بازگشت خفاش شب با پراید دودی
سرنشینان پراید شیشه دودی که به روش خفاش شب، دختران و زنان جوان را ربوده و آنها را در بیابان‌های اطراف تهران هدف آزار و اذیت قرار می‌دادند با ردیابی های پلیسی دستگیر شدند، صبح جمعه اول مرداد امسال، زن جوانی به یکی از کلانتری‌های جنوب تهران رفت و از جنایت سیاه دو شیطان صفت پرده برداشت
روزنامه ایران: سرنشینان پراید شیشه دودی که به روش خفاش شب، دختران و زنان جوان را ربوده و آنها را در بیابان‌های اطراف تهران هدف آزار و اذیت قرار می‌دادند با ردیابی های پلیسی دستگیر شدند، صبح جمعه اول مرداد امسال، زن جوانی به یکی از کلانتری‌های جنوب تهران رفت و از جنایت سیاه دو شیطان صفت پرده برداشت.زن جوان به مأموران گفت: ساعت ۸ شب گذشته در حوالی میدان آزادی منتظر تاکسی بودم تا به خانه بروم که خودرو پرایدی مقابلم توقف کرد. راننده پسر جوان، لاغراندام و ریزجثه‌ای بود. به تصور اینکه من و راننده تنها سرنشین خودرو هستیم و باتوجه به اینکه برای رسیدن به خانه عجله داشتم به ناچار سوار ماشین شدم.
همان موقع نیز راننده با اصرارخواست روی صندلی جلو بنشینم که کسی مزاحمم نشود،اما چند کیلومتری دورنشده بودیم که ناگهان راننده تغییر مسیر داد. وقتی اعتراض کردم ناگهان چاقویی را زیر گلویم حس کردم. مرد جوانی که تا آن موقع متوجه حضورش در خودرو نشده بودم از پشت صندلی عقب با چاقویی که در دست داشت مرا بشدت تهدید کرد و گفت: «اگر سر و صدا کنی کشته می‌شوی.»
بنابراین از ترس سکوت کردم. بعد هم با التماس خواستم رهایم کنند اما آنها بی‌توجه به التماس هایم و با تهدید چاقو مرا به محلی خلوت کشانده و مورد آزار و اذیت قرار دادند. آنها می‌خواستند در بیابان رهایم کنند که با التماس خواستم مرا در شهر رها کنند. بالاخره التماس‌هایم نتیجه داد و آنها مرا نزدیکی خانه پیاده کردند اما در طول مسیر درحالی که وانمود می‌کردم به یکی از آنها علاقه‌مند شده‌ام، موفق شدم شماره تلفن همراه راننده پراید را بگیرم.باتوجه به اظهارات زن جوان، مأموران پلیس بلافاصله وارد عمل شده و با ارائه آموزش‌های لازم به زن جوان از او خواستند تا با راننده خودرو پراید تماس گرفته و با او قرار ملاقات بگذارد.بدین‌ترتیب زن جوان با راننده قرار ملاقات گذاشت و بعد از اینکه چندین بار محل قرار را تغییر داد درنهایت سر قرار حاضر شد. بدین ترتیب مأموران در عملیاتی ضربتی موفق به دستگیری‌اش شدند.
پس از انتقال متهم به شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات تخصصی از راننده جوان آغاز شد. متهم مدعی شد که با زن جوان ارتباط داشته اما این ارتباط با میل این زن بوده و آدم ربایی و آزار و اذیتی در کار نبوده است.
متهم به بازپرس مرشدلو گفت: هدف من افراد خاصی بودند به همین خاطر هر زنی را سوار نمی‌کردم.معمولاً هم آنهایی که ظاهر نامناسبی داشتند را سوار کرده و با میل خودشان با آنها ارتباط برقرار می‌کردیم.
باتوجه به اظهارات شاکی وتحقیقات پلیسی صورت گرفته، دستور بازداشت راننده پراید ودستگیری همدست فراری‌اش صادر شد. بدین ترتیب متهم در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.این درحالی بود که کارآگاهان در بازرسی از خودرو متهم یک حلقه انگشتری پیدا کردند که متعلق به صاحب خودرو و شاکی نبود.
از آنجا که احتمال می‌رفت راننده پراید دودی و همدستش مرتکب شرارت‌های دیگری شده باشند تحقیقات در این باره ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان دریافتند مدتی قبل زن جوانی به شعبه 5 بازپرسی دادسرای ویژه سرقت - مستقر در دادسرای جنایی - مراجعه کرده و از سرنشینان خودرو پراید دودی به اتهام سرقت شکایت کرده است. در ادامه بررسی‌ها این زن به کارآگاهان گفت: از سوی سرنشینان پراید مورد آزار و اذیت نیز قرار گرفته است. از آنجا که محل سوار شدن زن جوان نیزحوالی میدان آزادی بود و او نیز به همان شیوه ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفته بود این احتمال قوت گرفت که وی نیز از سوی سرنشینان پراید دودی هدف آزار قرار گرفته است. بنابراین زن جوان برای شناسایی متهم به اداره شانزدهم پلیس آگاهی فراخوانده شد. او با دیدن متهم و انگشتری که در خودرو پراید کشف شده بود، بلافاصله تبهکار شیطان صفت را شناسایی کرد.
از آنجا که احتمال می‌رود سرنشینان این خودرو مرتکب جنایت‌های سیاه دیگری نیز شده باشند بازپرس جنایی از زنان و دخترانی که به این شیوه هدف آزار و اذیت قرار گرفته‌اند خواست برای اعلام شکایت به دادسرای جنایی تهران یا اداره شانزده پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کنند.
همان موقع نیز راننده با اصرارخواست روی صندلی جلو بنشینم که کسی مزاحمم نشود،اما چند کیلومتری دورنشده بودیم که ناگهان راننده تغییر مسیر داد. وقتی اعتراض کردم ناگهان چاقویی را زیر گلویم حس کردم. مرد جوانی که تا آن موقع متوجه حضورش در خودرو نشده بودم از پشت صندلی عقب با چاقویی که در دست داشت مرا بشدت تهدید کرد و گفت: «اگر سر و صدا کنی کشته می‌شوی.»
بنابراین از ترس سکوت کردم. بعد هم با التماس خواستم رهایم کنند اما آنها بی‌توجه به التماس هایم و با تهدید چاقو مرا به محلی خلوت کشانده و مورد آزار و اذیت قرار دادند. آنها می‌خواستند در بیابان رهایم کنند که با التماس خواستم مرا در شهر رها کنند. بالاخره التماس‌هایم نتیجه داد و آنها مرا نزدیکی خانه پیاده کردند اما در طول مسیر درحالی که وانمود می‌کردم به یکی از آنها علاقه‌مند شده‌ام، موفق شدم شماره تلفن همراه راننده پراید را بگیرم.باتوجه به اظهارات زن جوان، مأموران پلیس بلافاصله وارد عمل شده و با ارائه آموزش‌های لازم به زن جوان از او خواستند تا با راننده خودرو پراید تماس گرفته و با او قرار ملاقات بگذارد.بدین‌ترتیب زن جوان با راننده قرار ملاقات گذاشت و بعد از اینکه چندین بار محل قرار را تغییر داد درنهایت سر قرار حاضر شد. بدین ترتیب مأموران در عملیاتی ضربتی موفق به دستگیری‌اش شدند.
پس از انتقال متهم به شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات تخصصی از راننده جوان آغاز شد. متهم مدعی شد که با زن جوان ارتباط داشته اما این ارتباط با میل این زن بوده و آدم ربایی و آزار و اذیتی در کار نبوده است.
متهم به بازپرس مرشدلو گفت: هدف من افراد خاصی بودند به همین خاطر هر زنی را سوار نمی‌کردم.معمولاً هم آنهایی که ظاهر نامناسبی داشتند را سوار کرده و با میل خودشان با آنها ارتباط برقرار می‌کردیم.
باتوجه به اظهارات شاکی وتحقیقات پلیسی صورت گرفته، دستور بازداشت راننده پراید ودستگیری همدست فراری‌اش صادر شد. بدین ترتیب متهم در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.این درحالی بود که کارآگاهان در بازرسی از خودرو متهم یک حلقه انگشتری پیدا کردند که متعلق به صاحب خودرو و شاکی نبود.
از آنجا که احتمال می‌رفت راننده پراید دودی و همدستش مرتکب شرارت‌های دیگری شده باشند تحقیقات در این باره ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان دریافتند مدتی قبل زن جوانی به شعبه 5 بازپرسی دادسرای ویژه سرقت - مستقر در دادسرای جنایی - مراجعه کرده و از سرنشینان خودرو پراید دودی به اتهام سرقت شکایت کرده است. در ادامه بررسی‌ها این زن به کارآگاهان گفت: از سوی سرنشینان پراید مورد آزار و اذیت نیز قرار گرفته است. از آنجا که محل سوار شدن زن جوان نیزحوالی میدان آزادی بود و او نیز به همان شیوه ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفته بود این احتمال قوت گرفت که وی نیز از سوی سرنشینان پراید دودی هدف آزار قرار گرفته است. بنابراین زن جوان برای شناسایی متهم به اداره شانزدهم پلیس آگاهی فراخوانده شد. او با دیدن متهم و انگشتری که در خودرو پراید کشف شده بود، بلافاصله تبهکار شیطان صفت را شناسایی کرد.
از آنجا که احتمال می‌رود سرنشینان این خودرو مرتکب جنایت‌های سیاه دیگری نیز شده باشند بازپرس جنایی از زنان و دخترانی که به این شیوه هدف آزار و اذیت قرار گرفته‌اند خواست برای اعلام شکایت به دادسرای جنایی تهران یا اداره شانزده پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
یا خدا فقط اعدام برای این کثافتا
خدایا فقط خودت بداد ما برس
زن اولی خودش هم ... بوده خودمونیم
واقعا تاسف داره همچین ادمایی
تقصیر خود خانوماست جوری میپوشن که جوان عذب مجبور میشه راه کج بره
نمیشه همیشه اقایون رو مقصر بدانیم از کجا معلوم بعضی از این خانمها نمیخواهند اخازی کنند من حدود 2سال پیش سر خیابون وایساده بودم منتظر ماشین بودم که دیدم یک پژو405جلوی من ایستاد دوتا خانم تو ماشین بودن از من پرسیدن ببخشید میشه بگید ما از کجا میتوانیم به این خیابان برویم من هم آدرس دادم اتفاقا خودم هم به همون خیابون میخواستم بروم بعد اون دوخانم گفتن که شما هم با ما هم مسیر هستید من هم گفتم بلهگفتن که شما هم سوار بشید تا شما رو هم برسونم من هم از خدا خواسته تا امد سوار ماشین بشم در ماشین عقب که باز کردم دیدم که یک پسر جوان دراز کشید روی صندلی عقب سری در ماشین بستم گفتم که من سوار ماشین نمیشم واون دوتا خانم میخندیدن میگفتن که سوار شو این پسر کبریت بی خطره کاری با شما نداره این رو هم بگم که شیشهای ماشین دودی بود واصلا عقب ماشین دیده نمیشد این را گفتم که نمیشه همیشه اقایون مقصر بدونیم بعضی از این خانمها هم شیطون درس میدن
پاسخ ها
چه لوس بود داستانت
وقتی که شماحتی کوچکترین تصویری حتی از ماشین منتشرنمیکنید دنبال معجزه میگردید.اقایان سانسورچی حتما این پیام وپیامهای دیگه رو سانسور یاحذف کنید که لااقل رسالتتون کامل شه.
نه خودش بکشه نه پرایددودیش بیغیرت بیوجدان
کسی که هرزه باشه کاربه باحجاب بدحجاب ندارهخدالعنتشون کنه
پاسخ ها
دقیقا همینطوره من دیروز سوار ماشین شدم و با اینکه با حجابم یه آشغال کثافت می خواست بهم تعرض کنه که از ماشینش پیاده شدم . از دیروز حالم بده .
با خسته نباشید. سرکار غنچه خانم هم به نکته بسیار جالبی اشاره کردن، اگه خانمها هم یه خورده همت کنن و چشم و گوش و زبان خودشونو نبندن اگه یه کم احساس خطر کردن خیلی بهتره از اول جلو اشتباه را بگیرن و نذارن به جای باریک و سخت تر برسه، دیگه مثال از این که سرکارخانم غنچه فرمودن واضح و شفاف و روشن وآشکارتر کجا پیدا میشه، واقعاً دست این خانم شجاع و راستگو و درستکار درد نکنه، این درس مهمی برای همه ماها که این سایت را میخونیم بود، خدا حفظش کنه
اصلا وقتی راننده اصرارکرده بشین جلو خود دختره شک نکرده این همه اصرار برای چیه !!حداقل میتونست سوار نشه ..حالا کار اون دوتا پسره که اشتباه بود شکی نیست ومستحق بدترین مجازاته ولی گاهی خود خانم ها هم شرایط روبراشون فراهم میکنن
سلام میرزاعزیز بله خانمها خیلی باید مواظب باشند شاید باورتان نشود خانمی که پشتفرمان بود خودشو به بترین شکل بزک کرده بود وخانمی که بغل دستش نشسته معلوم بود که تازه کاره من اگه این اتفاق که عین حقیقت برای شما دوستان تعریف کردم فقط به خاطر این بود که حتی خانمها مواظب بعضی از خانمهای شیطان نما هم باشن
ممنون ازغنچه عزیزبخاطرگفتن حقیقت شایددرس عبرتی باشه برای کسانی که ندانسته سوارهرماشینی میشن ونمیدونن گرگ هادرکمینن وتشکرازمیرزابخاطرنظرات زیباشون توهرمطلبی زنده باشین
بچه محل ما بودن جفتشون بدبختن خدا به دادشون برسه