۵۶۳۹۶۹
۵۰۰۴
۵۰۰۴
پ

طنز؛ زندگی خصوصی خانواده شین

تاکتیک ساماندهی دفاعی جمنا

شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي در روزنامه شهروند نوشت:

دیشب از شدت سر و صدا از خواب پریدم. صدا از اتاق برادرم می‌آمد. از تختم پریدم پایین و دویدم سمت اتاق برادرم. یکهو صدای پدرم را شنیدم که فریاد می‌زند: هوووووووووووو...کجا با این تریپ منشوری‌ات؟ گفتم: خب، دزد آمده فرصت نشد که... پدرم گفت: دزد هم اومده باشه باید با این تیپ بیای جلوش؟ بدو برو لباستو بپوش. دزد هم نیست. بابابزرگت به اتاق اخوی جانت شبیخون زده.

خب، مسلما برگشتم به اتاق و مطابق شئونات لباس پوشیدم. برگشتم پیش بقیه خانواده. برادرم را دیدم که در یک تور ماهیگیری گرفتار شده و بابابزرگ مثل جوانان بوشهری که سوار نهنگ شده بودند، روی او ایستاده و فریاد می‌زند هیچ‌کس جلو نیاد. از پدرم پرسیدم میشه بگین دقیقا چی شده؟

پدرم گفت: بابابزرگ برادرت رو دستگیر کرده و می‌خواد صبح قبل از این‌که آفتاب بزنه ببره تحویلش بده. پرسیدم: داداش معتاد شده؟ بابابزرگ گفت: نچ. خیلی بدتر. هرچی آتیشه از گور این ورپریده بلند میشه. واسه من عنرعنر بلند شده رفته طنزنویس شده. گفتم: خب، شده باشه. مگه چیه؟ بابابزرگ گفت تو هم تنت میخاره‌ها. میام برات‌ها. جواب دادم: اتفاقا نه، قربانِ شما. قبلا صرف شده. فقط میشه به من بگین چرا چون طنزنویس شده انداختینش تو دام؟ بابابزرگ گفت: چون بزرگی گفته: اگر جلوی صفحه طنز نشریات را بگیریم، برخی مسائل حل می‌شود. منم دیدم چرا یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم؟ برادر طنزنویس مزدورت را دستگیر کردم که بروم تحویلش بدهم و در آبادانی مملکت سهیم بشوم.

پدرم گفت: آقاجان این پسر که فرار نمی‌کنه. اصلا من وثیقه میذارم امشب را آزادش کن، بریم بخوابیم. صبح بلند میشیم در موردش حرف می‌زنیم. بابابزرگ گفت: صحبتی نداریم. تازه من صبح زود از خانه می‌زنم بیرون. کار مهمی دارم. پدرم گفت: به سلامتی جایی تشریف می‌برید؟ مواظب این آلزایمر گاه به گاه‌تان باشید‌ها. بابابزرگ گفت: بله یک کار مهم در جمنا دارم. میرم و ظهر اگر تمام شد برمی‌گردم. من و پدرم به هم نگاه کردیم. پرسیدم: جمنا مگر جمع نشد؟ آن‌جا چه کار دارید؟ بابابزرگ گفت: بنده می‌خواهم برای انتخابات آتی ریاست‌جمهوری پیشنهاد سازنده‌ای به آنها بدهم.
اگر این طنزنویسان نشریات را حذف کنیم و در مورد کاندیدای پیشنهادی من هم به اجماع برسند، چهار‌سال بعد آنها برنده انتخابات خواهند بود. در این چند‌سال هم می‌توان از او به‌عنوان دولت سایه استفاده کرد. پدرم دست بابابزرگ را گرفت و گفت: حالا شما بیا بشین این‌جا بهم بگو ببینم نفر پیشنهادی‌ات برای انتخابات آتی کیه؟ بابابزرگ گفت: من که نمیگم کی‌روش. شما هم نشنیده بگیر. من با تعجب پرسیدم: کی‌روش؟ لابد به خاطر ساماندهی خوب دفاعی‌اش می‌گویید؟ اما جمنا روی تاکتیک حمله شکل گرفته بود‌ها. دفاع‌مفاع تو دستور کارشون نبود. بابابزرگ گفت: نخیر. استاد مایلی‌کهن مرا روشن کرد. ایشان دیروز گفته: «کی‌روش آن‌قدر قدرت دارد که می‌تواند دولت را عوض کند.» خب، حالا به نظر شما کی‌روش بیشتر رأی می‌آورد یا قالیباف؟ برادرم که داشت از تو تور ماهیگیری بیرون می‌آمد، گفت: من از این‌جا بیرون نمیام. منو ببر تحویل بده که نمی‌تونم جلوی خودمو بگیرم.

پ.ن: فکر نکنید خانم‌ها نقشی در خانه ما ندارند. همگی با هم رفته بودند سفر و این نشان می‌دهد آنها نقش پررنگ‌تری دارند. گفتم که بدانید ما از اوناش نیستیم!
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج