاسی و معنوی مان میهن را حفظ کردیم و در دهه ای که ابتدای زندگی در جهانی جدید و پسا طاغوت بود؛ دهه ای که با کلی آرزو و آرمان شروع شد. حتما ناکامی ها و ابهاماتی هم داشته. اصلا مگر می شود آرزو داشت و دچار دلهره و بغض نشد؟ جامعه و آرمان جمعی تشکیل شده از «من» هایی است که آرزو کرده اند طور دیگری باشند و خب وقتی این همه آرمان کنار هم قرار می گیرند حتما دلی شکسته می شود و افراط و تفریطی صورت می گیرد، جهان سومی و اروپایی هم ندارد این فرایندی ذاتی است.

حالا در این میان علی مطهری به عنوان یک صدای یگانه می خواهد آن برگ از کتاب تاریخ را که کمتر ورق خورده واکاوی کنیم، شاید با واکاوی برگ هایی که کمتر خوانده ایم کل این کتاب را بهتر درک کنیم و این بار کم اشتباه تر قدم برداریم.

آن دو خبرنگار یا (افشاگران، هفته)

افشاگری های مالی به شهرداری رسید و در میان افرادی که درگیر این داستان شده اند نام دو نفر بدجوری به چشم می آید.

عجب روزگاریست! وقتی خبرنگاران که در ذات شغلی با ماهیت افشاگرانه دارند، خود درمیانه ی رازها قرار می گیرند و بخشی از افشاگری می شوند (وقتی وزیر ارشاد به عنوان یک مصداق دیگر به جای دفاع از فرهنگ و هنر، برخلاف حرف رئیس دولت اش حرف می زند و اقدام می کند و نمی کند در واقع) گیج می خوریم که پس آن همه افشاگری های مثلا خلاقانه در بخش های خبری را باید باور کنیم یا این ارقام تاسف برانگیز را؟ یعنی باید باور کنیم آن همه پچ پچ های مریض را که از همان سال ها حوالی شما پرسه می زد؟
یک هفته 7 چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

این وسط تکلیف «اعتماد» چه می شود؟ مردمی که خبرنگارانشان سفارشی می شوند و این همه حرف پشتشان هست، چگونه و به کی و کجا اعتماد کنند؟ برای این مردم چه کسانی خبر می آورند؟ اصلا خبر و آگاهی که هیچ، این مردم در مناسبات روزمره هم نمی توانند دست دوستی داشته باشند چون با این شکل از کنش در لایه لایه ی اجتماع، بی اعتمادی بازتولید می شود.

شما فکر کنید وقتی صاحب خبر تکلیفش این باشد، از باقی و سوژه خبر و حواش اش چه انتظاریست! ذهن هایی که تحت تاثیر تزریق اخبار جعلی و تحریف شده قرار می گیرند، پس از چندی آیا قدرت تشخیص و تمیز و تحلیل درست خواهند داشت؟ شاید بی خبری بعضی اوقات بهتر از صاحب خبری است؛ گاهی باید گوش هایت را بگیری، چشمانت را ببندی و خود بکرت را حفظ کنی. اصلا بیایید فکر کنیم «خبر» بکارت وجود ما را به هم می زند و خشونت دارد، بیایید بی خبر باشیم. بی خبری را خوش است.

مهران مدیری یا (معمولی، هفته)

سیگار کشیدن مهران مدیری در نشست خبری فیلم «ساعت ۵ عصر» محل انتقادات بسیاری شد.

سلبریتی ها همان طور که به درستی بارها بر آن تاکید شده دارای حریمی هستند که مربوط به خودشان است و در آن می توانند هر طور که دوست دارند قدم بزنند. آن ها البته در «حریم شخصی» آزادند.

اما باید جایگاه سلبریتی و دایره ی «حریم شخصی» را بهتر بشناسیم و نگاهی جزء نگر به ماجراهایی از این سنخ داشته باشیم، نگاهی که نسبی است و تعمیم یافته نیست. با مصداق شاید ماجرا روشن تر شود؛ ما نمی توانیم از یک فوتبالیست معمولی توقعی بالاتری از آن چه هست داشته باشیم، او حتی اگر عرف شکنی کند و در یک نشست خبری حرکتی خلاف قاعده انجام بدهد اتفاق خاصی نیفتاده و احتمالا بازتاب رسانه ای محدودی خواهد داشت. چون فوتبالیست به عنوان مصلح اجتماعی شناخته نمی شود، حداقل تا جایی که خیلی مطرح نشده و به ابعاد رنگی و ملی نرسیده خیلی مهم نیست که چه می کند. اما وقتی مهران مدیری به عنوان پر رنگ ترین منتقد و طناز دو دهه اخیر تلویزیون رفتاری نشان می دهد که در آن حسابگری و عقلانیت مشاهده نمی شود، طبیعتا سیلی به راه می افتد که حتی می تواند تمام خاطرات خوش از نام مدیری را با خودش ببرد.
یک هفته 7 چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

مدیری در تمام این سال ها از نقد و نظر اعتبار گرفته و به قولی او از نقادی آبرو می گیرد. عامه ای که از این رفتار شگفت زده شده اند و واکنش نشان می دهند، حق دارند، چون تضاد را دیده اند و نمی توانند قانع شوند که ستاره ی منتقد چگونه خودش انقدر بی مبالات رفتار می کند (این تنافری با کارنامه ی پربار و درخشان و قابل احترام مهران مدیری ندارد) مدیری قامت مصلح اجتماعی تن می کند اما خودش تن به قاعده نمی دهد، طبیعتا نمی شود توقع واکنش هایی تحسین آمیز داشت. هر چقدر هم که او موفق و محبوب باشد، چون موجودیت هنری خودش را نقض می کند( حتی اگر برای تبلیغ فیلم اش باشد) رفتارش قابل هضم نیست.

پی نوشت: در مورد دریافتی مدیری از دورهمی هم جریاناتی راه افتاده که تا زمان شفاف شدن ماجرا نمی شود قضاوت کرد.

فرهاد مهراد یا (آوازه خوان، هفته)

زادروز فرهاد خواننده ی فقید ایرانی.

با نگاه به گذشته موسیقی و خوانندگانی مثل فرهاد بیشتر از پیش این پرسش به ذهن می آید که مگر آن ها چه داشتند که در گذر زمان این چنین سمپات و واکنش برانگیز نشان می دهند؟ چرا ما هنوز به میراث فرهاد دست می اندازیم؟ همگی حداقل بر این اجماع داریم که امروزه به مدد رسانه ها، چهره های هنری جای بیشتری برای عرضه و دلربایی دارند، پس چرا کاراکتر فرهاد تکرار نمی شود؟
یک هفته 7 چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

پاسخ پرسش های بالای را شاید باید بر دو خصیصه ای استوار کرد که در شمایل خواننده های امروزی در هر سبکی کمیاب شده؛ «فرهاد» به عنوان نمادی از یک شکل هنری دقیقا بازتاب حالات روحی مردم و جامعه اش بود. او دقیقا گام به گام با مردم و با حس و حال آن ها حرکت می کرد و موسیقی اش عرضه می کرد. چه زمانی که «بوی عیدی» را خواند، چه آن زمان که «والا پیام دار» را خواند و اوج این همگامی هم که بدون شک ترانه ی «جمعه» بود.

این که می گویند صدای مردم، مصداق عینی کارنامه ی هنری «فرهاد» است؛ او در حالی که مردمش داغ «جمعه» داشتند، از جمعه خواند. جهان هنری او وسعتی داشت که تمام حالات مردمش از عشق تا خفقان را پوشش می داد. اما خصیصه دوم که نامش را می گذارند «هنرمند مولف»؛ کسی که خود پدید آورنده کیفیتی یکتا است و به دنبال عرضه ی جنسی اصیل و یگانه است، نه یک کپی از نمونه ای پیشتر موفق. فرهاد خودش بود. نخواست دیگری باشد، خود کاریزماتیکی که با مردمش قدم میزد.

حسن روحانی و دولت اش ( تدبیر و امید هفته)

به مناسبت هفته دولت مروری کوتاه داشته باشیم برعملکرد دولت یازدهم.

این روزها همه از دولت می نالند. از مقصر دانستن در برگزارنشدن کنسرت در مشهد تا رکود اقتصادی و بیکاری. منظور این نیست که دولت در اینها دخل و تصرف و اراده ای ندارد بلکه باید دید اساساٌ دولت یا بهتر بگوییم قوه مجریه در نظام جمهوری اسلامی به چه میزان و تا کجا قدرت و اختیار و به تبع آن مسئولیت دارد؛ در راس بودن مجلس در قانون گذاری الزام آور و حتی بعضا دخالت در عملکرد دولت را فراموش می نماییم (که بعضی مواقع خود آگاه و ناخودآگاه و تحت تاثیر سیاست و جناح نه منافع مردم؛ ناگهان دست دولت را می بندد، همراهی نمی کند یا سنگ اندازی می کند مانند مجلس قبلی) کلی سازمان و نهاد رسمی و غیررسمی موثر دیگر را در نظر نمی گیریم، نیروها و دست های پیدا و پنهان در حوزه هایی مانند اقتصاد که اغلب سازمان یافته عمل می نمایند را نمی بینیم و از همه مهم تر این که درنظر نمی گیریم که دولت در این زمان بسته به متغیرهای مختلف تمرکز و اولویت خود را درکجا قرار داده است.
یک هفته 7 چهره؛ از غم داود رشیدی تا سیاست روحانی

از ریشه ماجرا آغاز کنیم. برگردیم به خرداد ۹۲ و انتخابات ریاست جمهوری. حسن روحانی برخلاف پیش بینی و میل خیلی ها رئیس جمهور شد. تحلیل های فعالان و اساتید و تحلیل گران سیاسی در ریشه یابی این انتخاب مردم از همان روز تاکنون بر یک نقطه متمرکز بوده اند و اتفاق نظر داشتند: « مردم ایران، خواهان حل مساله هسته ای، رفع تحریم ها و آرامش و ثبات اقتصادی بودند»

دولت در چند ماه تورم افسارگسیخته را مهار کرد، اوضاع ملتهب بازارهای سکه و ارز را سرو سامان بخشید و بازارهای خودرو و مسکن را هم از جذابیت برای دلالان و سفته بازان انداخت. از سوی دیگر پرونده هسته ای را در مدت دو سال به سرانجام قطعی رساند و سازمان تحریم های جهانی را به هم ریخت و روابط ایران با کشورهای تاثیرگذار و قدرتمند در دنیا را هم احیا کرد. البته که انتظار مردم خیلی بیش از این هاست و رفع رکود و اشتغال زایی برای خیل بیکاران میلیونی را از دولت انتظار دارند اما رفع رکود و اشتغال زایی و احیاء تولید داخلی بدون نقدینگی ( با این قیمت نفت که کفاف هزینه های کشور را هم نمی دهد) و با این حجم چند 10 میلیاردی واردات و قاچاق سالها زمان می برد. از سویی تزریق نقدینگی خود به شدت تورم زاست امری که مردم در محاسبات خود در نظر نمی گیرند.

دولت یازدهم در این 3 سال عمر خود نشان داده که تمرکزش را صرفا به اولویت هایش اختصاص می دهد و در گذر زمان وقتی به نتیجه ملموس و تثبیت شده رسید به مرحله بعد و حوزه های دیگر وارد میشود. به عبارتی همان «سیاست گام به گام». مثلا دولت از همان ابتدا نشان داده که علاقه ای به هرز دادن انرژی و توان خود در حوزه اجتماع و فرهنگ ایران (که نهادهای سیاست گذارو تصمیم گیر و مجریان فراوان و تصلب قانونی مشخصی دارد) ندارد و حدود خود را میشناسد بنابراین در این حوزه صرفا واکنش گرا عمل و اظهارنظر می نماید مانند قضیه کنسرت ها.

انسان عاقل و به تبع آن یک مدیر و سیاستمدار عاقل انرژی، توان و آبروی خود و گروهش را جایی می گذارد که کارا و اثربخش باشد و از حاشیه می گریزد. روحانی نیز نشان داده که کاملا ظرفیت ها و مسئولیت ها و اختیارات ریاست جمهوری را می شناسد؛ نه خود را مانند رئیس دولت اصلاحات تدارکات چی و دست پایین می گیرد و نه مانند رئیس دولت مهر میخواهد تمام تمام ایران و جهان را متحول کند. او نه سرهنگ است و نه مرد فرهنگ، سیاست مداری است مسلط و مسلح به عقل ابزاری.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • م ح م د

      آقای عبدلی هفته، همه چیزدان هفته.
      شما واقعن گمان می کنید می توانید در همه مسائل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و سلبریتی شناسی آن هم در یک یاداشت نویسی سطح پایین صاحب نظر باشید. هزار هزار ایراد هست در نوشته و نگاه و قضاوت شما. نگاه عامیانه و عمومی که حتی با متفاوت بودن هم جذاب نشده . پس چطور بخودتون اجازه می دید که همه را قضاوت کنید. دوست عزیز اگر می خواهی موفق بشی سعی کن در رشته ای صاحب نظر بشی. علامه بودن امری ماقبل مدرنیته است . بقول خودت گرفتار ظاهر نشو.

    • مصطفی

      همشون خوب بودن ولی ای کاش با عکس قاضی پور چهره های این هفته رو خاکستری مایل به سیاه نمیکردی....

    • علی

      با سلام
      آقای عبدلی من چندین هفته است که میخوام بهتون بگم که به شدت تحت تاثیر نوشته هاتون قرار میگیرم و قلم شما به نوعی اجازه نمیده با نظرات شما چالشی برخورد کنم .کاملا می پذیرم. چه جوری مینویسید؟ دوست دارم اگه بشه در این زمینه به بنده کمک کنید نمیدونم چجوری ولی دوست دارم نوشته هام قوی بشن دوستی اشاره کرده بودن آقای عبدلی هفته، همه چیزدان هفته ولی به نظر میاد تیم شما نظرات رو در موضوعات گوناگون به شما منتقل میکنند و شما به زبان خودتون اون هارو مینویسید متشکرم موفق باشید

    • بدون نام

      بسیار طوفانی و عالی بود سپاس

    • امير

      سلام
      نفس وجود همچين پيجي توي مجله خوبه. كه اتفاقات يك هفته رو تحليل كنه
      اما اينكه ورود به همه حوزه‌ها اونم توسط قلم يك فرد (جناب عبدلي عزيز) باشه جالب نيست.
      چرا كه دوتا آفت داره
      آفت اول اينكه: نگاه‌ها تخصصي نيست و تك بعدي و صرفا از منظر نگارنده ديده ميشه. يعني قابل استناد نيست. چون يه شخصيت حقيقي از مردم همين اجتماع داره اظهار نظر ميكنه
      و آفت دوم : و اينكه پنهان هم هست اينه كه خود اين شخص (جناب عبدلي عزيز) كم كم به اين باور مي رسونه كه توانايي اظهار نظر توي هر زمينه اي رو داره. درسته كه خيلي قشنگ و محترمانه خودش هم ذكر كرده كه صرفا تحليل ميكنه و نه قضاوت ( كه اين ديدگاه خيلي خوبه) اما اين شخص هم مثل بقيه مردمون كشومون و خوده من حتي، اين حق رو به خودمون ميديم كه توي همه زمينه هاي تخصصي اظهار نظر كنيم . و اون عبارت هاي "نه" و "متاسفم نميدوم" و "ببخشيد اطلاعات من كافي نيست" گفتنش در سطح جامعه ما كمرنگ و كمرنگ تر ميشه.

      نكته مثبت و خوبي كه خطاب مستقيم به خوده آقاي عبدلي عزيز دارم هم بخاطر قلم شونه. جداي از همه مطالبي كه بيان كردن، قلم قشنگي دارند كه نشون ميده مطالعه خوبي بودن و ادبيات و نگارش رو خوب بلد هستند. انشالله كه قدر اين گوهر رو بدونن و همه جا خرجش نكنن.

      دوستدار هميشگي شما و مجله شما
      امير 27 ساله كارمند از اهواز
      و خواننده هميشگي شما
      پاينده باشيد

    • حسام الدين

      با سلام. در رابطه با دولت اقاي روحاني عرضي داشتم.. اولا اين دولت نه بدترين دولت بعد از انقلابه و نه بهترين در اينكه دولت تورم را مهار كرد شكي نيست اما متاسفانه با ابزار هاي ركودزا در حال حاضر ما در بهترين شهرك هاي صنعتي امان با نصف ظرفيت كار مي كنيم نمونه اش شهرك عباس اباد............دوما دولت در اين سه سال به جاي تمركز بر اصلاح قانون بانكداري و ساختارهاي بازارهاي سرمايه و همچنين بهبود قوانين مالياتي و فضاي كسب و كار به يك تمركز بيش از حد به معادلات اقتصادي و سياسي خارج از ايران داشت نظير برجام و قراردادهاي نفتي( تلاش براي جذب سرمايه پروژه هاي اكتشاف نفتي با قرار دادهاي همچون تركمان چاي)......سوما اين دولت يكي از بزدگترين مشكلاتش همچون دولت احمدي نژاد نداشتن عزم راسخ در مبارزه با فساد و صرفا تحويل چرندياتي به مردم ...... در نهايت بايد خدمتتان عرض كنم نه تفكر احمدي نژاد و نه روحاني مي تواند چاره ساز بحران هاي ايران باشد اين دو انتخاب بين بد و بدتر هستند ...

      پ.ن ١: توصيه مي كنم در هر زمينه اي اقاي عبدلي اظهارنظر نكنيد از اعتبار قلمتان كم مي كنه .

      پ.ن ٢ : مجدادا تاكيد مي كنم احمدي نژاد و روحاني انتخاب بين بد و بدتر هستن و با تفكرات اين دو دولت ايران روي عدالت و توسعه رو نخواهد ديد.

      پاسخ ها

      • Mزهرا

        دوست عزیز وقتی که رشد اقتصادی سال 91 حدود -6.8 درصد اعلام شده خب یعنی رکود از همون موقع اغاز شده بوده سال قبلش هم منفی بود سال بعدش هم منفی بود وقتی دو سه سال رکود داشته باشیم اثراتش رو سالهای بعد نشون میده همون سال که شرکتها و مردم نمیان عرضه و تقاضاشون رو کاهش بدهند جنس ها همه مرجوع میشه و گران میشه و دلار هم که بالا رفته بود جیب مردم رو خالی میکنه اقتصاد در رکود فرو میره .و ربطی ابزارهای کاهش تورم نداره.

    • بدون نام

      یه نظر محترمانه،بدون توهین وغیر سیاسی نوشتم منتشر نکردی،حالا میخوام یه نظر بذارم که اقای عبدلی خوشش بیاد ومنتشر کنه.
      آقای قاضی پور انسان بسیار محترمی هستن،ایشون نماینده مردم هستن وحق دارن خبرنگاران فضول را کتک بزنن،هیچ کس هم هیچ کاری نمیتونه بکنه،حتی خود شما جرات ندارید از ایشون صریحا انتقاد کنید ودر لفافه چند تا جمله بی سر وته کلی نوشتید.درود بر قاضی پور،رزمنده دفاع مقدس.
      جناب اقای کامران نجف زاده خبرنگار کم نظیر صدا وسیما هم همینطور،........
      حالا اقای عبدلی قابل چاپ شدم،بچاپ لطفا.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        قابل چاپ شدن که هنر نیست هنر اینه که بتونی مسائل رو همون طور که هستن درک کنی بدور از تعصبات قومی و نژادی

    • پاسخ به دوستان منتقد

      در نظر بگیرین این خیلی طبیعیه در هر رسانه ای از همون موقع که روزنامه اومد تا بعدش که تلویزیون اومد و الان که سایت ها هم اضافه شدن هر رسانه و نشریه ای افرادی داره مثل سردبیر و دبیر و نویسندگان آزاد که در چند موضوع اظهار نظر میکنند در ایران و همه دنیا هم هستن

    • علی

      با تحلیلتون درباره روحانی کاملا موافقم. خیلی خوب بود یادی از فرهاد کردین

    • بدون نام

      جناب عبدلی ما مردم برامون مهم نیست آقای مدیری جان دل که از خود ما مردم هستند سیگار میکشند یا نه همه جوره دوستش داریم ولی اون عکس را خود شما رسانه ای ها مطبوعاتی ها و خبرنگارها و عکاسها منتشر کردین شمابرای خبر پیدا کردن به آبروی خودتان هم رحم نمیکنین میشد عکس رو منتشر نکرد ولی امروز آقای عبدلی یه سوژه کم میاورد

    • بدون نام

      خسته نباشید قطعاً تاثیر گذار بودین که بعضی از دوستان آمپرشون زده بالا :)) همچنان با قدرت به کارتون ادامه بدین

    • آذر پارسی

      "فرهاد خودش بود. نخواست دیگری باشد، خود کاریزماتیکی که با مردمش قدم میزد. "
      متشکرم

    • مینا

      با سلام و خسته نباشید
      جناب عبدلی نقدهاتون مثل همیشه زیبا و بجاست مخصوصا در مورد آقای قاضی پور بسیاز زیبا نوشتید و باید در هر موردی اول خودمون رو قضاوت کنیم خیلی از ماها به ظاهر مدرن شدیم ولی هنوز ذهنیت ها فاصله زیادی با تمدن و مدرنیته دارن

    • زهرا عزیزی

      شما دائم تأکید می کنین که اهل تحلیل هستین نه قضاوت! ولی در عمل دائمأ نظرات خودتون رو به کل جامعه تعمیم میدین! در حالی که شاید نظر اکثریت جامعه دقیقأ خلاف نظر شما باشه،درباره دولت روحانی چنان حمایت نامه ای از ایشون نوشتین که اگه کسی از اوضاع مملکت خبر نداشته باشه فکر می کنه با یه سوپرمن طرفه! مگه مجلس فقط جلوی کارای این دولت رو می گیره،تا بوده همه دولتا باید از تصمیمات مجلس چه درست و چه غلط تبعیت می کردن،من درباره اقدامات دولت قبل و دولت حال هیچ نظری ندارم اما در رابطه با عزت کشور به عنوان یه ایرانی در حال حاضر احساس شرمندگی و ذلت می کنم،چون بعد از ماهها از اجرای برجام تنها چیزی که نصیبمون شده حقه بازی و رکب خوردن از آمریکاس ولی همچنان اصرار داریم که ما با برجام آبرو به دست آوردیم در صورتی که هر روز آمریکا زیر قولش می زنه و دولت میگه این خلاف برجامه ولی کاری نمی کنه و متأسفانه چیزی جز بیکاری و رکود صنعت و ملعبه دست آمریکا شدن به دست نیاوردیم،لطفأ واقعی تر تحلیل یا بهتره بگم قضاوت کنین،امیدوارم نظرمو بدون سانسور منتشر کنی

    • باران

      شما واقعا فکر میکنید علامه دهرید؟! یا چی؟! که من باب همه ی موضاعات در همه ی زمینه ها اظهار نظر میکنید؟! ورزشی فرهنگی اجتماعی سیاسی ....

    • بدون نام

      بخش آقای مطهری خوب بود، مرسی

    • پاسخ به دوستان منتقد

      در نظر بگیرین این خیلی طبیعیه در هر رسانه ای از همون موقع که روزنامه اومد تا بعدش که تلویزیون اومد و الان که سایت ها هم اضافه شدن هر رسانه و نشریه ای افرادی داره مثل سردبیر و دبیر و نویسندگان آزاد که در چند موضوع اظهار نظر میکنند در ایران و همه دنیا هم هستن

    • بدون نام

      اسم جمشيد مشايخي از قلم افتاد يا ايشون وو همپاي رشيدي و انتظامي و... نميدونستين؟ بهرحال رشيدي منو ياد اظهاراتش در مورد خبرنگاران ميندازه
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8512080539

    • موري

      به نظر ميرسه جناب قاضي پور قراره نماينده ي خيلي از خصوصيات منفي ما باشه قبل از اين هم شاهد ماجراي اون نوار صوتي از حرفهاي ايشون در مورد زنان و... بوديم كه البته ايشون از اون مخمصه هم به قول شما قسر در رفتند!

    • Mزهرا

      آقای عبدلی عزیز بسیار بابت متنی که درباره دکتر روحانی نوشتید سپاس گذارم. کاملا و دقیقا مظلومیت ایشون رو به درستی توصیف کردید. و اون نکته ای که برام جالب بود این بود که بر خلاف تمامی تحلیلهاتون در این متن از هیچ کلمه و توصیف ثقیل و دشواری استفاده نکرده بودید . گویی که براتون مهم بود که تحلیل و ذهنیتتون برای همه و بطور کامل قابل فهم باشه . انگار قصد داشتید این موضوع رو آروم و شمرده شمرده برای همه جابندازید. چیزی که به گمان من در تمامی نشریات و مدافعان حامی دولت لازمه و در این زمان و دربرابر هجمه های همه جانبه به شدت جاش خالی. و اون باز کردن و توجیه قشرهای پایینتر و باآگاهی کمتر. ازتون ممنونم و میخام در این باره بازم تلاش کنید چون همگی ما درباره آینده مسئول هستیم هرکس به نوعی و میزانی.

    • بدون نام

      اقای عبدلی واقعا نگاهتون تک بعدیه.شما سعی کن حقیقت رو بنویسی نه نظر خودت رو.مثلا خیلی وقتا مواضع سیاسی خودت رو با نظر شخصی مینویسی.امیدوارم واقع بینانه تر بشید.ممنون.

    • بدون نام

      اگه واقع بین باشید بدون هیچ تعصبی میفهمین وضع ما از زمان روحانی بدترم شده.واردات کمر اقتصاد رو شکست.بعدم ایشون میگه خزانه رو دولت قبل خالی کرده بعد حقوقای نجومی رو شد و دیدیم که ایشان از حقوقا دفاعم کردن.من اینو نمیفهمم.مردم گناه دارن باهاشون رو راست باشید.

    • بدون نام

      مظلومیت دکتر روحانی؟ هنوز کسی منو قانع نکرده که چرا ایشون از حقوقای میلیتردی دفاع کردن.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        کی؟ کِی ؟ کجا ؟ چرا کذب میگی؟ ایشون هیچ وقت دفاع نکردن و از اول این موضوع رو محکوم کردن. شما یکم بیشتر مطالعه کنی بد نیست.

    • بدون نام

      برای اتفاقی که هنوز مشخص نشده درسته یا نه هنوز به متهم فرصت دفاع داده نشده و حرفهاش شنیده نشده چه داستان سرایی می کنید

    • بدون نام

      دیگه امثال فرهاد نداریم تا از درد های جامعه به شکلی یگانه ، قطعه ی جادوانه خلق بکنه

    • من مطالعه میکنم

      چرا هرموقع حرف حق زده میشه میاین میگین یکم بیشتر مطالعه کنین.باشه من سنجاب عصریخبندانم شما پروفسوری.ولی اگه اخبار رو ببینی چندین بار هم رییس جمهور و هم اقای نوبخت گفتن درباره حقوق های نجومی بگیر بگیر راه نندازین حقوق ها قانونی بودن و کسانی که حقوق هارو میگرفتن از ذخایر انقلاب اند.
      دوست عزیز امیدوارم روزی برسه که تعصب مانع نشه چشمت رو روبه حقایق ببندی.در ضمن اینایی که گفتن عین کلمات دولت بود میتونی تحقیق کنی.

    • حامد

      خبببب اقای عبدلی دیدن تو شماره های قبل خیلی ازشون انتقاد میشه گفتن یکم مواضع سیاسی بروبکسی که برترین ها رو میخونن رو حمایت کنیم یکم خوشحال شن تشکر کنن.
      هعیی روزگار.

    • بدون نام

      چرا نظرم درباره ی باران کوثری که جاش تو این قسمت ب خاطر اظهاراتش خالیه چاپ نمیشه؟ میشه توضیح بدید من فقط اظهارات خودشو دوباره بیان کردم

    • فریناز

      عالی عالی عالی عالی خیلی عالی بوود افتخار میکنم بهت دوست عزیز

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج