رئیس دفتر، کانال ارتباطی رئیس جمهور است
محمد هاشمی از ابتدای انقلاب تاکنون در حوزههای مختلف اجرایی اعم از وزارتخانه، رئیس سازمان صداوسیما، معاون رئیسجمهور و مسئول دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایفای نقش کرد.
شما که سالها در دولتهای مختلف مسئولیتهای متعددی داشتید، هشت سال معاون اجرایی دو رئیسجمهور و ریاست دفتری مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی را در مجمع تشخیص مصلحت نظام عهدهدار بودید، بفرمایید مسئول دفتر رئیسجمهور از چه جایگاه و منزلتی در دولت برخوردار است چون در ابتدای دولت دوازدهم رفتن آقای نهاوندیان و انتصاب آقای واعظی به ریاست دفتر رئیسجمهور تحلیلهای مختلفی را در پی داشت، از نگاه شما آیا مسئول دفتر رئیسجمهور نقش راهبردی و تعیینکنندهای در برقراری ارتباطات رئیسجمهور ایفا میکند یا آنکه یک کار عادی را در حوزه تنظیم وقت و برنامههای کاری رئیسجمهور برعهده دارد؟
در دورههای ریاستجمهوری گذشته، چه دوره آقای هاشمی و چه دوره آقای خاتمی خیلی جایگاه مسئول دفتر رئیسجمهور برجسته و نمایان نبود. البته یک زمانی از دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد که آقای الهام و آقای مشایی در این جایگاه قرار گرفتند، مسئول دفتر رئیسجمهور بودن نیز مورد توجه جامعه قرار گرفت اما الان در دوره ریاستجمهوری آقای روحانی جایگاه مسئول دفتر رئیسجمهور بیشتر نزد افکارعمومی برجسته شده است، به نظر شما چرا در دوره ریاستجمهوری آقایان هاشمی و خاتمی زیاد صحبتی از مسئول دفتر رئیسجمهور در رسانهها مطرح نبود، اما الان این مساله خیلی به چشم میآید؟
این به خاطر نقش رسانهها اعم از مجازی و غیرمجازی است که به این موضوع میپردازند. وقتی رسانهها به این موضوع میپردازند بالطبع مردم مطلع میشوند بنابراین همان طوری که گفته شد در اذهان جامعه میماند. باتوجه به ارتباطی که این شخص با رئیسجمهور دارد در خیلی جاها در کنار رئیسجمهور ایستاده و نشسته است، بنابراین خیلی مردم به این مسائل توجه پیدا میکنند. این بیشتر به نحوه عملکرد رسانهها برمیگردد چون در گذشته رسانهها خیلی به این مساله نمیپرداختند، طبیعتا مردم هم خیلی مطلع نبودند و آن طور هم حساسیت نداشتند اما الان چون رسانهها به این مساله میپردازند در جاهای مختلف همچون دیدار با علما یا خانواده شهدا مسئول دفتر رئیسجمهور را همراه رئیسجمهور میبینند، طبعا این برنامهها رسانهای میشود. نکته دیگر آنکه یک وزیر مسئول یک حوزه است ولی مسئول دفتر رئیسجمهور نسبت به کل دولت و همه وزارتخانه اطلاعاتی دارد یا ارتباطاتی را با آنها دارد بنابراین بعضا وقتی با مشکل شخصیتها یا افراد مواجه میشود میتواند این مشکلات به واسطه مسئول دفتر رئیسجمهور برطرف و تصحیح شود. در مجموع نسبت به گذشته مسئول دفتر رئیسجمهور مشهورتر و بیشتر
در دید است.
برخی معتقدند آقای روحانی خیلی اختیارات خودش را به مسئول دفترش تفویض میکند، در صورتی که آقایان هاشمی و خاتمی این کار را نمیکردند. خودتان بهعنوان کسی که معاون اجرایی آقایان هاشمی و خاتمی بودید، چنین صحبتی را تایید میکنید؟
از آقای روحانی اطلاع ندارم، چون نه در کابینه ایشان هستم و نه ارتباطی با شخص او یا حتی رئیس دفتر او دارم، ولی تصور نمیکنم این گونه باشد که حالا آقای روحانی بیشتر تفویض اختیار کند و اختیارات بیشتر به مسئول دفترش واگذار کند چون بخشی از اختیارات رئیسجمهور توسط معاون اول اجرا میشود. زمانی که من در ریاستجمهوری معاون اجرایی بودم در آنجا دو اصل ۱۲۷ و ۱۳۷ قانون اساسی، یعنی اختیارات دولت و اختیارات رئیسجمهور را به من دادند تا در مواردی که بخواهند مشکلات را حل کنند مصوبه دولت یا اجازه رئیسجمهور نیاز نباشد، بتوانند تصمیم بگیرند که یک مشکل و معضلی را حل کنند. الان تا آنجا که میدانم اصل ۱۲۷ و ۱۳۷ قانون اساسی به کسی واگذار نشده است. یعنی اجرای آن دو اصل در اختیار خود دولت و رئیسجمهور است اما آقای هاشمی و آقای خاتمی در زمان ریاستجمهوری اختیار اجرای این دو اصل را به من دادند. خب گرفتاریها، مشکلات و اختلاف نظرها در کشور زیاد بود و من باید تصمیمگیری میکردم. براساس اصول ۱۲۷ و ۱۳۷ قانون اساسی تصمیم میگرفتم تا مشکلات حل شود اما الان تا آنجا که اطلاع دارم چنین اختیاری به رئیسدفتر یا معاون اول داده نشده است.
من با خیلی از اطرافیان نزدیک آقای هاشمی رفسنجانی صحبت کردم، آنها میگفتند آقای هاشمی چه رئیس مجلس، چه رئیسجمهور و چه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود وقتی درخواست ملاقات میدادیم خیلی سریع برای تاریخ و ساعت ملاقات هماهنگیهای لازم انجام میشد اما آقای روحانی را نمیتوان پیدا کرد. یعنی حتی شخصیتهای اصلاحطلب و بعضا نزدیک به آقای هاشمی که شاید سالها در مجمع تشخیص مصلحت نظام با آقای روحانی کار نزدیک و مستقیم انجام دادند میگویند از وقتی که او رئیسجمهور شد دیگر نمیتوانند او را ببینند. آیا خود آقای روحانی از مسئول دفترش خواسته که کمتر قرار ملاقات بگذارد یا آنکه خود مسئول دفتر آقای روحانی چنین اقدامیانجام داد که موجب بروز انتقادها به آقای روحانی شد؟
من نمیدانم این حرفها درست است یا نه، یعنی اصل قضیه برای من روشن نیست. منتها درباره مرحوم آقایهاشمی، ایشان فوق العاده حضور ذهن قوی داشت و بسیار پرکار بود. خیلی هم اهل تشریفات به آن معنا نبود که تشریفاتی برخورد کند. بارها اتفاق میافتاد که یک وزیر، یک استاندار، معاون وزیر، مدیرکل یا مسئولانی در ردههای مختلف مدیریتی کشور مراجعه میکردند و میگفتند موضوعی را میخواهند با آقای هاشمی در میان بگذارند و وقت ملاقات میخواستند.
این اتفاق برای زمانی بود که آقای هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بودند؟
خیر، موقعی که رئیس مجلس، رئیسجمهور یا در جاهای دیگر مسئولیت داشتند، من شاهد بودم، خدمت آقای هاشمی میگفتیم که چنین کسی آمده و این موضوع را میخواهد مطرح کند آقای هاشمی میگفت بگویید بیاید. دیگر نمیگفت بگذارید در نوبت برای دو هفته دیگر بیاید. طرف میآمد مینشست یک ربع تا ۲۰ دقیقه طرح موضوع میکرد و جوابش را میگرفت و با روی باز میرفت. من نمیدانم این شیوه الان نسبت به آقای روحانی عمل میشود یا خیر. در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مرحوم آقای هاشمی همین طور بودند، روزی سه دیدار و ملاقات طبق برنامهریزی انجام میشد اما حداقل ۱۰ تا ۱۵ نفر میآمدند و در بین دیدارها میخواستند صحبتی با آقای هاشمی انجام دهند، ما موضوع صحبت را به آقای هاشمی اطلاع میدادیم و ایشان نیز میپذیرفت و صحبتهایشان را میکردند و میرفتند. نمیدانم و اطلاع ندارم این شیوه دیگر مسئولان است یا خیر.
درباره مصادیق چطور؟ شما مسئولان مختلفی را در نظام جمهوری اسلامی میشناسید، هم از آقای نهاوندیان و هم از آقای واعظی شناخت دارید، به نظر شما فرقی بین این دو در ایفای وظیفه مسئول دفتری رئیسجمهور خواهد بود؟ آیا تغییر مدیریتی که محسوس باشد اتفاق میافتد؟
طبعا هر کسی یک ویژگی دارد و دو نفر مشابه هم نیستند، یک تفاوتیهایی در علایق، تجربه، دانش و تخصصشان وجود دارد. پس حتما یک تفاوتهایی وجود دارد، حالا این تفاوتها چقدر مورد توجه رئیسجمهور در انتخاب بوده یا نبوده ولی دو فرد را نمیتوان گفت مثل هم هستند.
آقای واعظی در دولت دوازدهم وزیر ارتباطات بود. کسی که مسئولیت وزارت را برعهده دارد، عالیترین مقام یک وزارتخانه محسوب میشود. وقتی چنین کسی مسئول دفتر رئیسجمهور میشود آیا مسئولیتهایش نیز سنگینتر خواهد شد؟
بله، سنگینتر میشود. مسئول دفتر رئیسجمهور همانطور که گفتم کارش سختتر از کار یک وزیر است. دولت مجموعهای از وزرا، معاونان، دستیاران و رئیس کل بانک مرکزی رئیسجمهور است که جمعا تعداد اعضایش به ۳۰ نفر میرسد. یک وزیر با یک حوزه تخصصی مرتبط است اما مسئول دفتر رئیسجمهور با همه سروکار دارد و به لحاظ دانشی هم باید یکسری مسائل مثلا ویژگیهای اشخاص را بداند، بنابراین مسئولیتش بسیار سنگینتر از اداره یک وزارتخانه است. حجم کاری که به رئیسجمهور ارجاع میشود همسطح یک وزارتخانه نیست. در یک وزارتخانه برای یک وزیر ممکن است روزی ۳۰ نامه بیاید اما برای رئیسجمهور روزی بیشتر از ۲۰۰ نامه میآید و این ۲۰۰ نامه باید از کانال رئیسدفتر رئیسجمهور بگذرد و او باید یک بررسی کند و ببیند و بداند چطور باید به آنها پاسخ داد. بنابراین حتما مسئولیت رئیسدفتر رئیسجمهور نسبت به یک وزیر سنگینتر است.
برخی قرار گرفتن آقای واعظی به جای آقای نهاوندیان در کابینه را سیاسی تلقی میکنند، یعنی برداشتشان این است که حزب اعتدال و توسعه این کار را انجام داد تا اعمال نفوذ بیشتری روی تفکرات رئیسجمهور داشته باشد، نظر شما چیست؟ آیا میتوان چنین نسبتهایی را بیان کرد؟
ارسال نظر