جاباما
۲۹۷۶۱۷
۵۰۰۴
۵۰۰۴
پ

نفس های تنگ بازار کتاب در ایران

وقتی صحبت از شرایط بازار کتاب در ایران می شود با دو پاسخی مواجه می شویم که چندان همگونی ای با هم ندارند.

هفته نامه صدا - داریوش معمار: وقتی صحبت از شرایط بازار کتاب در ایران می شود با دو پاسخی مواجه می شویم که چندان همگونی ای با هم ندارند. از یک سو وضع بازار کتاب در سال 94 آنقدر خراب بوده که پس از نزدیک به صد سال تیراژ کتاب هایی که بدون حمایت دولتی و نهادهای فرهنگی خاص منتشر می شوند به 500 نسخه و حتی کمتر برسد، همچنان که معاون فرهنگی وزیر تلاش کند با سر زدن هفتگی به کتابفروشی ها بابت این وضع از ایشان دلجویی کرده و وزیر نیز با اعلام اینکه تولید کتاب های کیفی در کشور افت کرده به صف معترضان به این شرایط بپیوندد. اما در عین حال می توان به این پرسش پاسخ دیگری هم داد، خانواده نشر در ایران طی دو سال گذشته نسبت به ادوار قبل اعتماد بیشتری به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و سیاست های وزیر ارشاد دارند که ناشی از نوع تعامل ایشان با این مجموعه است.

نفس های تنگ بازار کتاب در ایران

چه اتفاقی در بازار نشر ایران افتاد

اما برای اینکه بدانیم در بازار کتاب ایران چه اتفاقی افتاده بهتر است به مجموعه ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تفکیک نگاه کرده و حاصل جمع آن را موضوع طرح نظر خود قرار دهیم.

یک- آسیب اقتصادی

سه سال آخر فعالیت دولت دهم تنها برای بخش های غیرفرهنگی، بازار و طبقه متوسط به لحاظ اقتصادی ویرانی جبران ناپذیر به بار نیاورد، بیشترین آسیب ناشی از تورم سونامی وار در کشور اگر به گفته اقتصاددانان از یک سو کمر طبقه «متوسط» در ایران را شکست و طبقه فقیر جامعه را به معنای واقعی کلمه «ندار» کرد، از سوی دیگر مهم ترین مشتریان بازار فرهنگی و به خصوص کتاب را هم در شرایطی قرار داد که می توان از آن به عنوان خروج اجباری کالای فرهنگی از سبد خانوار نام برد.

کتاب از سبد نیازهای طبقه متوسط تحت فشار و طبقه ندار جامعه خارج شد. از سال ۹۰ که هزینه های نشر کتاب شامل: کاغذ، چاپ، تولید، توزیع و نگهداری نزدیک به ۳ برابر افزایش پیدا کرد، فشار بر روی مشاغل نشر، اعم از مولف، ناشر، توزیع کننده و کتاب فروش وارد آمد. هزینه ها چند برابر شده بودند اما در این بازار فرهنگی به رسم دیگر بازارها معمول نبود قیمت پشت جلد کتاب به صورت رسمی دست بخورد. در این شرایط از یکسو هزینه و سود کار نشر با هم همخوانی نداشت و ناشران هر روز بدهکار جیب خود می شدند و از سوی دیگر مردم هم تحت فشار مالی رغبت کمتری به همان کتاب های ارزان نشان می دادند.

نمایشگاه کتاب سال ۹۳ شُک بزرگ را بر مخاطبان کتاب وارد آورد. کتاب ها با قیمت های جدید از چاپخانه خارج شدند، به یکباره تورم ۳ برابری قیمت یک سال پس از پایان دولت دهم خود را به رخ کشید و به معنای واقعی کتاب رفت تا از سبد خانوار ایرانی خارج شود. سال ۹۴ را از این لحاظ می توان اوج بروز رکود در بازار فرهنگی یارانی به خصوص کتاب دانست تیراژها به حدود ۵۰۰ نسخه رسید، مردم دیگر توان خرید کتاب نداشتند، این موضوع خود را در تولید کیفی کتاب هم نشان داد. افت کیفیت تولید به دلیل افزایش هزینه ها و پایین آمدن تیراژ تیر مهلکی بر سینه بازار نشر بود.

نفس های تنگ بازار کتاب در ایران

دو- آسیب اجتماعی

اما همانطور که اشاره شده در بُعد اجتماعی آسیب دیدن موقعیت طبقه متوسط و پیوستن ایشان به گروه زیر خط فقر، همچنین ظهور طبقه نوپدید «ندارها» در جامعه ایران، کمیتی جدید در شرایط فرهنگی ما بار آورد، کمیتی با نام ناتوان ها از خرید کتاب؛ کتاب کالایی لوکس شد و این کالای لوکس نه به لحاظ روحی و نه به لحاظ اقتصادی جایی در برنامه مهم ترین قشر هدف بازار کتاب نداشت. جامعه ایرانی در مدت زمانی کوتاه مهم ترین پشتوانه فرهنگی خود را از دست داده بود و آگاهانه یا ناآگاهانه همه به پدیدآمدن این شرایط در وضعی که مسئولان نورسیده دغدغه اصلی خود را در بحث فرهنگی کمک به شرایط کتاب خوانی در کشور می دانستند، شریک بودند.

سه- آسیب فرهنگی

در بعد فرهنگی ولی موضوع پیچیده تر بود، میراث بزرگ دولت دهم برای دولت یازدهم در بخش فرهنگ سیستم فربه و ناکارآمد نظارتی به خصوص در حوزه کتاب و سیستم نحیف و بیمار حمایتی بود. وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اگرچه برخوردار از روحیه تعاملی در حدود امکانات و سطح تحمل موجود در کشور به خصوص با اهالی نشر بود، اما دستش برای حمایت کردن خالی بود.

دولت قبل با تبدیل کردن نمایشگاه، شما بخوانید فروشگاهی بی در و پیکر در تهران؛ به ۳۰ و چند نمایشگاه مشابه در مراکز استان در کشور عملا رانتی تورم زا، هم در بخش ناشران فصلی و غیرحرفه ای و هم در بخش دلالان انواع رانت ایجاد کرده بود که هر چه پول در شکم آن می ریخت نه بازگشتی به بازار کتاب و سرمایه در گردش نشر داشت و نه آن حیوان گرسنه تورم زا، از بلعیدن سرمایه های سیر می شد.

نهایت امر این که به واسطه سیاست حمایتی دولت و یارانه های بی هدف عملا نشر خرده بازار فروش خود در زنجیره پخش و کتابفروشی را هم رفت که از دست بدهد، کتابفروشی ها یا تعطیل شدند یا در این دوره مبدل به فروشگاه هایی عجیب و غریب شدند که در بخشی از آنها هم کتاب موجود بود، آن سرمایه هم که قرار بود یارانه بخش نشر شود، مبدل به کارانه افراد بی نام و نشان و واسطه های بازار کتاب در ایران شد.

نفس های تنگ بازار کتاب در ایران

این میراث نزد دولت جدید و وزیر جدید هم به شکلی ارائه شد، که به نظر آمد انتخاب هر راهی جز تداوم آن تیر آخر بر پیکر بازار بدهکار نشر و ناشران درمانده در شرایط بحران است. هر چند مجموعه فرهنگی وزارت ارشاد، در بخش حل مشکل نشر چشمه، حل مشکل بسیاری از ناشرانی که رسمی و غیررسمی ممنوع الکار شده بودند، تلاش های تاثیرگذاری داشت و در بخش صدور مجوز نیز حداقل در مورد تعداد زیادی از مولفان توانست راه تازه ای بگشاید، اما رونق به بازار نشر برنگشت و بحران هر روز تشدید شد و اینطور بود که پاسخ به چگونگی وضع نشر در ایران کیفیت های متفاوتی پیدا کرد. از یک سو همدلی با مجموعه فرهنگی جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و از سوی دیگر تشدید بحران در نشر ایران.

پیشنهادی برای خروج از بحران

نگارنده در بخش پایانی این مطلب قصد دارد به نکته دیگری هم اشاره کند، وزارت ارشاد چه باید کند؟ وزارت ارشاد باید در وهله نخست دامنه نظارت خود را و این نهاد فربه چندمنظوره با متولیان فراوان را کمی جمع کرده و استقلال کاملی در تصمیم گیری حداقل در حوزه صنفی به تشکل های ناشران بدهد. اتحادیه ناشران در نقاط مختلف کشور بهتر است متولی ساماندهی و برنامه ریزی برای وضع نشر باشد، اتحادیه ای که متولیان آن ساکنان موقت خانه این دولت و دولت دیگر نیستند و می توانند بیرون از برنامه ریزی های صرفا سیاسی برای آینده نشر در ایران برنامه ریزی کنند.

نفس های تنگ بازار کتاب در ایران

اما کار دیگر وزارت ارشاد بهتراست قطع کامل پرداخت یارانه نقدی و مستقیم به بازار نشر باشد، یارانه ای که بیش از ناشران بر کام دلالان و واسطه ها و کتاب سازان این بازار می نشیند. این یارانه در عوض اگر به صورت تسهیلات در اختیار بخش های مختلف نشر اعم از ناشر، شبکه چاپ و توزیع و تولید کاغذ در ایران قرار گیرد، بی شک حداقل طی یک برنامه ۵ ساله با نظارت و استقلال اتحادیه های ناشران می تواند به جای تورم، ایجاد گشایش و گردش مالی سالم در بازار نشر ایران کند.

قدم سوم وزارت ارشاد هم بهتر است در جهت تبدیل فروشگاه های فصلی به همان نمایشگاه کتاب باشد، نمایشگاهی که هدفش نمایش کتاب و ارتباط مولف و مخاطب و ناشر است، نه فروشی که تیر بر شانه سیستم توزیع و فروش رسمی کتاب در ایران است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج