۲۱۲۴۶۰
۱ نظر
۵۰۲۲
۱ نظر
۵۰۲۲
پ

قسمت سوم

جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟

آن قدر راه دارد که نگذارند یک نفر کارکند! تهیه کننده ها که جوان نیستند، تهیه کننده می گوید نه! یا تهیه کننده فیلم را به ارشاد می برد، ارشاد می گوید اشکالی ندارد، فقط این بازیگر نباشد بهتر است.

جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟





هفته نامه تماشاگران امروز - سیامک رحمانی، بیتا موسوی و فاطمه پاقلعه نژاد: متولد ۱۳۳۴، فارغ التحصیل شیمی و حقوق روابط بین الملل، خودش می گوید به ویکی پدیایش اعتماد نکنیم. می گوید راست ننوشته اند. مثل همه حرف های دیگری که درباره اش می زنند. می گوید راست نمی گویند. از تعلقات سیاسی اش تا ارتباطاتش. حرف دوران احمدی نژاد و شایعه نزدیکی او به دولت نهم و دهم که می شود صدایش می رود بالا. «همه اش دروغ است».

شما در دهه ۸۰ به بعد کم کار شده بودید. اوج کار شما دهه ۷۰ بوده.

دهه ۶۰ الان ۱۴ سال است نمی گذارند من کار کنم.

جهانگیر الماسی: با شارلاتان بازی مجوز فیلم گرفتم! (1)



جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟

چه کسانی؟

چرا همه کار می کنند اما من نه؟

اجازه نمی دهند یا پیشنهاد نمی دهند؟

پیشنهاد نمی دهند یا یک پیشنهادهای احمقانه ای می دهند که به من بر می خورد. من که سیاهی لشگر نیستم!

یعنی می گویید اینها تبعات همان مسائل است؟

به نظر شما نیست؟

کل سینما، حتی کارگردان های جوان؟

آن قدر راه دارد که نگذارند یک نفر کارکند! تهیه کننده ها که جوان نیستند، تهیه کننده می گوید نه! یا تهیه کننده فیلم را به ارشاد می برد، ارشاد می گوید اشکالی ندارد، فقط این بازیگر نباشد بهتر است.

چرا خودت را در دردسر مسائل سیاسی می اندازی؟

بابا من سیاسی نیستم!

به نظر می رسد در دوره قبلی ارشاد این اتفاق نباید می افتاد.

آن موقع بیشتر بود.

پس چطور فیلم ساختید؟

به این دلیل بود که من به تنهایی آن قدر رفتم و آمدم و با شارلاتان بازی توانستم مجوز این فیلم را بگیرم.

وقتی پروانه ساخت فیلم به شما دادند...

خب من بالای سرشان ایستادم. روند کار این طور است که باید فیلم نامه را تصویب کنی، یک جا پروانه ساخت بگیری، یک جا مجوز تولید و یک جا هم بودجه دولتی؛ من در این راه بیچاره شدم. ۹ سال بود دنبال گرفتن یک مجوز برای ساخت یک فیلم ساده بودم. در مورد این فیلم هم اینها فکر کردند این فیلم می خوابد، برای همین هم مجوزش را دادند.

جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟

برای همین هم پشت صحنه فیلم شما آمدند؟

من نمی دانم! باید زودتر از همه می فهمیدم، ولی درست همان روز حراست ریاست جمهوری سر صحنه آمد و گفت تهیه کننده می داند و بچه ها هم در جریان هستند، دکتر قرار است امروز برای بازدید بیایند.

در آن بازدید آقای احمدی نژاد حرف خاصی نزد؟

نه هیچی! در حد اینکه این تابلو چقدر قشنگ است و من آن را می خواهم و...

چه تابلویی بود؟

یک تابلوی نقاشی مربوط به قرن بیست و یکم

آقای حسینی وزیر فرهنگ هم بود؟

آقای شمقدری هم بود.

مشایی چطور؟

من یادم نیست. من حواسم فقط به خودم بود. در عکس ها هم ببینید من اصلا نزدیک آقای احمدی نژاد هم نیستم.

ولی در عکس ها شما دست راست ایشان هستید.

اصلا این طور نیست! بعد هم مگر حرف زدن با ایشان جرم بود؟ ایشان که از اسرائیل نیامده بودند.

می گفتند آقای مشایی خیلی در هنر و سینما دیدگاه بازی دارد.

من نمی دانم با من که هیچ وقت راجع به هنر و... صحبت نکرد.

راجع به چی صحبت می کردند؟

من اصلا با ایشان ارتباطی نداشتم. چطور این را به شما بگویم؟ چطور وقتی آقای مشایی به خانه سینما رفت و ۴ میلیارد پول داد به همان هیات مدیره ای که به دولت احمدی نژاد بد و بیراه می گفتند، کسی چیزی نگفت؟ بعد ۱۲ میلیارد دیگر هم به آن اضافه کرد؛ چرا این را نمی گویند یا نمی گویند آن ۱۶ میلیارد چه شده؟ فقط یقه من را می گیرند که با احمدی نژاد رفاقت داشتی.

الان مثلا ویکی پدیا در مورد شما...

چه کسی ویکی پدیا را پر می کند؟

جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟

شما هم می توانید.

نه در ارشاد نماینده دارد.

ولی شما هم می توانید مطالب آن را ادیت کنید.

من وقت این کار را ندارم.

زیر اسم شما نوشته مانند هنرمندانی چون احمد نجفی و محمدرضا شریفی نیا از جمله هنرمندانی است که طرفدار محمود احمدی نژاد ریاست جمهوری ایران شناخته شده است.

شما فکر می کنید کسی که این را می نویسد خط سیاسی ندارد؟

ممکن است داشته باشد.

اینها همه بازی سیاسی است؛ آنها که با آقای احمدی نژاد مخالف بودند، موافق جمهوری اسلامی هستند؟

همین آقای هاشمی رفسنجانی مخالف ایشان بود.

من بازیگرها و هنرمندها را می گویم.

خانم بنی اعتماد هم مخالف بوده، ولی در چارچوب قوانین همین کشور هنوز می سازد.

خانم بنی اعتماد حزبی برخورد می کند؛ من حزبی نیستم. ایشان رسما جزو گروه سبز است، من نه سبزم، نه سفیدم، نه قرمز، نه آبی، نه صورتی؛ من خودم هستم. من در دانشگاه های خارج از کشور درس می دادم.

الان مشغله شما چیست؟ کلاس بازیگری دارید؟

من از این کلاس ها متنفرم! تو رو خدا زیرآب اینها را بزنید، چون محل کلاه برداری هستند. یک پسری از کرمان به من زنگ زد گفت من اسم شما را دیدم و به خاطر اسم شما به تهران آمده ام و در یک جایی در خیابان آزادی ثبت نام کردم.

یک جا هم در میدان ونک که آن قدر رفتم ارشاد و گفتم تا اسمم را برداشتند که البته باز هم هرازگاهی اسمم را می گذارند. یک آقای محبی نامی است که با اسم ماها اتومبیل زیر پای ایشان چندصد میلیونی است.

چرا شکایت نمی کنید؟

کجا بروم؟ به حضرت عباس من هیچ ارتباطی با اینها ندارم. شکایت کردم دیگر اسم من را نزد. ولی الان بچه ها گاهی می گویند باز هم اسم تو را دیدیم. من هم که همه مطبوعات را نمی چرخم، اگر بتوانم در روزی یکی دو مقاله از یک روزنامه بخوانم.

چه روزنامه ای می خوانید؟ کیهان؟

کیهانی سیاسی است، من کار فرهنگی می کنم. اما هر روز یک روزنامه متفاوت می خوانم.

جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟

برای اینکه دعوا نشود؟

نه می خواهم ببینم خائنین به این مملکت چه کسانی هستند، به دنبال اینها هستم و یک روز هم همه اسامی را رو می کنم.

بالاخره مشغله شما چیست؟

در خانه هستم و کار پژوهشی می کنم.

برای فیلم نامه؟

برای فیلم نامه یا برای خودم. ولی می دانم هر فیلم نامه ای بدهم، رد می شود. من تنها کسی هستم که در دوره آقای ضرغامی که همه می گفتند رفیق من است، یک فیلم نامه دادم و رد شد. اسمش را هم شما حتما خوش تان می آید: یک خوشه سبز بی دانه!

شما برای چی مانده اید؟ چرا نمی روید خارج تدریس کنید؟

من ایرانی ام، چراغم در این خانه می سوزد.

اینجا هم که کاری نمی کنید.

بالاخره می خواهم ببینم کی روی اینها تمام می شود؟ اینها درد است؛ ما بچه مبارزه بودیم.

الان که مبارزه نمی کنید.

من در خیابان راه می روم، در اتوبوس می نشینم، حرف می زنم!

فیلم های روز را هم می بینید؟

اروپایی ها را خیلی می بینم.

اخیرا کدام فیلم را دیده اید که خوب بوده؟

سیندرلا را دیدم، خوب بود. فیلم های جدید را خیلی دیده ام، اما سریال نمی بینم. من آقای فرهادی را خیلی دوست دارم، منتها اگر سالم در برود! {داستانی تعریف می کند و از ما می خواهد که ننویسیم} البته به نظرم خیلی آقای فرهادی تلویزیونی بود.

جدای؟

بله، تلویزیونی بود. یک لانگ شات نداشت. همه اش مدیوم شات، کلوزآپ، مدیوم مدیوم شات کلوزآپ و...

فیلم عشق هانکه هم لانگ شات ندارد.

هانکه هم عشق را از روی این برداشت و سال بعد ساخت.

خیلی از فیلم های هانکه لانگ شات ندارند.

هانکه فیلم ساز برجسته ای نیست. او بعد از همین جایزه ای که گرفت هانکه شد و همه جا در مورد او صحبت کردند. شما می گفتید تروپو معلوم است یا یانک چو را چرا من دوست دارم؟ او تنها فیلم سازی است که تمام فیلم هایش لانگ شات است.

پس شما لانگ شات دوست دارید؟

نه من زبان و گرامر سینما را می گویم. لانگ شات مثل غزل در ادبیات است، یعنی نه قصیده است، نه مثنوی، نه دوبیتی و... تیر و تخته تر از فیلم امروز آقای میرکریمی نبود. اگر بازیگر فیلم یک کلمه می گفت فیلم تمام می شد. من این جوری فیلم می بینم و حساسیت هایم این طور است.

جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟

به غیر از جدایی فیلم دیگری دیده اید؟

فیلم خانه پدری کیانوش به لحاظ تکنیک فیلم سازی خیلی خوب است. فیلم روزهای زندگی شیخ طادی را من نفهمیدم چرا گفتند خوب است؟ همه اش پرت و پلاست.


از کارگردان های نسل جوان چطور؟
این آقای...

مکری؟

نه او فرمالیست است و من دوست ندارم.

شهرام توکلی؟

او خوب است. این آقای کاهانی را دوست دارم و آقای محسن امیریوسفی هم خاص است. البته آشغال های دوست داشتنی را دوست ندارم و به نظرم یک فیلم اشتباهی است. یعنی اینها اشتباه کردند که فکر می کنند فیلم علیه آنهاست، اتفاقا به نفع جمهوری اسلامی است، ولی فیلم آتشگاه خوب بود.

قصه ها چطور؟

قصه ها که فیلم نیست.

چرا چون شخصیت های قبلی را به تصویر کشیده؟

من با قصه مخالفم. فیلم سینمایی ساختار خاص خودش را دارد، من از قصه خوشم نمی آید.

پس طبیعتا از فیلم های آقای فرهادی نباید خوش تان بیاید. درباره الی...

درباره الی قصه دارد؟

درام است...

درام با قصه فرق دارد. اینکه الان دولت محترم (اینها چیزهایی است که می توانی بنویسی، بیشتر هم بنویس) اطلاعیه می دهند که {لحنش را عوض می کند و سعی می کند با لهجه حرف بزند} فیلم باید قصه داشته باشد و قهرمان داشته باشد، شما یک بار هم برشت را ورق نزده ای که ببینی می گوید وای به حال ملتی که قهرمان دارد! سینمای غرب یک قهرمان هم ندارد و فقط ضدقهرمان است. اصلا قهرمان داشتن عقب افتادگی ست و فردگرایی دیگر معنا ندارد، دنیای اندیویدوالیسم در همان آمریکا دهه ۶۰ تمام شد.

با این همه سابقه و ارتباطی که داشتید، در سال های اخیر از بازیگرها، عوامل فنی و... فکر نکردند شما که از بدنه سینما و بنیان گذاران خانه سینما بودید، نیاز است که در یک فیلم بازی کنید؟ چنین موردی پیش نیامده؟

نه.

این مساله خیلی عجیب نیست؟

بله. ببینید تشکیلات چقدر قوی است.

یعنی یک دوست نداشتید؟

تا جایی که یادم هست همیشه من دوست دیگران بودم نه دیگران دوست من؛ مثل جریان خانه سینما، من آقایان را آوردم. ولی یک روز سر کار رفتم و دیدم انتخابات کردند و همه چیز عوض شده. طبق قانون خود انجمن کسی که بیشترین رای را می آورد، انتخاب می شد. دو بار رای گیری کردند و من انتخاب شدم، سندش را هم دارم، امضای همه بازیگرها هم پای آن است، اما بعد از سه ماه یک روز برگشتم سر کار و دیدم داوود رشیدی انتخاب شده.

جهانگیر الماسی: مگر حرف زدن با احمدی نژاد جرم بود؟

خیلی از بازیگران و کارگردان های قدیمی دوستان شما هستند.

من هیچ کس را ندارم و اصلا از خانه بیرون نمی آیم.

بالاخره کسانی مثل آقای عیاری...

به نظر شما آقای عیاری طرفدار آقای احمدی نژاد بود؟

ایشان هیچوقت مواضع شان را به لحاظ سیاسی مطرح نکردند.

ایشان به شدت طرفدار آقای روحانی است.

شما می گویید فقط برای دل تان پژوهش می کنید، پس زندگی شما چطور می چرخد؟

با بدبختی. اتفاقا امروز صاحب خانه ام زنگ زد. ماشین من الان یک ریوی درب و داغان است. مثلا یک زمین داشتیم. دو سال پیش آن را فروختیم و تا حالا خورده ایم، الان فکر می کنم دو میلیون تومان آن مانده باشد.

شما اقامت آمریکا هم دارید، می توانید بروید؟

همسرم آمریکایی است. من اصلا خارج از کشور زندگی می کردم و در کرواسی در دانشگاه زاگرب درس می دادم. در هلند درس می دادم و خیلی هم خر شدم که برگشتم.

چرا اینجا درس نمی دهید؟

اینجا هم در دانشگاه ها درس می دادم. ولی الان کلاه سر بچه ها گذاشتن است و من این را دوست ندارم که عمر بچه ها را بدزدم. شما یک فارغ التحصیل دانشگاه را نام ببرید که در این سی سال وارد سینما شده باشد. اینها را که نمی گویند الماسی گفته! من در این مورد مصاحبه کرده ام، ولی آگراندیسمان کرده اند و... من گفتم چرا وقت و عمر یک دانشجو را، چهار سال برای لیسانس، دو سال برای فوق لیسانس و دو سال هم برای سربازی می گیرید و دو سال هم این وسط پرت می شود، یعنی حدود ده سال!

به یک جوان ۲۸ ساله که با تحصیلات دانشگاهی می خواهد وارد سینما شود، نقش نمی دهند آن وقت می بینید یک فوتبالیست که فاقد هوش لازم بوده و حتی در فوتبال هم خوب نبوده، گذشته اند جای او بازی می کند و...

جنجال با قاسم خانی

یک جنجالی هم با قاسم خانی ها داشتید.

تاحالا از خودتان پرسیده اید که چطور است که اینها با همه فامیل شان، هم در سینما هستند، هم در تلویزیون، هم تئاتر و هم رادیو و در همه اینها هم مردم را عقب مانده فرض کرده اند یا این طور جلوه می دهند؟ مثلا سریال پایتخت...

پایتخت را که قاسم خانی ها ننوشته اند.

یا حتی در حاشیه، اینها هم همین طور! عقب مانده تر از جماعت همین پژمان کسی می تواند باشد؟ سریع هم یک تئاتر بازی می کنند که کسی نتواند حرف بزند. هیچ کس این حرف ها را نمی نویسد که چطور ممکن است این همه فارغ التحصیل دانشگاهی ما داریم، بعد اینها می روند از خیابان فلان هنرپیشه را می آورند که مثلا در تلویزیون مصاحبه می کند و می گوید من دو تا ماشین دارم، برای قرارداد بستن با مزدا می روم و برای کارهای عادی هم با پرشیا! یا آن خانم آذری؛ چه کسی او را آورده بود؟

همه با هم یکی هستند و همه هم بی سواد و {...}! من صبح ساعت شش می خواستم به فرودگاه بروم، دیدم یک جا فیلم برداری است و همه هم خمیازه می کشند و فقط هم صحبت کله پاچه است. دیدم این آقای {اسم یکی از فوتبالیست های سینما را می آورد} بغل موهایش را هم سفید کرده اند (همه هم می آیند و می خواهند متفکر به نظر برسند، موهای شان را سفید می کنند) ۳۴ برداشت گرفتند، آن هم نه برای یک سکانس یا دیالوگ سخت، فقط برای اینکه از این ماشین بیاید تا کنار آن یکی ماشین! آن وقت آن بازیگر بدبخت علی طالب لو از بی پولی باید خودکشی کند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • رضا

      حرف حق تلخه

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج