۱۰۶۰۷۹۸
۷ نظر
۵۰۵۹
۷ نظر
۵۰۵۹
پ

شکایت عجیب از دختر به جرم اغفال پسر!

با هم در یکی از کانال های تلگرامی آشنا شدیم. او به من ابراز علاقه کرد و من هم عاشقش شدم، تا جایی که «هاشم» را شریک زندگی ام می دانستم اما او بعد از آن که هستی و آینده مرا به نابودی کشاند، حالا مدعی است که ...

روزنامه خراسان: با هم در یکی از کانال های تلگرامی آشنا شدیم. او به من ابراز علاقه کرد و من هم عاشقش شدم، تا جایی که «هاشم» را شریک زندگی ام می دانستم اما او بعد از آن که هستی و آینده مرا به نابودی کشاند، حالا مدعی است که ...

دختر ۱۵ساله ای که در پی شکایت یک زن مبنی بر ایجاد مزاحمت و ارتباط نامشروع با پسرش به کلانتری احضار شده بود، درباره داستان زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: در دوران ابتدایی تحصیل می کردم که پدرم را در یک حادثه از دست دادم.

از آن روز به بعد من که تنها فرزند خانواده بودم نزد مادرم زندگی می کردم اما تامین هزینه های زندگی و تحصیل من برای مادرم بسیار سخت بود. به همین دلیل در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم تا در امور خانه داری به مادرم کمک کنم. با این حال مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد و سرگرم زندگی جدید خود شد، به طوری که دیگر مرا فراموش کرده بود.

از سوی دیگر ناپدری ام حاضر به پذیرش من نبود و مادرم نیز برای حفظ زندگی اش سکوت می کرد. به همین دلیل من ناچار شدم نزد پدربزرگم زندگی کنم اما آن ها شرایط روحی مرا درک نمی کردند و اختلاف نظر زیادی با هم داشتیم.

این گونه بود که من در جست و جوی محبت و پر کردن خلأهای عاطفی زندگی ام به فضای مجازی روی آوردم و در گروه های مختلف و کانال های اینترنتی عضو شدم، تا این که در یکی از کانال های تلگرام با «هاشم» آشنا شدم و سرنوشتم به گونه ای دیگر رقم خورد. او که شش سال از من بزرگ تر بود، با ارسال پیامک های عاشقانه و تماس های تلفنی، به من ابراز علاقه می کرد تا جایی که من هم یک دل نه، صد دل عاشق او شدم و بدین ترتیب ماجرای عشق و عاشقی ما ادامه یافت و به دیدارهای حضوری در پارک و خیابان کشید.

مدتی بعد هاشم مرا به منزل خودشان برد ، آن روز مادرش در خانه حضور نداشت. پدر و مادر هاشم از یکدیگر جدا شده بودند و او با مادرش زندگی می کرد. از آن روز به بعد حتی زمانی که مادرش نیز در خانه بود مرا به اتاقش می برد و با یکدیگر قلیان و سیگار می کشیدیم.

اگرچه هاشم جوانی خلافکار بود و با فروش موادمخدر زندگی اش را می گذراند اما من اهمیتی به آن نمی دادم و رفت و آمدهایم با هاشم ادامه داشت تا این که در یکی از همین روزها او با وعده و وعید ازدواج، هستی مرا به نابودی کشاند و آینده ام را تباه کرد ولی من باز هم به امید ازدواج رسمی با او همچنان به این ارتباط عاطفی ادامه می دادم، تا این که مادر هاشم به بهانه این که پسرش به خاطر ارتباط با من خلافکار شده است و شب ها دیر به منزل می آید، از من شکایت کرد در حالی که هاشم مرا به خاک سیاه نشانده است و...

شایان ذکر است، وقتی با دستور سرهنگ باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) هاشم به کلانتری دعوت شد، ارتباط خود با دختر ۱۵ساله را انکار کرد و او را دختری مزاحم خواند. به همین دلیل پرونده مذکور با نظر مشاور کلانتری برای رسیدگی به مراجع قضایی ارسال شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • راجوخان هندی

      همش مشهد مقدس چه خبره این همه جرم و جنایت تو مشهد......!!!!!!

    • بدون نام

      عجیب نیست بیشمار دخترایی هستن که پسران را اغفال و سواستفاده میکنن

    • سرداران آبی

      واقعا راست گفتی :::: نود درصد اتفاقات اینچنین مشهد بوده. .آخه واسه به شهر مذهبی آمارش خیلی بالاست.
      بعدشم دختره چرت چرت و جوک گفته. شک نکنید کرم از خودش بوده و مقصر و مسبب حادثه نیز بوده. ..وگرنه دختر15 ساله اصلا چرا دنبال دوستی اونم مجازی بره؟ اگه خودش نمیخاست چرا رفته خونه پسره... پیداست. دختری که همچین جایی رفته عاقبتش چی میتون باشه.. پس بساز و بسوز بدبخت

      پاسخ ها

      • کمانگیر

        خدایا این تضطلاح کرم از خود درخته کی از دهنها می افته
        قضاوت عجولانه یک آفت خطرناکه

      • 12

        پروفسور...الانم دختره شکایتی نداره ...مادر پسره اومده شکایت کرده

    • بدون نام

      یک دختر که پا میشه تنهایی میره خونه پسر معلومه دیگه

    • استقلال

      دختر واقعا عاشق شده بود هر چند مسیر اشتباهی رفت ولی در مسیر دلش بود اما پسر به دنیال وقت گذرانی به هر قیمتی برای دختر بود .

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج