طرح جنجالیِ برجامی و هزاران سوال بیپاسخ
جلال میرزایی، فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه آرمان ملی نوشت: اگرچه نمايندگان مجلس يازدهم با احتمال پيروزي مجدد دونالد ترامپ در انتخابات رياستجمهوري سوم نوامبر آمريکا سعي کردند با پيش کشيدن طرح خود موسوم به «اقدام راهبردي براي لغو تحريمها»، توان و ظرفيت چانهزني سياسي و ديپلماتيک تهران را افزايش دهند، اما جا داشت حداقل تا زمان انجام اقدامات عملي دولت آتي آمريکا، مجلس دست به کاري نميزد تا متناسب با عملکرد دولت بايدن فضا را مديريت ميکرديم.
جلال میرزایی، فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه آرمان ملی نوشت: اگرچه نمايندگان مجلس يازدهم با احتمال پيروزي مجدد دونالد ترامپ در انتخابات رياستجمهوري سوم نوامبر آمريکا سعي کردند با پيش کشيدن طرح خود موسوم به «اقدام راهبردي براي لغو تحريمها»، توان و ظرفيت چانهزني سياسي و ديپلماتيک تهران را افزايش دهند، اما جا داشت حداقل تا زمان انجام اقدامات عملي دولت آتي آمريکا، مجلس دست به کاري نميزد تا متناسب با عملکرد دولت بايدن فضا را مديريت ميکرديم.
ولي به نظر ميرسد اقدامات مجلس با حرکتي با اين ميزان عجله براي تصويب کليات اين طرح، ارجاع آن به شوراي نگهبان، رفع ايرادات اين شورا و در نهايت ابلاغ طرح در روز چهارشنبه به دولت براي اجرا جاي هزاران سوال و اما و اگر دارد. پيرو نکته فوق، نمايندگان مجلس سعي کردند با مانور و تاکيد بيش از حد روي ماده ۶ طرح اقدام راهبردي براي لغو تحريمها (ماده ۶: دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است در صورت عدماجراي کامل تعهدات کشورهاي متعهد از جمله کشورهاي ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلستان، چين و روسيه) توافق هستهاي در قبال ايران و عادي نشدن روابط کامل بانکي و عدمرفع کامل موانع صادرات و فروش کامل نفت و فرآوردههاي نفتي ايران و برگشت کامل و سريع ارز منابع حاصل از فروش، يک ماه پس از تصويب اين قانون در مجلس، نظارتهايي فراتر از پادمان از جمله اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي را متوقف کند.)
بر اساس تبصره اين ماده (منظور از دولت در اين قانون حسب مورد قوه مجريه، هيأت وزيران و کليه دستگاههاي اجرايي ذيربط است)، فضا را به اين سمت پيش ببرند که اساساً اين طرح مجلس به دنبال حفظ منافع ملي، صيانت از حقوق ملت و فرصت دادن به طرفهاي برجامي و نيز دولت براي افزايش توان چانهزني است.قطعاً مشکل دولت حسن روحاني با طرح مذکور به ماده ۶ بازنميگردد، بلکه چالشها و تبعات اجرايي شدن مواد ۱ تا ۵ است که ميتواند شرايط را به شدت پيچيده و بغرنج کند و بهگونهاي جمهوري اسلامي ايران را در يک بنبست ديپلماتيک قرار دهد. به واقع طرح مذکور مجلس احياي همان نگاه دولت محمود احمدينژاد بود که نهايتاً پرونده فعاليتهاي هستهاي ايران را از آژانس بينالمللي انرژي اتمي و شوراي حکام به شوراي امنيت سازمان ملل کشاند که با سالها ممارست ديپلماتيک اين پرونده از شوراي امنيت ملي سازمان ملل خارج شده است. بيشک با راديکال شدن فضاي ديپلماتيک و به دنبال آن فضاي سياسي داخلي، در سايه مجبور کردن دولت به اجراي مفاد طرح، آن هم در ماههاي منتهي به انتخابات رياستجمهوري قطعاً گفتمان تکصدايي در کشور حاکم ميشود تا در نهايت گزينه متبوع اين جريان را به کرسي پاستور برساند.
در اين راستا ناديده گرفتن اقداماتي مانند توليد اورانيوم با غناي ۲۰ درصد، ذخيره سالانه اورانيوم با غناي ۲۰ درصد به ميزان حداقل ۱۲۰ کيلوگرم در کشور، افزايش ظرفيت غنيسازي و توليد اورانيوم غني شده با سطح غناي متناسب هر يک از مصارف صلحآميز کشور به ميزان ماهانه حداقل ۵۰۰ کيلوگرم، آغاز عمليات نصب، تزريق گاز، غنيسازي و ذخيرهسازي مواد تا درجه غناي موردنياز، با حداقل ۱۰۰۰ دستگاه ماشينهاي نسل دوم پيشرفته (IR -۲m) ، بهينهسازي و راهاندازي عامل واکنش (راکتور) ۴۰ مگاواتي آب سنگين اراک، طراحي يک عامل واکنش (راکتور) آب سنگين ۴۰ مگاواتي جديد با هدف توليد همسانهاي پايدار (راديو ايزوتوپ)، توقف نظارتهاي فراتر از پادمان از جمله اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي و ... به معناي ناکام گذاشتن تمام تلاشهاي ۷ سال گذشته دولت روحاني است. بنابراين جا داشت مجلس با دعوت...
از محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه، علياکبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي يا حداقل کارشناسان بيطرف حوزه سياست خارجي، مسئولان عاليرتبه بانک مرکزي، اقتصاددانان و تحليلگران بازار نفت نسبت به طراحي واقعبينانه و ارزيابي سياسي، امنيتي، ديپلماتيک و اقتصادي طرح به يک جمعبندي درست ميرسيدند، ولي متاسفانه به دليل همان بينش سياسي حذفگرايانه آستانه انتخابات ۱۴۰۰ و مخالفت جدي دولت، بسياري از تحليلگران، کارشناسان، صاحبنظران و حتي فعالان حوزه رسانه ناديده گرفته شدهاند و در کمترين زمان ممکن (۴۸ ساعت) با ابلاغ اين طرح به دولت به عمد فضاي سياسي و ديپلماتيک کشور به شدت محدود و در نهايت به بنبست ميرسد. بنابراين بايد پرسيد آيا اين طرح و تلاش نمايندگان به واقع براي پر کردن توان چانهزني ديپلماتيک دولت و حفظ برجام است يا آنکه سعي دارند دولت را در واپسين ماههاي حيات سياسياش به مسيري بکشانند که به توفيقي در مذاکره با برجام، باز کردن فضاي مذاکره و بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي دست پيدا نکند تا مبادا امتياز آن به جريان حامي دولت داده شود و از آن به عنوان يک برگ برنده انتخاباتي استفاده شود.
ارسال نظر