۸۴۳۵۰
۳۰ نظر
۵۰۵۲
۳۰ نظر
۵۰۵۲
پ

۴ شکل خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیه‌های جسمی گفته نمی‌شود. کلمات توهین‌آمیز، شک، بدبینی که در جماعت مردانه آن را خوش‌غیرتی می‌دانند همان خشونتی است که بر زنان - به اصطلاح مردان، «ضعیفه» - اعمال می‌شود و هیچ‌گاه هیچ‌کس نمی‌فهمد این زن از چه درد می‌کشد و چه می‌خواهد و چه رویاهایی در سر دارد.

4 شکل خشونت علیه زنان

برترین ها: خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیه‌های جسمی گفته نمی‌شود. کلمات توهین‌آمیز، شک، بدبینی که در جماعت مردانه آن را خوش‌غیرتی می‌دانند همان خشونتی است که بر زنان - به اصطلاح مردان، «ضعیفه» - اعمال می‌شود و هیچ‌گاه هیچ‌کس نمی‌فهمد این زن از چه درد می‌کشد و چه می‌خواهد و چه رویاهایی در سر دارد.

بخش اعظم جامعه را زنانی تشکیل داده‌اند که هیچ از خود و حقوقشان نمی‌دانند و زن خوب بودن را در کدبانو بودن، شستن، رفتن، پختن و بچه‌داری می‌دانند و دلشان خوش است چه موجودات از خود گذشته پاکی هستند.

خشونت عليه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافيايی يافت می شود. اما در برخی از گروه ها شايع تر است. خشونت بازتابی از حس پرخاشگری است. خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسيب يا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود.

زنان در همه دوران زندگی خود ممکن است با خشونت روبه‌رو شوند. علاوه بر همسر، پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز می‌توانند به زن خشونت کنند.

4 شکل خشونت علیه زنان

زنان در زندگی خود چهار شكل خشونت شامل فيزيكی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می كنند. خشونت فيزيكی ، همان‌طو که از نامش پیدا است، شيوه های آزار و اذيت جسمانی، ضرب و جرح، كشيدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، زندانی كردن، اخراج از خانه، كتك كاری مفصل، محروم كردن از غذا، سيلی، لگد و مشت زدن، كشيدن و هل دادن، محكم كوبيدن در، به هم زدن سفره و ميز غذا و شكستن اشيای منزل و ... را شامل می شود كه اين نوع خشونت ممكن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصيلات، نژاد و وضعيت خانوادگی روی دهد.

خشونت هايی روانی و كلامی نوع ديگری از خشونت هايی است كه در خانه عليه زنان استفاده می شود. از جمله می‌توان به، دشنام و به كار بردن كلمات ركيك، بهانه گيری های پی درپی، داد و فرياد و بداخلاقی، بی احترامی، رفتار آمرانه و تحكم آميز و دستور دادن های پی درپی، تهديد به آزار يا كشتن وی، تحقير زن، قهر و صحبت نكردن وممنوعيت ملاقات با دوستان اشاره کرد. اين نوع خشونت موجب بروز روحيه پوچی يا خودنابودسازی، گريز از مشاركت اجتماعی و اضطراب در زنان می شود.

خشونت دیگری که بر علیه زنان صورت می‌گیرد، خشونت اقتصادی است. ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسايل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی عليه زنان برشمرده می شوند. به طوری كه در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نيز ندارند.

استفاده قهرآميز بدون رضايت زن، اجبار در روابط زناشويی غيرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پيشگيری از بارداری ناخواسته و بی توجهی به نيازهای جنسی زن از نمونه های خشونت جنسی عليه زنان است.

زنانی كه از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گيرند پنج برابر بيشتر از ساير زنان در معرض آسيب های روانی و خطر خودكشی و شش برابر بيشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند.

روانشناسان می‌گویند، مردانی كه از كودكی در خانواده شاهد كتك خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بيشتر مرتكب خشونت عليه همسران خود می شوند. افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته و متزلزل و كسانی كه از احساس بی كفايتی رنج می برند بيشتر عليه زنان مرتكب خشونت می شوند.

برخلاف تصور عموم، حتی دنیای مدرن نیز خشونت علیه زنان را کم نکرده که بیشتر نیز کرده است. تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقير به مراكز فساد و رونق بازار فيلم های غيراخلاقی را باید به عنوان مصاديقی از خشونت مدرن عليه زنان ياد كرد.

مردان از استقلال مالی همسران خود جلوگيری و در اموال شخصی آنها دخل و تصرف می كنند و با ندادن خرجی خانه و پول كافی برای زنان مضيقه های مالی ايجاد می كنند. یا با تهديد به طلاق يا ازدواج مجدد از زنان بيگاری می‌کشند و از او در انجام امور و وظايفی كه مربوط به او نيست همانند تيمارداری پدر یا مادر شوهر سوءاستفاده می کنند.

مردان نيز مورد سوءرفتار زنان قرار می گيرند، اما بخش عمده خشونت خانگی، به ويژه موارد مرگ آور و خطرناك آن، از سوی مردان عليه دختران و زنان خانواده صورت می گيرد.

زنانی که در برابر بدرفتاری های مرد خود سکوت می کنند گویا دارند فریاد می زنند: «با من مانند يک برده رفتار کن، مرا بزن، خواهش می کنم به من کمی پول بده،من برده تو هستم!»

زنانی که با سوءرفتار شديد جسمی شوهر روبرو هستند و او را ترک نمی کنند، مصداق این جملات هستند. وقتی از آنها می پرسی «چرا او را ترک نمی کنی؟» پاسخ می دهند: «من شوهرم را دوست دارم». این مساله بر می گردد به احساس نياز، که در همه دنيا در هر دو روابط مرد و زن ديده می شود. زنی که پايگاه های اقتصادی خود را رها می کند و وارد پيوند زناشويی وی شود وقتی با خشونت مرد روبرو می شود از ترک او و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی بعد از آن می ترسد. وقتی به اين نتيجه می رسد که حمايت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نخواهد داشت به خود می قبولاند که زندگی او همين است. چيزی که در روانشناسی به آن «درماندگی اکتسابی» می گويند. از همه بدتر اینکه اين گونه زنان به خود لقب «زن سازش کار» و «زن صبور» می دهند.

زن آسيب ديده، شيری است که خودش قفسی را به دور خود بسته که ميله های آن از بهانه های مختلف ساخته شده است. اگر اعتماد به نفس داشته باشد و اين ميله ها را بشکند آنوقت می فهمد که چه موجود قدرتمندی است. تغيير ممکن است اما بايد عرصه را به روی توانمندی های خود باز کنيم و از شيوه های مختلف استمداد بگيريم.

در آخر باید اشاره کنیم، سازمان‌ها و کشورهای جهان می‌کوشند با برنامه‌های گوناگون با خشونت علیه زنان مبارزه کنند. سازمان ملل متحد روز ۲۵ نوامبر (پنجم آذرماه) را روز جهانی رفع خشونت علیه زنان اعلام کرده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بيتا

      من به عنوان يك زن مهندس تجربه تمام اين خشونت ها رو إز همسرم داشتم.از حبس در خانه در يك شهر غريب كرفته تا تضعيف اعتماد به نفس تا جايي كه من حتي در جمع هم جرات اظهار نظر نداشتم.مني كه در بين صد نفر از تزم دفاع كرده بودم.كتك و توهين به خودم و خانوادم هم همينطور.وصد ها مورد ديكه.ولي با وجود توان مالي به دليل عدم حمايت خانوادم نمي تونم كاري كنم.راستي همسر من يك معتاد بيكار نيست بلكه يك دكتر متخصصه.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        شما یک خانم تحصیلکرده هستین.رفتار هر کس نسبت به آدم به دلیل رفتار خودماست . چرا در مدت زندگی با همسرتون گذاشتید شخصیت و هویت انسانیتون به این شکل دچارآسیب و صدمه بشه؟شما به حمایت خانواده احتیاج ندارین.شما به اعتماد به نفس و ارزش برای خود قائل شدن نیاز دارید. شما داستان همون جوجه عقابی هستید که در لانه مرغها بزرگ شده بدون اینکه بفهمه غقابه و سلطان آسمانهاست. توی مدت زندگی مشترک باید روی حق و حقوقی که دارید حساس باشید و نذارید هیچکس و هیچکس روی حق شما پا بذاره.خیلی ببخشید شوهر دکتر متخصص بیشعور به چه دردمی خوره؟ اون دکتره شما هم مهندسید اون کار می کنه حقوق داره شما هم دارید.پس چرا گذاشتید انقدر تحقیرتون کنه؟ باهاش صحبت کنید و متوجه رفتار زشتش بکنیداگه آدم نشد طلاقتونو بگیرید بعداز جدایی می فهمید که که چرا اینهمه مدت بیخود و بی جهت تن به چنین زندگی حقارت باری دادید.

      • بدون نام

        شاید به اصطلاح نفس من از جای گرم بلند میشه، اما فکر میکنم اگر واقعا بخواید میتونید. نمیدونم فیلم دو زن رو دیدید یا نه؟ اونجا هم همین مساله( در واقع مغلطه) مطرح بود. زندگی حل سریع معادله چند مجهولی و انتگرال نیست. برای موفیت فقط دکتر و مهندس بودن کافی نیست. من برای شما امیدوارم. امیدوارم که واقعا بخواید و بتونید. آدم با زندگیش تعارف نداره خواهر من. گاهی حتی باید بی کله گی به خرج داد و خانواده رو به هر شکلی قانع کرد. اونها هم به هر حال دشمن شما که نیستند. خانواده تون هستند. نمیدونم شاید واقعا نفس من از جای گرم بلند میشه

      • سیاوش

        بیتا خانوم قصد جسارت ندارم اما تا زمانی که ملاک ازدوج دخترا پول و تخصص و ثروت باشه وضع همینجوریه . ملاک باید عشق باشد و درک متقابل . . .

      • زهرا

        منم به عنوان یک پزشک همه این خشونتها رو از پدرم دیدم و دارم میبینم.هیچ کاری هم ازم بر نمیاد. ضمنان پدر منم یه معتاد نیست. استاد دانشگاهه و مثلا روشن فکره

      • بدون نام

        به نظرمن تحصیلات هیچ ربطی به شعور ودرک متقابل نداره.یه آدم می تونه تو کنکور قبول بشه و تحصیل کنه ولی قبلش باید دید چه شخصیتی داره .سرسفره ی کی بزرگ شده.توی چه شرایطی رشد پیدا کرده. از تحصیلی که کرده و مدرکی که گرفته چه استفاده ای داره می کنه.مگه ما دکترمعتاد نداریم. درهرصورت خیلی از همسرها رو می شناسیم که رنگ دانشگاهو ندیدن ولی عمری رو با محبت گذروندن وهمیشه هم هوای همدیگررو داشتن. درضمن حالا چون یکی دکترشد هرکاری که می کنه درسته و نباید بهش گفت بالای چشت ابروه.نباید جلوش وایساد. خوب همه اینها باعث میشه که طرف هوا برش داره و کارای بد بد کنه......

    • طغرل ایرادپرور

      عالی بود واقعا ممنون.امیدوارم یکم زنان ایران حقوق خود را بشناسند.

    • گل پسره مشهدی

      هیچ وفت نباید دست ب روی زن دراز کدد

    • زهرا

      زنانی که در برابر بدرفتاری های مرد خود سکوت می کنند گویا دارند فریاد می زنند: «با من مانند يک برده رفتار کن، مرا بزن، خواهش می کنم به من کمی پول بده،من برده تو هستم!»


      نویسنده ی محترم انگار آقا تشریف دارن!!
      توی جامعه ی ما زن ها هیچ حقی ندارن و حتی اگر قانونم حقو بهشون بده جامعه حسابی تلافی می کنه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        من خودم مرد هستم. اما ممکنه شما به عنوان یک زن بفرمایید در ایران ما کدام قانون از زن دفاع خواهد کرد؟ سالهاست که بند و ماده و تبصره به این قانون خانواده الحاق میشه که بلکه کمی رنگ و رویی بگیره. و البته چندان هم افاقه نکرده چون این حکایت از پایه مشکل داره. نمیدونم غصه مردان این سرزمین رو بخورم یا غصه زنانش رو

    • یه زن ایرانی

      مقاله خیلی خوبی بود.... و البته پر از حقایق تلخ....ممنون

    • رها

      نمی دانم هرکسی برداشت خاص خود را از این مقاله دارد ولی نویسنده عزیز ایران را با لوس آنجلس اشتباه گرفته مردم ایران وخصوصا زنان ایرانی دارای شخصیت شکل گرفته شده از ارزشها وعقاید ایرانی .اسلامی هستند که همین عوامل با هم یا مستقل فردی می سازد با نام بانوی ایرانی من خودم در خیلی موارد ذکر شده موافقم اما با فوران پیشنهادی مخالفم اگر قرار بود زن ایرانی هم مانند تمام زنهای دنیا عکس العمل نشان دهد کانون خانواده را متشنج کند فرزندان را درگیر این مسایل نمایید دیگر طلاق به فرموده دینمان منفور نبود بهتر است به جای راهکار نشان دادن های منفی به خانمها /سعی کنید کلاسها و آموزشهایی اختصاصی برای پسران و مردان قرار دهید تا آنها رفتار خود را مدیریت کنند خواهش می کنم صورت مساله را پاک نکنید

      پاسخ ها

      • علی

        این شد حرف حساب

      • بدون نام

        در واقع هر دو لازمه. هم آموزش زنان و هم آموزش مردان. قرار نیست زنان ظلم رو بپذیرند. اگر طرفدار اسلام هستید (که من خودم نیستم) این مسائل رو به نام اسلام ننویسید. چون اون وقت به قول شما صورت مساله ( که همان اسلام باشد) به عنوان متهم اصلی مورد سوال قرار خواهد گرفت (البته با حرف شما موافقم. خیلی از این داستان ها از مذهب (به خصوص اسلام) منشا گرفته و در جامعه ما کاریش هم نمیشه کرد. حتی همین جواب من به شما به احتمال زیاد سانسور خواهد شد. من هم البته انتظاری ندارم)

      • رها

        کاربر محترم :متاسفم که شما وبعضی از کاربران نقد من را اشتباه برداشت کرده اید/مذهب و بالاخص دین اسلام حقوق زن و مرد را کاملا مشخص نموده است اگر به جای جبهه گیری غیر منصفانه مطالعه ای دقیق از سفارشات در جهت پیوند زناشویی و راهکارهایی در جهت استحکامات آن مطالعه بفرمایید متوجه خواهید شد که هیچ راهی جز تمسک به خدا و توصیه های امامانمان نمی تواند راه گشا باشد /هزاران حدیث و روایت جهت استحکام و برقراری عاشقانه روابط همسران وجود دارد که اگر مردان و زنان ما به آنها عمل کنند هیچ اختلافی پیدا نمی شود /یادتان باشد این تمدن ایرانی اسلامی بود که توسط غربی ها گرفته و صادر شد و بعد ها به نام تمدن غرب /امپریالیسم فرهنگی با نام و ظواهری جدید و تنها در جهت منافع خود آن را به خورد جوانان ما می دهند /من خوشحالم که پیام افرادی مانند شما که شناختی از اسلام ندارند چاپ می شود تا شاید پرده های ابهام کنار رود و حقیقت ناب محمدی (ص) را که مظلومانه تحریف می کنند درک کنید

      • بدون نام

        خدمت شما عرض کنم که من خودم تا 8-27سالگی مسلمان بودم و این دقیقا زمانی بود که شناختی از اسلام نداشتم. در دوره ای یک ماه تمام در گرمای 55 درجه مرداد ماه قصر شیرین روزه گرفتم. نمیدانم تا به حال آنجا تشریف داشته اید یا نه؟ زمانی که تا ساعت نه و نیم شب هنوز آفتاب غروب نکرده بود. و البته زمانی رسید که شروع به یک معالطعه مفصل در تاریخ اسلام و ادیان کردم... و حاصل این چند سال مطالعه فشرده حد اقل این بود که بسیاری از دروغ ها و مغالطات را درک کنم. خود واژه ایرانی - اسلامی یک مغلطه است. وانگهی تمدن غرب منابع خود را داشت و آنچه به نام تمدن اسلامی، فلسفه اسلامی، هنر اسلامی، و کلا هر چیز اسلامی شناخته میشود باز هم مغلطه است. در واقع آنچه به نام تمدن اسلامی شناخته میشود بیشتر وامدار تمدن و دانش اروپا (به خصوص یونان) است، بی آنکه چیزی از این طرف به آنسو رفته باشد. آنچه که رفته هم کوچکترین ارتباطی به اسلام ندارد. (رجوع شود به تاریخ دوره عباسی). من نمیدانم منظور شما از حقیقت ناب محمدی، سفارشات، آیات و روایات و حدیث دقیقا چیست(که تازه سرمشق تمدن غرب بوده). ما جستیم و هر چه بیشتر جستیم کمتر یافتیم. آنچه شما امپریالیسم فرهنگی غرب مینامید باز هم مغلطه دیگری است؛ که بحث بسیار طولانی و پیچیده ای دارد. اگر امکان مناظره رو در رو وجود داشت تک تک مغالطات شما را با دلیل و مفصل به خود شما نشان میدادم. همینقدر عرض کنم که دوست عزیز من... آیات و روایات و حدیث و هذیان های مرحوم شریعتی منبع مطالعه نیستند. تمام اینها در هیچ سیستم و نظام آکادمیک به نیم جو خریدار ندارند. تاریخ ادیان و اسلام مشخص هستند دوست عزیز من. کتاب های مرجع و منبع هم به همچنین. خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید

      • بدون نام

        شما کاربر روزه گیر در گرمای 55 درجه رو که خدا هدایت نکرده. ریاضت کشیدن با معرفت شناسی خیلی فرق داره .چطور جرات می کنی و به آیات و روایات توهین می کنی اسمشو می ذاری مغلطه. تو خودت از همه مغلطه تری. اتفاقا عقاید تو رو به نیم حو هم نمی خرن. هیچی از اسلام نمی دونی.اگه آیات پاک خدا منبع مطالعه نیستن پس حتما حرفای سراسر کذب و عقاید انحرافی تو قابل مطالعه هستند. جای این حرفا مواظب شیطان باش که کید او بسیار عظیم است.

      • بدون نام

        دوست من114 تا منفی برای شما کمه که متوجه بشید کدام عقاید رو نمیخرند؟ باز هم که مغلطه کردید. شما با خدا مستقیم حرف زدید و خودشان به شما فرمودند که من رو هدایت نکردند؟ تعریف شما از هدایت چیست؟ فقط آنجه شما به آن معتقدید؟ و اگر کسی با شما هم عقیده بود هدایت شده، و چنانچه نبود شما از طرف خدا وکالت دارید که اسمش را هدایت ناشده و افکارش را انحرافی بدانید؟ خود دانید اما با حمله به شخص من (ad hominem) کاری از پیش نمی برید. در سراسر جواب شما فقط یک جمله درست وجود داشت. آن هم اینکه " ریاضت کشیدن با معرفت شناسی تفاوت دارد". دوم اینکه من توهین نکردم. عرض کردم اینها با نهایت احترام منبع مطالعه نیستند. شما اینجا درگیر مغلطه دیگری شده اید به نام: مصادره به مطلوب! وانگهی شما خونسردی خودتون رو حفظ کنید لطفا و حرف در دهان من نگذارید. همین شلوغ کاری و "چطور جرات میکنید..." باز هم مغلطه است. بسیار خوب قبول؛ من هیچ چیز از اسلام نمیدانم، حرف های سراسر کذب (آخر به چه دلیل کذب؟ مدارکش موجوده به خدا ا!!) و عقاید انحرافی من(آخر تعریف شما از انحراف چیست؟ این هم که شد مغلطه poisoning the well) هم منبع مطالعه نیستند. منابع مطالعه زیادند، اما شما حد اقل جلد های سوم تا هفتم تاریخ طبری(از مجموعه 16 جلدی که میتونید از نت هم دانلود کنید) رو که به اوایل دوران اسلامی مربوط هستند بخوانید. بعد با هم صحبت میکنیم... نهایت اینکه درد من بر خلاف شما درد دین نیست دوست عزیز من... درد همه ما درد مردمی که باهاشون به سر میبریم. وگرنه اصلا به من و شما چه که عقاید خودمون رو فریاد بزنیم؟ مگر قراره کسی جایزه ای به من و شما بده؟

      • بدون نام

        بابا!!!! آخر فلسفه!!!!!!!!!! مصادره به مطلوب. 4 تا کلمه قلمبه سلمبه یاد گرفتی و فارسی - انگیسی می گی که چی . فهمیدیم خیلی باسوادی. تاریخ 700 جلدی طبری هم که خوندی. ته حرفت چیه؟ مردم خودشون بلدن بگن چی می خوان. شما غصه اونا رو نخور که پیر می شی دیگه نمی تونی تاریخای چند صد جلدی بخونی.......

      • بدون نام

        پناه بر خدا!!! والا به خدا من دیگه خسته شدم از این جواب دادن ها و سر و کله زدن ها. برای آخرین بار جواب شما رو میدم و میرم دنبال کار و زندگیم. سایت هم میخواد تایید کنه و میخواد تایید نکنه. کار ما از کامنت گذاشتن امثال من و شما و تایید یا عدم تایید برترین ها گذشته.

        اول اینکه من فکر میکنم خودتون هم متوجه شدید که جوابی ندارید.این هم تقصیر شما نیست، چون اساسا جوابی نیست. هر کسی هم به جای شما باشد، جوابی نخواهد داشت. هر آدمی هر چند لجوج و سرسخت، بالاخره در نهانگاه ذهن و وجدان خودش، کلاهش رو قاضی خواهد کرد. برای جواب دادن به من باید به ابزاری بیش از طعنه و حمله به شخص مجهز باشید(که من تازه الان بحثی نکردم. من مگر چقدر میتونم تایپ کنم؟) من تجربه تمام پاسخ دادن های شما رو دارم، چون زمانی خودم هم مانند شما استدلال میکردم و جواب میدادم. تمام مطالبی که از کتاب های درسی دبستان و راهنمایی یاد گرفته بودیم. اما در عین حال خودم هم میدونستم که دارم به قول معروف کج و رج میگم. منتها به قول معروف میخواستم که کم نیارم( به هر حال جوان بودیم و جویای نام. الان که پیر شدیم و جویای ننگ!!)
        در ضمن من نه تنها آخر فلسفه نیستم، که حتی اول فلسفه هم نیستم. این چند کلمه هم اصطلاحات علم فلسفه نیستند و بیشتر به حوزه علم منطق مربوط هستند. من اصولا هیچگاه حوصله و اشتیاقی برای فلسفه نداشتم و ندارم. وانگهی برای صحبت در مورد این مسائل اصلا به فلسفه نیازی نیست!! فلسفه به مسائل سابژکتیو و ذهنی میپردازد ، در حالی که بحث ما اساسا بر اساس مسائل آبژکتیو و عینی است( این هم چند اصطلاح عجیب و غریب دیگر برای شما). و اساسا بنیان تمام مغالطات شما بر روی یک مغلطه اساسی شکل گرفته: شما دوست عزیز من سعی دارید از چیزی دفاع کنید که اساسا قابل دفاع نیست. بعد از این، همه چیز خود به خود به دنبال خواهد آمد.
        توضیحات زیادی نوشته بودم که خودم در لحظه آخر سانسورش کردم، چون حوصله دردسر ندارم. همین قدر عرض کنم که: مردم خودشون میدونند چی میخوان و بلدن بگن، اما حد اقل قضیه اینه که سایت مجبور به سانسور خواهد بود. عده ای هم مثل من ترجیح میدن سر بی درد خودشون رو به دردسر نندازند. تو خود حدیث مفصل بخوان... اما در هر حال میدونند که میشه خیلی بهتر از اینها زندگی کرد. فعلا هم که جامعه ما طبق آرمان های شما داره اداره میشه و پیش میره. این هم یک - هیچ به نفع شما. دیگر چه؟

    • بدون نام

      و ممنون از شما که تابو رو شکستید و صحبت از خشونت جنسی کردید. به عنوان یک مرد در دور و اطرافم کمتر مردی رو دیدم که در ذهنش فانتزی های نامتعارف یا خشن جنسی وجود نداشته باشه. و باور کنید خیلی از این رفتار ها رو از افرادی دیدم که که اصلا انتظارش رو نداشتم. یعنی ظاهر خوب و موقر و باطن افتضاح!!! و متاسفانه خیلی ها که منتظرند ازدواج کنند تا همسر رو تبدیل کنند به یک برده جنسی. باید پذیرفت که در صد بسیار زیادی از مردان و زنان جامعه ما بیمارند. به شدت هم بیمارند!!!

      پاسخ ها

      • بدون نام

        مردای مریضضضضضضضضضضضض

    • سعیده

      بیتا خانم عزیز، من تعجب می کنم چطور با این تحصیلات و تمکن مالی می تونی چنین شرایطی رو تحمل کنی. عزیزم مظلوم به اندازه ظالم مقصره و باید جواب پس بده. من با هزار مصیبت از همسر نالایقم جدا شدم. چون بی شعور بود. قدرنشناس و ناسپاس. عصبی و کوتاه فکر. تنگ نظر. دست روم بلند نمی کرد اما اگر می کرد تا پای مرگ می زد. من یک زن کارمندم. با تدبیر و زیرکی و البته پشتکار و امید، بالاخره تونستم خودم و پسرم رو از شر این موجود بی کفایت بیرون بکشم. خدا رو شکر الان از زندگیم راضیم و آرامش دارم.
      حالا هی بی جنبه هاش بیان منفی بدن! اصلا مهم نیست.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        من اگه می شد به شما 1000 تا مثبت می دادم.

    • محمد

      سلام باسمه تعالی دختران وپسران سعی کنند قبل از انتخاب ایمان به خدای توحیدی را دریکدیگر جستجو کنند تا باشکست روبرو نگردند علم تقوائی مورد تائید است به علم اکتسابی و ثروت نمی توان دل بست بیشتر در دام شیطان قرار می گیرند کسی که خودرا در محضر الله می داند به مورچه هم آزار نمی رساند چه برسد به هم نوع خود .یاعلی مدد.

    • علیرضا

      نباید دست روی بچه ها بلند کرد

    • فرشته

      از مردها متنفرم! همین...

    • سحر

      من متناتون کپی کردم ببخشید ولی منبع رو حتما میزنم با تشکررررررررررررررررررررررررررررررررررر عالییییییییییییییییییییی بود

    • شیوا

      مردا سدتا ما همشون یه پخن و بدون زنا هیچی نیستن

    • بدون نام

      با سلام.
      فقط میخواستم بگم مطمئن باشید که خدا پشتیبان مظلومین است و هرگز ظالم را مجاز برای ظلم نمیداند، حالا میخواد این ظالم هر کسی باشد .
      فقط یک نمونه اش را حضرت علی(علیه السلام) با شمشیر کشیدن بر شوهر ظالم ،( آن زنی که ترسیده بود )، نشان داد.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج