واکنش ضد و نقیض منتقدان پس از دیدن «تختی»
منتقدان سینما پس از تماشای فیلم تختی به کارگردانی بهرام توکلی و تهیه کنندگی سعید ملکان به نقد این فیلم پرداختند.
برترین ها: منتقدان سینما پس از تماشای فیلم تختی به کارگردانی بهرام توکلی و تهیه کنندگی سعید ملکان به نقد این فیلم پرداختند.
آریا قریشی: تازه ترین ساخته توکلی، نمونه ای آموزشی است که نشان می دهد چرا اقتباس از زندگی واقعی، کار بسیار سختی است. مشکل بزرگ "غلامرضا تختی" این است که فاقد یک حادثه مرکزی است. لیندا سیگر، تئوریسین سرشناس فیلمنامه، اعتقاد دارد اقتباس از "زندگی واقعی" به این دلیل سخت تر از اقتباس از یک "حادثه واقعی" است که در اولی، خود نویسنده ناچار است یک حادثه مرکزی را، از بین انبوه حوادث پراکنده زندگی شخصیت اصلی، انتخاب کرده و بقیه ماجراهای مرتبط را حول آن بچیند. مقدمه "غلامرضا تختی" این توقع را به وجود می آورد که این حادثه مرکزی، قرار است خودکشی تختی باشد.
اما فیلم، در ادامه، به ابعاد مختلفی از زندگی تختی می پردازد که لزوما ربطی به یک حادثه مرکزی ندارند. به علت تعدد و پراکندگی این حوادث، فرصت پرداخت آن ها وجود ندارد. پس سکانس کوتاهی به هر حادثه اختصاص یافته و اشاره به نقش هر حادثه در زندگی قهرمان ماجرا، به عهده یک راوی گذاشته شده است. در نتیجه ابعاد مختلفی را از زندگی تختی "می فهمیم"، اما کمتر چیزی را "حس می کنیم".
علی فیاضی: بر عکس فروتنی و توداری تختی، «غلامرضا تختی» پر زرق و برق و توخالی است.اختلاف هوشمندی کارگردانی در برخی از صحنهها با کج فهمی فیلمنامه در قصه و درام عجیب است و شگفتانگیز. «غلامرضا تختی» فیلمی است که راوی روزنامهنگارش بیشتر از شخصیت اصلی حرف میزند، نه درامی دارد، نه تعلیقی و نه جرئتی برای نزدیک شدن به اسطورهاش. محمد جلیلوند: فیلم سینمایی «غلامرضا تختی »از چند جهت یکی از مهمتر فیلم های اکران سال پیش رو خواهد بود.
اول اینکه فیلمنامه و شیوه روایت آن کاملا فرم کلاسیک داشته و برخلاف بسیاری از محصولات هرساله سینمای ایران احترام زیادی برای قصه گویی قائل است.دوم اینکه در بسیاری لحظات به خصوص بخش های میانی کاملا به درام های ورزشی محبوب تاریخ سینما نزدیک می شود.بهرام توکلی در مقام کارگردان نیز در دکوپاژ سکانس های پرجمعیت و شلوغ فیلم عالی عمل کرده و نشان داده که موفقیت او در فیلم قبلی اش تصادفی نبوده است.
علی ملاصالحی: تختی در لحظاتی می تواند یکی از بهترین فیلم های بیوگرافی ایران شود. پرتره تمام عیاری از رابطه عشق و نفرت مردم و قهرمان تاریخیشان. سکانس مسابقات ملبورن ضرب شست فنی تمام عیاری از جلوه های ویژه و فیلمبرداری است. اما مثل همیشه کم است و عمیق نمی شود. وویس اورها اضافی است و به زور فکر مخاطب را به او حقنه می کند.
امیر جدیدی میتوانست روحی به تختی بدهد و او را آدمی کند که فراز و فرودش را ببینیم، ولی حالا ملغمه ای از جبهه ملی و مصدق فرهاد آییش و طالقانی که می خواهد همه چیز بگوید، اما عملا چیز دقیقی نمی گوید.
ارسال نظر