جاباما
۵۵۳۸۳۶
۳۸ نظر
۵۰۰۹
۳۸ نظر
۵۰۰۹
پ

یک هفته و چند چهره؛ جدال بهناز جعفری و هنجارشکنی بنیامین

بهناز جعفری در جلسه پرسش و پاسخ سریال «زیر پای مادر» با یک خبرنگار وارد جدل لفظی می شود و با عباراتی نامتعارف همه را شگفت زده می کند.

برترین ها - ایمان عبدلی:
بهناز جعفری یا (جدال هفته)
بهناز جعفری در جلسه پرسش و پاسخ سریال «زیر پای مادر» با یک خبرنگار وارد جدل لفظی می شود و با عباراتی نامتعارف همه را شگفت زده می کند، در این رابطه تقریبا تمام واکنش های بی ربط و با ربط در با توجه به جایگاه صنفی اتخاذ شد، یعنی محض رضای خدا و انصاف هیچ بازیگری طرف خبرنگاران نگرفت و البته در آن سمت هم چنین اتفاقی نیفتاد! واکنش های بی ربطی مثل فایل های صوتی رامبد جوان که از فرط بی ربطی صفر کشکولی را هم میان ماجرا آورد، یکی دو تا نبود. حامد بهداد پست گذاشت، شهاب حسینی در نشست خبری نمایش «اعتراف» از جعفری حمایت کرد. روزنامه نگارها هم بیانیه و امضا و از این داستان ها که دیده ایم و خواهیم دید. دسته بندی و کلی گویی آفت این جدل شد مثل نمونه های مشابه هیچ کدام از طرفین دقیق و روشن اظهار نظر نکردند، چرا؟

چون هیچکدام از آدم های درگیر ماجرا از لحاظ هویتی احساس کاملی نداشتند و سعی کردند با بسته شدن به یک گروه هویت خودشان را تثبیت کنند در واقع حمایت حامد بهداد بیشتر از آن که کمک کننده ماجرا باشد ارضای نیاز بهداد است که یعنی ببینید من در دسته ی بازیگرها هستم و الان وقت عرض اندام است متقابلا منی که اینجا منفک از فضای مطبوعاتی هستم در گوشه ای از «برترین ها» هفته ای یک بار کلمه خرج می کنم هم اگر بدون اعتقاد موضع گیری کنم طرف آن خبرنگار را بگیرم بیشتر حسی از کمبود هویت خودم را ارضا کرده ام که یعنی ببینید من به دسته ی خبرنگارها تعلق دارم.
یک هفته و چند چهره؛ جدال بهناز جعفری و هنجارشکنی بنیامین

خلط مبحث هم که اصلا پیشه ی همه ی ماست. یکی گفت بهناز جعفری را رسانه ها ستاره نکردند که وام دار آن باشد راست هم می گفت انصافا بهناز جعفری به آن معنا سلبریتی نیست. او بازیگر با استعداد و پرتلاشی است که موقر و متین پیش رفته و از همین جهت به هیچ رانت و رسانه ای وصل نیست. به قولی پول نداده که روی جلد باشد و با به خاطر چشم و ابرو دلبری نکرده، اما فرض سلبریتی نبودن که دلیلی به بی نیازی به رسانه ها نیست. اصلا همین شان و کیفیت کاری خانم جعفری را چه کسانی جز رسانه ای ها روشن کرده اند؟ گاهی فکر می کنم این گسترش صفحات شخصی مجازی بازیگران و فوتبالیست ها دچار توهم کرده که خب چه کاری است با اهالی رسانه در ارتباط باشیم؟ ما به آن ها بی نیازیم، وقتی در دایرکت با مخاطب ارتباط مستقیم می گیریم! راست می گویند اما مگر غیر از این است که هر بار خودتان دست به قلم شده اید با گاف های عجیب و غریب مضحکه خلق کردید؟ خب نمی توانید اشکالی هم ندارد، همان طور که فلان منتقد هیچ وقت بازیگر خوبی نشد، شما هم نمی توانید معرف خوبی برای کارنامه کاری تان باشید، چون خیلی هایتان برخلاف ظاهر پرجذبه و حرف های ادیت شده ی مصاحبه هایتان چیز زیادی درونتان ندارید و به عبارتی در حد خجالت آوری بی سوادید!

بهناز جعفری وامدار رسانه ها نیست اما اگر همین چهارتا روزنامه مجله هم نباشند چه کسی قدرت تشخیص سره را از ناسره دارد؟ باور کنید کار شما نیست حالا شاید همین چهار تا خمار و بنگی بتوانند آبرویتان را بخرند و چهره ی موجهی از شما نشان دهند!

اما ورای همه ی این ها باز هم این حس نخوت آزاردهنده است این که در میان همه ی ما ریشه دارد گمان می کنیم با یارگیری و دسته بندی و خلط مبحث گرده افکار عمومی را به دست می گیریم و ترکتازی می کنیم. یعنی مردم و مخاطبان هر چه ما بگویند و هر طرف که شلوغ تر باشد را انتخاب می کنند چشم بسته دنبالش میفتند؟ البته که نه! یکی نیست بگوید که این متنی که نوشته می شود آن فیلم که ساخته می شود و اصلا هر اثری هنری و هر چه که در مواجهه با مخاطب است، دوباره از سمت ذهن و چشم و مخاطب بازتعریف می شود. اصلا سرنوشت دیگری پیدا می کند.

همین متنی که به زعم من بی طرفانه است از سمت مخاطب بسته به پیش زمینه های ذهنی تعاریف گوناگونی پیدا می کند یا پذیرفته می شود و مورد تمجید قرار می گیرد یا رد می شود و تکفیر می شود و یا در یک حالت ایده آلی مخاطب با متن وارد گفت و گو می شود. حکایت این جنجال ها هم همین است افکار عمومی خودش می تواند حساب ها را جدا کند اگر که خیلی فضا مغشوش نشود و با تمام این حرف ها پرسشی که می ماند مختصر است و روشنگر؛ کداممان حاضریم جلوی جمع این گونه تحقیر شویم؟ کداممان؟

مصدق و کاشانی یا (کودتای هفته)

انتشار برخی اسناد(که معتبر هم به نظر نمی رسد) راجع به کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ ذهنیت عده ای را نسبت به آیت الله کاشانی عوض کرده تا پیش از این همراهی و همگامی کاشانی در جریان ملی شدن صنعت نفت با دکتر مصدق نشانی از همراهی روحانیت با تجدد تفسیر می شد. تجددی که از کت شلوار شق و رق دکتر مصدق بیرون می آمد، همان مردی که دعوای استقلال شرکت نفت را داشت تا از چنگ انگلیسی ها دربیاورد از این دیار بروند و...

داغ ترین روز تابستان تمام سال ها؛ آن روز چرخش جمعیت! یک صبح تا شب چقدر می تواند الهام بخش باشد؟ این همه داستان و فیلم و مستند و تحلیل چرا روح جاندار آن روز را راضی نمی کند؟ مگر چه داشته که تاریخ از مرورش سیر نمی شود؟ بریتانیا، آمریکا و شوروی افتاده بودند به جان مملکت، یک نفر می خواست اختیارات علیحضرت را محدود کند، شکایات بریتانیای سود جو را در لاهه جواب بدهد و بعد این گونه تنها بماند؟ کاش اصلا این اسناد جعلی و دروغین باشد؟ اصلا مگر نمی شود که فرض گرفت کاشانی نامه نوشته بود که حواس مصدق را به کودتای احتمالی جمع کند و مصدق توجهی نکرده؟ برمبنای همان فرض مگر خودِ مصدق نبود که مختصر جواب داد: «مرقومه حضرت آقا وسیله آقا حسن آقای سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت هستم. والسّلام»
یک هفته و چند چهره؛ جدال بهناز جعفری و هنجارشکنی بنیامین

بگذارید فکر کنیم مصدق آن قدر هم تنها نبود! گیریم که دکتر فاطمی (منادی جمهوری) را به دار آویخته بودند. گیریم که در حصر رفت! گیریم که آمریکا و شاه دمارش را در آورند، اصلا توده هم خیری نداشت، اما کاشانی که بود، مرجعیت بود. مردم به او اعتماد داشتند. بازار را پشت مصدق آورده بود. ما همه اش فکر می کنیم که مصدق خیلی تنها نبوده، این واقعیت تاریخی را نباید بر هم زد. آخر مگر می شود یک نفر آن قدر اساطیری و تراژیک باشد؟ قهرمان های سینما هم حداقل یک یاوری، یک معشوقه ای در کنار خود دارند، مگر می شود؟ اصلا چنین تنهایی و عظمتی با روح جهان امروز سازگار نیست با عقلانیت مدرنیته جور در نمی آید!

نباید این اسناد را باور کنیم گرچه یرواند آبراهامیان در «تاریخ بین دو انقلاب» نوشته بود که مصدق پس از شکست انگلیس و شاه در سی تیر تند رفت و اصلاحاتش زیادی بنیادی شد و دست خیلی ها از منافعی که داشتند کوتاه شد، همان شد که دست شعبان بی مخ و بهمان مستشار خارجی روی هم رفت و مصدق شد دشمن مشترک!

مصدق تند رفته بود. نهادهای سنتی را از چرخه حکومت داری حذف کرد، در واقع چاه خودش را کند مردم کشش آن همه تجدد یهویی را نداشتند! آبراهامیان راست نوشته بود. دکتر فاطمی یکی بود، دردانه بود. پای مصدق ایستاد و به زنش گفته بود :« کودتا برای من مهم نیست، اون قولی که به آقای مصدق دادم برام مهمه» ملکتاج گفته بود «بیا بریم پاریس بیا دارو ندارمونو بفروشیم و از این مملکت خراب شده فرار کنیم، بیا تمام پل های پشت سرمونو خراب کنیم و از این جا بریم و همه چیزو فراموش کنیم بهت قول میدم اگه هوای یه کشور دیگه بهت بخوره حالت جا بیاد و دنیا رو با چشم دیگه ای ببینی» کاش رفته بودند هم مصدق و هم دکتر فاطمی می گویند و اصلا کاش کاشانی را هم برده بودند، بیچارگی یکی از عوارض کودتاست، حتی برای نسل ها بعد...

بنیامین یا (هنجار شکن هفته)

انتشار قطعه «کبیر» توسط بنیامین بهادری واکنش هایی را از جانب علما و اهل فن بر انگیخت. موسیقیایی کردن ادعیه و آیات متبرک قرآن پیش از این هم سابقه داشته و چند سال قبل محسن نامجو هم دعای «مجیر» را در دستگاه های موسیقی ایرانی خوانده بود و البته در آن زمان هم سیبل انتقادات شد. این بار بنیامین «کبیر» را در یک بستر ریتمیک اجرا کرده، که داستان کمی فرق می کند. به هر حال روزی ربنای محبوب شجریان هم در دستگاه سه گاه خوانده شده و حالا زیباترین نغمه ی مذهبی است.

موسیقی گاهی در انتقال پیام می تواند موثرتر و پیش برنده تر از کلمات عمل کند و این که قاطعانه همراهی موسیقی با ادعیه را رد کنیم شاید کمی خشک و خام باشد، در همه ی مذاهب و آئین ها و مناسک مذهبی موسیقی به کمک تاثیرگذاری کلام آسمانی آمده، چه در کلیسایی در رم باشد و چه در مسجدی در کوفه و هنگامه ی تعزیه اهل تشیع ایرانی باشد و چه یکشنبه های مقدس ارتدوکس ها در فلان کشور اروپای شرقی باشد.
یک هفته و چند چهره؛ جدال بهناز جعفری و هنجارشکنی بنیامین

موسیقی همواره کنار کلام آسمانی نشسته و چیزغریبی نیست و اگر اصولی باشد ترس تقدس زدایی هم همراه چنین همراهی نیست. علما و مجتهدین هم با این همراهی تا جایی که منجر به غنا نشود مشکلی ندارد، اما منوط به این که کلام واضح باشد و انتقال پیام تقویت شود نه که دچار خدشه شود و ریتم قطعه، سوار بر کلام و محتوا باشد. حساسیت از جایی ناشی می شود که آن تم آهنگین «مضمون» را تحت تاثیر قرار می دهد که انصافا در مورد قطعه ی بنیامین این اتفاق افتاده، وگرنه سال ها و دهه هاست در گوشه گوشه ایران ادعیه را در گوشه های مختلفی از دستگاه شور که در ذات خودش تضرع، التماس و خواهش دارد اجرا می کنند و آب هم از آب تکان نخورده! اصلا اعراب تحت تاثیر موسیقی ایرانی، عثمانی و یونانی ادعیه و مناسک مذهبی را اجرا می کنند، اما این چیزی که بنیامین در قطعه «کبیر» عرضه می کند نامفهوم و تا حدی مبتذل است. انصافا این بار با درجاتی از تحمل پذیری در میان علما مواجهیم که موجب شده چنین قطعه ای حاشیه هایی فراتر از این نداشته، این قطعه نه نوآوری دارد و نه خلاقیت نه مثل آن قطعه ی نامجو که تلاش می کرد فتحه و کسره ی کشدار را با کلام عربی همراه کند خلاقانه است.

در واقع شکلی دم دستی از موسیقی غربی که در آن فواصل موسیقی شرقی وجود ندارد باعث شده ریتم برآن سوار شود و مضمون از وزن بیفتد. شاید تنظیمی خلوت تر و پرهیز از افکت های موسیقایی و اصلا گنجاندن ادعیه و کلام مقدس در دستگاهی مانند «سه گاه» یا «شور» منطقی تر باشد و آن هدف غایی از همنشینی موسیقی و کلام مذهبی انگیز محقق شود. یادمان نمی رود که بنیامین در ابتدا یک مداح بوده و از فضایی مذهبی شروع کرده اما شاید ناخواسته با انتشار چنین قطعاتی خلاف خواستگاه اولیه اش حرکت می کند و خب طبیعتا حساسیت برانگیز است.

هر بار و در هر ماجرای این چنینی چهره اپوزیسیون مآب گرفتن دلیلی بر روشنفکری و انعطاف پذیری نیست. گاهی اصول بنیادین یک شیوه زیر سوال می رود، آن گاه همان اصل قائل به انعطاف پذیری، حکم می کند مقابل بدعت های مخرب ایستادگی کنیم. مخلص کلام این که بنیامین حتما نیت خیری داشته و خواسته رنگ و لعابی جذاب به یک دعای مذهبی بدهد اما نتیجه کار با آن نیت احتمالی سازگار نیست.

حمید استیلی یا (خاطره نگاری هفته)

این یادداشت صرفا یک نگاه شخصی است و روایتی خاطره انگیز...

تابستان در آستانه بود، امتحانات در انتها. گرم تر از سال های قبل بودیم در هوای جام جهانی. برنامه بازی ها در کیف پول و جیب پشت و روی دیوار جولان می داد. لامصب! آن حس لعنتی که ما هم سهمی از خنده های دنیا داریم دوباره به سراغمان آمده بود. نه جنگ و نه موشک، جام جهانی بود! جایی برای مترقی ترها، این بار ما هم بودیم، تابستان در آستانه بود!

شب بود، کولرها بی قرار کار می کرد، پشتمان خیس عرق بود اما، لحظه ی انتقام نزدیک بود؟ لذتی که در انتقام هست، در بخشش نیست. این واقعیتی بود که زندگی کرده بودیم؛ بیدار ماندیم، باید انتقام می گرفتیم! انتقام صفِ پنیر دانمارکی، صفِ چند عدد نان، صفِ نفت، صفِ چوب کبریت حتی! الان نوستالژی است، آن موقع تیغ گرما و چوب سرما بود، آن موقع لایی کشیدن پسرهمسایه بود که یک نفر جلو بیفتد، الان گلاسه شده آن موقع کاهی بود! آن موقع تعلیم و تعلم عبادت بود، موز اما دلبرتر بود! نوبت انتقام بود؛ آمریکای جهانخوار، امپریالیسم نامرد! لعنتی باید در فرانسه می کشتیمت در آن مهد روشنفکری! چه تناقضی؟ در مهد روشنفکری گفت و گو نمی خواستیم، ما جنگ می خواستیم، تابستان در آستانه بود!
یک هفته و چند چهره؛ جدال بهناز جعفری و هنجارشکنی بنیامین

عابدزاده بود که جلوتر از همه آمد، پشت بندش یک ده نفره ی سرخ، انتخاب خوبی بود؛ قرمز محرک تر از سفید است. این بازی فوتبال نیست، این تقاص سال ها فشار و انزوا است. پشتِ تلویزیون های تازه رنگی شده ی خانه ها چشم هایی بود و البته قلب هایی که فقط پیروزی می خواست، حتی به قیمت مردن؛ بمیر اما ببر. امشب خارق العاده باش. دانه های تسبیح، ناخن های جویده شده، هُرم گرما، پاهایی که درشکم جمع شده، سکوت آن نیمه شب، تابستان در آستانه بود، اما هنوز خرداد بود!

چه جوری آن همه کش آمد؟ اعجاز؟ شاید! استیلی پرواز کرد، بعدش...آن مشت ها، آن رگ گردن، آن اشک ها، صادقانه ترین خوشحالی پس از گل تاریخ. صدام لعنتی را کشته بودیم انگار! اصلا انگار اوشین سپید بخت شده بود، وای وای وای.... قانون جاذبه بار دوم در فرار مهدوی کیا نقض شد. باد بود در زمین و اینجا در خاورمیانه اشک بود گوشه ی چشم. «مک براید» هم نتوانست دلمان را بلرزاند، دیر شده بود برای اولین بار نه برای ما، بلکه برای آمریکایی ها دیر شده بود. ما آن موقع در خیابان بودیم با بیژامه، با شربت، تابستان دیگر در آستانه نبود، داغ شده بودیم؛ ملنگ و مست و فراموش.

زنان ممنوعه یا (بنر هفته)

این که جماعتی برای ورود یا عدم ورد زنان تصمیم بگیرند و تز صادر کنند بدترین قول در حق زنان است. اصولا دسته بندی زنان و صحبت کردن در مورد آن ها به مثابه یک اقلیت، شان آن ها را پایین می آورد، طبقه متوسط ایرانی متوجه این ماجرا شده و واکنش های مثبتی نشان نمی دهد از همین جهت حتی افراطی ترین احزاب اصولگرا هم تمایلی ندارند با مخالفان ورود زنان به استادیوم ها همراه شوند. والسلام.
یک هفته و چند چهره؛ جدال بهناز جعفری و هنجارشکنی بنیامین
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 8/8 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • مینا

      کار خانم جعفری خیلی بد بود.یک بی اخلاقی خودخواهانه!!!

    • بدون نام

      خاطره نگاری هفته عالی بود منو برد به اون زمان عالی بود

    • بدون نام

      آقای مصدق کارهای زیادی کردن اما کاشانی رو فقط الکی بزرگش کردن .

    • بدون نام

      صادقانه ترین خوشحالی پس از گل. واقعا همین بود نه فقط برای استیلی بلکه برای یک ملت.

    • بدون نام

      چرا دیگه پیشنهادات فرهنگی آخر هفته برامون نمی‌ذاری آقای عبدلی؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بیچاره چه بلایی سرت اوردن که اسم خودتو ننوشتی .هههههه

    • علی

      حالا اسناد سازمان سیا (نه مثل اسنادی که از لانه جاسوسی با غافلگیری آنها در آمده و نشان می‌دهد که چه کسانی خائن هستند) شد سند.مگر قیام سی تیر در حمایت دکتر مصدق بنا به گفته کاشانی نبود.دکتر مصدق چوب اعتماد خود را به آمریکا خورد،همان کاری که الان جریان اصلاحات می کند فقط با یک تفاوت بزرگ که در زمان دکتر مصدق آمریکا سابقه بسیار ننگین امروز را نداشت و اگر دکتر مصدق امروز بود قطعا با توجه به سابقه رفتار او با دولت استعمارگر انگلیس در دهان آمریکایی ها می زد.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        واقعا این ربطی به اصلاح طلبا نداره لطفا چرتو پرت نباف.
        از طرفی.... تو همه کتابای تاریخی افراد محافظه کار و فقط به فکر منافع خودشون بود.

    • بدون نام

      من کلام شما رو خیلی دوست دارم آقای عبدلی قبلا همیشه یه نگاه همراه با تعصب داشتم ولی الان نه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        مبارکه حالا به چشم برادری خخخخخخخخ اخه 99درصد افراد باهم خواهر برادرن مثلا.منظوری نداشتم مثلا

    • بدون نام

      آهنگ بنیامین فوق‌العاده بد بود

    • مسلمی

      علی جان به مصالحه نمیگن اعتماد ! به مذاکره نمیگن خوار شدن! شما با کسی مشکل داشته باشی باهاش صحبت میکنی یا میری پشت سرش همه جا حرف میزنی؟بنظرم گزینه دوم!

    • بدون نام

      اون قسمت فوتبال رو فکر کردم دارم زیر پای مادر میبینم با همون سبک .نگران نباشایا کار گردانش میاد سراغت یا نویسندهاش.چن روز دیگه تموم میشه از جو همه میان بیرون. فکر کردم فیلم ایران قدیم با بازی فردین میبینم رقص جمیله رو کم داشت . .تو چه فازی واقعا.شب موقع خواب بخون نخوابی صدر صد میخندی خخخخخخخ

    • رها

      خاطره نگاری عالیییییییی بود
      اشک جمع شده تو چشام با خوندنش با اینکه اون زمان هنوز به دنیا نیومده بودم

    • بدون نام

      لابد میخوان اسید پاشی کنن به زنای تو استادیوم از اینا بعید نیست

    • صوری

      . آخه مسابقه دیدن و استادیوم رفتن چیه که زتوته مردونه بخواد بشه؟یعنی ما تو دینمون یا کشورمون تا این حد بدبختیم که این بحثا رو بکنیم؟

    • بدون نام

      واقعا بعضیا دیگه دارن زیاده روی می کنن چه اشکالی داره که خانوم ها در سالن والیبال حضور داشته باشند ؟؟؟ ایا به این دلیل اینکه تماشای مرد نامحرم حرامه؟؟؟ اینا اگه راس میگن بهتره برن از فساد های فلان جلوگیری کنن . حضور خانم ها فقط برای تشویق تیم ملی کشورمونه . این بعضیا افکار خودشون خرابه و همه چیزو بد می بینن

    • بدون نام

      چه اشکالی داره زنها هم برن استادیوم یعنی فقط مردها دل دارن پس زنا چی. بهناز جعفری کاردرستی کرده اونا نمیگن چه سوالات خصوصی کردیم که عصبی شدن بازیگر خیلی خوبیه من از خبرنگار جماعت بدم میادفقط فکر خودشونن وشغلشون هزاران بار ابرو چهره ها رو برده

    • بدون نام

      برترین ها: پرسپولیسی ترین و عقده ای ترین و زردترین سایت هست. عین عقده ای ها فقط بازیگران و هر کس رو که میخواین قضاوت میکنین. اصلا بی طرفانه نمینویسین.

    • بدون نام

      الان راجب متن مصدق خواننده چه نتیجه ای باید بگیره؟؟؟
      ؟

      روح مصدق و فاطمی شاد باد

    • رضا دیوونه

      شما پارادوکس شدیده تو این سری از نوشته ها دارید.یه روز میاید از رامبد جوان تقدیر میکنید هفته دیگر ازش بد میگیرد. یه بار یه شعر به بهناز جعفری توهین مستقیم میکنی این هفته ماست مالی کرده.و همین طور ماه عسل....
      پیشنهاد میکنم قبل از نوشتن مطالب هفته گذشته خودتون رو بخونيد. .

    • رضا دیونه

      در ضمن زیر پست های رو که درباره خانم جعفری پست شدند رو ببینید مردم که جزو هیچ دسته و صنفی نیستند اکثرا از خانم جعفری حمایت کردند...

      پاسخ ها

      • بدون نام

        ؟کی گفته

    • رضا دیوونه

      در مورد مصدق هم کاملا بی انصافی کردید...

    • بدون نام

      آقای نویسنده گرامی. آثار تاریخی فقط تاریخ بین دو انقلاب نیست. شما بهتره تاریخ اجتماعی ایران رو هم مطالعه کنید. تا حساب کار دستتون بیاد

    • بیات

      سلام متاسفانه تمام این هنرمندا بد باورشون شده یادشون رفته باید جوابگو مردم باشن خوبه رو واقعیشونو نشون میدن مردم بهتر بشناسنشون که برای مردم ارزش قایل نمیشن

    • دراكولا تا به تا

      من از خبرنگار و روزنامه نگار ترسو خوشم نمياد! وقتي يه متن و تحليل رو اينجا ميخونم، متعجب ميشم كه طرف توسو هست يا احمق؟ خودم احمق رو ترجيح ميدهم چون يه روز ميتونه شجاع بشه

    • فرزانه

      بعضی از افراد با افکار خرابی که دارن همه چیزو بد می بینن خانوما هم مثله اقایون می تونن در ورزشگاه حضور پیدا کنن و تیم ملی کشورمونو تشویق کنن در واقع این افراد چون دستشون نمیرسه تا از فساد جلوگیری کنن می خوان اینطور خودشونو خالی کنن و بگن ما خیلی مومنیم در صورتی که هیچوقت یک مومن قضاوت نابجا نمیکنه

    • صبا

      همینه که باعث میشه ما رشد نکنیم و بشیم نسل سومی و اروپا و آمریکا بشن این. اونوقت ففط یاد گرفتیم بشینیم کشور های دیگه رو نقد کنیم و هی خودمونو قانع کنیم که ما خوبیم و فقط خدا ما رو دوست داره و اونا خرابن مگه رفتن خانوما به استادیوم چه اشکالی داره که واسش تو نماز جماعت اون کار رو میکنن، این واسه جامعه ما ته خفته باید تاسف خورد

    • صبا

      اخه یکی نیست به این کسایی که این بنر رو زدن بگه مگه تو استادیوم خانوما جای شما رو تنگ کردن یا مثلا اونقدر مومنیدکه نمیخواید چشتون تو چشم خانوما ییفته ؛ و در نهایت باید یه سوال اساسی پرسید برادران....

    • بدون نام

      واقعا آهنگ بنیامین بادعای جوشن کبیر که یک تقدس خاص دارد.خیلی منافات داشت وخیلی افتضاح بود.

    • بدون نام

      این جمله ی شما، بسیار جای تامل داره :"همین متنی که به زعم من بی طرفانه است..."
      واقعا اینطور فکر میکنید؟ بی طرفی رو چطور تعریف میکنید؟
      برداشت بنده این هست که بسیار مغرضانه نوشتید، درست مثل هفته ی پیش با اون بیت.
      چون بی طرفانه وقتی معنا پیدا میکنه که شما جنبه های مثبت و منفیِ هر دو طرف رو ذکر کنید و نتیجه گیری رو بسپارید به خواننده.
      ولی اونطور که از متن پیداست، شما فقط جنبه منفیِ طرف مقابل رو نوشتید و یکه به قاضی رفتین...

    • شایلو

      بنیامین واقعا کیه و سرش کدوم تو کدوم فلانه؟؟قبلا که معکوس ادم بده بود و حالا این.شرم اوره

    • بدون نام

      خانم جعفری بد صحبت کرد ولی ادم باید یکم خودشو جای اون طرف هم بزاره و بیماری ایشونو در نظر بگیره, مصدق واقعا تنها بود, و اهنگ بنیامینو دوست نداشتم هرچیزی جای خودش

    • بدون نام

      از نظر محرمی حساب کنیم مردا مجازن بدونه لباس نماز بخونن اگه از نظر دینمون ایراد نداره یه نفر اونجوری عبادت کنه بعیده بیست سانت پا و پنجاه سانت بازو باعث نامحرمی بشه

    • بدون نام

      اول که به نظر من به عنوان یک زن چادری ،هیچ عیبی نداره که زن ها بزن ورزشگاه چه فوتبال چه والیبال!!! تازه اگه مثل دهه شصت بود ،پسرا دخترا رو که میدیدن ،تلاششون چند برابر می شد میخواستن خودی نشون بدن (شوخی بگیرید لطفا).شاید حالا هم جواب داد بیشتر گل زدیم !!!
      بعدم صبا خانوم رفتن خانوما به ورزشگاه باعث پیشرفت غرب و الان شرق (چین ژاپن کره )نشده ،اونا منظم اند. به قانون احترام می ذارن از همه مهمتر تلاش می کنن به همدیگه کمک می نن

    • شیما

      بهناز جعفری چی گفته حال ندارم بخونم.

    • بدون نام

      جالب بود

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج