۱۸۶۵۱
۳۵ نظر
۶۸۷۴
۳۵ نظر
۶۸۷۴
پ

بهترین شیوه ابراز تمایل به ازدواج

پدر! مادر! من عاشق شدم

قدیم ها تا روز عقد و عروسی، بعضی عروس و دامادها حتی قیافه همدیگر را هم نمی دیدند و بدون گله و شکایتی سر خانه و زندگی شان می رفتند اما داستان ازدواج های امروزی فرق دارد.

پدر! مادر! من عاشق شدم

مجله تندرستی : قدیم ها تا روز عقد و عروسی، بعضی عروس و دامادها حتی قیافه همدیگر را هم نمی دیدند و بدون گله و شکایتی سر خانه و زندگی شان می رفتند اما داستان ازدواج های امروزی فرق دارد.

خیلی از جوان ها خودشان برای آشنایی با یکدیگر اقدام کرده و سپس خانواده ها را در جریان می گذارند اما اینکه چگونه این موضوع را با خانواده در میان بگذارند، بحثی است که در ادامه می آید. پرویز رزاقی، روان شناس و مدرس دانشگاه به جوانان توصیه می کند که چگونه تمایل خود به ازدواج را با خانواده هایشان در میان بگذارند.

پدر! مادر! من عاشق شدم

پیش زمینه هایی که باید فراهم شود

جوانان قبل از انتقال موضوع ازدواج با خانواده ها، باید چند نکته را درنظر بگیرند تا بتوانند به سوال ها و نگرانی های آن پاسخ دهند:

* قبل از هر چیز باید شناخت کافی از فرد موردنظرشان داشته باشند. این شناخت نیز باید براساس منطق و اطلاعات علمی صحیح باشد.

* از نظر ظاهری با هم تناسب داشته باشند و از نظر تحصیلی فاصله زیادی با هم نداشته باشند.

* پسر، خدمت سربازی را انجام داده است یا نه؟

* هر دو نفر به بلوغ و استقلال اقتصادی رسیده اند یا نه؟

* یکدیگر را از لحاظ ویژگی های شناختی و خلقی بررسی کرده با شند؛ یعنی اینکه طرف مقابل عصبی است یا نه؟ و خیلی موارد دیگر.

* به خاطر جبران ناکامی های گذشته دست به این ازدواج نزنند.

* مسائل مذهبی و دینی را در نظر بگیرند؛ مثلا اگر پسر معتقد به حجاب کامل چادر باشد و دختر این موضوع را رعایت نکند، در آینده مشکل برایشان پیش می آید.

سیاست عقلی و زبانی

* برای مطرح کردن موضوع ازدواج با خانواده باید سیاست عقلی و زبانی به کار برد. این موضوع به هیچ وجه به معنای دروغ گفتن و پنهان کردن حقیقت نیست بلکه به این هدف است که حریم ها شکسته نشوند اما جوان بتواند حرف دلش را بزند؛ در این مورد نکاتی را رعایت کنید:
مخفی کاری نکنید و مساله را با آرامش مطرح کنید.

* موضوع را بین خودتان تمام شده فرض نکنید. چون اگر با مخالفت خانواده مواجه شوید از فرد مقابل دفاع می کنید و این موضوع مقاومت خانواده را در پی دارد؛ پس بهتر است یک راه بازگشت برای خودتان باز بگذارید.

پدر! مادر! من عاشق شدم

* جملاتی را از قبیل اینکه من حتما می خواهم با این فرد ازدواج کنم مطرح نکنید. چون این جملات شما را به هم نمی رساند فقط وضع را وخیم تر می کند.

* اگر دختر موضوع را مطرح می کند باید این سوال را از مادر بپرسد که شما فکر می کنید سن من برای ازدواج مناسب است؟ نظر شما چیست؟ نباید حکم کند و بگوید یک پسری هست که من او را می شناسم و می خواهد به خواستگاری ام بیاید. ابراز مساله به این شکل سبب مقاومت خانواده می شود.

* اگر پسر موضوع را مطرح کرده، به دلیل پسربودن، نوع گفت و گو هم تفاوت می کند. او باید شغل مناسب داشته باشد، سربازی اش را هم رفته باشد. باید از پدر یا مادرش سوال کند که به نظر شما دختری که برای خودم درنظر گرفته ام مناسب است؟ من با او رشد می کنم؟ باتوجه به نکاتی که گفتم این دختر در صورت همسری من، آبروی خانواده مان را حفظ می کند؟

* پدر یا مادر با این سوال ها عملا درگیر موضوع می شوند و این موضوع به ذهنشان خطور می کند که فرزندم از من درمورد ازدواجش استمداد طلبیده است. با این نوع درخواست اعضای خانواده این احساس را دارند که در زندگی فرزندشان مفید هستند.

* اگر از نظر اقتصادی، فرهنگی و طبقاتی اختلافی میان خود و طرف مقابلان می بینید این موضوع را حتما به پدر بگویید. اگر پدر طرف کم سواد است و پدر خودتان استاد دانشگاه است یا طرف مقابل پنج خواهر و برادر دارد و شما تک فرزند هستید، قبل از اینکه خانواده ها با هم رو به رو شوند، با خانواده مطرح کنید.

* شرایطی را فراهم کنید که خانواده شما بتوانند درباره طرف مقابلتان تحقیق کنند. برای این موضوع مقاومت نکنید. این کار خانواده یعنی اینکه شما برای آنها مهم هستید.

* درصورت مطلوب بودن نتیجه تحقیق دو خانواده، به هم فرصت دهید تا یکدیگر را در مجالس مختلف و مراسم ها بهتر بشناسید. با دعوت کردن خانواده طرف مقابل برای صرف شام و برگزاری مهمانی های کوچک خانواده ها بیشتر فرصت شناخت یکدیگر را پیدا می کنند. اگر پدر بعد از تحقیق کافی نه بگوید، حرف او برای شما قابل پذیر تر است. در چنین شرایطی نگذارید آرامش خانواده به هم بریزد و کار را به توهین و پرخاشگری نکشانید.

* اگر با واکنش تند خانواده رو به رو شدید، نباید دفاع کنید. بهتر است در فرصت دیگری باتوجه به ویژگی های روانشناختی خانواده، موضوع را با لحن مناسب و در مکانی که آسیب زا نباشد دوباره مطرح کنید و دلایل مخالفت را از خانواده جویا شوید. در جلسه ای که با حضور اعضای خانواده برگزار شده نباید پرخاشگری کنید. اگر به انتخابی که کرده اید اعتقاد دارید و می دانید انتخاب درستی است، باید خانواده را متقاعد کنید اما نه با قهر و دعوا.

پدر! مادر! من عاشق شدم


ویژگی های یک خانواده موفق

در یک تعریف کلی خانواده ای موفق است که ارتباط بین اعضا و ازدواج هایی که درون این رکن مهم جامعه صورت می گیرد نیز موفق باشد.

** در خانواده های موفق اعضای خانواده گوش شنوا دارند، همدیگر را تایید می کنند و به حرف ها و نظرات یکدیگر احترام می گذارند.

** خوش مشرب هستند، احساس مسوولیت می کنند، درست را از نادرست تشخیص می دهند، محبت و تنبیه در این خانواده ها به اندازه است.

** فرهنگ گفت و گو وجود دارد و به اخلاق پایبندی دارند.

با شرایطی که گفتیم وقتی یکی از اعضای خانواده جوان یا نوجوان مشکل یا مساله را در درون خانواده مطرح می کند همه مشورت می کنند تا او به نتیجه مقولی برسد. در چنین خانواده ای، فرزند علاقه خود را به یک فرد و ازدواج با او پنهان نمی کند. وقتی به سنی برسد که نیاز به ازدواج کردن دارد به راحتی واقعیت را بیان می کند.

اگر جوانی با این موضوع مواجه شود و نتواند به راحتی تصمیم بگیرد و حرف دلش را به خانواده اش منتقل کند، دلیلش این است که او مهارت ابراز این موضوع را کسب نکرده است. این مساله برمی گردد به اینکه اگر این فرد مهارت زندگی را به درستی در خانواده و جامعه آموزش دیده بود، بدون به وجودآمدن مشکلی مساله را با خانواده اش مطرح می کرد. برای سرگرفتن یک ازدواج مراحل مختلفی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد:

** آماده سازی خود، آماده سازی والدین، مرحله شناسایی همسر، مرحله آشنایی، مرحله عقد و عروسی

بحث ما درباره مرحله سوم به بعد است؛ یعنی زمانی که دختر و پسر انتخابشان را کرده اند و حالا می خواهند پدر و مادرشان را در جریان موضوع قرار بدهند. یعنی برگشت به مرحله دو. اگر فردی درگیر این حالت شده باشد ابتدای امر باید خودش را باور داشته و به مرحله ای از رشد عقلی و جسمی رسیده باشد که بتواند به راحتی تصمیم بگیرد و سپس والدینش را در جریان بگذارد. اگر نتواند موضوع را با پدر و مادرش مطرح کند، این فرد هنوز برای امر ازدواج آماده نیست. اگر کسی غیر از این روال، عمل کند، مطمئنا مخفی کاری کرده است که تبعات سویی به دنبال دارد و همه را درگیر خود خواهد ساخت.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • تبسم

      ولى چقدر خوبه بچه ادم اونقدر باهاش رفيق باشه كه مسائلش رو راحت در ميون بگذاره

    • لیلا

      اگر دو نفر همه شرایط لازم رو داشته باشند ولی خانواده یکی از اون دو نفر ( در مورد من خانواده آقا ) مخالفت شدید داشته باشند فقط بخاطر مسایل قومیتی باید چطور مجابشون کرد؟

    • فاران

      در خصوص پرسش لیلا خانم چند نکته رو بگم :
      متأسفانه همیشه خانواده ها تصور میکنند که دختر یا پسر هنوز به درک کامل نرسیده و راه و چاه زندگی رو بلد نیست پس بهتر است ما راه درست رو از نادرست تشخیص بدیم و گوشزد کنیم و همین تصور سبب عدم وصلت دو نفر میشود .
      من خودم تا حدودی به تأثیر قومیت در زندگی اعتقاد دارم ولی این تأثیر آنقدر مهم نیست که زندگی سراسر عشق و علاقه رو زیر سئوال ببرد .
      هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش آغازگر بهترین زندگی بین مردم اون منطقه و شهر باشد و به قول معروف تعجب همگان را برانگیزد اما همه اینها یک تصور است زیرا خوشبختی این نیست که ما می بینیم بلکه خوشبخت کسی است که از زندگی خود نهایت لذت را ببرد .
      مع الوصف راضی کردن والدین در خصوص قومیتها و آداب و رسوم خاصی که دارند بسیار سخت به نظر میرسد و معمولا" سعی میکنند کسی را برای همسری فرزند خود برگزینند که از نزدیکان ، قوم و خویش ، همسایه و همشهری باشند که هر چند بی تأثیر نیست اما خودم شخصا" با این موضوع کاملا" موافق نیستم .

    • queen

      در دوره جدید بهتر بود تیتر را می ذاشتن « پدر ، مادر من ازدواج کردم »

    • akram

      من دچار یک مشکل بزرگ شدم که نمیتونم به کسی بگم حتی خانوادم . موضوع عشقیه اما پای کسی در میون نیست...
      خیلی داره زجرم میده کاش میتونستم با یه روانشناس از نزدیک صحبت کنم البته نه از اونایی که تا چیزی بهشون نگفتی فورا همه چیز و کف دست خانوادت میزارن و .... .
      راستی من حتی نمیتونم با هاشون در اینجور موضوعات حرف بزنم چون میترسم همه حرفاش ... باشه .

    • azim zarei

      بابا کشک چی طرزگفتن چی؟پسددخترمیرن دیگه ام برنمیگردن کسی بگه نه

    • بدون نام

      گفتنش به این آسونیام نیس

    • فاطمه

      داداش من به مادرم گفتش و مادرم کاری براش نکرد دست اخر دختره ازدواج کرد و داداش من نتونست تحمل کنه و معتاد شد البته الان ترک کرده...چه گفتنیه؟

    • امین

      متاسفانه سخت گیری های بیخودی رایج شده این همه میگین اسلام اسلام چرا بهش عمل نمیکنین گزاشتین درکوزه آبشو بخورین خدا گفته برو ازدواج کن روزیت با من وقتی به خدا اطمینان ندارین دیگه حرفی از اسلام نزنین وقتی دو نفر همدیگه رو میخوان دیگه نمیدونم مخالفت ها و دخالت های بیجای خانواده ها چیه این وسط؟

    • لیلا

      سلام.چند ماه پیش با یه پسر افغانی با چت اشنا شدم.۱۷سال دارم حدود ۱۰سال ازم بزرگتره ولی پسری هست که من دوستش دارم.نماز خون و روزه گیر و ....پسره میگه بیاازدواج کنیم ولی من جرئت گفتن ب مادرم رو ندارم خیلی میترسم قبول نکنه.چیکار کنم؟ من و اون واسه هم میمیریم

    • MAHDIEH

      سلام؛
      خیلی خیلی ممنونم. مطالبتون برای بهتر شدن زندگیمون وتصمیم گیری راحت تر مفیدن.
      اجرتون با خدا

    • علی اصغر

      ببخشید من یک سوال داشتم من پسری 15 ساله هستم و یک دختری را خیلی دوست دارم و بی تابی می کنم چطوری خودم را آرام کنم ؟

    • رو

      سلام
      من 13 سالمه ولی توی پارک عاشق یه پسری شدم،3 ماهه هر روز همو میبینیم،ولی من میترسم به مامان بابام بگم و منو مسخره کنن!!طوری ک اگه یک رووز نبینمش افسردگی میگیرم!!فقط برای پارک رفتن و دیدن اوون درس میحوونم
      توروخدا بهم بگین چیکار باید بکنم!!

      پاسخ ها

      • رو

        سلام خونتون کدوم شهره من شاید پسری باشم که میگی

    • سحر

      سلام وقت بخیر
      مطالبتون رو خوندم مفید هستن تشکر
      من حدودا یک سال هست باآقایی هم دوره دانشگاه ارشدم صحبت میکنم البته تنها پدرم از جریان باخبر نیست. نیت خیر هستش و به زودی یعنی قبل از محرم قرار خواستگاری هست.
      ما از دو شهر متفاوتیم.
      الان تمام استرس من این هستش که این آقا رو چطور به پدرم معرفی کنم
      نمیدونم چرا یه حسی بمن میگه که پدرم ممکنه غیرمنطقی برخورد کنه.
      این احساس ترس اجازه صحبت باپدرم رو بهم نمیده.
      درصورای که ما دیگه توی سنی نیستیم که اشتباه تصمیم گرفته باشیم یا از روی احساس‌.
      از طرف آقا همه چی اوکی هست و همه منتظر صحبت من با پدرم هستن.
      به مادرم هم میگم ایشون متاسفانه از من بیشتر میترسن و میگن که خودت باید صحبت کنی.
      اینکه خودم یه تنه برم جلو و اینکه چه جوابی از بابام میشنوم درنهایت قصه شبایی که شده که من از استرس نمیخوابم.
      لطفا لطفا راه حلی بهم بگید چون میترسم دچار افسردگی بشم.
      بااحترام

    • مهدی

      من چند بار به مادرم گفتم به مراتب که هی سنم زیاد شده مسخره کردنشان کم شده واطنایی تموم نشده به پدرم بگم بهتر نیست؟ هردم همسایه اشنا دوستان دوران کودکی و هردو خانوادهایمان در یک سطح هستند کمو بیش باهم در این سن حرف زدیم چون من یکسال جلوترم کتاب های کمک درسیمو به اون دادم ولی بازم نتونستم باهاش وارد بحس ازدواج بشم چکار کنم

    • گلی

      سلام من یک پسری اومده خاستگاریم اول هیچ حسی بهش نداشتم ولی ب مرور زمان عاشقش شدم اونم عاشقمه چطور ب مامانم بگم اونو می خوام؟

    • بدون نام

      سلام من یه دختر ۲۳ ساله هستم با پسری همسن خودم اشنا شدم الان دوساله ازهمه لحاظ بهم میخوریم پیش روانشناس هم رفتیم بهمون اوکی داره از سطح خانواده خوبی هردومون برخورداریم ولی چون سرباز هستش خانوادم قبول نمیکنن واقعا نمیتونم دوسال دیگه تحمل کنم همش کارم گریس خواهش میکنم راه حل بدید
      من فقط میخوام نامزد کنیم اما خانوادمم ب همینم رضایت نمیدن و من مجبورم باز مخفیانه باهاش دراراتباط باشم میترسم ی روز خانوادم از این رابطه بو ببرن و جدامون کنن

    • بهار

      سلام . من دختر 15ساله هستم باپسری سه سال بزرگتر از خودم شدم خیلی بهم علاقه شدید داریم هم دیگه رو دوست دارم خانواده پسر میدونن ولی من خانوادم نمیدونن از ترس اینکه باعث جدایبمون شن ما قصدما ازدواج هست ولی نه الان چند سال دیگر ؛ لطفآ کمکم کنید بهم بگید چجور با خانوادم در میان بگذارم .

    • علی

      سلام لیسانس روانشناسی هستم 24 سالمه وضع مالی پدرمم خوبه،اما چون تو مسئله ی ازدواج سختگیرن فعلا نتونستم علاقه ی خودمو به دختری بینشون مطرح کنم،تصمیممو گرفتم میخام ماه اینده بگم قضیه رو بهشون اگه با من همراه شدن که هیچ،وگرنه تصمیم دارم از صفر شرو کنمو دختر و بردارمو برم شهر دیگه

    • بدون نام

      من دختری 17 ساله ستم که عاشق شدم ولی به پدر و مادرم نمیتونم بگم؟!
      کمکم کنین

      پاسخ ها

      • ارسام

        باید بگی چون ممکنه بعدا پشیمون بشی .

    • ارسام

      باید بگی چونم مکنه بعدا پشیمون بشی.

    • ستی

      من ۱۶ سالمه عاشق یه پسرم ۱۹ سالشه اونم عاشقمه خانوادش در جریانن تحقیق کردن با مادر و برادر خودم پدرمم مدرسه بهش گفته میترسم سه ماه دیگه از سربازی برگرده پدرم بخاطر حرفای مدرسه نزار چون پدرم هنوز تو دوره خودش داره زندگی میکنه جز پدرم همه اوکی هستن ولی از پدرم میترسم بنظرتون چیکار کنم:(!؟

      پاسخ ها

      • بینگو :)

        بنظر من بهتره تو حرکتی نزنی.. پسره با خانوادش بیان جلو :)

    • اپ

      من ۱۳ سالمه فقط بخاطر عشقم درس می خونم تا برم پارک ببینمش میترسم بگم مسخرم کنن بگن بچه ای اما میخوام بهشون ضابط کنم که ربطی به سن نداره و الان نیاز به کمک کنم ترو خدا یه کمکی به من کنید

      پاسخ ها

      • بدون نام

        خیلی کوچولویی بخدا،بعد اینکه اون پسر باید بیادازت خواستگاری کنه نه که تو

    • سحر

      سلام یه دختر ۱۸سالم .عاشق یه پسرم همو دوست داریم واقعا همو میخوایم ولی هر دو در حال تحصیل هستیم.یه ساله رابطه پنهای مجازی داریم.عشقم توی استان همجوار ما سکونت داره زیاد دور نیسیم.نمیدونم چطور ب خانواده ام بگم.اخه خیلی حساس و مذهبی ان.عشقم هم همین مشکل و داره.لطفا کمکمون کنید و راهنمایی کنید

      پاسخ ها

      • jjjjj

        بزارید درستون تموم شه بعد بگین

    • گمنام

      من عاشق دختر همکارم شدم چجوری باید بگم بهش؟؟؟!!

    • zahra

      به نظرم اگه واقعا دوسش داری پا جلو بزار و خیالت راحت کن بهتر از اینکه ک هر روز استرس داشته باشی توکل ب خدا برو جلو و منطقی حرفای دلتو بگو ...ایشالله همه ب آرزو و مراد دلشون برسن..الهی آمین

    • علی

      سلام...من 24 سالمه... تو زندگیم خانم های زیادی میشناسم ولی یکیشون فکرم رو خیلی درگیر خودش کرده... خدا رو شکر کار ماشین مغازه تحصیل سربازی جوره فقط مشکل مسکن دارم که اونم شرایط درست میشه به امید خدا.. دوتا مسئله در مورد اون خانم هست، 3سال از من بزرگترن و هیچ شناختی از خانوادشون ندارم.... متاسفانه شهامت گفتن حرف دلم رو نه به اون خانوم دارم و نه به خانوادم... میترسم دیر بشه... لطفا راهنمایی کنید.

    • صادق

      من عاشق دختری هستم ولی پدرو مادرم راضی نمیشن ک برن خواستگاری فقط بخاطر حرفاو دخالت های خالم ک از اون بنده خداها بد تعریف میکنه میشه کمکم کنید واقعا دیگه دارم روانی میشم از رفتارشون

    • مهرداد

      سلام،من پسر هجده ساله ام که دختر عمویم که هجده سالشع رو دوست دارم،خواستم کمکم کنید که ایا هم سن بودن ما اشکالی دارد؟

    • سجاد

      سلام من پسری14 ساله هستم عاشق یه دختری شدم میخوام به بابام بگم راهنماییم کنید لطفا

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج