۴۱۷۶۰۸
۵۰۰۶
۵۰۰۶
پ

افشاگری عسگرپور در مورد شمقدری

فریدون جیرانی این هفته در برنامه ۳۵ مقابل محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل پیشین خانه سینما نشسته و تعطیلی خانه سینما و دلایل و زمینه‌هایش در دولت دهم را مرور کرده‌اند.

وب‌سایت آی سینما: فریدون جیرانی این هفته در برنامه ۳۵ مقابل محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل پیشین خانه سینما نشسته و تعطیلی خانه سینما و دلایل و زمینه‌هایش در دولت دهم را مرور کرده‌اند. عسگرپور که به جز کارگردانی سال‌ها مدیریت در فارابی و تلویزیون را تجربه کرده، درباره تغییر وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی هم صحبت می‌کند و هرچند می‌گوید او را درست نمی‌شناسد، اما پیشنهاد می‌دهد وزیر ارشاد جدید مراجعه به مراجع تقلید را کنار بگذارد.

فریدون جیرانی در ابتدای این گفت‌وگو از عسگرپور می‌پرسد چقدر صالحی امیری را می­شناسد و نظرش درباره دوره وزارت او چیست؟ عسگرپور با اشاره به این‌که شناخت زیادی از او ندارد، این‌طور پاسخ می‌دهد: «شناختی در چند سال اخیر و در دوره آقای روحانی از ایشان پیدا کردم. کمیته­‌هایی در حوزه فرهنگ و هنر تشکیل شد و از ما برای حضور در آن دعوت کردند که آقای صالحی امیری هم حضور داشتند. در زمانی که در کتابخانه ملی بودند هم چند جلسه‌ای با هم داشتم. ایشان شخصیت فرهنگی هستند و در این حوزه‌ها کتاب نوشتند و صاحب اثرند. برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم.»
افشاگری عسگرپور در مورد شمقدری

بخش قابل توجهی از وقت وزرا صرف اثبات عملکرد خودشان می‌شود

اما جیرانی که در گفت‌وگوی قبلی‌اش با سید ضیا هاشمی نیز به بحث تغییر وزیر ارشاد پرداخته بود، این بحث را با عسگرپور نیز که سابقه مدیریت در کارنامه‌اش دارد ادامه می‌دهد و می‌پرسد سه سال گذشته جنتی را چطور ارزیابی می­کند؟ عسگرپور که معتقد است وضعیت حاکم بر وزارت ارشاد در دیگر وزارت‌خانه‌ها نیز وجود داشته اما کمتر دیده و شنیده می‌شده است، این‌طور نظر می‌دهد: «بخش قابل توجهی از وقت وزرا صرف اثبات عملکرد و موقعیت خودشان بود درصورتی که خیلی از آن­ها سابقه کار اجرایی داشتند و قبلا نیز وزیر بودند. با این‌حال برای این‌که نشان دهند شبیه کجا هستند یا شبیه کجا نیستند وقت خود را صرف کردند، معنی واقعی جسارت و بی رودربایستی صحبت کردن را نمی‌­دانستند. فکر می­‌کنیم اگر امروز بگوییم فیس بوک خوب است آدم جسوری هستیم و اگر فردا بگوییم منظورمان از فیس‌بوک چیز دیگری بود آن جسارت را زیر سوال بردیم. محافظه­‌کاری زیاد هم وجود داشت و البته قبل از این ۴ سال وضعیت خیلی بدی بود. نباید سختی آن سال‌ها را نادیده بگیریم. در این سال‌های اخیر اما موهبت بزرگ آن بود که آرامش نسبی برقرار شد و حداقل آدم‌ها به جان هم نمی­‌افتادند. اما این که فکر کنم در این چند سال اتفاقات مثبت در حوزه فرهنگ رخ داد و از پتانسیل‌های همین حوزه استفاده شد باید بگویم که نه این طور نیست.»

در دولت دهم می‌خواستند سینماگران را به‌خط کنند

در ادامه جیرانی به اتفاقات خانه سینما در دوره قبلی می‌پردازد و معتقد است عسگرپور در دوره خود واژه جسارت را در اداره خانه سینما به درستی صرف کرده است و از او می‌خواهد درباره آغاز بحران خانه سینما از کجا شروع شد و تقابل با مقامات و مدیران بگوید که عسگرپور می‌گوید: «پیدا کردن نقطه شروع سخت است. شما در برنامه‌تان کسی را دعوت کردید که نقطه شروع را به دعوا شخصی دو نفر ربط داد. بعضی‌ها معتقدند در برنامه خود شما «دو قدم مانده به صبح» که من و آقای شمقدری را دعوت کردید بحران شروع شد. اما این‌ها تقلیل دادن یک موضوع بزرگ است و اصل ماجرا نیست. این موضوع نه فقط در حوزه سیما بلکه در همه حوزه‌های مدیریتی کشور سابقه طولانی بعد از انقلابی دارد و شاید به این خاطر که کسانی که باید مدیران سینمایی را اداره می‌کردند، اشراف کافی بر این حوزه نداشتند و بحران‌ها شکل گرفت.»

او در ادامه توضیح می‌دهد: «افراد زیادی سعی کردند موقعیت سینما را زیر سوال ببرند. می­گفتند این فیلم‌ها مگر چقدر می­‌فروشند؟ مدیرانی داشتیم که می‌پرسیدند کل تولیدات سینمایی چقدر می­‌شود و دست در جیبشان می­‌کردند تا کل سینما را مدیریت کنند، اما متوجه نبودند که این عدد و رقم آن چیزی نیست که تاثیرگذار است و نقش تعیین‌کننده دارد، بلکه کیفیتی است که محاسبه آن بسیار سخت است. سینما موقعیتی پیدا کرد که حداقل در چند انتخابات اخیر کارکردهایی خاص برای سیاستمداران داشت و موضوعی بود که باید رفتار خاص‌تری با آن می­‌شد. رفتار خاص‌تر یک ظاهر و یک باطن دارد. ظاهرش این است که مثلا یک آقایی با یک سری وعده و وعید تکراری مدیریت را برعهده می­‌گیرد. اما در عمل و حداقل در دولت دهم آنچه قرار بود اتفاق بیفتد به نظر من یک رو کم‌کنی بزرگ بود. کسانی که در موضوعات اجتماعی و نه فقط در حوزه فیلمسازی موثر بودند باید یک شرایط جدید را تجربه می­‌کردند و البته کسانی هم مدیر شده بودند که به بالادستی خود قول داده بودند اوضاع را کنترل می­‌کنند و همه این افراد را به خط خواهند کرد، اما متوجه نبودند که با این جماعت چطور باید برخورد کنند. کسانی بودند که به شکل ظاهری عضو این خانواده بودند و فیلم ساخته بودند اما به شکل واقعی حضور نداشتند. نمی­‌دانستند چطور با این خانواده باید برخورد کنند و آمال و آرزوهای خود را هم دخیل می­‌کردند. عدم موفقیت­‌های‌شان را در کار دخیل می­کردند و اظهارنظرهای‌شان از سر فشار روحی و روانی بود.»

سکوت مرگبار خانه سینما که سجادپور بعد از ۸۸ به آن اشاره کرد عکس‌العمل مرا برانگیخت

جیرانی در ادامه با اشاره به مناظره خوب عسگرپور با جواد شمقدری در برنامه «دو قدم مانده به صبح» می‌گوید بعد از وقایع ۸۸ اختلافات سینما آشکارتر و واضح‌تر شد و نظر این کارگردان سینما را در این‌باره می‌پرسد که عگسرپور نیز می‌گوید: «اصل موضوع در سطوح مختلف قابل تعریف بود و در سینما شکل دیگری گرفت، بنده و تعدادی از دوستان و خانواده سینما فکر کردند باید در مقابل نظر اشتباهی که درباره خانه سینما وجود دارد ایستادگی کنند. واقعیت این است که نمی‌توانیم بگوییم دقیقا در یک روز حرفی زده شده و ماجرا از آنجا شروع شده، بعد از ۸۸ آقای سجادپور اظهار نظری کردند و گفتند این سکوت مرگبار خانه سینما در قبال وقایع ۸۸ ناشی از چیست؟ معنای حرف این بود که خانه سینما باید موضع مشخصی در قبال موضوع ۸۸ داشته باشد. سوال من این بود آیا اتاق بازرگانی و سازمان نظام پزشکی هم اظهار نظر مشخص کردند؟ این سکوت مرگبار مفهومی بود که عکس العمل من را برانگیخت. دوستان در هیات هنرمندان و دقیقا بعد از انتخابات که هنوز دولت تشکیل نشده بود جلسه‌ای تشکیل دادند و بنده و سینماگران را دعوت کردند که البته واضح بود من در آن جلسه شرکت نمی­‌کردم. اما بعضی دوستان که در ستاد انتخاباتی آقایان دیگر فعالیت می­‌کردند به جلسه رفتند. زودتر از ساعت مقرر هم رفته بودند و فراموش کرده بودند که تا همین چندروز پیش به کاندیدای دیگر گفته بودند change به معنای تغییر است. البته من با این پدیده‌ها مشکل ندارم چون در سال‌های مدیریتم انواع این رفتارها را دیدم و پوست کلفت شده‌ام.»

او سپس به تجربه‌های خود درباره برخی خصلت‌ها اشاره می‌کند: «در سال ۶۴ و در نسل اول فارابی عضو بخش فرهنگی بودم. بعد از آن چند سال در تلویزیون بودم و دوباره به فارابی برگشتم، با شورای تهییه‌کنندگان وقت جلسه می­گذاشتیم و همه در مقابل هم قربان صدقه می­‌رفتند و تعارف می­‌کردند. آخر جلسه می‌گفتند چند دقیقه کار خصوصی با شما داریم و در آن چند دقیقه کار طرف را تمام می­‌کردند. بنابراین از آن سال‌ها من به این رفتارها عادت دارم و با آن مواجه بوده‌­ام. من بارها گفتم که تصمیم‌گیری درباره خانه سینما با مجمع عمومی است اما کاملا آمادگی این را داریم که اگر فکر می­‌کنید فرد دیگری برای شرایط جدید و حفظ آرامش مناسب است، ما می­‌پذیریم. آرامش به معنی فضایی که سینماگران امنیت بیشتری را در آن داشته باشند، اما فضای آن زمان طوری بود که نه در سینما بلکه در همه موارد لحظه به لحظه قطبی­‌تر می­شد و هنوز هم ادامه دارد. نمود این فضای دو قطبی در زمان حاضر این است که مسئولان صحبتِ‌های خود را با مقدمه­‌چینی و در تایید حرف بزرگان و طبق فرمایش ایشان و ... آغاز می­‌کنند چرا که می­‌خواهند بگویند در کدام قطب جای دارند. من و خیلی از دوستان متوجه شدیم که فضا در حال تغییر است و با آقای شمقدری وارد صحبت شدیم. قبل از آن با آقای شمقدری که معاونت سازمان سینمایی وقت را بر عهده داشتند رابطه کاری داشتیم هرچند که بودجه ما را خیلی سریع قطع کردند. قبل از آقای شمقدری و در زمان آقای جعفری جلوه بودجه ما در حد مقدورات داده می­‌شد.»

خانه سینمای ایرانیان نیز طنز جالبی بود!

او در ادامه خاطره‌ای از دوران حضور جعفری‌جلوه را بازگو می‌کند: «در آخرین سال مدیریت جعفری جلوه جشن خانه سینما را به دبیری امین تارخ در فضای باز برج میلاد برگزار کردیم. درمورد فیلم آقای فرمان‌آرا صحبت شده بود که به خاطر پروانه نمایش باید از جشن کنار گذاشته شود. در آن زمان قانون این بود که پروانه ساخت برای نمایش آثار کفایت می­‌کرد. اما فشارها زیاد شده بود که اگر این فیلم‌ها را از جشن کنار نگذارید وزیر و معاون وزیر و ... در مراسم شرکت نمی­‌کنند، اما ما ایستادگی کردیم و آن فیلم‌ها جایزه خودشان را هم در جشن خانه سینما گرفتند. من فکر می‌­کردم که آقای جعفری جلوه به خاطر این مسله بودجه ما را قطع کند یا با تاخیر بدهد، اما این طور نبود و به موقع بودجه را به ما دادند که نشان از بزرگی‌شان دارد.»

عسگرپور با اشاره به این‌که در دوران شمقدری بلافاصله چون خانه سینما در خط آن‌ها نبوده‌ بودجه قطع شده است حرف‌هایش را این‌طور ادامه می‌دهد: «حتی تفاهم نامه­ای که هر سال بین خانه سینما و معاونت سینمایی نوشته می­‌شد هم در آن زمان امضا نشد. دو سه مرتبه مبالغی را به ما از طرف بنیاد فارابی دادند و به ازای آن چک گرفتند که مجموع آن به هفتاد میلیون هم نم‌ی­رسید. ما از آن‌ها قطع امید کردیم. حتی دعوتشان کردیم به خانه سینما و طرح نظام سینمایی را برایشان توضیح دادریم. به نظر می­‌رسید روزهای خوبی در انتظارمان باشد اما روز به روز اوضاع بدتر می­‌شد و حتی صریح هم حرف‌های خود را نمی­‌گفتند. رابط هایی بودند مثل آقای علی‌اکبری که می­‌آمدند می­گفتند جواد آقا فلان حرف را گفتند. همه این مسایل ما را وارد فضایی کرد که اوج آن در جشن خانه سینمایی بود که آقای فرهادی روی سن آمدند و اظهار نظر شخصی‌شان را بیان کردند. به دنبال آن آقای شمقدری بیانیه معروف «انا لله و انا الیه راجعون» را دادند. بیانیه­‌ای که با این آیه آغاز می‌­شود یعنی کفن‌پوش باید به میدان بیایند چرا که همه چیز در حال نابودی است و قرار نیست چیزی از اسلام باقی بماند.
به اشتباه فکر می­‌کردند که با این بیانیه می­توانند غیرت خیلی‌ها را به جوش بیاورند و فراموش کرده بودند که ما هم فرزند این انقلابیم و از مریخ نیامده‌ایم. احساساتی رفتار کردند و فکر می‌کردند زمان مورد نظرشان فرا رسیده تا گل آخر را بزنند. با رفتارهایشان به دو قطبی شدن فضا سینما بیشتر دامن زدند. شان مدیریتی خود را پایین آوردند. هر روز ما جلسه‌ای در خانه سینما داشتیم که به بحران کشیده می­­‌شد. بودجه را قطع کرده بودند و تاکید مشخصشان این بود که خانه سینما با تشکیل مجمع عمومی اعلام انحلال کند. یک فضای هیجانی در شورای فرهنگ عمومی ایجاد کردند و خوش‌بینانه آن است که فکر کنیم آقای حسینی وزیر وقت نمی‌دانستند چه چیزی را دارند امضا می­‌کنند و به چه چیزی رای می­‌دهند.
براساس بندی از قوانین موسسات فرهنگی که شامل آموزشگاه‌های سینمایی است حکم انحلال خانه سینما را گرفتند که ربطی به خانه سینما نداشت و به همین دلیل در دیوان عدالت اداری آن حکم رد شد. حکم مجددی به اسم تعطیلی دادند. این حکم هم طبق قانونی بود که وزارت ارشاد بنا به مصلحت می­تواند مانع فعالیت آموزشگاه ها و مراکز فرهنگی شود که اشتباه آنجا بود که خانه سینما مرکز فرهنگی نیست. خانه سینما هیچوقت پلمپ نشد چرا که وزارت ارشاد باید حکم قضایی برای پملپ داشته باشد. اما درگیری‌هایی که ایجاد شد و حتی به سطح خیابان هم کشیده شد فضای امنیتی را ایجاد کرد که ما فکر کردیم اگر در خانه سینما باز باشد ممکن است معنای دیگری بدهد و بار تازه‌ای را اضافه کند. همزمان یک تعداد از آقایان جایی را به نام خانه سینما ایرانیان تاسیس کردند. یک موسسه فرهنگی که مالکیت شخصی دارد و به طور وراثتی منتقل می­شود که طنز جالبی است. دولت وقت خیلی از نهادهای صنفی را آن زمان تعطیل کرد که هنوز هم نتوانستند دوباره فعالیت کنند.»

معاونت سینمایی دولت دهم خبرهای ما را داشت اما نمی‌دانست به همان طریق ما هم با خبریم

جیرانی در ادامه به اختلافات درون کانون کارگردانان اشاره می‌کند و می‌پرسد این موضوع چقدر در تشدید بحران خانه سینما موثر بوده است؟ و عسگرپور با اشاره به جایگاه کانون کارگردانان و این‌که همیشه نقش مهمی در معادلات خانه سینما داشته است می‌گوید: «هر جا این نقش تضعیف شده ما با بحران روبه‌رو بودیم. در انتخابات اخیر خانه سینما نماینده کانون کارگردانان و تهیه‌کنندگان رای نیاورد و من می­دانستم این اتفاق خوبی نیست چرا که تاثیرگذاری آن‌ها خیلی زیاد است. ریشه آن اختلافات فضای دوقطبی بود که ایجاد شده بود و افراد می­‌خواستند نسبت خود را با قدرت نشان دهند. مدیران معاونت سینمایی دولت دهم از طریق دوستان خود ما از بسیاری از اخبار خانه سینما با خبر می‌شدند اما نمی­‌دانستند که ما هم از همان طریق خبرهای آن ها را داریم.
اما چگونگی برخورد با خبرها مهم بود. دو قطبی شدن شدت گرفت و همه ما خود را برای موقعیت سخت آماده می کردیم، افرادی که در قالب یک گروه وارد عرصه سختی می­‌شوند پیش از هرچیز کسانی را از خود دور می‌کنند که فکر می­کنند اطلاعاتشان را به نیروهای مقابل می­دهند. در کانون کارگردانان تعداد این افراد بیشتر بود و به آن اخراج رسید. در آن سال‌ها من نامه‌ای به آقای حسینی دادم و خیلی تند حرف زدم. نکاتی را گفتم که هنوز هم به آن‌ها اعتقاد دارم و نوش جانشان که باید آن حرف‌ها را می‌شنیدند، اما یک بند هم در آن نامه نوشتم که بیایید سوابقمان را از سال 58 به بعد روی میز بگذاریم تا معلوم بشود هرکس چکاره است. از این حرف خودم راضی نیستم و فکر می­‌کنم نباید آن را مطرح می‌کردم، اما در مورد آن امضا هنوز نمی‌توانم بگویم اشتباه کردم. چراکه آن تصمیم شخصی نبود و همه با آن موافق بودند و امضا کردن من یا نکردن من تاثیری نداشت، اما این که بنابر مصلحت نباید امضا می­‌کردم دامن زدن به اختلاف جدیدی بود و نوعی مخالفت با همفکران خودم محسوب می‌­شد. تعادل روحی روانی اهالی سینما توسط مسئولان دولتی به شدت درحال هم خوردن بود و هر لحظه ممکن بود ما تصمیم‌های غلط بگیریم.»

حوزه فرهنگ توسط مشایی مدیریت می‌شد

او در ادامه به حاشیه‌های دیگر آن دوران و صنف‌هایی که با وزیر وقت جلسه گذاشته بودند اشاره می‌کند و می‌گوید: «وزیر ارشاد آن زمان نمی­‌دانست بر کجا وزارت می­‌کند، پنج صنف از صنف‌های خانه سینما از جمله تدارکات بدلکاران سینماداران مدیران تولید و یک صنف دیگر پیش ایشان رفتند و گفتند اگر خانه سینما را تعطیل کنید ما با شما هستیم و ایشان هم باور کرده بودند که همه خانه سینما همین پنج صنف است. این که گفته می­‌شود قرار بود آقای حسینی من را به معاونت سینمایی انتخاب کنند به این صورت است که ایشان وقتی هنوز رای اعتماد نگرفته بودند با من تماس گرفتند و خواستند یک جلسه‌ای داشته باشیم و راجع به مسایل مختلف حرف بزنیم. من به دلایل مختلف و از جمله عدم علاقه شدید به آن دولت و از آنجایی که نماینده یک صنف بودم می­‌دانستم که نباید به تنهایی در آن جلسه شرکت کنم و به همراه هیات مدیره خانه سینما و دوستان دیگر جلسه را تکشیل دادیم. در مسیر جلسه بعضی افراد که رابط بودند به من گفتند اگر آقای حسینی به شما گفتند معاونت سینمایی را بپذیر لطفا قبول کن. من هم گفتم نه من این کار را نمی­‌کنم و امیدوارم ایشان هم این درخواست را نداشته باشند.
فضای جلسه را نوعی مدیریت کردم که به آن بحث نرسد و در نهایت هم نرسید. ما با دوستان به این توافق رسیده بودیم که در جلسه مطلقا راجع به گزینه حرف نزنیم و فقط برنامه مکتوب را ارائه دادیم. فرای آن جلسه با هیات هنرمندان اسلامی جلسه گذاشتند و دوستان در آن جلسه فقط راجع به گزینه صحبت کرده بودند و هیچ برنام‌ه­ای نداشتند. آقای شمقدری هم بعدا مصاحبه کرده بودند و گفتند از خودگذشتگی کردند معاونت سینمایی را قبول کردند چرا که قرار بود وزیر ارشاد بشنوند و برای این که عسگرپور معاون سینمایی نشود مجبور به از خودگذشتگی شدند. بعدها به این مورد خیلی فکر کردم که اگر معاونت سینمایی را در دولتی قبول می­کردم که به آن علاقه نداشتم، لبخندهای وزیر ارشاد را دوست داشتم اما به نظرم بر امور مسلط نبود. در عین حال در آن دولت مدیریت حوزه فرهنگ با مشایی بود و احمدی­‌نژاد هم آن طور که ما فهمیدیم در طول عمرشان به فیلم و کتاب هیچ تسلطی نداشتند. تصور این میزانسن وحشتناک بود و من نمی‌تواستم کار کنم . نمی‌توانستم آن فضا را هم تعدیل کنم. آقایان عاشق عکس گرفتن با هنرمندان بودند و من باید این را مدیریت می­کردم.»

جیرانی می‌پرسد مذاکرات مشایی با خانه سینما به کجا رسید؟ و عسگرپور با بیان این‌که برای اداره خانه سینما احتیاج به بودجه بوده است می‌گوید: «بعضی دوستان کدهایی می­‌دادند که محیط فراهم است و آقای مشایی نوع نگاهش با بقیه فرق دارد. ما به دلیل وظیفه صنفی با ایشان جلساتی داشتیم. جایی را معرفی کردند که بیمارستان پارسیان هم ظاهرا یکی از زیر مجموعه‌های آنجاست. بنیادی که تمام اعضا خانواده سینما می­توانند عضو شوند و مثل تعاونی است. فهمیدن آن برای ما سخت بود و قرار شد رفت و آمدی شکل بگیرد تا بشتر آشنا شویم. یک روز به ما گفتند همه اهالی سینما را یک جا جمع کنید، یک مقام دولتی می‌آید راجع به این پروژه صحبت می­‌کند. ما این کار را نکردیم و گفتیم اول آن را در مقیاس کوچک آزمایش کنید. جلسه‌ای دیگر با حضور فعالان صنفی تشکیل شد با حضو آقای مشایی و من فکر می‌کنم در این جلسه با وجود حرف‌هایی که زده شد و انتقادهایی که بیان شد ایشان متوجه شد نمی­‌تواند با این خانه سینما کار کند و کار هم نکرد.»

برخی دوستان دولت دهم فکر می‌کردند می‌خواهم کم‌سوادی‌شان را به رخشان بکشم

سوال بعدی جیرانی درباره مواضع فرهنگی احمدی­‌نژاد داشت و از عسگرپور می‌خواهد تحلیلی از اختلافات آن زمان بدهد که او نیز می‌گوید: «اتفاقی که در دولت دهم افتاد و روز به روز شدت پیدا کرد این بود که در دل گروه و نیروهایی که فکر می‌­کردند خواستگاه فکری مشترک دارند اختلاف نظر جدی به وجود آمد. خیلی از گروه­‌هایی که چشم امید داشتند به شدت از فعالیت های دولت دهم ناامید شدند و فکر می­‌کردند این میزان ماجراجویی و لجاجت برای چیزهایی که معلوم نیست چقدر درست باشد و چقدر بحث کارشناسی پشت آن وجود دارد درست نیست. به نظر من در حوزه هنری و نهادهای انقلابی دیگر هم این تفکر ایجاد شده بود که نباید بر کشتی­ای که دولت دهم راه انداخته سوار شوند. به این نتیجه رسیدند که این کشتی اتفاق ناگواری را برای‌شان رقم می­‌زند یا آن‌ها را به جزیره‌­ای می‌برد که نمی­‌دانند کجاست. این شد که حوزه هنری و بعضی نهادهای دیگر به بعضی اهالی سینما که تفکری جز تفکر دولت دهم داشتند نزدیک شدند. بعضی دوستان دولت دهم فکر می­‌کردند من با ادبیات نیشدارم می­خواهم کم سوادی آن‌ها در حوزه فیلمسازی را به رخ بکشم، در صورتی که این یک واقعیت است. تلویزیون و حوزه هنری بعد حرفه­‌ای برای‌شان مهم است و اگر بخواهند کاری تولید کنند به سابقه حرفه­‌ای توجه می­کنند.»

کسانی که 20 سال نتوانسته بودند فیلم بسازند تمام عقده خود را برای عدالت‌خواهی جمع کرده بودند!

اما جیرانی با وجود این توضیحات می‌پرسد آیا پشت اختلاف حوزه هنری و دولت توصیه کسانی مثل او که تفکر مخالف دولت دهم داشتند، وجود نداشته است؟ که عسگرپور نیز انکار نمی‌کند و می‌گوید: «شاید وجود داشت، سردار کارگر کمک کردند جلساتی با اهالی سینما برگزار شود و نیروی انتظامی آن زمان باعث اتصال افراد فرهنگی­‌ای شد که از حوزه فرهنگ و هنر کشور قطع امید کرده بودند. حوزه هنری کم کم داشت خرج خودش را از دولت دهم جدا می­‌کرد. مسولانی وجود داشتند که به اختلافات دامن می­‌زدند و فکر می­‌کردند اختلاف باعث می­شود تمرکز بر سوء مدیریت آن‌ها کم شود. با اغتشاش ایجاد کردن و دعوا ایجاد کردن موافقند و آن را به نفع مدیریت خود می­‌دانند. دولت دهم در صنوف مختلف از کسانی استفاده کرد که بیست سال نتوانسته بودند فیلم بسازند و همه انرژی و عقده خود را جمع کرده بودند تا عدالت­خواهی کنند و معنای عدالت‌خواهی را زیر سوال بردند.»

دولت‌ها علی‌رغم شعارهایشان از قدرت گرفتن صنوف نگرانند

جیرانی در ادامه سوال جالبی از عسگرپور می‌پرسد و می‌گوید چرا هر موقع دولت و خانه سینما به هم نزدیک شدند خانه سینما هویت خود را از دست داده است؟ که عسگرپور می‌گوید: «پیدا کردن منافع مشترک میان خانه سینما به عنوان نهاد صنفی با دولتی که ممکن است در هفته نظرش عوض شود -و در این دولت هم در خصوص پروانه نمایش و اکران فیلم ها شاهد آن بودیم- کار سختی است. در این موقعیت متزلزل نمی‌­توان کار کرد. در دوره من یا مرحوم داد به دلیل تفاوت‌های روشن و مشخصی که با دولت وجود داشت همیتی شکل گرفت و وقتی آرام آرام این شباهت بیشتر شود شکل همیت عوض می­‌شود. اگر ما بخواهیم خودمان را با دولت کوک کنیم باید هر روز سازمان را عوض کنیم. خصوصا در دولت یازدهم که فکر می­‌کرد فقط باید آتش‌های قبلی را خاموش کند و هیچ برنام‌ه­ای نداشت. دولت‌ها علی­رغم شعارها و خیرخواهی‌های‌شان از ته‌دل با قدرت گرفتن نهادهی صنفی موافق نیستند و نگران این موضوعند.»

وزیر جدید مراجعه به مراجع را کنار بگذارد

جیرانی با اشاره به این‌که عسگرپور در برنامه «افق» گفته بود در مدیریت نسبت به فیلمسازی موفق‌تر عمل کرده از او می‌پرسد تصمیم دارد به مدیریت برگردد یا خیر؟ و عسگرپور پاسخ قاطعی در این‌باره نمی‌دهد: «نمی­توانم تصمیم قطعی بگیریم و باید ببینم در چه بخشی توانایی بیشتر دارم و می­‌توانم مفید باشم. من نمی‌توانم مثل مدیران حال حاضر پشت فرمایشات دیگران پنهان شوم و نظرم را درباره یک موضوع با فرمایشات مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری و در جهت اهداف دولت تدبیر و امید و .... شروع کنم.»

جیرانی در پایان سوالی را مطرح می‌کند که هفته گذشته نیز از هاشمی پرسیده بود و از عسگرپور درباره وظایف وزیر جدید می‌پرسد که این کارگردان نیز پاسخ جالبی به این سوال می‌دهد و می‌گوید: «چون التهابی در دوره فعلی وجود ندارد و نیاز به کنترل ندارد ما فقط نیاز داریم کدهایی دریافت کنیم تا بفهمیم ایشان برای این حوزه مناسب است و تخصص دارد، از پتانسیل فرهنگ و هنر استفاده کنند و مراجعه به مراجع تقلید را کنار بگذارند و از مشارکت جمعی هنرمندان بهره ببرند.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج