نسبت عشق و عاشقی و خاورمیانه و آمریکا
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
من خیلی فکر کردم سوفیا. وضعیت من و بابات مثل وضعیت خاورمیانه و آمریکاست. چطوری؟ اینطوری که ایسنا گزارش داده «رئیس یکی از کشورهای خاورمیانه ضمن تأکید بر اینکه آمریکا همواره دنبال مشکلآفرینی بوده، گفت: ما مخالف همکاری با آمریکا نیستیم اما این همکاری باید براساس منافع مشترک صورت بگیرد».
الان برایت توضیح میدهم. ببین من با بابات مخالفم و بابای تو همیشه دنبال مشکلآفرینی برای من بوده. اما من مخالف همکاری با بابات نیستم بهشرطی که این همکاری بر اساس منافع مشترک که تو باشی صورت بگیرد. یعنی بابای تو اگر همکاری من را میخواهد باید تو را به من بدهد. در غیر اینصورت من با سنگ میزنم شیشههای خانهتان را پایین میآورم. شاید تو بگویی پس تو چی؟ من هم سریع جواب میدهم پس من چی؟ شاید تو بگویی دعوای من و بابات حقوق انسانی و آزادیهای تو را از بین میبرد. من هم سریع جواب میدهم تو همان حقوق انسانی هستی که بابات از من دریغ کرده. شاید تو بگویی اصلا اگر خودت دلت نخواهد زن من بشوی چی؟ و باید از کی کمک بخواهی؟ آنوقت من هم سریع جواب میدهم دیگر کار از کار گذشته. چون توی کل محلهتان همه مطمئن هستند بابای تو آدم بیرحم و دامادخوار و خواستگارکُشی است. فکر میکنی یک سوت بزنم کل مردم محله علیه بابات جمع نمیشوند؟
بعد هم عیبی ندارد کسی بگوید مخالف همکاری با آمریکا نیست، اما قبلش دقیقا توضیح بدهد با چه کسانی مخالف است. مثل اینکه من بگویم با بابات اوکی هستم اما توی اینستاگرام بابات با آیدی جعلی کامنت بد بگذارم. حالا ممکن است بگویی اگر وضعیت من و بابات مثل وضعیت منطقه و آمریکاست، پس دختر آن همسایهتان چی؟ آهان. ببین برای اینکه به بابات فشار بیاورم، هرطور شده فشار میدهم. جریان آن دختر همسایهتان هم همین است. من به بابات گفتم اگر تو را به من ندهد من آن یکی را تسخیر میکنم... چیز... منظورم این است که به دست میآورم. خیلی دوستت دارم ای عروس خاورمیانهای من؛ میدون دوم.
من خیلی فکر کردم سوفیا. وضعیت من و بابات مثل وضعیت خاورمیانه و آمریکاست. چطوری؟ اینطوری که ایسنا گزارش داده «رئیس یکی از کشورهای خاورمیانه ضمن تأکید بر اینکه آمریکا همواره دنبال مشکلآفرینی بوده، گفت: ما مخالف همکاری با آمریکا نیستیم اما این همکاری باید براساس منافع مشترک صورت بگیرد».
الان برایت توضیح میدهم. ببین من با بابات مخالفم و بابای تو همیشه دنبال مشکلآفرینی برای من بوده. اما من مخالف همکاری با بابات نیستم بهشرطی که این همکاری بر اساس منافع مشترک که تو باشی صورت بگیرد. یعنی بابای تو اگر همکاری من را میخواهد باید تو را به من بدهد. در غیر اینصورت من با سنگ میزنم شیشههای خانهتان را پایین میآورم. شاید تو بگویی پس تو چی؟ من هم سریع جواب میدهم پس من چی؟ شاید تو بگویی دعوای من و بابات حقوق انسانی و آزادیهای تو را از بین میبرد. من هم سریع جواب میدهم تو همان حقوق انسانی هستی که بابات از من دریغ کرده. شاید تو بگویی اصلا اگر خودت دلت نخواهد زن من بشوی چی؟ و باید از کی کمک بخواهی؟ آنوقت من هم سریع جواب میدهم دیگر کار از کار گذشته. چون توی کل محلهتان همه مطمئن هستند بابای تو آدم بیرحم و دامادخوار و خواستگارکُشی است. فکر میکنی یک سوت بزنم کل مردم محله علیه بابات جمع نمیشوند؟
بعد هم عیبی ندارد کسی بگوید مخالف همکاری با آمریکا نیست، اما قبلش دقیقا توضیح بدهد با چه کسانی مخالف است. مثل اینکه من بگویم با بابات اوکی هستم اما توی اینستاگرام بابات با آیدی جعلی کامنت بد بگذارم. حالا ممکن است بگویی اگر وضعیت من و بابات مثل وضعیت منطقه و آمریکاست، پس دختر آن همسایهتان چی؟ آهان. ببین برای اینکه به بابات فشار بیاورم، هرطور شده فشار میدهم. جریان آن دختر همسایهتان هم همین است. من به بابات گفتم اگر تو را به من ندهد من آن یکی را تسخیر میکنم... چیز... منظورم این است که به دست میآورم. خیلی دوستت دارم ای عروس خاورمیانهای من؛ میدون دوم.
پ
ارسال نظر