۴۵۹۶۳۲
۵۸ نظر
۵۰۱۵
۵۸ نظر
۵۰۱۵
پ

یک هفته ۷ چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

غروب یکشنبه سردترین روز هفته بود. حالا روزگار بعد از هاشمی شروع شده، تماشای عکس ها و حضور گسترده مردمی در خیابان ها و حسینیه و مقابل بیمارستان از این به بعد بخشی از تاریخ معاصر ایرانی شد.

برترین ها - ایمان عبدلی:
آیت الله هاشمی رفسنجانی یا (فقدان هفته)
غروب یکشنبه سردترین روز هفته بود. حالا روزگار بعد از هاشمی شروع شده، تماشای عکس ها و حضور گسترده مردمی در خیابان ها و حسینیه و مقابل بیمارستان از این به بعد بخشی از تاریخ معاصر ایرانی شد. این مرگ تبعات زیادی داشت و این حضور هم حرف هایی بی نهایت. مرگ هاشمی رفسنجانی بعد از فوت امام (ره) بزرگترین فقدان تاریخ انقلاب اسلامی است بدون شک! و از این به بعد مدل صف آرایی ها تغییر خواهد کرد. حالا ترازوی راست و چپ از تعادل خواهد افتاد؛ هژمونی قدرت حداقل برای چند وقتی کفه اش به نفع راست ترها خواهد چربید. این تغییر موقعیت فقط در رده های سیاسی و مدیریتی نخواهد بود و موقعیت اصلاح طلبی در میان جمعیت هم تضعیف خواهد شد، در واقع تضعیف موقعیت اصلاح طلبی از همان روز تشییع میلیونی شروع شد.

اتفاقات و حواشی آن روز نشان داد که فقدان آیت الله چطور می تواند اصلاحات را به راحتی به سمت رادیکالیسم و افراط سوق دهد. در حقیقت وجود او نخی دور کمر نارضایتی بود که از حرکت به سمت رادیکالیسم و افراطی گری پرهیز می داد. برخلاف عده ای که او را از مروجین فتنه خطاب می کردند، در واقع و در پس اتفاقاتی که در سه شنبه ی بعد از فوت آیت الله افتاد، ما به غایت دریافتیم که حالا با موجی از مردم مواجهیم که استعداد تاثر برانگیزی در تغییر وضعیت دادن به امر تند و احساسی دارند و دائما از اصلاح طلبی و رفرمیست دور می شوند.
یک هفته 7 چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

این مردم همان هایی هستند که بعد از فوت هاشمی بیشتر از اندوه، هول و هراس داشتند و بارها در شبکه های مجازی پیام این ترس را دیدیم و درک کردیم. احساس بی پناهی و فقدان پشتوانه برای تمامی گروه های قائل به اصلاحات صبح روز بعد به شکل هراسناکی به عامه ی مردم هم منتقل شد و این ترس شدید و شدید تر شد. ما مانده ایم و موجی هراسان که گمان می کنند که دریچه های آزاد اندیشی تنگ تر شده. چگونه می شود این موج کاذب را خواباند که روزگار بعد از هاشمی را با هزینه ای کمتر سپری کنند؟ تا عرق حاصل از هراس این مرگ روی پیشانی ملت خشک شود.

مهم ترین مساله شاید پرهیز از اقدامات جناحی و اظهارات کنایه آمیز است. بزرگان قوم، چه راست و چه چپ هر چه کمتر کنایه آمیز سخنرانی کنند، قاعدتا هول و هراس کمتر خواهد شد. بعد از گذر روزها نزدیک ترین احزاب و گروه ها به هاشمی رفسنجانی احتمالا مدل سازی می کنند و با سرمایه گذاری روی نزدیک ترین فرد از لحاظ موقعیتی و شخصیتی به رفسنجانی، آلترناتیوی برای وضع موجود تربیت می کنند. جای خالی ای در سپهر سیاست ورزی ایرانی داریم که بهتر است هر چه زودتر پر شود.

با شخصی که بتواند همان نقش را هر چند ضعیف تر ایفا کند. تا اصلاحات زنده بماند و کشور به سمت افراطی گری و غلبه ی احساسات نرود (مورد سواستفاده معاندین قرار نگیرد). فردی مورد قبول راست ها و چپ های میانه، نه چندان پرگو و به مانند هاشمی جمع پراگماتیست (عمل گرایی) و معتدل و مورد اعتماد با گنجینه انباشته شده از اسرار نظام. چنین فردی به آن اندازه و شدت شاید امروز نباشد، اما به مرور ساخته می شود.

به هر حال سیاست در دنیای امروز دیگر متکی به فرد نیست، بیشتر ساختارهایی حکومت می کنند که البته افراد شاخصی را هم درپیشقراول خواهند داشت، این ها همه وصف فردای پس از هاشمی است که خیلی مختصر و ناچیز در این جا آمد و اما این چند خط انتهایی را از خود هاشمی می نویسیم که با شکوه رفت، آن گونه که شاید خودش هم گمان نمی برد به این حضور و به این جلال! مورد خاص آیت الله چه بود؟

فاصله گیری از ژست قهرمانی موقعیت هر سیاست مدار را در ایران خاص می کند. آیت الله بی گمان معمولی ترین بود ( نه معنای بی عملی و بی خاصیتی) معمولی بود چون شجاعت تغییر داشت و جسارت چرخش های بهنگام در وجود او کاشته شده بود. اصلا هاشمی دهه 60 چیزی بود و هاشمی دهه هفتاد چیز دیگری و بعد هاشمی دهه هشتاد که انقلاب را برایش لبریز کردند. او همیشه مرد زمانه ی خودش بود؛ مثل مجتهد منعطفی که دائما اجتهاد می کند و خودش را به حال و روز مردمش نزدیک می کند. او محصول غلبه ی اکثریت در هر اوضاع و زمانه بود. این ها همه بت سازی و اسطوره سازی نیست (شخصا هیچ گاه طرفدار او نبوده ام). صرفا توصیف کاراکتر اوست. می دانیم که هاشمی دهه شصت و هفتاد اصلا ویژگی هایی داشت که شاید یاد آوری اش هم برای طرفداران دو آتشه ی او جالب نباشد اما به هر حال او عالیجناب (نه به معنای توهین آمیز آن اپوزیسیون ورشکسته) بود. نه سرخپوش خاکستریِ خاکستری.

گاه می شود با ژست های مختلف یک یا دو انتخابات را پیروز شد و دلبری کرد، اما جاودانگی رازی است که ته نشین می شود و تامل و صبر می خواهد. برای حرف های هاشمی هیچ وقت هورا نکشیدیم و هیچ گاه رگ غیرتمان را کلفت نکرد، حرف هایش جیغ پسند هم نبود، اما حالا دائما تمامش را به خاطر می آوریم می دانید چرا؟ چون او قهرمان دوست داشتنی یک فیلم سینمایی نبود او سیاستمدار بود، عقلانی ترین و ممکن، نه آرمانی و ایده آل، یعنی این که می شود دوستش نداشت اما نمی شود قبولش نکرد.

کیانوش عیاری یا (واقع نمایی هفته)

فیلم «کاناپه» ساخته کیانوش عیاری از راهیابی به بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر بازماند. علت پستیژی است که برای بازیگران خانم این فیلم و در نماهای داخلی به کار گرفته شده عنوان شده است. عیاری و همراهان او معتقدند بنا به فتواهای مراجع استفاده از پستیژ ایرادی ندارد (در حالی که حداقل بنا به فتوای برخی مراجع استفاده از پستیژ اشکال دارد). در این یادداشت به مسائل فقهی ورود نمی کنیم. به دو دلیل؛ یکی این که تخصص اش را نداریم و دوم این که موضوع حجاب مخاطره بر انگیز است و علاقه ای به صف آرایی احتمالی در این حوزه نداریم. پس از زاویه سینما و هنر و بحث بازنمایی واقعیت مساله را تحلیل و توصیف می کنیم.

سینمایی که عیاری ارائه می کند یکی از زنده ترین مدل های رئالیسم در سینمای ایران است. رئالیسم اما یعنی چه؟ بزرگمهر رفیعا در «ماهیت سینما» می نویسد: «آفرینش جهانی نوین تحت سلطه نظر گاه مولف به درون یا برون جهان واقعی...مولف لاجرم در مثالی بر اساس "واقعیت بکر" برای القا و اثبات تم و یا استدلال آن به کار می گیرد». پس رئالیسم واقعیت را بازنمایی می کند و طبیعتا نمی تواند چیز دیگری غیر از واقعیت نشانمان بدهد، نهایت دخل و تصرف در یک اثر رئال (واقع نما) نظر گاه سازنده آن است. عیاری می تواند نگاهش به روابط زن و شوهری را مثبت یا منفی، خوش بینانه و یا بدبینانه به اثرش غالب کند، اما نمی تواند اگر که ادعای کار واقع نما دارد در واقعیت دخل و تصرف کند. روابط زن و شوهر در محیط خصوصی قاعدتا با پوششی که در خیابان و محیط های عمومی استفاده می شود شباهتی ندارد، واضح و مبرهن است که افراد در منزل جور دیگری لباس می پوشند، نیازی به بازگو کردن امر بدیهی نیست. درام واقع گرا چاره ای جز وفاداری به واقعیت ندارد(مگر آن که پای اعتقادات مردم در میان باشد)
یک هفته 7 چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

اما همه ی ماجرا این نیست. بازنمایی در امر هنری در این میان چه معنایی می دهد؟ وقتی اشیا افراد و پدیده ها را می خواهیم واقعی نشان دهیم آن ها را در قالب زبان می ریزیم. زبان در اینجا منظورم زبان ایرانی و انگلیسی و ..نیست. زبان در اینجا معنای جامع تری دارد؛ زبان بدن، زبان نوشتار و زبان گفتار، اما این امر یعنی بازنمایی لاجرم به تکه هایی از واقعیت دست می اندازد و نمی تواند همه ی آن را نشان دهد. اما همان هایی را هم که نشانمان می دهد، چون بازنمایی است بهتر است واقعی باشد.

تا اینجای کار مختصراز مدل کار هنری عیاری نوشتیم به این دلیل که فضای روشن تری از قضیه داشته باشیم. حالا روند تغییرات اجتماعی و تاثیرات آن را در سینما بررسی می کنیم. سینمای دهه شصت «تن زدودگی» داشت. یعنی مفهوم تن در حداقلی ترین حالت ممکن به سر می برد، مخصوصا در مورد زنان بیشتر با این قضیه مواجه بودیم.

کاراکترها از خود گذشته بودند. در راه وطن و اعتقادات، زنان هم یا مادر بودند و یا زنانی تابع همسران رزمنده و فداکار. زن مفهوم جنسیتی نداشت. واقعی نبود! خیلی تعریف شده و محدود. زنان اما از جایی به بعد مفهوم جنسیتی پیدا کردند و حداقل درمثلث های خیانت محور جای داشتند. مثل: هدیه تهرانی در شوکران، اما باز هم تابع بودند، یعنی هویت مستقل نداشتند و هویت آن ها به هویت مرد داستان وابسته بود.

اما رفته رفته زنان کنش مند شدند و حتی فمینیستی هم بودند مثل: دو زن و یا قرمز، اما همچنان وجودشان در نسبت با مرد قضیه هویت می گرفت. یعنی مرد داستان اگر نبود، زن داستان معنایی نداشت. تا این که در یک دهه اخیر رفته رفته ما کاراکترهای داشتیم که زن بودند و هویتی مستقل هم داشتند؛ زنان عاشق، زنان مستقل وتنها و...در این شکل از سینما که نسبت نزدیکی به واقعیت و سینماهای دیگر مثل :هالیوود دارد، نمی شود خیلی در مسائلی مثل پوشش غیر واقعی عمل کرد.

دیگر فیلم و سینما محدود به ساعت چهار بعدازظهر شبکه یک نیست. حالا روی پل عابر پیاده، در فلان سایت و در کلی شبکه ماهواره ای سینما زنده است. پس اگر قرار است سینما را بپذیریم، این سردرگمی ها نتیجه روشنی ندارد. نگذاریم سینما موجود ناقض الخلقه ای مثل: موسیقی بشود و هرچند نباید فراموش کنیم ما مردم ایران اعتقاداتی داریم که عیاری هم باید به این اعتقادات احترام بگذارد.

حسام نواب صفوی یا (نسنجیده هفته)

تعطیلی شبکه فارسی وان و ادعای حسام نواب صفوی مبنی بر نقش او در تعطیلی این شبکه در ادامه سلسله رفتارهای ... این هنرپیشه جالب توجه بود. پیش از این نواب صفوی در مورد مسائلی ... سیاسی چون: مالکیت بحرین اظهار نظر کرده بود موضع گیری هایی که ... نمی آید، بلکه ... به نظر می رسد. بررسی رفتارهای حسام نواب صفوی نکات جالب توجهی دارد. از چسبندگی رسانه ها شروع می کنیم و به رفتار ... و ارتباط این دو به هم می رسیم.

در دنیای جدید رسانه ها چسبنده ترین اند. بیش از سیاست مداران و فیلسوفان و یا حتی اقتصاد دانان. رسانه ها می توانند نظر ما را به سمت چیزهایی جلب کنند که آن ها تشخیص داده اند تیتر یک باشد. تاثیر گذاری و جلب کنندگی آن ها از صد نفر آدم فکر ساز و تئوری پرداز بیشتر است. چسبندگی رسانه ها یعنی همین که با قدرت آن ها در دنیای امروز حسام نواب صفوی و حرف های ... می تواند مهم جلوه کند و کارکردی دو سویه داشته باشد. دوسویه یعنی این که هم حسام ... بیاورد و هم خوراک کم خطر برای رسانه بسازد. حالا اما رسانه ها شخصی و متکی به فرد شده اند، یعنی کافیست کمی مشهور باشید خودتان به تنهایی رسانه اید، مثلا در اینستاگرام.
یک هفته 7 چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

اما چرا حسام باید به اوج بیاید؟ چون جایگاه ... در هنرپیشگی ندارد، پس برای ... بودن و ... بیاندازد که صرفا او ... می کند. نواب صفوی اگر مثلا در مورد کم کاری برخی بازیگران اظهار نظر کند خیلی ... نمی شود، چون ... این عرصه نیست که اظهار نظرهای تخصصی اش شنیده شود، پس به ناچار با یک اظهارنظر... به شکلی سلبی دیده می شود.

در اوضاع «هر فرد یک رسانه» فعلی لجام گسیختگی بیشتر هم شده. به عبارتی راحت تر و کم دردسرتر می شود ... کرد. اصلا نیازی نیست یک فرد مشهور به روابط میان سلبریتی و رسانه بیفتد. او یک پست می گذارد و طبعا چون می داند...

می شود یک هنر پیشه ... بود و ادعای ...کرد و دل عده ای را به دست آورد و ...خرید و یا حتی بازهم یک هنرپیشه ... بود... گرفت و حداقل کلی ... مثبت جلب کرد. شاید هم یک تهیه کننده ... برایت نوشت. هر دو سمت ماجرا حکایت آدم هایی است که در... دارند، آدم هایی ... و ... که دائما خودشان را ... می کنند.

پی نوشت: متن این گونه نبود، این گونه شد. فاصله آن بود و این شد معنای رنج ماست!

ابی یا (معمای شاه هفته)

مجموعه معمای شاه دائما خبر ساز است و این خبر سازی برای یک مجموعه در تلویزیون ایران در وهله اول اتفاق خوبی است. ساده ترین معنایش دیده شدن مجموعه ای است که می توانست مثل خیلی سریال های دیگر گم و گور باشد، در فضای کم بیننده رسانه ملی، مردم هر چند روز یک بار نسبت به اتفاقات این سریال واکنش نشان می دهند. واکنش ها عمدتا از دو نکته ریشه می گیرد؛ یکی مضامین و سوژه های حساسی است که این سریال روایت می کند و دیگری خط قرمزهایی که به لطف گریم های قدرتمند پشت سر گذاشته شده. اما همه ی این ها باعث نمی شود فراموش کنیم که اصولا در ساختن یک کار تاریخی نمی شود کج دار و مریز رفتار کرد. تناقض ریشه ی«معمای شاه» را خشکانده!

علی حاتمی شاید شاخص ترین تاریخی ساز آثار تصویری در ایران است. او زبان تصویری ویژه ی خودش را داشت. از ابتدا تکلیفش را روشن کرد که روایتی شخصی از مقاطع حساس تاریخی دارد. او شعر می گفت از آن جاهایی که دوستش داشت؛ از سال ۳۲ و آدم هایش روایتی نه صرفا وفادار به واقعیت، بلکه رنگ و لعاب دار و موزون ارائه می کرد. حاتمی با سینما و تاریخ عشقبازی می کرد، اما داستان ورزی اساسا متفاوت است.
یک هفته 7 چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

او داعیه ساخت کار تاریخی دارد درچارچوب واقعیت و حتی فراتر از واقعیت، یعنی کار تاریخی افشاگرانه که ادعایی ثقیل و سنگین است. چنین ادعایی را به مرحله عمل رساندن کار دشواری است، هم سازندگان باید دسترسی و اشراف زیادی به منابع تاریخی گوناگون و بخش های متنوعی از حقیقت داشته باشند و هم بستر کار برای ارائه کار به نسبت کمتر موضع دار فراهم باشد. در مورد «معمای شاه» هر دو شرط ساخت کار تاریخی افشاگرانه نقض شده، به نظر نه اشراف کاملی به تاریخ از سمت سازندگان وجود دارد و نه بستر مناسبی برای ارائه فراهم است.

این نقض ساختاری باعث می شود مجموعه ی «معمای شاه» دائما خودش را بزند اصطلاحا. یعنی برای جذابیت به عناصری دست بیاندازد که اصولا ربطی به منویات سازندگان ندارند .مطمئنا وزن یک خواننده پاپ خیلی پایین تر از کار تاریخی افشاگرانه است، اما وقتی ریشه ی کار در خاک تناقضات رشد کرده، سرشاخه ها دائما آن نقض را به رخ می کشد.

«معمای شاه» در تکفیر دوره ای است که البته از فرط پر اشتباه بودن قابل تکفیر هم هست اما نه با ابزاری که به نوعی المان هایی از آن دوره را به ذهن مخاطب می آورد (موسیقی پاپ دهه پنجاه خورشیدی به شدت قابل دفاع است) که محبوب است. نمی شود گفت از دانمارک بدمان می آید با آن رفاه مسخره اش! آن دوره ضعف های بی شماری داشته که می شود نقد و تکفیرش کرد، چرا از نقاط قوتش برای تکفیر استفاده می کنید؟ این استفاده ابزاری از «ابی» نوعی تخریب خط مشی سریال نیست آیا؟

کریستیانو رونالدو یا (فوتبالیست هفته)

دریافت جایزه بهترین بازیکن سال در مراسم فیفا، فهرست عناوین رونالدو را در سالی که گذشت کامل کرد. دوگانه ی مسی و رونالدو چند سالی است که دنیای فوتبال را تصاحب کرده. عناوین و افتخارات یا به رونالدو می رسد و یا به مسی. کری خوانی ها هم محدود به طیف طرفداران بارسلونا و یا رئال مادرید شده، دو بازیکن با کیفیت بالا و البته دو تیم فوتبالی که چشم و چراغ این سال های فوتبال دنیا هستند.

در ظاهر با دو نابغه مواجهیم و شاید باید احساس خوشوقتی کنیم که هم عصر این دو ستاره هستیم، اما وقتی به گذشته ها نگاه می اندازیم، بیشتر از پیش درک می کنیم که ستاره های امروزی به رغم تکنیک بالا و حرکات خلاقانه ای که دارند چیزهایی از جنون و دیوانگی ستاره های گذشته را ندارند. چیزهایی که هنگام تماشای یک مسابقه فوتبال ما را غافلگیر کند و به وجد بیاورد. انگار فوتبال هر چه بیشتر می گذرد، بیشتر تحت تسلط سیستم و نتیجه قرار می گیرد. شواهدش هم پیداست مثل نفس وجود مربی ای چون مورینیو.
یک هفته 7 چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

تنوع و گوناگونی از فوتبال کوچ کرده به جایی که نمی دانیم کجاست! آن گود جنگ گلادیاتورها شاید بدیل نزدیک ترش مسابقات دهه های قبل تر فوتبال بود، فوتبالی که یک باجوی شگفت انگیز داشت، روماریو داشت، کلینزمن و حتی دیوید سیمن و آخرین آن دیوانه ها زیدان.

نابغه هایی که یک باره افت می کردند، پنالتی حساس را بیرون می زدند، با سر توی صورت حریف می رفتند و...افت و خیز رفتاری فوتبالیست های آن روزها بیشتر شبیه زندگی بود. غافلگیری و جنون مثل کانتونا!

فوتبالیست های امروز اما همه اش از نبوغ فوتبالی نان نمی خورند. آن ها پکیج مورد پسندی برای مجلات مد و رسانه های سبک زندگی هستند. مسی و رونالدو را دائما در نمای نزدیک می بینیم. چهره، مدل مو، کفش و لباس در مقبولیت فوتبالیست امروزی تاثیر گذار است و هویت آن ها چند وجهی تر است وخب این هویت کمتر مستقل و قائم به ذات است. باجو موهایش را به عشق خودش می بست، اما مدل موهای رونالدو تابع مد جهانی است. باجو مد صادر می کرد، رونالدو از مد تبعیت می کند. همه ی این ها را گفتیم در مدح نابغه های دیروزی و نکته آخر هم در مورد قیاس رونالدو و مسی؛ انصافا رونالدو به کار فوتبال امروز بیشتر می آید. او در تیم ملی هم فرمانده است؛ شخصیتی برون گرا که قدرت رهبری هم دارد و بیشتر سیستماتیک رفتار می کند. هر چند که مسی بیشتر شبیه نسل های سابق فوتبالیست هاست.

ایرج جنتی عطایی یا (ترانه سرا هفته)

گاهی برخی ها آنقدر که باید قدر دانسته نمی شوند، ایرج جنتی عطایی از آن هاست. از آن ها که زبان ما را گسترش داده اند، در لا به لای کنایه ها و جملات روزمره ما تاثیر گذار بوده اند.

اصلا ما بارها با ترانه های آن ها زندگی کرده ایم و خالی شده ایم و پرمان کرده اند. اما قدرشان را ندانسته ایم. شاید برخی رسانه ای ها فکر کرده اند که در مورد امثال او نوشتن کاری جدی و اثر گذاری نیست، اما همان ها در پخش اتومبیل هایشان با اشعار یکی مثل جنتی عطایی زندگی کرده اند. عجیب است ما گاها امورات بدیهی و درگیر کننده روزمره را ناچیز می شماریم و فکر می کنیم حرف خوب حرف گنده است.
یک هفته 7 چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

بنا به دلایلی عده ای از بهترین هنرمندان عرصه های مرتبط با موسیقی اینجا نیستند. اما هنر که جغرافیا نمی شناسد. تکریم جنتی عطایی به نوعی هم پاسداشت روزها و شب های ماست و هم یادآوری گذشته درخشان ترانه سرایی است و تذکری برای امروزی ها که انوع ابداعات غیر اصولی را وارد ترانه کرده اند و اصلا از آرایه های ادبی فاصله گرفته اند. این روزها خیلی از ترانه ها در واقع بازگفت حرف های روزمره هستند. ترانه ایهام و ابهام و استعاره دارد و زبان کنایه ای اش جای کشف و شهود می گذارد. سر هم کردن زبان محاوره که اندکی وزن دارد، ترانه نیست قطعا.

ضیافت های عاشق و تن هایی که با کمک هم پل می شدند و حکایت آن شب و آشیان شب زده، فکر یک سقف، سقفی بی روزن. همه تبلور واژه های ایرج جنتی عطایی است که عشق به دیگری و به وطن و...را ترویج می کرد. آن واژه ها آبرو دارتر از عبارات سخیفی چون«الو چرا قطع کردی؟» و یا شرح معاشقه های نیمه شب است و حتی بهتر از مدل جدیدتر تزیق شادی با «به به» گفتن های بدون ظرافت است. مرور جنتی مرور اصالت ترانه سرایی است. تولدش بهانه بود!

مدیران ارشد صدا و سیما یا (تاخیری های هفته)

هرچه کردیم نشد و باز هم حجم هفت چهره بیشتر از حوصله ی شما شد.اما نمی شد به ماجرای تاخیردر اطلاع رسانی فوت آیت الله رفسنجانی اشاره نکرد. تاخیری حدودا پانزده دقیقه ای که تا حدی قابل درک است. رسانه ای در این سطح و مقیاس به هر حال تا قطعیت یک خبر نمی تواند اقدام به انتشار آن کند اما مساله این جاست که پانزده قیقه فاصله ی زیادی است و بعد از آن هم شکل پوشش عجیب بود؛ زیر نویس.
یک هفته 7 چهره؛ از وداع با آیت الله تا معمای شاه

توقع می رفت چنین خبری با قطع برنامه های روتین و پوششی وسیع تر همراه شود اما نشد و بعد در روزهای گذشته صدا و سیما دستپاچه تر در پی جبران مافات است. گمان می رود مدیران تلویزیون از خلا وجود یک سیستم کارآمد مخاطب شناسی رنج می برند و آمارهایی هم که صرفا در مورد میزان بیننده و محبوبیت برنامه های مختلف دارند واقعی نیست. همین مساله باعث شده از شناخت نبض مخاطب و تب جامعه عقب بمانند و همیشه کمی دیرتر به جمعیت بپیوندند.

به هر حال جالب نیست تلویزیونی معاند مثل: بی بی سی فارسی از همان دقایق ابتدایی پوشش همه جانبه داشته باشد. تلویزیون ملی جنگ و سریال و...پخش کند. تلویزیون همیشه با تاخیر نبض مردم را باور می کند. اتفاقی که نه در چارچوب تحلیل های سیاست زده بلکه اصلا از لحاظ تحلیل های رسانه ای می تواند در آینده ای نه چندان دور پاشنه آشیل این رسانه شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      ! در واقع ضعف مدیریتی نیست اونا مجبورند صبر کنن تا ببینن از بالا چه دستوری میرسه و بعد مطابقش عمل کنن کار سیمای میلی ما بیشتر خبرسازی هست تا خبررسانی

    • بدون نام

      متشکرم. استفاده کردیم

    • بدون نام

      واقعا هم تلوزیون کوتاهی کرد و خودشو بی اعتبار تر از قبل کرد.15 دقیقه رو هم قیقه نوشتین.حسام هم شورشو در اورده واقعا بعضیا با خودشون چن چندن .عالی بود.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        تاخیری هفته؟؟

    • دراكولا تا به تا

      مردم ما اعتقاداتي دارند كه بايد عياري بهشون احترام بگذاره؟ شما وكيل وصي مردمي؟! ايا واقعا مردم ميخواند زني رو ببينند كه با روسري ميخوابه؟

      پاسخ ها

      • بدون نام

        مامان بزرگ من همیشه با روسری میخوابید میگفت روسری سرم نباشه سر درد میگیرم..مردم ما تو رسانه جزئیات نمی خوان ببین

      • بدون نام

        خط قرمز هارو کی بوجود میاره ! آدمای همون
        جامعه .که در جغرافیای دیگه با
        همون تفکر رعایت نمیشه مثل ترکیه
        مثل عربستان که رانندگی خوذرو برای زن
        غیر قانونیه کشورای مسلمان دیگه نه

      • بدون نام

        طبق استفتا موی تراشیده و موی مصنوعی مشکل نداشته قبل هم اتفاق افتاده تصمیم گیری سلیقه ای الان شده

      • بدون نام

        چه سانسوری تمیزی.مرحبا.

    • مشتری

      مطلب کیانوش عیاری اساسا به درد این مجله نمیخورد.
      به درد مجلات سینمای فلسفی میخورد یا میشود در بورد دانشگاه علامه به عنوان نمونه مقاله فلسفی قرارش داد.
      با این دست نوشتار سطح سواد و سلیقه مردم بالا نمیره. فقط مخاطب ش کم میشه آقای عبدلی . خود دانی

    • بدون نام

      آخه این شعار بی ربط چیه؟ امیر کبیر ایران؟!! انگار امیر کبیر برای خارج ایران بوده، مثلا یک نفر توی کشور خارجی را میشه به یک نفر توی کشور دیگه نسبت داد، مثلا گاندی ایران، حالا کار ندارم این مرحوم واقعا همچون امیرکبیر بودن یا نه، ولی شعار امیرکبیر دوران صحیح می باشد. تروخدا دیگه شما این شعار و نشر نکن آقای عبدلی

    • بدون نام

      مگه اميركبير مال افغانستان بوده كه در مورد ايت الله رفسنجاني نوشتيد اميركبيرِ ايران!!!
      عزيزم شما همون در مورد طلاق و ازدواج و جراحي هاي زييايي بازيگرا بنويسيد لطفا!

    • بدون نام

      خانواده هاشمی احتمالا حواسشون به طراحی دو شکل تابوت متفاوت و اون شکل و وضع چسب زدن و طناب نبود وقتی چند میلیون دوربین هست حتما عمدی بوده اما پیام خوبی نداشت
      برادرش هم توضیح خوبی نداد .

    • بدون نام

      بریدفیلم خوب بسازید روسری داشتن یه فیلم تغییری نمیده

    • بدون نام

      از متن در مورد نواب صفوی واقعا هیچی نمونده ... هیییچچیا

    • بدون نام

      خدا رحمت کنه آیت الله رو . جای خالیش در سیاست پرشدنی نیست

    • بدون نام

      بازم این عبدلی ... ما که علی رغم انتقاد هایی که به ایشون داشتیم,اونقدر نامرد نبودیم که سختی کشیدن های ایشون رو فراموش کنیم.

    • متین فر

      اقای عبدلی این یه اصل ثابت شده ست هیچکس هوکم نمیتونه انکارش کنه که وحدت مهم ترین عامل پیشرفت یک کشوره,حالا فکر نمیکنی استفاده از این کلمات دور از عقب گرایی مثل افراطی و تندرو جامعه رو دو دسته میکنه؟

    • بدون نام

      نمیدوتم یادتونه یا نه,اما اوایل سال هفتاد قبل از اینکه مرحوم اقای رفسنجانی تغییر کنند,اصلاح طلب ها خیلی ضد ایشون بودن,ایشون رو خطاب میکردن مرد سرخ پوش یا یه همچین چیزی,چندتا کتابم بر علیهش نوشتن, اینا که میگم واقعیت داره.
      حالا کار به اینش ندارم,اما حرفاتون برام عجیبه شما که هرکی عوض میشد توهین میکردین بهش و انگ یه چیزی بش میزدسن,اما این تغییر رو میگید تغییر شجاعانه.
      خیلی جالبه شما همیشه هرچی به نفع خودتونه موضع میگیرید باهاش.

      پاسخ ها

      • گندم

        اصولا اصلاح طلبا بودن که آیت الله رو دستاویز قرار میدادن نمونه اش هم کتاب عالیجناب سرخپوش یا انواع تهمتهائی که به این مرد میزدن. ااقای عبدلی ایکاش قبل از نوشتن این مطلب با شتابزدگی و البته سوگیری با دوز بالا ، مطالعه دقیقی هم روی اظهارنظرهای کله گنده های اصلاحات و مواضعشون (گنجی- حجاریان- آرمین و....)نسبت به آقای هاشمی ( البته در زمان حیات هاشمی) میکردید تا انقدر هول و ترس از رادیکالها رو که غالب خودتون شده به کل جامعه تعمیم ندید. هر موقع که اقای هاشمی با رهبر همسو میشد اصلاحات تخریبش میکرد و هر وقت از رهبر زاویه می گرفت مورد تشویق واقع میشد.. روز سرد، اضطراب، هول، ترس ،بدنه ،دور کمر ....واقعا چی فکر کردید شما؟. اقای عبدلی می دونید ما در ازای آنچه می نویسیم مسئولیم و روز حساب از ما سوال می شود؟

    • بدون نام

      در مورد اقای عیاری میتونم بگم ایشون استاد سینما هستند و قابل احترام,اما بحث رئالیسم که یکی از مکاتب هنر غربیه و اقای عیاری بهش معتقده, ما هم اعتقاداتی داریم که بهش معتقدیم, شاید در ظاهر استفاده از پوستیژ خیلی پیچیده نباشه,اما اگه عمیقا بخواد بهش نگاه بشه,سینما واقعا ظرفیت فرهنگ سازی رو داره ینی قبول داریم که سینما تاثیر زیادی روی فرهنگ عمومی داره, پس اینجا فقط این مسئله در حیطه ى هنر قرار نمیگیره. تاثیرات عمیقی هم روی مردم داره.
      امیدوارم اقای عیاری اینو درک کنن.

    • بدون نام

      اگه اقای عیاری بخواد فیلمش رائالیسم و واقعی بشه, پس بجز پوستیژ باید چارچوب روابط رو حذف کنه.ینی از این چارچوب عبور کنه.
      اما با نظر دوستمون موافقم, سینما واقعا روی فرهنگ مردم تاثیر داره, بعدش نمیتونیم با این کارا بیایم گله کنیم از معضلات اجتماعی.
      کاش اقای عیاری هم با فرهنگ خودمون فیلم بسازن نه با یه مکتب که با فرهنگ ما همخوانی نداره.

    • بدون نام

      حسام نواب صفوی هم یه ادمیه مثل بقیه افرادی که عقده دیده شدن دارن که البته کم هم نیستن, حالا هراتفاقیم می افته میخواد بگه من این کارو کردم.
      میدونم حسام این کارو نکرده اما هرکی شبکه رو جمع کرد ایول داره.
      برای حسام هم غصه نخورید

    • ناشناس

      بسیار مطالب زیبا نقد شده بود

    • بدون نام

      من این سریال معمای شاه رو میبینم, نقش ابی رو خوب دراوردن اتفاقا اگه واقعا دیده باشیدش هیچ توهینی به موسیقی پاپ دهه پنجاه و شصت نکرد. توصیه میکنم قبل از انتقاد حداقل ببینیدش.
      موسیقی دهه پنجاه و شصت قابل دفاعه, معلومه.

    • بدون نام

      ده دقیقه تاخیر داشت تلویزیون,چون باید مطمین میشد خبر واقعیت داره یا نه, اونم تو این عصر فضای مجازی که هرروز خبر مرگ یکی رو میدن.

    • بدون نام

      اگه تلویزیون ما میلیه, پس حتما شبکه های اونور حقیقیه؟؟!! درسته که تاخیر داشت, اما این همه بی انصافی؟
      به هرحال این چند روز خیلی خبر هارو پوشش دادن,حداقل ي تر از اینه که ادم اخبارشو از دشمنش بگیره,که شک داره تو درست یا غلط بودنش.
      اونا هم که این چندروز برای تخریب مرحوم رفسنجانی سنگ تموم گذاشتن. نامردا.

    • بدون نام

      جناب دراکولا نکنه شما وکیل وصی مردمی؟ کافر همه را به کیش خود پندارد.
      شما هم نمیتونی از طرف مردم تصمیم بگیری,میتونی فیلمای شبکه های ماهواره رو نگاه کنی.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بله ایشون ظاهرا وکیل وصیه مردمه.

        لطفا درباره چیزی که در تخصص و عقیدت نیست نظر نده. هی ما باید توجیهت کنیم.

      • بدون نام

        لایک والا

    • بدون نام

      طرف میره با غرب سازش میکنه (ظریف)بعد بش میگن امیرکبیر.اونم امیرکبیری که جونش رو برای ایستادگی دربرابر خواسته های غرب داد.
      چی میشه گفت؟

    • بدون نام

      خدا وکیلی فیلمای الان انقد چرت شده, همه عین هم تو داستانای اکثرا عاشقانه ابکی,حالا روسری باشه یا نه, وقتی فیلم به درد نخوره,چه فرقی میکنه اینا بهانس بنظر من.

    • بدون نام

      چرا سانسور میکتی اخه مگه من چی گفتم؟
      گفتم اقای عبدلی چرا همه چیز رو میندازید گردن اصولگرا ها؟ ما هم رفتیم تشییع جنازه ایشون,اونقدر نامرد نیستیم که مجاهدت های اقای رفسنجانی رو فراموش کنیم.

    • بدون نام

      اقای عیاری این حاشیه سازی رو بجای فیلم سازی دنبال نکنید.مطمین باشید اگه یک فیلم خوب و درجه یک مثل بقیه فیلماتون و مطابق فرهنگمون بسازید حتما دیده میشه.
      برام عجیبه الان غربیا دارن مسلمون میشن,اسلام هراسی میکنن تا مردم رو از اسلام دور بکنن,بعد ما که یه کشور اسلامی هستیم برعکسیم.

    • فرزانه

      بهتر نبود تحلیلی که اینگونه نبود و اینگونه شد رو اصلا نمیذاشتید؟؟؟

    • golbahar

      بله اگر دهه پنجاه ایرادهای در یه سری مسائل داشت اما موسیقی اون دوره بشدت مفهومی و زیبا بوده و هنوزم شنونده داره و همینطور برترین خواننده های معروف ما تماما مال اون دوره هستن.در سریال معمای شاه بله توهین به موسیقی و بعضی خوانندگان کرد.اونجایی که یه دختر ظرفشور رو آورد تبدیلش کرد به به دختر فاسد با این وعده که خواننده و سرشناس میشه و بعد گفت شهره و خیلیای دیگه(یعنی مثلا گوگوش،هایده،مهستی و... )هم همینطوری اومدن بالا و خواننده شدن.این توهین نبود بنظرتون؟یعنی چون یه زن بوده اصلا بواسطه استعداد و صداش بالا نمیومده و بخاطر زد و بندها و بی عفتی های پشت پرده بواسطه بعضی آقایان دیده میشدن و چهره میشدن؟آیا میشه منکر استعدادهای ناب و صداهایی بسیار خاص و قوی خوانندگان زن اونموقع شد و ربطش داد به اینکه بخاطر مثلا فساد دربار این خوانندگانی که در وربار رفت و آمد داشتن هم همه فاسد بودن؟!این تخریبه دیگه یا مثلا اون دیالوگ مصنوعی ای که بعد از پخش موسیقی ابی گفتن که این از خودمونه ما با هم هم پیاله ایم میدونی که! یعنی یه کلام میخواست بگی ابی مشروبخوره و آدم بدیه.واقعا الان زمانه ایه که با این قبیل حرفای احمقانه بخوایم کسی رو تخریب کنیم؟در حالی که فسادهای خیلی بزرگتر و بدتری رو شاهدیم؟

    • بدون نام

      در مورد تاخیر صدا و سیما در پخش خبر فوت ایت الله:
      1- اولا این بندگان خدا (مدیران سیما) تکلیف خودشان را نمی دانستند. با این همه بدخواه علیه مرحوم هاشمی که او را ساکت فتنه و یا ... می دانستند طبیعی است که مدیران صدا و سیما باید کسب تکلیف می کردند که اصلا خبر را پخش کنند یا نه.
      2- حتی چند ساعت بعد از تایید خبر فوت ایشان، در خبر سیما، اصلا فیلمی از مراسم جماران نبود. عکس خبرنگار همزمان با پخش خبر او از جماران نشان داده می شد!! انگار این اتفاق در یک کشور افریقایی افتاده و سیما فرصت نکرده فیلمی از مراسم تهیه کند!!!!
      3- جالبه که الان دایم شبکه ها به تجلیل از مرحوم هاشمی می پردازند. عملی که اگر یک هفته پیش انجام می دانند مجازات بزرگی در انتظارشان بود.
      4- سید محمد خاتمی کجاست؟ چرا در هیچکدام از مراسم نبود؟
      5- مردم می فهمند.
      6- چاپ کن لطفا.

    • دراكولا تا به تا

      نه معلومه كه من وكيل وصي مردم نيستم ولي فكر نميكنم انتظار نابجايي باشه كه دلم بخواد اثر يه كارگردان رو بدون اين كه انقدر به محدوديت فكر كنه ببينم. بذاريد يه مثال ساده بزنم! من مجبورم هر نظري رو ميدم انقدر ويرايش كنم كه قابل چاپ بشه. پس شما نميتونيد عقيده من رو به صورت كامل بفهميد. در حقيقت شما از صداهاي متنوع و ديدگاه ها مطلع نميشيد. مثلا من دلم ميخواست درباره ايتالله هم كامنت بدم ولي قيدش رو زدم.
      حالا من ميگم عياري كارگردان به اين خوبي، اجازه بديد هموني كه ميخواد رو بسازه. وقت و انرژيش رو با نظارت از بين نبريد. بذاريد كساني مثل من كه ديدن زني با روسري تو خونه براشون ناملموسه، يه فيلم ايراني ببينند.
      راستي بدون نام ١٣:٥٣ خوب شما فكر ميكني نويسنده علامه دهر هست؟ چرا من نبايد نظر بدم؟ خوب من سعي ميكنم هي ديدگاهام رو بازنگري كنم. شما تم انقدر گارد نگير لطفا

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بله ظاهرا یه عده مسلمون باید قید اعتقاداتشون رو بزنن تا شما چیزی رو ببینید که براتون ملموسه!!!!!!؟؟؟؟ به قول اون دوستمون بهتره شماهمون فیلمای ماهواره رو ببینید.
        ضمنا نظرم منم سانسور کردن چون من در حمایت از نویسنده نظر نداده بودم بلکه منظور دقیقا مخالفت با کامنتای شما بود که در بخشهای مختلف میزارید و نشون دهنده آگاهی کمتون از اسلام عزیزه.

      • بدون نام

        در ضمن کارگردانی که بتونه حرف درست بزنه و یه اثر خوب بسازه خودشو درگیر و محدود به فرم و ظاهر نمی کنه پس شما بهتره اگه دنبال فیلم خوب هستی جای دیگه سراغش باشی نه توی آثار کسایی که میخان با حواشی و سروصدا کارشونو سر زبون بندازن.

      • دراکولا تا به تا

        خوب مشکل همینه دیگه، چرا اون یه عده نمیتونند قیدش رو بزنند ولی اون یکی عده باید قیدش رو بزنند
        خوب الان من باید خوشحال باشم که نظر شما منتشر نشده؟ خوب منم دارم میگم اگر نظراتمون رو بدون ممیزی منتشر میکردند با طرز فکر هم بیشتر اشنا میشدیم

      • بدون نام

        چرا اون یه عده نمیتونند قیدش رو بزنند ولی اون یکی عده باید قیدش رو بزنند
        خودت فهمیدی چی گفتی؟؟؟؟؟؟

    • صبا

      آقای عبدلی خرده هوشی دارم ولی نوشته های شما رو عجیب نمیفهمم اینقدر که اصرار داری مغلق بنویسی.که چی مثلا؟؟؟ با این سبک نمیشه باسواد و فهیم جلوه کرد. لطفا ساده تر و صحیح تر بنویس.
      با تشکر

    • صبا

      دوستان نکنه شما میفهمین این مطالبو؟

    • بدون نام

      خدا رحمت کنه آقای هاشمی رو .انگار تو مراسم بزرگداشتش جای خودش خالی بود .من که تا حسابی گریه نکردم آروم نشدم. انگار یکی از خانواده ام بود . راستی کی گفته جز اصلاح طلب ها بود ؟؟ به نظر من تو کشور ما اصلاح طلب ها غرب گراهای بیخیال دین اند یا حداقل دین طبق میل خودشون با کلی حذف و اضافه و اصولگراها هم بیشتر افراد مقدس مآب سنتی اند که یه جاهایی به دین صدمه میزنن.و آقای هاشمی جز هیچکدوم نبود به نظر من .

    • دختر ایران

      ایران و ایرانی به هیج جا نمیرسه تا وقتی که این جناح بازیای سیاسی وجود داره که به شخصه با هیچ کدوم از این جناح ها موافق نیستم چون واقعا براشون مطرح نیست که چی واقعا درسته هر تصمیم و یا اظهار نظری که از جانب خودشون باشه به نظرشون درسته و هر تصمیمی که از جانب دیگری باشه قطعا غلط و در واقع به عنوان یه شخص بی طرف با دوتا تصویر متفاوت از یه ماجرا مواجه میشی و این وسط باز هم مردم قربانی میشن چون افراد هر جناح برای به کرسی نشوندن تفکرات و اهداف جناح خودشون حتی حاضرن چشمشونو روی واقعیت ببندن یا حتی منافع مردم و کشور رو نا دیده بگیرن به نظر شخص بنده نه اصول گرا ها گرایشی به اصول دارن و نه اصلاح طلب ها عاقه ای به اصلاح امور در ضمن اگه میخواید نظرمو سانسور کنید لطفا کلا درجش نکنید

    • بدون نام

      اغا این دراز کوتاه تابه تا ست نه دراکولا!!تا به تا،لطفا اسمتو تصحیح کن کارذر گرامی.

    • بدون نام

      گلبهار جان دیگه واقعیت رو که نمیشه انکار کرد. بله موسیقی اون دوره خیلی طرفدار داشت اینو همه قبول دارن,اما اون بخش هایی که نشون داد اون دختره و اینا همشون وجود داشته تو کتابای فرح هم هست,کتاب خاطرات فرح و بقیه اطرافیان شاه و حتی اسناد رو اگه بخونی کاملا هست.

    • بدون نام

      دراکولا جان, اقای عیاری اگر یک فیلم خوب بسازه حتما مردم میبیننش, الان یه نگاه به سینما بنداز خیلی فرق کرده از نظر پوشش اما واقعا فیلما بهتر شده نسبت به قبل؟ نه اصلا.
      چرا فکر میکنی اگه بیاد با سبک ریالیسم که البته باید کلا چارچوبا رو برداره,میتونه تغییر اساسی بده به فیلم.
      میتونه متناسب با فرهنگ خودمون فیلم بسازه.
      من نمیدونم چرا ما بجای اینکه از صنعت غرب یادبگیریم,میریم از فرهنگشون تقلید میکنیم اونم چشم بسته.

    • بدون نام

      21:58موافقم. خیلی از اصولگرا ها حتی بیشتر از اصلاح طلب هایی که من میشناختم برای مرحوم رفسنجانی رفتن تشییع جنازه. ولی یه سری با الفاظ تندرو و افراطی میخوان جامعه رو دوقطبی کنن.

    • ali katrina

      اون سه نقطه های حسام نواب صفوی ک کلا بدجور رو مخ بود,حتی اگ مجبور هم بودید میشد برخی کلمات رو عوض کرد...
      لطفا از کلمات روان تری استفاده کنید,ما مردم عادی خیلی از این کلمات رو نمیفهمیم,یا حداقل معنیشو هم بگید تا یچی هم یاد بگیریم این وسط...
      و یه نکته ک میشه اعتقادات رو بیان کرد,ولی نمیشه این اعتقاد رو له همه تعمیم داد یا به زور تو ذهن مخاطب جا کرد
      ممنون,من مشتزی هر هفته ی این مطلبم

    • جهره ي پيشنهادي براي هفته ي بعد

      عبدلي يا سانسور هفته! خب اين جهره رو كاملا حذف مي كردين مكه امتحانه كه خودمون بايد جاي خالي رو با كلمه ي مناسب پر كنيم؟ يا شايد ترسيدين

    • عاطفه

      در مورد متن آیت الله هاشمی رفسنجانی حرف دل منو بسیار عالی بیان کردید

    • بینام

      عبدلی یا عقل کل هفته

    • لیلا

      مرسی از قلم زیباتون. خیلی دویت دارم. تفاسیر تون از اقای رفسنجانی رو خیلی دوست داشتم. واقعا هم دوستش نداشتم و هم قبولش داشتم...پارادوکس عجیب!

    • بدون نام

      من دوسش داشتم اما قبولش نداشتم.

    • گندم

      ...متن این گونه نبود، این گونه شد. فاصله آن بود و این شد معنای رنج ماست!...مگه مجبور بودین متن رو کار کنین حذفش میکردین خوب! در ضمن وقتی شما جناب عبدلی راجعبه هر مقوله ای؛ سینما،سیاست، بحران، بهداشت،لایه های اجتماعی، تن زدودگی، کاناپه،رفرمیسم، موسیقی، ایرج جنتی و ....نظر میدین و همه رو میشورین میذارین کنار، حسام نواب صفوی چرا نظر نده؟

    • داریوش

      عشق فقط ایرج جنتی عطایی زنده باشن استاد

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج