جاباما
۴۱۱۱۳۱
۷ نظر
۵۰۰۹
۷ نظر
۵۰۰۹
پ

مسعود فراستی، غول نقد سینما است

غول نقد هر چقدر حمله ببیند قوی‌تر می‌شود. سینما و اهالی سینما به جای حمله‌کردن به غول نقد باید فیلم خوب بسازند. آنقدر فیلم خوب بسازند تا این غول آرام شود. غول نقدی که مجسمه‌اش فراستی است و کمک بزرگی است که صداوسیما به سینما کرد.

مشرق - محمدرضا پارسا: غول نقد هر چقدر حمله ببیند قوی‌تر می‌شود. سینما و اهالی سینما به جای حمله‌کردن به غول نقد باید فیلم خوب بسازند. آنقدر فیلم خوب بسازند تا این غول آرام شود. غول نقدی که مجسمه‌اش فراستی است و کمک بزرگی است که صداوسیما به سینما کرد.
مسعود فراستی، غول نقد سینما است

جمعه شب برای چندمین بار یک درگیری لفظی میان مسعود فراستی و کارگردان "سایه های موازی" پیش آمد و بازتاب زیادی پیدا کرد. در این جدال، آقای کارگردان نقد بیرحمانه فراستی را تاب نیاورد و مدعی شد:

فیلم فارسی شرف دارد به اینکه مثل تو بنشینم جلوی تلویزیون از یک رانت و موقعیت مسمومی استفاده کنم و بدانیم هیچ کسی هم نمی‌تواند جواب ما را بدهد.

تو مسیری که می‌روی مسیر غم انگیزی است و آدم غم انگیزی شده‌ای! من دلم برایت می‌سوزد. از اینکه تو لذت می‌بری من را و فیلم مرا سخیف کنی، من ناراحت می‌شوم. اگر مشکلت پول است من دستمزد حضورت در برنامه «هفت» را می‌دهم تا برای معیشتت، همه را خراب نکنی! فقط برای معیشت صحبت نکن. کار تو نفرت پراکنی است!

فراستی در پاسخ به جنجال‌های نعیمی گفت: پشت این جمله‌ها مخفی نشو. عرضه یعنی توان! توان این را نداشته است. تو با ادبیات خودت برداشت کن. بجای آنکه ناراحت شوی و استرس بگیری، به نقد فیلمت پاسخ بده.

حالا هفت و نود رقیبند

مدتها بود که در صداوسیما این بحث مطرح بود که آیا سینما هم به اندازه فوتبال آنقدری ظرفیت دارد که بشود یک نود سینمایی از آن درآورد. نودی که پر از بحث و حاشیه باشد. برنامه سینمایی چموشی که ذره بین روی سینما و همه اطراف و اکنافش بیندازد و خوب و بدش را بریزد روی دایره...

بعد از دو دوره تقریبا همه به این اجماع رسیده بودند که نمیشود. چرایی آن هم چند مورد بود. اینکه سینما در حال احتضار است و لاجان. اینکه روابط عجیب و غریبی در سینما حاکم است و یک نخ را که بکشی یکباره کل کت و شلوار تلنگش در می‌رود و اینکه اصلا اهالی سینما تا یک جایی نقد و بحث و حاشیه را تحمل میکنند و از آنجا که بخواهی بیشتر بروی همه علیه‌ات دست به کار می‌شوند تا ناکارت کنند.

با این وجود در سری سوم هفت بهروز افخمی لباس دن کیشوت پوشید و مدعی شد که میخواهد به جنگ آسیاب‌های بادی برود و رفت.

افخمی با هوش و توانی که شاید حاصل سال‌ها کار او در حوزه کارگردانی بود توانست حاشیه‌ها را طوری مدیریت کند که هفت آرام آرام پرمخاطب شود و به جد تنه به تنه نود بزند... تا اینجا درست. اما از آنطرف هم پیش‌بینی‌ها درست بود.

سینما تحمل نود سینمایی را ندارد؟

سینما تا یک جایی افخمی و نود سینمایی اش را تحمل کرد. اما از آنجا به بعدیکباره همه دست به دست هم دادند تا او و تیمش را زمین بزنند. از همه ابزارها هم استفاده کردند. خبر سازی چندباره در مورد تعویض کادر سازنده هفت و بایکوت کردن برنامه و نیامدن اهالی سینما و مجاب کردن اهالی سینما به صدور بیانیه و حتی انتشار پیامکهای شخصی فلان کارگردان و ...

اما افخمی زرنگ‌تر از آن بود که بخواهد در مواجهه با این حواشی همان افخمی کارگردان کوچک جنگلی باشد... او هیچوقت لباس دن کیشوت را از تن در نیاورد و دن کیشوت ( و نه افخمی) چنان اهالی سینما را دوباره یکی یکی به هفت آورد که همه حربه‌ها ناکارآمد شد.

اینبار فقط یک شانس مانده بود. منتقد یک دنده و کله شق اما باسواد و محکمی به نام مسعود فراستی که تن به هیچ آداب و ترتیبی نمیداد و باید منتظر میماندند تا از دهانش کلمه‌ای و جمله‌ای بیرون بیاید و آن را نوک چوبی بزنند و از آن پرچمی بسازند که همان پرچم پرونده هفت را برای همیشه بپیچد.

پرچمی که قرار بود هفت را ناکار کند

همان هم که متصور بودند تا جایی رخ داد. فراستی نه حالا و نه هیچ وقتی تن به هیچ قاعده‌ای نداده و نمیدهد. او نه یک بار که چند بار، چیزهایی گفت که بشود پرچمش کرد.. پرچمی برای دریدن هفت و ناکار کردنش. اما آن پرچم نه تنها هفت را نابود نکرد که تن پوشی شد برای محکم تر و قوی تر شدن نقد سینما.

پرچمی که ساخته بودند باعث شد تا سینمای لوس و افاده‌ای قدرتی با نام نقد و منتقد را باور کند. نقدی که شاید تا پیش از فراستی هم بود و حتی شاید خیلی هم قویتر. اما چیزی بود بی کاربرد و تزیینی که فقط آکسسوار بود و به درد پز دادن میخورد.

منتقد هم کسی بود که فقط باید در بعض جلسات حاضر می‌بود و چیز بی اثر و پرتعارفی میگفت و پولی میگرفت ناچیز. حقش هم لابد همان مقدار ناچیز بود. چون اصلا اثری نداشت. نه روی دیده‌شدن یا نشدن فیلم. نه روی فیلم بعدی کارگردان و نه بر جشنواره‌ها و انتخاب‌هایشان.

حالا اما فراستی و هفت کاری کرده‌اند که نقد جدی گرفته میشود. خیلی جدی. اصلا حالا دیگر نقد برای سینماگر و تهیه کننده فقط مثل حکم سس را ندارد و ارزشش به قدر تخمه شکستن نیست. نقد ، زمانی که افخمی عروس را ساخته بود آنقدر بی ارزش بود که به گمانم حتی خود افخمی(شک دارم او بود یا کارگردانی دیگر) وقتی نقدی منفی راجع به فیلمش را خوانده بود مدعی شده بود که من اصلا نقد فیلم نمیخوانم و برایم اصلا مهم نیست. چون نقد هیچ کارکردی ندارد و منشا هیچ اثری نمیشود.پس صرفا روده درازی یک آدم است که میخواهد سوادش را به رخ بکشد.

اما حالا نقد آنقدر مهم شده است که وقتی یک کارگردان نقد فراستی را میشنود حتی حاضر میشود تن به جدال لفظی بدهد تا شاید از این مهلکه بگریزد و فیلمش ناک اوت نشود.

اصلا حالا دیگر نیامدن به هفت سخت تر از آمدن است. تا پیش از این کارگردان‌ها نمی آمدند و خلاص. اصلا چه اهمیتی داشت. به قول اهالی سینما کی دم صبح هفت میبیند؟

ولی حالا اینکه به هفت نیایی و اجازه دهی غول نقد و یا به عبارتی مجسمه نقد ایران به جان فیلمت بیفتد و ناکارش کندبی رحمی زیادی میخواهد. هیچ کارگردانی(که حکم پدر فیلمش را دارد) حاضر نمیشود فیلم را در ورطه‌ای رها کند که بیرحمانه و قدرتمند قرار است مورد نقد قرار گیرد و اگر درست از خود دفاع نکند دریده خواهد شد.

بعضی میگویند اینکه نقد، غول شده است خوب نیست. این که بیرحمانه فیلمهای بد را میدرد درست نیست. اما من اعتقاد دارم هست. غول خیلی بهتر از یک موجود بی خاصیت است. موجود بی خاصیتی که لوست کند. آنقدر نباشد که سینما لوس شود و رفته رفته خیال کند بزرگ شده است و قدرتمند .اما یکباره وقتی به خودش نگاه کند ببیند دارد میمیرد. سینمای در حال احتضاری که تا دو سه سال قبل شاهدش بودیم حاصل نبودن نقد بود. حاصل نبودن یک نقد بیرحم. نبودن غولی به نام نقد که حالا فیلمسازها از ترس او هم که شده مجبورند فیلم‌هایشان را دست کم کمی بهتر بسازند.

حالا اگر فیلمسازی و سینما جان گرفته یک دلیلش هم به رو آمدن نقد جدی و بیرحم و با دانشی است که درست مثل یک غول، کمین گرفته تا فیلم‌های بد را تکه و پاره کند. حرفش هم یکی است. فیلم خوب بساز تو تو را ندرم. برایش هم حاشیه مهم نیست. فحشش هم بدهند مهم نیست. اهمیتی ندارد که کمال تبریزی بگوید از ماشین گرانقیمتش او را ترک موتور دیده یا دیگری به او بگوید تو نفرت پراکنی و آن دیگری مدعی شود که باید شلاقش بزنند.

حالا این غول نقد هرچقدر حمله ببیند قویتر میشود. سینما و اهالی سینما حالا باید به جای حمله کردن به غول نقد و بیرحم تر کردن او فقط باید فیلم خوب بسازند. آنقدر فیلم خوب بسازند تا این غول آرام شود و بیشتر و بیشتر با سینما کنار بیاید. غول نقدی که مجسمه اش فراستی است و کمک بزرگی است که صداوسیما به سینما کرد تا آن سینمای در حال مرگ دیروز به سینمای زنده و پویای امروز بدل شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
درآمد ماهیانه 5-20 میلیون از توی خونه با موبایل

آموزش رایگان کسب درآمد 5-20 میلیون ماهیانه از خونه و فقط با یه موبایل ساده رو در یک وبینار رایگان آموزشی یاد بگیر

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      ایشون فیلم برنده جایزه اسکار رو هم رد می کنه . البته این آقا نسبت به کارهای آقای ده نمکی نظر مثبتی دارن که نشون دهنده ی میزان شعور سینمایی ایشونه

    • نیما

      فراستی این هفته حرف حق رو زد.
      درمورد فروشنده هم درست میگفت.

    • بدون نام

      اقای فراستی بالاخره اون صد هزار تومن رو که بیست سال پیش از اقای اکبر عبدی گرفته بودی پس دادی یا نه؟

    • محمود

      خوب نويسنده روزنامه شرق هم همفكر فراستيه كه انقدر بهش نون قرض داده وگرنه فراستي هيچي نيست و فقط عين كاراكتر طنزش تو برنامه خنده بازار بلده بگه افتضاحه و بدرد نميخوره! نمونه ش همين كه فيلمي رو كه 12 سال پيش گفته جزو 10 فيلم برتر تاريخ هستن (در كنار رنگ خدا و چند تا فيلم مورد علاقه ش) الان ميگه برداشت الكني از فلان كتابه! اين بابا بازي كاپريو رو زير سوال ميبره و كلا معلوم نيس با خودش چند چنده! به قول خودش اول انقلاب يه مدت افتاده زندان و چند تا كتاب خونده الانم شده پاي ثابت برنامه سينمايي تلويزيون چون به بقيه اين تريبون رو نميدن واسه خودش آدم شده!

    • بدون نام

      معلومه جناب آقای پارسا نویسنده محترم متن رفاقت یا روابط گرانقیمتی با جناب آقای فراستی دارند
      و الا هیچ آدم مغرضی هم آقای فراستی با آن ادبیات بی ‌ادبانه با آقای فردوسی‌پور جنتلمن مودب و منطقی را در یک جمله نام نمیبرد
      در نود با منطق و صداقت طرف مقابل را به ستوه میآورند و پلشتی ها را رو میکنند و بسیار موارد خودطرف نمایی از نازیبایی هایش را هویدا میکند ولی در هفت با فحش ناموسی و ادبیات سخیف طرف را لجن مال و عصبی می‌کنند .
      برادر عزیز ان شاءالله که مطلب را متوجه نشده باشی و نادانسته دست تمیز به قلم برده باشی .
      به هر حال
      این کجا و آن کجا

    • بدون نام

      کاش عشق و علم و نقد سینما و فن بیان و ادب گفتار رو فقط اندکی از حسین شریف در فرش قرمز یاد میکرفتید جناب فراستی
      فقط اندکی حتی...

    • علی خراسانی

      کارنداریم ازهمه چی ایراد میگیره_ولی وقتی میگه فلان فیلم قشنگ نیست وازاین حرفها وهزارجورنقد ازش میکنه_خدایی درنظربگیریم راست میگه وقتی فیلم رو نگاه میکنیم_میبینیم که واقعاً قشنگ نیست

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج