بابک جهانبخش: اجرای روی صحنه کار من است

برترین ها: طرفدارانش اسم او را گذاشته‌اند سلطان احساس. خیلی از ما با صدایش خروار خروار خاطره داریم خاطره‌هایی كه با چی شده، بیخودی، باوركن، دوست دارم و... در ذهنمان حك شده. این صدا و این همه حس قشنگ حتما از شخصیتی دوست‌داشتنی می‌آید كه پای ثابت اول و آخر گپ و گفت‌هایش ابراز عشق و ارادت بی‌اندازه به طرفدارانش است. بابك جهانبخش كه گوی سبقت را از خیلی از خوب‌های موسیقی پاپ ربوده و با قدرت تمام جایگاه خودش را در بین بهترین‌ها محكم كرده، باز هم آلبومی متفاوت و شنیدنی و اجراهای استثنایی در راه دارد. این مصاحبه را از دست ندهید.



بابك جهانبخش متولد بوخوم آلمان است و اكنون در آستانه 30سالگی قرار دارد. از 5سالگی زندگی‌كردن با موسیقی را تجربه كرد و بعد از بازگشت به ایران حرفه‌ای شدن در موسیقی را دنبال كرد. در سال 84 اولین آلبوم او به اسم «چی شده» به بازار آمد و همان سال بابك جهانبخش عنوان دومین پدیده موسیقی را هم از آن خود كرد. نبودن اجباری به دلیل پخش كلیپ باعث شد كه آلبوم دومش 3سال بعد به بازار عرضه شود. اما پس از آن بابك به خوبی با انتشار آلبوم‌های قابل دفاع« بی‌اسم»، «احساس» و «زندگی من» نبودن‌ها را جبران کرد.



من با كلمه تغییر در آلبوم‌هایم مشكل دارم، تغییر تنها باید پیشرفتی باشد در جهت بهتر شدن كارها نه اینكه كارها از شكل سبك من خارج شود و شكل تازه‌ای به خود بگیرد. سبك كارهای من به‌خصوص ملودی‌ها، امضای كار من است بنابراین امضای من هیچگاه تغییر نخواهد كرد. این بابك جهانبخش است با این حال و هوای خاص و فقط تنظیم‌هاست كه با روند تغییرات روز تغییر می‌كنند ولی سبك همان است و خواهد بود. كار با كوشان حداد تجربه خوبی بود كه درواقع به تنظیم‌ها در آلبوم جدید تغییرات خوبی داده است.



خودم را ترانه‌سرا نمی‌دانم و هیچ ادعایی هم در این زمینه ندارم. اما درحقیقت كلامی كه از دل باشد بر دل هم می‌نشیند و این مسئله در آلبوم قبل من وجود داشت. ترانه دوست دارم، اولین تجربه من به عنوان ترانه‌سرا در آلبوم زندگی من بود و البته باور كن. در آلبوم من و بارون هم دو قطعه دیگر از كارها را خودم سرودم كه امیدوارم اتفاق‌های خوب قبلی برای این دو ترانه هم بیفتد.



استارت كار «من و بارون» حدود ۸ ماه پیش یعنی آبان ماه ۹۰ زده شد و اصلا قرار نبود كه در همان سال كار روی آلبوم جدید را آغاز كنیم اما بعد از سبك و سنگین كردن با محمدرضا خانزاده تهیه‌كننده آلبوم تصمیم گرفتیم كه كار روی آلبوم جدید را شروع كنیم.

كلیت كار به طرز باورنكردنی در حدود ۶-۵ ماه فعالیت شبانه‌روزی ما جمع‌آوری شد كه به جرات می‌توان بگویم نتیجه فوق‌العاده‌ای هم داشت.

من از امیر فتحی رهبر ارکستر که به نظرم یکی از بهترین پیانیست​های ماست بابن زحمات بی​دریغ​اش در تولید آلبوم و اجرای برنامه​هایمان کمال تشکر را دارم.





من موسیقی را از ثروت زیادم یا به خاطر دیده شدن و معروفیت انتخاب نكردم. من موسیقی را از ۵سالگی دنبال كردم و اصلا قرار نبود خواننده باشم چون اساسا آهنگساز بودم و به صورت كاملا علمی و تخصصی موسیقی را آموختم. بنابراین اگر امروز در این جایگاه هستم پیشینه سختی داشتم و واقعا برای لحظه به لحظه به اینجا رسیدنم زحمت زیادی كشیده‌ام.



در یك اجرای زنده خوب و كنسرت‌ها همه عوامل دست به دست هم می‌دهند كه اجرای خواننده و برنامه او را دلنشین و به یادماندنی‌كنند اما در مورد من باید بگویم كه قبل هرچیزی بابك جهانبخش كار را از روی صحنه آغاز كرده است. من از 15-14سالگی با اجرای زنده در برنامه‌های مختلف شركت داشتم و اگر موفقیتی در برنامه‌های كنسرت من هست اول از همه به دلیل لطف طرفدارانم است و در مرحله بعد به همین تجربه‌های گذشته من بازمی‌گردد. من چون خوانندگی را كار خودم می‌دانم شاید یكی از راحت‌ترین كارها برای من خواندن باشد حتی از حرف زدن هم راحت‌تر! این اتفاقات باید در اجرای من باشد چون این كار من است و در یك اجرای خوب همین فاكتورهاست. در واقع من كار خودم را انجام می‌دهم و این وظیفه من است. اما باز هم تا اجرای برنامه‌های دلخواهمان فاصله زیادی داریم و رضایت طرفداران از برنامه‌ها تا همین جای كار هم فقط لطف و محبت آنهاست.

معمولا خیلی‌ها هستند كه بار اولشان نیست كه در كنسرت‌های ما شركت می‌كنند به همین دلیل دلم نمی‌خواهد مخاطبم كه به خاطر لطف زیادش چندبار در سال به كنسرت ما می‌آید، هربار با یك نمایش تكراری روبه‌رو شود. به همین دلیل همیشه سعی می‌كنم تغییرات خوبی در اجراها بدهم.



هنر چیزی است كه باید خواهان داشته باشد، عرضه كردن زوری آن نتیجه كاملا عكس خواهد داد. من همین بابك جهانبخشی كه هستم را دوست دارم و دنبال این نیستم كه موقعیتی را با چنگ زدن به هرچیزی به دست بیاورم. خیلی‌ها می‌گویند كه باید در موسیقی راه را برای همه باز گذاشت تا همه كار كنند اما من كاملا مخالف این تفسیر هستم. درست که راه باید برای ورود باز شد اما كسانی باید در این عرصه كار كنند كه واقعا هنرمند هستند. تمام كسانی كه می‌خواهند سهمی از بازار موسیقی داشته باشند باید از موسیقی به صورت آكادمیك اطلاعات داشته باشند و از استانداردهای یك خواننده و صدای خواندن نیز بهره‌مند باشند. بعد از رد شدن از این فیلتر بحث سلیقه خاص مخاطب پیش می‌آید كه این كاملا قابل قبول و شخصی است كه هركس، هنرمند موردعلاقه خودش را انتخاب می‌كند. باید گزینش اولی برای ورود افراد درنظر گرفته شود و این اصلا منصفانه نیست كه همه در یك سطح مساوی ارزیابی شوند. این واقعا مسئله ناراحت‌كننده‌ای است؛ خیلی از ما حتی بعد از چند آلبوم و چند سال تجربه دقیقا همان‌طور گزینش می‌‌شویم كه در آلبوم اولمان شدیم. این بی‌سروسامانی‌‌ها در بازار موسیقی با این همه خواننده مجاز و غیرمجاز از هر طرف فقط موسیقی را ارزان و بی‌ارزش می‌كند به طوری‌كه اگر این موانع و مشكلات برطرف شوند، قطعا كارهایی فاخرتر و باارزش‌تری خواهیم شنید. گزینش هنری مسیر رفتن خیلی‌ها را در موسیقی اصلاح خواهد كرد و اتفاقات خوبی را هم برای كارهای تولیدشده به دنبال خواهد داشت.