شلیک مرگبار؛ پایان یک عشق ممنوعه
عشق ممنوعه به زن متأهل با شلیک به سر همسر زن به پایان رسید.
روزنامه شرق: عشق ممنوعه به زن متأهل با شلیک به سر همسر زن به پایان رسید.
این قتل سه سال قبل در شهرک غرب اتفاق افتاد و بعد از اینکه شلیک گلوله به سر مردی جوان به نام عارف باعث مرگ او شد، پلیس در محل حاضر شد و تحقیقات خود را آغاز کرد.
مأموران در تحقیقات خود متوجه شدند عارف، مرد جوانی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته و فوت کرده، در حال پنچرگیری بوده که از سوی قاتل غافلگیر شده است.
شاهدانی که در خیابان مرگ عارف را دیدند، به پلیس گفتند مردی با ماسک و کلاه به سمت عارف رفت. از آنجایی که مرد جوان صورت خود را بهطور کامل پوشانده بود، بنابراین کسی نتوانست او را شناسایی کند تا اینکه مأموران زندگی خانوادگی عارف را مورد بررسی قرار دادند. آنها متوجه شدند سحر، همسر عارف، از مدتی قبل با مردی به نام سهند رابطه داشته است. سهند دوست خانوادگی این زوج بود و پیامهای عاشقانهای برای سحر میفرستاد. بااینحال وقتی که سحر مورد بازجویی قرار گرفت، ادعا کرد که نمیداند سهند در قتل همسرش چه نقشی داشته است.
او به مأموران گفت: وقتی شوهرم کشته شد، من سهند را ندیدم و اصلا با او هم ارتباطی نداشتم. یک روز مقابل مدرسه دخترم آمد و به من تسلیت گفت و بعد از آن هم دیگر سهند را ندیدم.
این زن منکر رابطه با سهند نشد و گفت: من یکبار از عارف جدا شدم و در زمانی که جدا شده بودم، سهند با من در تماس بود، اما وقتی با شوهرم آشتی کردم دیگر با هم رابطهای نداشتیم.
وقتی سهند بازداشت شد، به قتل اعتراف نکرد و گفت که هیچ نقشی در این قتل نداشته، اما دستگیری دوست سهند همهچیز را فاش کرد. مهران، دوست سهند، به پلیس گفت: روز حادثه سهند به من گفت مردی وارد زندگی پدر و مادرش شده و رابطه آنها را بههم زده و میخواهد انتقام بگیرد و مرد را کتک بزند. سوار ماشین من شدیم.
او شماره پلاک ماشین من را گلمالی کرد و به شهرک غرب رفتیم. سهند پیاده شد و بعد از چند لحظه صدای شلیک آمد و بعد هم سهند با سرعت سوار ماشین شد و فرار کردیم. من نمیدانستم او میخواهد چنین کاری بکند وگرنه همراهیاش نمیکردم.
وقتی همهچیز مشخص شد، سهند لب به اعتراف گشود و گفت: من و عارف اینترنتی با هم آشنا شدیم و وقتی رفتوآمد کردیم، من عاشق سحر شدم. در همان زمان سحر و عارف دچار اختلاف و از هم جدا شدند.
من به سحر گفتم که عاشقش شدهام و خواستم با من ازدواج کند، اما سحر دوباره به شوهرش رجوع کرد و از او بچهدار هم شد. در این سالها نتوانستم او را فراموش کنم تا اینکه باخبر شدم آنها دوباره با هم مشکل پیدا کردهاند. روز حادثه رفتم که به عارف بگویم سحر را طلاق بدهد تا من با او ازدواج کنم و اینطوری راحت هم میتواند فرزندش را ببیند.
از قبل سلاح تهیه کرده بودم. وقتی به هم رسیدیم، من با او درگیر شدم و او را به قتل رساندم و بعد فرار کردم. متهم مدتی بعد حرفهایش را پس گرفت و گفت که چنین کاری نکرده است، اما با توجه به مدارک موجود کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم در جلسه اول محاکمه قتل را انکار کرد و پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا فرستاده شد. او در دومین جلسه که سهشنبه جاری برگزار شد، حرفهای قبلی خود را تکرار کرد. هیئت قضات با پایان جلسه رسیدگی، برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.
نظر کاربران
قاتل و جانی اصلی تو این ماجرا این زن کثیف و خائنی هست که به همسرش خیانت کرده و با سهند رابطه برقرار کرده خدا لعنتش کنه
قابل توجه کسانی تمام ماده گرگها که میگن زنا قابل اعتماد هستند باید بگم که لطفا چهره با آرایش زنا نگاه نکنید بلکه به باطن پلید و زشتشان بنگرید، زعیفه ها واقعا موجودات خبیثی هستن تو این جنایت هم نمونه بارز یک خیانت بی دلیل از این زن را مشاهده کردین
پاسخ ها
حرف مفت نزن مردک جاهل
اون زن زمانی با این نامرد تماس داشته که طلاق گرفته بوده و جواب اون مرد رو هم نداده و به شوهرش رجوع کرده
نامردی و کثافت تو ذات شما مردهای پست کثیف هست که نه دوستی حالیتون هست نه ناموس
ییشرف
برترین ها خواهشا از این مردک جنوبی چیزی منتشر نکن این یه آدم روانپریش هست که داره بین زن و مرد نفاق ایجاد می کنه
و باعث میشه همه اینجا شروع به فحاشی و توهین به جنس مخالف بکنن
این شخص یه کثافت به تمام معناست
موافقم مرد جنوبی
وای خداایران وایرانی چرابه این روزافتادن هر۴نفر۱نفرتوایران روانیم منشاش ازفقروبیکاری
هی روزگار ازدست این ملت
نتیجه رفت امد با مرد غریبه
نتیجه امدن رفاقت اینترنتی به خانه
کاش یکم عبرت بگیرند
مطمئنا بچه هم مال قاتل هست
کاش قانون سختری برای خیانت و روابط خارج از عرف پیش بینی شود
چی به سر مردم اومده
این کثافت اعدام خبر کامل هست
پاسخ ها
مرد جنوبی از بچه گی چیزهایی که در ذهنش شک گرفته این مرد را عقده ای کرده واز جنس مخالف خاطره بدی دارد وهمه را مثل هم میداند در کودکی بهش اتفاقاتی افتاده ودیده درخانواده اش دیگه هم خوب نمی شه