عکس: یادبودی برای یک راکون مرده

وبسایت zoomit.ir - مریم اصلانی: مردم گاهی واکنش‌های عجیب و بعضا جالبی نسبت به حوادث پیرامون خود نشان می‌دهند. گاهی حتی با اقداماتی که رگه‌هایی از طنز دارد سعی در نشان دادن یک معضل یا مشکل اجتماعی یا فرهنگی دارند. این بار یک راکون، قهرمان داستانی است که مردم تورنتو رقم زدند. در ادامه مطلب همراه ما باشید.

به دنبال رخ دادن حادثه‌ای تلخ برای یک راکون در شهر تورنتو، مردم در واکنش به بی‌توجهی مسئولان، حرکت جالبی را از خود نشان دادند. نوعی یادبود و گرامیداشت خاطره‌ی این جانور که با اهدای گل آغاز شده و با ایجاد یک هشتگ مرتبط با این حادثه، روندی عجیب را در پیش گرفت.


جسد یک راکون مرده برای نزدیک به دوازده ساعت در پیاده روی این شهر باقی مانده و کسی از طرف سرویس خدمات حیوانات برای برداشتن لاشه مراجعه نکرد. اینجا بود که داستان آغاز شد.

در ساعت ۹ صبح روز سه شنبه مردی در تماس با سرویس خدمات حیوانات، وجود لاشه‌ی یک راکون کشته شده را در پیاده روی این شهر اعلام کرد.


سازمان اعلام کرد که پیام را دریافت کرده و برای جمع آوری اقدام خواهد شد.


اما در پی تأخیر سرویس خدماتی، حوالی ظهر، فردی این یادداشت را در کنار جسد قرار داد که می‌گفت:

" راکون عزیز، آسوده بخواب. آنها در راه هستند."


۶ ساعت بعد، اولین نشانه‌های یک بنای یادبود در حال گرد آمدن بودند. یک شاخه گل، کارت تسلیت و البته قاب عکسی از یک راکون در کنار جسد قرار داده شد.


فردی با ذوق به راکون مرحوم، یک هشتگ مخصوص اختصاص داد: #DeadRaccoonTO


کم کم کارت‌های بیشتر و پیام‌های تسلیت هم اضافه شده و طنز ماجرا شدت یافت.


در ساعت ۸ شب هنوز هم جسد حیوان بیچاره بر سنگ‌های سرد پیاده رو آرمیده بود و دسته‌های گل یادبود در اطرافش مشاهده می‌شد.


در این گیر و دار یک شهروند مسئولیت پذیر با بارقه‌ای از طنز، پیشنهاد داد که با باز گذاشتن یک سطل زباله‌ی خالی، مراتب ادای احترام و سوگواری خود را اعلام کنند.


نزدیک به ۱۲ ساعت از اعلام اولیه گذشته و هنوز هیچ نشانه‌ای از حضور مأموران سخت کوش و منظم دیده نمی‌شود. جسد اکنون سرد شده و از بی‌کسی و تنهایی خود در عذاب است.


شب از راه رسیده و وقت روشن کردن شمع‌هایی است که قرار است یاد این کشته شده‌ی فقید را گرامی بدارند


کسی حتی نمایی ا زحضرت مسیح را نیز برای پررنگ‌تر کردن وجه معنوی فضا، در نزدیکی راکون قرار می‌دهد.


عزیزی نیز از فرصت استفاده کرده و جعبه‌ای خالی در پیاده رو قرار می‌دهد تا عواید آن صرف برگزاری مراسم تدفینی آبرومندانه شود.


مردم شروع به گذاشتن پیام‌هایی می‌کنند که قرار است به مرحوم یادآوری کند چقدر عزیز و دوست داشتنی بوده و چگونه برای همیشه در یاد و خاطره‌ها باقی خواهد ماند.


و بالأخره در ساعت یازده شب، سر و کله‌ی سرویس خدماتی حیوانات پیدا شده و مراسم سوگواری خاتمه می‌یابد.


اکنون همه با پرنس دوست داشتنی وداع می‌کنند....


یا شاید هم نه، مراسم همچنان با روشن کردن شمع‌های یادبود بیشتری ادامه پیدا می‌کند.


اقدامی خیرخواهانه که با پیام تشکر راکون عزیز از مردم سخت‌کوش پاسخ داده می‌شود.

هر چند بالأخره این حیوان بیچاره به استراحتگاه ابدیش راهنمایی شد، اما نظر شما در مورد عکس‌العمل عجیب و جالب مردم شهر تورنتو چیست؟ آیا این تنها نمایی از طنز وضعیت موجود بود؟ یا نه، پیامی نیز در دل خود نهفته داشت؟ اگر شما در چنین موقعیتی قرار داشتید، چه واکنشی از خود نشان می‌دادید؟