چــه سنی برای عاشق شدن مناسب است؟

اولا اینکه معلومه انسان بعد از 8سال دوست بودن با یه دختر و رسیدن به همه ی خواسته هاش از اون دختر که 8 سال پیش میگفته من براش میمیرم و دوسش دارم و میخوام باهاش ازدواج کنم" دلسرد میشه و به عبارت خودمونی ها قیدشو میزنه.
در ضمن پول هم مهم هست این نیست که پول مهم نباشه یه ضرب المثل قدیمی هست که میگه [گشنگی نکشیدی که عشق یادت بره]
من میدونم الان منفی های که میگیرم بیشتر از مثبت هاست فقط خواهش میکنم رو هوا مثبت ویا منفی ندید یکم تفکر کنید
ودر پایان امیدوارم همتون به خواسته هاتون برسید و امیدوارم به کم قانع نباشید.
باتشکر

man ba agha hasan71 moafegh hastam.............. to in rozegar age pol nadashte bashi hich eshgh nadare...... in yek vagheeiyat hastesh........... albate motlaghe nist in mozo.............. ya hagh...

حسن جان سلام. با پاراگراف اولت مخالفم . تا زمانی که مرد به زن رو به چشم یک وسیله نگاه کنه مسلما خسته می شه ازش . مثل ماشین مثل لباس مثل خونه و.... پس چطوره که اروپائیا و کلا جاهایی که این دید رو به زنشون ندارند تازه بعد از فرضا 15 سال دوستی با طرف ازدواج می کنن؟ و در اخر اینکه من بهت مثبت دادم چون حرف بدی نزدی نظرتو دادی

اینجا ایرانه نه اروپا من با نظر حسن جون موافقم

من عاشقه یه دختره از اقواممونمم شما چی عاشق نیستین

من زززززززززززززززززززززززززززززززززززننننننننننننننننننن میخواااااااااااااااااااااااااااممممممممممم!!!!!!!!!!!!!!!!!!

عاشقی ادمو میسوزونه................

خیلی عاشق بودن سخته

من عاشق شدم شماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا چي

سلام آقا حسن من با نظر شما کاملا موافقم . ولی با این همه نزدیک یه سالو نیمه عاشق یه نفرم و باهاش دوستم قراره این دوستیمون تا چهار سال ادامه داشته باشه .واسمون دعا کنید بهم برسیم

عاشقی دردیه که وقتی گرفتارش میشی دیگه دردمون نداره !!!!!!!
دوری از عشق خیلی سخته

بزرگی میگه عشق اتشیه که هرروز بیشتر از دیروز شعله ورتر میشه پس بااین تفکیک اولین عشق گداخته ترین و شعله ورترین اتشو داره پس سعی کنین همیشه عاشق یکی بشین و به پاش بمونین چون در غیر اینصورت همیشه دلباخته یکی دیه ای هستید ومنگو احساسی میمونید عشق اول بهترین عشق برا همه اس به امید وارزویه خوشبختی برای تک تک عاشقان ودوستان گلم یاعلی....

من سارام 17سالمه عاشق یه پسر 18ساله شدم دو سال باهم دوست بودیم و میخواستیم باهم از دواج کنیم خیلی همدیگرو دوست داشتیم درحد مرگ.ولی به دلیل مخالفت خانواده هامون نشدو ما از هم جدا شدیم هردو مون داریم عذاب میکشیم لطفا راهنماییم کنید.

آقا من عاشق شدم چیکار کنم همش تو فکرشم،، اصن به کارهام نمیرسم ،، یه آدم خیر خواه کمکم کنه لطفا♡♡♡♡

آقا من عاشق شدم چیکار کنم همش تو فکرشم،، اصن به کارهام نمیرسم ،، یه آدم خیر خواه کمکم کنه لطفا♡♡♡♡

آقا من عاشق شدم چیکار کنم همش تو فکرشم،، اصن به کارهام نمیرسم ،، یه آدم خیر خواه کمکم کنه لطفا♡♡♡♡

تورو خدا همکاری کنید

واقعا عاشقی به سن نیست شاید خنده دار باشه ولی من یه دختر ۱۵ سالم که به شدت عاشق یه نفرم ولی حیف نمی تونم بهش بگهم

من باهمتون موافقم عشق به سن نیستم من الان16سالمه عاشق یه پسر24 شدم ولی نمیتونم بش بگم چون خانوادم مخالفن ولی هرکی عشق داره توروخدا تنهاش نذارین که عذاب آور

سلام به روی شما عاشقان تنها ،هم آوازان من، هم دردان من، امید و ارم همتون به عشقتون برسین. واقعا عشق در سنین پایین کشندس نه می تونی با خودش حرف بزنی نه با پدر و مادرت. همش ما باید با درد خودمون بسوزیم و بسازیم. من 15 سالمه و عاشق یه دختر 18 ساله شدم و دارم می رم.

منم 16 سالمه عشقمم 16 سالشه ...بدون شب بخیرش خوابم نمیبره اونم همینجوریه...فقط اون شبا گریه میکنه میگه بهم میرسین یعنی و واقعا نمیدونم کارمون اشتباهه یا نه ..کمک کنید

من 16 ساله ام و الان عاشق کسی شدم ک هم احساسم و هم عقلم بهم میگن بهترین فردی بود ک میشد باهاش بود...درضمن دوستای عزیزم هیچوقت وابستگی عاطفی ک ب طرفتون پیدا کردینو با عشق اشتباه نگیرین.عشق واقعی مقدسه و نسیب هرکی بشه اون خوشبخت ترینه.امیدوارم اگ عاشق ادم خوبی شدید حتما بهم برسید...

عاشقی بدترین درد دنیاست من عاشق یه نفرم ولی نمیتونم بهش بگم

سلام
عاشقی سخته وقتی عاشق کسی باشی که خیلی ازت دوره و شاید اصلا تو رو نمیشناسه سخت تر هم میشه....!

سلام من عاشق دختری هسم که اختلاف سنیمون1ساله 17سالمه اصلا هم برا هواهوس باهاش دوست نشدم اونم واقعا دوسم داره خیلی هم منو امتحان کرده که به گفته خودش اون پسری که خودش میخواسه گیر اورده میخواسم بدونم عاشقی تو این سن مشکلی نداره یعنی بد نیس .
لطفا جواب بدین.

سلام منم عاشق پسرعمومم اونم منو دوس داره اما چون خانوادم مخالفن تصمیم گرفتم فراموشش کنم خیلی سخته واقعا این کارو بکنم

سلام بچه ها.
تو سن کم عاشق شدن جرم نیست ولی نمیدونم چرا به ادم میخندن.
سلامتی همه ی عاشقا دوستون دارم

سلام بچه ها.
تو سن کم عاشق شدن جرم نیست ولی نمیدونم چرا به ادم میخندن.
سلامتی همه ی عاشقا دوستون دارم

سلام به همگی عشق رو باور داشته باشید !
من تا قبل از اینکه عاشق بشم میگفتم اصلا یعنی چی ! این فیلم ها و اهنگ و.....که راجع به عشق می‌گفتن رو اصلا نمیتونستم درک کنم و لجم می‌گرفت چرا همش میگفتن ای عاشقا ای عاشقی درد بدیه اصلا باور نداشتم ولی حالا که خودم عاشق شدم میگم که واقعا حساب عاشقا از همه ادما جداست! امیدوارمکسایی که عاشق نشدن از این حرفم لجشون ننگیره ! عشق خیلی فراموشش سخته مواظب باشین تو سنین کم عاشق کسی نشین که بهش نمیرسین چون وقت این چیزا نیست اصلا فقط میسوزید تا قبل ۲۹۰ سالگی اصلا عاشق کسی نشین که اخرش با کمال نامردی از هم جدا میشین

هییییییی چیزی واس گفتن ندارم ولی عاشقی یعنی خودکشی عاشقی هیچوقت عاشق نشید چون هیچکس لیاقت عاشق شدن نداره بحث خدا امامان جداس اینو از من بشنوید هیچ وقت برای دوستی عاشق نشوید هیچوقت هیچکس

سلام من یه پسر هفده ساله هستم خانواده خیلی پولداری دارم فوتبالمم خوبه از الان ایندم تکمیل درسمم جز شاگرد های خوب هستم . همیشه تو زندگیم هیچکس ادم حساب نکردمم ولی عاشق یه دختر شهرستانی شدم با هم دوستیم ولی خانواداش از نظر هیچی به ما نمیخورن اینم نمیدونم دختر واقعا عاشقم هست یا نه من خیلی غیرتی هستم ولی دختر با همه پسر های فامیل شون میپره خیلی خواستم ازش جدا بشم ولی نمی تونم تورخدا یکی بگه چی کار کنم

سلام دوستان...به نظر من عاشق شدن سن و سال نمیشناسه بزارین راستش رو بگم من 14 سالمه و عاشق یه پسر 18 ساله شدم میدونم شما الان میخواین بگین که تو بچه ای و هنوز خامی و ....ولی سختی هایی که من در این راه برای رسیدن به عشقم کشیدم مطمئنم هیچ کدوم از شما این سختی ها رو تجربه نکردین و نخواهید کرد ممنونم از حضورتون فعلا بای.....راستی یه صلوات بفرستین برای اینکه همه ی عاشق ها به هم برسن الهی امین

به نظر من باید اسم مطلب رو میزاشتین سن ازدواج
چون میگی در سنین بالا تر تجربه بیشتره اما این تجربه داخله سن بالا از عاشقی در نوجوانی است

من عاشقم یکی از اقواممون شدم.همسنمه.(۱۵)ولی نمیدونم که اونم دوسم داره یا نه.راهنماییم کنید.

نظر من اینه که عشق هییییچ ربطییییییی به سن سال نداره...هیچ ربطی...چون عشق سن و سال نمیشناسه...به نظر من عشق در دوران نوجوانی اصلا هم بد نیست...اگر واقعی باشه...دو طرفه باشه...خیلی هم خوبه...چون اون موقع خیالت راحته که دوست داره...و اگه واقعا عاشقت باشه هیچ وقت ولت نمیکنه.

يه دبير فارسي داشتم ميگفت عشق خودش سر وقتش مياد...فقط يكم لياقت ميخواد كه همه ندارنو شهوت رو قاطيش ميكنن..

منم ۱۵ سالمه همین دردو دارم ولی .... دیگه حرف زدنم الکیه اخه دردمو دوا نمیکنه

سلام من ۱۵سالمه تو یه مراسم عقد یه دختری رو دیدم عاشقش شدم بعد اونم زوول زده بود تو چشمم منم زوول زدم تو چشم اون فک کنم منتظر بود بهش چشمک بزنم ولی من احمقو بگو هیچ کاری انجام ندادم الان یه ذره مونده بمیرم برای دوباره دیدنش واقعا دور از عشق سخته

سلام عزیزان.به نظر من عشق بزرگترین ریسک زندگیه.مخصوصا تو این دور و زمونه که فقط خودت باید خودتو حمایت کنی.پس سعی کنید همون اوایل که زیاد به همدیگه وابسته نشدید یکم عاقلانه فکر کنید و درست تصمیم بگیرید.ولی بعد از وابستگی شدید دیگه کاریش نمیشه کرد اونوقت باید با افکارت بسوزی و بسازی.موفق باشید.

سلام من ۱۴سالمه عاشق شدم ولی روم نیشه به کسی بگم و فقط خودم میدونم

دیدگاه جوونا به عشق با بالارفتن سنشون تغییر میکنه..مثلا اگه تو 16 17 سالگی عاشق یکی شدن تو سنای 23 24 یه دیدگاه دیگه ای دارن نسبت ب اون دورانشون و عشقشون من خودم به رفتارای اون زمانم خندم میگیره البته اینم بدونید ک عشق همون علاقه شدید قلبی هست و هیچوقت تو رابطه ها وابسته نشین ولی شدیدا هم دوسش داشتین خوبه اما وابسته نشین ک پدرتون در میاد..ایشالا همه عاشقا ب عشقشون برسن

میشه برام دعا کنید با اینکه پیرم و نمیتونم عاشق بشم باز عاشق بشم که از این پوچی در بیان؟ خواهش میکنم از همه تون . به دعاتون احتیاج دارم. دعای من مستجاب نمیشه چون آدم بد و کثیفی ام

میشه برام دعا کنید با اینکه پیرم و نمیتونم عاشق بشم باز عاشق بشم که از این پوچی در بیان؟ خواهش میکنم از همه تون . به دعاتون احتیاج دارم. دعای من مستجاب نمیشه چون آدم بد و کثیفی ام

از این پوچی و افسردگی در بیام

من 16سالمه و عاشق دختر خاله ام شده ام هر كاري ميكنم نميتونم اين موضوع را به خانواده ام بگم
من هرشب خوابش رو مي بينم

پول باشه همه چی حله

سلام دوستان عزیز کی گفته پول داشته باشی
همه چی حله عشق واقعی اصلن به پول سن
موقعیت اجتماعی بالاشهری پاین شهری ربط نداره
عشق اصن شاهو گدا نداره

از کرمانشاه بچه های کرمانشاه عاشق نمیشن

سلام بچه ها علی هستم از اهواز عاشق دختر عموم شدم ولی ای کاش بدونه که چقد دوسش دارم

سلام به نظر منم عشق سن و سال نميخواد

يه درک خيلي قوي ميخواد كه بتوني عشقتو درک کني

سلام منم عاشق پسر خالم شدم ولی نمی تونم بهش بگم 7سال که عاشقشم.

من دوسال بود عاشق يكي بودم ولي وقتي به هم كلاسي هام بعد يه مدتي دوتاشون رو باهاش ديدم ك خيلي قلبم شكست و به خاطرش چند بار دست به تيغ شدم واقعا دنياي نامرديه

سلام دوستان به نظر من هم عشق سن و سال نمیخواد تو باید یه حس قوی داشته باشی که اسم حس خودتو بزاری عشق نه مثل هوس .عشق سن و سال نمیخواد ولی بعضی از خانواده کاری جز نصیحت و چرت و پرت گفتن بلد نیستن تا میری باهاشون دردو دل کنی بهت میگن نه خیلی زوده تو هنوز بچه ای مشکل اینجاست اگه کارشون بهت بیوفته میگن تو دیگه بزرگ شدی ولی تا پای اینجور چیزا در میون باشه بچه حسابت میکنن

خیلی ممنون از اینکه به من روحی دادی

دوستان اینی که میگم نظر شخصی بندس......من نظرات دوستان و خوندم و چیزی که دیدم این بود که متاسفانه اکثرا این افراد عاشق پیشه بین 15 تا 20 سال سن دارن..و این سن در حال کاهش میبیاشد....من نمیخوام بگم عشق بده....اتفاقا خیلی هم خوبه و متعالی....ولی.....به زمانش،،به شرایطش و .......من واسم جای سواله اون دوستمون که خیلی کم سن و ساله میگه میخوام با طرفم ازدواج کنم.....به نظرم این اشتباهه محضه....اشتباه یک قرارداد اجتماعی که در اون طرفین مسوولیتهایی رو میپذیرند....ازدواج بچه بازی نیس....خرج داره....پول میخواد و مهمتر از همه شرایطش....همیشه میگن با همسان خودت ازدواج کن نه کسی که ظاهرا شبیهته......حالا به فرض این فرد 16 ساله پولداره ماشین داره و امکانات ولی معیار وصلی مهمتر از اینا اینه که به طرف مقابل بخوره و سازش داشته باشن....میخوام بگم که این جور عشق ها بدرد نمیخوره...و همش یه سری احساسات زودگذر عاطفیه.....یه استادی حرف خوبی میزد..انسان تو این سن عشق رو احساس میکنه ولی درکش نمیکنه.....خیلی مواظب باشین....چون همیشه اولش راحته اول این رابطه ها لذت بخشه و ادم احساس بزرگی بهش دست میده ولی به تدریج وابستگی ریشه میگیره و این ریشه قویتر میشه تا جاییکه این دونفر یک روز هم نمتونن همو نبینن و باید همو حتما ببینن و صد در صد این میتونه موجب افت تحصیلی..استرس درونی مستمر...وافسردگی و هزارو یک مرض دیگه بشه....پس چه بهتر انسان تو این سن جوونی و فعالیت با دوستان همجنس خودش بگرده و خوش بگذرونه چون دنیا دوروزه،،،،این سنا بگذره دیگه برنخواهد گشت و خوش بحال کسی که خاطرات خوبی از جوونیش تو ذهنش باشه و بگه من فلان کارک کردم و فلان چیزو تجربه کردم به جای این که بگه تو اون سنا وقتمو با غیر همجنسم سپری کردم و .....و بازگو کردن همینا انسانو رنج و عذاب روحی میده.....این یه نصیحت برادرانه از طرف من بودش......دیگه انسان انتخاب با خودشه ولی ولی ولی خوش به حال کسی که به سنش زندگی کنه یعنی به موقع تحصیل ....کار......فعالیت......تفریح......ودر نهایت ازدواج با شخص مناسب با انسان مناسب و در سن مناسب که در این صورت دیگه خیالتم راحته که تا اخر عمر با کسی که دوستش داری زندگی میکنی و لذت میبری به جای دوستیهای خیالی و زود گذر که اخرش هیچ سودی نداره.......انتخاب با شماس...

سلام وخسته نباشید من یک عاشق 15ساله هستم من تا حالا به دو نفر عاشق شدم از شانسم اولیش که براش میمردم رفت یک شهر دیگه که دست رسی بهش امکان نداشت دومی بهم میگفت داداش بهش گفتم دوستت دارم هیچی نگفت رفت حالا بگذریم من روزی با امید خدا توبه کردم ولی حالا هم باز عاشقش هم دوومی رو میگم و میخوام بدونم کسی میدونه اگه عاشق واقعی باشی میتونی بهش نگاه کنی یا گناه هستش میخوام اینو بدونم دوستان سنم 15ساله میخوام عاشقش بمونم و در سن مناسب ازدواج کنم و من مثل یه ادم بزرگ همه چیو میفهمم پول. عشق. تفاوت........
میخوام بگم که اگه کسی رو دوست دارید واسه شهوت.... دوسش نداشته باشین واسه عشق همسری بخواینش همین و به مراد دل خودتون برسین یا علی منتظر نظرتون درباره ای این مطلب هستم

سلام منتظر نظرهاتون هستم

آدم تو هر سنی که باشه عاشق میشه ولی خب باید زاویه ی دیدمون به عشق درست باشه وگرنه خودمون اذیت میشیم

عشق بستگی به دیدگاه اون آدم داره سنش مهم نیست

دوستان عزیز هر چیزی زمانی داره مخصوصا عاشقی که سرتاسرزندگی رو فرامیگیره من خودمم سنم کم اما هیچوقت نزاشتم کسی قلب و ذهنم و درگیر خودش کنه سن نوجوونی فقط و فقط سن فراگرفتن علم و دانش بالاخره هرکس یه هدفی توی زندگیش داره نمیگم همش فراگرفتن دانش اما عشق نه چون فقط و فقط ذهنت و مشغول میکنه و از لحاظ روحی بهت اسیب میرسونه در سنین بالاتر میشه عاشق شد و عاشقی کرد اما هیچوقت نمیشه به عقب برگشت و از نو برای هدفت تلاش کرد یا حق

عشق تو نوجوونی خریت محضه....بعدشم حیف نیست احساس پاک اون دوره و شور اشتیاق نوجوونیتون و ب ........بزنین واسه دوستیایی ک هیچی اخرش نیست فقط دردسره

من 14سالمه عاشق دکترم شدم اون زن داره و همينطور بچه هم داره من خيلی دوستش دارم واون خيلی مهربونه و خيلی بهم توجه ميکنه.چطور بفهمم اونم منو دوست داره يانه اصن اونکه زن و بچه داره ميتونه عاشق شه باز،منتظر نظرتون هستم دوستان

سلام .من تو دانشگاه از یه نفر خوشم اومده البته اون اولش بی اعتنایی میکرد نسبت به من ولی الان حس میکنم داره به من توجه میکنه نمیدونم چیکار کنم چون من قبلا یه تجربه بد داشتم یعنی یه نفرو دوست داشتم بعد نتونستم بهش بگم بعدش ازدواج کرد.الان تو همون وضیعت قبل گیر کردم .24 سالمه.چه جوری بهش بگم ؟

فکر نمیکنم هیچ کدومتون از من سنش کمتر بوده زمانی که عاشق شده..من 13 سالم بود عاشقه یه پسری شدم تا 5 سالم باهم بودیم عاشق تره خودم وجود نداشت .....ولم کرد..هیچ عشقی ماندگار نیست الان 19سالمه 1 ساله میگذره از تموم شدنه رابطمون(که با بهونه ی الکی تمومش کرد)منم که غرورمو نخواستم بشکنم سمتش نرفتم ...دیگه نه من کاری به اون دارم نه اون کاری به من داره مثله دوتا غریبه.ولی کلا خواستم بگم که درسه عبرت بشه

سلام خسته نباشیدمن ی پسر 17 سالم ک با هر قشری از ادما بودم در جامعه ب نظر من هر پسری یا دختریا نمیشه باهم مقایسه کرد یکی ی افکار داره یکی ی افکار دیگه یکی ی هدف داره یکی دیگه ی هدف دیگه پ لطفا با نظر خودتون بقیه را نا امید نکنین اگه عشق واقعی باشه مطمئن باش اگر قسمت باشه ب هم میرسن توجه کنین از سن بلوغ ب بالا هرفردی هم میتونه عاشق بشه هم زندگی تشکیل بده ولی در این زمونه ب نظر من نمیشه از 18 سالگی ب پایین زندگی تشکیل داد چون باعث اذیت میشه هرگی واسش ی حرفی در میاره پ عشق را نه ولی زندگی ی زمانی داره پ درس و با فکر تصمیم بگیرید لطفا ممنونم از همتون بابت نظراتون

سلام دوستان 19سالمه ودانشجوی پرستاری دانشگاه اصفهانم من ازیکی ازاطرافیانم حدودایکسال خوشم میومد البته اونم بهم کم توجه نبود؛منم بهش پیام دادم وبهش گفتم ازت خوشم اومده والان کلی روزهای خوب روباهم میگذرونیم.

درضمن من اولین بارم بود که به خودم اجازه دادم بخوام بایه پسردوست بشم وبهش ابرازاحساس کنم تاالان همه فکرم دانشگاهم بود وبعدازاینکه بهش گفتم اونم خیلی خوشحال شدوگفت فکرمیکرده من بهش جواب منفی میدادم اخه تقصیرخودم بودمن جوری رفتارمیکردم که اون بی خیال بشه امابعدش پشیمون شدم وخودم دست به کارشدم.اون یه پسر کرمانشاهیه ومن واقعادوسش دارم♡

من که تاحالا عاشق نشدم اصلا احساس ندارم امیدوارم در اینده به مشکل نخورم خیلی دوس دارم با یه دختر رابطه برقرار کنم اما نمیتونم تظاهر کنم که دوسش دارم شایدم هنوز کسی نتونسته توجهمو جلب کنه به هر حالا امیدوارم شما به ارزوتون برسین

به نظرمنکه عشق های امروز همش یایکطرفس یااینکه بعدش یه خیانتی شکل میگیره منکه به شخصه تجربه خوبی ندارم پسرهافقط ازدوستی یه هدف دارن اونم اسیب رسوندن به دختراس اگه واقعاعاشق طرفن برن خاستگاریش!

اینکه عشق سن و سال نمیشناسه درست
ولی خداییش عاشق شدن تو دوران مدرسه آدم رو داغون میکنه
از همه چیز آدم میونه نه درس میخونه نه زندگی میکنه
حداقل بگیم زمان دانشگاه بهتره
اونموقع آدم چشمش بیشتر باز میشه
اگه تونستی اونموقع هنوزم بگی عاشقشی و هیچکس به چشمت نیاد
میشه گفت عاشقی
من خودم عاشقم عاشق دختری شدم دوسش دارم همونطور که اون دوسم داره اونقدری نیست که باهمیم ولی هم دیگرو درک میکنیم تو هر حالت
دعا کنید بهم برسیم
دارم کار میکنم پول پس انداز کنم تا وقتی بتونم از درس پول در بیارم

آفرین به شما واقعاخوشم اومد
انشالله که به عشقتون برسید...

به نظر من عشق اصلا سن و سال نمیشناسه همون طور که یه مرد 60 ساله عاشق میشه یه دختر 14 یا 15 ساله هم عاشق میشه .
من خودم 14 سالمه و عاشق یه پسری شدم و بدون در نظر گرفتن غرورم خیلی طبیعی بهش گفتم و متوجه شدم که اونم منو دوست داره و الان حدود 8 ماه که با هم دوستیم و هیچ مشکلی هم نیست به نظرم آدم وقتی عاشق میشه خیلی بهتره که رک و راست بره به طرفش بگه و حتی یک در صدم به غرورش فکر نکنه.
مرسی وقت گذاشتین بای

بعضی وقتها آدم یه رفتارهایی روازطرفش میبینه که واقعاااااواسه خودش متاسف میشه من حتی یکبارهم باپسری ک اینقددوسش داشتم وبش گفتم بیرون نرفتم اماازهمون اول معلوم بودزیااادی سرش شلوغه وکلابیخیال هم شدیم چون من تاحالاباکسی نبودم این اولین بارم بوداماکلاازعاشقی منصرف شدم الان واقعاداغونم من19سالمه واون24امااصلادرکی ازاحساسم نداشت فقط به یه چیزفکرمیکردمتاسفانه.....امیدوارم هیچوقت عاشق نشم

سلام من ۱۴ سالمه و عاشق دختر عمم شدم!
شاید بگین این دیگه خیلی زوده که عاشق بشه
ولی اتفاقیه که افتاده نمیتونم از فکرش بیرون بیام هر وقت هم تو مجلس یا مهمونی چیزی میبینمش از خود بیخود میشم
بعضی وقتا هم یه حرکاتی واسه خودنمایی انجام میدم
به طوری که یه بار الکی با یکی از فامیلا دعوا کردم و حسابی کتکش زدم دست خودم نبود
بعضی وقتا هم اون انقدر بهم خیره میشه و لبخند میزنه که منم مغرور میشم و محل بهش نمیزارم و قیافه میگیرم
همیشه هم وقتی میریم جایی که اونا هم هستن بهترین لباسامو میپوشم و حتما میرم حموم
خلاصه جلوش دیوونه بازی زیاد درمیارم
ولی مشکل من یه چیز دیگست!!!
مشکلم اینه که برادر فاطیما همون دخترعمم که عاشقش شدم به تازگی ازدواج کرده و در اون خانواده ای که باهاش وصلت کردن پسری هست که خیلی سعی میکنه به فاطیما نزدیک بشه
و اینم بگم که خانواده هاشون زیاد با هم رفت و آمد میکنن
و اینا منو خیلی ناراحت و عصبی میکنه
تا حدی که بعضی وقتا گوشه گیر میشم و هرروز دارم بیشتر حرس میخورم و اینم فهمیدم که پسره به فاطیما علاقه داره
الان تکلیف من چیه خیلی اذیتم

سلام من ۱۴ سالمه و عاشق دختر عمم شدم!
شاید بگین این دیگه خیلی زوده که عاشق بشه
ولی اتفاقیه که افتاده نمیتونم از فکرش بیرون بیام هر وقت هم تو مجلس یا مهمونی چیزی میبینمش از خود بیخود میشم
بعضی وقتا هم یه حرکاتی واسه خودنمایی انجام میدم
به طوری که یه بار الکی با یکی از فامیلا دعوا کردم و حسابی کتکش زدم دست خودم نبود
بعضی وقتا هم اون انقدر بهم خیره میشه و لبخند میزنه که منم مغرور میشم و محل بهش نمیزارم و قیافه میگیرم
همیشه هم وقتی میریم جایی که اونا هم هستن بهترین لباسامو میپوشم و حتما میرم حموم
خلاصه جلوش دیوونه بازی زیاد درمیارم
ولی مشکل من یه چیز دیگست!!!
مشکلم اینه که برادر فاطیما همون دخترعمم که عاشقش شدم به تازگی ازدواج کرده و در اون خانواده ای که باهاش وصلت کردن پسری هست که خیلی سعی میکنه به فاطیما نزدیک بشه
و اینم بگم که خانواده هاشون زیاد با هم رفت و آمد میکنن
و اینا منو خیلی ناراحت و عصبی میکنه
تا حدی که بعضی وقتا گوشه گیر میشم و هرروز دارم بیشتر حرس میخورم و اینم فهمیدم که پسره به فاطیما علاقه داره
الان تکلیف من چیه خیلی اذیتم

اقاایلیا من اگه جای شمااصلاااا خودمادرگیرفکرهای بیخود نمیکردم شمامطمئن باش اگه دخترعمت واقعادوست داشته باشه تحت هرشرایطی سمت کسی نمیره اگه هم دیدی رفت که چه بهتر یعنی اصلاواسش مهم نبودی.من خودم دخترم19سالمه بایه نفربه هم علاقمندشدیم24سالشه تاالان خاستگارهای بهترازاونم داشتم امامن واقعافقط به اون علاقه دارم الان هم یک ماهی میشه نامزدیم...
شماهم امیدت ب خدا اگه قسمت باشه ماااال خودته؛اگه هم نباشه که دیگه دست تونیست...

سلام دوستان من تمام نظرات رو خوندم من 12سالم هست و واقعا از ته قلبم عاشق یه دختری شدم مدرسه ی دخترا جفت مدرسه ی ما هست و هر روز میبینمش(در ضمن عشقمم هم از روی هوس بازی نیست)خب من دیونشم خونشون هم یاد گرفتم و هر روز کنار پارک رو به روی خونشون میرفتم از اونجا چشمک زدن و دست تکون دادن و.... بوده بنظرم هر دومون همدیگر رو دوست داریم ولی سر کلاس وقتی داشتم براش نامه مینوشتم تو اوج عاشقی معلم برگمو گرفت داد به مدیر و ... زندگیم هر روز گریه و زاری سوختن از ته دل و بازم گریه بعضی موقه ها بعضی از دوستام رو میفرستم خبرشو بهم بده خلاصه هر روز دارم می سوزم دلم میخواد برم دم در خونشون بببینمش چون وقتی نبینمی دلم می سوزه ولی اگه کسی منو ببینه فاتحه ی من خوندس من سنم از شما کمتره اگه فکری دارین بگین ممنون

عزیزم نظر منابخوای میگم تواین سنی که هستی طبیعیه پیش بیاد البته هرچندمیگی ازروی هوس نیست امااخرش بعدیه مدتی ادم ازطرف دلسردمیشه البته بستگی ب دوطرف داره شایداونم اونقدری دوست داشته باشه ک دوام داشته باشه اماخب تویه شرایط مناسب که همه چیزعالیه بروبهش بگومن بهت علاقه پیداکردم ونظرت چیه ی مدتی درارتباط باشیم تاشناخت پیداکنیم اونوقت دیگه بستگی ب اون داره....
ولی خب درکل سنتونم کمه مواظب باشید تصمیم درست بگیرید
موفق باشید.

من ٣٣ سالمه، ديگه عاشق نميشم، از اين موضوع خيلي ناراحتم، چون بدون عشق واقعا زندگي قشنگ نيست، الان با يكي دوستم، ولي اصلا نميدونم چقدر دوستش دارم ولي ميدونم عاشقش نيستم، خيلي دلم ميخواد عاشقش باشم ولي هيچ راهي نميبينم، چون عشق رابطه آدمو زيبا تر مي كنه و لذتشو بالاتر ميبرد. اگر ايده اي داريد كمكم كنيد ممنون ميشم.

شراره جون اگه فکرمیکنی نمیتونی باطرفت کناربیایی بهتره رهاش کنی البته بعدازاینکه مطمئن شد

من جدیدا بایه نفرتودانشگاه اشناشدم خودم دندونپزشکی میخونم امااون اتاق عمل میخونه نمیدونم چراحس میکنم شایدبعدا یه نفرحداقل هم سطح خودم پیدامیکردم اماازطرفی بهش علاقه دارم واقعاگیج شدم!

سلام من دختری 17 ساله هستم یک سالی هست که به طور جدی عاشق پسرعمم شدم اون 24 سالشه و درسشم تموم کرده و مهندسی صنایع داره خیلی زرنگه و اینکه تا اردیبهشت مثل اینکه سربازیش تموم میشه البته سرباز معلمه خانواده کاملا فرهنگی داره من اولا فکر میکردم یه حس زودگذره ولی اینطور نیست جالبه چهره زیاد عالی هم نداره ولی احساس میکنم کنارش خوشبختم کمکم کنین و نظر بدین من نظرهمرو خوندم به نظرم برای همه شما بهتره باکسی که واقعا عاشقشین ازدواج کنین وگرنه زندگی خوب نمیتونین درست کنین لطفا جوابمو بدین

من خودم20سالمه ودقیقاشرایط شماروداشتم ازیه نفرتوفامیل خوشم میومد والبته همسن بودیم توی هرمهمونی یاجایی ک همدیگرومیدیدیم من رفتارکاملاعادی باش داشتم امااون توجه میکردجوری ک بفهمه ازش بدم نمیاد تااینکه من فهمیدم قصدش ازدواجه وباخانوادش درمیون گذاشت والان چندماهه نامزدیم حتی بااینکه رشته داروسازی اصفهان هم قبول شدومن پرستاری امااین مانع نشدکه بخوابیخیال بشه.ب نظرمن اگ دوست داشته باشه به خانوادش میگه فقط حواست باشه توجوری رفتارنکنی ک نظرش درموردت عوض بشه فقط درحدی باشه ک بدونه ازش بدت نمیاداماابرازعلاقه نکن من خودمم همینکاروکردم توکلت بخدا

من پانزده سالمه و نزدیک به دو ساله که عاشق دختری هم سن خودم شدم . عشقمم بسیار قویه . به طوری که دیگه نمی تونم فراموشش کنم و او را برای زندگی میخوام . شرایط مالی و تحصیلی خوبی هم دارم . اگه میشه راهنماییم کنین که کاری که کردم چه پیامدی دارد یا الآن چه کار کنم . ممنون ...

ب نظر من هیچچچچچچوقت نزارین طرفتون بفهمه ک بهش علاقه دارید90%ادم ها ب خودشون غره میشن وراحت ترکت میکنن حتی رفتارشون ازقبل باهاتون بدترمیشه...من ی دختره20ساله ام ازیه پسر24ساله ک ازاطرافیان بودبهش فهموندم ک دوسش دارم اماباورتون میشه خیلللی بی اعتنایی کردددصورتی ک من ازهمه لحاظ شرایطم بهترازاون بودچه تحصیلات چه قیافه چه خانواده اماوقتی فهمیدراحت بهم پشت کرد....توروخدانزارید بفهمههههههه

من بانظر روژین موافقم هیچوقت نبایدطرفتون بفهمه بخصوص اگه پسرباشه بازم دخترابهترن اگ بفهمن ی پسربشون علاقه داره تازه بش علاقمندمیشن اماپسراحتی میتونن سو استفاده کنن ازیه احساس پاک...!!!!

سلام به همه عاشقای خوب عزیزانم عاشق شدید عاشق بمونیدیکدیگرروکاملابشناسید برای هم جون بدین هموخوشحال کنیدبرای هم جذاب باشید پاک باشیدبه توکل برخدا ازخداهم کمک بگیرین ایشالله بهم دیگه میرسید وحس شیرین خوشبختی رودرکنارعشق پاکتون تجربه میکنید

من مهدی ام ۱۸سالمه نیمه گمشدموپیداکردم هانیه همسن خودمه هیچ چیزی ازهم پنهون نکردیم دروغ نگفتیم سردرفتارنکردیم خداروشکررابطه محکم قوی استواری داریم فقط برامون دعا کنیدبه امیدخدا بهم برسیم. عشق ارتباط داشتن قبل ازمحرم شدن مث صحبت کردن خندیدن گناه ولی خداهم میدونه بدون هم نمیتونیم خداروشکرعاشق همیم نه برای هوس بلکه برای زندگی وخوشبختی کنارهم .مسیپارمتون دست خدا دوستون دارم التماس دعا ...

من عاشق ینفر بودم و همه به من می خندیدن ولی یه روز خاستم خو کشی کنم که نجاتم دادوبعد اومد برای خاستگاری ومن سریع قبول کرم ....ادم برای عشقش بایدهر کاری کنه تا بهش برسه♥♥♥

سلام من همه‌ی نظرات رو خوندم
الان من دانشجو هستم
سال اولمه
منم عاشق شدم

من عاش شدم اون کسی را که دوستش دارم چجوری ازش بگم دوستش دارم

سلام من با این مطلب کاملا عوض شدم من یه دختری رو دوس داشتم که تو یه کشور دیگه ای بود البته باهاش در ارتباطم ولی وقتی فهمیدم که عاشق کس دیگه است کلا داغون شدم اصلا درس زندگی به باد رفته در ضمن اینو بگم که ۱۷ سالمه واسه همین که خودمو نبازم و روحیه ام از بین نره خودمو جمع کردم و میخوام فراموشش کنم البته اینو بگم که یک نصیحت دوستانه است اما سعی کنید تا دانشگاه عاشق نشوید که زندگی تون به باد میره چون تنهایی که میکشید خیلی سخته هرکسی هم تو این سنه و همچین مشکلی داره بیاد براش حرف هایی بگم تا بتونه خودشو جمع کنه اینو در نظر داشته باشید که زندگی شما وابسته به یه دختر نیست و هنوز سال ها و عمر زیادی برای عاشق شدن هست
ببخشید که طولانی شد

من 15 سالمه و پسری رو دیدم ک همیشه تو روياهام آرزو میکردم ی پسر قد بلند بور چشم آبی خوش تیپ و همه چی تموم (البته خودمم خوشگلم) من تو اولین نگاه ماتم زد من تو هايپر مارکت دیدمش و الان نمی شناسمش نمیدونم اسمش چیه هیچی هیچی نميدووووونم کی اتفاقی ميبينمش تورو خدا کمکم کنید چیکار کنم از من بدبخت ترم مگه هست

سلام من همه‌ی نظرات رو خوندم
منم عاشق شدم
دانشجو هستم
ولی چون کسیو خیلی دوست دارم...
اگر کسی واقعا عاشق باشه همه‌چیز رو برای عشقش فدا میکنه
چون شرایط من برای ازدواج مناسب نیست نمی‌خوام اونو هم ناراحت کنم
حتی اگر اون کس دیگه ‌ای رو دوست داشته باشه چون دوستش دارم

فکر کنم11 سالم بود که عاشق دخترعمم شدم اما اون نمیدونست 2 سال از من کوچیکتر بود 19 سالم بود بهش گفتم و اونم پذیرفت و قبل از سربازیم بین خودمون قرار ازدواج گذاشتیم تا وقتی من 25 سالم بشه الان 24 سالم هست و اون پارسال ازدواج کرد چون دوسش داشتم ساکت موندم و فقط براش آرزوی خوشبختی کردم
حیف

سلام
من یک دختر 15 ساله هستم که عاشق شدم..ولی اشتباه کردم.چون لیاقت نداشت
خیلی پشیمونم از اینکه با دلم بد کردم چون هم اونو از دست دادم و هم اعتماد خانوادم ک فهمیدم رو کدوم قله ایستادم
خیلی واسه خودم متاسفم..

سلام!
من يه دختر ١٦سالم!
من،علاقه ي خيلي شديدي به يه پسر دارم!
ميدونم الان همتون به محض اينكه ببيند ١٦سالمه ميگيد خيلي كوچيكه و اين احساساتش زود گذره!
همه همينو بهم ميگن و هيچكس به چيزاي ديگه و حرفاي من توجه نميكنه!
من الان ١٠ماهه كه اون پسر رو ميشناسم!اولش رابطمون مثل دوتا خواهر و برادر بود،به هيچي فكر نميكرديم نه من و نه اون.
گذشت تا بهم وابسطه شديم،اون وابستگي بيشتر شد،و در نهايت خيلي خيلي زياد شد و تبديل به يه علاقه شد،نميگم عاشق شدم چون....
ولي فكر نكنم اين علاقه چيزي كم از عشق داشته باشه.
من و اون وقتي فهميديم همو ميخوايم و علاقه ي بينمون اينقد زياد شده،دقيقا همون موقع مشكلات شروع شدن.
خيلي مشكلات پيش اومد و در اخر هم من بهش گفتم ميرم و از جدا ميشم.موقع جدايي دوتامون گريه ميكرديم،من داغون،اون داغون...
گذشت
اولش با اين منطق كه از يادم ميره و فراموشش ميكنم خودمو اروم كردم،نشد.
الان دوماه از اون جريان ميگذره و يه لحظه از ذهنم من بيرون نرفته بخدا دروغ نميگم حتي يه لحظه هم بيرون نرفته هر شب زل ميزنم به عكسشو بي اختيار گريه ميكنم.
تا ديروز ازش خبري نداشتم الان از طريق يكي از اشناهاش فهميدم كه حال اونم بهتر از من نيست،فهميدم كه اونم خودشو حبس كرده تو خونه و ...
اون فقط١٨سالشه و من ١٦سال
ميخوام بدونم اگر ميگن اين احساس زودگذره چرا از بين نميره؟!چرا نه من و نه اون يكم از اتيشمون توي اين دوماه كم نشده؟!
يني اين عشق واقعيه؟!
خيلي سردرگمم
دلم ميخواد بهش زنگ بزنم و باهاش حرف بزنم و بگم كه بدون اون چي بهم ميگذره!
ولي ميترسم
از جدايي دوباره
از اينكه واقعا اين حس عشق نباشه
ميترسم
كسيو ندارم كه باهاش حرف بزنم
هيچكسو
همه ي دوستامم از دست دادم چون مدرسم عوض شده
خواهرم ندارم.
تروخدا شماهايي كه بزرگتريد كمكم كنيد،راهنمايي كنيد ،بگيد من چيكار كنم؟ اين زندگي كه همش پر از فكر اونه رو تحمل كنم؟ يا برگردم و پيشش بمونم و تا تهش بريم؟!
كمكم كنيد
ممنونم

من ١٦سالمه و يه پسر ١٨ساله رو به شدت دوست دارم!
اما دوتامون از اين ميترسيم كه اين حسا زود گذر باشه
كسي كه تجربه داره ميشه كمكم كنه؟!

البته این نظر منه من 14 سالمه بیشتره دخترای فامیلمون همه دوس پسر دارن و به منم میگن تو چرا نداری ؟ راستش جولوی خودمو میگیرم هرچند یه نفرو دوس دارم ولی عاشقش نیستم چون میترسم این عاشقی یه طرفه بشه و از درد بسوزم یا اینکه اون طرف منو ول کنه و بره با یکی دیگه اون موقع من خودکشی میکنم به قول بابام به پسرا اعتمادی نیس البته همه نه بعضیا مثلا پسر عموم یکی از بهترین پسرایی که دختر عموم شانس اورده باهاش باشه یه وقت سوء تفاهم نشه بخاطر همین از خدا میخوام عاشق کسی نشم یا اگه بشم اول اون طرف عاشقم بشه بابامم همیشه میگه اول باید دو طرف هم دیگه رو دوس داشته باشن و وقتی که وارد زندگی مشترک شدن عاشق هم باشن اینجوری زندگی پایدار میشه ولی وقتی اول عشق باشه و بعدش دوس داشتن کم کم این احساس فروکش میشه و البته من با حرف بابام موافقم شما رو نمیدونم ولی واقعا عاشقی سن نمیشناسه یه حسه که در اون طرف بوجود میاد راستش کی خوشش نمیاد دوست جنس مخالف داشته باشه ولی اول بخاطر خدا و بعدش خانوادم و بعدش بخاطر درسام این کارو نمیکنم راستش خونوادم بفهمن ازم ناامید میشن خوب هر کسی یه ماجرایی داره ایشالا همه به ارزوهاتون برسید

وای الان که میبینم کشورمون پر از نوجونا و جوونای عاشقه ولی پدرومادرا درک نمیکنن البته بعضیا هم درک میکنن مثه مادر و پدر دوستم خوب بگذریم عشق فراموشش خیلی خیلی سخته مخصوصا عشقه اول اون که هیچ وقت یادت نمیره ولی اگه عاشق شدین برای اینکه اون طرفو از دست ندید برید بهش بگید حتی اگرم شده غرورتونو بشکنید اینجوری عشقتون پیشتون میمونه ولی اگه اون طرفم خودش نخواست اون دیگه بحثه جداست

من در سن ۱۶ سالگی عاشق شدم وبه شدت دیوانه ی یکی از آشناهامون شدم برای دوستی راهنمایی کنید

من دوست دارم عاشق بشم اما نمیدونم با دختر چگونه رابطه بر قرار کنم میترسم خانوادم دعوام کنم من چهارده ساله هم هستم لطفا کمکم کنید.

من که عشق و عاشقی واقعی رو تجربه نکردم.اما بنظرم عاشقی های زیر 18سال بیشتر یه حس تند و تیز و زودگذره که وقتی بزرگ شدی برات خنده دار میشه.من17سالمه،مثلا عاشق یکی بودم.اما اون حتی از وجود من خبر نداشت توی این دنیا،الان که17سالمه کم کم دارم اشتباهم رو متوجه میشم.یه جورایی بهش میخندم.شاید هم من اینجوری بوده برام و شما دوستانی که ادعای عاشقی دارین،واقعا عاشق باشین،اما بنظرم حتی در صورت مهیا بودن همه چیز،زیر18سال اقدام به ازدواج نکنید.بهرحال امیدوارم این حس های تند و تیز بچگانه رو با عشق قاطی نکنید و اگر واقعا عاشقین،خدا کمک کنه که بهم برسین.

من 13 سالمه عاشق یه پسر 19ساله شدم خیلی هم دوسش دارم ولی پسره میگه که میخوادبره باهام نمی مونه چیکار کنم کمکم کنید لطفأ

ببخشید من ۱۶ ساله و میدونم که تجربه ی کافی رو برای عاشق شدن ندارم ولی تو ی اینیستاگرام یک پسر۱۴ ساله از آمریکا عاشق من شده من بهش گفتم که درمورد احساسات خودم مطمئن نیستم و نمیدونم که واقعا دوستش دارم یا نه
ولی هر وقت که بهم میگه که دوستم داره احساس میکنم یه جوری میشم البته خودش گفت که درک میکنم از این که من درمورد احساساتم مطمئن نیستم و مشکل اینجاست که من حس میکنم بهتر که بخیال عشق بشم و فقط با اون دوست باشم راهنمایی شما چیه؟

فقط خواستم بگم که لطفا من رو بخاطر اینکه کسی از آمریکا به من دل باخته قضاوت نکنید

ولش کنید دیگه تو رابطه نیستم با این حال از سایتتون خیلی ممنونم

سلام
من عشقای زیادی داشتم و با هرکدومشون تقریبا چند ماهی بودم بعد ولشون کردم همشونم با گریه رفتن و نفرینم کردن که اواخر نفرین یکیشون گرفت و تصادف کردم خدا بهم رحم کرد 4 روز بیمارستان بستری بودم و اینجا یه خواهش از پسرا دارم با دل کوچیک و مهربون دخترا بازی نکنید.خواهش میکنم.الانم 24 سالمه یه دختر عمو دارم 14 سالشه عمو میگه بیا جلو »مردونه تا بهت بدمش دختر عمومم خیلی دوسم داره نمیدونم الان چکار کنم میترسم………..

منم برعکس شما که سنتون پایینه۳۱سالمه. تازه فیلم یاد هندوستان کرده قبلا مسخرم میومدحرف عشق وعاشقی می شنیدم الان بیچارم کرده مخصوصا اینکه عشقم اول دلبری رو شروع کرد خانواده مخالفم. امان از این خانواده ها. تا سنتون پازینه عاشق بشیم تو این سن من ریسکه ممکنه قضیه مورچه و چای خشک بشه

سلام
لطف کنید اگه میتونید کمکم کنید حتما را راهنمایم کنید...

خطاب به آقای حسام فاطمی به نظر من دختر عموتون 14 سالشه خیلی کمه حداقل 18 سالش بشه چون واستون مثه خواهر میمونه و چطوری باید بچه نگهداره غذا سه بار در روز درست کنه تحصیل هم باید به شما هم که باید توجع کنه بنظرم چون من خودم 15 سالمه اصلا توان خونه داری یو.... ندارم حالا دقیق نمیدونم دختر عموتون دوس داره با شما ازدواج کنه یا نه و اینکه ممکنه زود خسته بشه و این باعث میشه که دچار اختلاف بشید به نظر من مشاوره بگیرید و صبر کنید بهتره چون باید تا اخر عمرتون با زنتون باشید نمیشه که هر روز با یکی باشید به نظرم اول خوب فکر کنید با خانواده و مخصوصا مشاور مشورت کنید سپس تصمیم بگیرید که اینکار و انجام بدید یا نه

یه دختر
واقعا ممنون مشاور که حتما ولی من یه مشکل دیگه برام پیش اومده اینه که از بس با افراد مختلف معاشرت کردم (جنس مونث) الان واقعا نمیتونم به هرکسی اعتماد کنم دختر عمومم چون میشناسمش و باش بودم میدونم واقعا پاکه برا ازواج روش فکر میکنم ولی به قول شما اونم از لحاظ سنی مشکلات خواص خودشو داره...........

درسته چون من دوستم 16 سالشه تو 15 ازدودج کرداول با اصرار زیاد بابا شو به زور راضی کرد و با پسری که 20 سالش بود ازدواج کرد و گف به من برای اینکه زندگیش خوب باشه درس و رها کرد منم اینقد نصیحتش کردم که باهام قهر کرد ولی بعد از یه سال بهم پیام داد که بیچاره شده و شوهرش خیلی بهش گیر میده ولی شانس اورده که اون پسره به زور ازش بچه نخواسته الانم رفتن پیش مشاور و خدا رک شکر دوباره به زندگی برگشتن چون تو این سن یه دختر 15 ساله چطوری میتونه 9 ماه یه بچه رو حمل کنه احتمال 80 % که هم مادر بمیره و هم بچه تو این سن زیاده مگه معجزه بشه که هر دو سالم باشن خلاصه اول مشورت بگیرید و باید یادتون باشه وقتی ازدواج کردید با دختر عموتون، نباید عوضش کنید و با یه دختر دیگه باشید باید به همین بچسبید و از خود دختر عموتون بپرسید که واقعا تحمل زندگی و داره میتونه سختی هاشو تحمل کنه ببخشید یه سوال دارم اینکه دختر عموتون میدونه شما قبلا با دخترای دیگه بودید یا نه ببخشید میپرسم اگه مایلید جواب بدید

یه دختر
آره دختر عموم میدونه ولی نه همه رابطه هامو فقط دوتاش رو میدونه که اونم فکر میکنه یه رابطه سرسری بوده ولی واقعا من همه کاری کردم اولش خدا بهم رحم کنه دوم اینکه آخر عاقبت کارام به خیر بشه ولی الان خدایش با کسی نیستم فقط دختر عموم که اونم از همین الان یه مشکلی که باش دارم اینه از رابطه قبل از اینکه با هم رسمی بشیم بدش میاد بخاطر همین کمی نسبت بهش سرد شدم .فکر میکنم بخاطر بچگیشه و از طرفی بخاطر چیز دیگه که میترسم اینه که میگم نکنه عشقی که الان بهم داره فقط یه حس بچگانست فردا به مشکل بخورم.

یه دختر
البته من بچه دوست ندارم البته الان ولی خودش تمایل شدیدی به بچه داره

خوب خوبه مبارکه اگه هر دوتون مایلید اینکارو انجام بدید ایشالا به پای هم پیر بشید

ممنون که جواب دادید چون شاید اگه دختر عموتون بفهمه که رابطه داشتید ازتون دلسرد بشه و ممکنه بعدا دخترایی که باهاشون رابطه داشید ازتون انتقام بگیرن البته شاید ولی اگه بچه که داشته باشید زندگیتون بانشاط تر میشه و ثباتشم بیشتر میشه همون دوستم الان بارداره یه ماهه من شدم خاله خخ خیلی خوش حالم خدا رو شکر شوهرش اذیتش نمیکنه خدا خودش کمک میکنه موفق باشید

یه دختر
مر30 از شما بابت راهنماییاتون
ان شاء الله عروسی خودتون

فقط یه سوال دیگه خدایش صادقانه راهنماییم کنید اینه که دختر عموم که قراره باش ازدواج کنم باهام خیلی خوبه تو جمع ولی تا یه جای که خلوته و مناسبه که پیش هم باشیم میترسه و دست پاچه میشه و سریع ازم دور میشه مثل امروز دقیقا که اومده بود به زن داداشم سربزنه اومد تو تا فهمید من تنهام سریع دسته پاچه شد و خونمونو ترک کرد حرفارو اشتباهی میگفت بنظرتون علت چیه مال بچگیشه یا از من بدش میاد که دوست نداره تنها باشیم
تشکر فراوان که جواب میدین........

دوباره سلام آقای فاطمی نه این طبیعیه حتی خوده من وقتی با پسر عموم یا هر کس دیگه ای تنها هستم که تاحالا پیش نیومده دستپاچه میشم و میترسم و ببخشید اینو میگم شاید بخاطر اینه که دختر عموتون میدونه شما با دخترای دیگه بودید میترسه یه بلایی سرش بیارید ببخشید اینو میگم چون منم یه دخترم میفهمم شاید دلیلش این باشه وگرنه اون که عاشق شماست دلیلی نداره وقتی تنها هستید از شما خوشتون نیاد بهنظرم همینه دلیلش خوب بالاخره یه دختره و میخواد ازدواج کنه میترسه طبیعیه بد به دلتون راه ندید حتی خوده من ی پسر از فامیلامون هست که زیادی نگام میکنه وقتی میریم خونشون تمام نگاش فقد به منه و منم بدم میاد و میترسم و.... ولی کلا طبیعیه نگران نباشید

سلام
مر30 واقعا کمکم کردی چون داشتم سرد میشدم نسبت بهش...
شما خیلی بلدین..............

خواهش میکنم شما جای برادرمین . همه ی اینا تجربه های منه که از اطرافیانم کسب کردم و برام درس عبرت شده خوش حال میشم کمک کنم انشاءالله خوش بخت بشید

و اینکه یه دختر یا پسر 14 ساله اگه واقعا عاشق باشه حس بچگونه نیس یادمه وقتی 11 سالم بود خوشم از همکلاسیم اومد ولی به یه هفته نکشید یادم رفت اون حس بچگانس ولی الان واقعا 6 ساله که خوشم از یه نفر میاد و مطمئنم که حس بچگونه نیس وگرنه تو طول این 6 سال از یادم میرف مطمئن باشید عاشقتونه دختر عموتون

منم عاشق شدم ولی ظاهرا طرف دوسم نداره):

یه دختر
دیروز بهش گفتم اگه واقعا منو دوست نداری یا بهم اعتماد نداری بگو تا همینجا تمومش کنیم اینقدر گریه کرد که پیش عموم و زن عمو آبروم رف

خب چرا بهش اینجوری گفتید گفتم که خیلی دوستون داره و بخاطر شما گریه کرده خیالتون راحت باشه اگه واقعت یه حس معمولی بود خب گریه نمیکرد و میگفت باشه تمومش کنیم پس شما رو دوس داره شما هم انقدر اذیتش نکنید گناه داره دختر عموتون چون 14 سالشه همه چیو میفهمه پس خودش انتخاب کرده که با شما باشه

سلام من 13 سالمه عاشق یه پسر 19 ساله شدم ولی اون دوسم نداره همه بهم میگن عشقت واقعی نیست خوسه ولی خودم فک می کنم واقعیه این 4 ماهه که عاشقش شدم. وقتی میبینمش گریه می کنم واقعأ نمی تونم بدون اون زندگی کنم انقد بهش فک می کنم که دیگه نزدیکه دیونه بشم بهش پیام میدم جواب پیامامو نمی ده ولی دفعه اخر که جواب پاییموو داد گفت قول میدم برگردم بعد این حرف بیشتر بهش فک می کنم لطفأ کمکم کنید ممنون

سلام من 13 سالمه عاشق یه پسر 19 ساله شدم ولی اون دوسم نداره همه بهم میگن عشقت واقعی نیست خوسه ولی خودم فک می کنم واقعیه این 4 ماهه که عاشقش شدم. وقتی میبینمش گریه می کنم واقعأ نمی تونم بدون اون زندگی کنم انقد بهش فک می کنم که دیگه نزدیکه دیونه بشم بهش پیام میدم جواب پیامامو نمی ده ولی دفعه اخر که جواب پاییموو داد گفت قول میدم برگردم بعد این حرف بیشتر بهش فک می کنم لطفأ کمکم کنید ممنون

یه دختر
نمیدونستم گریه میکنه بخدا رنگ صورتش کامل عوض شد ولی حق با شماست دیگه از این حرفا بهش نمیزنم ....شما باید مشاور میشدید

خواهش میکنم نظر لطفتونه بله اگه بیشتر بهش محبت و توجه کنید عشق دختر عموتونم چندیدن برابر میشه

همه عاشقا اینجاتورده ی چارده پونزدهن چرااا:-|

فقط یه سوال دیگه که واقعا نمیدونم چطور مطرحش کنم ...
قبلش بگم به خدا برا ازدواج باهاشم نه چیز دیگه که بخوام گولش بزنم
..این هستش که اگه من بخوام باش رابطه داشته باشم آیا در این سن براش مناسب نیست یا اینکه از علاقش به من کم میشه یا شکسته میشه .....یه صبر کنم تا وقتی که رسمی شد همه چیز ........
لطفا راهنماییم کن تو این موردم چون خیلی برام مهمه

خطاب به mis fati عزیزم چون تو این سن اشتیاق به داشتن دوست جنس مخالف بیشتره بعد حالا به دلایلی این اتفاق نمیافته و باعث جدایی میشه و حس بین اون دو فردهم بیشتر میشه تا جایی که به عشق تبدیل بشه که البته طبیعیه من همه ی دوستام الان یه عشق واسه خودشون دارن

خطاب به mis fati عزیزم چون تو این سن اشتیاق به داشتن دوست جنس مخالف بیشتره بعد حالا به دلایلی این اتفاق نمیافته و باعث جدایی میشه و حس بین اون دو فردهم بیشتر میشه تا جایی که به عشق تبدیل بشه که البته طبیعیه من همه ی دوستام الان یه عشق واسه خودشون دارن

به آقای فاطمی به نظر من صبر کنید وقتی کاملا محرم شدید و رسمی شد همه چی اونموقع با خیال راحت اینکارو کنید چون اگه بخواین زود اینکارو کنید شاید دختر عموتون فک میکنه که زود باهاش یه رابطه داشته باشید بعدش کات کنید بعدش ممکنه..... باردار بشه و تو این سن واقعا خطر ناکه یه دختر 14 ساله تحمل اینو نداره که 9 ماه یه بچه رو حمل کنه و اگه این کار بشه باید تو استراحت مطلق مطلق باشه و از گل نازک تر بش نگید و اینکه ممکنه خدایی نکرده بلایی سر دختر عموتون و بچه بیاد کلا عجله کار شیطونه

یه دختر
مرسی از مشاوره بی منتتون
فقط سوال من این بود که من تمایل دارم البته نه به بچه بلکه به رابطه ولی اون میگی حسی ندارم سوالم اینه چکارش کنم ؟؟؟؟؟؟؟

منظورتون اینه که دخترعموتون تمایل به رابطه نداره ؟ درسته خب اگه اینجوری باشه صبر کنید تا دختر عموتون یکم بزرگ تر بشه یا این تمایل درش بوجود بیاد چون رابطه اجباری اصلا پیامد خوبی نداره

و اینکه اگه به اجبار بخواهید باهاش رابطه داشته باشید دختر عموتون فک میکنه شما اونو بخاطر خودش نمیخواد بلکه فقد میخواید ازش لذت ببرید و این باعث میشه که از عشق دخترعموتون کم میشه پس صبر کنید تا این علاقه اول در خود دختر عموتون ایجاد بشه

اون همش میگه هرچیزی به وقتش

خب اره راس میگه هر چیزی بوقتش ولی اگه شما زیادی اصرار کنید..... فک میکنه که شما فقد قصد رابطه باهاش دارید خب یکم صبر کنید اخرش که باید رابطه داشته باشید ولی اگه به زمانش باشه و خوده دختر عموتونم راضی باشه و علاقه به این کار داشته باشه اون موقع اینکارو بکنید و تمایلم دوطرفس

تورو خدا راهی بهم نشون بدید که نه اون ناراحت بشه نه منم تا اون موقع صبر کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

والا نمیدونم باهاش صحبت کنید ازش بخوای که راضی بشه البته با ارامی و نرمی و محبت و یبارم اصرار کنید زیادی اصرار نکیند که به ضرره اگه خب صبر میکردید بهتر بود ولی عجله دارید باهاش حرف بزنید شاید نتیجه داد بهش بگید خوبه این کار نمیدونم یه جوری مخشو بزنید ولی حواستونم باشه زیاده روی نکنید

سلام به نظر من عشق خيلي هم خوبه البته واسه كسي كه قدر شما رو بدونه يا به عبارتي عشقتون دو طرفه باشه...بعدشم اينكه ميگن اول ببين طرف دوست داره يا نه بعد باهاش خاطره بساز الكيه...): الان من ١٥ سالمه دو ساله كه عاشق پسرخالم كه يه سال ازم بزرگ تره شدم.اولش احساس ميكردم كه خيلي دوسم داره (نگاه كردناش ، رفتاراش ، حرفاش، خنده هاش از همه چيش ضايع بود كه واسش مهمم...!) حتي يه بار كه ١١ سالم بود خواهرش آرايشم كرده بود.اونكه اومد خونه من در اتاقو باز كردم ببينم كيه،وقتي منو ديد از خجالت آب شدم چند دقيقه بعد يهو درِِ اتاقو باز كردو منو
بغل كرد ...من جيغ ميزدم و اون منو با خودش عقب ميبرد تا به ديوار چسپيدم(عين فيلماي تركي شده بود...) دنيا دور سرم ميچرخيد صدا ها توي گوشم قاطي شده بودن... صداي جيغ من،صداي نفساي اون،صداي خنده هاي مامانش كه ميگفت بچم جو گير شده،صداي حرفاي مامانم...واااي خيلي شب عجيبي بود تا صبح گريه كردم...اصن نميخواستم اينطوري بشه...سره سفره روم نميشد سرمو بلند كنم ولي اون ديوونه خوشحال بود و ميخنديد....ووووو خيلي اتفاقاي ديگه كه عشقشو بهم ثابت ميكرد؛همه ي دختراي فاميل حسودي ميكردن
ولي الان اون ديگه اصلا اون آدم سابق نيست خيلي عوض شده ديگه ازش ميترسم ترسمم از اينه كه راهزندگيشو درست نره... شايد به خاطر سنشه كه ز يادي مغرور شده مث غريبه ها از كنارم رد ميشه انگار نه انگار كه بعد از ٨ماه اومدم پيشش... اين د فعه كه از هزاران كيلومتر فاصله رفتم پيشش نه اون منو ميشناخت نه من اونو. حتي جلوي همه گفت كه نميدونه من چند سال ازش كوچيك ترم...خيلي خورد شدم بعدشم گفت من به تاريخ تولد دختر مردم چيكار دارم): يعني حتي به عنوان دخترخالشم قبول نداشت... بعد كه برگيشتيم شهرمون مامانم يه روز.زنگ زد بهش ...صداشو ميشنيدم با يه صداي غمگيني اصرار ميكرد كه برگرديم و چرا رفتيم...
من واقعا نميدونم اين حالش خوبه چرا وقتي هستم بي محلي ميكنه وقتي ميرم دلتنگ ميشه؟
شما بگيد من چيكار كنم؟؟؟
البته منم خيلي بهش بي محلي ميكنم ولي خيلي هم دوسش دارم.يني ممكنه اونم اونجوري باشه؟!
واقعا دوسش دارم ولي اگه اون دوست نداره اشكالي نداره مزاحم زندگيش نميشم(دو تا آدم مغرور چيكار ميتونن بكنن؟)
اينارو گفتم كه بدونين طرف اگه فاميل هم باشه با احساساتتون بازي ميكنه .عاره اولش همهچي خوبه ولي بعدش كه زمان بگذره شايد يكي ديگه جا تو بگيره و تو براش زيادي باشي
اميدوارم كه هيچ وقت چنين اتفاقي براتون نيفته چون من همه چي و نگفتم فقط بدونين عشق نوجووني به هيچ جا مميرسه چون اصن اتفاق خاصي نميفته تو اين سن همه عاشق ميشن ولي اگه ديدين يه نفر عاشق موند بدونين اون خيلي خاصه...
خيلي ممنونم از اونايي كه حرفامو تا آخر خوندن ديگه د اشت سنگيني ميكرد اميدوارم به هرررر آرزويي دارين برسين...~ _ ^

زهرا جان همه ی پسرا تو این سن اینطورین اول به ظاهر نشون میدن که عاشقتن بعدش ول میکنن نگران نباش مث خودم 15 سالته اگه بهش توجه کنی فک میکنه چه تحفه اییه باید بی محل باشی البته میگن غرورو عشق باهم نمیسازن اگه دوسش داری باید غرورتو بزاری و اگه دوسش داری و مغروری همون بهتر که مغرور باشی بهش توجه نکن اگه خودش عاشقت باشه میاد میگه من عاشقتم اگرم نگف با کاراش نشون میده یا باحرکاتش اگرم نه باید بهش فرصت بدی

یه دختر
زهرا جون رو کمکش کن به من که خیلی کمک کردی من الان خیلی باش خوبم حیف که نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم با اینکه از من کوچیک تری و لی از شعورت و آگاهیت خوشم میاد .........

خواهش میکنم کاری نکردم وظیفم بود امید وارم همینطوری شما با دخترعموتون رابطتون عالی باشه و به پای هم پیر بشید

خب اگر زهرا جون یا کس دیگه ای مشکلی داشت میتونید از من کمک بگیرید خوش حال میشم

مرسي عزيزم. واقعيتش منم مثل تو هميشه به حرفاي دوست و آشناهام گوش ميدم و اگه از يه چيزي مطمئن باشم بهشون كمك ميكنم اما نميدونم چجوري بايد به داد دل خودم برسم...آره منم ترجيح ميدم مغرور بمونم تا اينكه بخوام بازيچه ي دست هر آدم تازه از راه رسيده اي بشم. به نظرم مغرور بودن براي دخترا خيلي خوبه...

اره زهرا جون چون نمیشه غرورو با عشق داشته باشی مثلا خودم از یه شخصی خوشم میاد ولی خب چون غرورم اجازه نمیده کلا بیخیالش شدم اگه طرف واقعا دوسم داشت اومد... خب منم همینطور بهتره که به پسر خالت فرصت بدی اگه واقعا عاشقت بود خودش میگه

عشق سنو سال نمیشناسه...مهم اینه انسان تو هر سنی چقدر درکو فهم داشته باشه. بتونه عشقو دوست داشتنو درک کنه
ایشالا هرکی ک عاشقه ب عشقش برسه ی عشق پایدار براتون آرزو میکنم.

سلام من 17 سالمه.من سه سال پیش با یکی دوس شدم.ن اینکه بهش علاقه داشته باشم فقط اینک من زود هوایی میشم و همیشه تصمیمام از روی احساسن،ی سال از رابطمون گذشت،و من بعد اینکه پسررو از نزدیک دیدم ی مدت،عاشقش شدم،قرارمون ازدواج بود اون منو امیدوار کرد.یه حرفایی میزد هر کسی بود باور میکرد من تو این دوسال که باهاش بودم از همه چی گذشتم و از همه چی دور شده بودم حتی از خونوادم.ولی آخرش اون ولم کرد

سلام من یه پسر 15 ساله هستم عاشق یه دختر هم سن خودم شدم اون خیلی خیلی منو دوست داره منم دوسش دارم،ولی بعضی وقتا حس میکنم که خیلی کم کاری هایی میکنه،و الان زیاد بهش محل نمیزارم ولی ادن میگیرمه،بنظرتون چیکار کنم

سلام...در جواب اقاي امير حسين:
اول اينكه عشق توي دوران نوجووني ماندگاري زيادي نداره و بيشتر جنبه ي احساسات زود گذر داره تا عشق واقعي...و كمتر كساني هستن كه عشقي ماندگار رو تجربه ميكنن
دوماً اينكه مگه خوده شما نميگيد كه اون خيلي خيلي دوستتون داره؟ و شماهم دوسشون دارين!
چند تا سوال توي ذهنم اومده كه جوابشو بگيد شايد بتونم كمكتون كنم
١.منظورتون از اينكه كم كاري ميكنه چيه؟
٢. اون جايي كه نوشتين ولي ادن ميگيرمه يعني چي؟
٣. ببخشيد كه اين سوالو ميپرسم اون دختر خانوم دوستتون هستن يا يكي از آشنايان؟
به هر حال بيشنهاد ميكنم خودتونو از عشق هاي زودگذر دوره ي نوجووني دور نگه داريد و بهتر اينه كه توي اين سن به درس و موقعيت خوب اجتماعي بيشتر توجه كنيد
براتون آرزوي موفقيت دارم
با تشكر

شما ها سنتون خیلی کمه و دلایلی که واسه عشق و عاشقی میارین همس بچگونست مثلا بالا نوشته بود من دختره ۱۴ ساله ای هستم عاشق دکترم شدم زن داره بچه داره و..... من خودم یه دختر رو دوست دارم اونم عاشقه منه هفت سال ازش بزرگترم هم سر کارم هم موقعیت واسه ازدواج باهاش رو دارم اون ۱۴ سالشه من فقط دارم بهش کمک میکنم و راهنماییش میکنم به خصوص محبت اوایل خیلی بچه بازی در میاورد اما الان داره بهتر میشه میخوام باهاش ازدواج کنم دختر مظلوم و پاکیه البته باید منتظر باشم تا یکم بزرگتر شه

من عاشق معاون مدرسم شدم به طورکه دیوووووونشم.حتی بدون اون میمیرم.دوووووووووووووووووونتم عشققققققمممممم

سلام من کلا عاشق کسایی می شم که بعدااااا شوهرشون پیدا می شه! البته متقابلا اون دخترا هم عاشقم می شن! یعنی دخترایی که شوهر دارن عاشقم می شن! و من عاشق هر کی بشم ی شوهر واسش بوجود میاد یعنی اگر عاشق ی دختر نه ساله بشم باز از شانس من ی شوهر واسش پیدا می شه یعنی کلا عاشق دختران بی شوهر نمی شم و متقابلا اوناهم عاشق من نمی شن چرا!؟

سلام من یه پسر ۱۵ساله هستم وعاشق یکی از فامیلامون شدم ولی نمیدونم چجوری عشقم رو ابراز کنم
لطفا یکنفر راهنمایی کنه
ممنون

سلام آقايLOVE
حالا چرا ميخواين به اين زودي ابراز كنين؟ به اين فكر كردين كه اگه بدونه چه اتفاقي ممكنه بيفته؟
عجله نكنين به خودتون زمان بدين
اينكه چجوري ابراز كنيد هم بستگي به شخصيت خودتون و رابطه ي خانوادگي تون داره
ولي خب كلاً براي ابراز كردن مثلا وقتي ديدينش بهش لبخند بزنين ، خيلي دور و برش نباشيد ولي وقتي هستيد ازش حمايت كنيد، وقتي توي يه جمعي حرف زد حرفشو تاييد كنيد .طوري بهش نگاه نكنيد كه اذيت بشه و خيلي كاراي ديگه كه اگه مايليد ميتونم بگم...
خودش خود به خود متوجه ي عشقتون ميشه لازم نيست حتما به زبون بياريد

هی عاشق شدن الکی نیست .من اولین شکست عشقیمو از یک دختر خوردم میدونی هر کاری میکردم میگفت کارای اشتباهتو با کارای اشتباه جواب میدم.اگه این دوست داشتنه اصلا دوستم نداشته باشه بهتره همشون برن به درککککککک

سلام به همه خوبان من تو ترکیه زنده گی میکنم و قبولی امریکا من هم اومده یعنی فوق اش یک ساله دیگه میرم ایا این وابسته گی یا امون عادت یا واقعا عاشق اش هستم نمیدونم درست ولی فقط حرف کسی رو که انتقاد میکنه فکر میکنم دشمن من هست و ناگفته نماند اگر عشق رو انتخاب کنم باید امریکا رو دوراش خط بکشم ولی نمیتونم هم از این عشق دست بکشم و من باید هم برم امریکا چون فامیل من هم میروند و تنها یک پسر دارند تو بد شرایطی هستم میشه لطف کنین رهنمایی کنید ممنون میشم

منم برای اینکه گناهان شهوتی نکنم عاشق یه دختر

من یه دختر 14 ساله هستم منم عاشق شدم عاشقی خیلی عجیبه بعضی وقت ها دوست دارم بمیرم بعضی وقت ها دوست دارم ادامه بدم و زندگی کنم عاشق یه پسر 14 ساله شدم عشق ما خیلی خنده داره چون همسایمونه از پنجره باهم حرف میزنیم اونم عاشقم ه و خوشبختم فقط نگران اینم که اگه بهش نرسم چیکار باید کنم لطفا یه راهنمایی کنید چیکار کنم

سلام من یه دخ

سلام .۱۸سالمه بخاطر کمبود محبت خانوادم چندساله عاشق دختری از اقوام شدم اونم ۱۸سالشه ازبچهگی باهم بودیم اما اون آدم دیگه ای شده دوسش دارم اما اون ندارد دوستان لطفاً راهنمایی کنید

سلام

چند ساله تو فکرفراموش کردنم ولی نمیشه .کاش میشد فراموشش کنم

چند ساله تو فکرفراموش کردنم ولی نمیشه .کاش میشد فراموشش کنم

سلام من ۱۲ سالمه عاشق پسر عمومم ماددم میگه اگه بیاد خواستگاریت مخالفت میکنم نمیدونم اونم منو دوست داره یا نه چکار کنم؟

سلام به همگی من 12 سالمه و عاشق یکی از پسر های فامیل شدم که 3 ماه و 20 روز ازمن بزرگتره من واقعا دوسش دارم ولی نمیدونم اونم منو دوس داره یا نه؟یک بار تو یه بازی یدونه دخترو ارایش بد کردم و گفتم این زنته و اون گفت زن من تویی لطفا نظرتون رو بگین

منم تو بیست سالگی عاشق استادمون شدم
ولی خوب اصلا نمیتونستم همچین حرفیو بهش بزنم
اون ازدواج کرد والانم یه پسر داره
و منم ازدواج کردم چندسال بعداز اون

چقدر جالب ..... فکرکنم همه توی نوجونی یه مرتبه یک علاقه ی گذارا رو تجربه می کنن .... بعد توی سنین جوانی و 18تا 25 یه عشق واقعی و پخته که به خاطر شرایط سخت ازدواج 90 درصد نمی تونن بهش برسن ...

وبعد مجبورن بعد از اون با فردی کاملاً متفاوت و بدون علاقه ازدواج کنن و فقط شرایط رو درنظر بگیرن


تازه اگردخترهم باشن که کلاً باید بی خیال عشق شد

عاشق شدن دست خودت نیس دست دله

عشق فقط یک توهمه وقتی میری توزندگی تازه میفهمی بردی یازندگیتوباختی عزیزم عشق تاوان داره باورکنیدخوشبختی روتضمین نمیکنه هیچ وقت به امیدتغییرکسی واردزندگی باهاش نشیدکه اگربشیدزندگی روباختید

خواهش میکنم کمکم کنین، بخونین تو رو خدا و افراد با تجربه جواب من و بدن.
با سلام. من یه دختر 14ساله هستم، تو یه خانواده با اصالت
پدرم فرماندهی بخش نظامی استانه، مادرم مشاور، مادربزرگم مدیر، خلاصه تعریف از خود نباشه خدا شاهده اصلا اهل دَک و پُز نیستم فقط گفتم بدونین که کمکم کنین، یه پسر هست که اصلا دست از سرم بر نمی داره، البته من اصلا فکر این چیزا نیودم تا این اومد تو زندگیم ،من خعلی بی محلی میکنم جوری که اصلا نگاهش نمی کنم. اما اون هر جا میرم پشت سرم یا با دوستام که بیرون میریم یا از مدرسه برمی گردیم ، میشینه سر راهمون ، انقد نگاه من میکنه که بعضی از دوستام شک کردن، خدا شاهده من اصلا این و نمیخوام چون پدرم رو همه میشناسن، اون وقت برا آبرومون خعلی بده. خلاصه یه روز من از ساختمان در اومدم در که باز کردم دیدم اینا با دوستاش سر کوچه مجتمع موندن

البته منظورم از مجتمع ما یه خونه 2 طبقع داریم که با مادر بزرگم زندگی میکنیم، اینا با دوستاش سر کوچه بودن، وای منو میگی دوباره اضطراب و رنگ پریدگی و تپش قلب اومد سراغم ، آخع ما دوربین وصل کردیم تو کوچه میشه دید کل اونجارو، آقا این دوست بیشعورش یه دفعه بهش زد که مثلا من اومدم، داشتم از دور می دیدمشون، یه دفعه این بیشعور سرشو بالا اورد، من که اصلا داشتم میمردم خعلی راحت از کنارشون گذشتم، ولی این انتر از رو سکو بلند شد افتاد پشت سر من ، یعنی من داشتم سکتع می کردم، عوضی نجس یه طوری هم خیره خیره نگاه میکرد که من سنگینی نگاهشو حس می کردم،

آخه ما بعضی مواقع با دوستامون در خونه ما قرار میذاریم همو ببینیم، از شانس بد ما اینا هم هستن، انقدر خیره خیره نگاه من میکنه که دوست دارم بکشمش، خعلی برای موقعیت شغلی پدرم بده خیلی، خانوادم هم بهم اطمینان دارن نمیخوام اطمینانشون برداشتع بشه، خلاصه هر جا میرم هرکار میکنم اونا هم اونجان اونم خیلی راحت فقط نگاه میکنه، به نظرتون من و دوست داره ؟؟؟؟؟؟؟

آخع همسایه ما هستن، البته دوست اون آقا همسایه ما هستن، من داشتم می رفتم خونه ی مامانبزرگم کع تو کوچه اونا رو دیدم راهمو عوض کردم و پیچیدم تو کوچه که اونم خواست بیاد که من صدای دوستشو شنفتم گفت :چیکار میکنی احمق؟ می دونی بابای این دختر کیه؟؟ که من سریع تر پریدم تو خونه ی مامانبزرگم اصلانم علاقه ای به موندن اونجا نداشتم

من رمان میخوندم نوشته بود که پسرِ عاشق دختره شده و ولش نمیده، منم دستام و بردم بالا گفتم(آخه بابام تک فرزنده) خدایا پسر عمویی عمه ایی چیزی کع ندادی، یه خاطرخواهم ندادی که ما ناز کنیم و نازمونو بکشه، بعد این دعا تابستان خداوند این ایکبیری رو تو دامن من انداخت،
همه رو گاز میگیره، ما رو چراغ نفتی
اَییییییییییی ی ی ی ی خِددااااا

لطفا راهنمایی کنید مثل یه غده تو گلوم،
تورو خدا ببخشید که خیلی طولانی شد،
معذرت.
خواهش راهنمایی
خیلی محتاجم، مخصوصا به شما کاربر محترم :یه دختر
پیلیز

تابستان جان اتفاقی نیفتاده ،فقط نگات کرده !داری میگی خانواده سرشناسی هستید و اینجور که میگی اینم در سطح شما نیست ، فرار نکن ،بی تفاوت باش ،راحت برو بیا ،اگرم لازم شد راهت رو عوض کن ،یا با کسی برو و بیا تا کم کم بفهمه !
البته تو سن و سال شما حساسیت به جنس مخالف عادی است ،اما از من به تو نصیحت ،الکی الکی تو این وادی ها نرو که گرفتار میشی ،بخصوص اگه از این پسر گیج ها باشه که به زور خودشون رو معشوق یه دختر می دونن ،و ازش انتظار وفاداری دارند و وگرنه اسید می پاشن و از این مسخره بازیا !

شما وقتی میری خرید اولین مغازه که رفتی فوری انتخاب می کنی ؟یا خوب می گردی و جنس های مختلف رو برانداز می کنی و حتی می پرسی تا در نهایت تصمیم بگیری ؟

کار بی نام عزیز مرسی از راهنماییتون خیلی تشکر،
منم دارم سعی میکنم که خیلی بی تفاوت باشم، مرسی خیلی گلی،

اخه بد تر از اون، پسر همکار بابام ، جوری که همکار بابام متوجع شدع، چپ میره راست میاد میگه عروس گلم عروس گلم، یعنی دوست دارم بمیرم،پدرمم مخالفه میگه دخترم باید خانم دکتر بشه ، ولی مگه این آدما میزارن،دارم روانی میشم،هم دارم تو تیزهوشان درس میخونم انقدر هم فشار درسی دارم هم این فشارا ، به خدا دارم میمیرم،

به کاربر یه دختر،
عزیزم میشه کمکم کنی چون کامنتا رو خوندم شما از همه عاقل ترو بالق تری و خوب مشاوره میدی،
لطفا به منم کمک کن مرسی،

البته دوستانی که کامنت گذاشتن برام ناراحت نشن، شما خیلی خوب گفتین، دستتون درد نکنه ،

چرا انقد بچه مچه ریخته اینجا خجالتم نمیکشن با پرویی تمام حرف از عشقوعاشقی میزنن یکم از سنتون خجالت بکشین

من که تا حالا عاشق نشدم ولی از فیلم خارجی ها می تونم درک کنم که چه جوری
عاشق بشم خانواده پوستم رو می کنن می گن ما از عشق و عاشقی بدمون میاد خوب می دونین زمان اونا فرق می کرده دختر پسر همو نمی دیدن دختر حق اظهار نظر در مورد انتخاب همسر نداشته

چقدر بده عاشق باشی و عشقت عاشق کس دیگری باشه و تورو به چشم خواهرش ببینه
ولی خدا بزرگه....
زمینه گرده وچرخه زندگی همینجوری نمی‌مونه
ولی یادتون باشه که اول خودتون دوم خودتون سوم خودتون چهارم و پنجم و......
هیچیزی ارزش ناراحتی شما رو نداره...
میدونم سخته ولی ما عاشقا همه ناممکنا رو ممکن مکنیم در کنار عقل و منطق
(والبته احساس و.................قلب................)

من 15سال پيش وقتي عاشق پسرخالم شدم بهش نگفتم
خيلي صبركردم و 9سال اين احساس رو توي دلم نگهداشتم
بعد از اون خودش از رفتارم از نگاه هام متوجه شد و پيشنهاد
داد يه مدت همديگرو بشناسيم
خيلي حسرت خوردم كه چرا زودتر از اينها نشناختمش
من توي ذهنم از اون چيزي كه خودم ميخواستمو ساخته بودم
اما اون كسي بود كه فكرشم نميكردم اصلا اونيكه من توي
خيالاتم تصور ميكردم نبود
از خداوند خواستم براي هميشه فراموشش كنم الان دوسالي
هست كه با كسي آشنا شدم انگار خودمه از جنس مَردش
در كل ميگم وقتي عشق يكطرفه داريد براي خودتون اون شخص
رو بزرگ و خوب جلوه نديد.

تابستان جان
تو دقیقا همسن دختر من هستی ،دهن شما بوی شیر میده ،این احساسات زودگذره ،مال نوسانات هورمونی و نوجوانی ست ،بچسب به درس ات ،حتما یه سرگرمی خوب مثلا یه رشته ی ورزشی پیدا کن و خودتو سرگرم کن ،تا حداقل 20 سالگی
تازه اون موقع هم حتما باید دوران نامزدی داشته باشید حداقل یکسال ،تا طرف رو بشناسید،بالاخره ما مسلمان هستیم این دوستی ها بیشترش راه به ناکجا آباد داره ،حالا در حد سلام احوالپرسی اشکال نداره .


من که میگم انسان باید بتونه خودشو کنترل کنه و چیزای غیر اخلاقی نبینه تا برانگیخته نشه

یاد خدا

به این دلیل خانواده ام با عشق و عاشقی مخالفند کاربر 12:21 که به تابستان کمک کردی می شه به منم کمک کنی حرف های قبلم در بالا هست می ترسم اگه یه وقت برام اتفاق بی افته باهام دعوا کنند من که مثل اونا سنتی نیستم بابت حساسیت هاشون تا سوم راهنمايي بیشتر درس ادامه ندادم خیلی می ترسم

مرسی از کامنتاتون، البته که همین طوره دیگه این چیزا برام مهم نیست تموم شد رفت پی کارش،

من با مادرم در میون گذاشتم، همه چیز رو بهش گفتم ، اونم تشویقم کرد که اومدم پیشش و مثل یه دوست بش گفتم، گفت حواست باشه عزیزم تو مثل گلی قرار نیست هر گرگ صفتی نزدیکت بشه تو خودتو ببازی،الان سن تو فقط سن بازی و شادی و درسه برو به این چیزا فکر نکن دخترم،
منم دیگع چسبیدم به درسم برا امتحانا،
مرسی از راهنمایی همتون دستتون کربلا

سلام من ۱۶ سالمه با یه خوشرویی کشیده میشم سمت پسرا. تازه به مامانمم میگم از حسم ولی بعد مدتی میفهمم اون عشق نیست بلکه یه چیز دیگست از ظاهر کسی سمتش نمیرم از اخلاقش هر چی هم به خانوادم میگن بهم عشق بورزین تا سمت جنس مخالفم نرم حرفمو گوش نمیکنن و بهم میخندن واقعا نمیدونم چیکار کنم میشه راهنماییم کنین

خیلی جالبه . همه سنشون پایینه و عاشق هستن . چطوری عاشق میشید . من که سنم پایین بود فقط تو خونه بودم و داشتم برا کنکور درس میخوندم . تا الآن هم که ۲۲ سال دارم هنوز عاشق نشدم . قدم خیلی بلند نیست و چهار شونه هم نیستم ولی خیلی خوش چهره هستم ، اخلاق مردنه خاصی هم دارم . دخترا زیادی در دانشگاه و ... میبینم ولی عاشق نمیشم . حس میکنم خیلی ها بهم علاقه دارن و به من توجه میکنن ولی راستش من عاشق هیچ کدومشون نمیشم . حتی به من شماره هم دادن ، ولی من هیچ وقت بهشون زنگ نزدم چون از دختری که جسارت شماره دادن رو داره اصلا خوشم نمیاد .
خیلی دوست دارم عشق رو تجربه کنم حتی سعدی ، حافظ ،نظامی ، اسعد گرگانی و ... میخونم تا بتونم عاشق بشم ولی کارساز نیست . فکر کنم قسمت عاشق شدن مغزم سوخته . با این شرایط آخرش باید مادرم برام زن بگیره .
آخه شما چطوری عاشق میشید ؟؟؟؟؟ اونم با این سن کم !!!؟؟؟؟؟

ببینید دوستان این چیزهایی که گفته شده شاید واسه اغلب جوان ها و نوجوان ها درست باشه ولی باید خودت رو ببینی دلیل علاقت مثلا من الان هیجده سالمه یک سال و خورده ای هم هست که دوستش دارم و خیلی بهش فکر کردم و فهمیدم اگه حوس بوده پس این همه غزل زیبایی که گفتم و شعر نویی که گفتم چی میگه !!!! در اخر دوستان من که از عشقم مطمئن هستم و فکر اول و اخرش کردم و با هیجده سال میتونم بگم شاید از خیلی بیست و اندی سال ها جوان های کشورمون بفهمم ،در اخر اینکه خودتون شخص مقابل و شرایط ببینین اگه مناسب بود عشق هیجده نوزده سالگی رو ترک نکنید چون پاکترین عشق(البته اگه هدف واقعا دوست داشتن باشه) و من خودم مثال نقض این قضیه خواهم شد سه چهار سال دیگه پیام میدم فدای شما بشم خداحافظ

با سلام.. بنظر من تو این زمونه ازدواج زود هنگام اشتباه بزرگیه ( البته نه برای پولدارها) برای کسایی که وضع مالی شون پایینه..میدونید من 18 سالمه و تصمیم گرفتم تا وضع مالیم خوب نشه ازدواج نکنم... برادر یا خواهر هایی سنتون از 18 پایینه تا حالا به دردسر های بعد ازدواج فکر کردین..کمی با عقل جلو برید....یا علی

من خودم ۱۹ سالمه تازه تو دانشگاه یه دوست خوب پیدا کردم در حد قرار مرار هم نشده کسایی که ۱۸به پایین سعی کنی عاشق نشین اگه میخواید با یه پسر باشید فقط یه هم بازی پسر داشته باشین تا چند سال باهاش بازی مازی کنید تا خوب بشناسینش بعدش یواش یواش برید سمتش سعی کنید از کلمه ی «عشقم» تو ۱۸سالگی استفاده کنید من کامنتا رو خوندم دیدیم ۱۲تا۱۶ساله هم هست هنگ کردم

با سلام من چند وقتی عقد کردم تازه متوج شدم خانومم عشق کس دیگه هست الانم باهش در رابطه هست چکار کنم البته خانومم 17 سالش هست خیلی با من سرده عاشق یه پسر هست هم سن خودش من خودم دارای کار خونه از ایننظر مشکلی ندارم مونم چکار کنم

سلام من 15 سالم عاشقم بد جور شما تگید چیکار کنم اونی که عاشقشم 18 سالش تو رو خدا کمکم کنید

سلام ب همگی من الان ۴ساله عاشق یه دختر ۱۴ شدم خودمم ۱۹ سالمه ولی نمیتونم بهش بگم دوست دارم تورو خــدا کمکم کنید آخه همسایمونه تورو خدا پاسخ بدید چجوری سر صحبت رو باش باز کنم آخه این چند سال فک کنم مرررردم

سلام من دختری 15ساله هستم عشقمم16سالشه خیلی دوستش دارم ولی اون سنی من شعیه خیلی باهم تفاوت داریم ولی اون قبلاعاشقش دخترعمه اش بودوباهم بودن بخاطرمشکلی ازهم جداشدن الان بامن دوسته اونم خیلی منودوست گفته2سال دیگه میادخواستگاری مطمئنم اگه بیادخانواده راضی نمیشن نمیدونم الان اصلا چکارکنم میخواستم به خاطراین مشکل ازش جداشم ولی فکرش که میکنم گریم میگیره نمیتونم توروخداکمکم کنین چکارکنم

26سالمه هنوز عاشق نشدم خداروشکر تا حالام با جنس مخالف دوست نبودم

سلام داداشان خوبین راستش نظراتتون کلن متفاوته هرکدومتون طبق عقیده خودتون قبول دارین
اما من میگم عشق به سن سال نیستش من ١٧ سالمه عاشق یه دختر ١٢ساله شدم الان نمیدونم چجوری بهش بگم تا بفهمه یا جواب مثبت بده دختر ١٢ سالشه اندازه یه دختر١٧ سال میدونه منم با تمام وجودم دوسش دارم ومیدونم عشق واقعیمه نمیتونم بدون اون زندگی کنم خودم هر سه ماه یه بار میبینمش اونم باهاش حرف نمیزنم اصلا خواهشا کمکم کنید تورو خدایه ادم باتجربه بهم بگه که جیکارکنم البته باسه ۵ سال دیگه میخوامش

من میگم عشق به سنو سال نیس

من بچه ی یک روستا هستم توروستا مدرسه های ابتدایی اکثرا مختلط هستن .اون بعد از جداشدن پدر مادرش مجبورشد بیاد روستا .همکلاسی شدیم و مطمئنم هردو عاشق شدیم چهارسال بعد اون رفت ترک تحصیل کرد و رفت.تاوقتی ک من پیش دانشگاهی شدم اتفاقی تو تل بهش برخورد ک هیچی نگفتم اما اون گفت دوسم داره و من چون اون آدم درستی نبود هیچی نگفتم بعد ی مدت منم گفتم دوست دارم .و بنابراین گفت هیچ کیو دوس ندارم.
وقتی سوم دبیرستان بودم یکی از همکلاسیام برام تل نصب کرد و تو ی گروه ک خود همکلاسی کم بود با نفر دوم آشنا شدم میلاد تقریبا ی سال مث دوتادوتا بودیم من برانکار میخوندم و اون برا کارشناسی ارشد اون رتبه برتر بود و همه جوهر ایده آل .
بعد اعلام نتایج کنکور ک قبول نشدن تصمیم گ این ارتباط و بزارم کنار ..الان ی سال گذشته و من حس م دوسش دارم هنوز بفکرشم البت بگم من ادمیم ک ب کسی رونمدم ..

سلام من یه پسر ۱۸ساله م سه سال پیش از دختر همسایمون خوشم میومد هر روز صبح وقتی مدرسه میرفتم میدیدمش دختر باحیا و خوبی،بود و به من نگاه نمیکرد یه روز جرات کردم و ازش خواستم وایسه به حرفام گوش بده ولی رفت منم تا دو ماه نگاش نمیکردم ولی بهش فکر میکردم عاشقش بودم وقتی منو میدید بهم زل میزد منم همینطور هر روز کارمون این بود که بدون هیچ حرفی فقط بهم نگاه کنیم حتی اسمشم نمیدونم یه ساله که ندیدمش هر کاری میکنم نمیتونم فراموشش کنم خوشگل تر از اون دختر دیگه ندیدم دعا کنین برانم فقط یه بار هم که شده ببینمش پارسال خونشونو عوض کردن و نمیدونم کجا رفتن .میدونم اونم بهم فکر میکنه و منو دوس داره

من15سالمه و عاشق یکی از فوتبالیست های لژیونر کشورمون شدم.اگه اسمشو بگم به من حق می دید که عاشقش بشم.پسر خوب و باوقاریه.خودمم میدونم که نباید بهش علاقه مند می شدم.خب من هشت ماهی بود که میشناختمش و به چشم یه آدم معمولی بهش نگاه میکردم اما نمی دونم یهو چی شد که عاشقش شدم.از خدا میخوام که منو کمک کنه تا اونو فراموش کنم.

من 37 سالمه هشت سال پیش عاشق یکی شدم داشتم دیوونه می شدم بهش گفتم اما اون بهم گفت میخواد به اهدافش برسه به ازدواج فکر نمی کنه اما چند ماه بعد ازدواج کرد به نظرم عشق شانس میخواد زمان مناسب شخص مناسب درنهایت اون ادمی که تا اخر عمر باهاش باشی خودتی ادم باید رو خودش کار کنه دیگه شانس باید واگذارکرد بخدا خودتو به اب واتیش زدن فایده ای نداره

من یه نفری رو دوست دارم که هم سن خودم هست ولی نمیتونم بهش بگم دوست دارم هرشب به امید اینکه بهم ‌‌پیام بده تا صبح بیدارم اون یه نفر دیگه رو دوست داره من هر روز به برای اینکه ببینمش میرم محل کارش نمیدونم بهش بگم یا نگم میترسم اگه بگم اون بهم اهمیت نده کمکم کنید

سلام منم دقیقا همینطوری.
خیلی زود عاشق میشم من ۱۴ سالمه و خیلی زیاد و زود عاشق میشم و به همه میگم حتی خالمم بهم گف چرا هر دفعه عاشق یکی میشی مثلا مثل یه بازیگر ممکنه من فقط طرفدار اون باشم واقعا حرفش درست نیست...

سلام.من هم دقیقا همین مشکل و دارم و خیلی زیاد و زود عاشق میشم و عشقم و به همه میگم.یه جوری دنبال کسی میگردم که بتونم در موردش باهاش حرف بزنم اما متاسفانه همچین کسی پیدا نمیشه.با هرکی که حرف میزنم بهم ارتشاعات منفی میده.
من دوسه روزی هست عاشق یه فوتبالیست شدم.پسر خوشگل و خوش قلبی به نظر میاد.بهتره که اسمش و نیارم.
با اینکه اون ازم ۱۲ سال بزرگتره ولی واقعا نمیدونم چجوری عاشقش شدم . خالم فهمید که من طرفدار شم و بهم گفت تو همش عاشق یکی میشی . واقعا برای طرز فکرش متاسفم به نظر شما من باید چیکار کنم؟؟

سلام.....شروع حس و عاشقی بچگانم از ۱۲ سال بود وقتی ک کلاس زبان رفتم و اونجا مختلط بود عاشق یکی از پسرا شدم ک یه سال ازم بزرگتر بود ازش خوشم میومد ولی زود فراموشم شد و یه پسر جدید اومد و من خوشم از اون اومد و بازم بعد از اون بازم فراموشم شد واس پسر سوم زیاد دوسش داشتم اما خب این حسای من اون موقع بهشون میگفتم عاشقی ولی الان ک ۱۵ سالمع میگم حس بچگانه و من نمیتونم عشقمو بگم ب کسی ک دوسش دلرم چون حس میکنم یه نوع ناهنجاریه و خانوادم شاید منو درک نکن چون بالاخره تو این زمونه دختر و پسر از راه های مختلفی باهن ارتباط دارن و زود حسشون بوجود میاد....الانا من دیگ نمیخوام عاشق شم به هیچ وجه چون اصلا شانسی براش ندارم حس میکنم بوجود اومدم ک تنها ( سینگل ) باشم البته پسرایی هستن ک توی فضای مجازی یا بیرون میخوان شماره بدن ولی من هیچوقت قبول نمیکنم چون میدونم این حسم زود میگذرع واقعا اینو درک نمیکنم ک چرا تو این سن نوجونی باید این حس بوجود بیاد و کسایی مث من با دیدن همسن و سالاشون زجر بکشن ک چرا میترسن دوس داشتنشونو ابراز کنن و همیشه توی دلشون میمونه و ب کسی نمیگن چون میترسن ابروشون بره واقعا از این سایت ممنونم باعث شد سبک بشم واقعا مرسیــــــــ

سلام من ۱۸ سالمه عاشق دختر همسایمون شدم دختره ۱۴ سالشه قصدم ازدواجه به نظرتون برم با خودش رک و راست صحبت کنم ؟؟؟. بزرگواران لطفاً راهنماییم کنید. باتشکر فراوان. یاعلی