۲۴ نکته که درباره هادی کمتر شنیده اید

کاپ: یک هفته گذشت. از روزی گذشت که خبر دادند هادی نوروزی دیگر در میان ما نیست. یک هفته ای که تلخ و سخت گذشت. در هفتمین روز از وداع با پسر سر به زیر قرمزها، نکاتی که کمتر درباره او شنیده اید را مرور می کنیم:

۱. هادی پسر پنجم خانواده بود. او جهار برادر دارد. علی، بزرگ ترین پسر خانواده متولد سال ۵۲ هست. هادی خواهر نداشت. همسرش هم یک خواهر و یک برادر دارد.

۲. آپاچی و هادی گل دو لقب هادی بود که روزنامه پیروزی به او داده بود و هواداران هم به اسم هادی گل تشویقش می کردند.

۳. سه گل در دربی ها زد و سه پاس گل داد ولی چون اهل حاشیه و مصاحبه جنجال نبود حتی بعد از این موفقیت ها به سختی مصاحبه می کرد. تا دو سال پیش به سختی سالی سه چهار تا مصاحبه می کرد ولی طی دو سال اخیر با توصیه مکرر خبرنگارانی که به او نزدیک تر بودند تعییر رویه داد و کمی بیشتر پاسخگوی تماس ها بود.

۴. دو تا عکس خودش با هانی در مدرسه فوتبال پیوس رو که در چمن در حال دویدن هستند در منزلش قاب کرده بود.

۵. شماره شناسنامه اش ۲۴ بود.

۶. افشین پیروانی، هادی را به توصیه امیرحسین برادرش به پرسپولیس آورد.

۷. هنگام حضور در اتوبوس پرسپولیس، معمولا عقب می نشست.

۸. ۱۹۸ بازی در پرسپولیس انجام داد. ۳۴ گل. ۳۴ پاس گل. پنج گل هم علاوه بر این ۳۴ گل در مسابقات بین المللی برای سرخپوشان به ثمر رساند.

۹. آخر شماره تلفن همراه هادی، ۲۴ داشت. عجب تقدیری!

۱۰. به لیدر پرسپولیس گفته بود از کربلا برایش تربت بیاورد. در آخرین نماز به خانمش گفت بخورم؟ خانمش گفته بود پایت درد کرد بمال به پایت. همان تربت توی قبرش ریخته شد.

۱۱. به گفته حسین قدوسی، سردبیر روزنامه پیروزی، در همه مصاحبه هایی که از هادی نوروزی نشر داده شد، کلمه هوادار وجود داشت.

۱۲. در حسنیه کپورچال همیشه یک قسمت خاص می نشست.

۱۳. روز سه شنبه، همراه با رامشگر، مربی قدیمی اش به باشگاه نفت رفت. دقیقا یک روز قبل از آن اتفاق تلخ. درباره مطالباتش صحبت کرد و حدود ۹۰ دقیقه آنجا بود. در نهایت با لبخند از منصور قنبرزاده جدا شد.

۱۴. دقایقی قبل از ایست قبلی و خوابیدن، فیلم تولد دخترش هانا را با همسرش نگاه کرد.

۱۵. هرگز و تحت هیچ شرایطی با هیچ خبرنگاری درگیری پیدا نکرد. حتی اگر از او انتقادی هم صورت گرفت، در دلش ریخت.

۱۶. بعد از کریم باقری، بیشترین بازی را برای پرسپولیس در لیگ حرفه ای انجام داد.

۱۷. زیاد اهل شادی گل آنچنانی نیود. اوایل مثل سرخپوست ها شادی می کرد. این شد که لقب آپاچی به او دادند. بعدها با دستانش شکل قلب ر روی سینه نشان می داد. بعصا می رفت سمت هواداران زانو می زد. یا می رفت سمت دوربین ها. اما همه این ها به درخواست و اصرار دوستانش بود که شادی گل جدید رو کن و او می گفت دعا کنید گل بزنم.

۱۸. بارها و بارها از فرشاد پیوس خواست که هوای هانی، پسرش را داشته باشد.

۱۹. تا مدت ها به دلیل از دست دادن پنالتی در فینال جام حذفی مقابل سپاهان خودش را شرمنده مهدی مهدوی کیا می دانست که در آن بازی از فوتبال خداحافظی کرد. هادی این را به مهدی گفته بود که از این اتفاق به شدت ناراحت است.

۲۰. وقتی اکبر میثاقیان، سرمربی خونه به خونه شد، اولین نفری که با او تماس گرفت و تبریک گفت هادی بود. نوروزی به میثاقیان گفت هر کمکی از دستش برمی آید برای موفقیت تیم شهرش انجام می دهد.

۲۱. به گفته نزدیکانش قبل از اینکه فوتبالیست حرفه ای شود وقتی از پرسپولیس قائم شهر به تهران آمد، چند شب در پارک خوابید.

۲۲. نحوه ورودش به پرسپولیس قائمشهر هم جالب بود. او در یک بازی در یک تیم محلی به پرسپولیس قایم شهر که قهرمان استان بود سه گل زد. چشم های رامشگر او را دید و بلافاصله به این تیم پیوست.

۲۳. در مسابقات کشتی کشوری در رده نوجوانان شرکت کرد ولی بارها و بارها حقش را خوردند. اینچنین شد که به تصمیم پدر راهی فوتبال شد.

۲۴. به گفته شاهدان عینی، در سفر چند ماه پیش پرسپولیس به عربستان، هادی حال و هوای عجیبی داشت. او پیش از زیارت خانه خدا حرف هایی در مقابل دوربین یکی از مسئولان باشگاه زد. حرف هایی که شاید موقعی وقت انتشارش باشد، شاید!