ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (۳۶)
ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما
قاضی ( چارلز ناپی یر ): تووی این دادگاه، آقای میلر، نژاد، آیین و رنگ مهم نیست، همینطور مذهب و گرایشات جنسی.
میلر ( دنزل واشنگتن ): با تمام احترام عالیجناب، ما در این دادگاه زندگی نمی کنیم. درسته؟
Philadelphia| فیلادلفیا ۱۹۹۳| جاناتان دمی
گروهبان دان ( براد پیت ): من این جنگو با کشتن آلمانیا تووی آفریقا شروع کردم، بعدش فرانسه، بعدش بلژیک. حالا دارم آلمانیا رو تووی آلمان می کُشم. تموم می شه، به زودی. ولی قبل از تموم شدن جنگ، افراد زیادی قراره کُشته بشن.
Fury| خشم ۲۰۱۴| دیوید آیر
رابرت ( دنزل واشنگتن ): پیشرفت کن، نمی خواد به کمال برسی.
The Equalizer| اکولایزر ۲۰۱۴| آنتونی فوکوآ
مارتی: من برات یه کار سراغ دارم.
کاراگاه ویسر: خب اگه پولش خوب باشه و قانونی هم باشه، انجامش می دم.
مارتی: نه. چندان قانونی نیست.
کاراگاه ویسر: (بعد از چند ثانیه فکر کردن) خب اگه پولش خوب باشه، انجامش می دم.
Blood Simple| تقاص (فضای خونبار) ۱۹۸۴| برادران کوئن
مادر: عزیز جون همیشه میگفت: اگه هر آرزویی داشته باشی، بین خواب و بیداری از خدا بخوای بهت میده...
یلدا: من هیچی نمیخوام مامان!
اینجا بدون من| ۱۳۸۹| بهرام توکلی
ایپ من ( تونی لئونگ ): می گن "اونی که از همه کاملتره، به نوعی معیوبه". تنها به وسیله ی عیب هاست که می تونیم پیشرفت کنیم. این یه مَثَلِ واقعاً مفیده.
The Grandmaster| استاد اعظم ۲۰۱۳| وونگ کار وای
بهار -اون یکی بیشتر بهت میومد.
نگار (لیلا حاتمی) - کدوم؟
بهار- سرخابیه.تا حالا هم همچین لباسی نداشتی.
نگار- اونو که نمیشه تو فرودگاه پوشید.بعدشم زیادی جوونانه بود.
من که دیگه یه دختر ۱۸ ساله نیستم. یه زن ۳۵ ساله م.
بهار: خب چه فرقی میکنه؟ هر دوتاشون زن ان دیگه.
نگار: خب، یه دختر جوون مغرور تره. دوست داره همش روابطو کشف کنه. دوست داره مرکز توجه باشه. فکر می کنه که از همه زیباتره. بیشتر تو رویا ش زندگی می کنه.
بهار: چه خوب.
نگار: خب اگه مرد دلخواهش بهش توجه نکنه سرخورده میشه.
بهار: چه بد (با خنده)
نگار : همینه دیگه. (با خنده)
چهل سالگی | علیرضا رئیسیان | 1388
هوگو: هر چیزی یه هدف و مقصودی داره، حتی دستگاه‌ها. ساعت‌ها زمان رو حساب میکنن و قطارها آدما رو جابه جا میکنن. همه همون کاری که براش ساخته شدن رو انجام میدن… شاید به خاطر همینه که دیدن دستگاه‌های خراب اینقدر منو ناراحت میکنه. چون نمی‌تونن کاری رو که براش ساخته شدن، انجام بدن. شاید آدما هم همینطوری باشن. اگه هدفت رو گم کنی، مثل اینه که خراب شده باشی.
Hugo| هوگو ۲۰۱۱| مارتین اسکورسیزی
ورنا : چی کار میکنی ؟
تام : دارم راه میرم
ورنا : همیشه اینقدر زیاد اطلاعات میدی؟
تام : دارم تو بارون راه میرم
گذرگاه میلر | ۱۹۹۰
- این پلیسی که کُشتی، زن بود !
+ مگه زنها نمیخوان برابر باشن ؟!... خب بذار برابر باشن !
Ghost Dog | Jim Jarmusch |۱۹۹۹
ری: دیگه حتی رُفقام هم نمی خوان با من حرف بزنن!
اِدی: مطمئنی که رُفقاتن؟!
On the Waterfront | در بارانداز ۱۹۵۴ | الیا کازان
احمد : صبر کن ! صبرکن بهت میگم .
لوسی : می دونی برای چی رفت سراغ این مرتیکه کثافت ؟
چون قیافش شبیه توئه ...
The Past |اصغر فرهادی | ۲۰۱۳
شاید این حرف رو شنیده باشید که میگه بشر توانایی دست یابی به هر چیز رو نداره ....
این حرف دروغه ، بشر جرئت دستیابی به همه چیز رو نداره !
The Prestige | Christopher Nolan| 2006
زندانی : من و بچه ها دربارش حرف زدیم ،به نظرمون آدم صادق و روراستی هستی
گوستاو : خب تا حالا به این مورد متهم نشده بودم ! اما ممنون واسه تعریفت
The Grand Budapest Hotel | ۲۰۱۴ | Wes Anderson
ورونیکا ( سارا میشل ) : توی این دنیا همه ؛ با همه ی وجود ، حتی به قیمت از بین بردن دیگران ، می خوان که زندگی کنن! برای همین هم هیچ کس آدم خسته ای رو که خودش تصمیم گرفته تا دیگه زنده نباشه رو نمی فهمه.
Veronika Decides to Die| ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد ۲۰۰۹| Emily Young
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر