۱۰۸۶۲۹۱
۲ نظر
۵۰۱۲
۲ نظر
۵۰۱۲
پ

۵۰۰هزار تومان؟! مگه چی خریدیم؟

کاش آنهایی که برای مردم در مجلس و دولت تصمیم می‌گیرند، دو ماه حقوق نگیرند و از وسایل نقلیه دولتی استفاده نکنند، ببینم چگونه می‌توانند زندگی را سروسامان دهند.

عصرایران: فاکتور را به دست میگیریم. ۵۰۰ هزار تومان؟! مگه چی خریدیم؟ همین چند تا قلم جنس شد پانصد هزار تومان؟ این صحنه تکراری این روزهای بسیاری از ما ایرانی‌هاست. واقعا با دیدن قیمت‌ها برق از سرمان می‌پرد.

واقعا این سبک زندگی تجربه عجیبی است. قیمت‌ها هر روز تغییر می‌کنند و ما هم به آنها عادت می‌کنیم. این روزها ساده‌ترین غذاهای گذشته هم گران و عزیز شده‌اند. دیگر به راحتی نمی‌شود نیمرو خورد.

این سبک زندگی باعث می‌شود بسیاری از سرپرستان خانواده‌ها شرمنده خانواده خود باشند. در زمان‌های نه چندان دور یکی از تفریحات بخشی از مردم رفتن به فروشگاه بود. حالا اما داستان فرق کرده است و رفتن به فروشگاه عذاب الیم است.

بچه‎های خانواده، گرانی را درک نمی‌کنند. نمی‌دانند که پدر و مادرشان با چه زحمتی با چندغاز حقوق، ماه را به پایان می‌رسانند. نمی‌دانند که چگونه با سیلی صورت‌شان را سرخ نگه می‌دارند که دیگران نفهمند روزگار چه سخت می‌گذرد.

همه اینها تازه برای خانواده‌‌هایی است که سرماه حقوق می‌گیرند. هستند برخی که دو ماه یا بیشتر حقوق نمی‌گیرند و من نمی‌دانم آنها زندگی خود را چگونه سپری می‌کنند؟

کاش آنهایی که برای مردم در مجلس و دولت تصمیم می‌گیرند، دو ماه حقوق نگیرند و از وسایل نقلیه دولتی استفاده نکنند، ببینم چگونه می‌توانند زندگی را سروسامان دهند.

در سال‌های نه چندان دور، مردم از مهمانی دادن استقبال می‌کردند. سفره‌ها پهن بود و صاحبخانه از مهمان با روی گشاده استقبال می‌کرد اما حالا به دلیل هزینه‌های زیاد حتی برای یک مهمانی ساده، بخشی از مردم تلاش می‌کنند به بهانه‌های مختلف از مهمانی دادن فرار کنند.

سفر کردن دیر زمانی است برای بسیاری از مردم تبدیل به یک خاطره شده است. واقعا عجیب است که بخشی از جامعه، چند سال است که سفر نمی‌روند و حتی طعم یک پایان هفته شیرین را هم نمی‌چشند. البته در یک سال گذشته، کرونا هم به محبوس کردن ایرانی‌ها در چهار دیواری خانه کمک کرده است.

شرایط به گونه‌ای شده است که بسیاری از ما فقط زندگی می‌کنیم و ماه را به پایان می‌‌رسانیم و نگران ماه آینده و قسط‌های پیش رو هستیم.

زمانی مهاجرت برای رسیدن به دانشگاه خوب و کسب مدارک علمی معتبر بود. برخی هم به دلیل مسائل سیاسی و اجتماعی ترک وطن می‌کردند. حالا اما بسیاری فقط برای رسیدن به یک زندگی معمولی راهی فرنگ می‌شوند. دوستی می‌گفت در حال ترک وطن هستم، فقط به این دلیل که صبح وقتی بیدار می‌شوم با قیمت‌های جدید روبرو نشوم.

یک زندگی عادی یعنی، زندگی که کار و تفریح سرجایش باشد. تورم و گرانی روزانه نباشد. خودروی ۷ میلیونی تبدیل به ماشین ۱۰۰ میلیونی نشود. خانه در جنوبی‌ترین نقطه شهر میلیاردی قیمت نخورد.

روزهای عجیبی را سپری می‌کنیم. تورم، گرانی و کرونا. وقتی پیر شدیم که البته اگر شدیم، چه خاطراتی از این روزها داریم که برای فرزندان‌مان تعریف کنیم.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      زندگانی نه تمرین برای زنده ماندن

    • بدون نام

      امیدوارم خدا جواب آدمهایی که خوشبختی میلیون ها آدم و گرفتن خیلی زود بده

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج