جاباما
۲۷۷۶۱۵
۴۲ نظر
۵۰۹۶
۴۲ نظر
۵۰۹۶
پ

سرانجام کتک کاری عروس و مادرشوهر

چندروز پیش ماجرای دعوای فامیلی بین دو زن به پلیس ۱۱۰ گزارش شد و دقایقی بعد مأموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان خود را به خانه‌ای رساندند که در آن هیاهویی برپا بود.

روزنامه ایران: چندروز پیش ماجرای دعوای فامیلی بین دو زن به پلیس ۱۱۰ گزارش شد و دقایقی بعد مأموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان خود را به خانه‌ای رساندند که در آن هیاهویی برپا بود.

تیم پلیسی وقتی رفتارهای عجیب یک زن سن و سال‌دار را دیدند وی را تا داخل ساختمان همراهی کردند و در تحقیقات میدانی پی بردند این زن از سوی عروسش کتک خورده و خواستار ورود پلیس به ماجرا است.

مادرشوهر که خیلی عصبانی بود وقتی همراه مأموران به کلانتری رفت ادعا کرد عروس و خواهر وی به خاطر اختلافاتی که داشته‌اند به خانه وی رفته و این زن را کتک زده‌اند.

با اصرار مادرشوهر به شکایت از این دو خواهر خشمگین، دادیار مهدی صفریان از دادسرای ناحیه ۲ تهران به تحقیق از مادرشوهر ناراحت پرداخت که این زن گفت: من یک پسر دارم که ۹ سال پیش وقتی ۱۸ ساله بود خواست با زنی ازدواج کند، با وجود مخالفت‌های ما او تصمیم خودش را گرفت و ما نیز برای ازدواج پیشقدم شدیم. به امید خوشبختی پسر و عروسم به حمایت از آنها پرداخته و هر دو را به خانه بخت فرستادیم. وی درحالی که بغض داشت، ادامه داد: چند سال بعد از ازدواجشان طبقه بالای خانه خودمان را در اختیارشان گذاشتیم تا هم ما تنها نباشیم و هم اینکه آنها پول اجاره‌خانه‌شان را خرج زندگی‌شان کنند.دو سال نخست هیچ مشکلی نداشتیم تا اینکه متوجه اختلاف‌های شدید بین پسر و عروسم شدیم، سعی کردیم با مشاوره و میانجیگری مشکلات را حل کنیم اما نشد تا اینکه بعد از مدتی عروسم به حالت قهر خانه را ترک کرد و پسرم نیز تصمیم گرفت به صورت مجردی زندگی کند.

این مادرشوهر افزود: پس از مدتی عروسم که انگار می‌دید پسرم قصد ندارد سراغش برود به خانه بازگشت و شروع به داد و بیداد کرد و بعد رفت. تصور می‌کردم این رفتار طبیعی است تا اینکه عروسم چند روز بعد به همراه خواهرش به در خانه من آمدند و شروع به ناسزاگویی کردند. وقتی خواستم آرام باشند آنها به من حمله کردند، خواهرش دست‌هایم را گرفت و عروسم پشت سر هم مرا کتک زد هرچه التماس می‌کردم که دست‌هایم را رها کنید هیچ کس توجهی نمی‌کرد تا اینکه مرا کشان کشان به داخل حیاط خانه بردند و وقتی دیدم چاره‌ای ندارم شروع به داد و فریاد کردم و از همسایه‌ها خواستم به پلیس ۱۱۰ زنگ بزنند که همزمان عروسم داخل ساختمان دوید و بعد خواهرش را صدا زد. سریع به پلیس زنگ زدم و ماجرا را به آنها اطلاع دادم خودم نیز از ترسم تا زمانی که مأموران بیایند جلوی در حیاط ماندم تا بعد از رسیدن مأموران به همراه آنها به داخل خانه بروم، با همسر و پسرم تماس گرفتم و بعد به کلانتری رفته و شکایت کردم.

بعد از ادعاهای این مادرشوهر با درخواست دادیار صفریان عروس خشمگین نیز پای در اتاق بازجویی گذاشت تا از خود دفاع کند.عروس جوان گفت: مادرشوهرم چند سالی می‌شود که زندگی مرا نابود کرده است تا جایی که به بهانه خرید، مرا از خانه بیرون فرستاد و قفل‌های در را عوض کرد تا من نتوانم وارد خانه شوم، وقتی دیدم اجازه ندارم به خانه خودم بروم به کلانتری ستارخان رفته و شکایت کردم و توانستم همراه مأموران پلیس داخل خانه‌ام بروم.

وی افزود: شوهرم مدتی است نسبت به زندگی با من سرد شده و رفتارهای پنهانی‌ای دارد. مادرش هم می‌داند، آنها زمانی که قفل درها را عوض کردند و مرا از خانه بیرون کردند به دادگاه خانواده رفتند و عدم تمکین گرفتند که البته من ثابت کردم که شوهرم و مادرش مرا به خانه راه نداده‌اند، در این مدت همسرم هرچه داشت به نام مادرش کرد تا مهریه‌ام را هم نپردازد.

این عروس جوان درخصوص روز درگیری گفت: روز حادثه به پشت‌بام رفتم که دیدم قفل در باز هم عوض شده است بعد به در خانه مادرشوهرم رفتم و خواستم قفل را باز کند او شروع به ناسزاگویی کرد که تو در این خانه جایی نداری باید بروی و مرا هل داد که با صدای بلندش خواهرم که در خانه من مهمان بود به طبقه پایین آمد و در همین موقع مادرشوهرم موهایم را چنگ زد و مرا کتک زد وقتی خواهرم برای جدا کردن من و او آمد مادرشوهرم ناگهان خودش را کتک زد و فریادزنان به داخل حیاط دوید و از همسایه‌ها کمک خواست در همین موقع من با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم و خودم هم شکایت کردم.

دادیار صفریان پس از شنیدن حرف‌های این عروس و مادرشوهر خواست که هردوی آنها رضایت بدهند تا پرونده این درگیری فامیلی بسته شود، اما ناگهان با رفتار عجیب عروس و مادرشوهر مواجه شد و آنها در محوطه دادسرا نیز دست از اختلاف و دعوا برنداشتند تا اینکه دستور بازداشت هر دو صادر شد و این دو زن به بازداشتگاه انتقال یافتند تا یا با دادن رضایت یا سپردن قرار کفالت تا زمان رسیدگی به پرونده‌شان آزاد شوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      این هم عاقبت نزدیک هم نشستن.

      پاسخ ها

      • هموطن

        نزدیک هم بودن مخصوصا در این روزگار بی کسی خیلی هم خوب هست بشرطی که طرفین جنبه اش رو هم داشته باشند
        به نظر من مشکل اون آقا پسری بوده که هنوز پشت لبش سبز نشد هوس زن گرفتن زده به سرش ......... زمانیکه من درسم تموم شد و سربازیم هم تموم شد وقتی رفتم سرکار پدرم به من گفت هروقت خرج یکسال این خونه رو دادی معلوم میشه که قادر به تشکیل زندگی هم هستی .......... نه مثل بعضی از خانوادها که بچشون نه کار داره نه شغل داره و نه اعتماد به نفس داره بعد براشون زن میگیرن هم پسرشون بدبخت میشه هم دختر مردم رو بدبخت میکنند و گاهی یک یا دو بچه رو هم بدون آینده میکنن

      • بدون نام

        هموطن خیلی خوب گفتی...

    • بدون نام

      وای وای از دخالتهای نابجای این مادر شوهرها. زندگی ها رو نابود میکنن.

    • بدون نام

      انشالله تو زندان با هم آشتی می کنند وهمه چیز به خیر وخوبی تموم می شه خوب این هم یه جورشه ...

      پاسخ ها

      • بدون نام

        هههههههههه من که فکر نمی کنم

    • sara

      همه ی کار اکثر ِ زنهای این مملکت شده خاله زنک بازی و گیس و گیس کشی واسه بهم زدن زندگی این و اون و جلب توجه این مردا.این میخواد عروسشو از چشم پسرش بندازه اون میخواد مادر شوهر خواهرشو از چشم شوهرش بندازه....بجای اینکه اینهمه وقت و انرژی رو صرف این مسخره بازیا بکنید به فکر پیشرفت و توجه به خودتون باشید.اونوقت میبینین که چه جوری 1 دنیا جذب شما میشن حتی بدون اینکه خودتون بخواین

    • پیشکشوت

      به نظر من کسانی که نظر می دهند اکنون عروس هستند و روزی خودشان مادر شوهر می شوند درضمن عروس فراوان است ولی مادر یکی یدونه است و.....

      پاسخ ها

      • بدون نام

        آفرین ؛ اول خدا ، بعد مادر

      • ایرانی

        یعنی چی عروس فراوان است مادریکی یکدونه !بعیدمیدونم پیشکسوت باشی !مادر عروس هرکدوم جایگاه خودشون رو دارند

      • بدون نام

        هر مرد ، اون کسی رو که قراره باهاش زیر یک سقف زندگی کنه و هر روز ببینیش زنشه نه مادرشش. در ضمن مادر بچه هات هم هست ... مادر اگه مادر واقعی باشه آرامش بچشو می خواد نه با دخالت بیجه آرامشو به هم بریزه

      • user

        بله مادر یدونه اس و احترامش واجب ولی همسر از اسمش پیداست یعنی نیمه ای از خود آدم کسی که انتخابش کردیم تا تمام عمر و زندگیمونو باهاش شریک بشیم خانواده یعنی زن شوهر و فرزندان ولی همون فرزندان زمانی که ازدواج می کنن دیگه عضو خانواده ما نیستن . کاش بتونیم تو زندگی جایگاه ها رو درست بشناسیم و در خور جایگاه خودمون و اطرافیانمون رفتار کنیم

    • بدون نام

      عروس ها اصلا نباید نزدیک خانواده همسر زندگی کنن چون واقعا مادر شوهرها گند ب زندگی عروسشون میزنن .

      پاسخ ها

      • بدون نام

        دقیقا
        دوری و دوستی

    • جمالتو

      همیشه پای یه زن در میان است.

    • بدون نام

      واقعاعروساچشم دیدن مادرشوهرراندارندمعمولاوخداهدایتشون کنه چون بالاخره یه روزی اگه خودشون پسرداشته باشندمادرشوهرمیشن واگه هم دخترداشته باشن دخترشون مادرشوهرمیشه بهرحال اگه خوبی کنندجزاواگه بدی کننذسزای اعمالشونامی بینند

    • رجب

      چیزی که زیاده تودنیا زنه. ولی مادر فقط یکی هست وبس

      پاسخ ها

      • سارا

        بالاخره هر مادری هم زن یکی هست خوبه در مورد مادر شما هم همین حرف رو بزنند ؟

      • بدون نام

        همون یه دونه مادر مادر خودته مادر بچه هات که دیگه نمی تونه باشه

      • بدون نام

        مردانی با طرز تفکر شما نمی تونن تعادل بین محبت به مادر و همسرشون ایجاد کنن و باعث به وجود اومدن اختلاف بین مادر و همسرشون میشن

      • user

        در مورد پدر و مادر خودت هم همین نظر رو داری برای پدرت هم زن زیاده ولی مادرش یدونه اس در ضمن برای خواهرتم همین طور و در آینده برای دخترت پس آقا رجب بیا کمی منطقی تر و انسانی تر فکر کن

    • بدون نام

      معلوم است که عروس دروغ میگوید
      اگر قفل ها را عوض کرده پس چطور واهرت در بالا مهمان تو بود
      اگر مهمانت بود زنگ میزدی تا خواهرت می آمد و در را باز میکرد

    • مژگان

      مادران خودخواه و کینه ای که وقتی مجبور میشن به اجبار عرسی که مورد نظزشون نیستو واسه پسرشون بگیرن با هزار طرفند در فرصت مناسب زهرشونو میریزند فقط این عروس خانم نباید با مادر شوهر ناراضیش یه جا زنگی میکرد و فرصت اجرای نقشه بهش نمی داد دقیقا همین اتفاق واسه زنگی من افتاد مادر شوهر نمازخون من بخدا قسم خورد که نگذارد زندگی طولانی با پسرش داشته باشم چون دوست نداشت پسرش با من ازدواج کنه امان از کینه و فتنه و مکر ... خدا جزاشونو بده

      پاسخ ها

      • بدون نام

        متاسفانه منم این قضیه رو تجربه کردم خدا ازشون نگذره.

    • محمد ابن سینا

      زن خوب فرمانبر پارسا کند مرد درویش را پادشا
      برو پنج نوبت بزن بر درت چو یاری موافق بود در برت
      همه روز اگر غم خوری غم مدار چو شب غمگسارت بود در کنار
      کرا خانه آباد و همخوابه دوست خدا را به رحمت نظر سوی اوست
      چو مستور باشد زن و خوبروی به دیدار او در بهشت است شوی
      کسی بر گرفت از جهان کام دل که یک‌دل بود با وی آرام دل
      اگر پارسا باشد و خوش سخن نگه در نکویی و زشتی مکن
      زن خوش منش دل نشان تر که خوب که آمیزگاری بپوشد عیوب
      ببرد از پری چهره‌ی زشت خوی زن دیو سیمای خوش طبع، گوی
      چو حلوا خورد سرکه از دست شوی نه حلوا خورد سرکه اندوده روی
      دلارام باشد زن نیک خواه ولیکن زن بد، خدایا پناه!
      چو طوطی کلاغش بود هم نفس غنیمت شمارد خلاص از قفس
      سر اندر جهان نه به آوردگی وگرنه بنه دل به بیچارگی
      تهی پای رفتن به از کفش تنگ بلای سفر به که در خانه جنگ
      به زندان قاضی گرفتار به که در خانه دیدن بر ابرو گره
      سفر عید باشد بر آن کدخدای که بانوی زشتش بود در سرای
      در خرمی بر سرایی ببند که بانگ زن از وی برآید بلند
      چون زن راه بازار گیرد بزن وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
      اگر زن ندارد سوی مرد گوش سراویل کحلیش در مرد پوش
      زنی را که جهل است و ناراستی بلا بر سر خود نه زن خواستی
      چو در کیله یک جو امانت شکست از انبار گندم فرو شوی دست
      بر آن بنده حق نیکویی خواسته است که با او دل و دست زن راست است
      چو در روی بیگانه خندید زن دگر مرد گو لاف مردی مزن
      زن شوخ چون دست در قلیه کرد برو گو بنه پنجه بر روی مرد
      چو بینی که زن پای بر جای نیست ثبات از خردمندی و رای نیست
      گریز از کفش در دهان نهنگ که مردن به از زندگانی به ننگ
      بپوشانش از چشم بیگانه روی وگر نشنود چه زن آنگه چه شوی
      زن خوب خوش طبع رنج است و بار رها کن زن زشت ناسازگار
      چه نغز آمد این یک سخن زان دوتن که بودند سرگشته از دست زن
      یکی گفت کس را زن بد مباد دگر گفت زن در جهان خود مباد
      زن نو کن ای دوست هر نوبهار که تقویم پاری نیاید بکار
      کسی را که بینی گرفتار زن مکن سعدیا طعنه بر وی مزن
      تو هم جور بینی و بارش کشی اگر یک سحر در کنارش کشی-+-بیایید مثل انسان باشیم هم زنها هم مردها-خدایا نعمت همسر خوب را از ما دریغ مکن

      پاسخ ها

      • بدون نام

        من اخرشو خوندم ایشاللا

    • اوا

      اگر با درايت رفتار كرد از كاه كوه ساخته نميشه من خودم عروسم وعاشق خانواده همسرم هستم به ديد مادر به مادر شوهر بايد نگاه كرد تا با ارامش زندگي كنيم

    • بدون نام

      امان از این وزیران سلب آسایش و آرامش که تمام توطیه ها و جنگها بر سر این جنس مرموز است و بس

    • بدون نام

      هه با اين نوع درك و تربيتي كه شدي، يعني چي كه عروس فراوان هست اگر مردي مرد باشه بايد بتونه هم زن و هم مادرشو همزمان اداره كنه و احترام هر دو تا رو نگه داره چون هم مادر زحمت پسر رو كشيده و هم عروس با آرزوي خوشبختي و آرامش اجازه داده وارد زندگيش بشه عروس و مادر شوهر هم بهتره هر دو احترام خودشونو نگه دارن

    • نو عروس

      منم دارم با مادرشوهرم زندگي ميكنم! مادر كه باشيو مخصوصا اگه دخترم نداشته باشي ميشي گله سر سيد اون خونه و پسرا و همسرت دورت ميچرخنو يكي يدونشون ميشي! واي به روزي كه عروس بياد، پچ پچ پسرت ميشه با عروس، بيرون رفتنايي كه هميشه با تو بوده ميشه با عروس، خريد كردناش، حتي نازه عروس واسه شوهرتم خريدن داره، من بجاي يه عروس نگاه نميكنم به ماجرا! بحاي مادري نگاه ميكنم كه سر سبد بوده و هست! اما مگه من چقدر دل دارم كه قايمكي با عشقم بخندم، قايمكي بريم تفريح! هرچي ميخرم قايمكي باشه و نشون ندم! يه شام دوتايي با عشقم نداشته باشم! ٢ ساله دارم باهاشون زندكي ميكنم! اما حاضر نيستم با تمامه وضعه مالي مناسب بچه دار شم، چون ميخوام دور شم تا خداقل تربيته بچم دسته خودم باشه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        ببین نوعروس در کنار هر چی که میخوری یا میخری ی چیز ناقابلم برا مادر شوهرت بخری و با هزار تعریف و تمجیداز اون بدی بهش میتونی ی عمر با خیال راحت و بدون پنهان کاری در کنارش زندگی کنی امتحان کن میبینی

    • نو عروس

      منم دارم با مادرشوهرم زندگي ميكنم! مادر كه باشيو مخصوصا اگه دخترم نداشته باشي ميشي گله سر سيد اون خونه و پسرا و همسرت دورت ميچرخنو يكي يدونشون ميشي! واي به روزي كه عروس بياد، پچ پچ پسرت ميشه با عروس، بيرون رفتنايي كه هميشه با تو بوده ميشه با عروس، خريد كردناش، حتي نازه عروس واسه شوهرتم خريدن داره، من بجاي يه عروس نگاه نميكنم به ماجرا! بحاي مادري نگاه ميكنم كه سر سبد بوده و هست! اما مگه من چقدر دل دارم كه قايمكي با عشقم بخندم، قايمكي بريم تفريح! هرچي ميخرم قايمكي باشه و نشون ندم! يه شام دوتايي با عشقم نداشته باشم! ٢ ساله دارم باهاشون زندكي ميكنم! اما حاضر نيستم با تمامه وضعه مالي مناسب بچه دار شم، چون ميخوام دور شم تا خداقل تربيته بچم دسته خودم باشه

      پاسخ ها

      • هموطن

        بیشتر قضاوتها برمیگرده به این که ما از چه منظری سا زاویه دیدی به ماجرا و مسائل داشته باشیم . برای شمایی که نو عروس هستید بعضی رفتارها مادرشوهرتان دخالت محسوب میشه و لی ممکنه به بعنوان کسی که سالها زندگی کرده باشه و دارای تجربه زناشویی داره یک نوع مشوق و راهنما باشه ..... بهر حال من پبشنهاد میدم که صبور باشید زمان همه چی رو درسته میکنه روزی میرسه پیش عشقت میشینی و عشقولانه زندگی کنی

    • فائزه

      من خودم 8 ساله عروس خونوادم وتو یه اپارتمان هستیم وهیچ مشکلی باهم نداریم مثل مادرودختر هستیم وموقع جروبحث با همسرم خونواده همسرم طرف من و میگیرند چون اندازه سرسوزن بهشان بی احترامی نکردم و پیش همشون عزیزم هیچ مادرشوهری دوست نداره زندگی پرش از هم بپاشه به نظر من عروس های امروزی از احترام چیزی نمیفهمن.مادرشوهرو زنده زنده قورت میدن.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        شب دراز است و قلندر بیدار. باشه کاش به او روزا نرسی.

      • user

        با فائزه موافقم دید بدی که نسبت به مادر شوهر ها جا افتاده باعث شده که عروس ها از همون بدو ورود به خانواده همسر جبهه گیری کنن که این درست نیست

    • بدون نام

      ناراحت شدم خدا مادر شوهر منو رحمت کنه قبرش پر نور شه من دو سال باهاش زندگی کردم خدا به سر شاهد من تا از دانشگاه می اومدم غذام رو گرم می کرد می زاش جلوم خیلی خوب بود.خدا به مادر خودمم طول عمر بده 5 تا عروس داره من ی بار ندیدم طرف برادرام رو نگه داره .واللا هر جور ادمایی پیدا میشن .بابا اونم مثل دخترت .مگه دوس داری دخترت بیچاره شه .
      اونم عین مادرت .مگه دوس داری کسی به مادرت توهین کنه
      ناسلامتی بزرگی کوچکی ادبی احترامی گفتن اخه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        خوش به سعادتت چه کوتاه باهاش زندگی کردی.

    • نو عروس

      منم دارم با مادرشوهرم زندگي ميكنم! مادر كه باشيو مخصوصا اگه دخترم نداشته باشي ميشي گله سر سيد اون خونه و پسرا و همسرت دورت ميچرخنو يكي يدونشون ميشي! واي به روزي كه عروس بياد، پچ پچ پسرت ميشه با عروس، بيرون رفتنايي كه هميشه با تو بوده ميشه با عروس، خريد كردناش، حتي نازه عروس واسه شوهرتم خريدن داره، من بجاي يه عروس نگاه نميكنم به ماجرا! بحاي مادري نگاه ميكنم كه سر سبد بوده و هست! اما مگه من چقدر دل دارم كه قايمكي با عشقم بخندم، قايمكي بريم تفريح! هرچي ميخرم قايمكي باشه و نشون ندم! يه شام دوتايي با عشقم نداشته باشم! ٢ ساله دارم باهاشون زندكي ميكنم! اما حاضر نيستم با تمامه وضعه مالي مناسب بچه دار شم، چون ميخوام دور شم تا خداقل تربيته بچم دسته خودم باشه

    • بدون نام

      یه روز عروس از در میاد مادر شوهر میگه صل علی محمد دشمن جونم امد. عروس هم میگه عقرب زیر قالی خواستی پسر نیاری

    • قربانعلی

      سلام اول اینکه هیچ پدریامادری برای فرزند خودهمسرنمیگیرد که زندگی رابرآنان زهرکند متاسفانه این رفتارهای جامعه ایرانی که تمامی هم ندارد ماورشوهراول عروس میخواهد که پسرش شادشود وزنوگی تشکیل دهداما پس ازمدتی عروس دیگر گوش بفرمان مادرشوهرنیست پسرخیلی دیگربه مادربهانمیدهد درددل هایش رابه همسرش میگویددراینجاست که مادران فکرمیکنند دیوی به شکل عروس آمده وپسرش رااز ورفته است واقعیت امروزه این گونه است واین شروع تازه برای شکست حریف است تا شش ماه عروس بودعزیز شش ماهه دوم عروس تبدیل به دیواری بین ماوروفرزند شده وهمچنین عروس دوست دارد شوهرش فقط مال اوباش حرفهایش را فقط به وی بگوید وووالبته ازطرفی هم مادرشوهر پسری رابخون دل وبا شب نخوابی داشتن وداشتن بزرگ کرده حالا توقع دارد پسرش متل قبل از عروسی برای مادرش فرزندی کند. البته اگه پسرکمی عقل داشته باشد بسیارخوب وخوش میتوان بین همسر ومادر قرار گرفت وبجای اینکه این مادروهمسر دشمن همدیگه باشند میشود ماوروفرزند باشند من مادرشوهرانی میشناسم که اگرببینی فکرمیکنی ماورعروس است نه مادرشوهر این به رفتارهای درست پسر وسیاست عروس بستگی دارد .اگر.شوهرعروب به خانه واردشد وزن تزرفتارمادرشوهرگلایه کرد.اینجاست که هوش ودرایت شوهرک ا رسازاست کباکلمات عاطفی وسیاست پنهان میشود عروس رابا مادرشوهر یکدل کرد بجای اینکه همسرت را ستایش کنی یابرعکس اوراسرکوب کنی .میشود بابیان چندکلمه مادررادرچشم همسرت زیردستان. اگراوگفت مادرت چنین رفتاری داشت نگو توتشتباه میکنی حق نداری ازمادرم اینگونه سخن کنی بگو تعجب میکنم پس چرا مادرم وقتی شما نبودی ازشما تعریف خوب میکند ودایم سفارش میکند من باشما بهترین رفتار راداشته باشم وحتی وقتی مادرشکایت عروس ر اکرم همچنین گفتار بیدار کننده حس نوع دوستی وازبین بردن کدورت بین عروس وماورشوهر میتوانیم خودمان به عنوان مردخانواده احساس خوبی ورزندگی داشته وخوشحال باشیم. اینکه این عروس وماورشوهر دشمن همدیگر شدند فقط بخاطر بی درایتی ونداشتن شعور سیاست درخانواده است.قدیمیها گفته اند زبان خوش مار ز ازسوراخ بیرون میاره یعنی همسرمان انسان انقدر ارزشمند نیست که انسان بازبان خوش ایشان را وادار به محبت بایک دیگر کنند انشاالله که هیچ عروس ومادرشوهری مشکل نداشته باشند

    • بهرام

      قشنگ تابلو مادر ه دروغ میگه امان از این حسادت زنانه

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج