۱۲۳۴۶۹
۳۷ نظر
۱۲۵۲۵
۳۷ نظر
۱۲۵۲۵
پ

هرمی از چشم و سر!

بزرگترین دروغ های تاریخ ایران

آقامحمدخان قاجار چهره شناخته شده ای در تاریخ ایران است اما شاید بیشتر ما صرفا او را مردی بیمار، سرشار از عقده و حقارت، ظالم و ستمکار بدانیم که با شنیدن نامش به یاد کله منار و کوهی از چشمان از حدقه درآمده می افتیم.

بزرگترین دروغ های تاریخ ایران

 




مجله دانستنی ها: می گویند چرخ تاریخ بدون دروغ و اغراق نمی چرخد و متاسفانه راست می گویند، به ویژه در مورد وقایع تاریخی که همیشه دو سویه هستند. آقامحمدخان قاجار چهره شناخته شده ای در تاریخ ایران است اما شاید بیشتر ما صرفا او را مردی بیمار، سرشار از عقده و حقارت، ظالم و ستمکار بدانیم که با شنیدن نامش به یاد کله منار و کوهی از چشمان از حدقه درآمده می افتیم. البته که خان قاجار مرد دل رحم و با عطوفتی نبود؛ سنگدلی و سخت کُشی میراث زندگی پرآشوب بود ولی همه اش هم این نبود.

ما واقعا از موسس حکومت قاجارها که نزدیک به ۱۳۰ سال در این مملکت حکومت کرده و بر جان و مال این مردم تسلط کامل داشتند، چه می دانیم؟ آقامحمدخان قاجار پسر بزرگ محمد حسن خان قاجار از یک نظر مردی بود که در بحرانی ترین شرایط تاریخ ایران، عامل تجدید حیات سیاسی و ارضی کشور شده و پس از سال ها هرج و مرج و تهدید، توانست تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور را که توسط خوانین داخلی و قدرت های خارجی رو به زوال می رفت به حدود عصر صفویه برساند و از نظر دیگر، برای به دست آوردن قدرت و مسندی که پدر و جدش برای رسیدن به آن جان خود را از دست داده بودند، رقبای خود را به سختی از دم تیغ گذراند.

ما در اینجا قصد بررسی زندگی و ارائه زندگینامه خان قاجار را نداریم، با اینحال در زندگی، نوع رفتار و برخوردهای او با مخالفان و دشمنانش نکات تاریک و مبهمی وجود دارد که منجر به پیدایش اخبار و داستان هایی بسیار دور از واقعیت شده است که می خواهیم به آن بپردازیم.

کشتار و قتل عام مردم کرمان و از حدقه درآوردن چشم های مردان شهر و ساختن کله منار از سرهای کشته شدگان بارها و بارها گفته و نوشته شده است اما اعداد و ارقام گفته شده از تعداد چشم های از حدقه درآمده که از یک تا هفت من عنوان شده و همچنین جمعیت شهر کرمان و میزان کشته شدگان با واقعیت هیچ تناسبی ندارد. حمله آقامحمدخان به کرمان و محاصره شهر برای پنج ماه، بروز قحطی و در نهایت تنبیه گروهی از مردم و پس از آن دستگیری لطفعلی خان، حقیقتی غیرقابل انکار است اما می خواهیم بدانیم آنچه درباره حواشی این نبرد شنیده ایم و خوانده ایم تا چه اندازه صحت دارد؟
 
بزرگترین دروغ های تاریخ ایران

آقامحمدخان در ذیقعده 1208/ خرداد 1173 شمسی بالاخره بعد از چند سال جنگ و درگیری با لطفعلی خان او را در کرمان محاصره می کند اما لطفعلی خان موفق به فرار از کرمان و رفتن به بم می شود اما محمد علی خان سیستانی حاکم بم با نگرانی از عواقب حمایت از لطفعلی خان او را دستگیر کرده به کرمان نزد آقامحمدخان بازمی گرداند.

لطفعلی خان در کرمان به دستور خان قاجار کور شده و سپس به تهران منتقل می شود. وقایع دوران محاصره شهر و حوادث بعد از آن از جمله ماجرای قتل عام مردم کرمان و ساختن کله منار در بم و همچنین درآوردن بیش از 20 هزار جفت چشم از حدقه به عنوان نمادی از وحشیگری آقامحمدخان همیشه مورد توجه تاریخ نویسان بوده است.

نوشته های مورخین زندی و قاجاری در این مورد از تناقض آشکاری برخوردار است. جای هیچ تردیدی نیست که در جریان تصرف کرمان همانند دیگر شهرهایی که توسط نیروهای مهاجم به تصرف درمی آمدند، تعداد زیادی از مدافعان و حتی مردم عادی مورد قتل و اذیت و آزار قرار گرفته اند؛ با اینحال با بررسی منابع و گزارش ها متوجه می شویم که بسیاری از این گزارش ها عاری از حقیقت و سرشار از اغراق و بزرگنمایی است.

براساس آنچه از محتوای این نوشته ها برمی آید، پنج ماه محاصره شهر موجب قحطی و گرسنگی و بروز بیماری خصوصا میان تهیدستان شده بود. همین مسئله باعث شد تا ده هزار نفر از اهالی از شهر خارج شده و خود را به اردوی خان قاجار برسانند. این تعداد جزو آن گروه از مردم هستند که جان سالم به در بردند؛ هر چند شیخ یحیی احمدی کرمانی در کتاب «فرماندهان کرمان» در باب خروج ده هزار نفر از کرمان تردید کرده و گفته جمعیت شهر در آن زمان این اندازه نبوده است.

پس از تصرف شهر، برخی از نویسندگان مانند میرزا حسن حسینی فسایی در «فارسنامه ناصری» و سِر پرسی سایکس در کتاب «هشت سال در ایران» و همچنین سر جان مالکم از بخشیدن هشت تا بیست هزار زن و بچه به سربازان و به اسارت گرفتن آنها سخن گفته اند. به غیر از این تعداد، گفته شده است که چشمان تمام مردان شهر از حدقه بیرون آورده شد. مالکم تعداد این مردان را هفت هزار نفر می نویسد و در نوشته های دیگر صحبت هفت من چشم شده است.

سِر پرسی سایکس هر چند یک قرن بعد از این واقعه به نگارش کتابش پرداخته اما بدون هیچ تحقیق و بیشتر با در نظر گرفتن نوشته های جونز و مالکم و البته با طرفداری شدید از خاندان زندیه، می نویسد که: «خان قاجار تمام چشم ها را به دقت می شمرد و به افسر مامور این حکم می گفت که اگر یک جفت چشم کم باشد، چشمان خودت کنده خواهد شد.»

او سپس از گردن زدن ششصد نفر از اسرا و حمل سرهای آنان توسط سیصد نفر دیگر به بم در محل دستگیری لطفعلی خان و گردن زدن آن سیصد نفر و ساخت هرم از این سرها سخن می گوید. او می نویسد که «پوتینجر افسر انگلیسی در سال 1810 میلادی/ 1225 هجری خود شخصا این هرم ها را دیده است.» جالب است که این هرم های ساخته شده از سرهای نزدیک به 10 هزار انسان چطور این مدت دوام آورده است. این هرم ها باید در فضای باز درست شده باشند ولی با توجه به گرمای منطقه بم و وجود حیوانات، بعید به نظر می رسد این بقای انسانی شکل هرم اولیه را حفظ کرده باشند. شاید هرم هایی که پوتینجر دیده، همان هایی نبوده که گفته اند آقامحمدخان ساخته بود.

نویسندگان زندیه چه نوشته اند؟

در میان روایات و گزارش های این حادثه، میرزا محمدرضای شیرازی مولف ذیل تاریخ «گیتی گشا» و محمد تقی ساروی نویسنده «احسن التواریخ» نزدیکترین راویان به حادثه اند و مورخ اول بسیار به دربار زندیه نزدیک است ولی با وجود این هیچ عدد و رقمی از شمار کشته ها و کور شده های کرمان و گزارشی از تجاوز به زنان در نوشته های او وجود ندارد.

آنچه از گزارش ساروی برمی آید این است که کسانی که پس از تصرف کرمان به قتل رسیدند، بیشتر از زندیه و نیروهای نظامی آنان بودند. از بررسی نوشته های ساروی و محمد جعفر نایینی و شیرازی می توان گفت که پس از سقوط کرمان جز کسانی که طی جنگ در داخل شهر از هر دو طرف کشته شدند، کسی از اهالی شهر کشته نشد زیرا بنا به نوشته نائینی تمام کسانی که پس از فرار خان زند به بم کشته شدند، نه در داخل شهر بلکه در کنار کوه دختران - که محل اردوگاه آقامحمدخان بود - کشته شدند یعنی مردم عادی نبودند.

نائینی خود تصریح می کند که کشته شدگان عبارت بودند از سرکردگان لطفعلی خان و دیگر لشگریان او به ضمیمه اعاظم و اعیان و نامداران. حال چنانچه بخواهیم در مورد تعداد واقعی کشته شدگان و میزان جمعیت کرمان و تناسب آنها با یکدیگر مطمئن شویم یک محاسبه ساده باید انجام شود.

جمعیت کرمان چند نفر بود؟

با توجه به نوشته های مورخان مختلف، جمعیت کرمان آن زمان چیزی حدود 35 هزار نفر تخمین زده می شود. ده هزار نفر مجموع تعداد کسانی است که طی محاصره از شهر خارج شدند و به آقامحمدخان پیوستند. دوازده هزار نفر هم که به خاطر پناه بردن به خانه های یکی از حامیان خان قاجار به نام آقا علی، نجات پیدا کردند، هشت هزار نفر کشته شدگان هستند، هزار نفر دیگر جوانانی اند که از شهر کوچانده شدند و بالاخره باقی ماندگان دست کم پنج هزار نفر هستند که در کرمان زنده مانده بودند اما این رقم 35 هزار نفر آشکارا غیرواقعی است.

در آن زمان حتی شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان و تبریز و مشهد هم به سختی چنین جمعیتی داشتند. توجه داشته باشید ما در مورد شهر کرمان صحبت می کنیم نه استان امروزی کرمان. جمعیت شهر کرمان براساس سرشماری سال 1390 برابر با 534441 نفر برآورد شده است. با توجه به وسعت شهر در طول این سال ها چطور می شود آمار جمعیتی بالغ بر 30 هزار نفر را در زمان وقوع حادثه برای شهر پذیرفت.

پوتینجر افسر کمپانی هند شرقی که گزارش دیدن کله منار در نزدیک کرمان را در کتابش آورده، جمعیت کرمان را در 1810 میلادی برابر با سال 1188 خورشیدی یعنی حدود 16 سال بعد از واقعه 30 هزار نفر نوشته است. در صورتی که اگر در جریان تصرف شهر توسط آقا محمدخان 35 هزار نفر از مردم شهر کشته و تبعید شده باشند، در تاریخ حضور پوتینجر در کرمان، این شهر باید نزدیک به 65 هزار نفر جمعیت داشته باشد.

وسعت کرمان چقدر بود؟

دروازه ای که آقامحمدخان از آن وارد شهر کرمان شد، دروازه مسجد نام داشت که محل فعلی میدان شهدا (مشتاق) است که امروز تقریبا در مرکز شهر قرار دارد. با توجه به محل بازار و کاروانسراهای قدیمی و دیگر دروازه ها، وسعت شهر در زمان آقا محمدخان به خوبی روشن است.

از طرفی می دانیم که وسعت شهر در اواخر دوره قاجار و نه در زمان این حادثه تنها حدود دویست هکتار بوده است. باقی ماندن هفت یا 10 هزار نابینا در شهر نیز چیزی نیست که از دید سیاحانی که تا چند سال بعد از کرمان عبور کرده اند، پنهان مانده باشد.

سایکس و مالکم که در تاریخ خود به مشاهده کله منار توسط پوتینجر اشاره کرده اند، هیچ مطلبی درباره دیدن افراد نابینا در شهر از قول پوتینجر ننوشته اند. در حالی که براساس آمار ارائه شده توسط سایکس و مالکم از افراد نابینا، در زمان عبور پوتینجر دست کم یک دهم از آنان می بایست هنوز زنده بوده باشند و به طور حتم توجه پوتینجر به آنان جلب می شده است.
 
بزرگترین دروغ های تاریخ ایران

همانطور که پیش از این هم اشاره کردیم ما تردیدی نداریم که در جریان تصرف کرمان، عده زیادی کشته شدند و گروهی مورد تعرض و آزار قرار گرفتند؛ با اینحال معتقدیم که بررسی انتقادی گزارش های مربوط به وقایع تاریخی بسیار مهم است.

هدف از این بررسی ها این نیست که بخواهیم تمامی اعمال و رفتار شخصیتی مانند آقامحمدخان را موجه نشان دهیم، بلکه می خواهیم بگوییم هیچ مطلب تاریخی را نباید چشم بسته و بدون تحقیق پذیرفت.

آقامحمدخان همیشه شخصیت منفی و بد تاریخ معرفی شده است. ما قبول داریم که او انسان کاملی نبود اما این دلیل موجهی برای پذیرفتن هر آنچه درباره او گفته اند نیست. دغدغه ما یافتن حقیقت با بررسی دوباره مدارک و اسناد و شواهد تاریخی است. جدا کردن دروغ ها و داستان ها و افسانه ها از حقیقت و شناخت خوب و بد و زشت و زیبای گذشته کشورمان آنگونه که بوده است.

نوشتن از تاریخ یا نوشتن تاریخ، مسأله این است

چرا نمی شود به همه منابعی که از یک دوره تاریخی - مثلا دوره آقامحمدخان - وجود دارد اعتنا کرد؟

همیشه همینطور است؛ کسانی که برای یک ملت نماد شجاعت هستند، برای ملتی دیگر نماد زشتی، بی رحمی و بی اخلاقی به شمار می روند. اسکندر مقدونی، چنگیزخان، سزار، پطر کبیر، ناپلئون بناپارت و بسیاری دیگر از شخصیت های تاریخی از دید ملت های اشغال شده و شکست خورده هرگز قهرمان و نجات دهنده نبودند اما مردمی که به واسطه لشگرکشی ها و فتوحات این افراد توانستند به زمین های بیشتر و منابع ثروت افزون تر دست یابند، آنان را مثل خدایان پرسش می کردند.

در این میان آنچه بیش از پیش موجب بزرگی و عظمت یا تحقیر و سرزنش این شخصیت ها می شود، دیدگاه نویسندگان و تاریخ نگاران است. در نگرش سنت گرایانه به تاریخ، معمولا منابع تاریخی به دو دسته آثار رسمی تاریخی و آثار مستقل و غیررسمی تقسیم می شوند.

دسته اول همان کتاب ها و نوشته هایی است که توسط مورخان رسمی یا وابسته به دربار و پادشاهان و حکام نوشته شده و دسته دوم نیز آن بخش از آثار تاریخی است که براساس علاقه شخصی مورخ و بدون دستور تالیف شده اند. هر چند تعداد منابع دسته اول نسبت به آثار مستقل بسیار محدود است اما اتکا به نوشته های مورخین رسمی که معمولا آنچه مورد نظر مخدومانشان بوده را می نوشتند، نه حقیقت را؛ بیشتر است. تاریخ نگاری دوره قاجار به ویژه دوران اولیه تشکیل این سلسله اینگونه است.

در ابتدای حکومت قاجار یعنی در آغاز قدرت گیری آقامحمدخان، هنوز نویسندگان و مورخان وابسته به دربار زندیه مشغول وقایع نگاری بودند و در واقع بیشتر حوادث این دوره از زبان آنان نقل شده است. نویسندگانی مانند میرزا محمد صادق موسوی اصفهانی نویسنده «تاریخ گیتی گشا»، آقا محمدرضا شیرازی مولف «ذیل تاریخ گیتی گشا»، علیرضا ابن عبدالکریم شیرازی نویسنده «تاریخ زندیه»، غفاری کاشانی مولف «گلشن مراد» و خیلی های دیگر که هر کدام به نوعی از وابستگان به دربار زندیه یا دربار قاجاریه بودند.

همچنین دیگر آثار این دوره که به دلیل همزمان بودن با تاسیس حکومت قاجار از ارزش و اعتبار برای محققین برخوردارند، متاسفانه در تحلیل و روایت اخبار نه تنها با یکدیگر یکسان نیستند بلکه به صورتی آشکار در تضادند. در این میان نباید آثار و نوشته های سیاستمداران و سیاحان خارجی و به ویژه انگلیسی ها را از نظر دور داشت. افرادی مانند سِر هار فورد جونز که به دلیل آشنایی با میرزا حسین وفا وزیر زندیه و لطفعلی خان زند، نگاهی سرشار از کینه و تحقیر به آقامحمدخان دارد و او را «مرد اخته» می نامد و سِر پرسی سایکس که در کتاب خود به نام «هشت سال در ایران» از شقاوت بی اندازه و هرم های ساخته شده از سر توسط آقامحمدخان می نویسد.

سر جان مالکم نیز هر چند روایتگر نوشته های دیگران است اما در مورد شخصیت آقامحمدخان با تناقض سخن می گوید. در این میان، سنت نادیده گرفتن و جعل وقایع یا محو تاریخ یک سلسله منقرض شده توسط حکومت جانشین اش را نیز باید مورد توجه قرار داد.

ضعیف و مهجور نشان دادن حکام و برجسته کردن عیوب سیاست و نظام کشورداری دولت هایی که بر اثر جنگ یا کودتا یا دلایل دیگر منقرض شده اند، توسط حکومت پیروز همواره از ترفندهای مهم برای موثق نشان دادن دولت های جانشین بوده است.

حکومت پهلوی که خود با کودتایی سیاسی و همیاری انگلیسی ها، زمام امور را از دست سلسله قاجار درآوردند، نمونه ای از این مورد هستند. آنان بسیاری از وقایع دوره قاجار خصوصا دوران آقامحمدخان را نادیده گرفتند و بیشتر زشتی ها و کج روی ها را برجسته کرده و درباره آن سخن گفتند؛ بنابراین به خاطر وجود همه این مسائل، بعضی از نوشته هایی که از زمان آقامحمدخان قاجار یا درباره آن زمان به ما رسیده قابل استناد نیستند و برای پیدا کردن واقعیت باید پای عوامل دیگری را هم به میدان باز کرد مثل بررسی جمعیت کرمان آن زمان، محدوده کرمان و چیزهای دیگر که در متن خوانده اید.

 

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • سینا

      اتفاقا تمام بدبختی های ما ایرانیان از زمان شروع همان حکومت منحوس قاجار شروع شد.

    • امیر

      حکومت قاجار ما را و عزت مارا خدشه دار کرد. در زمان قاجار بود که قسمت عظیمی از خاک عزیزمان ایران را از دست دادیم. بی کفایتی شاهان قاجار بود که ماهنوز تا هنوز داریم چوبش می خوریم.ایران قدرت داشت، عزت داشت و سربلند بود متاسفانه قاجاریه انرا به فلاکت نشاند. تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

      پاسخ ها

      • مرتضی

        از قاجار نمی خوام دفاع بکنم. شما این رو فراموش کردی که خود قاجار همون خاک ها رو بدست آورده بود.
        مثل شکست محمود افغان. شکست روس ها
        حالا یکی دیگه این ها رو از دست داده!
        قبل از قاجار ایران قدرت نداشت!
        نادرشاه دوباره کشور رو ساخت. بعد از نادر دوباره وضع به همان منوال شد و کشور تجزیه شد
        و در ابتدای قاجار دوباره به اقتدار رسید. در اواسط باز به فلاکت افتاد. در اواخر انقلاب مشروطه شد وضعیت رو به بهبودی گذاشت. پهلوی امد و همه آثار قاجار رو ویران کرد!
        در تبریز کلی از امارت ها و آثار تاریخی نابود شدن.
        و قاجار بسیار بی مایه و بی کفایت معرفی شد.
        الان هم همین اتفاق برای پهلوی می افته!
        در مورد قضاوت تاریخی باید صبور بود و شتابزده قضاوت نکرد. چون تاریخ رو برندگان می نویسند.

      • بابا کرم

        چند وقت پیش یه مقاله درباره مقایسه 206 باتیبا خوندم نویسنده تا میتونست از تیبا تعریف کرد و در آخر تعریف از هر آپشن ساده تیبا میگفت 206 هم داره ولی مال تیبا به روزتره .آخرشمعلوم شد یارو یکی از طاحهای تیبا بوده. آقا مرتضی شما چی ؟احیانا از قاجارهای جنایتکار
        نسب ندارین؟ماکه همه میدونیم نادر تصرفاتش رو تا کجا برد ما میدونیم که حتی برادر کریم خان بصره رو از عثمانی گرفت و خیلی جاهای دیگه وتنها نبرد بزرگ قاجار رو که همه میدونن جنگ چالدران بوده که اونم با و وجود شجاعت سرداران نامی ایران مثل سارو بیره کرد و
        بهمن و ... باز هم شکست خوردن حالا هی ازآغا کثافت خان حمایت کن

      • اشکان

        تاریخ ایران پر از اغراض و تحریفه مخصوصا از سوی انگلیس ها هنوز بسیاری از زوایای تاریخ معاصر روشن نیست آزبست که تاریخ نگاری ما سیاسی شده. ولی با اطمینان می توان گفت که در کوبیدن قاجار و مدح پهلوی بزرگنمایی شده اونم در حد لالیگا

      • گدا علی سیستانی

        از اینکه قاجار ویا قاجارو فیل هستید شکی نیست .امابدانید که قاجاریه چیزی برای دفاع ندارد.نکند به ریشهای زیبا اما بی خاصیت فتحعلی شاه فاخرید یا ظل السلطان یا مظفرالدین شاه ویا محمد علی شاه

      • علی

        جنگ چالدران که زمان قاجاریه نبود

    • بدون نام

      آقامحمدخان قاجار باید امور اداری و سیاسی و نظامی را به فتحعلی شاه قاجار ولیعهد یاد می داد تابی کفایتی او باعث نشود ما آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و قفقاز را از دست بدهیم.

    • hassan

      در هیچ کتابی نکته مثبتی در مورد شاهان قاجاری مشاهده نکردم، نویسنده های کتابها از مورخین بنام بودند.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        چون همگی تحریف شدن عزیزم بزرگنمایی و اغراق اصلا پیشه ما ایرانیاست

    • بدون نام

      قاجارهاي ....

    • سجاد

      قلمرو زندیه از قاجاریه کوچکتر بود نمیدونم دلیل اینهمه حجمه به قاجار چیه

    • سهراب اسکی

      سلام و آفرین برشما که برای زدودن گرد وخاک‌ها و حتی لجن مالی های فراوان بر چهره‌های تاریخی(چه منفی چه مثبت)، درجهت نمایاندن هر چه بهتر واقعیت ها می‌کوشید. البته این کاری است بس مشکل و واکنش بسیار منفی برخی از دوستان فوق، خود گواه است! همانطور که فرمودید تاریخی که ما در باره‌ی این انسان شنیدیم پر از تناقض است. از یک سو او را بسیار خسیس و پست می نامند و از سوی دیگر بر ساده زیستی او تاکید می کنند. از یک سو او را جنایتکاری بی‌رحم و خونخوار می‌نامند و از سوی دیگر او را دوستدار و پیرو حضرت علی، بسیار مومن و نمازشب خوان. نکته‌ی قابل تامل این است که در آن عصر،مردی که چون او در کودکی یا جوانی اخته می‌شد، اگر زنده می‌ماند جز زوال و بدبختی و سر در آوردن از حرمسراها چیز دیگری نصیب اش نمی شد. این مرد چه اراده‌ی نیرومندی داشت که اینگونه بر خلاف جریان آب شنا کرد و علیرغم همه‌ی سخن ها، پندارها و نگاه های تحقیر کننده‌یی که در افواه و اذهان و دیدگان راجع به زندگی خصوصی او وجود داشت و خود می دانست اینگونه دلیرانه جنگید و از کشوری به هم پاشیده، کشوری یکپارچه و بزرگتر پدید آورد. این کاش شاهان پس از او اخته بودند ولی به اندازه‌ی او دلیری و زیرکی داشتند و کشوری که او به آنها سپرده بود گرفتار عهدنامه‌های ذلت بار گلستان و ترکمن چای و گسستن ایلات بزرگی چون آذربایجان در یک عصر و ترکمنستان در عصری دیگر نمی‌کردند. دلیل بخشی از تهمت تاریخ به او ،بیش از آنچه او سزاورش بوده باشدو بتوانیم به اثبات برسانیم، همان ننگ اخته بودن او بود که در نظر مردمان کشور مردسالار ما همواره نفرت انگیزترین و مشمئز کننده ترین ننگ برای هر مرد است. در مورد زنبارگی، عیاشی و بدمستی‌های لطف علی خان زند، آن هم در آستانه‌ی جنگ، در برخی از منابع سخن گفته شده است ولی مردم هرگز از آن یاد نمی کنند و همواره این صفت زیبایی و جوانی و دلیری لطف خان چنان می‌چربد که هیچ کس جز به آن نمی اندیشد. درهرحال منظورم تاکید بر تحقیق مجدد در این عصر نوین و سنجش شخصیت های تاریخی با توجه به ویژگی های آنها و عصر آنها در ترازوی تاریخ ( بر مبنای واقع بینی نه احساسات) است.

    • امیر

      شاهان قاجار همشون ظالم بی رحم شهوت ران و وطن فروش بودن . هر چقدر هم تلاش کنید نمیتونید جنایات و وطن فروشی ها دوران قاجار رو ماست مالی کنید

      پاسخ ها

      • بدون نام

        سگ به روح قاجار

      • بدون نام

        سگ تو روح پهلوی

      • بدون نام

        بدون نان 15:20 سگ تو روح بابات و مادرت

    • حقیقت

      اینکه آغا محمد خان قاجار فردی با استعداد بوده درش شکی نیست اما بی رحمی و سنگدلی و اعمال روان پریشگونه چیزی نیست که بشه ازش گذشت! اون میتونست بجای عقده های درونی از استعدادهاش به نفع ایران استفاده کنه نه بر علیه مردم بیگناه!

    • سیا

      سلام اقایونی که میخواین قاجار بدنام رو خوب جلوه بدین بدونین زندیه و کریم خان زند اقتدارش بیشتر از قاجار بود کما این که سفیر انگلیس رو بیرون کرد و نام شاه روی خودش نزاشت . قاجار که ایران رو فروختن و صرف زنبارگی و خوشگذرانی کردن . در قضیه کرمان اغراق نشده چون این خواجه زن صفت گفته خدایا منو بر کرمان مسلط نکن بهشون رحم نمیکنم . تعصب بات قومی نباید باعث بشن بخوایم حقیقت رو وارونه جلوه بدیم . در تمام منابع تاریخی گفته شده لطفعلی خان مرد خوشرو مهربان خیر خواه و دلیری بوده . که اقامحمد خان در بند میده بهش تجاوز کنن .

      پاسخ ها

      • فرشید

        معلومه تاریخ رو از شنیده ها و نظرات سطحی و عامیانه آموختی.زندیه هرگز نتونست ایران رو یکپارچه کنه و بجز قسمتهابی از مرکز و جنوب ایران بقیه این کشور یا مانند خراسان عملا جدای از ایران بودند و یا دچار هرج و مرج و حکومتهای محلی شده بودند و این آقا محمدخان قاجار برد که با درایت و هوشمندی و جنگهای فراوان این کشور تکه تکه شده رو بار دیگر یکپارچه کرد و به قلمرو تاریخی اون بازگرداند.

    • محسن

      خدا به ما رحم کنه که اجدادمون اینها بودن.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        اجداد تو همونهایی بودن که ایران را تحویل اعراب دادن

    • صدف

      آقامحمد خان فرد با اراده ای بود که با وجود مشکلات متعدد که از دوران کودکی داشته،تونسته به پادشاهی برسه.
      و یک حکومت قدرتمند تشکیل داده.بیشتر جنایاتی هم که نسبت داده شده بهش شایعه هستش و اغرار شده در اون.درضمن اگرهم به قول بعضی ایشون فردی عقده ای بودن،این عقده از زندیان ناشی میشده...مخصوصا کریمخان که مقطوع النسل بودنش رو تو سرش میزده و اونو فردی پست و فرومایه میدیده....

    • جواد

      مرگ بر آقا محمد خان قاجار - فتحعلی شاه - ناصر الدین شاه و دیگر ملعون ها همین ها کاری کردند که الان میلیون ها آدم هر ساله فقط میرن آذربایجان و گرجستان و ارمنستان و ترکیه که الان دیگر جزو ایران نیست ولی اگر این مناطق متعلق به ایران بود چقدر اقتصاد گردشگریمان بهتر بود و ایران را بیشتر دنیا میشناخت

    • مهدی

      فکر کنم نصف ایران سر چند تا امضا توسط شاهان قاجار رفت

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بهتر که رفت الان می موندن مثل ما بدبخت میشدن دیگه

      • فاطمه

        چون برفرض ما بدبختیم دلیل نمیشه که نسبت به وجبی از خاک کشورمون بی غیرت باشیم آغای محترم

    • بدون نام

      نسل قاجارهای امروزی هر کاری کنید نمیتوانید جنایات و ددمنشی سرسلسله قاجار آغامحمد خان را ماست مالی نمایید لعنت خدا بر او باد جنایتکار بی دین حالا روز و شب هم نماز میخونده بی شرف .

    • kasra

      احتمالا نویسنده پانترکه چون من بجز پانترک ها ندیدم کسی بخواد جنایات خواجه تاجدار رو انکار کنه.شما لطف کن بگو چقدر از اثار تاریخی ایران رو قاجار ها خراب کردن.رفتارش با استخوان های کریم خان ولطف علی خان خودش مشخص کننده این فرده .در صورتی که کریم خان بهاش رفتار خوبی داشت در زمانی که تو دربار کریم خان بود.علاوه رفتارش با برادرای خودش که دیگه مشخص میکنه کی بوده این ادم حتی دلیل مرگش

      پاسخ ها

      • فر کیانی

        آفرین، اینایی که از قاجار حمایت میکنن ترکن و.مغول وگرنه کشور ما اشغال شده بود و با روی کار آمدن رضاشاه کشور و.مرزهایش پاسداری شدند و ارتش نظم گرفت!-درود بر روان دلاورانی همچون رضاشاه و لطفعلی خان زند

    • کرمانی

      قشنگ از جانب داریت معلومه از باقیمانده های قاجاری حتی اصلن من میگم اجداد ما دروغ میگن و ی چشمم در نیومده ولی هرکار کنی قاجار تخم و ترکه مغول بوده رفتارشم اینو ثابت میکنه پس ب دل من یکی نمیشینه هرچقدم امثال تو تلاش کنن

    • علی

      تاریخ همش با جانبداری نوشته شده و هر کس به حکومت رسیده ودر این راه خون حتی یک نفر رو به ناحق ریخته در پیشگاه خدا مسئول خواهد بود میخواد این نفر آقامحمد خان باشه یا رضا شاه یا چنگیز یا اسکندر و یا کوروش و خشایار شاه

    • واشنگتن

      مرگبر انگلیس ونعلت به قاجار

      پاسخ ها

      • ایرج

        در هر حال حکومت قاجار و زندیه چه آقامحمد خان ، چه ،
        لطفعلی خان زند بخشی از تاریخ و هویت خود ماست . ترکها و لرها اقوام ایرانی اند و هردو به یک اندازه قابل احترامند. تعصب و اغراق نابجا در دفاع از آنها کاملا بی فایده و نشانه کوته فکری است هر شخص و هر حکومتی ضعفها و قوتهای خاص دوران خودش را دارد . من خودم ترک هستم برخی نقاط ضعف های قوم خودم را می شناسم و به همان اندازه نسبت به برادران و هموطنان سایر اقوام خود ارزش و احترام قائلم . باید
        دانش را جایگزین جهل و تعصب کرد و به اخلاقیات و فرهنگ ارزشمند سایر اقوام ایرانی احترام گذاشت و افتخار کرد . د

    • علی

      موافقم .و اینکه جرقه جنایات محمد خان قاجار رو همون فردی زد که تو ۱۱ سالکی اونو اخته کرد .چرا کسی از وحشی گری اون حرفی نمیزنه .

    • هژیر

      در پستی و فرومایگی خان قاجار همین بس که ملت ایران هیچ وقت شاه نیامیدش! خوجه(کلمه درست) محمد قاجار سفاک و بیشرفی بود که از تیره ی آشاقه باش که ننگ کارهاش پاک شدنی نیست.
      حدیث نیک و بد ها، نوشته نخواهد شد
      زمانه را ورقی، دفتری و دیوانی است

      پاسخ ها

      • منتقد

        در پستی و فرومایگی تو همین بس که حتی خواجه ی حرمسرا هم نیستی

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج