برای حال خوبمان با تیم ملی؛ صفر عاشقی
٩٠+ ٥ را چه كسی میداند یعنی چند؟ ارزش غرور امروزمان را كدام از آن شمارهها میتواند درست حساب كند؟
باز دنیا برایمان چرخیده و كار ما رسیده است به شمردن. به شمردن دقیقه، روز، سال. حتی حالا نشستهایم به ثانیه شماری.آنقدر واله وسرمستیم كه گیج شده ایم در اندازه ها، عددها و معیارها. نمیدانیم شمارش معكوس داشته باشیم آن لحظاتی كه نفس در سینههای مان حبس شد تا داور در سوتش بدمد یا ول كنیم این مقیاسهای كوچكتر زمان را و بزنیم به كار شمردن سال ها! اصلا چقدر و چطور بشماریم تا برسیم به۲۰؟ به این حال امروزمان. به بردتان بعد از اینهمه سال؟به از ته دل خندیدنمان، به غرور ناشی از روشن ماندن چراغ نتیجه مستطیل سبز به نفعمان؟ چندسال را باید میشمردیم تا فیفا اعلام رسمی كند خوشحالیمان در رسمی ترین تورنمنتش را؟ این سال ها را چطور بشماریم كه از شمار انتظارمان كم نشود؟كه حق مطلب ادا شود آنطور كه ما طرفدار و عاشق بوده ایم در تمام این۲۰ سال.
سوم
٩٠+ ٥ را چه كسی میداند یعنی چند؟ ارزش غرور امروزمان را كدام از آن شمارهها میتواند درست حساب كند؟ دل توي دل نبودنمان را، آن لحظه ای پر اضطراب كه جانمان تا لب دهانمان رسید تا توپ حاج صفی به دهانه دروازه برسد تا چارهای نماند برای مدافع مراکش كه به نجات دروازهاش شیرجه بزند و بعد... فریاد بلندمان، بالا و پایین پریدنمان، اشك و بغض و خوشحالیمان را نوشته اند ٩٠+٥؟ شما از این به بعد این عدد را بخوانید ایران سربلند؛ بخوانید خنده یك ملت.
دوم
نفس تنگی دسته جمعی یك ملت در ساعت و لحظه ای مشخص را چه كسی به خود دیده؟ دقیقه شمار غیرتتان باید عدد٧٥ را نشان می داد تا دست هایمان را بگذاریم روی دندهمان، كه قفسه سینهمان تیر بكشد كه نفس مان بالا نیاید كه ستارهمان، اميدمان با نفس تنگی از زمین بیرون رفت. آن دقایق تلخ تعویض های از سر مصدومیت، آنجا كه حسینی آمد تا جدی بگیریم استوك بازیكن مراكشی كار داده دستمان را ثبت كرده اند دقیقه ٧٥؟ از ٢٦ خرداد ٩٧ به بعد این عدد را بخوانید درد مشترك ،بخوانید نمك روی رد زخم استوك بر تن امید یك ملت.
اول
یازده نفرید و ملتی را از ته دل خوشحال كردید؛ دمتان گرم. میانگین سنیتان از عمر مدیریت خیلی از مسئولانمان كمتر است؛ روزشمار عمرتان از روزشمار مسئول بودن خیلیها كه قول داده بودند ملت را امیدوار و شاد كنند، كمتر است اما شما توانستید و آن ها باید روزی هزاربار از روی همتتان، غیرت و وطن پرستیتان مشق بنویسند كه چطور میتوان ملتی را خنداند كه چطور ملتی برای ساعتی هم كه شده تمام غم و غصه اش را فراموش كند كه حتی شده یك روز قیمت دلار ، سكه و خانه را فراموش كند كه فقط برای ساعاتی بدبختی و گرفتاریاش را نشمارد و فقط زُل بزند به آن دقایق عجیب و بعد از پس تمام این فراز و فرودها بخندد.شما ثابت كردید كه برای یك بار هم كه شده می شود بعد از دقایق سخت دلهره و اضطراب خندید كه همیشه فردا، ساعت بعد، دقایق وقت اضافه پایان تلخ برای یك ملت نیست. شما ثابت كردید كه میتوان بازی را به نفع ملتی برگرداند كه میتوان میلیون ها قلب كم توقع و نجیب را ساده خنداند؛ اگر كمی در جای خود «مسئول» باشیم.
صفر
تورنمنتی شروع شده و برای ما عشق فوتبالی ها انگار تمام دنیا جمع شده در همین مستطیل سبز. باز بهانه ای جور شده برایمان كه با دیوانگی هایمان جهان اطراف را مفتون كنيم و حيران. نه اينكه يادمان رفته باشد گرفتاريهايمان را، نه اينكه بي خيال و باري به هرجهت باشد دنيايمان، نه! ما فقط ياد گرفته ايم در اين بازي حداقل به خودمان نبازيم. اگر عالمي گفت كه بازندهايم به خودمان، به قلبمان به آن جادوي«عشق» نام گرفته در تاروپودمان ايمان داشته باشيم. باز فرصتي شده تا ثابت كنيم كه براي ديوانههاي اين بازي، دنيا تا آخرين ثانيه برقرار است كه ياد گرفته ايم زود باور نكنيم اگر زيرگوشمان خواندند كه همه چيز تمام شده كه دنيا براي عاشق ها به قاعدههاي هميشگي پيش نميرود.كه«خرق عادت» از اصول اين بازي است .كه گاهي اعداد ميتوانند معجزه كنند و تمام قواعد را بههم بريزند.مثل۱۱نفري كه قلب ٨٠ ميليون را شاد كردند، مثل دقيقه پنجم وقتهاي تلف شده كه تلف نشد، مثل همين متن كه رسيد به صفر؛«صفرعاشقي ».
نظر کاربران
آخر جوگیریه این متن