موج جديد آوارگان ايرانی؛ اين بار بازيگران
روز گذشته خبري در فضاهاي مجازي و همچنين خبرگزاري‌هاي رسمي منعکس شد که در آن اعلام شده بود، بازيگراني که به شبکه تلويزيوني جم پيوسته‌اند، حالا بيکار شده‌اند. اين شبکه، همکاري‌هاي خود را با اين بازيگران که تعدادشان به صد نفر هم مي‌رسد، قطع کرده است و حالا بازيگرانِ اين شبکه دچار سرنوشت مبهمي شده‌اند.
روزنامه وقايع اتفاقيه: روز گذشته خبري در فضاهاي مجازي و همچنين خبرگزاري‌هاي رسمي منعکس شد که در آن اعلام شده بود، بازيگراني که به شبکه تلويزيوني جم پيوسته‌اند، حالا بيکار شده‌اند. اين شبکه، همکاري‌هاي خود را با اين بازيگران که تعدادشان به صد نفر هم مي‌رسد، قطع کرده است و حالا بازيگرانِ اين شبکه دچار سرنوشت مبهمي شده‌اند.
خب تا همين‌جايش هم غم‌انگيز است؛ به‌ویژه اينکه بسياري از اين نام‌ها، بعد از آنکه سال‌ها در سينماي ايران فعاليت کردند و ديگر نقشي در بازارِ آن نداشتند، عطاي فعاليت در ايران را به لقايش بخشيدند و از ايران رفتند به سوداي آينده و کاري بهتر اما حالا بارِ ديگر با اين سرنوشت مواجه شده‌اند. انگار دنياي بازيگري با آن همه رنگ‌و‌لعاب و افسانه‌هايش، براي بسياري خوش‌يمن نيست و از همه بيشتر براي اين بازيگران. اين در حالي است که امکانِ بازگشت براي بسياري از آنها نيز وجود ندارد و نمي‌توانند به ايران بازگردند تا فعاليت‌هايشان را ادامه دهند و دورنماي زندگي شخصي آنها هم که حالا يا ساکنِ ترکيه هستند يا مالزي، چيز تيره و تاري است.
شبکه جم و وعده و وعيدهايش
در يکي، دو سال گذشته، پيوستن صد سينماگر و هنرمند به شبکه ماهواره‌اي جم مطرح شد و باوجود آنکه بسياري از آنها، جزء چهره‌هاي شناخته‌شده و به اصطلاح ستاره‌هاي سينما نبودند اما خواه‌ناخواه شوک بزرگي به سينماي ايران بود. مهدي مظلومي، چکامه چمن‌ماه، ماني کسرائيان، رابعه اسکويي، پرديس افکاري و... از شناخته‌شده‌ترين چهره‌هايي بودند که به اين شبکه پيوستند. در همان زمان، مدير اين شبکه از ساختِ سه سريال تلويزيوني با زبان فارسي و عوامل صد درصد ايراني در شبکه‌هاي تحت مديريت خود سخن گفت‌وگفته شد، براي اين دسته از افراد که حتي شامل نيروهاي خدماتي و پشتيباني نيز مي‌شوند حقوقي ثابت و ماهانه معادل سه هزار ليره ترک معادل حدود سه ميليون و ۸۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است که با احتساب رقم اجاره يک واحد آپارتمان متوسط در منطقه اقامت اين افراد آن هم در يکي از شهرهاي درجه دوی ترکيه، رقمي حدود سه ميليون تومان براي مهاجران هنرمند ايراني باقي مي‌ماند که اين رقم در صورت عقد قرارداد براي هرگونه فعاليت در يکي از توليدات شبکه جم به رقم ۱۰ هزار لير در ماه نيز قابل افزايش است اما در همان زمان مديران فرهنگي طبق معمول، سياست سکوت و انفعال
را در پيش گرفتند و به جاي آنکه فکري به حالِ تأمين مسائل مالي و معيشتي هنرمندان و سينماگران کنند به تقبيحِ اين چهره‌ها پرداختند.
براي مثال، حجت‌الله ايوبي در يادداشتي در آن زمان نوشت: «هيچ ايراني‌ای نديدم که براي هميشه در سرزمين ديگري جز ايران رحل اقامت افکنده باشد. همه آنها که من ديده‌ام، روز و شب را مي‌شمارند و در انتظار لحظه بازگشتند؛ چراکه ايراني ساکن در ديگر کشورها حس مي‌کند «تماشاگر» است نه «بازيگر». آنچه در پيرامون او مي‌گذرد، گويي هيچ نسبتي با او ندارد. او يک تماشاگر است مانند تماشاگر صحنه‌هاي شايد زيباي يک نمايش و يک فيلم اما در ايران در کوچه‌پس‌کوچه‌هاي شهر، او يک بازيگر است.»
اين درحالي است که صداوسيما، در بدترين شرايط مالي خود قرار داشته و بسياري از پروژه‌هاي اين نهاد، هم‌اکنون يا متوقف شده يا در آستانه توقف است اما اين پايان همه چيز نبود.
شبکه جم به‌مثابه يک سراب
با وجود گلايه‌ها و مسائلي که منجر به کوچ بازيگران به ترکيه و سريال‌هاي جِم‌تي‌وي شده است، به نظر نمي‌رسد فضاي اين شبکه و کارهايش رونق چنداني به زندگي هنري و غير‌هنري بازيگران کوچ کرده بدهد. هرچند گفته مي‌شود بيشتر بازيگراني که واسطه‌ها به آنها پيشنهاد حضور در جم‌تي‌وي را داده‌اند، در ابتدا پاسخ منفي نمي‌دهند اما شرايط وسوسه‌کننده‌اي که درباره‌اش خبرسازي شده بود در حد شايعه باقي ماند. زماني گفته شد براي بازي در يک تله‌فيلم به بازيگر ايراني مهاجرت کرده ۸۰ ميليون تومان پول داده‌اند يا براي عوامل ايراني شاغل در اين شبکه حقوق ثابت ماهانه ۳,۸ ميليون توماني در نظر گفته‌شده اما بعدتر مشخص شد تله‌فيلم‌هايي که کلا ۵۰ تا ۶۰ ميليون هزينه دربردارد براي نقش اولش فقط ۶ ميليون تومان دستمزد در نظر گرفته که در مقايسه با دستمزد بازيگراني که در داخل کار مي‌کنند هم کمتر است. همچنين خیلي زود مشخص شد عوامل حاضر در سريال‌ها و فيلم‌هاي اين شبکه، روزانه فقط يک وعده ناهار از عوامل سازنده مي‌گيرند يا حتي برخي خانم‌هاي کوچ کرده به ترکيه به‌صورت اشتراکي سوئيت اجاره کرده و نيمي از حقوق خود را براي اجازه اين سوئيت‌ها مي‌پردازند.
حالا چند روز قبل، انتشار يک نامه با امضاي مدير شبکه جم‌تي‌وي، خطاب به بازيگران و عوامل طرف قرارداد با اين شبکه، مبني بر عدم برخورداري اين شبکه از ظرفيت مالي و توليدي لازم براي استمرار خدمت گرفتن آنها و تأکيد بر تسويه‌حساب در پايان قراردادشان با اين شبکه، به منزله بسته‌شدن درها براي گروهي از بازيگران و عوامل توليد بود؛ واقعه‌اي که ضربه جبران‌ناپذيري به چهره‌هاي پيوسته به اين شبکه ماهواره‌اي خواهد زد. در متن اين نامه که با امضاي سعيد کريميان، مدير مجموعه شبکه‌هاي جم، در شماري از رسانه‌ها منتشر شده، اين موضوع مورد تأکيد قرار گرفته که فقدان سناريو و ظرفيت توليد، آنها را وادار به قطع همکاري کرده است؛ بنابراين در ماه‌هاي پيش‌رو، عوامل طرف قرارداد با اين شبکه ماهواره‌اي، يک به يک بيکار و آواره ترکيه خواهند شد؛ عواملي که درآمدهاي کلاني نداشتند و همه اميدشان به قراردادهاي بلندمدتي بود که در زمان آغاز همکاري با اين شبکه، وعده‌اش را دريافت کرده بودند؛ البته در آن زمان، مهدي مظلومي با اشاره به يکي از سريال‌هايش گفته بود: «بنده چند ماه پيش اين فيلم را براي يک تهيه‌کننده بين‌المللي به نام آقاي زاراوان که يکي از دفاترش
در دوبي است، ساختم و قرار است در ۱۴ شبکه عربي، هندي، ايراني و اروپايي پخش شود.
شبکه جم هم يکي از خريداران فيلم است که مسئوليتش با من نيست و به خواست من از شب دوم، اسمم از تيزر حذف شد. اين آخرين کار هم نيست و تا انتهاي ۲۰۱۶ تعهد ساخت ۶ فيلم ديگر را هم دارم. دليلي براي تکذيب نمي‌بينيم. کار خارج از کشور مثل ايران انحصاري و محدود به شبکه خاصي نيست، يک تجارت است که متأسفانه يا خوشبختانه خيلي‌ها بلدند از آن پول دربياورند. ضمن اينکه فيلم فوق از لحاظ محتوا کاملا براساس چارچوب‌هايي است که بعد از ۲۰ سال کار در تلويزيون ايران به آن عادت کردم. نوع پوشش‌ها هم به‌دليل بين‌المللي‌بودن بايد مختصات خودش را مي‌داشت.» با وجود آنکه اقدام تازه مديران اين شبکه ماهواره‌اي عليه سينماي ايران، کاملا هدفمند و هدايت‌شده به نظر مي‌رسد، پيش از اين حسين نوش‌آبادي، سخنگوي وزارت فرهنگ و ارشاد، درباره پيوستن برخي بازيگران ايراني به این شبکه اظهار کرده بود: «وقتي فردي تصميم مي‌گيرد به شبکه‌هاي خارجي و ماهواره‌اي بپيوندد وزارت ارشاد نمي‌تواند اقدامي سلبي انجام دهد. وقتي رفت‌وآمد به کشورها براي افراد آزاد است و کسي هم اعلام نمي‌کند که براي چه کاري به کشوري سفر مي‌کند، نمي‌توان اقدامي انجام داد. بايد علت پيوستن اين
هنرمندان به شبکه‌هايي که با اهداف انقلاب و جمهوري اسلامي در تضاد هستند، مورد آسيب‌شناسي قرار بگيرد.»
او با اشاره به اينکه اين شبکه‌ها به‌دنبال برهم‌زدن حيات خانواده‌هاي ايراني، نفوذ فرهنگي و منافع سياسي و افتصادي هستند، گفت: «کساني هم که به اين شبکه‌ها پيوسته‌اند با آگاهي کامل از اين نوع کار در شبکه‌هاي ماهواره‌اي اين اقدام را انجام داده‌اند. در اين‌باره اقدامي که بخواهد به صورت قانوني يا سلبي از طرف وزارت فرهنگ صورت بگيرد، امکان‌پذير نيست. همکاري با شبکه‌هاي ماهواره‌اي ضدانقلاب و مخالف نظام ممنوع است و هيچ توجيهي براي پيوستن آنها وجود ندارد. کسي که چارچوب‌هاي قانوني نظام را رعايت نکند، مرتکب تخلف شده و اين اقدام قابل پيگيري است. همين هنرمندان پس از مدتي از کار با شبکه‌هاي ماهواره‌اي متوجه اين خسران و ضرر شده‌اند که چه اشتباه بزرگي را انجام داده‌اند. کم‌کاري در ايران دليلي بر پشت‌پازدن به اعتبار چندين ساله يک هنرمند نمي‌شود.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
حقشون رو گذاشتن کف دستشون ،تا اونا باشن کشورشون رو نفروشن اونم به کی ترکیه!!!!،کشور ما هیچی هم نداشته باشه بازم خاکمونه سرزمینمونه زنده باد ایران کشور همیشه سرافراز
آقا یا خانم ماه اونها هم برادران و خواهران ما هستند از یک ریشه هستیم بیایید مهربانتر باشیم
اونها حق برگشت ندارند. در حقیقت با رفتنشون به کشورشون دهن کجی کردند، پس باید هزینه بدن.
دهن کجی های اینیستاگرامی و فیس بوکیشووون هنوز پا برجاست ، توبه گرگ مرگ است،
دلم به حالشون میسوزه ولی از همون اول میدونستم این اتفاق براشون میفته ، بعضی چیزها بدیهی هست وحدس زدنش مشکل نیست ، ولی بهتره که آدم همه پلهای پشت سرشو خراب نکنه تا امکان برگشت داشته باشه ، از خدا میخوام کمکشون کنه چون بعضی هاشون از ناچاری رفتن