مردی که از قتل زن مورد علاقه‌اش منصرف شد
مردی که در نزاع با زن مورد علاقه‌اش در لحظه آخر از کشتن او پشیمان شده بود، به اتهام مجروح‌کردن این زن پای میز محاکمه رفت.
روزنامه شرق: مردی که در نزاع با زن مورد علاقه‌اش در لحظه آخر از کشتن او پشیمان شده بود، به اتهام مجروح‌کردن این زن پای میز محاکمه رفت.
زن مجروح که سمیه نام دارد، چندی پیش با داشتن یک بچه، به‌دلیل اختلافات خانوادگی، از همسرش جدا شد. پس از مدتی، این زن به‌طور اتفاقی در یک خودرو با مردی جوان به نام سامان آشنا شد و آنها با هم رابطه دوستی برقرار کردند، این رابطه ادامه یافت تا اینکه سامان از زن جوان درخواست ازدواج کرد. سمیه ازدواج را به آینده موکول کرد، اما رابطه آن دو همچنان ادامه داشت.
در این اثنی مرد جوان چندبار دیگر نیز خواسته خود را مطرح کرد، ولی هر دفعه جواب روشنی نشیند تا اینکه روز حادثه بار دیگر درحالی‌که سوار بر خودروی شخصی‌اش بود و سمیه نیز کنارش نشسته بود، از این زن خواست برای شروع زندگی مشترک موافقتش را اعلام کند اما سمیه بار دیگر گفت شرایط برای ازدواج آن دو مناسب نیست و بهتر است رابطه‌شان در همین حد باقی بماند.
این گفته‌های زن جوان سامان را به‌شدت عصبی کرد و او چاقویی را بیرون کشید و با آن چند ضربه به زن مورد علاقه خود زد. سامان در لحظه آخر قصد داشت قلب این زن را هدف بگیرد و او را به قتل برساند، اما سمیه که به‌شدت مجروح شده بود و بریده‌بریده حرف می‌زد خطاب به او گفت: «تو به من علاقه داشتی و می‌خواستی با هم ازدواج کنیم اما حالا واقعا می‌خواهی مرا بکشی؟»مرد جوان از شنیدن این جمله شوکه شد و چاقویش را زمین انداخت. او که از حمله به سمیه به‌شدت پشیمان شده بود، سریع او را به بیمارستان رساند و زن جوان مورد درمان پزشکان قرار گرفت اما شدت جراحات به‌حدی بود که کلیه، معده، روده و برخی اعضای داخلی بدن این زن آسیب دیدند. سمیه بعد از بهبودی نسبی و ترخیص از بیمارستان علیه مرد جوان شکایت کرد و خواستار مجازات او شد. به‌این‌ترتیب سامان به دادسرا احضار شد و پرونده‌ای قضائی دراین‌باره به جریان افتاد که به صدور قرار مجرمیت علیه متهم انجامید.
این مرد دیروز در شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. سمیه در ابتدای جلسه دادگاه یک‌بار دیگر اعلام کرد از سامان شکایت دارد و خواستار مجازات او است. زن جوان گفت: «من علاوه بر اینکه اعضای داخلی‌ام به‌شدت آسیب دیده، قدرت باروری خودم را نیز از دست داده‌ام».او افزود: «وقتی با سامان آشنا شدم، تازه از شوهرم جدا شده بودم و ازدواج مجددم در آن شرایط از طرف خانواده پذیرفتنی نبود، از طرفی می‌دیدم سامان بسیار عصبی است و رفتارهای پرخاشگرانه دارد به‌همین‌دلیل از ازدواج با او خودداری می‌کردم تا اینکه او با چاقو به من حمله کرد و شرایط سختی را برایم رقم زد».در ادامه متهم به دفاع از خودش پرداخت.
او گفت: «بعد از آشنایی با سمیه به او علاقه‌مند شدم و می‌خواستم با هم ازدواج کنیم، اما او مرتب طفره می‌رفت این در حالی بود که دوستی‌مان ادامه داشت و این زن به بهانه‌های مختلف از من پول می‌گرفت و هر کاری که داشت برایش انجام می‌دادم. روز حادثه نیز از اینکه بار دیگر با خواسته‌ام مخالفت کرده است، به‌شدت عصبانی شدم و اصلا متوجه رفتارم نبودم».بنا به این گزارش، هیئت قضات بعد از شنیدن اظهارات دو طرف پرونده صدور رأی در این زمینه را به آینده موکول کردند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
چی بگم من که گیج شدم فقط میتونم بگم متاسفم همین
زنه می خواسته به رابطه کثیفش ادمه بده ازدواج نکنه اینو بفهم مرد احمق یعنی چند تا مثل تو خر را هم سوار می شود
پاسخ ها
مرده هم خر نبوده در ازای پولی که میداده ...ً...........ً
مردم دیوونه شدن .
الان دیگه به جای اینکه مشکلشون رو حل کنن ، مشکلشون رو میکُشَن :|
کاش زنه وقتی اینو شناخت و متوجه رفتاراش شد ازش جدا میشد ، واسه ی ترس از تنهایی یا به دست اوردن روحیه بعداز طلاق ادم نباید به هرکسی اعتماد کنه
اون زن مقصره اصلی است کسی که زود بعد از طلاق به هر عنوانی تویی یک رابطه دوستی قرار میگیره مقصره است . اون مرد هم احمق تر از اون
حال تویی زندان بمان و تمامی هستی نیست هم پول دیه بده .
روانی بوده مردک کاملا مشخصه
الله اکبر.این خانم اگه یه کم برای خودش ارزش وشخصیت قائل بوداین مشکلات براش پیش نمیامد.اشتباه پشت اشتباه!!یه خانم اینقدرباید خودشو محکم بگیره که یه اقا آرزوش این باشه که خانم جواب سلامشو بده نه اینکه خودشو تااین حدکوچیک کنه وبه دردسربندازه.
زد زنه رو نفله کرد!!!اون وقت بهش علاقه داره .!!
پاسخ ها
پففففففففففف
خانم یا اقای راستگو چقدر بی ادبی چقدر بد حرف میزنی.
پاسخ ها
حرف راست میگم خودتی بی ادب
غلط کردی مگه غیر از اینه
زده بدبختو ناکار کرده اونوقت میگه بهش علاقه داشتم ..... والا ما اینجوری علاقه ندیده بودیم ....
کاربر راستگو دمت گرم
پاسخ ها
حسین اقا لطف داری تشکر
رسول افغانی تو نخونده گیجی
پاسخ ها
جناب راستگو واقعیت را می گوید تو چرا ناراحت می شی نکنه فامیل زنه یامرده هستی
ملت رد دادن واقعا
خب نمیخواست باهات ازدواج کنه یا حس کردی داره ازت سواستفاده می کنه مثل یه آدم متمدن بکش کنار واقعا این همه عصبانیت این همه خشونت این همه حماقت از کجا اومده برای چی ؟
چرا یاد گرفتیم گرهی رو که با دست میشه باز کرد با دندون باز کنیم
راستگو اگر دو نفر کاربر مثل شما نظر بدن کسی جرات نظر دادن دیگه پیدا نمیکنه !!! دمت گرم .
پاسخ ها
حق باراستگوست.این زن مقصره .اگرادم سالمی بود یاقطع رابطه می کرد یااینکه به
دراخواست ازدواج پاسخ مثبت می داد.
این قبیل افراد فقط جامعه رابفساد وتباهی
می کشانند.لطفاکاربران خانم بی جهت حمایت
نکنندومنطقی کامنت بدهند.البته اقایان هم
همین طور.
از طرفی می‌دیدم سامان بسیار عصبی است و رفتارهای پرخاشگرانه دارد به‌همین‌دلیل از ازدواج با او خودداری می‌کردم....
.
.
تا اینکه روز حادثه بار دیگر درحالی‌که سوار بر خودروی شخصی‌اش بود و سمیه نیز کنارش نشسته بود...
من نمیدونم وقتی این زن قصد ازدواجم نداشته پس قصد چی داشته که حتی روز حادثه هم تو خودروی اون مرد نشسته بوده...
به نظرم جدا از کار اشتباهی که این مرد کرده و چاقو کشیده و...
حداقل اینقدر انسان بوده قصدشو از این رابطه اعلام کرده...و کسی رو بازی نداده
رسول خستہ نشدی
مش رسول بیا نظر بده یا داری مشق مینیویسی
عجب دوست داشتنی .جالبه .....
اگه نظام تامین اجتماعی اصولی و موثر وظیفه شو انجام بده، اون زن بینوا که احتمالا" به لحاظ مالی و فرهنگی پایگاه ضعیفی داره بعد طلاق مراحل طولانی روان درمانی و بهبود و آموزش لازم برای ساختن مجدد زندگی رو طی می کنه و بعد با روان سالمتر از قبل وارد رابطه میشه ، مثل اونچه که در کشورهای پیشرفته اتفاق می افته
بدبختی ما اینه که ملت که سرمایه ی اصلی این کشورن هیچ وقت به حساب نیومدن که وجودشون و روح و روان و سرموشت و آینده شون ارزش داشته باشه و برای بهبودش سرمایه گذاری های کلان بشه
این مشت نمونه خرواره ... از کوه مشکلات رنگارنگی که راه حل زیربنایی براش فکر نشده
ساام سمیه حانم از نظر من با طرف رابطه داشته وتیعش میزده وحالشم میکرده وسرگرمی هم داشته باز از طرف دیگه منتظر بوده شخص مورد علاقش به مرور زمان پیدا بشه وبنده خدا رامسخره داشته با یه تیر دو نشان