۵۶۰۵۹۲
۱۵ نظر
۵۰۰۸
۱۵ نظر
۵۰۰۸
پ

درخواست مرد ۵۵ ساله برای ازدواج چهارم

در مجتمع قضایی ونک، زن و مردی در شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده نشسته بودند و با هم بحث می‌کردند. موضوع مشخصی در مشاجره آنها وجود نداشت، بلکه هر یک به نوبت دیگری را به نادیده گرفتن حقوق خود در زندگی مشترک متهم می‌کردند.

روزنامه ایران: در مجتمع قضایی ونک، زن و مردی در شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده نشسته بودند و با هم بحث می‌کردند. موضوع مشخصی در مشاجره آنها وجود نداشت، بلکه هر یک به نوبت دیگری را به نادیده گرفتن حقوق خود در زندگی مشترک متهم می‌کردند.

قاضی «محمود سعادت» که انگار به این نوع بحث‌ها عادت داشت، بی‌توجه به مجادله زن و شوهر میانسال سرگرم مطالعه پرونده‌شان با موضوع عدم تمکین زن بود.
دادخواست ازسوی «کامران» مطرح شده بود. او مردی قدبلند وتحصیلکرده یکی از دانشگاه‌های امریکا بود که چند سال پیش به وطن بازگشته و به کار باغداری مشغول شده بود.او ۵۵ ساله بود که چند سال قبل با «غزال»به‌عنوان سومین همسرش ازدواج کرده بود.
نخستین ازدواج کامران به ۳۰ سال پیش باز می‌گشت. آن زمان او تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و در یک شرکت اکتشاف نفت درامریکا مشغول به کار شده بود تا اینکه خانواده‌اش اصرار کردند هر چه زودتر ازدواج کند.
از همین رو چند دختر ایرانی را به پسرشان پیشنهاد دادند که یکی از آنها به کامران عشق و علاقه زیادی نشان داد. کامران هم حاضر به ازدواج شد و پس از برپایی جشن مفصلی درکشور، همسرش را به امریکا برد و زندگی مشترک‌شان را شروع کردند. اما چند سال بعد که همسرش موفق به دریافت گذرنامه امریکایی شد با استفاده از قوانین امریکا طلاق گرفت و اعتراف کرد که فقط برای دریافت مجوز اقامت در امریکا با او ازدواج کرده است. درچنین شرایطی، کامران سرخورده و تنها به ایران بازگشت و با سرمایه‌اش چند هکتار باغ در حوالی تهران خرید. صاحب باغ مردی بود که دخترش امور حسابداری‌اش را انجام می‌داد و قرار شد که این دختر اسناد مالکیت باغ را سال آینده به کامران تحویل دهد.
چند ماه بعد مرد دل شکسته با دختر جوانی در یک میهمانی آشنا شد که تحصیلکرده رشته کشاورزی بود. کامران از او در امور باغداری کمک خواست تا اینکه رابطه کاری آنها منجر به یک رابطه عاشقانه و ازدواج شد. اما یک سال نشده زن جوان بهانه گرفت و مهریه ۱۱۴ سکه ای‌اش را به اجرا گذاشت. در همان دادگاه بود که کامران خبردار شد همسرش پیش از این با سه مرد ازدواج کرده و از آنها طلاق گرفته است. بنابراین مهریه‌اش را داد و پس از طلاق دوباره به امریکا رفت تا همه چیز را فراموش کند.
مهندس اکتشاف نفت، چند سال پیش به ایران بازگشت تا در دوره بازنشستگی به امور باغ چندهکتاری‌اش بپردازد که با «غزال» روبه‌رو شد. دختر مرد باغدار که حالا ۳۵ ساله شده بود، همچنان مجرد مانده و تنها قدری چاق‌تر شده بود. مدتی بعد، رفت وآمدهای کامران با خانواده غزال بیشتر شد تا اینکه پدر غزال پیشنهاد ازدواج به او داد. کامران هم که قصد بازگشت به امریکا را نداشت تصمیم گرفت برای سومین بار در ۵۰ سالگی ازدواج کند. اما این آخر داستان نبود و او در همان دو سال اول ازدواجش پی برد همسرش از نوعی بیماری روحی رنج می‌برد و دارو مصرف می‌کند. با این حال سعی کرد ضمن همراهی با غزال، زندگی‌اش را به هر ترتیبی شده حفظ کند. اما زن جوان به هر بهانه‌ای عصبانی می‌شد و زود از کوره در می‌رفت.
در نخستین دعوای سختی که بین آنها درگرفت پدر غزال پادرمیانی کرد و از او خواست سه دانگ از منزل مسکونی‌اش در تهران را به نام همسرش سند بزند تا غزال به زندگی مشترک دلخوش باشد. با این حال اختلاف میان آنها ادامه پیدا کرد و غزال به بهانه‌های تازه‌ای ناسازگاری می‌کرد. او حتی مبلغ مهریه‌اش را هم نقداً از کامران دریافت کرده بود ولی باز هم نسبت به شوهرش بدبین بود. تا اینکه از سه سال پیش غزال زندگی مشترکش را ترک کرد و شکایت عدم تمکین کامران هم نتوانست او را به خانه برگرداند. در آخرین پرونده میان زن و شوهر میانسال کامران که از بازگشت همسرش ناامید شده بود دادخواست ازدواج مجدد به دادگاه ارائه کرد تا شاید همسرش از ترس هوو کوتاه بیاید...
وقتی که قاضی سعادت سرش را از روی پرونده کامران و غزال به سمت آنها برگرداند، زن و شوهر همچنان مشغول بحث بودند. بنابراین خودکارش را روی میز زد و گفت: «کافی است دیگر!» و از زن پرسید:«با توجه به اینکه بارها منزل مشترک را ترک کرده اید، همسرتان تقاضای ازدواج مجدد داده است. چه توضیحی در این باره دارید؟»
غزال گفت:«او اصلاً مرا درک نمی‌کند و به خواسته هایم توجهی ندارد.»
کامران حرف او را قطع کرد و گفت:«اصلاً تو در خانه هستی که من بتوانم درکت کنم؟ من که مهریه ات را پیش از این نقداً پرداخته‌ام و دیگر حقی به گردن من نداری. اما بهتر است رفتارت را در زندگی مشترک عوض کنی.»زن جواب داد:«تو خودت در خانه می‌مانی؟ دائماً که در باغت هستی. من دیگر ۴۰ ساله شده‌ام و نمی‌توانم بچه دار شوم. دلم به شوهرم خوش است...»

قاضی که دید بحث آنها نتیجه و هدف مشخصی ندارد زن و شوهر را به آرامش و گذشت دعوت کرد و به زن تأکید کرد که هر زنی موظف به تمکین از شوهر است. مگر آنکه برای ترک منزل دلایل محکمه پسند داشته باشد. سپس توصیه کرد به مشاوران متخصص امور خانواده مراجعه کنند و صدور رأی را به روزهای بعد موکول کرد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      چه حوصله ای داره???چقدرطاقت وحوصله این اقازیاده??? ازدواج وفراموش کن !

    • مجدد

      اینهاست واقعیت زندگی ومظلومیت دردناک مردان سرزمین ما که زنانی نااهل ومتقلب بعنوان شریک زندگی اینطور وارد سرنوشت آنهامیشوند وبا بیرحمی هرچه تمام سرمایه عمروجوانی واحساسات آنها را موردتعرض وتهاجم قرارمیدهندومتاسفانه قوانین ضعیف امروزمدنی حاکم برجامعه ما هم باحمایت نادرست وبیجا که برای زنانی اینچنینی فراهم نموده دست آنان را درظلم وستم به مردان بیچاره ومظلوم بازگذاشته است

      پاسخ ها

      • سلی

        چقدر هم شما مردا مظلوم هستید

    • بدون نام

      اقا با موقعیتی که شما داشتی دخترا باید قربون صدقت میرفتن من جات بودما اصلا دیگه زن نمیگرفتم اون همه پول بی زبونو دادی مهریه با 110 سکه کیم کارداشیانو میتونستی بیاری 110سکه دادی محلتم نمیذاره تازه بابا خیلی بدشانسی ایشالامشکلت حل شه

    • بدون نام

      کاربرمجدد ادم عاقل ازیک سوراخ یک بارگزیده میشه نه چندبار !!!

    • طوطی

      چه مرد بد شانسی بوده این آقا!!۸
      آدم فقط در انتخاب همسر موفق باشه ،خوشبخت ترین آدمه بنظر من .

    • بدون نام

      آفرین بر مجدد کاملا درست فرموده ای.

    • عرضه

      معلومه چقدر بیعرضه بوده که هر کی از اونور اومده کلاه سرش گذاشته

    • بدون نام

      البته حرفهای کاربرمجددموردتایید است

    • از زابل جون

      من جای این اقا بودم دیگه ازدواج نمیکردم وبه کشاورزی ادامه میدادم

    • بی نام

      کاربران عزیزقصاوت نکنیدتوی هرقشری خوب بدوجوددارددرسث برعکی این دفتر را خانمهااتفاق افتاده وبه مضلومیت تمام عمروزندگیش تباه شده اینقدراذنب کرد که مهریه و جوانی اش را گذاشت بادست خالی رفت و؟خیلی خوب که بدانیم این اتفاق براهردوجنسیت پیش میادفقط خدا کمک کند که قبل ازدواج تصمیم درست بگیرند

    • بدون نام

      خانمی در همسایگی باسن حتی ۵۱ساله بچه دارشده
      خانم این اقا چطور ومیگه تو چهل سالگی دیگه نمی تونه
      بچه بیاورد.لطفادروغ نگو.بخاطر خدا بچه ایی برای این
      مرد بیچاره با این همه ثروت بیار.یادت نره .

    • بدون نام

      کاربرگرامی بچه بنده خدا ۲۰سالش بشه مادر۷۱ساله اس چه خبره ??

    • سلی

      کامران چقدر مظلوم وقتی تو این سن پیر فیلش یاد هندستون میکنه زن جوون میخواد همین هم میشه

    • رضا

      حالا چه میکنه این بازیکن؟؟

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج