۴۵۹۶۲۵
۱۹ نظر
۵۰۰۶
۱۹ نظر
۵۰۰۶
پ

قتل پدرزن به خاطر خشم از همسر

مرد جوانی که به دیدن خانواده همسرش رفته بود و به‌دلیل اینکه همسرش او را عصبانی کرده بود، با پدر زنش درگیر شده و او را به قتل رسانده‌ بود، با رضایت اولیای ‌دم از قصاص نجات پیدا کرد.

روزنامه شرق: مرد جوانی که به دیدن خانواده همسرش رفته بود و به‌دلیل اینکه همسرش او را عصبانی کرده بود، با پدر زنش درگیر شده و او را به قتل رسانده‌ بود، با رضایت اولیای ‌دم از قصاص نجات پیدا کرد.
هفت سال پیش در تماس خانواده‌ای با پلیس مشخص شد مرد میان‌سالی در خیابان اباذر پس از درگیرشدن با دامادش با چند ضربه چاقو کشته شده است. پس از حضور پلیس در محل وقوع جرم و تحقیق اولیه مشخص شد فردی به نام عباس پس از درگیرشدن با دامادش حسام به علت شدت ضربه و اصابت چاقو به عضو حیاتی بدنش جان خود را از دست داده است. به‌این‌ترتیب حسام شناسایی شد و پس از دستگیرشدن در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت و در همان تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد.
او در توضیح روز حادثه گفت: «در محل کارم بودم که همسرم با من تماس گرفت و خواست پس از اینکه کارم تمام شد، به منزل پدرش بروم. آن روز کارم زیاد بود به‌همین‌دلیل دیر به خانه پدرزنم رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، همسرم به‌دلیل اینکه دیر به آنجا رسیده بودم، عصبانی بود. دعوایمان شد و من از خانه بیرون رفتم. بیرون از خانه چشمم به ماشین پدرزنم افتاد؛ از عصبانیت شیشه‌های ماشین را شکستم. عباس با عصبانیت به کوچه آمد تا دلیل شکستن شیشه ماشینش را از من بپرسد؛ بحثمان بالا گرفت. در ماشین خودم را باز کردم و درون داشبورد چاقویی را که دوستم شب گذشته در ماشین جا گذاشته بود، برداشتم. دو ضربه به عباس زدم و او نقش بر زمین شد.
بعد از اعترافات حسام و با توجه به مدارک موجود در پرونده، کیفرخواستی علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. با توجه به وقت تعیینی برای رسیدگی به این پرونده حسام پای میز محاکمه رفت. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه او را خواند اولیای ‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. وقتی نوبت به حسام رسید، او یک ‌بار دیگر اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من به‌خاطر اینکه نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم، دست به چنین کاری زدم و از کرده خودم بسیار پشیمان هستم و از اولیای ‌دم عذرخواهی می‌کنم.
هرچند متهم ابراز پشیمانی کرد اما اولیای ‌دم حاضر به گذشت نشدند تا اینکه مدتی قبل با تلاش خانواده حسام در نهایت اولیای‌ دم اعلام کردند از قصاص حسام گذشت می‌کنند. با توجه به این رضایت بود که یک بار دیگر کیفرخواست علیه متهم صادر شد اما این‌بار او به‌لحاظ جنبه عمومی جرم و با شکایت دادستان پای میز محاکمه رفت. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده یک بار دیگر متهم ابراز پشیمانی کرد و گفت: من در یک لحظه نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم و این اتفاق افتاد.
حالا هم هفت سال است که در زندان هستم و تاوان سنگینی هم به خاطر این قتل داده‌ام و از دادگاه درخواست دارم با توجه به اینکه اولیای ‌دم من را بخشیده‌اند، در مجازاتم تخفیف دهد. با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

با توجه به مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیای‌ دم هیئت قضات شعبه چهار وارد شور شدند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • مهتاب

      خوب حالا دیر اومد آسمون که به زمین نیومد .
      بعدم خود جناب بجای اینکه درستش کنه زده طرفو کشته. یه عذر خواهی میکردی تمام میشد دیگه .
      بیشتر وقتا تکبر و خودخواهیه که کار دست آدم میده .

    • بدون نام

      حتماً اون خانم که پدرش کشته شده و همسر این قاتل بوده، چندتا بار با دسته گل و شیرینی و پول به ملاقات شوهرش که قاتل پدرش است رفته و قربون و صدقه اش هم رفته!!! بیچاره پدره که زیر صدها خروار خاکه و بقیه بچه هاش یتیم شدن!!! ای لعنت خدا برای هرچی زن دهن لقه که مثل این باعث مرگ پدرش و قاتل شدن شوهرش شده، حالا میخواهد قاتل پدرش را ببره تو خونه بابایی بیچاره بشینه و به ریش پدر بخنده!!!

    • موسوی

      لعنت براین زن وامان از این بی صبری

    • بدون نام

      چه ربطی ب زنه داره!! حالا چون دعوا کرده باید بره پدرشو بکشه!! کسی ک چاقو داره لایق دلسوزی نیس. گرچه مخالف رضایتم ولی چون رضایت داده دلیل نمیشه دوباره با هم زندگی کنن! ندیده و نشناخته قضاوت میکنید؟!!! ی چیزی داریم ب اسم عقل ی چیزی هم داریم ب اسم منطق! آک گذاشتین بمونه ک چی؟!! استفاده کنید ازش آسیب نمیبینید!

    • بدون نام

      کاربر عزیز. 13/56 من میگم اگه این خانم یه کم صبر میکرد و بدخلقی نمیکرد!!! الآن پدرش زنده بود، شوهرش قاتل نشده بود، برادر وی خواهراش هم یتیم نشده بودن و مادرش هم بیوه نشده بود!!! این مهربانی که الان انجام میده و هفته ای یک شب در زندان پیش شوهرش میره. از همون اول یه کم صبر!!! این همه خسارت نداشت!! که در آخر مجبور بشه از خواهر و برادران و مادر بیچاره رضایت برای همسر عزیزش بگیره!!! یه مثل قدیمی میگن یارو زن را طلاق داده بعد با خاطرخواهی دنبالش میره!!! من این را میگم و اصلا کاری با بقیه چیزها ندارم،

    • بدون نام

      این خانم خواسته چشمه ای بیاد که شوهرش مثلاً گوش به فرمانش است،!! اشتباه درآمده، حالا هم شوهر شرعی، قانونی و عرفی او هست اگه هم دلش بخواد بره با او همبستر بشه دزدی یا خیانت که نکرده، در هر صورت از نظر شرع و قانون به او حلال است و این خانم ميتونه هرشب هم بره پیش اون شوهرش گناه داره بگی نه چون زن شرعی و قانونی اوست تازه بره پیش شوهرش نه خودش به خطا می افته نه شوهرش!! اتفاقی افتاده مرده کارخودش را میره و زنده کارخودش را میکنه این قانون طبیعت است این زن شوهر داره از نظر غریبی دلش ميخواد با شوهر خودش البته که بهتره و گناهی نداره، عاقلانه فکر کنید،

    • بدون نام

      اگه من بجای شوهر این خانم باشم، روزی که آزاد شدم اول داغ میزنم که الکی عصبانی نشم و اول با گل و قرآن به سر مزار پدر زن میرم و واقعاً از صمیم قلب طلب آمرزش میکنم و دست همه اعضای خانواده که از قصاص گذشتن و جون دوباره به من دادن میبوسم و تا آخر عمر سعی میکنم مثل یه غلام در خونه شون کار کنم و شب هنگام با همسرم درد دل میکنم تا حداقل یواش یواش فراموش کنه اگه هم فراموش نکرد به او حق میدم و همیشه شکرخدا میکنم در جواب بد حرفی های همسرم فاتحه ای برای پدرش میگم، تمام سعی ام را میکنم که زنم از من خطاکار راضی باشه و مطمئن هستم که اونو راضی میکنم، من خودم عصبی بودن دیگر چرا به دیگران!!! این خانم زندگی، بچه و شوهر را دوست دارد زود زود به هم میرسند،

    • بدون نام

      خاک برسرت جلوخشمتونتونستی بگیری ادم کشتی این قاتل نبایدبخشید خدالعنتش کنه فقط اعدام حرومزاده قاتل

    • بدون نام

      اقای موسوی به مادر خودتون هم لعنت فرستادی مادر خودت هم زن

    • بدون نام

      بطور کلی در این جریان زن مقصره که اولا باکار شوهرش اشنا وبعدش بقول خانم مهتاب حالا دیر امد چی میشه توباید میدان دار بودی با پدرت صحبت واز شوهرت حمایت میکردی که نکردی وبقول ان نظر اره حالا با گل میری ملاقات شوهرت !!! اما دوستان ببینید چرا ما در عصبی شدن عاقبت اندیش نیستیم البته این مرد تا حدودی حق داشت اما نه انکه بدو برو چاقو بیار وبزن وبکش خیر هیچ حقی نداری جانی را بی جان کنی وجالبه چقدر بی قانون بوده رفته زده شیشه شکسته من لخدا سالهاست گرفتارم اما هرگز حق ندارم حتی یک سیلی بزنم حق ندارم و همیشه گفتن در عصبانیت بر خودت مسلط باش فرق نمیکنه چه زن وچه مرد که پشیمانی سودی نداره عاقبت اندیش باش که ختم ان بکجا میره

    • بدون نام

      بدون نام. 13:56 اگه دروغ نگفته باشم عقل و منطق سرکار کلا مادرزادی آک آکه چون هنوز توجه نکردی هرعلتی معلولی داره و یا هر کنش واکنشی داره!!! اگه حرکات و سکنات و برخورد خانم بزرگوار نمیشد وسیله ای که شوهرش عصبانی بشه و پدر بیچاره اونو به قتل برسونه!!! و حالا که هم پدرش را کشته محبتش گل کرده و مابقی خانواده و مادر بیوه اش را قانع نموده که به شوهرش، عزیز دلش، همسر و هم بالینش رضایت بگیره!!! پدر کشته شده که شده مهم نیست!!! این خانم حالا دیگه فقط سوهرجونش باید وردلش باشه به دیگران که خانواده پدریش هستن نه مربوطه و نه مهم، حالا دیگه خاطرخواه شوهره شده!!! الهی ریشه هم چون زرهایی را از روی زمین برداره که باعث آبرو و شخصیت بقیه زنان خوب نشن، کل ماجرا اینه که اگه از اول با مهربانی با شوهرش برخورد میکرد نه پدرش کشته میشد و نه کسی میگفت چرا با شوهرش مهربونه، تازه عمل بسیار زیبایی هم بود، حالا متوجه میشی که سرکار کلا آک آک هستین؟؟؟

    • بدون نام

      کاربر ۱۲/۱ لا یک

    • بدون نام

      ب جای انشا نوشتن یکبار. دقیق حادثه رو بخون بعد از کنش و واکنش واسمون طومار بنویس! مردی ک چاقو همراش داره بهش میگن اوباش مگه اینکه تو ولایت شما غیر از این باشه! وقتی زنی پا میشه میره خونه باباش یعنی از شوهرش شاکیه فهمیدنش زیاد سخت نیس!! مشخصه از قبل درگیری داشتن ک خانم رفته خونه باباش! از کی حمایت کنه؟!از یه قمه کش!!! حالا فرض کنیم حمایت نکرد باید بره پدرشو بکشه! متهم اون ولگرده ن زنش. اون آدم کشته ن زنش. بعدش شما از کجا میدونی زنش رفته هر روز تو زندان دیدنش و از بقیه رضایت گرفته و از این ب بعد میره ور دلشو...!!! یا شما علم غیب داری از لابلای این خطها چیزی میبینی که ما نمیبینم ...

    • بدون نام

      کاربر محترم. 01/30 کجا نوشته با همسرش درگیری یا دلخوری داشته!!! عزیز من نوشته این خانم زنگ زده که میرم خونه پدرم شما هم زودتر بیا!! و شوهره گفته من کار زیادی داشتم و شلوغ بودم نتوانستم سر وقت نرسیدم که اون خانم مهربون با پرخاش و فحاشی و ناسزایی از اون پذیرایی میکنه!!! حالا گیرم که شما درست بگی که اینطور نیست، چون اگه اینطور بود به راحتی رضایت نمیدادن!!! فکر کردن که این خانم مثل سرکار به دهن بی چفت و بست داشته و با پررویی تمام خانواده را مجبور به رضایت کردها!!! کاملا مشخصه این خانم فرزند بزرگتر خانواده بوده که این چنین به شوهر خودش بی حرمت کرده و حالا هم خواهر و برادر ها و مادر بیچاره را مجبورم به سازش کرده!!! سرکار خودت دست کمی از اون خانم نداری و کاملاً میدونی چی میگم!!! حالا اینطور شده، خوانندگان محترم بین نوشته بنده و سرکار قضاوت میکنن، شرمنده ام که دست رسیده بابتش راهنمایی و ارشاد شما را ندارم!!!

    • بدون نام

      فرز ند اول بوده خیلی دهنش بی چفت و بست بوده افراد خانواده رو مجبور کرده بعد از یکبار درخواست قصاص رضایت بدن این همه اطلاعات از کجا آوردی؟ تنهایی فکر کردی؟!! یا کسی کمکت کرد؟! اگه من شبیه اون خانم هستم مشکلی نیس ولی مطمئناً تو شبیه اون قمه کشی که منطق نداشت! ب جای خواهش از دیگران برای داوری بهتره طرز فکرت رو عوض کنی ک ب کمکت بیاد که یاد بگیری قضاوت بیجا نسبت ب دیگران نداشته باشی.

    • بدون نام

      نشستی بر اساس توهمات خودت داستان درست میکنی! خنده داره!! کلا با این تفاسیری ک داشتی موضوع عوض شد :)) با کسی ک منطق نداره بحث بیفایده س زورکی ک نمیشه ب یکی فهم یاد داد! از پاچه گرفتنت معلومه چقد چفت و بست داره دهنت! برداشت تو از من اصلا برام مهم نیست ولی بیچاره اونایی ک با امثال شما سروکار دارن :)

    • دختر بابایی

      پدر کشتی و تخم کین کاشتی من جای این خانم بودم رضایت نمی دادم حتی اگه بقیه رضایت می دادند پدر حرمتش از هر کسی واجبتره و تعجبم از دخترش است که چطور مرگ پدرش را پذیرفت. شوهر چه کشکیه وقتی کسی که به تو جان داد بی منت نان داد و بزرگت کرد به ناحق انهم توسط کسی که مهرت را به پایش ریختی کشته شد باید خودت را می کشتی

    • بدون نام

      من اگه به جای. حسام یا همین داماد قاتل باشم!!! روزی صد باره خدا را شکر میکردم که حکم قصاص برام درآمده و از خانواده خود خواهش می کردم که دنبال بخشش و رضایت نروند چون یکی حسن و خوبی دارم اگه قصاص هم بشمار!! با اینکه پدر زنم راه بعله عصبانی بودن از همسرم مرتکب شدم و احتمال زیادی دارد که این زن جان مرا بر لبان برساند و مرتکب جرم های بیشتر یاد سنگین تر بشه راضی بهتر قصاص میشدم تا از دستشان این زن بد دهن راحت شوم و درک پیش خداوند سزای گناه خود را هم داده باشد!!! اما چون برای اولین نیستم فقط با خود عهد میکنم که زن نگیرم و یا خودت راهی عقیمی میکند که از دست زن و زن گرفتن راحت بشم!!!

    • به مهتاب

      سلام مهتاب عزیز و گرامی. در قتل کردن هیچ شخصی که شعور داشته باشد نمی پسندد، شما درست می فرمایید اما این خانم که شوهرش مرتکب قتل پدرش شده!! اگه باعث رضایت گرفتن برای قاتل پدرش شده باشه،!! درست به نظر نمی رسه اگه بخواد با این مرد قاتل زندگی کنه و به قول یکی از کاربران عزیز اون شوهر راه به خانه پدرش که توسط این مرد زیر چند خروار خاک است!! بره بهینه و قسم هم بخوره مثلاً (ارواح پدرت من تو را زیاد دوست دارم و فقط بخاطر تو زنده موندم) به همسرش که پدرش را کشته!! مناسب نیست نگاه آلبوم خانوادگی کنه و تو دلش بخنده به سادگی یا احمقی اونهایی که رضایت دادن!! اگه این خانم قصد زندگی با این مرد قاتل پدرش را داره بره پیش شوهرش اما شوهرش را خونه پدرش نیاره که ناخوشایند است، چون نميشه بگی که طلاق بگیره از قاتل پدرش چون اگه طلاق ميگرفت رضایت نمی دادن!!!

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج