قتل وحشیانه مسافر ايرانی ژاپن در شامگاه تهران
مسافر ژاپن كه ميخواست با همسر برزيلي و بچهاش در تهران زندگي كند قرباني جنايتي وحشتناك شد.
روزنامه ایران: مسافر ژاپن كه ميخواست با همسر برزيلي و بچهاش در تهران زندگي كند قرباني جنايتي وحشتناك شد.
هنوز مشخص نيست ۲ مرد جوان كه اين مسافر را نميشناختند چرا به وي حمله كرده و دست به جنايت زدهاند. پس از ۱۰ سال زندگي در ژاپن به ايران برگشته بود. اين بار تنها نبود و همسر برزيلي و كودكش وي را همراهي ميكردند.
ميخواست براي هميشه در ايران بماند. ميخواست براي همسر برزيلياش اقامت ايران را بگيرد غافل از اين كه در كمتر از ۲ ماه قرباني اقدام وحشتناكي خواهد شد.
ساعت ۱۰ شب يكشنبه ۱۹ آذرماه سالجاري اهالي خيابان ميعاد جنوبي منطقه خانيآباد با صحنه هولناكي روبهرو شدند كه در آن ۲ جوان قمه به دست به سوي ۲ تن از بچهمحلهايشان حمله كردند و يكي از آنان را با ضربه قمهاي از پاي در آوردند.
همهمهاي به پا بود، مردم تصور نميكردند بچهمحلشان كه به تازگي به ايران آمده بود دچار چنين سرنوشت شومي شود، آنان اين جوان ۳۱ ساله را كه «اصغر كريمي» نام داشت براي نجات وي از مرگ به بيمارستان بردند ولي پزشكان اين بيمارستان به خاطر شدت جراحات نتوانستند كاري انجام دهند و وي را به بيمارستان ديگري انتقال دادند كه اين جوان پيش از رسيدن به بيمارستان مرگ را در آغوش كشيد.
با مخابره قتل مرد جوان به پليس ۱۱۰ تيمي از كلانتري خانيآباد براي رسيدگي به ماجرا به بيمارستان ياس رفتند و در بررسيهايشان دريافتند كه عاملان جنايت با قمه ضربه مهلكي را به گردن اصغر وارد كردهاند و بدون هيچ درنگي سوار بر پرايد سفيد رنگشان شدهاند و از حلقه شاهدان شوكزده گريختهاند.
با درجريان قرار گرفتن بازپرس كشيك جنايي، وي به تيمي از اداره ۱۰ پليس آگاهي تهران مأموريت داد سرنخي از اين عاملان جنايت به دست آورند.
بدينترتيب تيم جنايي با انجام تجسسهاي ميداني از صحنه درگيري و تحقيق از چندتن از شاهدان دريافت كه «اصغر كريمي» كه به همراه همسر برزيلي و بچهاش از ژاپن بازگشتهاند، شب درگيري براي خريد ميوه به سر كوچه رفته است و در حال خريد موبايلش زنگ خورده است و در حال صحبت با تلفن بوده كه پرايد سفيدرنگي كه كنار خيابان توقف كرده بود با وي درگيري لفظي پيدا ميكند و چند دقيقه بعد راننده پرايد به همراه مرد قويهيكلي به اين خيابان بازگشتهاند و به سوي اصغر و برادرش حمله كردهاند كه در جريان اين درگيري وي با ضربه قمه به گردنش بشدت مجروح شده و پس از چند ساعت جانش را از دست داده است.
كارآگاهان با به دست آوردن شماره پلاك خودرو عامل جنايت، شماره را تحت رديابي قرار دادند و موفق شدند خانه وي را در تهرانسر پيدا كنند و براي دستگيري وي به خانهاش رفتند ولي شواهد بيانگر آن بود كه اين جوان تبهكار از شب درگيري، ديگر به آنجا بازنگشته است.
يكي از بستگان خانواده قرباني كه هنوز حيرتزده است گفت: اصغر پس از به پايان رساندن خدمت به كشور يونان رفت و چند سالي آنجا مشغول كار شد. سپس به ژاپن رفت و با يك زن برزيلي ازدواج كرد و صاحب يك بچه شد، وي كه ديگر نميتوانست دوري خانوادهاش را تحمل كند تصميم گرفت به همراه خانوادهاش به تهران برگردد.
وي در ادامه افزود: اصغر ۲ ماه پيش به تهران آمد و در حال هماهنگي براي گرفتن اقامت براي همسرش بود كه اين درگيري به وي امان نداد و تعجب ميكنم كه چه طور كسي ميتواند در خيابان به اين راحتي چاقو بكشد و چند خانواده را غرق ماتم كند؟
اين مرد با اشاره به عملكرد ضعيف پزشكان بيمارستان گفت: پس از اين كه به ما خبر دادند اصغر بشدت مجروح شده است سريع وي را به بيمارستان رسانديم و آنجا به ما گفتند پزشك جراح نداريم و بايد به وي زنگ بزنيم تا از خانهاش بيايد، متوجه شديم خانه دكتر حكيميه است؛ يك ساعت و نيم طول كشيد كه وي به بيمارستان آمد و پس از معاينه اين جوان گفت نميتواند كاري انجام بدهد و بايد وي را به بيمارستاني با تجهيزات پيشرفته ببريم.
آنان ما را با يك آمبولانس شخصي به يك بيمارستان ديگر فرستادند و وقتي آنجا رسيديم پزشكان گفتند كار از كار گذشته است و اصغر پيش از رسيدن به بيمارستان ديگر زنده نبود. سؤالي كه براي ما بيپاسخ مانده است اين نكته است كه چرا ساعت ۱۰ شب پزشك جراح در بيمارستان نبوده است؟اگر وي در بيمارستان بود يا خانهاش نزديك بود مطمئناً ميتوانست جان اصغر را نجات دهد.
وي در پايان افزود: چرا اين افراد به راحتي با خود چاقو يا اسلحه حمل ميكنند و امنيت جامعه را به خطر مياندازند، اين تبهكاران چگونه ميتوانند دست به آدمكشي بزنند، چرا كسي جوابگو نيست؟!
يكي از شاهدان درگيري نيز در اين باره گفت: اصغر براي خريد به مغازه آمد و در حال صحبت با من بود كه موبايلش زنگ خورد و بيرون رفت، برادرش نيز جلوي مغازهام ايستاده بود، چند دقيقهاي نگذشته بود كه ديدم پرايد سفيد رنگي جلوي مغازه ايستاد و ۲ جوان كه يكي از آنان هيكل درشت و تنومندي داشت از پرايد پياده شد و با قمهاي كه در دستش بود به سوي اصغر رفت و ضربهاي به گردنش زد و سريع همراه همدستش سوار خودروشان شدند و فرار كردند، خيلي صحنه هولناكي بود. اصغر در مقابل چشمان مردم در حال جان دادن بود و كسي نميدانست چه كار كند!
كارآگاهان اداره ويژه قتل در حال رديابي عاملان جنايت هستند و تلاش براي دستگيري آنان در دستور كار قرار دارد.
هنوز مشخص نيست ۲ مرد جوان كه اين مسافر را نميشناختند چرا به وي حمله كرده و دست به جنايت زدهاند. پس از ۱۰ سال زندگي در ژاپن به ايران برگشته بود. اين بار تنها نبود و همسر برزيلي و كودكش وي را همراهي ميكردند.
ميخواست براي هميشه در ايران بماند. ميخواست براي همسر برزيلياش اقامت ايران را بگيرد غافل از اين كه در كمتر از ۲ ماه قرباني اقدام وحشتناكي خواهد شد.
ساعت ۱۰ شب يكشنبه ۱۹ آذرماه سالجاري اهالي خيابان ميعاد جنوبي منطقه خانيآباد با صحنه هولناكي روبهرو شدند كه در آن ۲ جوان قمه به دست به سوي ۲ تن از بچهمحلهايشان حمله كردند و يكي از آنان را با ضربه قمهاي از پاي در آوردند.
همهمهاي به پا بود، مردم تصور نميكردند بچهمحلشان كه به تازگي به ايران آمده بود دچار چنين سرنوشت شومي شود، آنان اين جوان ۳۱ ساله را كه «اصغر كريمي» نام داشت براي نجات وي از مرگ به بيمارستان بردند ولي پزشكان اين بيمارستان به خاطر شدت جراحات نتوانستند كاري انجام دهند و وي را به بيمارستان ديگري انتقال دادند كه اين جوان پيش از رسيدن به بيمارستان مرگ را در آغوش كشيد.
با مخابره قتل مرد جوان به پليس ۱۱۰ تيمي از كلانتري خانيآباد براي رسيدگي به ماجرا به بيمارستان ياس رفتند و در بررسيهايشان دريافتند كه عاملان جنايت با قمه ضربه مهلكي را به گردن اصغر وارد كردهاند و بدون هيچ درنگي سوار بر پرايد سفيد رنگشان شدهاند و از حلقه شاهدان شوكزده گريختهاند.
با درجريان قرار گرفتن بازپرس كشيك جنايي، وي به تيمي از اداره ۱۰ پليس آگاهي تهران مأموريت داد سرنخي از اين عاملان جنايت به دست آورند.
بدينترتيب تيم جنايي با انجام تجسسهاي ميداني از صحنه درگيري و تحقيق از چندتن از شاهدان دريافت كه «اصغر كريمي» كه به همراه همسر برزيلي و بچهاش از ژاپن بازگشتهاند، شب درگيري براي خريد ميوه به سر كوچه رفته است و در حال خريد موبايلش زنگ خورده است و در حال صحبت با تلفن بوده كه پرايد سفيدرنگي كه كنار خيابان توقف كرده بود با وي درگيري لفظي پيدا ميكند و چند دقيقه بعد راننده پرايد به همراه مرد قويهيكلي به اين خيابان بازگشتهاند و به سوي اصغر و برادرش حمله كردهاند كه در جريان اين درگيري وي با ضربه قمه به گردنش بشدت مجروح شده و پس از چند ساعت جانش را از دست داده است.
كارآگاهان با به دست آوردن شماره پلاك خودرو عامل جنايت، شماره را تحت رديابي قرار دادند و موفق شدند خانه وي را در تهرانسر پيدا كنند و براي دستگيري وي به خانهاش رفتند ولي شواهد بيانگر آن بود كه اين جوان تبهكار از شب درگيري، ديگر به آنجا بازنگشته است.
يكي از بستگان خانواده قرباني كه هنوز حيرتزده است گفت: اصغر پس از به پايان رساندن خدمت به كشور يونان رفت و چند سالي آنجا مشغول كار شد. سپس به ژاپن رفت و با يك زن برزيلي ازدواج كرد و صاحب يك بچه شد، وي كه ديگر نميتوانست دوري خانوادهاش را تحمل كند تصميم گرفت به همراه خانوادهاش به تهران برگردد.
وي در ادامه افزود: اصغر ۲ ماه پيش به تهران آمد و در حال هماهنگي براي گرفتن اقامت براي همسرش بود كه اين درگيري به وي امان نداد و تعجب ميكنم كه چه طور كسي ميتواند در خيابان به اين راحتي چاقو بكشد و چند خانواده را غرق ماتم كند؟
اين مرد با اشاره به عملكرد ضعيف پزشكان بيمارستان گفت: پس از اين كه به ما خبر دادند اصغر بشدت مجروح شده است سريع وي را به بيمارستان رسانديم و آنجا به ما گفتند پزشك جراح نداريم و بايد به وي زنگ بزنيم تا از خانهاش بيايد، متوجه شديم خانه دكتر حكيميه است؛ يك ساعت و نيم طول كشيد كه وي به بيمارستان آمد و پس از معاينه اين جوان گفت نميتواند كاري انجام بدهد و بايد وي را به بيمارستاني با تجهيزات پيشرفته ببريم.
آنان ما را با يك آمبولانس شخصي به يك بيمارستان ديگر فرستادند و وقتي آنجا رسيديم پزشكان گفتند كار از كار گذشته است و اصغر پيش از رسيدن به بيمارستان ديگر زنده نبود. سؤالي كه براي ما بيپاسخ مانده است اين نكته است كه چرا ساعت ۱۰ شب پزشك جراح در بيمارستان نبوده است؟اگر وي در بيمارستان بود يا خانهاش نزديك بود مطمئناً ميتوانست جان اصغر را نجات دهد.
وي در پايان افزود: چرا اين افراد به راحتي با خود چاقو يا اسلحه حمل ميكنند و امنيت جامعه را به خطر مياندازند، اين تبهكاران چگونه ميتوانند دست به آدمكشي بزنند، چرا كسي جوابگو نيست؟!
يكي از شاهدان درگيري نيز در اين باره گفت: اصغر براي خريد به مغازه آمد و در حال صحبت با من بود كه موبايلش زنگ خورد و بيرون رفت، برادرش نيز جلوي مغازهام ايستاده بود، چند دقيقهاي نگذشته بود كه ديدم پرايد سفيد رنگي جلوي مغازه ايستاد و ۲ جوان كه يكي از آنان هيكل درشت و تنومندي داشت از پرايد پياده شد و با قمهاي كه در دستش بود به سوي اصغر رفت و ضربهاي به گردنش زد و سريع همراه همدستش سوار خودروشان شدند و فرار كردند، خيلي صحنه هولناكي بود. اصغر در مقابل چشمان مردم در حال جان دادن بود و كسي نميدانست چه كار كند!
كارآگاهان اداره ويژه قتل در حال رديابي عاملان جنايت هستند و تلاش براي دستگيري آنان در دستور كار قرار دارد.
پ
نظر کاربران
ژاپن کشور خوبیه حتمت برین ببینین
واقعا جای تاسف داره که یک بیمارستان ، جراحش در محل حاضر نیست وپس از اطلاع نیز ، 90 دقیقه طول میکشد تا ، بالای سر مصدوم برسه !! خیلی خنده داره !! توی این چند روزه اینقدر انسان بیگناه کشته شده که واقعا ادم حیرت زده میشه و در عوض هیچ اقدام مسئولانه ای از طرف مسئولین هم صورت نمیگیرد !!