۵۳۶۵۰۰
۳ نظر
۵۱۲۴
۳ نظر
۵۱۲۴
پ

«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (۲)

سال هاست درباره محوریت خواننده در آنچه به تصور خودمان صنعت موسیقی در ایران گفته می شود، بحث شده است. «خواننده محوری» از دوران پیش از انقلاب رفتار حاکم بر کسب و کارهای مرتبط با موسیقی و متاسفانه دیدگاه عمومی از سوی مردم بوده است.

ماهنامه هنر موسیقی - محمدعلی پورخصالیان: سال هاست درباره محوریت خواننده در آنچه به تصور خودمان صنعت موسیقی در ایران گفته می شود، بحث شده است. «خواننده محوری» از دوران پیش از انقلاب رفتار حاکم بر کسب و کارهای مرتبط با موسیقی و متاسفانه دیدگاه عمومی از سوی مردم بوده است.
ضبط آثار و نوازندگان

از شیوه های ضبط واروژان در استودیو، ضبط تراک موسیقی بی کلام به صورت حضور ارکستر کامل در استودیو و ضبط هم زمان تمام سازها با رهبری او در اتاق دِد روم بوده است؛ روشی که اتفاقا روش کار برای ضبط ارکسترهای کلاسیک است.

ولی نکته جالب اینجاست که در همان زمانی که واروژان با این روش موسیقی ضبط می کرد، فناوری ضبط چندلایه ای، مثل چهار و بعدا هشت لایه ای به استودیوهای موسیقی جهان و با فاصله کمی استودیوهایی در ایران، امکانات ضبط چندلایه ای یا مالتی تراک و شیوه های جدیدی که گروه بیتلز در استودیو برای ضبط به کار گرفت و از استودیو مثل ساز موسیقی استفاده می کرد، گروه های پاپ و راک را به سمت روش هایی برای ضبط موسیقی برد که در آن، بخش های مختلف آهنگ ها جداگانه و حتی در استودیوهای مختلف ضبط می شد.

نمونه بارز این گونه روش ها آهنگ بسیار معروف و تاثیرگذار «Good Vibration» از برایان ویلسون است؛ ولی واروژان با این روش کار نمی کرد. او در استودیو دنبال «کسب تجربه» و «آزمون و خطا» نبود. وقتی همه چیز کاملا آماده می شد، با ارکستر وارد استودیو می شد و بدون استفاده از مترونوم و با استفاده از تکنیک های رهبری ارکستر به روش موسیقی کلاسیک، گروه را رهبری می کرد.
«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (2)

همچنین به استناد ریل هایی که از برخی از ضبط های او به یادگار مانده، بعد از کمتر از انگشتان یک دست به «ضبط نهایی» مد نظر خود می رسید. هر چند نباید نقش نوازندگان به واقع حرفه ای و خوش قریحه ای را که در این ضبط ها حضور داشته اند نیز فراموش کرد. بماند که متاسفانه بیشتر مردم نام این نوازندگان فوق العاده کشورمان را که در به یادماندنی ترین آثار موسیقی پاپ ایرانی ساز زده اند، نمی دانند؛ نوازندگانی که پس از خودشان کمتر کسی توانست جایشان را پر کند. در ریل هایی که از این ضبط های واروژان به جا مانده است، صدای صحبت کردن نوازندگان با هم و با واروژان را می توان شنید.

واروژان در عین حال که تسلط مدیریتی زیادی بر نوازندگان و ارکسترهای پاپ دارد در همان حال با آنان دوست و صمیمی هم هست. جالب است که در این صداهای به یادگار مانده نیز مشخص است که چقدر نوازندگان آن دوران عاشقانه ساز می زدند؛ دورانی که هنوز عرضه بیش از تقاضا و بازار فوق اشباع و کامپیوتر وجود نداشت.
با اینکه فناوری روز، فناوری ضبط چندلایه آنالوگ بود و می شد با ضبط لایه لایه، تا حدی برخی از قسمت های خراب ضبط را ویرایش کرد؛ اما واروژان پرمخاطره ترین روش ممکن را برای ضبط انتخاب و انجام می داد؛ روشی که علی رغم ریسک بسیار زیاد در هزینه فراوان زمان، انرژی و پول، توسط واروژان و نوازنده های استثنایی آن زمان، با بهره ورترین حالت ممکن و به خوبی انجام می گرفت.

رجیستر بهینه صدای خواننده

استفاده از بهترین بخش وسعت صدایی خواننده ها، از شاخص ترین خصوصیات تنظیم های واروژان است؛ نکته ای کلیدی و حیاتی که ممکن است در تنظیم هایی از چهره های سرشناس دیگر با وسواس واروژان انجام نگرفته باشد. رجیستر صدای بهینه، بخشی از وسعت صدای خواننده است که خواننده بهترین کیفیت را ارائه می دهد؛ چه از نظر شاخص های فیزیکی صدا و چه از نظر شاخص های نسبی و کیفی مثل رنگ صدا و تکنیک.

بسیاری از خواننده هایی که در دوران حیات واروژان با او کار کرده اند، وسعت صدای گسترده ای دارند؛ اما واروژان بهترین تکه دامنه صوتی این خواننده ها را برای آهنگ هایی که ساخته یا تنظیم کرده استفاده کرد.

مثلا در آهنگ «بوی خوب گندم»، با اینکه خواننده هم می توانسته بم تر و هم زیرتر از گام اصلی آهنگ بخواهند، واروژان متناسب با حال و هوای ترانه و همچنین متناسب با رجیستر بهینه خواننده، از استفاده از گام بم تر در ساخت آهنگ اجتناب کرد؛ کاری که اصلا تصادفی نیست و هوش و حسابگری فراوان او را در آهنگ سازی نشان می دهد؛ زیرا راوی داستان ترانه در حالتی انفعالی قرار دارد و برایش مهم نیست که چه چیزی را به علاوه آن چیز اصلی از دست بدهد.
شنونده آهنگ در پنج دقیقه اول، به خوبی پیوند ترانه با موسیقی را درک می کند؛ پیوندی که علاوه بر ملودی ناشی از انتخاب درست رجیستر صدای خواننده و کیفیت اجرای او است؛ کیفیتی که باعث می شود تا شنونده حس کند که خواننده «این لحظه را زیسته» و حرفش را «باور» می کند.

رویکرد پلی فونی موسیقی و هارمونی همخوان

موسیقی واروژان موسیقی چندصدایی یا پلی فونیک است؛ هر چند این مسئله در آثار او طبیعت روش و دیدی است که او به موسیقی پاپ داشته و از دریچه موسیقی کلاسیک به موسیقی پاپ می نگریسته. اما جالب است که در معروف ترین آثار پاپ او، صدای خواننده، تک صدایی و مونوفونیک است.

این مسئله در موسیقی واروژان کاملا محاسبه شده است و دلیل آشکاری هم برای این رویکرد او وجود دارد. نحوه آهنگ سازی و تنظیم واروژان برای خوانندگان «پاپ» به گونه ای است که با تمام جزییات و ظرافت های موجود در بدنه موسیقی، جدای از صدای خواننده و تمام پارت های زهی و بادی و ریتم های لاتین و اروپایِی، کل بدنه موسیقی در خدمت خواننده است؛ یعنی کل این مجموع می کوشد روایت ترانه را با صدای خواننده به گوش شنونده برساند و این کار را به گونه ای انجام می دهد که اولویت در گوش شنونده، خواننده باشد.

به همین دلیل هم هست که واروژان کمتر از تک نوازی سازی در آثار پاپ استفاده کرد. برای درک بهتر رویکرد واروژان در برجسته نمایی خواننده و خدمت بدنه موسیقی در روایت ترانه تنها کافی است تا روش واروژان را با هر کدام از آهنگ های پاپ یا راک آمریکایی و بریتانیایی اواخر دهه 1960 و اوایل تا اواسط دهه 1970 مقایسه کنید.

اما این رویکرد در تنظیم های دیگر او برای نوع های دیگر موسیقی متفاوت است. واروژان در مجموعه ای از آهنگ های فولکلور ایرانی که برای پری زنگنه تنظیم کرد، اتفاقات به جای استفاده از یک یا سه همخوان با خواننده اصلی که مجموعه ای با پلی فونی ۲ یا ۳ را در بخش خوانندگان تولید می کند، از «گروه کُر» استفاده کرد. بهترین نمونه این کارکرد، آهنگ «اسمر اسمرجانم» است. برای درک بهتر رویکرد واروژان باید این حقیقت را مد نظر داشت که موسیقی فولکلور موسیقی پاپ نیست.
«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (2)
خانواده واروژان
موسیقی فولکلور در تمام کشورهای جهان «داستان زندگی» است و به همین دلیل در سطح متفاوت و فراتر از موسیقی پاپ با مردم هر کشور ارتباط می گیرد. برای همین هم موسیقی فولکلور به معنی «موسیقی مردم» است؛ مفهومی عمیق تر و بسیار بانفوذتر از مفهوم موسیقی «مردم پسند» یا پاپ. موسیقی فولکلور از دورانی به دوران دیگر می رود، توسط خواننده ها و نوازنده های بسیاری اجرا می شود، تنظیم می شود و باز تنظیم می شود اما هیچ گاه کنار گذاشته نمی شود و از یاد نمی رود. با اینکه معمولا مشخص نیست دقیقا چه کسی سازنده آن ها بوده و با اینکه عمرشان گاهی چند صد سال است، برای مردم هر عصری تازه اند و داستانشان شنیدنی است.

واروژان در مجموعه ای از آهنگ های فولکلور که تنظیم کرد، رویکرد دیگری را درخصوص کل موسیقی و خواننده داشت. تنظیم واروژان در این مجموعه در خدمت ملودی و داستان است. خواننده موسیقی فولکلور در ذهنیتی فعالیت می کند که شهرت و موقعیت برایش نخستین اولویت نیست.

این مسئله را نه به عنوان «بحثی ارزشی»، بلکه به عنوان واقعیتی از منظر فعالیت در بازار موسیقی باید در نظر گرفت. تنظیم واروژان در این مجموعه با این رویکرد است. مصداق بارز چنین رویکردی را رد پارت گروه کر در آهنگ «اسمر اسمرجانم» می توان دریافت.

واروژان موسیقی را برای داستان که روایت می شود تنظیم کرد، نه برای برجسته نمایی خواننده. در این آهنگ صداهایی می شنویم که در بسیاری از آهنگ های پاپ واروژان کمتر استفاده شده است. صدای شفاف ارگ الکترومغناطیسی هاموند، هارمونی گروه کر به عنوان همخوان خواننده اصلی و پاساژهای پرشور نوازنده سازهای کوبه ای و شیطنت های تمبورین، در حالی که خواننده و گیتارباس در مدت زمان آهنگ، روندی ثابت و پایدار را با حوصله و مهربانی دارند.

پیوند ترانه و موسیقی و فراتر از آن

واروژان در پیوند ترانه و موسیقی معجزه گر بود. اجازه بدهید برای مثال به آهنگ «پل» که با نام «خواب معصومانه عشق» هم شناخته می شود سری بزنیم. این آهنگ که زمان آن نزدیک به شش دقیقه است، خصوصیات جالبی دارد؛ خصوصیاتی که زاییده تصادف و خوش سلیقگی اتفاقی و شانسی نیست. شروع یا اینتروی (Intro) آهنگ تنها پنج ثانیه طول می کشد. در این مطلع پنج ثانیه ای به جز صدای خواننده، تقریبا صدای تمام سازهای به کاررفته در کل آهنگ را با هم می شنویم. ملودی مطلع تنها ۱۱ نت دارد و در پس زمینه مطلع، ریتم برزیلی بوسا نوا جاری است و ملودی مطلع را سازهای زهی می نوازند و پشت آن ملودی صدای هورن سِشنِ خلوتی را می شنویم.

با ورود خواننده موسیقی در لحظه ای کوتاه تا حد ممکن خلوت می شود و آنچه می ماند در چند لحظه کل بستر ریتمیک آهنگ است که شامل درامز، پرکاشن، گیتار باس، گیتار آکوستیک و پیانو است. در لحظه ای که در ترانه آهنگ عبارت «کوچ شب هنگام وحشت» خوانده می شود، صدای تاریک و اتمسفری سازهای بادی و پررنگ تر از همه سازهای بادی، صدای شیپور فرانسوی را می شنویم. سازهای بادی با جلورفتن شعر و رسیدن به عبارت «کمک کن...» قطع می شود. کمی جلوتر، وقتی در ترانه به عبارت «سایه بونی از ترانه برای خواب ابریشم» می رسیم، سازهای زهی پس از نخستین باری که در مطلع آهنگ بود، دوباره از راه می رسند و با خود طراوت و امید می آورند.

این درحالی است که تا اینجای کار تنها ۳۰ ثانیه از آهنگ را شنیده ایم. واروژان با این قطع مثل جهان واقعی برخورد کرده است و همزیستی نیروهای مختلف و متضاد را در آهنگ آورده. در کنار این تفکر، ظرافت او را در تنظیم درک می کنیم. او با شروعی سریع، ولی بدون عجله ما را وارد داستان ترانه می کند؛ ترانه ای فارسی را بر بستری از ریتم برزیلی سوار می کند، آرایشی اروپایی را روی ریتم برزیلی سوار می کند و متناسب با ترانه آهنگ، سازها را شخصیت می دهد و کل کار، موسیقی پاپی ایرانی می شود که به راحتی با شنونده ایرانی ارتباط برقرار می کند و نزدیک به نیم قرن پس از تولید این اثر، همچنان از آثار درخور توجه است. این نتیجه، نتیجه ای تصادفی نیست.
«واروژان»؛ جادوگر موسیقی پاپ قبل از انقلاب (2)
مراسم یادبود واروژان

حال سراغ «هفته خاکستری» با صدایی می رویم که اثرش تا مغز استخوان شنونده نفوذ می کند. پویایی و دینامیک موسیقایی این اثر در پیوند ترانه، آواز و موسیقی به معجزه شبیه است. این اثر را نمی شود مثل «پل» در چند سطر تحلیل کرد. بهتر است تجربه اش کرد. موسیقی مطابقت لحظه لحظه ای با روایت ترانه دارد. از همان ثانیه نخست آهنگ، صدای پیانو که آرپژی ناقص از سل مینور نُه (Gm9) را می زند، التهاب، تنش و ترس را به شنونده منتقل می کند.
در پس زمینه صدای ویلنسل شنیده می شود که آکوردهایی ناقص را می زند صدای کشدار ویلنسل شنونده را وارد دایره بی حوصلگی و انزجار و پر از تکرار ناخواسته راوی ترانه می کند. در ترانه اکنون «شنبه» است؛ اما در این میان گیتار آکوستیک خیلی تحرک دارد. گیتا در لحظات نخست آهنگ تنها نقطه روشنی است که واروژان در این روایت برای خواننده می گذارد.

«ظهر یکشنبه» اما یک باره خیلی چیزها عوض می شود. ویلن و ویولا وارد می شوند و سیر صعودی سازهای زهی و از طرف دیگر دینامیک سازهای دیگر به «دوشنبه» می رسد و در دوشنبه که طبق یادداشت ها راوی داستان روز تولدش است، ثابت می ماند و با رسیدن به «شعر تو» دوباره به جریان می افتد و در لحظه ای که راوی آرزو می کند که «بارون بزنه» آرام می گیرد. تا اینجای کار تنها نیمه نخست آهنگ را شنیده ایم و توالی آکوردها، تغییر سرعت یا تمپو، دینامیک سازها و صدای فرهاد در این نیمه از نظر پیوند ترانه و موسیقی، شاهکاری بی بدیل است.

واروژان در مقام تنظیم کننده، فقط به پیوند ترانه و موسیقی بسنده نمی کند. او همانند موسیقی دانان کلاسیک از موسیقی برای شبیه سازی مفاهیم و رخدادهای فیزیکی استفاده می کن. بهترین نمونه دیگری که به جز «هفته خاکستری» برای این رویکرد او در تنظیم آورد، آهنگ فولکلور «بارون بارون» است. «بارون بارون» با دو نت سی (B) که یک اکتاو فاصله را می زند و صدای ملایم ارگ هاموند هم همراه گیتار است و از گوشه دیگری، چند میزان بعد، گیتار دو نت سی (B) و سل دیز (G#) را با دو برابر سرعت اول می زند و تنها چند میزان بعد قانون با چهار برابر سرعت قبلی همان دو نت را می زند. واروژان پیش از اینکه خواننده بخواند «بارون بارونه»، با گیتار و قانون بارش باران را می آفریند.

واروژان، تهیه کننده و یک صنف

بی انصافی است که واروژان را تنها آهنگ ساز و تنظیم کننده بدانیم. حضور او به عنوان رهبر ارکستر پاپ در استودیو و روشی که او برای هدایت خواننده ها در زمان ضبط داشت، در کنار میکس و مستر آهنگ هایش او را به یکی از مهم ترین تهیه کننده های موسیقی به معنی اصلی و واقعی در تاریخ موسیقی ایران بدل می کند؛ تهیه کننده به معنی جورج مارتین و نه به معنی کسی که تنها از رابطه و رانت و ارزان تمام کردن کارها، چند آلبوم و کنسرت را در کارنامه داشته باشد.

او در کشوری فعالیت کرد که اهالی فن در حوزه های مختلف هنر همدیگر را قبول ندارند. با این حال او را همه به عنوان بهترین قبول دارند و نامش با احترام فراوانی بر زبان ها آورده می شود. در زمانی که او فعالیت می کرد مثل زمان حال حاضر، تهیه کننده ها و آهنگ سازان و تنظیم کننده ها تمایل زیادی به شکستن قیمت های همدیگر داشتند تا بتوانند پروژه های بیشتری را بگیرند. گفته می شود در چنان اوضاعی واروژان سعی می کرد تا اوضاع را سر و سامان بدهد. او در آن مواقع آهنگ سازان و تنظیم کننده ها را با هم متحد می کرد و به نوعی تشکلی صنفی را سازمان دهی می کرد. یادش گرامی.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      خوب بود

    • رضا شيركاني

      با درود
      اگر مجموعه اي از پارتيتورهاي دستنويس و اركستراسيون شده ي آثار عاليجناب واروژن را با ياري هم جمع آوري كنيم و به صورت تخصصي و آنگونه كه شأن اين آثار حفظ شوند (و عده اي سودجو و همچنين عده اي از شارلاتانهاي هنري كه نام هنرمند را به هر شكل ممكن به خود ميچسبانند از اين آثار سوء استفاده نكنند، ) آغاز اتفاقي جاويد و مانا خواهد شد و.... براي همكاري آماده ام و منابع انساني مفيدي را ميشناسم كه اگر اين اين پيشنهاد به مرحله ي اجرا رسيد آن موقع...

    • بدون نام

      همین یک جمله کافیست که : عالیجناب واروژان ناب بود

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج