طنز؛ رای ما، رییس خوش تیپ ما

ماهنامه خط خطی - علیرضا کاردار: صبح که وارد شدیم، دیدیم روی تابلوی اعلانات و در و دیوار، سوابق کاری و پوسترهای ریاست مرکز را زده اند. باز چه بساط جدیدی راه انداخته بودند؟ با تعجب وارد سالن شدیم، چشممان افتاد به تخت ها، که رویشان تحصیلات و تخصص های رییس را نصب کرده بودند. دیگر شورش را درآورده بود.

به نمایندگی از طرف بچه ها رفتم روابط عمومی تا دلیل این کارها را بپرسم. بچه های روابط عمومی سرشان شلوغ بود و مشغول تلفن ها بودند. سرانجام، معلوم شد رییس از حالا دارد برای کاندیدا شدن در انتخابات آماده می شود. تا حالا، دورخیز برای انتخابات خیلی دیده بودم، ولی این یکی از خیلی دور خیز برداشته بود، امیدوارم بلایی سرش نیاید!

چون مرده شور خانه ما خصوصی است، هزینه هایش هم با مراکز دولتی متفاوت است. نه که مطابق هیچ قانونی نباشد، قانون خاص خودش را دارد. یعنی تعرفه خدمات هم شناور است، هم وابسته به پارامترهای مختلف. مثلا مسئول پذیرش اول نگاهی به سر و وضع مشایعت کنندگان جنازه می اندازد، بعد محاسبه می کند وسعشان چقدر است و بعد قیمت ها را اعلام می کند. از طرف دیگر هم، وابسته به قیمت دلار، نفت، گوشت، تخم مرغ و مایحتاج مردم کار می کنیم.

چندوقت پیش، که دلار به طرز وحشتناکی بالا کشید و گوشت هم گران شد، قیمت های ما هم دو برابر شد. چند روزی به این صورت بود تا رییس مرکز دید با این قیمتها بازار کساد شده، طرح ویژه آف زمستانی گذاشت. به ضرب و زور قرعه کشی و تخفیف و خدمات ویژه پس از شست و شو، توانست بازاریابی کند تا ورشکسته نشود. شنیده ایم قرار است به زودی هم طرح یک به اضافه یک راه اندازی کند. یعین هر خانواده ای که یک میت برایمان بیاورد، یک عضو زنده شان را هم رایگان برایشان می شوییم، به صورت اشانتیون!

گفتم که رییس مرکز قصد کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را کرده بود. تعجب کرده بودم چرا برای ما تبلیغ می کند. کلا شاید بیست رای از ما گیر بیاورد. تازه اگر صلاحیتش تایید شود و ما هم برویم و به ش رای بدهیم. ولی انگار آن ها فاز اول تبلیغاتش بود که در مرده شورخانه شروع کرده بود. چندروز بعد، فاز دوم را در سطح مراجعان مرکز پیاده کرد. بچه های پذیرش وظیفه داشتند خانواده های هر میتی را که وارد مرکز می شد پرزنت کنند و بروشورهایی به ش بدهند تا با رییس آشنا شود و در ذهنش داشته باشد که به او رای دهد.

دیروز صبح، چشممان به فاز جدید تبلیغاتش روشن شد. متوجه شدیم برای بچه های بخش شست و شو شیفت گذاشته اند تا هر روز یک نفر مسئول شود که خانواده های همراهان را ماساژ دهد. هر کس می خواست، تا مدتی که میتش شسته می شد، می آمد زیر دست هرکداممان که شیفتمان بود تا مشت و مالش دهیم. با ترس و لزر منتظر فازهای بعدی تبلیغات انتخاباتی رییس هستیم!