۲۲۶۱۵۲
۱۳۱ نظر
۴۵۱۷۲
۱۳۱ نظر
۴۵۱۷۲
پ

احساس تجربه عجیب خروج روح از بدن

آنها ادعا می کنند جسم خودشان را بالای سرشان دیده اند و عده ای دیگر از این آدم ها می گویند وقتی در یک جا ثابت ایستاده بوده اند، جسم خودشان را دیده اند که به سمت یک نور کشیده می شده است.

مجله سرنخ - سامرا قلی زاده: آنها ادعا می کنند جسم خودشان را بالای سرشان دیده اند و عده ای دیگر از این آدم ها می گویند وقتی در یک جا ثابت ایستاده بوده اند، جسم خودشان را دیده اند که به سمت یک نور کشیده می شده است. به این حالت، تجربه «خروج از بدن» می گویند که یکی از اسرار حل نشده ای است که محققان در کشورهای مختلف درباره آن تحقیقات گسترده ای انجام داده اند اما هنوز هم نتوانسته اند اثبات کنند که این حس یک حس طبیعی است که به دلیل شرایط فیزیکی و بیماری هایی مانند غش و صرع در برخی از افراد رخ می دهد و یا آنکه یک قدرت مافوق بشری است.
 
احساس تجربه عجیب خروج روح از بدن

یک نمونه واقعی

مارس 2014، یک دانشجوی کانادایی که نامش ذکر نشده است ادعا کرد می تواند از بدنش جدا شود و به جای دیگری برود. به گفته سرپرست گروه تحقیق درباره این ادعا که در دانشگاه اوتاوا، این زن 24 ساله، یک دانشجوی روان شناسی بود که ادعا می کرد قادر است بر بالای بدنش به صورت افقی به پرواز درآید و خودش را تماشا کند. به گفته این زن، او در هنگام پرواز هیچ احساسی را تجربه نمی کرد.

من بالای سرم راه می روم

این زن در توضیح تجربه اش گفت: من می توانم بالای بدنم حرکت کنم. به عبارت ساده تر می توانم کاری کنم که احساس کنم در حال حرکت هستم. من این احساس را از زمان کودکی تجربه می کردم از وقتی که مجبور بودم زود بخوابم. در آن دوران، همیشه حوصله ام سر می رفت. یک شب متوجه شدم که می توانم خودم را از بالای سرم تماشا کنم. از آن موقع به بعد، هر موقع مادرم مرا مجبور به خوابیدن می کرد وانمود می کردم که خوابیده ام، اما درواقع خارج از بدنم به سر می بردم.

بعد از شنیدن این ادعا «آندرا اسمیت» و «کلود میسر»- دو محقق از دانشگاه اوتاوا- تصمیم گرفتند مغز این دانشجو را اسکن کنند. اسکن های گرفته شده از مغز او نشان می داد که هنگام تجربه خارج از بدن، گورتکس های بینایی او کاملا غیرفعال می شد، اما بسیاری از بخش های قسمت چپ مغز او فعالتر می شد. بعد از این بررسی دانشمندان حدس زدند که در زمان احساس تجربه خروج از بدن، انسان وارد شرایطی می شود که این احساس به او دست می دهد.

از آزمایش تا واقعیت

وقتی یک نفر ادعا می کند تجربه خارج از بدن داشته، در مغز انسان چه اتفاقی می افتد؟ گروهی از دانشمندان با انجام آزمایشات گوناگون سعی کرده اند پاسخ این سوال را پیدا کنند. در مطالعات جدید، محققان با استفاده از اسکنرهای مغزی و دوربین های مجهز، به افرادی که تحت آزمایش قرار گرفته اند این توهم را دادند که بدن آنها در قسمت دیگری از اتاقی که در آن دراز کشیده اند قرار دارد تا به این طریق بتوانند فعالیت های مغزی و بدنی انسان را در چنین شرایطی آزمایش کنند.

در چنین حالتی، محققان فعالیت های مغزی افراد را مورد بررسی قرار دادند تا بفهمند کدام بخش از مغز، هنگام درک و شناسایی مکانی که در آن قرار دارد فعالتر از بقیه قسمت های مغز است. مطالعات نشان می دهد در هنگام هشیاری کامل مغز، تعیین مکان توسط همان نواحی صورت می گیرد که احساس ماکلیت بدن را حس می کند و این نواحی، شامل سلول های خاص هستند که به آنها سلول های «جی پی اس» گفته می شود و نقش اساسی در جستجو و حافظه دارند. به گفته دکتر آروید گوترسام، متخصص اعصاب در انستیتو کارولینسکای سوئد، حس مالکیت و یا تحت تسلط داشتن بدن را همه ما هرروزه تجربه می کنیم، اما دکتر گوترسام و همکارانش، در تلاش هستند تا به طرز کار دقیق مغز در تجربه خارج از بدن پی ببرند.

در تحقیقات قبلی، محققان سعی کردند احساس خارج از بدن را کشفت کنند. به عنوان مثال، محققان آزمایشی به نام «توهم مالش دست» را ترتیب دادند. در این آزمایش، فرد عینکی را به چشم می زند که در آن تصاویری می بیند. این تصویر شامل دست پلاستیکی ای است که به دست فرد، مالش داده می شود. محقق، دست فردی که تحت آزمایش قرار دارد را بدون این که او ببیند، توسط دست پلاستیکی مالش می دهد و شخص تصور می کند که به جای داشتن دو دست، سه دست دارد. به همین روش می توان حس های گوناگونی را به فرد القا کرد.

اخیرا گوترسام و همکارانش، در آزمایش های گوناگون سعی کردند به عملکرد مغز، فراتر از درک موقعیت مکانی پی ببرند. آزمایش روی موش های آزمایشگاهی و دیگر حیوانات نشان می دهد که سلول های عصبی جی پی اس، در موقعیت یابی بدن نقش دارند. محققان برای شناخت سلول های جی پی اس، حیوانات را در شرایط آزمایشگاهی قرار دادند. حیوانات آزمایشگاهی در یک ماز مجازی رها شدند و این در حالی بود که الکترودهایی به مغز آنها متصل کرده بودند. به گفته گوترسام، حیوانات نمی توانستند صحبت کنند تا از درک خود بگویند، به این ترتیب برای درک بهتر این موضوع در انسانها، آنها شروع به انجام تحقیقات بر روی مغز انسان هایی کردند که مدعی بودند تجربه خارج از بدن داشته اند.

تجربه خارج از بدن

در آخرین آزمایش، افراد در اسکنرهای «ام آر آی» دراز کشیدند، روی سر آنها، کلاه هایی قرار داشت که تصویر نقطه دیگری از اتاق را می دیدند. دوربین ها طوری تنظیم شده بود که شرکت کنندگان در آزمایش، بدن یک فرد غریبه را می دیدند که دراز کشیده است. در حالی که تصویر بدن خود فردی که تحت آزمایش قرار داشت، در پس زیمنه دیده می شود. برای ایجاد حس تجربه خارج از بدن، محققان با یک میله بلند، شروع به لمس بدن افراد کردند و همزمان بدن فرد غریبه نیز لمس می شد.
 
احساس تجربه عجیب خروج روح از بدن

شرکت کنندگان در این آزمایش، تصور می کردند که بدن آنها در نقطه دیگری از اتاق قرار دارد. دکتر گوترسام در این باره می گوید: «آزمایش بسیار جالبی است، در ابتدا همه چیز آرام به نظر می رسد اما ناگهان احساس می کنید بدن شما در گوشه دیگری از اتاق قرار دارد، بدن فرد، کاملا حس عادی دارد حتی احساس پرواز هم نمی کنید.»

در این حالت، محققان فعالیت های مغزی را در لوب های آهیانه ای یعنی بخش بالایی وسط نیمکره مغز و لوب گیجگاهی یکی از چهار لوب اصلی مخ مورد بررسی قرار دادند. لوب هایی که هنگام درک فضا و تشخیص موقعیت مکانی فعالیت دارند.

محققان دریافتند سلول های جی پی اس در هیپوکمپوس مغز، قسمتی از مغز که وظیفه یادگیری دارد، یافت می شود. همچنین آنها متوجه شدند بخشی که سلول های «جی پی اس» در آن قرار دارند، در شناسایی موقعیت مکانی بدن نیز دخیل هستند. به عقیده کارشناسان آنها در حال برداشتن اولین قدم ها در کشف راز تجربه خارج از بدن هستند. نکته قابل توجه این است که افرادی که دچار تشنج می شوند و اسکیزوفرنی دارند بیشتر دچار تجربه خارج از بدن می شوند و مطالعات بیشتری روی این افراد می بایست صورت گیرد.

مورد عجیب آقای آر.ام و خانم زد!

این مرد و زن میانسال در دو نقطه مختلف دنیا زندگی می کنند؛ نقطه اشتراکشان به جز ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی، ادعایشان در مورد تجربه خروج از بدن است. ادعایی عجیب که باعث شده هرکدام جداگانه مورد آزمایش قرار بگیرند؛ در هر کدام از این آزمایش ها مدارکی به دست آمد که ادعای آنها را تایید می کرد. با این حال محققان دیگری هم بودند که نتیجه این آزمایش ها را زیر سوال بردند. این مرد و زن میانسال هرگز حاضر نشدند هویت خود را فاش کنند؛ ما در این گزارش آنها را با نام های آر. ام و خانم زد معرفی می کنیم:

آقای آر. ام

آر. ام نام مستعار مردی انگلیسی است که ادعا می کند از 16 سالگی تجربه خارج شدن از بدن دارد. این مرد که حالا 55 ساله شده، مدعی است در زندگی اش بارها خروج از بدن را تجربه کرده است. به گفته آر. ام معمولا این اتفاق شب ها پیش از این که وی به خواب برود، می افتد. تقریبا ده دقیقه او احساس می کند که بالای جسم خود شناور است و از آنجا به خودش نگاه می کند.

به گفته این مرد، اگر همین اتفاق در بیداری برای او رخ دهد حس این که وی در جای خود قرار ندارد قوی تر است انگار که او یک عروسک است و یک نفر وی را عروسک گردانی می کند. احساس معلق بودن در آر.ام خیلی زود شکل داستان به خود می گیرد. انگار که نیروهایی ماورایی وی را احاطه کرده اند. این ها گفته های آر.ام به روان شناس خود است. صحبت هایی که باعث شد پزشک مالج دستور بستری شدن وی را در بیمارستان بدهد. آر.ام 21 ساله بود که بیماری اسکیزوفرنی در او تشخیص داده شد.

در این دوران بود که او تقریبا روزی 15 تا 20 بار تجربه خارج شدن از بدن داشت. این ماجرا هنوز هم ادامه دارد و او هنوز هم صداهای عجیب و غریبی می شنود و از توهمات خود رنج می برد. نکته جالب اینجاست که با وجود داشتن چنین شرایطی آر.ام تا سال 2002 یک گزارشگر تلویزیونی بود و در حال حاضر هم در یک رستوران مشغول به کار است. گزارش مورد عجیب آر.ام نظر کارشناسان و محققان زیادی را به خودش جلب کرد.

به این ترتیب او از یک سال پیش وارد طرح مطالعاتی تجربه خارج از بدن شد. سوپارک متخصص اعصاب دانشگاه واندربیلت تانزاس بر روی 24 نفر از بیماران اسکیزوفرنی آزمایشات گوناگونی از جمله توهم مالش دست را انجام داد. در این آزمایشات نه تنها آر.ام متقاعد شد که دست پلاستیکی دارد بلکه باور کرده بود همراه فردی که آزمایش می کرد به پرواز درآمده، در هوا می چرخد و به پایین نگاه می کند. این حس فقط برای چند دقیقه پایدار بود و به گفته آر.ام آنها دوباره فرود آمدند.
 
احساس تجربه عجیب خروج روح از بدن

نکته جالب اینجاست وقتی که از بیماران اسکزوفرنی خواسته شد تا دوباره این آزمایشات را انجام دهند با کمال میل آن را پذیرفتند. پس از انجام آزمایشات، آر.ام از پزشک معالج خود خواست تا شرایط وی را توضیح دهد. پزشک مقاله هایی درباره تجربه خارج از بدن به آر.ام داد و در آنجا بود که وی فهمید مشکلی که سالها با آن درگیر است نام خاصی دارد.

وی تا آن زمان نمی دانست که دانشمندان می توانند این حس را در شرایط آزمایشگاهی به وجود آورند. آر. ام پس از این که تحت آزمایشان گوناگونی قرار گرفت متوجه شد که این پدیده ماوراءطبیعی در وی دلایل روان شناسی دارد. با اطلاعاتی که به او داده شد این مرد تلاش بسیاری کرد تا تجربه خارج از بدن خود را کنترل کند؛ اما او همچنان دچار این حس می شود.

خانم زد

سال 1968 چارلز تارت محقق معروف آمریکایی تصمیم گرفت آزمایشی جالب روی بیماری اسکیزوفرنی با نام مستعار خانم زد انجام بدهد. خانم زد ادعا می کرد که تجربه خارج از بدن دارد. او چهار شب را در آزمایشگاه سپری کرد. سوژه را به الکتروهای دستگاه نوار مغزی متصل و 5 شماره را روی دیوار پشت سر او نشانه گذاری کردند.

برای دیدن شماره ها خانم زد هیچ راهی نداشت جز این که از جایش بلند شود و سرش را برگرداند و پشت سرش را ببیند. در سه شب اول خانم زد شماره های را که بالای سرش بود ندید اما در شب چهارم همه شماره ها را به درستی اعلام کرد.

به این ترتیب چالرز تارت موفق شد که ادعای این زن را در مورد تجربه خارج از بدن ثابت کند. البته این آزمایش با انتقاد جیمز آلکوک روان شناس مواجه شد. او ادعا می کرد که سوژه در هنگام آزمایش به خوبی کنترل نشده و دوربین مداربسته حرکات او را به خوبی ضبط نکرده است.

مارتین گاردنر محقق دیگری بود که مدعی شد تارت در هنگام آزمایش از پشت شیشه نه تنها سوژه را زیرنظر نداشته بلکه صدای خروپفش هم شنیده می شد. به گفته گاردنر خانم زد در این شرایط به راحتی توانسته از جایش بلند شود و بدون این که الکترودهای نوار مغزی جا به جا شود پشت سرش را نگاه کند و اعداد را ببیند. اما این ادعاها با واکنش شدید تارت و گروه همراهش مواجه شد.

برای رد این ادعا سوزان بلک مور متخصص اعصاب این طور پاسخ داد: «اگر خانم زد از روی تخت بلند می شد امواج مغزی در نوار مغز می بایست تغییر می کرد در حالیکه در هیچ یک از مراحل آزمایش در امواج مغزی خانم زد تغییری ایجاد نشد.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      این حس ها ناشی از فعل و انفعالات الکتروشیمیایی در مغز برخی افراد است و آنچه در مغز ما رخ می دهد لزوما در جهان پیرامون ما رخ نداده است.

      پاسخ ها

      • غـــــــــــز ل

        این جور نیست ببینید گاهی یک رویداد به سببهای گوناگونی روی می دهد ...کسانی هستند که با تله پاتی می تونند کارتهای تو دست کسی دیگه ای توی اتاق دیگه ای رو یکی یکی ببینند یا از راه دور با هم در گفتگو باشند ... باور داشتن روان در انسان و جانداران یک چیز است و باور اینکه توانایی مخ و مخچه در انسان چیز دیگریست ....اینکه به کسی با دست کاری چیزی رو بباورونی تفاوت داره کسانی که اندامی از بدن خود را از دست می دهند گاهی به پزشک خود می گویند اندام نداشته اشون دچار خارش سوزش یا درد هست ..... اینها با هم یکی نیستند این پزشکان پژوهشگر گرامی تلاششون این بوده اینا رو با هم یکی کنند.

      • مبین

        این نمیتونه درست باشه من ۱۵ سالمه دارم میرم ۱۶ تقریبا خیلی دوست دارم اینکار انجام بدم ولی احساس میکنم برام زوده کسی میتونه کمکم کنه ایدیم

      • Mahdimahdavi

        سلام بزرگوار خسته نباشید اگر امکانش هستش لینگ کانال تلگرامی تون می خوام

    • بدون نام

      یک سوال روح انسان که از بدنش جدا میشود قابل قبول چون انسان جسم جانداراست ودارای روح پس هر چانداری دارای روح است حالا سوال اینجاست که اگر روح انسان از بدن جدا میشود چرا لباسی که تن روح انسان است همان لباسی است که در تن جسمش است آیالباسش هم دارای روح است یا...؟

      پاسخ ها

      • Sss

        به نظرم بخاطر نوع تفکر موقع خارج شدن باشه،آخه میگن به هرچیزی فکر کنی همونجور میشه،مسلما شمام تصور یک فرد لخت رو بعد از خروج روح ندارید و به همون حالت باقی میمونید

      • ناشناس

        سلام من یک مدت تحقیق کردم انگار هر چیزی یک چهره برزخی داره مثل روح
        حالا راست و دروغش را نمیدونم

    • parham

      روح انسان جدا نمیشود بلکه جسم ثانوی اند جدا میشود. اگر انا ادعا باشد چطور من میتوانم وقتی دوستم خواب است به خواب وی بروم و او هم فردا به یاد بیاورد؟

      پاسخ ها

      • بدون نام

        من شنیدم که ممکنه موقع حالت پرواز روحمون انقدرازجسممون دوربشه که راه وگم کنه و درطول پرواز روح باروح های خبیثه روبه روبشع که سعی درتسخیرجسم وی دارند

    • جلال

      من پرواز روح داشتم نشونی هم گذاشتم بیدار شدم نگاه کردم درست بود

      پاسخ ها

      • Hana

        میگم چطوری تونستی میشه لطف کنی و به منم بگی بعد یه سوال وقتی روح از بدن جدا میشه میتونه به خونه فامیلا بره؟ ممنون میشم جواب بدی

      • Masum

        نشانه رو چجوری میزاری

    • نگار

      سلام
      من همش تا نصفه میام که از کالبد خارج بشم یه دفعه میترسم روح دیگه ای چیزی کنارم ببینم بعد تمرکزم رو از دست میدم و
      به هوشیاری بر میگردم
      اصن یه وضعی

      پاسخ ها

      • سروش

        منم چندین بار تا لحظه ی خروج روح رسیدم با مدیتیشن و تمرکز شدید،اما متاسفانه خیلی ترسیدم و خودم رو خارج کردم از وضعیت.
        خیلی ترسناکه.پوچی بی انتها و مطلق رو میبینی

    • الهام

      من وقتی میخوابم روحم که از بدنم جدا میشه جسممو میبینم حتی یه بار که کنار مامانم خوابیده بودم جسم مامانمم دیدم که کنارم خوابه همه اطراف هم دقیقا خونه خودمون بود حتی ساعتم دیدم که پنج صبح بودو هوا تاریک روشن بود وقتی جسممو دیدم خیلی ترسیدم خواستم از اونجا بیام بیرون میخواستم درو باز کنم دستم از تو در رد شد انقدر ترسیدم خواستم جیغ بزنم که دیدم صدام در نمیاد خودمو انداختم تو جسمم و انقدر تقلا کردم تا بلاخره بیدار شدم وقتی بیدار شدم مامانم دقیقا به همون حالت خوابیده بود کنارم و ساعت هم پنج صبح رو نشون میداد الان نوزده سالمه تا الان پنچ بار اینطوری شدم از این حالت به شدت میترسم ودعا میکنم دیگه اونطوری نشم خیلی ترسناکه هیشکی نمیتونه کمکم کنه؟

      پاسخ ها

      • مهراب

        سلام

    • ماریا

      من تقریبا4ساله که تحربه خروج روح ازبدن رودارم قبلنااصلانمیترسیدم میزاشتم همین جوری روحم ازبدنم خارج شه وبالای جسم خودم می ایستادم ولی تازگیاخیلی وحشت میکنم به سختی چشاموبازمیکنم ،روحم دوباره برمیگرده بعدش بدنم چن ثانیه بی حس میشن

      پاسخ ها

      • مهراب

        این ادیه بهش میگن فلخ خواب

    • سعید

      باسلام خدمت دوستان.چند بار ناخواسته این تجربه دیدن خودم رو داشتم و آرزو دارم که خواسته اینکار رو انجام بدم.

    • الین

      سلام ... من باور دارم ... دوستان ... این کار (projection) خیلی مرطبت به ایمان دارد ... اگر ایمان قلبی ما به خداوند یکتا خیلی باشد ... خداوند مهربان و حکیم خودش به خواسته ی ما احترام میگذارد ... و اجازه میدهد که از بدن خود خارج شویم ... و به ما کمک میکند ... اما افرادی که کافَر هستند ، شیطان جایگزین بدنشان میشود ... و اگر اینطور نشد ... خدا می تواند روح خارج شده ی آن را به راحتی به سمت خود هدایت کند .......
      پس اگر می خواهید projection (برون فکنی) را تجربه کنید ... اول از ایمانتان شروع کنید ... با سپاس از این سایت مطالب جالبی بود ☺

      پاسخ ها

      • مائده

        من خیلی میترسم....خیلی درد آوره......جای عجیبی رفتم ....دارم دیوونه میشم

      • علی

        کاملا قابل قبوله
        منم از راه نادرست به این راه دست پیدا کردم اما وقتی روحمو دیدم متوجه شدم که دینی که خدا به ما داده راه رسیدن به اونه

    • رویا

      سلام . من چن وقتی بود که خواستار تجربه ی مرگ بودم و به شدت راجع این موضوع تحقیق میکردم تا یک روز که از همه چی بریده بودم قلبا از خدا خواستم منو ببره .من فقط یه روزی شاهد این بودم که وارد به تونل سیاهم و ته هش فقط یه نقط ی نوره و یه صدایی میگفت که بیا اما انگار تو اون حالت میدونستم قراره بمیرم و عشق به پسرم نمیزاشت حرکت کنم و دوباره از خدا التماس کردم برگردم . چند سالی گذشت تا اینکه دوباره تو شرایط بحرانیه بدی قرار گرفتم مدتی بود باز از خدت میخواستم منو ببره و پسرمو بعد رفتنم میسپارم بهش که یهو امشب . تو خواب یه حالتایی تو جسمم به وجود اومده بود . جسمم تکون نمیخورد اما مغزم هوشیار بود .میخواستم تکون بخورم نمیتونستم اما انگار کله وجودم به لرزه افتاده بود سنگینی روحم یا جسمم و نمیدونم هر چی بود احساس میکردم . انگار باید چند ثانیه ایی تحمل میکردم تا روح کاملا از بدنم جدا شه . اما نمیدونم تنها چیزی که منو به وحشا انداخت یهو ترس از سیگاری بودنم و اینکه من خیلی به خودم اسیب رسوندم انگار این ترس فشار بیشتری بهم وارد میکرد . نمیتونستم خودمو تکون بدم . میدونستم با یه حرکت کوچیک به حالت اولیه بر میگردم . با خودم لج کرده بودم میخواستم این فشار و بیشتر کش بدم تا ببینم واقعا میمیرم یا نه اما باز پسرم اومد جلو چشم و اینکه اون به غیر من و خدا کسی و نداره . همون لحظه باز قلبا خواستم برگردم . وقتی که تونستم حرکت کنم کل وجودم میلرزید . بدون اینکه بتونم کنترلش کنم . اصلا هم نترسیدم نمیدونم اون لرزش چی بود حسی بود که تو اون لحظه مرگ یا توهم یا هر چی که داشتم هم همرام بود . من ۲ نوع مختلف و تجربه کردم . هر ۲ تاش بوی رفتن میداد اما انگار فقط خواست من بود که باید انتخاب میکردم . با وجود اینکه سالهاس رو وابستگی های مثبتم که شامل عشف به پدر و مادر و فرزند میشه و وابستگی های منفی م اعم از مال و ....کار کردم . بازم اون لحظهجدا شدن از اون وابستگی رنج اوره . مخصوصا که من فقط عشق به پسرم بود . وقتی بیدار شدم رفتم حیاط یهو بعد ۱ دقیقه هوا شروع به باریدن گرفت نمیدونم چه نشونه ایی بود باید میرفتم یا کار خوبی کردم موندم . اما فقط میدونم این چند ثانیه واقعا یه احساس متفاوت و عجیبیه که هیچ انسانی قادر بع درست بازگو کردنش نیس. نمیدونم شاید انتخاب کنم که بازم برم شایدم نه . اما مثله همیشه فقط از خدا میخوام تا امرزیده نشدم از این دنیا نرم . پیشنهاد میکنم مهربان باشید و که هیچ گناهی بالاتر از حق و الناس نخواهد بود . به امید روزی که دنیا مملو از عشق و گذشت و مهربانی بشه . امین

      پاسخ ها

      • رئوف

        اون لرزشی که شما میگید رو آدمایی که پرواز روح انجام میدن حس میکنن. من خودم بارها که خاستم پرواز روح انجام بدم قبلش انگار لرزش میگیری و عادیه. اون لرزش گاهی ناخاسته هم ایجاد میشه. ولی اون تونل و نوری که میگی رو نمیدونوم شاید ساخته ذهنت باشه چون از بس به این موضوع فک کردی

      • رویا

        سلام.خواستم بگم اون تونلی که تو میگی من فقط سیاهیشو دیدم یدفعه ک از همه چیز خسته شدم خواستم خودکشی کنم خیلی قرص خوردم دیگه اصلا هیچی دست خودم نبود..و فقط حس کردم یه حلقه ی سیاه هی داره بهم نزدیک تر و نزدیکتر میشه.

    • ناشناس

      سلام من چن بار برام اتفاق افتاده ک قبل از بیداری حس میکنم سبک هستم و کاملا بالا قرار دارم یعنی احساس سبکی روحم رو حس میکنم یهو انگار یکی هلم میده سمت بدنم و از خواب پا میشم ..یعنی کاملا اون احساس تجربه ی سبکی روح رو تجربه کردم..خواستم ببینم واقعا طبیعیه یا ن

      پاسخ ها

      • بدون نام

        سلام منم دقیقا همینطور میشم

      • امین

        لطفا به من هم یاد بدید
        من دیشب خواب دیدم که از جسمم بیرون اومدم ودر خواب جسمم رو دبدم ولی ترسیدم ویادم به پسرم افتاد وبه زور وارد بدن شدم

      • محمدرضاعرفی

        ما وقتی میخوابیم روحمون از بدنمون جدا میشه حالا بعضی ها وقتی میخواهند از خواب بلند بشند روحشون دیری میره تو بدنشون یا خودشون کاری کردن

    • حمید

      سلام .من الان حدود چهل سال دارم از حدود بیست سالگی وقتی میخوابیدم روحم از بدنم خارج میشد روح به صورت افقی از جسمم خارج میشد و به بالا میرفت در ابتدا میترسیدم که نکنه بمیرم وسعی میکردم زودتر به جسمم بر گردم ولی بعدش کم کم ترسم ریخت وخیلی دوست داشتم این اتفاق برام ببیفته بعد از مدتی که ترسم ریخت مدت بیشتری بیرون از جسمم میموندم و حتی از اظاق بیرون هم میرفتم حس بسیار لذت بخشی هستش وقتی بالای جسمم قرار میگیرم بطور واضح جسمم رو میبینم.وخیلی دوست دارم در این زمینه اطلاعات بیشتری داشته باشم .

      پاسخ ها

      • بدون نام

        برای اینکه اطلاع بیشتری پیدا کنسد کتاب سفر روح و سرنوشت روح و مطالعه کنید نوشته مایکل نیوتن

    • بدون نام

      من متولد سال 44 هستم و در زمان دانشجویی در حالی که دانشجوی سال اخر مهندسی شیمی بودم در اتاق خوابم در خانه دانشجویی حدود سه عصر روی تخت دراز کشیده بودم که حس کردم بدنم از نوک انگشت پا شروع به سبک شدن کرد و این سبکی بالا امد تا به سرم رسید و ناگهان خودم زا در حال صعود به سمت سقف حس کردم که ناگهان فکر کردم مرده ام و در این لحظه کسی سینه من را به شدت فشار داد و احساس درد شدید باعث برگشتن به حال اول شد نکته جالب اینکه تا مدتی سینه ام درد شدیدی داشت نزدیک به دو هفته . دیگر این تجربه برایم تکرار نشد .

    • اکبر قربانی

      با سلام و عرض ادب بنده بدون استاد فقط با تمرین توانسته ام روح خودم را از جسمم جدا کنم اما بنده بر خلاف دیگران به این اثبات رسیده ام که انسان دارای دو روح است نه یک روح و اگر کسی قادر به درک وجود روح نیست یا بی علم است یا دروغگو بنده یک روستایی تقریبا کم سواد هستم اما قادر هستم حتی به کم ذهنترین اشخاص هم این علم را با ساده ترین روش یاد دهم و در این باره اینقدر قدرت دارم که با هر انسانی در هر مقامی بحث علمی کنم ...

      پاسخ ها

      • سام

        به من یاد بده خیلی دلم میخواد

      • Hana

        تو رو خدا به منم یاد بده میخوام امتحانش کنم ممنون میشم کمکم کنی چون واقعا به کمکتون نیازمندم

      • Paria

        به منم یاد بده البته خودم بلدم ولی به خواست خودم کامل از بدنم جدا نشدم ترسیدم از خیلیرچیزا از خود مردن نمیترسم ولی میترسم روح همون رنج هایی که تو دنیا تحمل کرده بعد از خروج از جسم هم تحمل کته

    • Sh

      سلام من چند سال پیش ک حدودا ۱۴ سالم بود شب ک خوابیدم روحم از بدنم جدا شد و شروع ب پرواز کردن کرد از خونه و بالای خیابونا رد شدم حتی ماشینا رو میدیم ک حرکت مبکنن و کاملا هشیار بودم خیلی از خونه دور شدم و یهو خودمو بالای قبرستون دیدم حتی باد ی ک تو هوا بودم و ب موهام میخوردو احساس کردم اما یهو از ترس اینکه اگه بمیرم و روحم برنگرده برگشت خوردم وقتی چشمامو باز کردم نمیتوستم حرکت کنم و پاهام بی حس شده بود بعدش ی صداهایی رو تو خونه میشنیدم ک واضح بود و خیلی ترسیدم و بعد ک خانوادم خبر دار شدن خونه رو عوض کردیم ....تازگیا اصلا خواب ندارم از ترس اینکه روحم ب زور وارد بدنم میشه کلافه شدم...

      پاسخ ها

      • Paria

        منم اكثرا روحم به زور وارد بدنم ميسه موقع خواب انگار از مردن ميترسم درحالي كه هميشه از خداميخوام منو بكشه م

    • محسن

      با سلام عزیزانی که دوست دارن تجربه خروج روح,از بدن داشته باشن نوافل انجام بدن مخصوصا نافله شب و خواندن روزانه حداقل یه جز از قرآن یه مدت که ادامه بدین بعدش مشاهده میکنید که وقتی خواب هستین یه لرزش شدید میافته توی بدنتون در این لحظه اصلا نترسین و خوشحال باشین که یه کشفی میخواد بهتون دست بده اگه نترسیدین لرزش شدید و شدیدتر میشه و یهو میبینید که روحتون داره تمام تلاشش میکنه که از توی بدنتون بلند بشه این لحظه خیلی زیباست اول سر وتنه روح بلند میشه میشینه بعد تلاش میکنه تا پاهاش آزاد کنه وقتی که آزاد شد دیگه شناور هست و میتونه پرواز کنه این لحظه روح اینقدر خوشحاله که از جسم آزاد شده و همش فریاد میزنه نگاه نگاه من کنید در دفعات اول پرواز روح فقط محدود به همون اتاق خوابه و نمیتونه بیرون بره تند تند دور اتاق خواب میچرخه مدت زمان این حالت بستگی به عبادتی داره که انجام دادین در واقع عبادات سوخت جت روح هستن هر چه عبادات بیشتر باشه این حالت بیشتر ادامه داره برای اینکه بتونین از اون قفس اتاق خارج بشین یه یا ابولفضل بگین فوری یه دریچه باز میشه و روح از اتاق خارج میشه که دیگه لذتش قابل وصف نیست.فقط اصلا نترسید هیچ اتفاقی برای شما نمیافته و وقتی سوختتون تمام بشه میبینید که به بدنتون فوری بر میگردین.التماس دعا

      پاسخ ها

      • مائده

        سلام برادر...اگر این پیاممو دیدین من به کمکتون احتیاج دارم لطفا درباره این موضوع....تورو خدا...

      • مائده

        آدرس اینستام اینه....لطفا اگر تونستین پیام بدین
        Maedeh_saeli3

      • Paria

        لطفا به من کمک کنید از بدنم خارج شم برای همیشه ودر واقع بمیرم و بهم بگید چطور میشه آرامش داشت بعد من مرگ من همیشه عباداتم سر وقته قرانم سعی میکم هر روز یک سوره بخونم و نماز شب هم بیشتر وقت ها میخونم حتی قضاشم اگه بتونم میخونم

      • بینام

        با سلام
        کاملا موافقم..من تمام طول زندگی خودم این حال رو دارم..و بسیارلذت میبیرم و ذکر میگوییم ،زمانی روحم جدا میشه..قران میخوانم...وسیر میکنم.. و تا انجاییکه بتوانم به مشکلات مردم از این طریق کمک میکنم.. و ذکات این علم خدایی با کمک کردن به مشکلات مردم ،و خوشحال کردن انها...الحمدالله خبرهای خوبی از انها بهم میرسه.و خوشحال میشم.

    • آزاده

      منم این تجربه رو تو 17 سالگی داشتم ولی تا الان که 35 ساله هستم دیگه پیش نیومده .ولی حس فوق العاده ای بود حس سبکی داشتم و میدیدم که جسمم خوابیده

    • سحر

      سلام...
      منم میخوام از تجربم بگم شاید به درد کسی خورد و شاید از این حرف ها کسی به نتیجه ای رسید...
      من 27سالمه... و اتفاقا جدیدا دچار این حالات شدم و در پی سرچ بودم که به اینجا رسیدم... من یک روز صبح که خواب بودم احساس کردم کسی در کالبد خودم بالا سرم واستاده دقیق و شفاف یادم نیست فقط یک سایه رو حس میکردم بعد از جسم من چیزی مثل باد لطیف یا سبکی خاصی جدا میشد و وارد اون سایه میشد از سرم شروع شد و هی به اون وارد میشد اون باد خیلی حس خوبی داشت ولی جسمم که این باد ازش جدا میشد به شدت به شدت به شدت سنگین شده بود و جالب من این جسم رو از بالا میدیدم انگار چشم هام هم اون سایه رو میبینه هم جسممو و دوس داشتم سریع تر منتقل بشم به اون سایه چون اون ارامشبخش بود اما جسم من سنگین بود و عذابم میداد تا اینکه این حس سبک تا کمر پیش رفت و من عذاب زیادی رو جسمم تا کمر دیدم و دوس داشتم دیگه جدا نشم و بسه که یهو بیدار شدم و جالب دوس داشتم جسمم سنگین نباشه چون ب طرز عجیبی مثلا باز کردن پلک چشمم سخت بود که حتی نمیتونستم پلکمو باز کنم که یهو باز کردم و فهمیدم تموم شد اون داستان یا شاید خواب... اما خواب نبود چون انگار دوروبرمو میدیدم .... و جالب در اون حالت به یک دلبستگیم که دوسش دارم فک میکردم یعنی دلبستگی هام در اون حالت در ذهنم بود حتی ....این هارو نوشتم که شاید جالب بود برای کسی...
      این تجربه به صورت ضعیف تر پنج باری باز برام اتفاق افتاد و عذاب دهندس.
      اینم آیدی اینستا من اگه کسی دوس داشت بدونه من چیزی رو کم و زیاد نکردم
      @sahar.neyestani

    • بدون نام

      من همیشه دوست داشتم که پرواز روحی تجربه کنم اما تاحالا نشده لطفا یه نفر کمکم کنه اگه میشه ممنون میشم

    • .

      من وقتی بچه بودم تو خواب روحم از بدنم جدا می شد اما هیچ وقت جرعت اینو نداشتم که چشمم رو باز کنم و این اتفاق برای من یک کابوس بود اما وقتی بزرگتر شدم دیگه برام چنین اتفاقی نیفتاد امید وارم دوبار روحم از تنم جدا بشه و این بار بتونم چشمم رو باز کنم ممنون از همگی

    • ریحانه

      سلام .من ریحانم و 16 سالمه
      حدودا دو ماه پیش خواب دیدم که توی یه کارگاه چوب بری بودم اون خوابو خیلی واضح یادمه . بعد از اون روز اول عید داشتیم برای دیدن پدر بزرگ مادر بزرگم به کرج میرفتیم . چون شلوغ بود از یه مسیر دیگه رفتیم نمیدونم کجا من تو تشخیص مسیر افتضاحم . ولی میدونم اسم اون جا گرم دره بود.تو ماشین کاری برای انجام دادن نبود و داشتم اهنگ گوش میکردمو از پنجره بیرونو نگاه میکردم که یهو همون کارگاهو دیدم سرعت ماشین زیاد بود ولی انگار برام مثل صحنه آهسته بود موهای تنم سیخ شد و زل زده بودم به اون جا میدونستم اگه برم توی کارگاه همون جاست همون لحظه به دوستم ویس دادمو گفتم .گفت شاید آیندرو میبینی ولی فکر نکنم .احساس میکنم روحم به اون جا سفر کرده .. هنوزم در عجبم .من خیلی خواب میبینم ولی احتمالا یسریاتونم تجربه کردید که مثلا داری با یه نفر حرف میزنی احساس میکنی این لحظرو تو خواب دیدی حتی میدونی طرف چی میخواد بگه.
      من نمیخوام دروغ ببافم و بگم مثلا من خفنم فقط تجربه خودمو گفتم چیزی که مورو به تنم سیخ کرد دوست دارم اگه بقیه هم این تجربرو کردن با من هم در اشتراک بذارن . ممنون از وقتی که گذاشتید

      پاسخ ها

      • Sara

        . منم دقیقا همینطورم

    • فاطمهه

      من سال پیش وقتی خواب بودم بلند شدنه روحمو از تنم حس کردم اطرافمو میدیدم خودمو میدیدم یکم که بالای جسمم چرخ زدم یهو ی چیزی شروع کرد جسممو ب سمت باالای اتاق کشیدن حس کردم ک احتمالن دارمم میمیرم همون لحظه خدارو التماس کردم که خدایا الان وقتش نیست من توبه کنم برمیگردم

    • فاطمهه

      من سال پیش وقتی خواب بودم بلند شدنه روحمو از تنم حس کردم اطرافمو میدیدم خودمو میدیدم یکم که بالای جسمم چرخ زدم یهو ی چیزی شروع کرد جسممو ب سمت باالای اتاق کشیدن حس کردم ک احتمالن دارمم میمیرم همون لحظه خدارو التماس کردم که خدایا الان وقتش نیست من توبه کنم برمیگردم

    • بدون نام

      چه توهم هایی

    • الهام

      سلام دوستان من نوزده سالمه و به ارتباطات ماورایی و روح خیلی اعتقاد دارم.... من یه بار که تو خواب بودم و داشتم خواب میدیدم که دارم رانندگی میکنم وماشین داشت با سرعت میرفت و کنترلش از دستم خارج شد تو اون لحظه یادم افتاد که خواب دیدم و با همون سرعت از یه جای خیلی بلند پریدم و اوج گرفتم و منظره زیبایی داشتن میدیدم که همزمان با سقوط روحم هم به جسمم سقوط کرد و چه حس دردناکی بود انگار به شدت هلم میدادن بعد اون خواب درمورد خروج روح از بدن تحقیق کردم و تمریناتشو انجام دادم و بعد از چندبار ازمایش تونستم خارج شم ولی چون اولین بارم بود نتونستم کامل خارج شم و جسمم رو نگاه کنم یعنی نمیدونستم باید چشمامو باز کنم یا نه چون فکر میکردم اگه باز کنم کارم خراب میشه و چشم جسمم باز میشه و از بیدار میشم ولی اون حس خارج شدن واقعا سخته یه فشار و لرزش و جیغی رو احساس میکردم که خیلی برام دردناک بود.... اما بعد این تجربه خیلی ارتباط روحیم وقوی شد... حس شیشمم فعالتر شد میتونستم اتفاقایی که نیوفتاده رو احساس کنم همچنین اکثر خوابام کاملا درست بود و واقعیت پیدا میکرد

    • احد شاملو

      با سلام و عرض خسته نباشید من هم خودم دقیقا این تجربه را دارم قبلا میترسیدم ولی الان از آن لذت میبرم چون روح به سرزمینهای ناشناخته سفرمیکنه و حتی برخورد بالهای پرندگان به دستهایم را دیده وحس کرده ام واگر بخوام مثالی بزنم مثل اینکه از هواپیما به پایین نگاه میکنی و حتی من تجربه خروج روح سه نفر از بدن در سه نقطه از جهان: کشوراذربایجان و ترکیه ومن خودم از ایران را هم زمان رو دارم و خروج روح از بدنم کماکان ادامه دارد ولی هنوز هم علم در علت و چرایی این عاجر است من خودم یکی از الطاف الهی میدانم استاد لطفا راهنماییم بکنید

      پاسخ ها

      • Paria

        سلام یعنی میگین روحتون از جسم سه نفرخارج میشه؟!!چه عجیب!!!!!

    • (:

      اصلا نمیشه..

    • (:

      اصلا نمیشه..

    • (:

      اصلا نمیشه..

    • بدون نام

      برخی مبتلایان به پانیک هم خروج روح از بدن رو تجربه میکنن ولی نه به این راحتی که اینجا نوشته

      پاسخ ها

      • paria

        پانیک چیه؟

      • Sahar.neyestani

        منم پنیک داشتم!!!و اینطور شدم

    • بدون نام

      برخی مبتلایان به پانیک هم خروج روح از بدن رو تجربه میکنن ولی نه به این راحتی که اینجا نوشته

    • رها

      سلام وقت بخیررر من ازبچگی چندباری حس جداشدن از روح رو داشتم و تقریبأ واسم تو دوران کودکی جالب بود اما جدید خیلی اذیت میشم احساس میکنم الان قراره روح اربدنم جدابشه و بمیرم و بیشتردراین حالت به سمت دیواراتاقم کشیده میشم که حس میکنم رد شدن از دیواره اتاق مساویست بامرگ حتمی خیلی دست و پا میزنم که تو اون حالت چشام و بازنگه دارم و به اون سمت کشیده نشم نمیدونم چیه ولی خیلی واسم عذاب اورشده لطفأراهنمایم کنید

    • Arman

      سلام من دوسه سال پیش خیلی تمرین میکردم که روحمو از بدنم خارج کنم از اون موقع تا حالا همین جور تمرین میکنم و هر دفعه روحمو از تنم جدا میکنم روحم میره زیر سقف و نگاه به جسمم میکنم خواستم بدونم اینایی که روحشونو از جسمشون جدا میکنن وقتی روحشون جدا میشه صدای امواج هم میشنون ؟؟اخه خودم اوایل که صدای امواجو میشنیدم میترسیدم و قابل کنترل نبودولی الان وقتی صدای امواجو میشنوم میتونم کنترلش کنم و حتی خوشحالم میشم خواستم بدونم همه اینجوری میشن؟؟؟حتی وقتی حس میکنم روحم جدا شده مثل حالت بختک افتادگی روی بدنو دارم اینا طبیعیه ایا ؟؟ممنون

      پاسخ ها

      • محسن

        سلام بهتون تبریک میگم کاملا درسته وقتی روح میخواد از بدن جدا بشه یه صداهایی میده برای من مثل ضدای گاز دادن ماشین سنگین هست اما جدایی واقعی قبلش همراه با لرزش شدید بدن

      • مائده

        سلام دوست عزیز....برای منم اتفاق میوفته....ولی من به هرجایی فکر کنم میتونم برم اونجا.....میتونی کمکم کنی کنترل کنم؟این آدرس اینستامه لطفا
        Maedeh_saeli3

      • Paria

        سلام منم موقع خروج روح از بدنم بعضی اوقات صدای تیک یا صدای سوت و بیشتر صدای یه ملودی شبیه اهنگ پیانو رو میشنونم و بعضی اوقات صدایی مثل صدای بسته شدن در

    • محمد

      توی خواب بودم. خواب دیدم که با یک لباسی که با اون نخوابیده بودم چار زانو توی یک اتاقی شبیه اتاقم خودم نشسته بودم یک یکهو روحم چهار زانو بلند شد. هیچ حس خاص و عجیبی نداشتم. یک حس معمولی بود. به پنجره که باز بود رفتم. یکهو سرم رو برگردندنم. جسم واقعیه رو دیدم با همون لباس دراز کشیده من هم سریع توی خودم برگشتم. فکر کنم واقعا برای چند لحظه روحم از بدنم رفت. احساس میکردم اصلا شبیه یک خواب نبود. یعنی ممکنه بعدا برام اتفاق بیفته؟ یا فقط یک خواب بوده؟؟ این اولین تجربه من بود. واقعا ترسیدم وقتی بیدار شدم.بدون خودم راست میگم..

    • الهام

      سلام من الهام هستم 26سالمه پریشب که خواب بودم دیدم که روحم از بدنم جدا شد و از همه جا عبور میکردم کسی صدایم رو نمیشوید حدودا ساعت 4/5ازخواب پریدم

      پاسخ ها

      • محمد

        تعبیر: اگر خواب ببینید روح از جسم شما می‌شود، علامت آن است که برای افکاری بیهوده، احتمال دارد زندگی خود را به خطر بیاندازید.
        ... البته نمی دونم تا چه حد درست دیگه از فکرش دراومد دیگه خوابش رو ندیدم

    • حسن

      من تجربه خروج روح از بدن داشتم معمولا وقتی به پشت دراز بکشم و زیر سرم چیزی نباشه به حالت خاصی فرو میرم مخصوصا اینکه تنها باشم. یکبار تابستون تو استانه ی در دراط کشیده بودم بطوری که پاهام تو حیاط و از کمر به بالام تو اتاق بود و همینطوری خوابم رفت بعد اروم اروم متوجه شدم غوطه ور میشم و خودمو دیدم که روی زمین خوابیده حدود سه متر بالاتر از زمین بودم و حرکتم مثل اب بود یجوری انگار شناورم رفتم تو کوچه های محل عبور و مرور مردم رو میدیدم ولی انگار یکم اهسته تر بود کسی متوجه من نبود منم اهمیتی نمیدادم فقط تعجب میکردم که چرا اینطوری راه میرم بد رفتم تو خیابون اصلی که ببینم ماشینها بهم برمیخورند یا نه ولی متوجه شدم یه چیزی مثل گاز هستم و اشیا ازم عبور میکنن . تا بحال این اتفاق سه بار برام رخ داده .

      پاسخ ها

      • paria

        دقيقا منم وقتي به پشت دراز میکشم تجربه خرو روح از بدنم رو دام

    • فردین

      خدایی چی زدینه شماها

      پاسخ ها

      • مهراب

        واقعی من هم انجام دادم

    • خانوم "م"

      من دیشب بود حوصلم سر رفت رفتم چت روم.. بعدش یه نفر اومد پیوی و ادعا کرد که از طریق یه چیزی میتونه بیاد و منو ببینه.. یعنی اومد گفت که الان تو اتاق داداشت چراغ سمت راست بازه تو تازه موهات کوتاه کردی و این چیزا.. راستش یهو ترسیدم !از ۱۰۰% جزئیاتی که گفت ۷۰%درست بودن..
      بنظرتون الکی نگفته

    • تبسم

      سلام من تا حالا چند بار این اتفاق برام افتاده که وقتی خوابیدم روحم به گذشته رفته وپدرو مادرمو جون تر میدیدم یا اقوام که در خواب میبینم جونن وهربار که متوجه شدم حس بسیار بدی داشتم وخیلی ترسیدم وبه سختی برگشتم ایندچه معنی میتونه داشته باشه

    • Hana

      تو رو خدا کمکم کنید ارزومه بتونم

    • بدون نام

      سلام من امروز این تجربرو داشتم پسرم اومد از خواب بیدارم کنه حتی بیدار شدم وبهش پرخاش کردم بعد دوباره خوابم برد روحم تا نصفه بلند شد هی خوابیدم باز بلند شدم خیلی تقلا میکردم که پسرمو صدا کنم بیادنجاتم بده بارها فریاد زدم وهی بلند میشدم همه اطراف خونرو میدیدم دستامو ول کردم دیدم رفت بالاتر شناور موند ترسیدم بمیررم تو اون حالت برای پسرم وشوهرمو داداشم دعا کردم بعد هی پسرمو صدا زدم بالاخره یه صدای خفیفی دراوردم از گلوم وپسرم اومد پیشم قبلا هم این تجربرو داشتم نمیدونم چرا اینجوری میشم
      توخواب پرواز میکنم از جاهای خوش منظره با ارتفاع وبا سرعت پرواز میکنم احساس سبکی خاصی داره که وصف ناپذیره خیلی دوسش دارم توخواب ذوق میکنم
      دفعه بعد اگه اینجور شدم بیشتر سعی میکنم روحمو دربیارم فقط میترسم بمیرم پسرم بمونه

    • ۰۹۳۶۴۱۷۶۶۰۱

      ببخشیدادرس این مرکز و میخوامبه شمارم اس ام اسش کنید

    • فاطیما

      سلام من یه بار سرظهری خواب بودم روحم ازبدنم جداشد طوری که خودموباهمون لباسایی که پوشیده بودم وهمون حالت وهمون جا وموبایلم کنارم وساعت هم همون ساعت دیدم وخیلی ترسیده بودم و چندین بار این حالت برام پیش اومده

    • مریم

      سلام من 18سالمه با پدر بزرگم تو طبقه بالای خونمون زندگی میکردم خیلی ترسو ام واز این جور وچیز ای ماورا طبیعی ترس وخوف دارم یه چند باری لرزش خیلی شدیدی به بدنم وارد شد و از این چیز کاملا میترسیدم یعنی اون حالت خارج شدن از بدنم بود چیز دیگه ای یادم نمیاد از اون حس ولی روح شناوری مثل چیزی که میگین ندیدم تا اینکه امروز به طور کاملا اتفاقی این برون فکنی رو سرچ کردم و نطراتتون رو خوندم سوالم آینه که با تمرین میشه واینکه پس از خوارج شدن چه طوری میشه به بدن برگشت

    • Booda

      سلام دوستان میخواستم از تجربیات خودم بگم من از کودکی عاشق دنیای ماوراهء بودم وتا اینکه خیلی اتفاقات زیادی پیرامونم افتاد اما چون بچه بودم نمی‌دونستم چی هستند اما من دربیدازی کامل در خلع قرار گرفتم زمان فوق‌العاده کند شد و همینطور اینکه من درخواب سفرمیکنم وحتی جاهایی میرم که باکمی تحقیق در اینترنت یا جایی دیگه میفهمم که همشون درست هستند اما خیلی سفر زمان دارم اگر کسی می‌تونه بهم کمک کنه ممنون میشم چون شرایط بحرانی دارم واصلا ازاین سیر وسفرها خوشم نمیاد

    • مائده

      دوستان من خیلی گیج شدم این اتفاق برام چندین مرتبه اتفاق افتاده....میتونستم تو اون لحظه هر جایی که دوست دارم روحمو ببرم....حس عجیب سبک بودن....مثله یک مرده میشم......فقط اگر کسی میتونه راهنمایی کنه و بگه آیا باید به دکتر یا جایی مراجعه کنم

      پاسخ ها

      • alireza

        سلام خوبی منم ۲۷ سالمه و پارسال برج شش ازدواج کردم و امسال برج یک از هم جدا شدیم به مدت حدودا یک ماه شاید اندازه بچه شیر خوار هم غذا نمی خوردم چون نارحت بودم ولی زنمو بخاطر اخلاقم از دست دادم ولی رفت خلاصه بد من تو این یک ماه فکر کنم فقط ۵ شب کامل خوابیدم بقیش نارحت و غمگین بودم که یه شب که داراز کشیده بودم بخوابم البته خوابم که نمی برد فقط دراز می کشیدم تازه اگه نیم ساعت دراز می کشیدم دیگه هیچ جای بدنم کار نمی کرد بدنم همان حالت قفل می کرد دوس داشتم بمیرم ولی خب دردناک بود خیلی دردناک بور همش ذهنم تو اتیش بود انگار منم بزور بلند می شدم شاید نیم ساعت التماس خدا می کردم که بلند شم انگار یهوی یکی دستمو می گرفت بلندم کنه چون خودم نمی تونستم تکان بخورم مرده بودم فقط ذهنم کار می کرد یه شب که اینجوری بودم دراز کشیده بودم یهوی سبک شدم و پشت سر خودمو می دیدم حالت موهام همه چیز واقعی بود چون من بیدار بودم فقط جسمم بی حال بود به چند ثانیه نگذشت که دوباره روح به بدنم امد دوباره همان شب این کار اتفاق افتاد خلاصه گذشت چند شب بد بازم همین اتفاق افتاد دیگه ندیدم همچین اتفاقی فقط فکر خودکشی هستم نمی دونم چکار کنم

    • محمد علی

      دوستان شاید باورش براتون سخت باشه ولی من امروز دارم یه قسمتهایی از مواقعی که روح ازبدنم جداشده و به جاهای گوناگونی رفتم و یادم میاد.من باروحم به شهر دیگه ای که با این شهر مافاصلش خیلی زیاده رو در لحظه مث سرعت نور رفتم البته هگیشه به جاهایی میرم که اکثرا درزمان بیداری سفر کردم و اونجا بودم.خلاصه یادم میاد کاملا در هوا پرواز میکردم یه مواقعی که خوب بود حالم و مواقعی رو یادم میاد که یه موجود بدی دنبالم بود و میترسیدم باور کنید اینها نه توهمه نه

    • محمدعلی

      توهمه نه دروغ بخدا من یادمه پروازو من یادمه جاهایی رو که رفتولی نمیدونم چرا کامل به یاد نمیارم احساس میکنم وقتی تواون حالت هستم میخام یادم بمونه ولی بعد که بیدار میشم یادم میره که چه قدرتی دارم و رمز و رازهای دیگری که یادم نمیمونه.هرکدوم ازما به علتی اومدیم تواین سایت وداریم دنبال کسانی میگردیم که این تجربه رو کردن نمیدونم چندتا ادم تواین دنیا وجود داره که مث من این تجربه هارو کرده...خلاصه خوب باشیم حق الناس نکنیم من خودمم گناهکارم وازخدامیخام

    • محمد علی

      وازخدامیخام منو ببخشه و سعی میکنم ازین به بعد درست تر زندگی کنم...حس میکنم هممون به یه دلیلی تواین دنیاییم و با یه زندگی سنجیده نمیشیم به تناسخ هم عقیده دارم و مطمعنم خداوند توشرایط گوناگون امتحانمون میکنه ازخدا برای همتون ارامش رو میخام که هیچ نعمتی و هیچ ارزویی ازین بزرگترنیست...

    • فاطمه

      من خیلی دنبال برون فکنی بودم دوس داشتم تجربش کنم انقد تمرین کردم یروز تونستم ولی چون ترسیوم کامل نشد ازتون خاهش میکنم این کارو انجام ندین بخدا من الان خو ب خود روجم از بدنم خارج میشه و من اصلا ازین وضعیت رازی نیستم اذیت میشم همش...

    • امیر

      این اتفاق تنها یکبار برای من اتفاق افتاد انگار خواب میدیدم و تا لوستر خونمون بالا رفتم ولی چشمم به ساعت روی دیوار و پایین که افتاد از شدت هیجان به خودم برگشتم.این اتفاق دقیقا زمانی رخ داد که من کتابی به تام پرواز روح در شب بود رو خوندم و این مبحث رو کاملا قبول دارم.و شنیدم برای هر انسان یکبار حدقل اتفاق میوفته.amir_rapel_kar_dar_ertefaaاین ای دی اینستاگرام بنده هست درخصوص اینکه سوالی داشتین یامطالبی که درخوره بنده هست بهم معرفی کنید ممنون میشم.

    • علی

      یه چیزیو خوب میدونم اونم اینه که وقتی روح رو از بدن جدا میکنی به روح از تمام جهت فشار وارد میشه
      دلیلیش اینه که روح ناپاکه
      فشار قبری که بهش اشاره شده همچین حالتیه
      اگه میخواد به جایی برسید بندگی خدا رو بکنید
      همه چیز ماله اوست حتی جسم و روح ما ماله خودمون نیست

    • قاصدک

      ببخشید چت رووم یا سایتی هست که آدم هایی که میتونن ماورا رو ببین داربن؟ میمنون میشم پایخ بدید

    • نفس

      این اتفاق امروز برای من افتاد.من 14 سالمه.همون طور که دراز کشیده بودم احساس کردم بین بعد سوم و چهارم گیر کردم.حس بدی بود نمیتوانستم تکون بخورم. خیلی ترسیدم.

    • P

      من فکر میکردم فقط خودم اینجوری میشم اومدم کامنت هارو دیدم تعجب کردم هیچ کار خاصی هم نکردم برعکس آدم گناه کاریم ولی فکر کنم قلبم صاف. همه اینها نشانه ای برای همه ماها که هدایت بشیم فکر کنم خودش یهو معجزه الهی باشه .خدا از تقصیرات هممون بگذره .دلم میخواست یکی بود که سر رشته و تجربه های زیادی از این قضیه داشت و میتونستم ازش راهنمایی بگیرم .

    • محسن

      من تو سن 16سالگی از تخت خوابم بلند شدم با اینکه بلند شده بودم اما خودمو داشتم میدیدم که هنوز خوابم و روی تخت هستم یه ذره وحشت کردم و فهمیدم که روحم زود خودمو انداختم رو تختم و تو بدنم بیدار شدم

    • کوثر

      سلام من امروز داشتم درس میخوندم خسته شدم
      رفتم خوابیدم دوباره بیدار شدم رفتم یکم آب خوردم دراز کشیدم حس کردم بدنم میلرزه خوابیدم بعد روحم توتنم بود ولی تا نصفه بلند شدم دیدم جسمم تکون نمیخوره خواببدم رو تنم انقدر تقلا کردم تا بیدار شدم پریروز داشتم درمورد همین اتفاق به چند نفر حرف میزدم امروز واسه خودم پیش اومد واقعا ترسیدم دوسندارم ببشتر این بلند شم چون نمیدونم مزایایی داره یا اینکه کاره خوبیه واسم ترسناکه چون میترسم بمیرم ،میشه یه نفر راهنمایی

      پاسخ ها

      • nigh5 walker

        برونفکنی یا پرواز روح عین خوابیدنه منتها توی خواب آگاهی نداریم اون کاری که شما کردین فقط رویابینی بود چون پرواز روح نیاز یه تمرین داره پس مردن نداره

    • مرتضي

      سلام من دوبارتجربه خارج شدن روح ازبدن داشتم حدودساعت 5شب ك خوابيده بودن ي دفعه احساس سرماروشونه هام داشتم پتوروكشيدم روسرم ي دفعه مثل ي پرسبك ارام روحم ازبدنم جداشدوبالارفتم نزديك سقف اتاق ك شدم نگاه ب پايين انداختم مادرم خوايده بود ازاين حالتم ترسيده بودم چشمام روبستم دوباره امدم پايين وراحت داخل جسمم قرارگرفتم وتا نيم ساعت نتونستم ازترس بخوابم.

    • سهراب ابراهیمی

      شماها غیر از جدا کردن روح از بدن کار دیگری ندارید که برای خشنودی خدا انجام بدین.. خداوند بخشی از خؤد یعنی همون روح را برجسم ما دمید که استفاده بهتری ازش ببریم.. فرصت زندگی تو این دنیا کمه عزیزان تامیتونید اعمال نیک انجام بدیم.. پس از مرگ روح همه ادمها خودش جدا میشه و میره برزخ... هر اتفاقی سر وقتش مفیده

    • مهرنوش

      سلام من چند بار یه اتفاقی تو خواب واسم افتاد،اولین بار خواب بودم بعد حس کردم تو اسمون دارم سقوط میکنم و معلقم انقدر شدتش زیاد بود که متوجه شدم خوابم هی سعی کردم تو خواب بیدار شم و تا بیدا نشم خوب نمیشم اخرین بار قبل از اینکه برسه به اون سقوط و حس درد شدید سرعت پرتاب خودم از خواب پریدم و دوباره خوابیدم، کسی میدونه علتش چی هستش؟ ممنون میشم جواب بدید

    • شکیلا

      ببخشید من می خوام این کار و انجام بدم کسی هست بهم یاد بده که باید چیکار کنم؟!

    • محمد علی

      تا میتونید محبت کنید بی حدوحصر به حیوانات به ادما به درختان به گلها به گیاهان به همه چی که تمام این حس ها یک روز به خودتون برمیگرده...

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بگو بخدا؟!

    • امیر

      سلام بر خلاف بقیه من موقعی که میخوام از بدنم خارج بشم احساس سنگینی زیاد میکنم نه سبکی و به زور خودمو میکشم بالا اصلا نمیتونم پرواز کنم فقط راه میرم در اتاقمو باز میکنم و حتی از خونه هم خارج میشم ولی برگشتم دسته خودم نیست هیچوقت.. بعضی وقتا خیلی طول میکشه که برگردم بعضی وقتاهم بعد از چند ثانیه که از بدنم خارج شدم همونجا یه دفه چشام باز میشه از خواب بیدار میشم اولین باریم که اینجوری شد به صورت شانسی به خاطر یه... ادامه متن...

    • امیر

      ادامه متن قبل.. خاطر یه ترسو اختلال تو خابم بود که این کارو کردم و حالا هر بار که اون ترس به سراغم میاد این کارو انجام میدم و یه جورای احساس ازادی بهم دست میده تو این حالت و هر کاری که بخوامو میتونم انجام بدم بعضی وقتاهم وقتی در حال گشتن تو این حالت هستم متوجه میشم که بدنم دوباره میخواد برگرده و کلی تلاش میکنم که اینجور نشه و چشام بازو بسته میشنو هی یه تصویر از دیوار اتاقم میبنم و یه تصویر از جای که توشم تا بلخره کامل چشام باز میشه و بیدار میشم..

    • حسین

      منم چن باری اینجوری شدم.یه بار که روحم خیلی دور تراز بدنم بود ازتو خواب فهمیدم که روحم جایی دیگست به عمد سعی کردم چشامو باز کنم اولش نشد ولی بعدش روحمو ندیدم و نفهمیدم چی شد.از توی خواب وقتی خواستم به عمد چشامو باز کنم ضربان قلبم خیلی بالا رفته بود و سریع نفس میکشیدم

    • زهرا

      اگر انسان روحش از بدنش جدا بشه ولی تو برزخ نره تو این دنیا می مونه که بهش میگن روح ولی یه چیزی این وست هست که من نمی تونم بفهمم هر انسانی یه حمزاد داره که اصطلاحا بهش میگن جن که به ما بستس اگر کسی بمیره ولی روحش تو این دنیا باشه چی کار می کنند چی میشه

    • Hedika

      سلام من یه بار تجربه کردم سات دوی نصفه شب از خواب بیدارشدم بد فهمبدم چشام بستس ولی همه جارو میدیدم دید۳۶۰ درجه داشتم خیلی جالب بود از بدنم جداشدم نیم خیز ایستادم بدنمو کامل دیدم هیچ چیز ترسناکی ندیدم اتاقم با اشیای داخلش بعد ترسیدم مرده باشم همونطور رو جسمم دراز کشیدم بعد چن بار تلاش کاملا بیدار شدم خیلی تجربه قشنگی بود در ضمن حس خوشایندی هم داشت ولی بیدار که شدم بشدت از یاداوری اتفاقی که برام افتاده بود ترسیدم الانم که فک میکنم بش استرس میگیرتم

    • hstpt202020

      درست نیست

    • علی

      سلام
      هر چند وقت یبار زمانی ک خوابیدم هی با خودم تکرار میکنم خدا هروقت بخواد جونمو میگیره و بعده چند لحظه بدنم کاملا به لرزه میوفته ن طوری ک کسی بفهمه انگار از داخل به لرزه افتاده و بعد چند ثانیه انگار روحم خارج میشه و به سمت بالا حرکت میکنه طوری ک کاملا متوجهم ک تو خواب نیستم و حالتیرو ک دراز کشیدم کاملا میبینم و نه میتونم حرکتی کنم و نه حرفی بزنم و فقط به سمته بالا میرم تا اینکه هر دفعه ممکنه یجایی متوقف بشه و برگردم سره جام ونشانه چیه این؟

      پاسخ ها

      • آراد

        معمولا هنگامی که آدم خسته هست این اتفاق میفته یعنی جسم میخابه ولی مغز هنوز بیدار و نذارگر حرکت روح اگر تمرین کنی و نترسی میتونی تجربه بهتری داشته باشی

    • بدون نام

      من خیلی شب ها روحم از بدن جدا میشود طوری که خودم میفهمم .و خیلی حس خوبی دارم ولی همه جا تاریک است مانند شب ولی نوری خیلی ضعیف و کسانی رو میبینم و لمس میکنم انگار که انسان واقعی هستن .اوایل میترسیدم ولی به مرور خیلی برایم جالب شد و صبح ها شاد و خندان از خواب بیدار میشدم روز های اول دو دقیقه یا پنج دقیقه ولی بعد ها که یاد گرفتم چگونه خودم را تایم بیشتر در خواب نگه دارم سه الی چهار و تا صبح هم میشود ولی بعد ها ترسیدم دیگر نتوانم کنترل کنم.

    • night walker

      من هر شب پرواز روح میکنم چاکرا هام باز ان یه موجود سیاه به نام shadow_hood هست که مطمعنم خیلیاتون دیدین اگه میخواست اذیتتون کنه با تصور یه برق ابی و سفید نابودش کنید من روح پدر بزرگم رو میبینم و باهاش حرف میزنم بعدشم اونطور که شما فکر میکنید جن ها ترسناک نیستن و این ها فقط توهم ذهن ما عه تا اونجایی که میدونم جن ها زیاد به طرفم نمیومدنن گویی از من میترسیدن حتما این کار رو یاد بگیرید خیلی جذابه از توی در و دیوار رد میشی و تازه کجاشو دیدی هر جاکه خ

    • مریم

      سلام به عزیزان من تجربه خروج روح رو چند بار داشتم باید بگم خیلی سخته و دشوارچون وقتی این اتفاق میفته ما هنوز در گیر بدنمون هستیم و نمردیم برای همین فشار زیادی رو تحمل میکنیم به همین دلیل حتی هوا هم وزن داره و به ما فشار میاره من وقتی از این حالت خارج میشم تا یه ربع نفس نفس میزنم بس که شرایط سخته اینم بگم روح میتونه اشیا رو لمس کنه و گرمی و سردی وزبری و نرمیشونو حس کنه مثل بدن واقعی ولی اثری روی اونا نمیزاره و نمیتونه جابجاشون کنه

    • علی

      راهش اسونه توکل به خدا نماز اول وقت گناه تعطیل بعد صلوات بیشمار .
      اسم اینکار( تجرد برزخی )هستش و اگر میخای لذت ببری و هیچ ترسی نداشته باشی و ...
      باید انسان پاکی باشی و توکلت خدا باشه اونوقت میبینی خیلی هم لذت داره و با یه چشم به هم زدن میرنه خانه خدا و زیارت میکنی بعد میری کربلا و نجف و کاظمین و سامرا وامام رضا و بعد پرواز میکنی به کهکشان و لذتی میبری که تا حالا کمتر کسی این لذتوبرده باشه
      التماس دعا یا حق

    • بدون نام

      صددرصد واقعیته چون خودم تجربشو داشتم. بار اول قبل خواب به صورت کاملا تصادفی انجامش دادم خیلی ترسیدم نه کسی نگام میکرد و نه صدامو میشنید. فکر کردم مردم خودمو میدیدم که روی زمین خوابم رفتم همونجوری رو جسمم دراز کشیدم و تو سرم صدای یه انفجار شدید شنیدم و از جام پریدم... در کمال تعجب همه تو همون حالتی بودن که با روحم میدیدمشون

    • مهسا

      سلام من چند ماهی میشه که این حالت ودارم لرزش شدیدی توبدنم احساس میکنم ولی روحم تاحالا ندیدم ولی صداهای وحشتناکی رو میشنوم نمیدونم باید خوشحال باشم یاناراحت

    • ترانه

      آیا ما میتونیم وقتی از بدن خارج شدیم با افراد زنده حرف بزنیم

    • بي نام

      جن با روحم ديدم

    • بدون نام

      میگم ببخشید یه سوال داشتم من دوبار توزندگیم تاجایی یادمه اینطوری شدم بیدار بودم و روحم ازبدنم خارج شد و یکم رفت جلوتر و دوباره برگشت ب جسمم خودم. دیدم این اتفاق ولی نميتونستم حرکت کنم فقط نگاه میکردم به روحم ب نظرتون این چه معنی داره؟؟

    • دریا

      منم تجربه مشترکی رو داشتم...
      تو دو روز متفاوت ...بعد از ظهر...درحالیکه رو تختم دراز کشیده بودم...از جسمم خارج شدم...اون لحظات فکر میکردم دارم میمیرم بخاطر همین خیلی ترسیدم و از خدا خواستم کمکم کنه...دقیق یادم نمیاد ...اما سعی میکردم نگام به جایی نیفته و مجددا به جسمم برگردم.
      روز اولی که این اتفاق افتاد..روحم بعد برگشت به جسمم مجددا خارج شد...طوری که وقتی برگشت...سریع از جام بلند شدم و از اتاقم رفتم بیرون..

    • ۰۰۰

      می خواستم بپرسم میشه به پول رسید؟

    • ساسان

      من یک راه کاملا ساده وقطعی برای اینکار دارم وخودم خیلی انجامش دادم.هرکی دوست داشت بفرماید تا راهنمایی کنم

      پاسخ ها

      • RAHA

        راهنمایی کنید منم میخوام انجام بدم

    • اشکان حاجی

      من پدرم تو جاده بودیم ساعت ۶ بود من خستا بودم و خابیدم
      دیدم صدای ازان میاد
      من نمیتونستم حرکت کنم اما چشام باز بود
      نه صدای بابام بود نه گوشی نه مسجد
      بعد از اون ازان
      دیدم اروم اروم مسل یه باد کنک هلییومی دارم میرم بالا
      من خیلی ترسیدم چون فکر کردم موردم و روهم داره میره بالا
      من خیلی ترسیدم
      دعا کردم
      وهمچنان داشتم میرفتم بالا دیگه معلق بودم اما هنوز کامل از بدنم جدا نشده بودم
      انقدر زور زدم که از اون حالت بیرون اومدم
      بخدا راست میگم چیکار کنم

    • بدون نام

      میشه از بدن خارج شد دیگه بهش بر نگشت؟ :(

      پاسخ ها

      • بدون نام

        این کارو نکن من انجام دادم خیلی می ترسیدم

    • زهرا

      من شنیدم که موقع پروازروح ممکنه روحمون به قدری ازجسممون دوربشع که توراه برگشت گم بشه و توی راه باارواح خبیثه زیادی روبه روبشه که سعی درتسخیرجسمش دارند آیااین درسته؟

    • F

      سلام من یکی دو هفته است ک شبا دیر میخابم و کلا خستگی زیادی توی بدنم میمونه ولی دیگ عادت گردم ولی توی این یه هفته اخیر هر وقت میخام بخابم چشمامو ک میبندم کلی کابوس میبینم و چند باری هم مرگ کسایی ک دوسشون دارم رو جلوی چشام دیدم در حالی ک خودم میدونم طرف میخاد بمیره کلی جیغ و داد میزنم اولش نمیتونم جیغ بزنم انکار ک صدایی ازم بیرون نمیاد ولی بعد ک با زور جیغ میزنم یه دفعه از خواب میپرم و برگشتن رو حم رو به بدنم حس میکنم خیلی عجیب و غریبه و مخصوصا

    • F

      خیلی حسه بدیه ...من توی تمام عمرم هر وقت خابی پیدیدم خودم میفهمیدم ک این ی خابه و واقعیت نداره اما ب قدری به واقعیت نزدیکه که من تمامه جزعیات و تمامه چهره هارو میتونم کاملا ببینم وقتی هپ میخام ک تموم بشه توی خاب چشمامو محکم فشار میدم یا جیغ میزنم ک بزور از خواب بیدار شم و انگار توی اون کابوس ها گیر کردم و همه چی سیاه و سفیده وقتی هم ک میخام بیدار شم در همون حالتی ک دراز کشیدم وقتی چشمامو باز میکنم سرگیجه خیلی شدیدب میگیرم و حس میکنم ک ی چیزی به

    • F

      به بدنم برمیگرده و توی بدنم لرزش هم دارم و تپش قلبم خیلی خیلی پایینه برای چند دیقه جوری ک حس میکنم دیگ نمیزنه
      وقتی چشمامو باز میکنم کاملا حس میکنم که روحم بزور برگشته سمت خودم انگار گیر کرده بوده توی خواب
      یک بار و دوبار هم اینجوری نشده هر وقت ک چشمام بسته میشم توی کابوسا گیر میکنم و بزور بیرون میام هر دفعه هم روحمو حس میکنم
      نه اینکه روح خودمو ببینم ...برگشته روحم ب بدنمو حس میکنم

    • F

      شبا بزور خودمو نگه میدارم تا چشمام بسته نشه چون دوباره گیر میکنم توی کابوس ها خیلی حسه بدیه برای اینکه دیگ کابوس نبینم کلی صلوات میفرستم و سوره های مختلف میخونم بعدک خابم میبره دیگ هیچ خابی نمیبینم ولی دوباره گ ناخوداگاه بیدار میشم و چشمام بسته میشه باز همون اتفاقا میفته
      الان من یه هفته است بخاطر ازن قضیه نتونستم بخابم خسته شدم هر وقت خابم میگیره میترسم از اینکه دیگ بیدار نشم و از اون کابوس ها خیلی میترسم....از اون حسی هم ک وقتی بیدار میشم

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج