زنان علیه زنان در ایران
پرستو زارعي در روزنامه اعتماد نوشت: هر دم از اين باغ بري ميرسد. اين روزها شاهد جنبشهاي مختلف جامعه زنان، براي مطالبات اجتماعيشان هستيم. اما شكاف در ميان اين جنبشها يكي از مهمترين دلايلِ عدم رسيدن به مطالباتشان است. ولي دليل شكاف در ميان جنبشهاي نوظهورِ زنان ايراني چيست؟
پرستو زارعي در روزنامه اعتماد نوشت: هر دم از اين باغ بري ميرسد. اين روزها شاهد جنبشهاي مختلف جامعه زنان، براي مطالبات اجتماعيشان هستيم. اما شكاف در ميان اين جنبشها يكي از مهمترين دلايلِ عدم رسيدن به مطالباتشان است. ولي دليل شكاف در ميان جنبشهاي نوظهورِ زنان ايراني چيست؟
و گذشته از به حق بودن يا به ناحق بودنِ اعتراضاتِ زنان براي تحققِ حقوق اجتماعيشان، دلايل شكستِ بعضي از حركتهاي آنان در چيست؟ براي رسيدن به پاسخي مطلوب مروري بر تاريخچه جنبش زنان خالي از لطف نيست. جنبش زنان از قرن هفده ميلادي در آلمان براي ورود به همگامي با كشاورزان مرد شروع شد و بعدها در قرن بيستم در امريكا فمنيسمهاي موجِ دوم و سوم شكل گرفت.
محور اصلي تمامي اين جنبشها عدالتِ اجتماعي و تحققِ حقوق اجتماعي زنان بود اما در أواخر قرن بيستم مسير جنبش زنان تغييرِ نگاه كرد.نگاه اول شكافي در جامعه بود و نفي مردان و بدين معني كه زنان تنها براي زنان باشند. نگاه دوم همان مسير سنتيِ جنبش زنان را طي ميكرد كه خواستار عدالتِ اجتماعي بود. موج اول و دوم و سومِ جنبش زنان، خارج از تفكر دروني آنها، نشانگر تلاشي است براي رسيدن به برابري با دنياي مردانه كه در گستره فرهنگي هر جامعهاي قابليتِ نقد و قضاوت دارد. اما جنبش زنان در ايران از سالهاي ١٢٨٩ تا ١٣١١ شمسي توسط زنان ناراضي از وضع موجود شكل گرفت كه نظمِ اجتماعي موجود را به چالش كشيد و پس از انقلاب نيز به شكلهاي ديگر ادامه يافت. فعاليت زنان در ايران هميشه مداوم و پيوسته و بر خلافِ شورش و كودتا بوده است كه همواره در ابتداي كار با مخالفت عمومي و سنت گراها روبهرو شده است. اما آنچه كه در اين روزها در ايران شاهد هستيم را شايد بتوان موجي موسوم به (زنان عليه زنان) ناميد. موجي غير طبيعي در دنياي زنان جهان كه فقط در ايران ميتوان يافت. دلايل مختلفي بر اين پديده حاكم است كه شايد ورود زنان ايراني به عرصه سياستِ مردانه و وضعيت اقتصادي جامعه يكي از مهمترين دلايل آن باشد. به طور كلي جنبشهاي زنان ايران از بيبي خانم استرآبادي و صديقه دولتآبادي در دوره قاجار و شهناز آزاد و جميله صديقي (موسس نويدِ زنان) در دوره پهلوي تاكنون، به دو گروه كلي تقسيم ميشود. گروهي همراه با حاكميت و گروه ديگر كساني هستند كه با ايدئولوژي حاكم مخالفند.
اما آنچه اين روزها بيشتر از همه آزاردهنده است ورود زنانِ شبه روشنفكر به دنياي سياست و به تبعِ آن علمدار شدن آنها براي جنبش زنان است. زناني كه به واسطه ورود به كاروانهاي تبليغاتيِ انتخاباتهاي مختلف در كشور، پرچمدار عدالتخواهيِ زنان شدهاند و زنان روشنفكر را در سايه قرار دادهاند. زنان روشنفكري كه در فرهنگ و ادبياتِ غني اين سرزمين ريشه دارند و اكنون صدايشان تنها در محافل خصوصي به گوش ميرسد و در آن سوي ميدان برخي سلبريتيهاي شبه روشنفكر با حمايت سياسيِ مردانه و با شعار (نه_به_زنان_عليه_زنان) كه در عمل، كردارشان (زنان_عليه_زنان) است و مصداق بارز اين مطلب هشتكهاي برخي سلبريتيهاي فضاي مجازي است كه تنها به صورت نمادين و در حد شعار در مقابل ديدگان مخاطب قرار ميگيرد.
بدون اينكه خود، باوري ريشهمند داشته باشند. به همين دليل معمولا اين نوع هشتكها به دل اكثريت جامعه ايراني نمينشيند و پس از چند روزي عقيم ميشوند چرا كه گوينده مطلب عُرف جامعه و مفاهيمِ زمان و مكان را به درستي نشناخته است و انگار تنها، پخش مطلب رسالتش بوده است و بس!با نگاهي به فعاليت سلبريتيهاي دوره اصلاحات و تغيير رويكردشان در دوره احمدينژاد و سپس چرخشي به دولت تدبير و اميد، اوضاع آشفته حركتهاي اجتماعي زنان جامعه ما را بهتر ميتوان فهميد. به نظر ميرسد تا زماني كه هر كس در جايگاهش قرار نگيرد جنبش زنان در ايران به هيچ نقطه مطلوبي نخواهد رسيد و شكاف در بين زنان اين سرزمين بيشتر خواهد شد. به اميد روزي كه رجال سياسي اين خاك زنان را نه براي آرايشان، بلكه براي احقاق حقوقشان بخواهند.
نظر کاربران
مقاله ی عمیق و جالبی بود. از خانم پرستو زارعی پیش از این شعر خونده بودیم . کلا دست به قلمن ایشون.مرسی از روزنامه اعتماد که این نوشته رو چاپ کرد
ميگن در اين دولت دموكراسي نيست..اينم دموكراسي ، يه خانم نويسنده به اين زيبايي نظراتشون و رويكردشون رو بيان كردن ، روزنامه اعتماد هم با قدرتِ تمام در صفحه ي اولش تيتر زده.. .. كاش مسئولين به فكر چاره اي باشن در اين مورد... متشكر از شما
درود بر خانم پرستو زارعی،نویسنده و شاعر و درود بر روزنامه ی اعتماد که مطلب ایشان را منتشر کرد.انصافا مطلب عمیق و قابل تامل است.آخرین مجموعه داستان ایشان ( لحظه های فیروزه ای) را خواندم،بسیار زیبا بود.درود بر قلم توانای ایشان.
با سلام . لطفاً آدرس ايميل خانم پرستو زارعي رو در صورت امكان جهت كار مطبوعاتي در اختيار بنده بگذاريد و يا آدرس بنده رو به ايشون منتقل بفرماييد.