آرزوی مطهری پس از کتک خوردن در شیراز

تماشاگران امروز: در مجلس شورای اسلامی، علی مطهری، شبیه هیچ نماینده دیگری نیست. نطق هایش با همه فرق دارد، مواضعی که می گیرد، لحن شجاعانه اش، دفاعش از حقوق اصلاح طلب ها و پافشاری اش بر برخی مواضع اصول گرایانه که گاهی به نظر می رسد دیگر، مساله بسیاری از اصول گرایان هم نیست. حتی بلاهایی هم که سرش می آید قبل از این، سر کسی نیامده. اولی بار شاید ماجرای کشف وسایل شنود در دفترش بود که سروصدا کرد. البته اعترافش بعد از آن داستان به جایی نرسید.

همین چند ماه پیش هم برخی از همکارانش در مجلس، نطقش را نیمه کاره گذاشتند و از تریبون پایینش کشیدند. به قول خودش حرف هایی که ممکن بود به گوش خیلی ها نرسد، با آن شلوغ کاری در ابعادی جهانی بازتاب پیدا کرد. آخرین اتفاق، عجیب ترین اتفاق هم بود. علی مطهری به دعوت انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز به این شهر رفته بود تا در مورد «اسلام و آزادی» سخنرانی کند. در فرودگاه عده ای به او حمله کردند و شیشه های ماشینی را که در آن نشسته بود، شکستند. خودش می گوید قصدشان کشتن یا دست کم ناقص کردنش بوده. راننده با سرعت ماشین را به یک کلانتری می رساند و مطهری و همراهانش جان سالم به در می برند. اصرار می کند که برنامه سخنرانی اش به هم نخورد.


اما نیروی انتظامی مصلحت را در این می بیند که او به تهران برگردد و مجبور می شود برگردد. ۲۴ ساعت بعد از آن اتفاقات، به دکتر علی مطهری زنگ زدیم. قبل از همه این ماجراها تصمیم گرفته بویم عکس او را به عنوان مرد سال روی جلد ببریم. می خواستیم به همین بهانه گپی کوتاه هم بزنیم که به دلیل مشغله آخر سال دکتر و ترکش های حادثه شیراز، در همین چند جمله ای که می خوانید، خلاصه شد.

آقای دکتر حالتان چطور است؟

الحمدلله بد نیستم.

صدمه جدی که ندیدید؟

نه، چشمم کمی مشکل پیدا کرده بود، که به خاطر گاز فلفل بود و بعد اثرش از بین رفت.

ماجرا را در اینستاگرام توضیح داده بودید. الان اینستاگرام شما یک رسانه کامل است؛ خودتان بر آن نظارت دارید؟

خودم نظارت دارم ولی پسرم و یکی از دوستان هم با هم کار می کنند.

نمی خواهید شکایت کنید؟

یک وکیل دارم که پیشنهاد داد پیگیری کند من هم قبول کردم. خودش شیرازی است. فکر می کند کار را دنبال می کند.

امیدی دارید به جایی برسد؟

سخت است به جایی برسد، ولی بی تاثیر نیست. نباید رها کرد، چون فردا این بلا سر شخص دیگری می آید. اگر رها کنیم، ادامه پیدا می کند.

معمولا این شکایت ها به جایی نمی رسد.

بله معمولا به جایی نمی رسد، الان طراح داستان هم تا جایی که من اطلاع دارم آقای {...} است، من خودم حدس می زدم، تحقیق کردیم، دیدیم همین طور است.


بعد از آن ماجرا، دانشجوها با شما تمس نگرفتند؟

با من نه. ولی با دفترمان تماس داشتند، آنها هم بچه ها خیلی ناراحت شدند. تصاویرش هست، من هنوز ندیده ام ولی می گویند خیلی پرشور اعتراض کرده اند.

در حرف هایتان معلوم بود که از دولت هم دلخورید و البته این دلخوری به نظرم طبیعی است.

بله. واقعا استانداری به جای این که اینها را سرکوب و بازداشت کند، دنبال این بود که جلسه برگزار نشود. خب تکلیف آنها چی می شود که این کار را کردند؟ هیچ؛ اصلا انگار اینجا استثناست و هر کار دوست دارند می توانند انجام دهند و این خیلی بد است.

یک طعنه ای هم به آقای لاریجانی و رحمانی فضل زده بودید.

بله، خلاصه چند تنه این طرف آن طرف زدم.

تنه فنی است؛ خطا گرفته نمی شود. (با خنده)

آره فنی بود (با خنده) از اول هم همین بود، ایشان هم آمد گفت استاندارها را نماینده ها انتخاب می کنند، دردسر درست کرد. الان بعضی از این استاندارها از دولت قبل هستند. ایشان {استاندار فارس} هم می گویند همین جور است و دیدگاهش هم همان طور است.

از دولت کسی تماس نگرفت و پیگیری نکرد؟

معاون وزیر علوم با من تماس داشت ولی من همه را برای آقای روحانی و حتی رهبری و نیروی انتظامی و سپاه و وزیر کشور... نامه دادم. سی دی را دادم. ان شاءالله وظیفه مان را انجام می دهیم تا حتی المقدور به نتیجه برسد.


بعضی از دوستان به شوخی گفتند ظاهرا خواسته اند اول کار آقای اشتری، (فرمانده جدید نیروی انتظامی) جلوی پای ایشان آقای مطهری را قبانی کنند.

همین روز اول مسوولیت ایشان بود، آنها واقعا به قصد کشت می زدند، آجر پرت می کنی، یعنی بخورد توی سر آدم معلوم نیست چه می شود، گاز را جلوی من گفته بودند تا یک دقیقه نفسم بالا نمی آمد، شیشه های ماشین کلا پایین آمد.

من عکس ها را دیدم خیلی ترسناک بود. آقای لاریجانی ناراحت نشوند شما این طور به ایشان طعنه زدید. به هر حال ایشان شوهر خواهر شما هستند.

عیب ندارد. فعلا که خارج از کشور هستند (با خنده)

آقای دکتر، در خیلی از این نظرسنجی ها بحث این است که ممکن است چهره سال شما باشید. گزینه ما هم شما هستید. خودتان فکر می کنید در بین این سیاست مدارها کسی بوده که بتواند چهره سال شود؟

سیاست مدار برجسته داریم... (فکر می کند)

کی مثلا؟

مثلا آقای ظریف.

آقای ظریف پارسال هم مطرح بودند، امسال خیلی کار ویژه تری انجام ندادند. کلا بین چهره های رسانه ای و کسی که در افکار عمومی خیلی مطرح شده باشد ، یکی از برجسته ترین ها شما بودید.

شاید؛ نمی دانم.

سردار سلیمانی هم بحثش هست، البته مردم خیلی چیز مشخص و مستندی از ایشان ندیده اند و بیشتر روایت هایی است که می شنویم.

سردار سلیمانی امسال نسبتا مطرح شده. بد نیست خوب است به ایشان نظر بدهیم شاید بهتر باشد.


به هر حال انتخاب ما شما هستید. اگر قرار باشد برای سال جدید یک آرزو داشته باشید، آن آرزو چه خواهدبود؟

آرزو می کنم سال جدید سال خوبی برای گسترش اسلام و انقلاب اسلامی باشد. امیدوارم سال خوبی برای اوضاع اقتصادی کشور باشد و مذاکرات هسته ای به نتیجه مطلوب برسد و شرایط زندگی مردم بهتر شود و تجمل همه بالا برود. امیدوارم آزادی بیان شرایط بهتری پیدا کند.

اینهایی که می گویید فقط آرزوست یا امیدوار هم هستید؟

ما که امیدواریم و باید هم امیدوار باشیم. امیدواری را این خود ماییم که با تلاش مان می سازیم و باید شرایط بهتر را خودمان به وجود بیاوریم.

در مورد آزادی بیان و مذاکرات هسته ای گفتید؛ به نظر می رسد دولت آقای روحانی که در مورد حمایت شما هم هست در زمینه مذاکرات خیلی مصمم و پیگیر است اما در مسائل اجتماعی و در مورد محدودیت ها حساسیت زیادی ندارد.

این که درست است این هست و من نمی دانم آقای روحانی از چی می ترسد. ایشان رییس جمهور هستند و باید از اختیارات شان استفاده کنند و خواسته های مردم را پیگیری کنند. زیبا و شایسته نیست که مردم ناراضی باشند و اتفاقاتی مثل آنچه در شیراز برای ما رخ داد، بیفتد همین انفعال ها کار را به اینجا رسانده که عده ای بی قانون جسور شوند. باید با کسانی که هرج و مرج می کنند بی ملاحظه برخورد شود، محاکمه شوند و نتیجه اش به مردم اعلام شود.


نمی خواهید رفتارتان را تغییر بدهید؟

چرا؟ ما که کارهایمان طبیعی است. کارهای آنها عجیب و غریب است. در شیراز ما اصلا نمی خواستیم حرف سیاسی بزنیم. نمی دانم اینها نگران چی هستند. اگرچه می دانم که شیراز وضعیت خاصی دارد.

با استاندار صحبت نکردید؟

امروز (چهارشنبه) با استاندار فارس صحبت می کردم و حرف شان این بود که قصور از آنها نیست و می خواهند ماجرا را پیگیری کنند.

فکرش را بکنید راننده تاکسی که ما را می رساند تازه هشت روز بود که ماشین اش را تحویل گرفته بود و همه دیدند ماشینش به چه روزی افتاد.

البته بهش گفته اند برایش جبران می کنند. امیدواریم این اتفاق بیفتد. برای همه مردم ایران آرزوی خیر و خوشی داریم.