امکان ترور ترامپ وجود دارد؟!

روزنامه اعتماد نوشت: كندي، لابي افراطي يهود را دست‌كم گرفته بود و توجه و اهميت چنداني به قدرت نفوذ سرمايه‌داران وال‌استريت از خود بروز نمي‌داد. همين عدم جامع‌نگري راهبردي بود كه رييس‌جمهور امريكا را صرفا محدود به رييس‌جمهور طبقات متوسط و ضعيف جامعه امريكايي كرده بود.

پس شايد بتوان علت ترورش را در خشم نهفته قدرتمندان بالانشين پيدا كرد! (گرچه در آن زمان قاتل را يك كمونيست ۲۴ ساله طرفدار ماركسيسم معرفي كرده بودند) اما حقيقت ماجرا فراتر از اين بود. اكنون نيز ترامپ بي‌توجه به خواست گستره توده‌ها، عملا جانب سرمايه‌داري را گرفته و هيچ بهايي را براي به‌طور مثال اجراي طرحي جايگزين به جاي طرح‌هاي رفاهي اوباما قائل نمي‌شود ! ترامپ اكنون رضايت تلاويو را به پشتيباني متحد و دوست قديمي‌اش يعني اروپا از دولت امريكا ترجيح داده و هرروز براي خود، دشمني جديد مي‌سازد! دشمناني از جنس سيل‌زدگان امريكايي و كارتن‌خواب‌هاي حوالي واشنگتن تا بخش‌هايي از سيا و پنتاگون و اخراجي‌هاي امنيتي و نظامي از كاخ سفيد!

ترامپ اكنون شتاب زده سعي در تحقق سريع وعده‌هاي انتخاباتي‌اش دارد اما او هم درست به مانند كندي، مردمان مخالف بسياري در امريكا و دولت‌هاي دردسرسازي همچون تركيه، پاكستان، مصر، مكزيك و بالاخص روسيه به رهبري پوتين را از ياد برده است! به نظر مي‌رسد او بحران واترگيت يا عمليات خليج خوك‌ها را فراموش كرده باشد يا حداقل مشاورينش به وي گوشزد نكرده باشند ! به گمان برخي آينده‌پژوهان امريكايي و روسي، امكان ترور ترامپ توسط كساني ديگر (غير از ثروتمندان و موساد) خيلي هم غيرممكن نيست! اگر آن زمان فرضا كندي قرباني كاپيتاليسم و اسراييل شد، اكنون نيز ترور ترامپ از سوي راديكال‌هاي اقليت در داخل كشور و برخي دولت‌هاي خشمگين از ترامپ و روياپردازان دموكرات، خيلي هم دور از نظرنمي تواند باشد. كندي را يك جوان ۲۴ ساله عصباني (و به ظاهر كمونيست اما شايد مزدور جمهوريخواهان و ثروتمندان) ترور كرد، اكنون شايد مزدوري ديگر از مخالفين ترامپ از اقشار لومپن پرولتاريايي كه از جانب مخالفان ترامپ تطميع شده باشد، ترامپ را به ناگاه ترور كند ! داستان ترور اما در امريكا غير از كندي، سه مورد ديگر را نيز تجربه كرده است كه مهم‌ترين آن، ترور آبراهام لينكلن بود! اين موضوع نشان مي‌دهد كه محبوبيت بالاي روساي جمهور نيز امكان ترورشان را منتفي نمي‌كند.

چه رسد به ترامپ كه چندان هم محبوب نيست! جداي از اين، برخلاف كشورمان كه بر اساس يك قانون نانوشته بايد رياست‌جمهوري دو دوره مختص يك فرد باشد، در ايالات متحده چنين قاعده‌اي وجود ندارد! اگر كار يك رييس‌جمهور امريكا در دوره نخست به ترور نينجامد، شايد مانند كارتر (بحران گروگانگيري اعضاي سفارت امريكا در ايران) كه نزديك بود سرانجام كارتر را نيز به ترور بكشاند، به يك دوره ختم شود ! يا كمي عقب‌تر از آن، بحران واترگيت (ماجراي استراق سمع دموكرات‌ها) دو راه پيش روي نيكسون باقي نگذاشت!

يا ترور شود يا استعفا كند! كه او نيز دومي را بر اولي ترجيح داد و از خير قدرت در دوم رياست‌جمهوري‌اش گذشت! از اين رويدادهاي مستند تاريخي مي‌توان نتيجه گرفت كه بر خلاف نظر برخي، امكان دو دوره‌اي شدن ترامپ با اين وضعيت تقريبا پنجاه به پنجاه است! اما آيا ماجرا فقط به اينجا ختم مي‌شود؟ و آيا او نيز امكان دارد كه به سرنوشت كندي، لينكلن و سه رييس‌جمهور ديگر امريكا دچار شود؟! بي‌شك در آينده، شرح ماوقع براي تاريخ آشكار خواهد شد!